محبوبه چین آوه

محبوبه چین آوه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی در تنظیم شناختی هیجان های مثبت و شادکامی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پذیرش و تعهد شفقت درمانی تنظیم شناختی هیجان مثبت شادکامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 407 تعداد دانلود : 52
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی در تنظیم شناختی هیجان و شادکامی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود. روش: روش پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی است که به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله ی پیگیری سه ماهه مداخله درمانی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی شهرستان جم، سیراف، کنگان، عسلویه و شهرک های پردیس و شهرک نفت جم در سال 1399 انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه 8 نفره آزمایش و یک گروه 8 نفره کنترل گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه (جلسات 90 دقیقه در 8 هفته متوالی) در معرض گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل؛ پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران و شادکامی آکسفورد بود. داده ها با استفاده از روش آماری نتایج تحلیل واریانس با رویکرد اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار 25 SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت موجب افزایش تنظیم شناختی هیجان سازگار و شادکامی در گروه آزمایش گردیده است، بنابراین می توان گفت؛ این درمان در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در پس آزمون بیشتر مؤثر واقع شده است. نتیجه گیری: نتایج کلی این پژوهش بیانگر تأثیر گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی بر بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی می باشد که در نهایت منجر به افزایش تنظیم شناختی هیجان های مثبت و شادکامی می گردد
۲.

پیش بینی رفتارهای خودجرحی براساس رابطه والد – فرزند و تنظیم هیجانی در نوجوانان

تعداد بازدید : 640 تعداد دانلود : 966
زمینه و هدف: نوج وانی دوره ای مه م از رش د انس ان است که با تغییرات زیستی- عصبی، هورمونی، فیزیولوژیکی و تغییرات اجتماعی هم راه اس ت. در طول این دوره نوجوان ان ب ا عوام ل استرس زای متعددی کنار می آیند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای خودجرحی بر اساس رابطه والد – فرزند و تنظیم هیجانی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش: روش مطالعه حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. حجم نمونه بر اساس روش کرامر، 280 نفر برآورد و به روش تصادفی خوشه ای برگزیده شدند. افراد نمونه، سه پرسشنامه خودآسیبی عمدی (PCRS )، ارزیابی رابطه والد- فرزند (DSHI) و تنظیم شناختی هیجان (CERQ را تکمیل کردند؛ برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه افزار استفاده شد. یافته ها: حاکی از این بود که رابطه پدر/فرزند به صورت منفی و معنادار رفتارهای خودجرحی را پیش بینی می کند (001/0>P ). راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان به صورت منفی و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان به صورت مثبت و معنادار رفتارهای خودجرحی را پیش بینی می کند (0/001> P ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت به منظور پیشگیری و کنترل رفتارهای خودجرحی نوجوانان، توجه به رابطه والد فرزند و تنظیم هیجانی ضروری است.
۳.

مقایسه آسیب شناسی خانواده در مدل فرایند و محتوا در خانواده های با تاب آوری بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب شناسی خانواده مدل فرایند و محتوا تاب آوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 108 تعداد دانلود : 254
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه آسیب شناسی خانواده در مدل فرایند و محتوا در خانواده های با تاب آوری بالا و پایین بوده است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل؛ 6000 هزار نفر از والدین دانش آموزان مقطع راهنمایی ساکن در شهر شیراز در سال 1398 بودند. حجم نمونه پژوهش 361 نفر بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر مقیاس های فرآیند و محتوای خانواده سامانی و تاب آوری خانواده سیکبی بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس و کای اسکوئر و با استفاده از نرم افزار 23 SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دو گروه خانواده با تاب آوری بالا و پایین در زیرمقیاس های شغل و تحصیلات، زمان برای با هم بودن، منابع مالی، ظاهر بدنی و منزلت اجتماعی و سلامت جسمی روانی تفاوت معناداری وجود دارد. در نهایت، مهارت مقابله، انسجام و احترام متقابل و باور مذهبی در خانواده با تاب آوری بالا بیش تر از خانواده با تاب آوری پایین می باشد ولی نمرات میانگین زیرمقیاس های تصمیم گیری و حل مسئله و مهارت ارتباطی در خانواده با تاب آوری پایین بیش تر از خانواده با تاب آوری بالا می باشد. نتیجه گیری: الگوی خانواده بدون مشکل در کسب هدف ها، سودمند است و از کنشها به خوبی در سازگاری با موقعیت های جدید استفاده می کنند و در جهت سازماندهی استعدادهای خویش خوب عمل می کنند و افزون بر این، از محتوای خانوادگی سطح بالایی (مثل درآمد و شغل خوب، تحصیلات عالی، مسکن، سلامتی و غیره) برخوردارند. این گونه خانواده ها به عنوان یک سیستم تأثیر خوبی بر تربیت بچه هایشان در ایجاد و شکل گیری یک رابطه ی خوب، مقابله کردن با موقعیتهای  استرس زا، حل کردن مسئله، رضایت از زندگی، تصمیم گیری و غیره دارند.برعکس، خانواده مشکل دار به لحاظ محتوا و فرایند خانوادگی از کیفیت پایینی برخوردارند. بدین معنا که مهارت هایی از قبیل مهارت حل مسئله، تصمیمگیری، مقابله، انعطاف پذیری و ارتباطی در این گونه خانواده ها بسیار ضعیف است و از امکانات مناسبی نیز برای زندگی برخوردار نمی باشد. از الگوهای خانوادگی ناسودمند استفاده می کنند و تعاملات آن ها همراه با تنش و رفتارهای مرضی است.
۴.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و روان نمایشگری بر نشانه های اختلال های برونی سازی شده کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: درمان شناختی - رفتاری روان نمایشگری اختلال های برونی سازی شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 726 تعداد دانلود : 305
زمینه و هدف: روان نمایشگری نوعی تخلیه هیجانی است که به بازگشایی مشکل شخصیتی یک فرد مشخص و ارائه جنبه هایی از زندگی او می پردازد و مقایسه آن با درمان شناختی-رفتاری می تواند تعیین کننده میزان اثربخشی آنها باشد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و روان نمایشگری بر نشانه های اختلال های برونی سازی شده کودکان 7 تا 12 سال می باشد. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی (شبه آزمایشی) است که با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به همراه گروه کنترل صورت پذیرفت. گروه نمونه به صورت در دسترس از بین کودکانی که در مراجعه به مرکز مشاوره آوای مهر پاسارگاد، تشخیص نشانه های اختلال برونی سازی شده برای آنان ثبت شده بود و واجد ملاک های لازم جهت شرکت در پژوهش بودند، تعداد 24 نفر بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. درمان شناختی- رفتاری و روان نمایشگری برای گروه های آزمایشی اجرا گردید، اما گروه کنترل هیچ مداخله خاصی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی سیاهه ی رفتاری کودک آخنباخ (نسخه والدین) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی روابط بین متغیرها از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی و آزمون t مستقل استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان روان نمایشگری در متغیرهای رفتار پرخاشگری و رفتار قانون شکنانه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود ندارد (P≥0.001) ولی در مرحله پیگیری در متغیر رفتار قانون شکنانه تفاوت معنی داری وجود دارد.(P≤0.001) با توجه به مقادیر اندازه اثر برای متغیرهای رفتار پرخاشگری و رفتار قانون شکنانه در درمان شناختی رفتاری و روان نمایشگری مشخص گردید اثربخشی درمان روان نمایشگری بیشتر از درمان شناختی رفتاری می باشد.(P≤0.001) نتیجه گیری: به نظر می رسد که روش درمان روان نمایشگری نسبت به درمان شناختی-رفتاری در بهبود رفتارهای پرخاشگرانه و قانون شکنانه سودمندتر می باشد.
۵.

اثربخشی برنامه دلبستگی محورِ مادران بر شناخت اجتماعیِ نوجوانان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتیسم برنامه دلبستگی محور شناخت اجتماعی نظریه ذهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 985 تعداد دانلود : 126
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی برنامه دلبستگی محور مادران بر شناخت اجتماعیِ (نظریه ذهن عاطفی و شناختی) نوجوانان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان مبتلا به اختلال های طیف اتیسم و مادران آنان بود که در 6 ماه دوم سال 1396 به پنج مرکز خدمات روان شناختی و مشاوره در شهر تهران مراجعه کرده بودند. از بین این افراد، 43 جفت مادر و نوجوان به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (21 نفر) و کنترل (22 نفر) جای داده شدند. برنامه دلبستگی محور طی هشت جلسه و به صورت هفتگی برای مادران گروه آزمایش اجرا شد و مادران گروه کنترل در لیست انتظار جای گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم (نظریه ذهن عاطفی) و آزمون باور کاذب سالی-آن (نظریه ذهن شناختی) بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون توسط نوجوانان مبتلا به اتیسم تکمیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه دلبستگی محورِ مادران منجر به افزایش نظریه ذهن عاطفی فرزندان مبتلا به اتیسم آنان شده است (25/7= F ، 009/0 p< )، اما اثری بر بعد شناختی نظریه ذهن نداشته است (53/0= F ، 46/0 < p ). بحث و نتیجه گیری: دلیل عمده اثربخشی برنامه دلبستگی محور بر نظریه ذهن عاطفی را می توان مربوط به اثرات این برنامه بر افزایش آگاهی مادر و فرزند از یکدیگر در سطح روان شناختی دانست.
۶.

تاب آوری به عنوان یک واسطه در ارتباط بین سبک های دلبستگی و دریافت استرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک های دلبستگی تاب آوری و استرس ادراک شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 725 تعداد دانلود : 792
این پژوهش با هدف تبیین رابطه بین سبک های دلبستگی و دریافت استرس [1]با نقش واسطه گری تاب آوری انجام شد. آزمودنی های این پژوهش را 150 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مدارس متوسطه تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل سه پرسش نامه، تاب آوری، سبک های دلبستگی و دریافت استرس می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که بر اساس مدل نهایی، بعد دلبستگی ایمن به گونه غیر مستقیم رابطه ای معنادار با متغیر دریافت استرس از راه تاب آوری دارد. بعد دلبستگی دوسوگرا/اضطرابی و دلبستگی اجتنابی با دریافت استرس هم به گونه مستقیم هم غیر مستقیم و از راه تاب آوری رابطه معنادار دارد. این نتایج نشان می دهند که تاب آوری می تواند نقش واسطه ای را در ارتباط بین سبک های دلبستگی و دریافت استرس ایفا کند. مضامین و پشنهادها در دنباله آمده است.
۷.

پیش بینی افکارخودکشی بر اساس نگرش مذهبی و توکل به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 314 تعداد دانلود : 64
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی افکار خودکشی براساس سطح توکل به خدا و نگرش مذهبی بود. روش: مطالعه ی توصیفی- تحلیلی حاضر به بررسی ارتباط بین نگرش مذهبی و سطح توکل به خدا با افکار خودکشی دانشجویان دانشگاه ازاد اسلامی- واحد ارسنجان در سال 1394-1393 پرداخته است. با نمونه گیری به روش در دسترس تعداد 176 دانشجو ( 97 دختر و 79 پسر) به عنوان افراد تشکیل دهنده گروه نمونه انتخاب شدند و به سه پرسشنامه پاسخ دادند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه افکار خودکشی بک، پرسشنامه نگرش مذهبی و پرسشنامه توکل به خدا بودند. در پژوهش حاضر با توجه به فرضیه ها برای تجزیه و تحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند توکل به خدا و نگرش مذهبی 43درصد از واریانس افکار خودکشی را تبیین می کند. همچنین نتایج نشان دادند که سطح توکل به خدا در مقایسه با نگرش مذهبی ازقدرت پیش بینی کننده گی قوی تری برای افکار خودکشی برخوردار است. به علاوه بعد باورهای دینی از سایر ابعاد نگرش مذهبی (پیامدی , عاطفی و مناسکی)توانایی بیشتری در پیش بینی افکار خودکشی دارد در حالیکه بعد مناسکی ضعیف ترین پیش کننده افکار خودکشی است. نتیجه گیری: اعتقادهای مذهبی و نگرش های توحیدی، عواملی اند که می توانند دیدگاه و درک افراد را از مشکل های زندگی در جهت مثبت تغییر دهند. پژوهشهای آینده لازم است میزان تعمیم پذیری این یافته ها را بررسی کنند#,

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان