مقالات
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه حکمت متعالیه، خداوند منشأ فیض دائم و قدیم است. واکاوی مقصود از این فیض و نسبت آن با خلقِ سایر موجودات، مسأله اصلی این نوشتار در راستای وضوح مواضع فلاسفه در مبحث قدم و حدوث عالم است. مراد از این فیض، صادر نخستینی است که عنوان مخلوق بر آن صدق نمی کند؛ هرچند با توسع در مفهوم «مخلوق» می توان آن را نیز تحت اطلاق جای داد. این موارد و نیز این که بحث پیش رو، روشنگر این حقیقت است که ذهنیّت اندیشوران از مفاهیم کلیدی در مبحث حدوث یا قدمِ «مخلوق»، «عالَم» و «فیض» یکسان نیست و نیز طرح شواهدی بر تعدّد اصطلاح ها در متون، یافته هایی است که این مقاله با شیوه تحلیلی اسنادی بدان ها پرداخته و با ابهام زدایی از مفاهیم واژه های «خلق»، «فیض» و «عالَم» زمینه ساز وضوح بیشتر مسأله پیچیده و چالش برانگیز حدوث و قدم عالم شده است.
درآمدی بر روش تأویل کلامی متشابهات قرآن با الهام از مفهوم شناسی راسخان در علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم راسخان در علم در آیه 7 آل عمران و نسبت آنان با علم تأویل در میان عالمان اسلامی با دیدگاههای مختلفی همراه بوده و بطور خاص متکلمان مسلمان در تأویل کلامی متشابهات قرآن، رویکردهای متفاوتی داشته اند. در این مقاله به روش تحلیل کیفی گفتمان، پس از طرح مسأله، با تکیه بر دیدگاهی تشکیکی در معناشناسی راسخان به لحاظ سلبی و ایجابی در آیه 7 فوق که در رویکردهای گذشته به ندرت مطرح شده، روش تأویل کلامی متشابهات جستجو شده و فتح بابی در اصول کلی تأویل آنها صورت گرفته است. بر این اساس از بعد سلبی سه اصل: تنزیه الهی از توهّمات انسانی و تنزیه ساحت الهی در ذات و فعل از قبائح عقلی و نفی تشبیه عوالم غیبی و فرامادی به عوالم حسی و مادی مورد اشاره قرار گرفته و از بعد ایجابی نیز پنج اصل: فهم پذیری متشابهات، نقش راه گشای دلالت های قرآنی به مثابه محکمات، نقش روش گذارانه روایات، تأکید بر اصول عقلی برهانی و نهایتاً توجه به نکات اصیل ادبی و لغوی مطرح شده است.
تبیین مساله دعا از نظر فخر رازی با توجه به اهم مبانی انسان شناسی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تبیین مساله دعا از نظر فخررازی، نباید مبانی انسان شناسی وی را نادیده گرفت. جبر و اختیار ، تجرد نفس و کمال انسان اهم مبانی انسان شناسی هستند که تبیین مساله دعا را تحت تأثیر قرار می دهند. بنا بر اینکه فخر را در این مسائل مهم انسان شناسی صاحب چه اندیشه ای بدانیم، تحلیل مساله دعا متفاوت خواهد شد. این پژوهش با روش تحلیلی و استنادی در پی تبیین مساله دعا از نظر فخررازی مبتنی بر اهم مبانی انسان شناسی ایشان است. یافته های تحقیق نشان می دهد؛ علی رغم تشتت آراء فخر در این مسائل، قول به اختیار و تجرد نفس ارجح است و می بایست بر اساس آن مساله دعا تبیین گردد. هم چنین نگرش جامع فخر به کمال انسان و بررسی از زوایای مختلف نیز تاثیر بسزایی در تفسیر دعا دارد. در این نوشتار با توجه به این مبانی انسان شناسی فخر رازی، مسأله دعا تبیین شده است.
نقد آرای امریتساری و چکرالوی در قرآن بسندگی و سنت گریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آن که پیامبر(ص) تفکر قرآن بسندگی را قبل از نهادینه شدن آن توسط حاکمان پس از خود، با حدیث اریکه، پیش گویی و رد کرده بود، در سده اخیر، این تفکر، پس از فراز و نشیب های بسیار، توسط دو تن از اندیشه وران تأثیرگذار شبه قاره هند، به نام های عبدالله چکرالوی و خواجه احمد دین امریتساری توسعه یافته است. از این رو، تحقیق پیش رو بر آن شده، آرای قرآن بسندانه این دو اندیشه ور شبه قاره را به روش توصیفی-انتقادی مورد ارزیابی قرار دهد. در این راستا، یافته های تحقیق به این نحو است: ادله ی سه گانه ای که این دو اندیشه ور، در توجیه قرآن بسندگی، ارائه کرده اند عبارتند از: قرآن وحی الهی است، برخلاف سنت؛ نقش پیامبر(ص) تنها ابلاغ قرآن است و ابلاغ سنت واجب نیست؛ تمام جزئیات احکام دینی، از قرآن قابل دریافت است و سنت امر زایدی است. کلید واژه قرآن بسندگی، سنت گریزی، امریتساری، چکرالوی، شبه قاره هند.
بررسی تحولات تاریخی «ضروریّ» مذهب در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین «ضروری» و سیرتحولات آن در مذهب امامیه از اهمیت فراوانی برخوردار است. با این توصیف لازم است این مسئله واکاوی شود که اصطلاح ضروریات مذهب از چه عصری وارد مذهب شده و سیر تطوّرات و تحولات آن چگونه بوده است؟ این مقاله با روش تحلیلی – توصیفی و بر اساس این مبنا که جایگاه ضروریات در مذهب از مسلّمات کلامی و فقهی(متسالم علیه)، و از اجماعیّات بالاتر است و به مصادیقی اطلاق شده که اثبات آن، احتیاج به نظر و استدلال ندارد، به این نتیجه دست پیدا کرده که، ضروری مذهب اصطلاحی مستحدث و نو است که قبل از ابن ادریس حلّی کاربرد کلامی و فقهی نداشته و اولین مرتبه ایشان آن را استعمال کرده و بعد از محقق حلّی و علّامه حلّی در بین متاخّران گسترش یافته و صاحب جواهر بیشترین کاربرد را داشته است. علمای معاصر برای جلوگیری از پیامدهای گسترش تکفیر و محدودیت باب اجتهاد، به تنقیح، تضییق و تحدید دایره کاربرد آن پرداخته اند.
تجلی صفات خداوند در کنایات صحیفه سجادیه (با رویکرد تعمیق معرفت دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صحیفه سجادیه از مهم ترین میراث مکتب اهل بیت(ع) است. امام سجاد(ع) با استفاده از تعابیرکنایی و ظرفیت آن، مباحث کلامی از جمله صفات خداوند را در دعاهای این صحیفه ارجمند عرضه نموده اند. این مقاله تأثیر مفاهیم کنایی در تبیین صفات خداوند در صحیفه سجادیه را می کاود و نشان دهد که کدام یک از اغراض آن کاربرد بیشتری دارند. داده ها برای دستیابی به لایه های درونی و عمیق مفاهیم، با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. یافته های تحقیق نشان می دهد که استفاده از مفهوم کنایه در صحیفه سجادیه سبب مجسم نمودن مفاهیم انتراعی صفات، ایجاد تکاپوی ذهنی برای درک حقیقت و سهولت دستیابی مخاطبان به لایه های زیرین معنا می گردد و از مجموع 123 کنایه در صحیفه سجادیه، 12 مورد آن درباره صفات ثبوتیه ذاتی و فعلی و خبری خداوند است.
کیفیت رجعت از دیدگاه آیت الله شاه آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های رفیعی قزوینی و شاه آبادی در مساله رجعت، فلسفی و مستند به آرای حکمت متعالیه ملاصدرا است. این مقاله با روش پژ وهش توصیفی- تحلیلی به این مساله پرداخته که کیفیت رجعت با کدام بدن و به چه نحوی صورت می گیرد؟ یافته های تحقیق نشان می دهد بر اساس نظر مشهور که رفیعی قزوینی باور دارد کیفیت رجعت با رجعت بدن عنصری تحقق می یابد. بنا به نظر رفیعی قزوینی تحقق آثار وجودی معصومین در استکمال نفوس اگر با بدن عنصری صورت نگیرد لازمه اش قسر خواهد بود اما شاه آبادی بر این باور است که رجعت با بدن مادی صورت نمی گیرد بلکه با بدن بزرخی است و انسان ها با حواس مطلق نه مقید خود ، قادر به رویت این ابدان برزخی هستند. شاه ابادی با مبناقرار دادن دو گزاره عینیت قرآن علمی و عترت و نیز تکیه بر سه صفت فیض، قدرت و هدایت می کوشد به اثبات برزخی بودن رجعت بپردازد.
عدم قطعیتِ سرنوشت انسان در منابعِ نقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقِ برخی آیات و روایات، سرنوشتِ لایتغیر درباره انسان منتفی است وآنچه بنامهایِ قضا و قدر و ... مطرح میشود سرنوشتِ غیر قطعی است. خداوند همگام با زندگی انسان سرنوشت ها را قطعیت می بخشد. به تعبیر دیگر اینگونه نیست که خداوند از ازل سرنوشتِ همه چیز را بطور قطعی تعیین کرده باشد و فارغ از همه امور گشته و تنها کارِ او در رابطه با این عالم ، تطبیق حوادث روز مرّه با مکتوب قطعیِ پیشین باشد. تدبیر و ربوبیّت الهی همگام با لحظه لحظه زندگیِ انسان ها جاریست و از ذات لایتناهی و یدِ باسطه او هر آن گمانِ فیض و تفضّلی جدید می رود. این یافته با روش نقلی قابل اثبات است به عنوان مثال آموزه تقدیر در شب قدر، دوام ربوبیت الهی، مراحلِ شکل گیریِ افعال الهی از مرحله علم تا مرحله امضا، نفیِ قضا و قدر محتوم در برخی احادیث و اقتضایِ لطف الهی ادله این یافته هستند.
بررسی و ارزیابی دیدگاه منتقدان معاصر در نفی امامت منصوص با تاکید بر امامت امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دگراندیشان دینی و نقدهای آنان بر سنت اسلامی، یکی از موضوعات بسیار مهم در مطالعات اندیشه اسلامی معاصر است. از آنجا که این گروه، داعیه مبارزه با خرافات را دارند لذا بسیاری از باورهای شیعی را به دلیل تعارض با قرآن، باطل و مردود معرفی کرده اند. مساله این مقاله این است که این جریان با تمسک به آیات متعددی از قرآن تلاش دارند که تئوری امامت شیعی را به چالش بکشند و آنرا باوری مخالف قرآن معرفی نمایند. در این مقاله تلاش می شود با روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد قرآنی- کلامی، سه اشکال اساسی این دگراندیشان بر امامت، بررسی و نقد شوند. یافته این مقاله این است که استنادات دگراندیشان به قرآن، در نقد امامت منصوص، اثبات کننده ادعای آنان و نافی عقیده امامیه به امامت نیست. روش ما در پاسخگویی، استفاده از مقبولات مستشکل و بهره برداری از اقرارهای آنان در نقد و بررسی اشکال است که چنین روشی تاکنون در نقد شبهات این عده، سابقه نداشته است.
ظرفیت روش شناسی بنیادین در بازخوانی انتقادی روش شناسی متکلمان مسلمان در پاسخ به مسئله تحول انواع داروین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روش شناسی بنیادین، مبادی هستی شناختی،روش شناختی، معرفت شناختی،ارزش شناختی و... مورد بررسی قرار می گیرند. در این مقاله ابتدا، پاسخ دوازده تن از متکلمین اسلامی به نظریه داروین بررسی شده، سپس مسئله اصلی این مقاله، که ظرفیت و مزایای روش شناسی بنیادین است، با دو روش شناسی عمده دیگر یعنی « روش شناسی ایان باربور» و « روش شناسی احد فرامرز قراملکی» با روش کتابخانه ای و تحلیلی، مقایسه شده اند. یافته مهم این روش شناسی نسبت به دو روش شناسی دیگر « جامعیت»، «شفافیت»، « دوری از تأویل گرایی»، « دوری از تقلیل گرایی» و زمینه سازی برای ایجاد یک « سیستم شناخت» و « پیش بینی جهت شناخت و تولید علم» است که می تواند در جای گذاری مبانی الهی به جای الحادی در نظریه تحول انواع داروین به کار آید.