فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
80 - 56
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی برنامه آگاهی واج شناختی چندرسانه ای بر مهارت خواندن دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی پایه اول ابتدایی بود. در این پژوهش که به روش تک آزمودنی و به شیوه ی خط پایه اجرا شد، جامعه-ی آماری شامل دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی پایه اول ابتدایی در شهر تهران بود که از میان آنان، دو دانش آموز دختر با عملکرد هوشی مرزی به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یکی از این دانش آموزان دارای مشکلاتی در خواندن بود و دیگری مشکلی در خواندن نداشت. سپس، برنامه ی آگاهی واج شناختی طی 12 جلسه 45 دقیقه ای به آنان ارائه شد. همچنین، آزمودنی ها در سه مرحله، با آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از تحلیل دیداری داده ها و شاخص اندازه اثر نشان داد که عملکرد هر دو آزمودنی در خرده مقیاس های مهارت خواندن در مرحله مداخله نسبت به مرحله خط پایه افزایش معناداری داشته است. بنابراین، به نظر می رسد برنامه آگاهی واج شناختی چندرسانه ای بر افزایش مهارت خواندن دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی پایه اول ابتدایی موثر است.
تجارب زیسته جوانان معتاد از نقش حمایت اجتماعی در پیشگیری از عود اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
67 - 101
حوزه های تخصصی:
عود اعتیاد پدیده ای پیچیده، چند وجهی و پویا است که تحت تاثیر عوامل زیستی ، روانی و اجتماعی قرار می گیرد. هدف این پژوهش واکاوی تجارب زیسته جوانان معتاد از نقش حمایت اجتماعی در پیشگیری عود اعتیاد بود. به منظور کشف تجارب زیسته جوانان از نقش حمایت اجتماعی در بازگشت مجدد آنان به اعتیاد از روش پدیدار شناسی توصیفی هوسرل بهره گرفته شد. جامعه هدف را کلیه جوانانی تشکیل داد، که در فاصله سنی بین 18 تا 35 سالگی قرار داشتند؛ و جهت ترک اعتیاد مجدد به مراکز ترک اعتیاد استان گلستان مراجعه کردند. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت؛ که این هدف در نمونه 15 تحقق یافت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود؛ که بین 50 تا 70 دقیقه طول کشید. داده ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. به منظور دستیابی به روایی و پایایی مصاحبه ها از معیارهای پیشنهادی لینکلن و گوبا استفاده شد. از تحلیل تجارب زیسته جوانان از نقش حمایت اجتماعی در عود اعتیاد 5 مضمون اصلی و 38 مضمون فرعی بدست آمد. مضمون های اصلی عبارت بودند از: دوستان ناباب، حمایت و پشتوانه ناکافی خانوادگی، کنترل ضعیف خانواده، اجبار خانواده و ناسازگاری زناشویی. حمایت اجتماعی در پیشگیری از اعتیاد از اهمیت زیادی برخوردار است؛ و توجه ویژه ای را به خصوص از سوی خانواده ها طلب می کند.
پیش بینی ناگویی هیجانی براساس پردازش اطلاعات هیجانی با میانجی گری خوافشایی هیجانی در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۷۴۶-۱۷۳۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: ناگویی هیجانی نوعی نقص و نارسایی خلقی است که باعث ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان ها می شود. ناگویی هیجانی همسران یکی از عوامل مؤثر بر ناسازگاری و تعامل زوجین است که بر روی تعامل و سازگاری ایشان تأثیر منفی می گذارد. اما در زمینه پیش بینی ناگویی هیجانی از طریق توانایی در پردازش اطلاعات هیجانی با میانجی گری خودافشایی هیجانی در جامعه مورد نظر شکاف تحقیقاتی وجود دارد، بنابراین در این تحقیق بر پیش بینی ناگویی هیجانی براساس پردازش هیجانی با میانجی گری خودافشایی هیجانی در افراد متأهل پرداخته می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ناگویی هیجانی براساس پردازش هیجانی با میانجی گری خودافشایی هیجانی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و مددکاری شهرستان رباط کریم جهت طلاق توافقی در سال 1398 بود که تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس فارسی ناگویی هیجانی تورنتو (بشارت، 1393) و مقیاس خودافشایی هیجانی (اسنل، 2001) و مقیاس فارسی پردازش هیجانی غلامی و ابوالمعالی (1398) استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و همچنین معادلات ساختاری و از نرم افزارهای Spss, Lisrel استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودافشایی هیجانی در رابطه بین ناگویی هیجانی و پردازش هیجانی نقش واسطه ای ایفا می کند (05/0 >p) و میان ناگویی هیجانی و پردازش هیجانی با در نظر گرفتن خودافشایی هیجانی به عنوان عامل میانجی، رابطه غیرمستقیم وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین پردازش هیجانی و ناگویی هیجانی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد به نحوی که از بین متغیرهای پردازش هیجانی، متغیر هیجانات تضعیف و سرکوب شده، ناگویی هیجانی را پیش بینی می کنند و بطور کلی ناگویی هیجانی در زوجین را می توان براساس متغیرهای مذکور پیش بینی کرد. بنابراین، در برنامه های پیشگیری و درمانی باید به این عوامل توجه شود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری و عزت نفس زنان آسیب دیده با سابقه سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری و عزت نفس زنان آسیب دیده با سابقه سوء مصرف مواد انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه زنان آسیب دیده با سوءمصرف مواد در مرکز زنان آسیب دیده بهزیستی شمیرانات در سال 1401 بودند. 24 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت تصادفی به 2 گروه 12 نفری (گروه آزمایش و گواه) تقسیم شدند. از پرسشنامه پرخاشگری (BPAQ، باس و پری، 1992) و پرسشنامه عزت نفس (RSE، روزنبرگ، 1965) و همچنین از پروتکل 12 جلسه ای (هر هفته یک جلسه و هر جلسه بین 90 تا 120 دقیقه) درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون پرخاشگری و عزت نفس در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). از یافته های فوف می توان نتیجه گرفت که رویکرد درمانی شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر فرآیند پرخاشگری و عزت نفس در زنان آسیب دیده موثر بوده است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار بر خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۱۲۸-۱۱۷
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار بر خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی بود. پژوهش حاضر نبمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری تمامی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی مراجعه کننده به مرکز تخصصی بیمارستان شهید لواسانی تهران در تابستان سال ۱۴۰۰ بودند که به روش داوطلبانه 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی دردو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. از پرسشنامه های خودپنداره بدنی مارش و همکاران (1994،PSDQ) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (DTS، ۲۰۰۵) استفاده شد. گروه آزمایش اول در ده جلسه ۹۰ دقیقه ای و گروه آزمایش دوم در 9 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p>). نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری بر تحمل پریشانی اثربخش تر بود و بین دو درمان در خودپنداره بدنی تفاوت معنادار مشاهده نشد (05/0p>). در نتیجه به دلیل تأثیر بیشتری که درمان شناختی رفتاری برتحمل پریشانی دارد می تواند به تنهایی و یا با درمان مکمل در تحمل پریشانی در زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر مؤثر باشد.
مقایسه مکانیزم های دفاعی، طرحواره های ناسازگار اولیّه و خودپنداشت بین افراد با و بدون وابستگی به مواد مخدّر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۳۰۴-۲۷۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه مکانیزم های دفاعی، طرحواره های ناسازگار اولیه، و خودپنداشت بین افراد با و بدون وابستگی به مواد مخدر بود. روش: پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. تعداد 80 نفر از افراد مراجعه کننده به مراکز درمان سرپایی و غیر وابسته به مواد در شهر رشت به روش نمونه گیری غیراحتمالی و هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه (فرم کوتاه)، سبک های دفاعی، و خودپنداشت پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد بین افراد با و بدون وابستگی به مواد مخدر در متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود داشت به طوری که افراد وابسته به مواد مخدر به طور معناداری نمرات بالاتری در زیرمقیاس های توانایی ذهنی، جذابیت جسمانی، و مهارت های اجتماعی و نمرات پایین تری در زیرمقیاس های کارآمدی شغلی و عیب ها و حسن ها نسبت به افراد غیر وابسته به مواد مخدر داشتند. همچنین، گروه وابسته به مواد تنها در مکانیسم های دفاعی روان آزرده به طور معناداری نمرات بیشتری نسبت به گروه بهنجار کسب کرد و در مکانیسم های رشد نایافته و رشدیافته تفاوت معنی داری بین آنها یافت نشد. در نهایت، گروه وابسته به مواد به طور معناداری نمرات بیشتری در زیرمقیاس های بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری نسبت به گروه بهنجار کسب کردند اما در زیرمقیاس دیگرجهت مندی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: ابعاد ضعیف خودپنداشت، استفاده از مکانیزم های دفاعی روان آزرده و سطوح بالاتر طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند عوامل احتمالی پرخطر زمینه ساز گرایش افراد به مصرف مواد باشند.
بررسی رابطه کمال گرایی و ترومای دوران کودکی با رفتارهای آشفته خوردن و نقش میانجی نارضایتی تصویر بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
77 - 92
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه رفتارهای آشفته خوردن در میان جوانان رو به افزایش هستند و به دلیل پیامدهای منفی شان، منجر به نگرانی های سلامتی شده اند. بنابراین شناسایی عوامل مرتبط با این رفتارها، می تواند به پیشگیری از آن، کمک کند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، پیش بینی رفتارهای آشفته خوردن بر اساس کمال گرایی و ترومای دوران کودکی با نقش میانجی نارضایتی از تصویر بدنی بود . روش: از میان تمامی دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران، 400 دانشجو به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که 324 شرکت کننده وارد تحلیل شدند. ابزارهای این مطالعه شامل مقیاس رفتار آشفته خوردن (26EAT-)، کمال گرایی هیل (HPI) مقیاس ترومای دوران کودکی (CTQ)، نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) و پرسشنامه ترومای دوران کودکی (CTQ) بود. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر حاکی از آن بود که نارضایتی از تصویر بدنی در رابطه بین کمال گرایی و ترومای دوران کودکی با رفتارهای آشفته خوردن نقش واسطه ای دارد (05/0P<) . نتیجه گیری: به نظر می رسد افرادی که در کودکی دچار تروما شده اند، به دلیل تصویر تحریف شده ای که احتمالا از خود دارند، به تعیین استاندارهای بالا و اقدامات جبرانی همچون رفتارهای آشفته خوردن می پردازند. نارضایتی از تصویر بدنی همچنین می تواند تلاش های کمال گرایانه را تقویت کرده و در جهت ایده آل سازی اندام، رفتارهای جبرانی خوردن را تشدید کند.
مدل علّی یادگیری خودتنظیمی در دانشجویان بر اساس خودکارآمدی تحصیلی و باورهای انگیزشی: نقش میانجی سرمایۀ روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
267 - 277
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه طراحی مدل یادگیری خودتنظیمی در دانشجویان بر اساس خودکارآمدی تحصیلی و باورهای انگیزشی با نقش میانجی سرمایه روان شناختی بود. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها همبستگی، از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل داﻧشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه فرهنگیان استان کردستان (2011 نفر) در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از میان آنها 300 دانشجو (138 زن و 162 مرد) به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه راهبردهای انگیزشی (MSLQ)، پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی (ASRQ)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ) و مقیاس خودکارآمدی دانشجویان (MJSES) جمع آوری شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و از طریق نرم افزارهای SPSS و AMOS نسخه 21 انجام شد. نتایج نشان داد که مدل با داده های پژوهش برازش دارد. با توجه به یافته ها، متغیرهای خودکارآمدی تحصیلی، باورهای انگیزشی و سرمایه روان شناختی بر یادگیری خودتنظیمی اثر مستقیم و معنادار (01/0>P) دارند. همچنین خودکارآمدی تحصیلی و باورهای انگیزشی از طریق سرمایه روان شناختی بر یادگیری خودتنظیمی در دانشجویان اثر غیرمستقیم و معنادار (05/0>P) دارند. بنابراین ابعاد سرمایه روان شناختی با ایجاد بستر برای پاسخ های انطباقی، می تواند رابطه خودکارآمدی و باورهای انگیزشی با خودتنظیمی در یادگیری را از مسیرهای مختلف بهبود بخشد.
The Relationship between Perceived Islamic Parenting and the Desire to Get Married Mediated by Spiritual Well-being in Single Students
حوزه های تخصصی:
Objective: The aim of this study was to investigate the relationship between perceived Islamic parenting and the desire to get married mediated by spiritual well-being in single students of Ferdowsi University of Mashhad.
Methods: The research method was descriptive and Structural Equation Modeling (SEM). This study's statistical population included single students of Ferdowsi University of Mashhad who were studying in 2021, among which 400 students were selected through purposeful sampling and completed these questionnaires: Islamic Parenting Questionnaire of Maktobian Bharanchi et al., (2015), Spiritual Well-being Questionnaire of Golparvar et al., (2015), and the student version of desire to get married questionnaire of Heydari, et al., (2004). Structural Equation Modeling was used to analyze the data.
Results: The Pearson correlation results showed a positive and significant correlation between perceived Islamic parenting and spiritual well-being with the desire to get married (p<0.05). In addition, results showed that perceived Islamic parenting could predict the desire to get married both directly and through spiritual well-being and were significant (p<0.001).
Conclusion: According to the research findings, perceived Islamic parenting and spiritual well-being are the variables affecting the desire to get married in single students.
اثربخشی مداخله تلفیقی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی و مهارت های فراشناختی بر اهمال کاری تحصیلی، تاب آوری تحصیلی و انگیزه پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان با سابقه مدرسه گریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
281 - 302
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله تلفیقی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی و مهارت های فراشناختی بر اهمال کاری تحصیلی، تاب آوری تحصیلی و انگیزه پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان با سابقه مدرسه گریزی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری سه ماهه با دو گروه آزمایشی و گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان با سابقه مدرسه گریزی شهرستان اصفهان بود. تعداد 30 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم، پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئز و پرسشنامه انگیزه پیشرفت تحصیلی هرمنس را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مداخله تلفیقی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی و مهارت های فراشناختی موجب کاهش اهمال کاری تحصیلی و افزایش تاب آوری و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با سابقه مدرسه گریزی شده است (05/0>p). در مجموع، پژوهش حاضر نشان داد که تلفیق دو مداخله مصاحبه انگیزشی و مهارت های فراشناختی از اثربخشی مطلوبی برخوردار است.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و رضایت از زندگی مبتلایان به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
71 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب و رضایت از زندگی مبتلایان به دیابت بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تهران در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 75 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 3 گروه(هر گروه 25 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه های آزمایش هر کدام تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان هیجان مدار و پذیرش/تعهد قرار گرفتند. از سیاهه اضطراب بِک و همکاران و مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده ها از به دست آمده از تحلیل واریانس آمیخته با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور اثربخشی معناداری بر بهبود اضطراب و رضایت از زندگی داشته است(05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که درمان پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری بر اضطراب و رضایت از زندگی دارد(05/0>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توانند به عنوان شیوه های درمانی مناسب برای بهبود بر اضطراب و رضایت از زندگی مبتلایان به دیابت در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی به کار برده شوند.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه بود.
روش: طرح پژوهشی شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان با شاخص توده بدنی بالای 30 مراجعه کننده به کلینیک تغذیه و درمان چاقی نور در شهر ری در سال 1400 بود. حجم نمونه شامل 45 نفر (30 نفر گروه های آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایدهی شدند. برای گروه آزمایش اول، درمان شناختی رفتاری و برای گروه آزمایش دوم، درمان گروهی پذیرش و تعهد اجرا شد در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره ظاهری (کش،ملنیک و هاربوسکی، 2004) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گبری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر کاهش طرحواره ظاهر، زنان چاق فاقد رژیم تغذیه اثر داشته اند (001/0P<) و تغییر نمرات در مرحله پیگیری پایدار بود
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب بهبود طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر روی پایستگی تحصیلی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و راهبردهای یادگیری فراشناختی بر پایستگی تحصیلی دانشجویان شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 طراحی و اجرا شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری اجرا شد جامعه پژوهش شامل دانشجویانی بود که در سال 1400 در تهران مشغول تحصیل بودند؛ برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. در گروههای آزمایش1 و آزمایش 2 و گروه کنترل جایگزین شدند. ابتدا پیش آزمون برای هر سه گروه اجرا، سپس به یک گروه آموزشی، راهبردهای یادگیری شناختی و به گروه دیگر آزمایشی، راهبردهای یادگیری فراشناختی آموزش داده شد؛ اما در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت و در آخر از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. پرسشنامه به کار رفته در پژوهش، پرسشنامه پایستگی تحصیلی مارتین و مارش (2008) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته استفاه شد. یافته ها: تعامل مراحل با گروه آزمایش در سه مرحله اندازه گیری در پایش تحصیلی (78/8=F، 001/0 =P) مؤثر بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با توجه به میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون و مقایسه آن ها با گروه کنترل، میزان پایستگی تحصیلی دانشجویان افزایش یافته است و همچنین پس از یک ماه آزمون پیگیری گرفته شد که در آن هم تغییرات پس آزمون پایدار و ثابت باقی مانده بود
نقش واسطه ای خودکارآمدی در پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های هویتی و نظارت والدین در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
117 - 132
حوزه های تخصصی:
نوجوانی از بحرانی ترین دوره های زندگی می باشد. و بیشترین ناسازگاری های رفتاری، از جمله گرایش به رفتار های پر خطر در این دوره نمود می یابد. این پژوهش با هدف پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های هویتی و نظارت والدین در نوجوانان با نقش واسطه ی خودکارآمدی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان کوهپایه در سال تحصیلی 1400 بود. تعداد 260 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس های خطر پذیری نوجوانان ایرانی، سبک های هویت بروزنسکی، نظارت والدینی سینگر و خودکارآمدی عمومی شرر بود. تحلیل آماری داده ها، از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد سبک هویت هنجاری، نظارت والدین و خودکارآمدی بر رفتارهای پرخطر به صورت مستقیم اثر داشت. نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که متغیر خودکارآمدی نقش میانجی در رابطه بین نظارت والدین، سبک هویتی با رفتارهای پرخطر ایفا کرد. در نتیجه، برنامه ریزی نهادهای مربوطه و آموزش والدین، با توجه به نقش مهم نحوه ی نظارت والدین، سطح خودکارآمدی و سبک هویتی نوجوان در بروز رفتارهای پرخطر ضروری است.
اعتباریابی مقیاس درون سازی سوگیری وزن
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: هدف این پژوهش، بررسی شاخص های روان سنجی مقیاس درون سازی سوگیری وزن و مقایسه ی دو گروه بااضافه وزن و با وزن عادی از نظر این متغیر بود.
مواد و روش ها: نمونه ی پژوهش 200 نفر (100 نفر با وزن عادی و 100 نفر با اضافه وزن) از زنان مراجعه کننده به باشگاه های ورزشی شهرشیراز بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس درون سازی سوگیری وزن و نگرانی درباره ی تصویر بدن پاسخ دادند و شاخص توده بدنی آن ها نیز محاسبه شد.
یافته ها: ضرایب شیوه ی همسانی درونی و همبستگی دو نیمه سازی اسپیرمن-براون و گاتمن به ترتیب 84/0، 72/0 و 70/0 برآورد گردید. همچنین روایی پرسشنامه به روش تحلیل عامل تأییدی و همبستگی با پرسشنامه ی نگرانی درباره ی تصویر بدن بررسی شد. تحلیل عامل تأییدی نشان داد که داده های این تحقیق با مدل تک عاملی مقیاس درون سازی سوگیری وزن برازش مطلوبی دارد. همبستگی مقیاس سوگیری وزنی درون سازی شده با پرسشنامه ی نگرانی درباره ی تصویر بدن، عامل نارضایتی از ظاهر و عامل تداخل در عملکرد اجتماعی به ترتیب 57/0، 59/0 و 59/0 بود. همچنین دو گروه با وزن عادی و بااضافه وزن از نظر متغیر سوگیری وزنی درون سازی شده تفاوت معناداری داشتند (003/0>ρ,42/4=t).
نتیجه گیری: این تحقیق نشان داد که فرم فارسی مقیاس درون سازی سوگیری وزن از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار است و می توان از این ابزار در موقعیت های بالینی و پژوهشی برای ارزیابی درون سازی سوگیری وزن استفاده کرد.
نقش ممیزی باورهای فراشناختی، سبک های هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری در پیش بینی گرایش به رفتار پرخطر در دختران 16 تا 18 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
44 - 59
حوزه های تخصصی:
رفتارهای پرخطر در سال های اخیر، بین دختران ایرانی افزایش یافته است و رفتارهای پر خطر، سلامت جسمی، روانی و اجتماعی آن ها را به مخاطره می اندازد. بنابراین، هدف از این پژوهش، بررسی نقش ممیزی باورهای فراشناختی، سبکهای هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری در پیش بینی گرایش به رفتار پرخطر در دختران 16 تا 18 ساله بود. طرح پژوهش، تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه 16 تا 18 ساله شهر کرج در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. 360 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین(2016) و به شیوه نمونهگیری دسترس انتخاب شدند و افراد شرکت کننده به دو گروه تقسیم شدند(64 نفر به عنوان خطرپذیر و 296 نفر عادی). شرکت کنندگان به مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانیِ زاده محمدی و همکاران(1390)، باورهای فراشناختیِ کارترایت-هاتون و ولز(1997)، سبک های هویتِ برزونسکی و همکاران(2013)، افکار تکرار شوندهِ مک اوی و همکاران(2014) و تاب آوریِ کانر و دیویدسون(2003) پاسخ دادند. داده ها با نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش تابع تشخیص(ممیزی) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی، سبکهای هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری، می توانند گرایش به رفتارهای پرخطر را پیش بینی کنند. تحلیل ممیزی توانست با 1/98 درصد پیشبینی صحیح، نوجوانان را به دو گروه پرخطر و عادی طبقهبندی کند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر عواملی همچون باورهای فراشناختی، سبکهای هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری بر گرایش به رفتارهای پرخطر تاثیرگذار است. بنابراین نتایج این پژوهش، میتواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری از خطرپذیری در نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر خودشناسی انسجامی و خودگردانی و عملکرد مختل دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۰۴-۹۵
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر خودشناسی انسجامی و خودگردانی و عملکرد مختل دانش آموزان دوره متوسطه بود. این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در شهرستان نظر آباد در سال تحصیلی 1400- 1399 بود که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب شدند. این تعداد در بین گروه واقعیت درمانی و گروه گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه جفری یانگ (YSQ-SF، 1998) و پرسشنامه خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (ISK، ۲۰۰۸ )جمع آوری شد. مداخله گروه واقعیت درمانی در 10 جلسه 90 دقیقه و هفته ای یک بار برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودشناسی انسجامی (05/0>p، 63/8-=d) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p، 71/3-=d) و تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودگردانی و عملکردمختل (05/0>p، 89/9-=d) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p، 8/12-=d)، معنادار است که نشان دهنده تأثیر مداخله پژوهش در این متغیرها است. نتیجه گیری می شود با استفاده از واقعیت درمانی گروهی می توان به افزایش خودشناسی انسجامی و تعدیل خودگرانی و عملکرد مختل دانش آموزان دوره متوسطه کمک کرد.
تحلیل مدل «پذیرش مسئولیت» با محوریت آیه امانت و جنبه های علمی و کاربردی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار «پذیرش مسئولیت در افراد» را در چارچوب یک مدل رفتاری مشخص و استاندارد ارائه می نماید که کاربرد گسترده ای در موضوعات مربوط به مدیریت و روان شناسی و علوم اجتماعی دارد؛ زیرا به اذعان نظریه پردازان، پیچیدگی ابعاد درونی انسان و شرایط محیطی او مدل سازیِ رفتار او را با مشکل روبه رو ساخته است. مدل پذیرش مسئولیت بیان می کند که فرد به شرطی که تصور کند از عهده انجام مسئولیتی برمی آید و در مسیر آن آگاهی های لازم را به دست می آورد −یعنی تصور کند که درمانده و سردرگم نمی شود− این سوگیری را دارد که آن مسئولیت را بپذیرد؛ بنابراین واگذاری مسئولیت به خودی خود برای افراد یک انگیزاننده است. در این مقاله در مورد ماهیتِ مسئولیت پذیری کلّی گویی نشده و در قالب مؤلفه های تیپ ایده آل مدل های رفتاری ارائه شده است. مدل رفتاریِ پذیرش مسئولیت به وسیله تحلیل آیات قرآن کریم در چارچوب روش تحلیل محتوای کیفی به دست آمده است؛ همچنین این مدل رفتاری توجیه کنند گی و سازگاری مناسبی با برخی نظریه های علمی در غنی سازی شغلی و انگیزش دارد. از نتایج کاربردی آن اینکه پذیرش مسئولیت (در سطح گروه، سازمان یا جامعه) خود یک انگیزاننده است و مثلاً ضرورتی ندارد از گزینه های انگیزشی دیگری همچون افزایش حقوق و مزایای مادی استفاده کرد.
مدل ساختاری تعهد زناشویی بر اساس باورهای غیر منطقی و عدالت زناشویی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل ساختاری تعهد زناشویی بر اساس باورهای غیر منطقی و عدالت زناشویی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان است. روش پژوهش: روش پژوهش همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری در این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران در سال 1400 بودند. برای انتخاب نمونه مورد پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد، به این صورت که از بین زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره 300 نفر براساس ملاک های ورود و خروج پژوهش به عنوان گروه نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (1968)، پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006)، مقیاس عدالت زناشویی غفاری و رمضانی (1398) بودند. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. باورهای غیر منطقی بر تعهد زناشویی زوجین اثر غیرمستقیم (به واسطه تنظیم هیجان مثبت و تنظیم هیجان منفی) معنادار دارد (05/0>P). عدالت زناشویی و خودکارآمدی به واسطه ی تنظیم هیجان منفی بر تعهد زناشویی بیماران اثر می گذارند (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، در مراکز مشاوره، برای افزایش سطح تعهد زناشویی، توجه به پیشایندهای باورهای غیر منطقی و عدالت زناشویی ضروری است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی و باورهای اختلال خوردن دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
278 - 290
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی و باورهای اختلال خوردن دختران هجده تا سی و پنج سال انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران هجده تا سی و پنج ساله دارای اضافه وزن ساکن شهر ساری بودند که تعداد 30 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (15=n) و گروه گواه (15=n) گماشته شدند. داده ها با استفاده از باورهای اختلال خوردن (EDBQ)، پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن (BICI) به دست آمد. داده ها با استفاده از روش مانکوا و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد و تحلیل های آماری فوق با بهره گیری از نرم افزار SPSS.22 به اجرا درآمد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه درمان پذیرش و تعهد بر بهبود تصویر بدنی (26/18=F، 001/0>P) و باورهای اختلال خوردن(10/35=F، 001/0>P) دختران هجده تا سی و پنج سال تاثیر معناداری داشت. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که با توجه به تاثیر مثبت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود تصویر بدنی و باورهای اختلال خوردن دختران هجده تا سی و پنج سال استفاده از این روش ها در برنامه ریزی اقدامات بهداشت روانی به خصوص برای دختران هجده تا سی و پنج ساله دارای اضافه وزن توصیه می شود