فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۵۴۱ تا ۱۰٬۵۶۰ مورد از کل ۷۳٬۴۵۳ مورد.
منبع:
معرفت سال بیست و نهم دی ۱۳۹۹ شماره ۲۷۷
19-30
حوزه های تخصصی:
مبناگرایی دیدگاهی است درباره ساختار باورهای موجه، که باورها را به دو دسته تقسیم می کند؛ یکی باورهای پایه، که برای موجه بودن نیازی به سایر باورها ندارند؛ و دیگری باورهای غیرپایه، که برای موجه بودن نیازمند باورهای دیگر هستند. مبناگرایان درباره دو مطلب مهم اختلاف نظر دارند: یکی تبیین آنان از چگونگی موجه شدن باورهای مبنایی و دیگری تبیین آنان از نحوه تسری توجیه از باور مبنایی به باورهای غیرمبنایی. رویکردهای مختلف به این دو مطلب باعث قرائت های مختلفی از مبناگرایی شده که در یک تقسیم بندی کلی می توان به «مبناگرایی شدید» و «مبناگرایی معتدل» اشاره کرد که امروزه شاهد نقدهای مختلفی نسبت به هر دو رویکرد هستیم.هدف مقاله حاضر که با روش کتابخانه ای و توصیفی صورت گرفته، این است که مهم ترین نقدهای ارائه شده به مبناگرایی را گردآوری کرده و بیانی اجمالی از مبناگرایی علامه طباطبائی، به عنوان نماینده معاصر حکمت متعالیه، ارائه دهد. در نهایت خواهیم دید که رویکرد علامه طباطبائی به مبناگرایی، فاقد بسیاری از نواقص موجود در مبناگرایی غربی است.
بررسی و نقد نظریه مشهور مبنی بر ظنی بودن ظواهر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبارت های قابل توجهی از عالمان مسلمان حاکی است که از نگاه ایشان ، دلالت ظواهر قرآن بر مفادشان ، ظنی است. پاره ای از این عبارت ها ، مطلق است ولی بخشی از آن ها ، به مبحث عام و خاص و مسئله تخصیص قرآن با خبر واحد اختصاص دارد.درباره این سخن مشهور ، بحث منقحی به عمل نیامده و دلیل روشنی بر آن ارائه نشده ولی می توان از خلال مباحث ایشان ، به دلایل احتمالی آن پی برد. البته این دلایل ، قابل دفاع به نظر نمی رسند، چرا که بیشتر آن ها، حاصل بی توجهی به نقش و عملکرد لفظ در مقام محاوره و تقنین است. زیرا آن چه از لفظ در این دو مقام انتظار می رود، صرفاً افاده مراد استعمالی است و نه مراد جدی و بی تردید ظواهر قرآن، در این حد از افاده، مفید قطع هستند. پاره ای دیگر از این دلایل، سخنان مخدوش و قابل نقدی است که به اخباری ها نسبت داده شده. بلکه باید گفت شواهدی در دست است که نشان می دهد ، ظواهر قرآن ، از دلالت هایی قطعی و علم آور برخوردارند. آیاتی که مردم را به تحدّی با قرآن فرا می خوانند، آیات دعوت کننده به تدبر در قرآن و مفاد حدیث ثقلین، از مهم ترین این شواهد است.
واکاوی انحاء و ابعاد راهبردهای تقویت دیپلماسی نظامی (جهت ثبات امنیت) در اسلام
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال دوم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۲۰
81 - 68
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی روشی برای حل مسائل مربوط به روابط خارجی یک گروه یا جامعه به وسیله گفتگو یا هر روش مسالمت آمیز دیگر است. از دیرباز تاکنون عمل دیپلماسی برای حفظ ارتباط مسالمت آمیز در میان ملل معروف بوده است. ازاین رو، مسئله دیپلماسی هم برای شخص و هم برای اجتماع از اهم موضوعات بوده و در تعالیم اسلامی اهمیت زیادی داده شده است. پرسش اصلی در پژوهش حاضر این است که اسلام در حوزه دیپلماسی نظامی مطلوب چه راهبردهایی معرفی می نماید و هر یک از این راهبردها چه گستره ای دارند. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به دنبال استخراج راهبردهای تقویت دیپلماسی نظامی جهت ثبات امنیت است. این پژوهش از نوع نظری است که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و از نوع تحقیقات میان رشته ای یا اندر رشته ای در جهت توسعه علوم انسانی است. در یک نگاه کلی، اسلام برای سفیر و دیپلمات ویژگی هایی چون «آراستگی ظاهری، ذکاوت و هوشمندی، کنترل بردباری و احساسات، آشنایی با کشور محل مأموریت، توانمند و کاردان بودن دیپلمات» معرفی می نماید. از طرفی هم ویژگی هایی جهت مذاکره مطلوب معرفی می کند تا انسان ها در ادوار مختلف بتوانند از این تئوری مطلوب استفاده ببرند. دین مبین اسلام برای تقویت دیپلماسی نظامی راهبردهایی را معرفی می نماید؛ ازجمله؛ «اعتزال، ارسال پیام کتبی و شفاهی به سران دولت ها، اعزام نماینده و مذاکرات، مذاکره پیامبر (صلی الله علیه و آله) با سفیران و نمایندگان، کنگره ها و بحث های آزاد، وفای به تعهدات نظامی، از بین بردن زمینه های مخاصمات، مذاکره برای انصراف از درگیری مسلحانه و میانجی گری».
معرفت شناسی عین القضات همدانی در نسبت میان حکمت ، شریعت و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه میان حکمت و شریعت همواره دغدغه فیلسوفان بوده است و در عصر ما پرداختن به آن از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا جهان امروز سخت محتاج معنویت و پایبندی به شریعت است آن هم شریعتی که برپایه عقل و استدلال بنا شده باشد. از سویی اگر حقیقت غایت شریعت است، راه های رسیدن به معرفتی که انسان را به حقیقت برساند کدام است؟ این نیز دارای ابهامات فراوان است و پیرامون آن نظرات مختلفی بیان شده است. ما در این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی، در پی تبیین این مطلب هستیم که حکمت فراتر از فلسفه است و حکمت، فلسفه متجلّی در جان و روح و فعل و عمل آدمی است و حاصل نوعی مکاشفه و شهود و فراتر از مباحث نظری و بحثی صرف است. در میان اندیشمندان مسلمان، نظرات عین القضات همدانی حکیم و عارف قرن پنجم هجری را برگزیده ایم که به عقیده عده ای، جمع بین حکمت عملی و نظری است. او از میان راههای حس، تجربه و عقل راه دیگری را به عنوان «طور وراء عقل» مطرح می کند و شناخت حقیقی و ریشه ای را تنها از طریق دستیابی به بالاترین شناخت یعنی طور وراء عقل می داند. شریعت ملاک صحت و سقم هر معرفتی است و در تبیین مبانی معرفت شناسی باید از کشف بهره برد و از حکمت به عنوان ابزار معرفتی در فهم آیات الهی و جهت درک مبانی هستی شناسی استفاده کرد.
خلود در قرآن و روایات و سنجش نظر ابن عربی و ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش بر این بوده که دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا مورد بررسی قرار گیرد. از آنجا که هر کدام تابع مکاتب فکری خاص بودند، بدیهی است که نتایج به دست آمده با یکدیگر متفاوت باشد. اما به دلیل اینکه دلایلشان در باب مسئله خلود بعضا دچار اشکال و نارسایی بوده، خلود در قرآن و روایت نیز بررسی شد. در نتیجه خلود از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا با خلود در قرآن در قرآن و روایت با یکدیگر متفاوت بود. به طوری که در برخی موارد چنانکه در بخش خلود از دیدگاه قرآن و روایات ذکر شده پاره ای از دیدگاه های ایشان در تضاد کامل با نصح آیات قرآن و روایات می باشد. بنابراین، ضعف در روش های تفسیری عرفانی و عقلی باعث شده است که خلود از دیدگاه قرآن و روایات مورد توجه قرار گیرد، زیرا مبین و نشان دهنده ی حقیقت واقعی خلود، به دور از هرگونه تفسیر ناروایی می باشد.
نقش دولت ها در شکل گیری نظام حقوقی فضای ماورای جو
منبع:
معارف فقه علوی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۱
68-91
حوزه های تخصصی:
سازمان ملل به عنوان یک نهاد بین المللی، حدود یک سال پس از موفقیت انسان برای راه یافتن به فضا، کمیته استفاده صلح آمیز از فضا ( کوپیوس) را تاسیس کرد. دولت ها برای اینکه نظام حقوقی مشخصی برای فضای ماورای جو ایجاد کنند به تدریج عضو این کمیته می شدند. این کمیته به سرعت به تنظیم مسائل حقوقی فضای ماورای جو و قانونمند کردن آنها اقدام کرد. به طوری که از سال ۱۹۶۲ موفق به تصویب پنج معاهده بین المللی مهم در زمینه حقوق فضا شد. همچنین سازمان ملل متحد در حوزه فضای ماورای جو اعلامیه ها و قطعنامه های بسیاری صادر کرد. ما در این مقاله این هدف را دنبال می کنیم که نقش دولتها در شکل گیری این رژیم های حقوقی در چهار مورد را مورد بررسی قرار دهیم. از تجزیه تحلیل رژیم های حقوقی این نتیجه به دست می آید که امنیت در فضا و امکان بهره برداری صلح آمیز از آن، از طریق رژیم های حقوقی که توسط جوامع بین المللی پذیرفته شده است، قابل دستیابی است نه نظامی کردن آن و استقرار سلاح در فضا. بنابراین لازم است مقررات و اصولی توسط دولت ها برای بهره برداری بهتر و مدیریت فضا تدوین شود.و امکان استفاده برای همه فراهم شود.
تحلیل تطبیقی زبان زنانه در شعر معاصر عُمان و ایران ( با تکیه براشعار سعیده بنت خاطرالفارسی و طاهره صفارزاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
76 - 96
حوزه های تخصصی:
زنان شاعر در سال های اخیر، با شناسایی هویت زنانه ی خویش، توانسته اند با جریان سازی در حوزه ی زبان و اندیشه، پایه گذار تحولات نوظهور ادبی باشند و با کاربست زبان زنانه و شگردهای خلّاقانه در آفرینش آثار هنری خویش، احساسات، تفکرات، دغدغه های شخصی و اجتماعی یک زن امروز را ترسیم کنند و هم گام با مردان در حوزه های مختلف ادبی چون: شعر، نثر، رمان و ... به فعالیت بپردازند و ادبیات را از سیطره ی زبان و سخن مردانه برهانند و موجب دگردیسی این سنّت دیرینه ی مردانه شوند. دوران معاصر ایران و عُمان شاعرانی نام آشنا و بلندآوازه دارد که هریک به سهم خود نقش بسزایی در شکل دهی ادبیات زنانه، ایفا کرده اند. سعیده بنت خاطر الفارسی؛ پیشگام شعر زنانه ی عُمانی است که پرداختن به زن و هویت او در اشعارش موج می زند؛ از سوی دیگر طاهره صفارزاده از زنان شاعر ایرانی ا ست که نقش بسزایی در ادبیات انقلاب اسلامی داشته است. در پژوهش حاضر، با استفاده از نمونه های شعری و نمودار، زبان زنانه در شعر دو شاعر به شیوه ای تطبیقی، در دو سطح واژگانی ( واژگان- ترکیبات- فعل و عبارت های فعلی) و نحوی ( جملات پرسشی- تعجبی- تأکیدی) تحلیل می شود. تفاوت ها و شباهت های زبان زنانه در دو فرهنگ متفاوت آشکار می گردد، مثلاً بنت خاطر برای پررنگ کردن بُعد رمانتیک شعرش از واژگان زنانه برای بیان مضامین حسی-عاطفی کمک می گیرد درحالی که زبان زنانه در شعر صفارزاده به عنوان ابزاری برای انتقال پیام و اندیشه است. همچنین هر دو شاعر از زبان زنانه برای بیان مقاصد اجتماعی مانند: فمینیسم و دفاع از حقوق زنان، وطن دوستی، طبیعت گرایی و ... بهره گرفته اند.
تأملی برنظریات ابن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی در علم واجب تعالی به جزئیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
۱۶۵-۱۸۴
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی جستار حاضر این است که: وجوه اشتراک و افتراق رویکرد ابن سینا و خواجه نصیر درباره علم خداوند به امور جزیی چیست؟ و این دو حکیم تا چه اندازه توانسته اند پاسخگوی حلّ مسئله باشند؟ مطابق یافته های پژوهش، شیخ الرئیس با استناد به اصل علّیت و صورمرتسمه به اثبات و تبیین علم خداوند به جزئیات می پردازد اما خواجه طوسی با طرح اشکالاتی بر سخنان ابن سینا در خصوص علم خداوند به امور جزیی و متغیر، نظریه دیگری را ارائه می کند؛ به اعتقاد خواجه، علم خداوند به مجردات به وجود خاص خارجی و به مادیات، به صور آنها در عقول تعلق می گیرد. از مهمترین نتایج پژوهش حاضرکه به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده آن است که: ارائه این نظریات علیرغم اینکه از اثبات علم تفصیلی که عین ذات خداوند باشد، ناتوان بود؛ امّا زمینه را برای دستیابی فیلسوفان بعدی مانند شیخ اشراق در تبیین علم خداوند در مقام فعل فراهم کرد.
منابع معرفت اخلاقی در اندیشه ابن عربی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
71 - 102
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، به معرفی اندیشه ابن عربی در حوزه معرفت شناسی اخلاق، با تمرکز بر منابع معرفت اخلاقی و تشریح چگونگی بهره گیری انسان از این منابع در جهت ایصال به حیات اخلاقی می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که ابن عربی معرفت اخلاقی را عینی دانسته و عالم اعیان ثابته را به عنوان نفس الامر حقایق اخلاقی معرفی می کند. وی در آثار خود به شکلی پراکنده اما صریح، پنج منبع: طبیعت، عقل، قلب، نفس و وحی را منابع شناخت حقایق اخلاقی دانسته است. البته رتبه این منابع یکسان نبوده و امتیاز وحی الهی و نفس آدمی بر سایر منابع نمایان است. در مقام مقایسه این دو منبع ممتاز، از کلمات ابن عربی چنین بر می آید که وحیْ منبع تشریعی هدایت و محصول تکلّم مستقیم حضرت حق با پیامبران و مسیر معرفت به توحید کامل است. اولیاء حق، ضمن تکامل بخشیدن به نفس انسانی و در عین برخورداری از امتیازات خاص در معرفت اخلاقی، در تعلیم و عمل خود پیرو تعالیم پیامبران صاحب شریعت هستند.
خوانش دیدگاه زبانشناختی ابن خلدون بر بنیاد انگاره ی سوسور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
1 - 16
حوزه های تخصصی:
ممکن است در آغاز این سؤال مطرح شود که چه رابطه و پیوندی میان فردیناند دو سوسور، زبان شناس سوئیسی قرن بیستم و ابن خلدون، انگاره ساز و نظریه پرداز تونسی تبار قرن هشتم و نهم هجری می تواند وجود داشته باشد که سبب گشته در این نوشتار، اندیشه ی مقایسه ی دیدگاه های این دو درباره ی زبان به ذهن نویسنده متبادر گردد؟ زبان به عنوان یک نهاد اجتماعی یا به عبارت بهتر، «دانش زبانی جمعی» و بحث درباره ی آن به عنوان یک نظام با دو عنصر متمایز زبان و گفتار، همچنین دو رهیافت در زمانی (تاریخی) (diachronic approach)و هم زمانی (ایستا) (synchronic approach) در زبان، برای نخستین بار در دوره ی معاصر توسّط زبان شناس سوئیسی: لوئی فردیناند دو سوسور مطرح گردید و به عنوان انگاره ای بی بدیل مورد توجّه قرار گرفت؛ ولی حقیقت آن است که جلوه هایی از این انگاره پیش تر در نظریه ی زبانی ابن خلدون، انگاره ساز برجسته ی مسلمان –که در حوزه ی جامعه شناسی و فلسفه ی اجتماع نیز پیش از دورکهایم «انگاره ی همبستگی مکانیک و ارگانیک» را درباره ی جوامع مختلف مطرح نمود- با شاکله ای تقریباً مشابه ارائه شده است. مقاله ی حاضر در پی آن است تا در آغاز،پس از معرفی کوتاه انگاره ی سوسور برخی ایده های برجسته ی موجود در آن را به شکل کوتاه مطرح نماید و سپس آن ها را بر اساس سخنان ابن خلدون در این باره مورد ارزیابی قرار دهد. دریافت فرجامین جستار حاضر، حکایت از آن دارد که ابن خلدون نیز مانند دوسوسور، زبان را از یک سو به عنوان یک نظام و کلّ منسجم و هماهنگ و به ویژه در زمره ی نظام های نشانه بنیاد موردبررسی قرار داده است و به تمایز میان زبان و گفتار اشاره کرده است و از سوی دیگر با اشاره به ماهیت دگرگونی پذیر زبان، آن را به عنوان موجودی در حال تغییر مطرح ساخته است و رهیافت های درزمانی و هم زمانی آن را موردمطالعه و بررسی قرار داده است.
تفسیر آیه تبیان و جداناپذیری قرآن و عترت (علیهم السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مورد توجه اندیشمندان مسلمان به خصوص مفسران قرآن، موضوع کفایت یا عدم کفایت به سعادت رساندن هر یک از قرآن و اهل بیت ^ به تنهایی و نیز نقش آن دو نسبت به یکدیگر است. مقاله حاضر بر پایه تفسیر آیه تبیان به دنبال پاسخ قرآنی به موضوع فوق به روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و جمع آوری اسنادی در آیات، روایات و کتب تفسیری و تحلیل اطلاعات به صورت مفهومی، گزاره ای و سیستمی است. هدف تحقیق فراهم سازی زمینه تقریب هر چه بیشتر بین مذاهب اسلامی بر پایه آیات قرآن و روایات پیامبراکرم | است. یافته تحقیق این است که آیه تبیان نیز همانند حدیث ثقلین دلالت دارد بر اینکه قرآن کریم و عترت طاهرین ^ در هدایت گری تام انسان ها به سرمنزل کمال، نیازمند یکدیگر و مکمل هم هستند و برای نیل به کمال مطلوب باید به هر دو تمسک کرد .
شگردهای عرفانی مولوی ازتأویلات مفاهیم قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۳
175 - 192
حوزه های تخصصی:
این مکتوب به بررسی گونه هایی از تأویلات مفاهیم قرآنی مولوی در مثنوی می پردازد. با تأمل و پژوهش در مثنوی، ویژگی های خاص سبکی و تمایزآفرینی و هنجارشکنی ها را در آن می یابیم. به همین دلیل مطالعه و پژوهش در مثنوی می تواند راهبردی به شناخت بهتر دوره شاعر و شخصیّت ادبی و نقش او در ادبیّات عرفانی باشد. روش تحقیق دراین مکتوب، روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی است. با توجه به این که مولوی در شعر فارسی تصویرهایی نو و ویژه آفریده است با همه تحقیقاتی که صورت گرفته، از این رویکرد می توان پژوهش های مفیدی در زبان و شعر این شاعر عارف به عمل آورد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مولوی شاعری است. دارای سبک ویژه و مختص به خودش. بارزترین ویژگی شعرش، تأویل معنویات، بویژه مفاهیم قرآنی در نگاه اوست و با نگاه عرفانی ابداع تازه ای می آفریند. نگاه مولوی به ظاهر و باطن قرآن و تراوش ذخایر فکری او در شکل گیری روش تربیتی، از هنرنمایی وی خبر می دهد و نوآفرینی او رنگ دیگری دارد.
نقد دیدگاه ابوزید درباره نسخ و ارتباط آن با تاریخمندی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نصرحامد ابوزید از نظریه پردازان قرآنی با اندیشه های نو و انتقادی است. او همچون برخی از هم اندیشانش قرآن را متنی تاریخمند می داند و در راستای اثبات دیدگاه خود به پژوهش در حوزه های مختلف از جمله نسخ اقدام نموده است. بررسی سیر مطالعاتی ابوزید حاکی از تحولّی جدّی از متن انگاری قرآن (دوره اعتقاد به وقوع نسخ در قرآن) به گفتار انگاری (دوره عدم اعتقاد به وقوع نسخ در قرآن) می باشد. او در مرحله متن انگاری قرآن، وقوع نسخ را به جهت تسهیل و مراعات حال مخاطبان پذیرفته و بر این اساس، نسخ را به عنوان شاهدی بر تعامل قرآن با فرهنگ زمانه اقامه نموده است، و در مرحله گفتارانگاری قرآن، با عدول از فرض پیشین و با انتقاد از نگاه متنی به قرآن، گفتارانگاری را امکانی برای گزینش آیات متناقض براساس شرایط عصری دانسته است. بدین ترتیب در هر دو مرحله، از پدیده نسخ تاریخمندی قرآن را استنباط کرده است. در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی نگاشته شده، ضمن طرح دیدگاه ابوزید، ادّله او مورد نقد و بررسی قرار گرفته است علی رغم تغییر رویکرد، در هر دو مرحله می توان بین نگرش او به نسخ و تاریخمندی قرآن ارتباط برقرار نمود و در عین حال به نقد دیدگاه او مبادرت ورزید.
محدودیتِ تغییر شکل شیاطین جن بر مبنای متون ثقلین
حوزه های تخصصی:
پیام شماری از روایات معتبر، ناتوانی شیاطین جن در آشکارشدن با سیمای پیامبر است. مهم ترین جوامع حدیثی شیعه و سنی گزارش گر این حقیقت اند. در منابع حدیثی شیعه، این حکم به اوصیای پیامبر و شیعیان خاص و در منابع شیعی و سنّی، این حکم به همه پیامبران الهی، تسری داده شده است. راه تمییز بین مکاشفه ها و خواب ها ی رحمانی و شیطانی با فهمِ درستِ این آموزه ها گِره خورده است. هدف این پژوهش، بررسی محدودیت آشکارشدن شیطان ها با تنوّع شکل، با استناد به روایات معتبر است. به این منظور، ناتوانی شیاطین از آشکارشدن «با سیمای پیامبران و جانشینانشان» و «با سیمای شیعه حقیقی» در دو گام تحلیل می شود. بررسی «روایاتِ معارض» و «ناتوانی شیطان ها از آشکارشدن با سیمای شیعه حقیقی»، از نوآوری های مقاله است.
عوامل بیگانگی اجتماعی میان امام علی(ع) و مردم زمانه در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم بیگانگی اجتماعی و ابعاد و عوامل آن، در اکثر فرهنگ ها و جوامع بعنوان یک معضل و مسأله اجتماعی مورد تحلیل قرار می گیرد. این مفهوم بمعنای احساس انفصال و فقدان پیوند ذهنی میان فرد و جامعه می باشد و رشد و پویایی فرهنگی- اجتماعی جامعه را با توقف مواجه می کند. امام علی(علیه السلام) در دوران خلافت با حوادث سیاسی و اجتماعی مهمی مواجه شد. رویارویی با دشمنان خارجی و داخلی و غفلت و دوری مردم از فرهنگ اصیل اسلامی سبب شد تا ایشان میان خود و جامعه پیرامون، احساس انفصال و بیگانگی نماید که بازتاب این حالت در خطبه ها و نامه های نهج البلاغه بوضوح دیده می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس نظریه ملوین سیمن به واکاوی بیگانگی اجتماعی امام علی(علیه السلام) می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که احساس بی قدرتی، احساس ناهنجاری اجتماعی و احساس تنفر فرهنگی مهمترین عوامل احساس بیگانگی اجتماعی در نهج البلاغه می باشند.
بررسی تطبیقی «سعادت» از نظر صدرالمتألهین و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"سعادت" همواره و از دیرباز مطمح نظر آدمیان به طور عام و اندیشمندان به طور خاص بوده، چیستی ،چگونگی، مبانی، راه های کسب، جلب و حفظ آن مورد بحث واقع شده است. جستار حاضر به شیوه ی تحلیلی –استنباطی دیدگاه دو فیلسوف هم عصر یکدیگر (صدرالمتألهین و اسپینوزا) را ، در حوزه تفکر اسلامی و فلسفه غرب ، به بحث گذاشته هدف دراین مقابله وتطبیق ضمن بیان مبادی و مقاصد این دو در این باره توجه به مبانی فکری هریک و در عین حال تشریح نقاط اشتراک، از جمله اکتسابی و تدریجی الحصول بودن سعادت، ارزش لنفسه و از سنخ ادراک دانستن آن، و اختلاف ایشان در مفهوم معرفت شهودی ، سعادت عقلانی و وحدت وجود بوده است. نتیجه آن که جامعیت، انسجام و استحکام در تفکر صدرا به دلیل این که نگرش او در بحث از سعادت در بستر وحی وعقلانیت مبتنی بر وحی شکل گرفته کاملاً مشهود بوده دامنه بحث از سعادت نه فقط دنیا که در برگیرنده آخرت نیز خواهد بود حال آن که اسپینوزا سعادت را از دریچه عقلانیت صرف وخود بنیاد نگریسته است.
الرؤیه الفیزیاویه للمکان فی شعر أدونیس (دیوان "التحولات والهجره فی أقالیم النهار واللیل" و "المسرح والمرایا" نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یهتمّ الشعراء بعنصر المکان فی أعمالهم الأدبیه کثیرا، لما یحمل من دلالات فی بنیه النص، إضافه إلی الدور الذی یؤدی فی تشکیل الفضاء الحیوی للنص. لقد أجاد أدونیس فی توظیف المکان ودینامیته بأشکالها المختلفه فی شعره؛ فیتّسم المکان فی شعره بالحرکه یجعل منه کائناً دینامیکیاً، له دور فاعل فی تبیین موقفه وأحاسیسه حیال حوداث مجتمعه وعصره، وربما وجد فی توظیفه هذا، تعبیرا سامیا عن التطلعات والأحلام التی تسکن فی باطن الشاعر. صور أدونیس الشعریه مکتظه بأنواع الحرکیّه المکانیه ومنها: الحرکه العمودیه، الحرکه السفلیه، الحرکه الدائریه، الترواح بین الحرکات ، الحرکه الافقیه أو العرضیه. یحاول هذا البحث رصد الرؤیه الفیزیاویه للمکان فی البناء الشعری عند أدونیس علی أساس المنهج النفسی، حینما یحاول أن یربط أبعاد دلالاتها بعواطف الشاعر ومشاعره مقترناً بالمنهج الوصفی التحلیلی – الإحصائی محاولاً الاستشهاد بنماذج شعریّه دالّه علی توظیف الحرکیه المکانیه فی أشعاره، کشفاً عن أنواع الحرکیه المکانیه ودلالاتها فی صوره الشعریه. وقد انتهی البحث إلی أنّ الحرکه العمودیه فی تجربه أدونیس تشکّل اتساعاً و شمولاً وهی ترتبط برؤیته التفاؤلیه والثوریه حیال قضایا موطنه، ثم تأتی الحرکه السفلیه موحیه الاتجاه الصوفی الوثنی عند الشاعر وتعدّ رمزاً للخصوبه وازدهار الحضاره العربیه بدل الضعف والموت، ووظّف الشاعر الحرکه الدائریه فی المرتبه الثالثه لتبیین هیمنه فکره اللامکان علی ذاته، والتداوم والاستمرار فی الثوره وعدم الاستسلام، ثم ظهر الترواح بین الحرکات لیتضح القلق المسیطر علی ذات الشاعر واصراره علی تغییر الظروف وأما الحرکه العرضیه فقد جاءت فی المرتبه الأخیره، وتمثّل الدعوه إلی رفض السکون بحثا عن الاکتشاف والبناء.
بررسی روابط بینامتنیتی تمثیل های تقابل جان با جسم و جهان در متون عرفانی (مورد مطالعه: کشف الاسرار میبدی، مثنوی های عطار و مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
296-273
حوزه های تخصصی:
قصه هبوط روح انسان به جهان، اسارت در جسم و جهان و عروج دوباره به ملکوت اعلی، قصه مکرر سنت عرفانی ماست. عرفا با تکیه بر تفسیر آیات قرآن کریم بر این باورند که روح انسان قبل از هبوط به تن و جهان، عشق الهی را درک کرد اما با هبوط از بارگاه حق تعالی دور ماند و اسیر جسم و جهان شد. جسم با هوای نفس گرایش به جهان و مادیات جهانی یافت اما جان با درک عشق الهی، به فکر عروج دوباره به عالم علوی شد، ناگزیر تقابل بنیادی میان جان و تن شکل گرفت. در دوره های مختلف، عارفان با شیوه ها و شگردهای گوناگون این قصه را تکرار کرده اند؛ تمثیل سازی شگرد بلاغی و بینامتنیتی در بازگویی این تقابل است. در این مقاله با بررسی چندین تمثیل برجسته در این موضوع، تمثیل سازی این تقابل در کشف الاسرار میبدی، مثنوی های عطار و مثنوی مولوی با هدف کشف روابط بینامتنیتیِ تمثیل های این تقابل در متون عرفانی بررسی شده است. نتایج بررسی نشان داد بینامتنیت آگاهانه، ارتباط فرامتنی و مناسبات پیش زمینه ای در تمثیل سازی این تقابل وجود دارد که با سه رویکرد بینامتنیت صریح و آشکار، بینامتنیت غیرصریح و پنهان و بینامتنیت ضمنی، تمثیل ها تکرار، بازپروری و با تغییرات جزئی و کلی در ساختار و محتوا آمده است. میبدی با تمثیل از سنت عرفانی ماقبل خود استفاده کرده و عطار و مولوی از کشف الاسرار بهره برده اند. مولوی هم علاوه بر کشف الاسرار از تمثیل های عطار بهره برده است.
شناخت کلیدواژه های اقتصادی بیانیه گام دوم و تطبیق آن با واژگان معادل قرآنی و حدیثی
حوزه های تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را می توان راه آینده نظام اسلامی دانست که از سوی مقام معظّم رهبری صادر شد. یکی از محورهای مهم این بیانیه، مسائل اقتصادی است. بر اساس آموزه های دینی، اقتصاد سالم در دین مداری و تربیت انسان ها نقش داشته و بسیاری از نابه سامانی های اجتماعی را سامان می دهد. مقام معظّم رهبری یکی از موضوعات محوری بیانیه را مسائل اقتصادی قرار دادند که لازم است در چهل ساله دوم انقلاب به صورت جدّی به آن پرداخته شود. ترسیم الگوی اقتصاد اسلامی، نیازمند استخراج کلیدواژه های قرآنی و حدیثی آن است. از این رو، ابتدا کلیدواژه های اقتصادی بیانیه گام دوم، شناسایی، سپس واژگان معادل و همچنین ابواب مرتبط آن در آیات و روایات، استخراج گردیده است. کلیدواژه های امنیتی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز در نوشتارهای جداگانه ای عرضه شده و یا خواهد شد. با این روش، همه واژگان کلیدی بیانیه، استخراج شده و با منابع اسلامی تطبیق می گردد تا راه را برای پژوهش های آینده هموار کند.
اخلاق ژنتیک؛ چالش ها و ملاحظات اخلاقی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
109 - 130
حوزه های تخصصی:
توسعه چشمگیر و رشد فزاینده فناوری های نو پدید - در دهه های اخیر و به ویژه در زمینه ژنتیک - بارقه های امیدی بر دلها تاباند و افقهایی کران ناپیدا پیش چشم بشر گشود- اما ظرفیتهای بی بدیل و بالقوه این فناوریها و ترس از تبعات ناشناخته و ناخوشایند بکارگیری غیر مسولانه آنها بر دلنگرانی ها و دهشت بشر افزود و ضرورت توجه به ملاحظات اخلاقی این حوزه و به ویژه «اخلاق ژنتیک» را دوچندان ساخت. اخلاق ژنتیک - به عنوان شاخه و شعبه ای از اخلاق زیستی - مجموعه ای از معضلات اخلاقی بغرنج و بحران آفرین را در برگرفته است و به بحث از ملاحظات اخلاقی و مرزو محدوده بکارگیری و مهار و محدودسازی مهندسی ژنتیک و پژوهش های ناظر به ژن می پردازد. در این مقاله ضمن اشاره به جایگاه و قلمرو اخلاق ژنتیک و طرح مهمترین موضوعات مطرح در این حوزه ، با رویکردی جستارگشایانه و تحلیلی، گزیده ای از چالش بر انگیزترین مسایل حوزه اخلاق ژنتیک مربوط به این حوزه - به اجمال و ایجاز- واکاوی، برجسته /تبیین می شوند.