فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: تاکنون در مورد فراوانی اختلالات پیوستار اوتیسم درجمعیت بزرگسال بررسیهای اندکی در جهان شده است. در ایران نیز، این اولین مطالعه پژوهشی مقدماتی در این زمینه است. هدف این مطالعه، بررسی فراوانی علایم اختلالات پیوستار اوتیسم در دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاههای تهران و نیز ارزیابی برخی خصوصیات روانسنجی ابزار این پژوهش است.
روش: هزار نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاههای تهران با استفاده از برگردان فارسی پرسشنامه پیوستار اوتیسم (AQ) مورد بررسی قرار گرفتند. صحت ترجمه فارسی پرسشنامه و برگردان انگلیسی ترجمه فارسی آن را دو روانپزشک و سه روانشناس دارای مدرک دکترا تایید کردند. پرسشنامه ها به صورت حضوری در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفتند و یک هفته بعد جمع آوری شدند. اطلاعات مربوط به سن و جنس شرکت کنندگان نیز در بخش ابتدایی پرسشنامه ثبت گردید. فراوانی اختلالات پیوستار اوتیسم (بر اساس نقطه برش بالاتر از 32) بررسی شد. ابزار پژوهش از نظر همخوانی درونی و پایایی آزمون – بازآزمون مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: این پرسشنامه ها را 943 نفر تکمیل نمودند. توزیع نمره کل پرسشنامه در همه آزمودنیها به توزیع بهنجار بسیار نزدیک بود. نمره 120 نفر (12.7 درصد) از دانشجویان بالاتر از 32 بود. میانگین نمرات کسب شده از پرسشنامه پیوستار اوتیسم در مردان به طور معنی داری بیش از زن ها بود. برگردان فارسی AQ از نظر همخوانی درونی و پایایی آزمون - بازآزمون از ویژگیهای روانسنجی قابل قبولی برخوردار بود.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که نقایص جنبه های مختلف شناخت اجتماعی در اختلالات پیوستار اوتیسم پدیده هایی شایع هستند. این یافته ها ممکن است تایید کننده نظریه پیوسته بودن علایم اختلالات پیوستار اوتیسم با وضعیت بهنجار باشند.
" کارکرد خانواده در بیماران دچار اختلال هویت جنسی "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: اختلال هویت جنسی یک وضعیت نسبتاً نادر است که در آن افراد، هویت جنسی خود را با آنچه ظاهر آنها نشان می دهد نامتجانس احساس می کنند. از عوامل مهم مرتبط با آن خانواده را بوده که احتمالاً در سبب شناسی و در عین حال نگهداری آن مؤثر است. به این ترتیب بررسی رابطه کارکرد خانواده با این اختلال به خصوص در کشور ایران که هدف این مطالعه نیز می باشد، می تواند در بالا بردن کیفیت کمک به بیماران مبتلا مفید واقع شود.
روش بررسی: این پژوهش به روش مقطعی مقایسه ای و از نوع مورد – شاهدی و با نمونه گیری در دسترس انجام شد که در آن تعداد 37 نفر از مراجعه کنند گان به سازمان پزشکی قانونی که تشخیص اختلال هویت جنسی، توسط کمیسیون روانپزشکی در آنها محرز شده بود، پرسش نامه های اطلاعات فردی و ابزار سنجش خانواده که ابزاری برای بررسی کارکرد خانواده است را تکمیل نمودند(گروه نمونه) و با روش همسان سازی 37 نفر از افراد در دسترس که با ارزیابی روانپزشک فاقد هرگونه اختلال روانپزشکی بودند نیز به عنوان گروه مقایسه پرسش نامه ها را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تی برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که «کارکرد خانواده»(034/0=P) و همچنین ابعاد کارکردی «آمیختگی عاطفی» (03/0=P)، «کنترل رفتار»(021/0=P) و «پاسخگویی عاطفی»(009/0=P) در گروه نمونه نسبت به گروه مقایسه دارای اختلال معنادار و از کارایی پایین تری برخوردار بود، در حالی که این تفاوت در مورد ابعاد کارکردی «نقش ها»(15/0=P)، «حل مسئله» (16/0=P) و ""ارتباط"" (066/0=P) به طور معنادار به چشم نمی خورد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش وجود اختلال هویت جنسی در افرادی که دچار مسائل و مشکلات عاطفی، احساسی و هیجانی بیشتری در خانواده هستند محتمل تر و کمک گسترده به این افراد از طریق مداخلات خانوادگی می تواند مؤثر واقع شود. همچنین آگاهی دادن به خانواده ها در مورد نیازهای عاطفی و تربیتی فرزندان، احتمال بروز این اختلال را کاهش می دهد. "
رابطه هوش شناختی و تحمل ابهام با کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه متغیرهای هوش شناختی و تحمل ابهام با کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه پبام نور استان آذربایجان غربی بود.
مواد و روش ها: این تحقیق همبستگی، به صورت مقطعی در سال تحصیلی 90-1389 انجام شده است. تعداد نمونه 1122 نفر
(450 پسر و 672 دختر) است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شده اند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون هوش ماتریس های پیشرونده Rayon، تحمل ابهام Leein و همکار و آزمون کارآفرینی Robinson و همکار است. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و تحلیلی با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه در نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 انجام شد.
یافته ها: تحلیل رگرسیون چندگانه متغیرهای پیش بین هوش شناختی و تحمل ابهام با کارآفرینی کل آزمودنی ها و نیز به تفکیک در مردان و زنان در سطح 01/0 معنی دار به دست آمد، رابطه هوش شناختی با کارآفرینی نسبت به تحمل ابهام قوی تر بود.
نتیجه گیری: هر چه ویژگی های هوش شناختی و تحمل ابهام دانشجویان بیشتر باشد، خلاقیت آن ها بیشتر است و کارآفرین تر هستند.
تأثیر شیوه های تربیتی والدین بر نوع دلبستگی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر سبک های والدینی در پیش بینی نوع دلبستگی فرزندان است. بدین منظور پژوهش حاضر قصد دارد این موضوع را بررسی کند که آیا سبک های والدینی مختلف (مقتدر، مستبد، آزادگذار و بی اعتنا) به شکل دهی دلبستگی های متفاوت (ایمن، اشتغال خاطر، هراسان و دوری گزین) در فرزندان می انجامد یا خیر. شرکت کنندگان در پژوهش 508 نفر از دانش آموزان دختر و پسر نوجوان (پایه های اول، دوم و سوم) دبیرستانی بودند که دامنه سنی بین 14 تا 19 سال داشتند و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند.
ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه شیوه های تربیتی والدین (زینالی، شریفی، عنایتی، عسگری و پاشا، 1390) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (ون-آدنوون، هافسترا و بکر، 2003) بود.
داده های حاصل از شرگت کنندگان در پژوهش به وسیله رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، شیوه تربیتی مقتدر، بی اعتنا، مستبد و آزادگذار والدین به ترتیب رابطه مثبت و معنا دار با دلبستگی ایمن، هراسان، اشتغال خاطر و دوری گزین فرزندان دارند و پیش بینی کننده-های مستقیم و معنا دار آن ها در فرزندان اند. پژوهش حاضر با تأکید بر نقش بنیادین و اساسی شیوه های تربیتی والدینی، فراگیری شیوه تربیتی اقتداری و اصلاح روش های تربیتی مستبدانه، آزادگذار و بی اعتنا را در خانواده ها به والدین توصیه می کند.
مطالعه روان سنجی پرسشنامه باورهای خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تاثیر آموزش مهارت های هوش هیجانی بر شیوه های مقابله با فشار روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آموزش مهارت های هوش هیجانی بر شیوه های مقابله با فشار روانی در نوجوانان شهرستان ارومیه بود. 95 دانش آموز (47 دختر و 48 پسر) کلاس دوم دبیرستان در این پژوهش شرکت کردند که به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابتدا آزمون پارکر - اندلر برای چهار گروه (دو گروه آزمایش و دو گروه گواه) اجرا شد، سپس گروه های آزمایش در کلاس های آموزش مهارت های هوش هیجانی شرکت کردند. این کلاس ها در 16 جلسه به مدت یک و نیم ساعت برگزار شدند. مهارت هایی که برای جلسات آموزش در نظر گرفته شد عبارت بودند از: مهارت خودآگاهی، شناخت افکار منفی و مهارت متوقف کردن آنها، فشار روانی و شیوه های مقابله با آنها، ابراز وجود، همدلی، ارتباط صحیح، مهارت حل مساله و تصمیم گیری. بعد از اتمام آموزش مجددا آزمون پارکر - اندلر برای چهار گروه آزمایش و گواه اجرا گردید. برای تحلیل داده های پژوهش، شاخص ها و روش های آماری، مانند، میانگین، انحراف معیار و آزمون t برای گروه های مستقل بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های هوش هیجانی در گروه مساله مدار پسران و گروه اجتنابی و هیجان مدار دختران تاثیر معناداری داشته اشت.
تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر خلاقیت کارآفرینی
حوزه های تخصصی:
اهداف: فناوری اطلاعات و ارتباطات به اشکال مختلف فناوری اطلاق می شود که به پردازش، نگهداری و ارسال اطلاعات به شکل الکترونیکی می پردازد. به نظر می رسد این فناوری نوین در خلاقیت جوانان نسبت به کارآفرینی موثر باشد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر دوره های آموزشی فناوری اطلاعات و ارتباطات بر خلاقیت کارآفرینی دانشجویان بود.
روشها: این مطالعه کاربردی روی 160 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند محصل در نیمسال دوم سال تحصیلی 88-1387 که بهروش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، انجام شد. نمونهها به دو گروه 80 نفره شامل افرادی که دوره ICDL را گذرانده بودند و افرادی که این دوره را نگذرانده بودند تقسیم شدند. ابزار تحقیق، پرسش نامه محققساخته خلاقیت کارآفرینی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 15 و روشهای آمار توصیفی و آزمون تی مستقل، همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.
یافتهها: بین میزان آشنایی با کامپیوتر و نیز استفاده از اینترنت با خلاقیت، رابطه مثبت و معنی داری به دست آمد. همچنین بین میزان آشنایی با کامپیوتر و استفاده از اینترنت با خلاقیت در افرادی که دوره ICDL را گذرانده بودند، رابطه مثبت و معنی داری به دست آمد. میانگین نمره خلاقیت در دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر در گروهی که دوره ICDL را نگذرانده بودند بهصورت معناداری بیشتر بود.
نتیجهگیری: دوره های آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات بر خلاقیت کارآفرینی دانشجویان تاثیر دارد و باعث بالارفتن میزان خلاقیت کارآفرینی دانشجویان میشود.
تحلیل محتوای کتاب درسی علوم پایه هفتم (اول متوسطه) مبتنی بر مراحل حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهت گیری کلی سازماندهی محتوای علوم در برنامه درسی ملی ذکر شده است که این حوزه به پرورش مهارتهای فرآیندی علمی می پردازد وبه انتقال فرآورده های دانش اکتفا نمی کند. همچنین این برنامه آموختن روش و مسیر کسب علم را یکی از اهداف اصلی آموزش علوم می داند(سند ملی برنامه درسی جمهوری اسلامی ایران ،1391). یکی از اقدامات اساسی برای دستیابی به این مقصود تألیف کتاب بر مبنای تقویت فرآیندهای شناختی است که به زعم صاحب نظران توجه به مراحل حل مسئله از آن جمله است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب علوم پایه هفتم از نظر میزان توجه به این رویکرد است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. ابزار تحقیق فرم تحلیل محتوا با توجه به مراحل حل مسئله شامل: برخورد با موقعیت مبهم(مسئله)،گردآوری اطلاعات، ساختن فرضیه، آزمایش فرضیه و نتیجه گیری است. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش آنتروپی شانون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در مجموع محتوای کتاب 35 درصد فعال (حداقل به یک مرحله توجه شده است) و 65 درصد غیر فعال است. همچنین محتوای کتاب در مقوله های تصاویر ومتن با مراحل حل مسئله انطباق لازم را ندارد، اما از نظر فعالیتها (تکالیف وتمرینها) انطباق لازم را داراست و در محتوای فعال، مراحل اول تا چهارم با ضریب اهمیت به ترتیب 378/0،257/0، 253/0 و 125/0بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
تحلیل فلسفه های تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران از منظر مفهوم تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل اسناد نظری پشتیبان برنامه درسی از منظر مفهوم تفکر می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی (تحلیل زبان فنی- رسمی) بهره گرفته شد. در این راستا، فلسفه های تربیت پیشنهادی بر اساس سازه تفکر مبتنی بر انگاره اسلامی عمل، تحلیل محتوا شدند. در این دیدگاه، تفکر دارای سه مبنای شناختی، میلی و ارادی است. سازه بازسازی شده تفکر دربردارنده مقوله های مشاهده، بازخوانی و بازیابی، تحلیل، خیال ورزی، نقادی، معیار گرایی و حقیقت جویی می باشد. نتایج تحلیل محتوای مضمونی- کمی فلسفه های مورد مطالعه نشان داد که میزان توجه فلسفه اول به تفکر و مقوله های آن بیش از فلسفه های دوم و سوم می باشد؛ زیرا این فلسفه فرایند تربیت را در کانون توجه قرار داده است، درحالی که دو فلسفه دیگر، بیشتر به نظام مدیریت و مقتضیات حقوقی- سیاسی تربیت رسمی و عمومی پرداخته اند. همچنین، در هیچ یک از فلسفه ها توجه متعادلی به همه مقوله های سازه تفکر صورت نگرفته و برخی مقوله های آن از جمله بازیابی کمترین میزان توجه و برخی دیگر چون مشاهده و نقادی بیشترین توجه را به خود اختصاص داده اند.علاوه براین، در فلسفه های یاد شده، زیر مقوله پرسشگری در مقام مؤلفه ای مهم از سازه تفکر کمترین میزان توجه را داراست.
مقایسه روایت های زندگی افراد افسرده و مضطرب با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه نحوه روایت زندگی توسط افراد افسرده و مضطرب مراجعه کننده به درمانگاه های بهداشت روان شهر تهران با گروه غیر بالینی بود. «روایت» مفهوم اساسی شخصیت در رویکرد روایت است. در این پژوهش، سه مفهوم عاملیت، مشارکت همدلانه و روایت رهایی بخش در روایت ها بررسی شد.
روش: در این مطالعه مقطعی – تحلیلی برای انتخاب نمونه (هفت فرد افسرده، پنج فرد مضطرب و پنج فرد غیر بالینی که حداقل تحصیلات آنها دیپلم بود و بین 20 تا40 سال داشتند) از آزمون Scl-90-R و تشخیص روانشناس یا روانپزشک استفاده گردید. روایت ها به شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته داستان زندگی مک آدامز گردآوری و داده ها با استفاده از تحلیل محتوا و تحلیل واریانس یکطرفه بررسی شد.
یافته ها: گروه غیر بالینی نسبت به گروه مضطرب و گروه اخیر نسبت به گروه افسرده به طور معنی داری از روایت های رهایی بخش بیشتری استفاده کردند. عاملیت در گروه غیر بالینی از دو گروه دیگر بیشتر بود و در مشارکت همدلانه تفاوتی بین آنها نبود.
نتیجه گیری: وجود تفاوت در روایت ها بیانگر آن است که بررسی روایت ها می تواند به عنوان یک ابزار تشخیصی مورد توجه قرار گیرد. محتوای روایت افراد غیر بالینی، رهایی بخش؛ افراد مضطرب، امیدواری نسبی همراه با ابهام (که عاملیت آنها را کاهش می داد)؛ و افراد افسرده، ناامیدی و تابع جبر زمان بودن بود.
مقایسه مزاج های عاطفی و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، اختلال دوقطبی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یک مناقشه حل نشده بر سر اینکه آیا اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی باید در یک طیف مشابه در نظر گرفته شوند یا نه وجود دارد. هدف مطالعه حاضر فهم بیشتر در مورد تشابهات و تفاوت های بین دو اختلال به وسیله بررسی مزاج های عاطفی و طرح واره-های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، اختلال دوقطبی و افراد بهنجار است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقایسه ای است که 90 نفر، شامل 30 بیمار اختلال شخصیت مرزی (15 زن و 15 مرد)، 30 بیمار دوقطبی (15 زن و 15 مرد) و 30 نفر افراد بهنجار (15 زن، 25 مرد) انتخاب شده با روش نمونه گیری در دسترس، در آن شرکت داشتند. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه، از پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای تشخیص اختلالات محورI، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای تشخیص اختلالات محور II، مقیاس پریشانی روان شناختی کسلر، نسخه کوتاه ارزیابی مزاج ممفیس، پیزا، پاریس و سن دیگو و پرسشنامه طرح واره های ناسازگار یانگ استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در پژوهش حاضر افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مقایسه با بیماران دوقطبی و افراد بهنجار در 18 طرح واره ناسازگار اولیه و مزاج های عاطفی نمرات بالاتری را به دست آوردند؛ همچنین بیماران دوقطبی در مزاج های عاطفی ادواری خویی و تحریک پذیر و طرح واره های رها شدگی/ بی ثباتی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری، خود تحول نیافته/ گرفتار، استحقاق/ بزرگ منشی، پذیرش جویی/ جلب توجه و تنبیه نسبت به گروه افراد بهنجار تفاوت معناداری نشان دادند و نمرات بالاتری را به دست آوردند. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه در اختلال شخصیت مرزی نسبت به اختلال دوقطبی شدت بیشتری دارند. این یافته ها بر تمایز بین دو اختلال تأکید می کند و بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که دو اختلال بیشتر متفاوتند تا مشابه. به طور کلی ارتباط قابل توجهی بین سطوح بالای مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه با اختلال شخصیت مرزی وجود دارد. در نهایت ترکیب خاصی از حساسیت مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه، با نوع خاصی از آسیب شناسی روانی مرتبط است.
نقش مذهب و نهادهای مذهبی در پیشگیری از سوءمصرف مواد
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی و روحی، عوارض و مشکلات فراوان اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرایم مرتبط با مواد مخدر مانند جنایت و سرقت، فقر و تکدی گری و هدررفتن سرمایه های کلان مادی کشورها و سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی را نیز به دنبال دارد. عقاید و باورهای مذهبی و معنوی به عنوان عوامل حمایتی یا حائلی هستند که از طریق دادن امید، قدرت و معنی بخشی به زندگی، فشار روانی زندگی را کم می کند و کیفیت زندگی را به ویژه در افراد معتاد بهبود می بخشد و حتی مانع گرایش به اعتیاد می شود؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مذهب و نهادهای مذهبی در پیشگیری از سوء مصرف مواد بود. روش تحقیق حاضر، تحلیلی- توصیفی و با استفاده از تحقیقات، کتب، اسناد و منابع کتابخانه ای مرتبط تدوین شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مذهب و نهادهای مذهبی می توانند مصرف مواد و بهبودی از آن را از طریق برقراری یک نظم اخلاقی تحت تأثیر قرار دهند. نهادهای مذهبی، راهنمایی ها یا قواعد خاص اخلاقی به منظور کنترل خویشتن مانند امتناع از مصرف الکل و دیگر مواد را در اختیار فرد قرار می دهد و به تسهیل تجربه معنوی کمک می کنند. تجربه معنوی می تواند تعهدات اخلاقی را تحکیم بخشد که این نیز به نوبه خود مانع از مصرف الکل و دیگر مواد می شود. همچنین با استناد به دستورات مذهبی می توان قوانینی وضع کرد که مصرف مواد مخدر و الکل را ممنوع اعلام کند. با توجه به نقش محافظ دینداری در مقابل گرایش به مصرف مواد به والدین و مراکز آموزشی پیشنهاد می شود که با روش های مورد قبول نوجوانان و جوانان به تقویت باورهای دینی در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد پرداخته شود، تا احتمال گرایش آن ها به مصرف مواد کمتر شود. همچنین متخصصان ترک اعتیاد می توانند در کنار روش های معمول ترک، به تقویت باور های مذهبی و ایجاد نظام معنا دهی به زندگی در مراجعان خود، به کاهش وابستگی به مواد در آن ها کمک کنند.
اثر هیجان خشم و سبک های شناختی بر فرایند تصمیم گیری با واسطه گری تمایلات فراشناختی: ارائه مدلی یکپارچه در تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مکانیسم فرایند تصمیم گیری از منظر شناخت داغ می باشد. در همین راستا، نقش خشم به عنوان یک هیجان (همراه با نیمرخ شناختی) و سبک ها ی شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) به عنوان شاخص انگیزش بر تصمیم گیری تحلیلی مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004) مورد بررسی قرار گرفت. در این مدل تمایلات فراشناختی نقش واسطه متغیرهای پیش بین را با تصمیم گیری ایفا می کند. تفکر فعال روشنفکرانه نیز شاخص تمایلات فراشناختی می باشد. گروه نمونه پژوهش حاضر را 223 دانشجوی دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز شکل دادند. مقیاس نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1996)، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت (تامپسون و همکاران، 1992)؛ خشم (لرنر و کلتنر، 2000)، ارزیابی شناختی (اسمیت و الزورت، 1985)، تفکر فعال روشنفکرانه (استانوویچ و وست، 2007) و تصمیم گیری (کلازینسکی، 2001) مورد استفاده قرار گرفتند. روایی و پایایی مقیاس ها مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها ی پژوهش نشان می دهند که خشم به صورت مستقیم و غیر مستقیم (از طریق تفکر روشنفکرانه) تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند؛ نیاز به شناخت نیز به همین شکل اما در جهت مثبت پیش بینی کننده تصمیم گیری می باشد؛ نیاز به ساختار تنها با واسطه تفکر روشنفکرانه تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند و نیاز به قطعیت پیش بینی کننده نمی باشد. ارزیابی ها ی شناختی قطعیت و مسئولیت/کنترل فردی نیز نیمرخ شناختی هیجان خشم را تشکیل می دهند.
بررسی نقش عوامل موثر در ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش عوامل موثر در ترک اعتیاد بود تا با شناسایی این عوامل بتوان برنامه های پیشگیرانه و بازپرورانه متناسب را برای افراد معتاد تدارک دید. روش: این پژوهش از نوع پس رویدادی و علّی مقایسه ای است. جامعه آماری تمام معتادین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان کهنوج بود و نمونه آماری آن متشکل از افراد داوطلب مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد یاران بود. ابزار پژوهش پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن، پرسشنامه مرزهای خانوادگی و فرم اطلاعات جمعیت شناختی شرکت کنندگان بود. یافته ها: یافته ها نشان داد که مرزهای خانوادگی بهنجار، هوش هیجانی بالاتر و مصرف تریاک در مقایسه با مصرف ماده شیشه و کراک در ترک اعتیاد نقش دارند، اما مرزهای خانوادگی گسسته، باعث برگشت اعتیاد در مصرف کنندگان ماده شیشه و کراک میشوند. عواملی که در ترک اعتیاد نقش نداشتند شامل وضعیت تأهل و سطح تحصیلات میشدند. نتیجه گیری: نتایج این بررسی بیانگر نقش و اهمیت متغیرهای خانواده، هوش هیجانی و نوع مواد در ترک اعتیاد است.
اثربخشی خانواده درمانی شناختی– رفتاری بر اختلال شخصیت خودشیفته: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان شناختی– رفتاری بر اختلال شخصیت خودشیفته است. روش پژوهش، تک موردی است و داده ها از طریق مصاحبه بالینی و مداخلات صورت گرفته در جلسات درمانی گردآوری شده اند. در این پژوهش مرد 55 ساله مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته با روش شناختی- رفتاری، درمان شده است. فرضیه اصلی پژوهش عبارت بود از اینکه استفاده از روش های شناختی- رفتاری خانواده در بهبود و کاهش علائم اختلال شخصیت خودشیفته مؤثر است. فرایند درمان طی سی جلسه انجام پذیرفت. در جلسات درمانی از روش هایی چون حل مسئله، خودبازبینی، مثبت نگری و بازسازی شناختی استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که بعد از گذشت 30 جلسه از درمان، کاهش محسوس علائم اختلال شخصیت خودشیفته با توجه به معیارهای تشخیصی انجمن روان پزشکی آمریکا (2013) به چشم می خورد. نتایج به دست آمده همه فرضیههای پژوهش را تأیید کرد و نشان داد از آنجا که رویکرد خانواده درمانی شناختی- رفتاری بر این موضوع تأکید می ورزد که اعضای خانواده به طور همزمان بر یکدیگر تأثیر می گذارند و از هم تأثیر می پذیرند، رفتار یک عضو خانواده، رفتارها، شناخت ها و هیجان های دیگر اعضای خانواده را تحت تأثیر خود قرار می دهد. بر اساس نتایج این مطالعه کاربرد روش های شناختی-رفتاری خانواده در بهبود و کاهش علائم اختلال خودشیفته مؤثر است. مقایسه این یافته ها با یافته های دیگر پژوهش در پایان مورد بحث قرار گرفته است.
تجزیه و تحلیل رابطه بین اعتقادات مذهبی و ابعاد مختلف احساس غربت (مطالعه موردی: دانشجویان غیر بومی دانشگاه یزد)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این تحقیق به بررسی رابطه بین اعتقادات مذهبی و ابعاد مختلف احساس غربت در دانشجویان خوابگاهی دانشگاه یزد پرداخته شده است. نمونه آماری پژوهش را 100 نفر از دانشجویان پسر و 150 نفر از دانشجویان دختر تشکیل می دهند. روش: روش تحقیق زمینه یابی (survey) است. برای جمع آوری داده های تحقیق، از پرسشنامه سنجش احساس غربت و اعتقادات مذهبی استفاده شده است. داده های به دست آمده از پرسشنامه به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: یافته های این تحقیق حاکی از آن است که بین اعتقادات مذهبی و احساس غربت دانشجویان، رابطه منفی معنی داری وجود دارد. همچنین بین اعتقادات مذهبی و ابعاد مختلف احساس غربت شامل دلتنگی برای خانواده، میل برگشت به موطن، سازگاری و دلتنگی برای افراد و محیط آشنا، ارتباط معنی داری وجود دارد. اما بین احساس تنهایی با اعتقادات مذهبی، رابطه معنی داری مشاهده نشد. همچنین نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که متغیرهای نوع جنسیت، وضعیت تاهل و میزان تحصیل، رابطه بین اعتقادات مذهبی و احساس غربت را تعدیل می کنند. نتیجه گیری: با توجه به رابطه بین اعتقادات مذهبی و ابعاد مختلف احساس غربت، برای پیشگیری و درمان احساس غربت در بین دانشجویان، دو گام اساسی برداشته می شود: 1. فرهنگ سازی: با استفاده از کارکردهای موثر دین؛ با برگزاری جلسات، همایش ها، گردهمایی ها، پخش کتاب و بروشورهای مذهبی در سطح دانشگاه ها؛ 2. فراهم کردن شرایط و جو مناسب؛ از طریق برگزاری منظم نماز جماعت، جلسات قرآن و دعا و برگزاری اردوهای مذهبی.
دست برتری و توانایی چرخش ذهنی در کودکان
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق رابطه دست برتری و توانایی چرخش ذهنی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور 87 آزمودنی (45 دختر و 42 پسر) با میانگین سنی یازده سال و یک ماه و پنج روز که در مقطع پنجم ابتدایی به تحصیل اشتغال داشتند، بصورت تصادفی انتخاب شدند. نمونه مزبور از میان 4 مدرسه ابتدایی (2 مدرسه دخترانه و 2 مدرسه پسرانه) از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده جهت دست برتری، آزمون چاپمن (1987) و برای چرخش ذهنی آزمون آنلاین پی (2000) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری پژوهش از تحلیل واریانس دوراهه و آزمون ناپارامتریک خی دو استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دست برتری دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد (p=0.95). نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که عملکرد دو سو توانها در آزمون چرخش ذهنی نسبت به دانش آموزان چپ دست و راست دست در سطح بالاتری قرار دارد که از لحاظ آماری (p=0.003) معنادار است.
بررسی و مقایسه انواع هویت در ابعاد اعتقادی و روابط بین فردی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت هویت از نظر نحوه توزیع افراد در چهار حالت هویت سردرگم، زودهنگام، مهلت خواه و کسب شده در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز طراحی و اجرا شد. فرضیه اصلی این پژوهش یعنی تفاوت معنی دار در فراوانی چهار نوع هویت ذکر شده در کل نمونه و دانشجویان دختر و پسر با استفاده از روش آماری مجذور خی مورد تحلیل قرار گرفت و فرضیه پژوهشی در کل نمونه و در دانشجویان دختر و پسر تأیید گردید. همچنین در ابعاد هویت – اعتقادی و روابط بین فردی در کل نمونه و دانشجویان دختر و پسر تأیید گردید. نتایج با توجه به دیدگاه اریکسون و مارسیا مورد بحث قرار گرفت.
یاد مرگ و آثار تربیتی آن
ارتباط باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی در بیماران اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی اسکیزوفرنی بیماران دارای توهم و هذیان بود. نمونه این پژوهش شامل 127 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی تحت درمان بود که در چهار ماهه اول سال 1384 برای درمان به صورت سرپایی و یا بستری به مجموعه روانپزشکی بیمارستان امام حسین (ع) مراجعه کرده و تا حد امکان با توجه به محدوده سنی 18 تا 30 و تحصیلات (حداقل دبیرستان) انتخاب شدند از این تعداد 28 نفر دارای هذیان ، 33 نفر دارای توهم، 36 نفر دارای هذیان– توهم و 30 نفر بدون هذیان– توهم بودند. مصاحبه بالینی سازمان یافته بر اساس ملاک های تشخیصی DSM- IV- R ، فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز و مقیاس نشانه های مثبت و منفی اسکیزوفرنی کی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی بیماران اسکیزوفرنی رابطه مثبت معناداری دارد (01/0>p). ضریب رگرسیون گام به گام نشان داد که در بیماران دارای هذیان مؤلفه باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار، در بیماران دارای توهم مؤلفه باورهای مثبت در مورد نگرانی، در بیماران دارای هذیان-توهم به ترتیب مؤلفه های خودآگاهی شناختی، باورهایی در مورد نیاز به افکار کنترل و باورهای مثبت در مورد نگرانی و در بیماران بدون هذیان - توهم مؤلفه باورهای مثبت در مورد نگرانی، قوی ترین پیش بینی کننده برای نشانه های مثبت اسکیزوفرنی بودند . در صورتی که در بیماران دارای هذیان و دارای توهم مؤلفه باورهایی در مورد نیاز به افکار کنترل و در بیماران دارای هذیان- توهم مؤلفه های باورهای مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی، قوی ترین پیش بینی کننده برای نشانه های منفی اسکیزوفرنی بودند. این نتایج با یافته های تحقیقی دیگر هم خوانی دارد. توجه به نقش باورهای فراشناختی بر هذیان ها و توهمات در اسکیزوفرنی و تاکید بر اصلاح باورهای فراشناختی در درمان های روانشناختی این بیماران ازکاربردهای مهم این پژوهش می باشد.