فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۲۶۱ تا ۹٬۲۸۰ مورد از کل ۷۳٬۴۵۳ مورد.
منبع:
نقد و نظر سال بیست و پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
30 - 53
حوزه های تخصصی:
بیشتر فیلسوفان مسلمان معتقدند که انسان مرکب از نفس مجرد و بدن است و نفس مجرد حقیقت او را تشکیل می دهد. لازمه پذیرش تجرد نفس این است که نفس مجرد که با مرگ از بدن جدا می شود، اولاً بدون نیاز به بدن می تواند به حیات خود ادامه دهد؛ ثانیاً برای بقا به عامل بیرونی نیاز ندارد. در مقابل، آنچه از قرآن برداشت می شود این است که انسان فی نفسه باقی نیست و با مرگ از میان می رود؛ از این رو ادامه زندگی انسان پس از مرگ وابسته به خداوند است و اوست که با قدرت خود همه یا برخی از انسان ها را زنده نگه می دارد یا پس از فاصله ای زمانی، بار دیگر زنده می کند. روش این مقاله ترکیبی است از تحلیل منطقی لوازم نظریه تجرد نفس و بررسی دلالت آیات محوری قرآن درباره مرگ و مقایسه این دو. هدف این مقاله نشان دادن این است که نظریه فلسفی تجرد نفس با برخی از آموزه های قرآنی درباره مرگ و زندگی اخروی سازگار نیست.
راهکارهای اصلاح درون در اخلاق توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد غالب در دانش اخلاق، توجه به رفتار و عمل فاعل اخلاقی است و نیات و روحیات درونی اهمیت چندانی ندارد؛ در مقابل رویکردی وجود دارد که در آن روحیات درونی و نیاتِ شخص، مبنا قرار گرفته و نقش اعمال در گام بعدی و از حیث تأثیرات آن بر درون اهمیت پیدا می کند. این رویکرد، نگرشی توحیدی به اخلاق است که در آموزه ها و تربیت اسلامی تبیین شده است. در این تحقیق ابتدا تفاوت اخلاق توحیدی و غیرتوحیدی بررسی و سپس راهکارهای اسلامیِ اصلاحِ درون تبیین شده است؛ این راهکارها به طور کلی به سه قسم منقسم می شوند: علم و آگاهی، افعال جوانحی یا قلبی، و افعال جوارحی یا بیرونی؛ افعال جوانحی نیز به اخلاص یا قصد قربت و تذکر و یادآوری؛ و افعال جوارحی به افعال تعبدی، توصلی و افعال تأثیرگذار مستقیم تقسیم می شوند. از نتایج این پژوهش آنکه: محور اخلاق و تربیت اسلامی مبتنی بر اصلاح درون است؛ پرداختن به افعال جوارحی نیز طریقی برای اصلاح درون بوده و به تنهایی موضوعیتی ندارد؛ لذا رفتار نیکو بدون اصلاح درون گاهی بی ارزش و گاهی ضد ارزش خواهد بود.
روش شناخت فقهی موضوعات عرفی
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
33 - 60
حوزه های تخصصی:
موضوعات عرفی بخش عمده ای از موضوعات احکام فقهی را به خود اختصاص داده اند که شناخت روشمند آن ها در استنباط احکام فقهی نقش به سزایی دارد. آنچه در شناخت موضوعات عرفی حائز اهمیت است رویکرد فقهی در فرایند شناخت آن هاست؛ بدین معنا که باید جنبه هایی از موضوعات مدِّ نظر متصدیان شناخت کاوش شود که در استنباط احکام فقهی مؤثرند. شناخت فقهی موضوعات عرفی دست کم شامل تشخیص مراحلی چون نوع، مفهوم، ملاکات و مصادیق آن ها می شود که این مقاله تلاش دارد این مراحل را به صورت روشمند ترسیم نماید. یافته های این مقاله حکایت از این دارد که اولین گام در شناخت موضوعات احکام، تشخیص نوع آن هاست و برای دستیابی به این مهم باید تعریف روشنی از موضوعات عرفی ارائه گردد. موضوعات عرفی در دو دسته منصوص و غیر منصوص جای می گیرند که شناخت هر یک از مراحل و انواع مدِّ نظر، روش و قواعد مخصوص به خود را می طلبد. این مقاله برای تشخیص نوع موضوعات منصوص دو قاعده اصالت عدم نقل و اصالت عدم تقیید و برای تشخیص مفهوم آن ها به سیزده نکته مهم اشاره کرده و در پایان به روش شناخت انواع موضوعات غیر منصوص پرداخته است.
فرآیند حکم شناسی در استنباط
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
253 - 292
حوزه های تخصصی:
مدتی است که در مجامع علمی، اصطلاح الگوریتم مطرح شده است. این اصطلاح، به معنای فرآیندسازی هر عملیاتی است. از آن جا علم فقه، دارای عملیات استنباط است، می توان گفت استنباط فقهی، دارای الگوریتم است. این الگوریتم استنباط فقهی را باید از علم اصول طلب نمود؛ چرا که رسالت علم اصول، فراهم سازی قواعد کلی استنباط فقهی و فرآیند سازی آنها است. در واقع، الگوریتم به مثابه یک دستگاه استنباطی است که توسط علم اصول، مستدلّ و نظریه پردازی می شود و در اختیار فقیه قرار می گیرد. البته فقهاء در مباحث فقهی، نگاهی الگوریتمیک به استنباط حکم شرعی داشته اند؛ اما آن را به صورت شفاف بیان نکردند؛ از این رو الگوریتم پیشنهادی این جستار، شفاف سازی الگوریتم ارتکازی فقهاء محسوب می شود. خروجی این الگوریتم، حکم شرعی و تعیین مرتبه آن است؛ یعنی الگوریتم استنباط باید به این سوال پاسخ دهد که آیا حکم، جعل شده است یا خیر؟ و اگر جعل شده است، آیا به مرتبه فعلیت رسیده است یا خیر؟ و اگر به مرتبه فعلیت رسیده است، آیا به مرتبه تنجز هم رسیده است یا خیر؟ از این رو، الگوریتم پیشنهادی بر اساس همین مراتب حکم پی ریزی شده است. لذا در این نوشتار با استفاده از منابع کتابخانه ای و بر اساس روش توصیفی تحلیلی به بررسی عملکرد فقها پرداخته شده است تا بدین وسیله الگوریتم استنباطی ایشان استخراج شود.
نگاهی به مسئله تشرّفات به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه
منبع:
موعودپژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
29 - 47
حوزه های تخصصی:
تشرّف به محضر امام زمان عج و ملاقات با حجت الهی در زمان غیبت کبرا آرزوی مشتاقان آن حضرت است. اما با وجود روایاتی که مدعیان مشاهده در زمان غیبت کبری را دروغگو خوانده و مؤمنان را به تکذیب چنین مدعیانی امر کرده اند، امکان مشاهده آن حضرت در زمان غیبت کبرا دچار تردید شده و در این زمینه دیدگاههای مختلفی اظهار شده است. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به این موضوع پرداخته و دیدگاههای مختلف در زمینه دیدار با امام زمان عج را تبیین و بررسی کرده است. با بررسی دلایل دو دیدگاه امکان تشرّف و دیدگاه مخالفان امکان تشرف در دوران غیبت کبرا، مشخص شد که امکان تشرّف به محضر امام زمان در دوران غیبت کبرا وجود دارد، امّا امکان دیدار در صورتی که دیدار کننده ادعای مشاهده آن حضرت را نماید، وجود ندارد.
آسیب شناسی عبودیت در حیطه احساسات و عواطف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۲۷۵
23-36
حوزه های تخصصی:
احساسات و عواطف آدمی نقش ویژه ای در شیوه رفتار و اعمال انسان ایفا می کنند. این تأثیرگذاری در حیطه عبودیت و رفتار مذهبی نیز مشاهده می شود. این مسئله که احساسات پیش برنده در مسیر عبودیت و بندگی هستند و یا بازدارنده، محل بحث است. هدف این پژوهش بررسی آسیب هایی است که احساسات می توانند به ساحت عبودیت و رسیدن به قرب الهی وارد کنند. مطالعات پیشین به صورت صریح به این موضوع نپرداخته اند. لذا درصدد دستیابی به این هدف از روش توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای از منابع معتبر تفسیری، روایی و اخلاقی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که احساسات منفی و بازدارنده مثل ترس و ناامیدی می توانند انسان را از حرکت به سوی عبودیت بازدارند، بدان جهت که مانع از شناخت حقیقی پروردگار و درنتیجه بروز اعمال عبادی می شوند. رابطه این احساسات با پس رفت در صراط بندگی، رابطه ای هم افزاست. لذا ریشه برخی گناهان مثل حسد را می توان در احساسات ناهنجار و متضاد با فطرت انسان مشاهده کرد.
تحلیل تاریخی قرائات منسوب به ائمه (ع): مطالعه موردی آیه 33 سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرائات منسوب به ائمه (ع) در بسیاری موارد مشتمل بر زیاده ای نسبت به متن مصحف رسمی هستند. برخی ماهیت این قرائات را نه قرآنی، بلکه تفسیری شمرده اند. مواردی که نسبت به گونه ای تغییر در متن مصحفِ رسمی بیان صریح تری دارند نیز گاه از اساس ردّ و گاه به گونه ای توجیه شده اند. در عین حال، فارغ از صحت یا عدم صحت انتساب این قرائات به ائمه (ع)، بررسی زمینه های تاریخی شکل گیری آنها کمک زیادی به تحلیل ماهیتشان می کند؛ درنتیجه، مسأله این مقاله تحلیل تاریخی این قرائات است، بدین معنا که قصد دارد بافت تاریخی شکل گیری آنها را مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور، به مطالعه موردی زیاده «آل محمد» در قرائات منسوب به اهل بیت (ع) در آیه 33 آل عمران پرداخته و نشان داده است که این زیاده در فضایی که گروه های سیاسی مختلف برای انتساب مدلول به «آل» در دالّ مرکزی «آل محمد» می کوشیدند، درصدد معرفی ذریه نبی اکرم (ص) به عنوان مصداق آل محمدِ برگزیده و مصطفای الهی بوده است. عدم هماهنگی این زیاده با بافت متنی ای که در آن درج شده است، و هماهنگی زیادش با بافت موقعیتی رواجش از دیگر سو، مؤید ماهیت غیرقرآنی آن است.
رابطه دولت و اموال غیرخصوصی در فقه با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۶
151 - 170
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق ارتباط دولت با اموال غیرخصوصی با استفاده از دیدگاه فقها به منظور تحلیل فقهی تصرف حاکمیت به اموال غیرخصوصی و استفاده مشروع از آن ها بررسی شده است؛ به عبارت دیگر این مقاله به دنبال ارائه یک نظر فقهی و معادله کلی برای تطبیق با موارد رابطه اشخاص با اموال دولتی است. تصرف اموال غیرخصوصی باید به اذن امام معصوم باشد و منظور از اذن امام، رعایت مقام امامت و منصب ولایت بر امت است که این معنا از آرای شیخ طوسی، شیخ مفید، علامه حلی و امام خمینی استناد می شود؛ بنابراین هرگونه تملک، تصرف و واگذاری این گونه اموال باید با اجازه امام(ع) انجام شود. در زمان غیبت امام معصوم، جانشینان وی از این ولایت برخوردار خواهند بود. نوآوری تحقیق حاضر عبارت است از: اسباب ولایت، اختیارات و تصرف در اموال غیرخصوصی توسط والی، تقسیم اموال به خصوصی و غیرخصوصی.
واکاوی روش های آموزش دینی مبتنی بر تجربه زیسته آموزگاران و متخصصان علوم دینی و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
7 - 29
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی تجربه های زیسته آموزگاران و متخصصان علوم دینی و تربیتی، درباره روش های تدریس دینی در دوره دوم دبستان است. برای دستیابی به این هدف، از مصاحبه نیمه ساختاریافته با آموزگاران و متخصصان، استفاده شد و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش کدگذاری و مقوله بندی بهره گرفتیم. آموزگاران و متخصصان بر استفاده از روش هایی در آموزش دینی تأکید داشتند که بستر لازم برای تفکر و استدلال و قضاوت در دانش آموزان را ایجاد کند. روش های آموزش دینی، باید افزون بر بهره برداری از مفاهیم دین در تلفیق با علوم دیگر، فرصت بحث، مناظره، تجربه دینی و عملیاتی کردن مفاهیم دینی را در اختیار دانش آموزان قرار دهد. همچنین پرکاربردترین روش هایی که آموزگاران در آموزش دینی استفاده می کردند، شامل داستان گویی، تلفیق با دروس مختلف، پروژه یا واحدکار، ایفای نقش ونمایشی، مباحثه و پرسش و پاسخ، فرصت تجربه، قضاوت عملکرد و تمثیل وتشبیه می باشد.
تبیین مبانی دین شناختی تربیت دینی و دلالت های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
113 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مبانی دین شناختی تربیت دینی و استخراج دلالت های تربیتی آنها است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی−تفسیری برای کشف و توضیح مبانی و از روش استنتاجی برای استخراج دلالت های تربیتی استفاده شده است. مبانی ای که در این مقاله بررسی شده اند عبارتند از: الهی بودن مبدأ و منشأ دین؛ سازگاری دین با فطرت بشر و نیازمندی همیشگی به دین؛ پیامبر، برگزیده و فرستاده خدا؛ سعادت دنیوی و اخروی، هدف دین؛ جهانی و ابدی و در عین حال ناظر به نیازهای منطقه ای و زمانی بودن. در ذیل هر مبنا، دلالت های تربیتی آن نیز بیان شده است. در مجموع نه دلالت تربیتی به دست آمد که ضرورت همیشگی تربیت دینی؛ بی نیازی از اجبار و تحمیل، انعطاف پذیری، طرد سکولاریسم تربیتی و علمی برخی از این دلالت ها هستند.
بازپژوهی تحلیلی دلالت آیه 3 سوره نساء بر اصل «تک همسری» یا «چند همسری»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم حکم تعدد زوجات در آیه 3 سوره نساء بیان شده است. برخی با استناد به این آیه تک همسری را اصل دانسته و چند همسری را مربوط به ضرورت های فردی و اجتماعی می دانند. در مقابل گروهی معتقد به رجحان تعدد زوجات بر تک همسری هستند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی پس از بیان رابطه شرط و جواب شرط در صدر آیه، به بررسی دلالت این آیه بر اصل تک همسری یا چند همسری پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که تعبیر «ذَلِکَ أَدْنىَ أَلَّا تَعُولُوا» به خاطر وجود دو احتمال در مشار الیه (ذلک) دلالتی بر رجحان تک همسری ندارد. همچنین فعل امر«فَانکِحُواْ» در مقام توهم حظر است و بر رجحان تعدد زوجات دلالت نمی کند چنان که تقدیم تعبیر«فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنىَ وَ...» بر تعبیر «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَهً» نیز دلالتی بر رجحان تعدد زوجات ندارد. از این رو آیه شریفه بیانگر اصل تک همسری یا اصل چند همسری نیست بلکه تنها بر جواز و اباحه تعددزوجات دلالت دارد.
تحلیلی بر اسناد روایت اصبغ بن نباته در کتاب های الکافی، کمال الدین و الهدایه الکبری
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
7-44
حوزه های تخصصی:
محدثان امامیه در تحلیل خود بر تعارض احادیث، قواعدی را مشخص کرده اند که توسط آن ها یا جمع میان ادله صورت گرفته یا یکی را بر دیگری ترجیح می دهند. از قراین ترجیح می توان به اعتبار سند و دقت راویان و همچنین تعدد اسناد اشاره کرد. یکی از این گزارش ها که در دوره های مختلف تاریخ حدیثی و کلامی امامیه مورد استفاده قرار گرفته، گزارشی منقول از دیدار اصبغ بن نباته با حضرت علی7 و بیان وجود امام مهدی4 و رخداد غیبت برای ایشان است. شهرت این روایت به دلیل وجود دو فراز: «من ظهر الحادی عشر من ولدی» و «کم تکون الحیره، سته ایام أو سته أشهر أو ست سنین» است. این دو قسمت از روایت منجر به برداشت های مخالف با آموزه های قطعی نزد امامیه مانند دوازده نفربودن ائمه% و مدت زمان مشخص برای غیبت صغرا و نامشخص برای غیبت کبرا شده است. شارحان حدیث در دو سده اخیر تلاش کرده اند تا به تبیین آن پرداخته و راه حل رفع تعارض ظاهری میان این دو فراز با آموزه های قطعی امامیه را ارائه دهند. نویسندگان معاصر نیز در مقام پاسخ گویی به دیدگاه جریان های انحرافی مانند احمد اسماعیل بصری همت گماشته اند. با توجه به تفاوت سند روایت در کتاب الهدایه الکبری (این سند از ابتدا تا اتصال به اصبغ بن نباته با دیگر اسناد تفاوت دارد)، تعدد اسناد شیخ صدوق به این گزارش و تمایز متن او با متن کلینی، به بررسی سه سند مندرج در منبع متقدم (کافی)، منبع پر إسناد (کمال الدین) و منبع متفاوت (الهدایه الکبری) می پردازیم. نگارنده گمان دارد که با توجه به قواعد فهم روایت، توجه به نسخه بدل، خانواده حدیث و فهم عالمان متقدم از روایت، گزارش پیش گفته قابل توجیه بوده و مخالفتی با عقاید امامیه ندارد. از طرف دیگر با توجه به قراین مختلف، از جمله اسناد متعدد و اعتنای محدثان ضابط به متن مندرج در کتاب کمال الدین و پیراستگی متن از هرگونه ابهام، نقل شیخ صدوق بر دیگر نقل های صورت گفته ترجیح داشته و مورد قبول است. این پژوهش با روش تحقیق آمیزه ای تلفیقی و داده پردازی توصیفی – تحلیلی به موضوع پرداخته است.
ماهیّت و مؤلّفه های شادی در آموزه مهدویّت با تأکید بر عنصر امید
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
85-113
حوزه های تخصصی:
شادی و نشاط از مهم ترین نیازهای فطری هر انسانی بوده و دین مبین اسلام نیز در راستای ایجاد آن برنامه دارد. آنچه در این پژوهش اهمیّت داشته و هدف اصلی آن به شمار می آید، بررسی ماهیّت و مؤلّفه های شادی و نشاط در اندیشه مهدویت است. با توجه به توصیه های روایات، به حزن و اندوه در فراق امام مهدی4 در قالب هایی چون دعای ندبه، چنین به ذهن متبادر می شود که زندگی منتظر امام مهدی4 همواره اندوهگین است؛ بنابراین مسئله ای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که «آیا مؤلّفه های مهدویّت سازگار با اصل شادی و نشاط هستند؟» فرضیه ما این است که در اندیشه مهدویّت، جنسی از شادی و نشاط وجود دارد که با شادی و نشاط امروزی متفاوت است. ما در این نوشتار از روش جمع آوری داده ها، توصیف و تحلیل آن ها، جهت دستیابی به جواب مسئله استفاده کرده ایم. یافته های پژوهش حاکی از این است که در باورداشت مهدویّت شاهد تکمیل و تعالی شادی و نشاط هستیم. در آموزه های مهدویّت به دلیل وجود شاخصه هایی مانند، امید به آینده، معنابخشی به زندگی، حزن و اندوه هدفمند و... شاهد نشاط و شادی هستیم.
بررسی فقه الحدیثی روایت ابن ابی یعفور از امام صادق علیه السلام در موضوع جایگاه و میزان همراهی اعراب با قیام مهدوی
حوزه های تخصصی:
این نوشتار با محورقراردادن روایت ابن ابی یعفور از امام صادق7 به بررسی جایگاه و میزان همراهی اعراب با قیام مهدوی4 می پردازد. روایاتی که در رابطه با این مسئله در کتب حدیثی وارد شده به جهت اختلاف ظاهری که در محتوایشان وجود دارد، سبب گردیده دو رویکرد متفاوت در ارتباط با این قضیه به وجود بیاید. چراکه بعضی روایات دلالت بر عدم همراهی آنان با امامشان دارد. عده ای به این اخبار استناد کرده و امام مهدی4 را فردی عرب ستیز معرفی می کنند. در حالی که دسته ای اخبار، نویدبخش همراهی و یاری آنان با قیام امام است. با تشکیل خانواده حدیثی این موضوع در منابع شیعه و بر اساس قراین خارجی همچون روایات همگونی سیره امام مهدی4 با سیره حضرت رسول6 و اصل عدم نژادپرستی در اسلام، معلوم می گردد که به طور طبیعی افراد مؤمن از هر گروه و طائفه ای، عرب و غیرعرب، هیچ گونه منعی برای یاری قیام امام ندارند. بر این اساس اگر در پاره ای روایات از عدم همراهی عرب و مقابله حضرت با ایشان سخن به میان آمده، بر فرض صحیح بودن سند، مراد آن ها گروه هایی خاص از عرب است که بر گمراهی خود اصرار دارند.
کیفیت رجعت از دیدگاه آیت الله شاه آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
81-92
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های رفیعی قزوینی و شاه آبادی در مساله رجعت، فلسفی و مستند به آرای حکمت متعالیه ملاصدرا است. این مقاله با روش پژ وهش توصیفی- تحلیلی به این مساله پرداخته که کیفیت رجعت با کدام بدن و به چه نحوی صورت می گیرد؟ یافته های تحقیق نشان می دهد بر اساس نظر مشهور که رفیعی قزوینی باور دارد کیفیت رجعت با رجعت بدن عنصری تحقق می یابد. بنا به نظر رفیعی قزوینی تحقق آثار وجودی معصومین در استکمال نفوس اگر با بدن عنصری صورت نگیرد لازمه اش قسر خواهد بود اما شاه آبادی بر این باور است که رجعت با بدن مادی صورت نمی گیرد بلکه با بدن بزرخی است و انسان ها با حواس مطلق نه مقید خود ، قادر به رویت این ابدان برزخی هستند. شاه ابادی با مبناقرار دادن دو گزاره عینیت قرآن علمی و عترت و نیز تکیه بر سه صفت فیض، قدرت و هدایت می کوشد به اثبات برزخی بودن رجعت بپردازد.
بررسی تحلیلی و مقایسه ای مفهوم جوهر در فلسفه ارسطو و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
164 - 181
حوزه های تخصصی:
مساله جوهر از مسائل اصلی و محوری فلسفه است و لذا موضع هر فیلسوفی نسبت به آن، قطعا نقش تعیین کننده ای در کل فلسفه اش خواهد داشت. از طرفی مقایسه بین دیدگاهها یکی از بهترین راه های تحلیل و فهم رویکردهای فلسفی مختلف است و لذا نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای و تحلیلی، در تلاش است که بررسی تحلیلی دیدگاه دو فیلسوف مهم تاریخ فلسفه؛ یعنی ارسطو و ملاصدرا در خصوص مفهوم جوهر را در قالبی مقایسه ای به انجام رساند. در نتیجه بررسی انجام شده معلوم گردید با وجود اینکه هم ارسطو و هم ملاصدرا در بحث جوهر به یک معنا دنبال واقیعت و منشاء واقعی تشخص و شیئیت شیء هستند، چیزی که حقیقتاً موجود است و سایر چیزها به تبع آن موجود شده اند؛ اما ارسطو نهایتاً از بین موجودات تنها از صورت به عنوان جوهر نخستین یاد می کند و سایر نامزدهای جوهر بودن را به معنای ثانوی جوهر می داند در حالی که ملاصدرا با توجه به اصالت وجود، وجود را به عنوان جوهری واحد و مشکک معرفی می کند که تمامی موجودات تعینات آن هستند.
انسان و گونه شناسی نعمت های الهی با تاکید بر آیات سوره مبارک الرحمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان به سبب دارابودن صفات وویژگی های خاص ذاتی کانون توجه خردورزان بوده و هر اندیشمندی با توجه به بینش خود شناخت انسان را مورد واکاوی قرار داده است؛ از طرفی پی بردن به نعمت های خلق شده متقن ترین راه برای شناخت خالق هستی است و با شناخت خالق، ماهیت انسان تبیین می گرددکه خود سبب شکرگزاری، تذکر انسان، رهایی ازغفلت و سرانجام راه گشای سعادت دنیا وآخرت خواهد شد.این مسئله ضرورت بحث پیرامون انسان ونعمت های الهی را مبرهن می نماید. سوره مبارکه «الرحمن» به طور ویژه بر نعمت های الهی تاکید داشته وآلاء خداوند را به دو دسته دنیوی و اخروی تقسیم نموده که از جمله نعمت های دنیوی میتوان به نعمت اعطای قرآن کریم وزمینه سازی تعلیم و تعلم،خلقت خورشید و ماه و تجلی نظام بر آنها،آفرینش گیاهان ومحصولات آنها،توجه به ماهیت و چگونگی خلقت انسان، قرار دادن فصول سال و بهره گیری از فصل ها،بهره گیری ازدریاها ومحصولات دریایی، فناپذیری ممکن الوجود و فناناپذیری واجب الوجود و... اشاره نمود. حسابرسی،نعمت فروپاشی نظام دنیا وربوبیت مطلق خداوند،محیاشدن شرایط برپایی قیامت،برقراری عدالت واجرای قانون عدل الهی برگناهکاران،ایجاددوبهشت واعطاهای الهی برموحدین، زندگی پایدار و جاویدانه،دیگرنعمتهای بهشتی اعم از باغ ها،چشمه ها، میوه ها، همسران زیبا و با وفا،حوریان بهشتی را از جمله نعمت های اخروی قلمداد کرد.لذا این نوشتار میکوشد با رویکردی تحلیلی-توصیفی به انسان ونعمت های الهی ازدیدگاه قرآن باتاکید برآیات سوره الرحمن بپردازد.
تفاوت های معنایی «عصیان، طغیان و بغی» در قرآن کریم و کیفیت انعکاس آن در انواع ترجمه های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش ها در مواجهه با قرآن، درک تفاوت های معنایی واژگان قریب المعنی است. این چالش به هنگام ترجمه، بیشتر جلوه گر می شود؛ زیرا قرآن برای گزینش هر واژه و چشم پوشی از مترادفات آن، حکمتی را در نظر داشته که بی توجهی به آن باعث ناتوانی ترجمه در انعکاس معنای مراد الهی به زبان مقصد می شود. این پژوهش می کوشد نخست تفاوت های معنایی سه واژه «عصیان، طغیان و بغی» را در قرآن کریم از رهگذر تحلیل داده های مربوط به این واژگان در منابع لغوی و سنت تفسیری و تأکید بر دلالت های معناشناختی و رهیافتهای سیاقی، مطالعه و آنگاه میزان موفقیت برخی مترجمان فارسی قرآن را در انعکاس موفق این تفاوت ها، ارزیابی کند. یافته ها حاکی از آن است که عصیان به معنای مطلق سهل انگاری در فرمان مولا و بی اعتنایی به آن است؛ و طغیان، زیاده روی و تجاوز از حد در عصیان؛ و بغی، به معنای مطلق طلب تجاوز و تعدی است؛ چه این طلب در حد اراده باشد، یا به فعلیت برسد. با این تفاوت که در بغی، جنبه عمومی و مدنی عصیان مد نظر است. در مقام ترجمه نیز این تفاوت ها در ترجمه های تفسیری بهتر و گویاتر منعکس شده است.
بازشناسی فرایندهای مدیریت فرهنگی امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
57 - 81
حوزه های تخصصی:
مدیریت فرهنگی رضوی مبتنی بر فرایندهایی است. هدف اصلی این مقاله بازشناسی فرایندهای مدیریت فرهنگی جامعه در سیره امام رضا(ع) است. روش شناسی این پژوهش بر اساس مطالعات اسنادی به شیوه توصیفی و تحلیلی است. یافته های پژوهش این است که فرایندهای مدیریتی در سیره امام رضا(ع) در مقایسه با مدیریت غرب تفاوت های اساسی دارد. مدیران در برنامه ریزی برای پیشرفت برنامه ها همواره با اتکال بر خداوند، اهداف را پیش بینی می کنند. اولویت برنامه ها بر اساس انجام واجبات و ترک محرمات است؛ ولی برنامه ریزی در غرب بر مبنای سود مادی و نیازهای سازمان است. در سازماندهی، گزینش در چارچوب تخصص و تعهد و عملکرد کارکنان متناسب با حق و تکلیف است ولی در مدیریت غربی گزینش و ارزیابی بر اساس تخصص، تعهد و منافع سازمانی است. رهبری یک استعداد ذاتی متّکی بر سنن و افاضات الهی و به دور از هوای نفس و طبق ارزش توحید و عدل حرکت می کند ولی رهبری در غرب، صرفا یک قدرت خودبنیاد است و تاثیرگذاری او، برخاسته از جهان بینی و منافع اوست. در نظارت رضوی، کنترل درونی و بر اساس ایمان به غیب است ولی کنترل در مکتب غرب، بیرونی است.
مطالعه زیبایی شناسی موسیقی سنتی ایران بر اساس مفاهیم حکمت اشراق سهروردی
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال دوم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۱۳
53 - 67
حوزه های تخصصی:
حکمت اشراق سهروردی با دربرداشتن مفاهیم ایرانی- اسلامی، می تواند مبنایی برای بررسی مباحث حکمی در هنر های سنتی باشد. شأن وجودشناختی و حیث معرفتی زیبایی به مثابه یک مفهوم و امر زیبا به عنوان وجه تحققی آن، زمینه های تأملات زیباشناختی در این باب را فراهم آورده است. به رغم گسست های تاریخی و نفوذ فرهنگ های بیگانه، تحولات موسیقی سنتی ایران از پیوستگی و تداوم نسبی برخوردار بوده است و وجوه اشتراکات فرمی و مضمونی فراوانی در آثار دوره های مختلف مشاهده می شود. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ به این پرسش بود که مفاهیم زیبایی شناسی حکمت اشراق سهروردی چیستند و چگونه در موسیقی سنتی ایران نمود پیدا می کنند؟ روش انجام این تحقیق از منظر هدف، کاربردی-نظری و از منظر شیوه انجام، توصیفی-تحلیلی بود. اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای به دست آمد. نتایج نشان می دهد فلسفه اشراق سهروردی که با نقد اندیشه مشائیان آغاز می شود، مفاهیم جدید و ابداعاتی را در تبیین و صورت بندی سلسله مراتبی حیث وجودی و شناختی جهان به کار می بندد. ابتنای این فلسفه بر نورانیت و ظهور وجود، مشروط نمودن حیات و هستی و ادراک آن، بر ظهور و نور، کارکرد خیال به مثابه امر واس ط و خلق صور معلقه مبتنی بر محاکات نقوش ثابته عالم ملکوت، لذت و ابتهاج حاصل از ادراک صور در عالم مثال و مکاشفات عوالم ملکوت و اندراج آن در خاطر سالک، محتوایی زیباشناختی و فرمی هنری به اندیشه اشراقی بخشیده است. مفاهیم حکمت اشراق به عنوان محتوا در موسیقی ایرانی نمود یافته و این هنر در جایگاه صورت، مظهر مفاهیم حکمت اشراق است. این ارتباط دوسویه بیان گر این است که مفاهیم دقیق و مشخص در پس صور هنری وجود دارد که این مفاهیم، دلیل بر چرایی شکل گیری ساختار و مصادیق در حوزه موسیقی سنتی هستند و به عبارتی زبان گویای این مفاهیم می گردند.