پژوهشنامه مبانی تعلیم و تربیت
پژوهشنامه مبانی تعلیم و تربیت سال سوم بهار و تابستان 1392 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی و مقایسه آراء تربیتی پیاژه و لیپمن با تاکید بر برنامه آموزش فلسفه برای کودکان می باشد. در اواخر دهه 1960 در آمریکا، پرفسور متیو لیپمن، استاد دانشگاه مونتکلیر، برنامه ای با عنوان فلسفه برای کودکان طراحی و ارائه کرد که بر اساس آن، بهترین زمان برای شکل گیری مهارت های تفکر در کودکی و از طریق روش های تأمل محور است. این دیدگاه با تاکید بر این فرض که چنانچه ذهن کودک را درگیر مباحث فلسفی کنیم، می توانیم نحوه تفکر او را رشد دهیم در مقابل دیدگاه پیاژه قرار گرفت. پیش فرض اساسی پیاژه این است که استدلال و تعقل کودکان به صورت طبیعی و به موازات بزرگ تر شدن آنها پرورش خواهد یافت. لذا، تلاش جهت سرعت بخشیدن به این فرایند اتلاف وقت خواهد بود و افراد پس از رسیدن به دوره عملیات صوری حدود 12 سالگی می توانند به مسائل انتزاعی بیندیشند. به طورکلی، هر دیدگاه بر ضرورت و محوریت آموزش تفکر و تناسب آموزش ها و برنامه ها با توانایی های کودک تاکید دارند، اما در خصوص زمان آغاز این آموزش ها بین این دو رویکرد اختلاف نظر وجود دارد. بنابراین، هر دو در تلاش اند تا برنامه ها و آموزش هایی متناسب با توانایی های ذهنی و فکری کودکان طراحی و ارائه کنند.
بررسی تاثیر نگاه هرمنوتیکی- زبانی آگوستین بر ویتگنشتاین و دلالت های تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر نگاه هرمنوتیکی- زبانی آگوستین بر ویتگنشتاین و دلالت های تربیتی آن می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت داده ها، کیفی و از نظر هدف از نوع تحقیقات بنیادی (نظری) است. همچنین، به لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نظر روش اجرایی، تحلیلی، تطبیقی و استنتاجی می باشد. با توجه به سیر رشد نگاه هرمنوتیکی از آگوستین تا ویتگنشتاین متأخر، می توان نشانه های پر رنگ نگاه هرمنوتیکی آگوستین در تکوین نگاه هرمنوتیکی مدرن را مشاهده کرد که در تحقیقات فلسفی امروز از نظر دور مانده است. در این حالت می توان از بنیان های نظری این نظریه فلسفی در امر تعلیم و تربیت بهره گرفت، زیرا گفتار و زبان قدرتمندترین ابزار در امر تدریس به شمار می روند. در نتیجه تحلیل این نگاه نوین، دلالت های تربیتی شناسایی و استخراج شدند که ناظر بر چگونگی تحول نگاه معلم و دانش آموز در سیستم آموزشی و همچنین، ارتباط متقابل بین معلم و دانش آموز می باشند.
واکاوی مولفه های اساسی روش هرمنوتیکی ریکور برای فهم متون درسی و تاثیر آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مؤلفه های اساسی روش هرمنوتیکی ریکور برای فهم متون درسی است. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شد. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل رویکرد ریکور به هرمنوتیک، فهم از درون فرد حاصل شده و تحمیلی نیست. بنابراین، فرایند تفسیر متون درسی که در دیدگاه ریکور «قوس هرمنوتیکی» نام دارد، شامل سه مرحله تبیین، فهم و اختصاص دادن می باشد. بدین ترتیب، متربی در نقش مفسر با طرح این سوال که متن درسی چه چیزی می گوید؟ به کاوش پرداخته و ماهیت درونی متن را آزمون می کند، آنگاه در پاسخ به این سوال که متن درسی درباره چه چیزی صحبت می کند؟ می کوشد تا عوامل بیرونی متن درسی را در ارتباط با زندگی و رسیدن به فهم عمیق تر احیا کند. سپس، در گام سوم با اختصاص جهان متن درسی به خود، افق مفسر (دانش و آگاهی هایش) گسترش می یابد. بر این اساس، معلم هرمنوتیست ابتکار و آزادی مشروط در کلاس درس را پذیرفته و دانش آموزان را تشویق می کند تا در حلقه های کندوکاو به جستجوی معنای متن درسی بپردازند.
استلزام های تدوین نظریه تربیتی در پارادایم پیچیدگی: منظری معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارائه برخی استلزام های طرح و تدوین نظریه جدید با توجه به مؤلفه های معرفت شناختی پارادایم پیچیدگی است. با این توضیح که نظریه های تربیتی معاصر تحت تأثیر مؤلفه های «پارادایم سادگی» شکل گرفته و بخش عمده ای از مشکلات و کاستی های آن ها ناشی از آن پارادایم می باشد. از این رو، با گسترش «پارادایم پیچیدگی» در عرصه های گوناگون علوم، اندیشمندان علوم تربیتی نیز به نقد و بررسی نظریه های تربیتی پیشین پرداختند، اما هنوز نظریه ای تربیتی مبتنی بر این پارادایم ارائه نشده است. بدین منظور، با استفاده از روش های استدلال فلسفی، پس از اشاره به نحوه اثرگذاری مؤلفه های معرفت شناختی پارادایم سادگی (قطعیت، بازنمایی گرایی، و نظریه انطباقی صدق) بر نظریه های تربیتی معاصر، مؤلفه های معرفت شناختی پارادایم پیچیدگی (عدم قطعیت، بازنمایی توزیعی، و نظریه فازی صدق) معرفی شدند. سپس، برخی از استلزام های تدوین نظریه تربیتی با تکیه بر این مؤلفه ها مورد بررسی قرار گرفتند. در این راستا، ابتدا از امکان یک نظریه قوی تربیتی در این پارادایم دفاع شد و سپس، با استفاده از مفهوم «نظریه توزیعی» به توضیح ماهیت این نظریه پرداخته و ویژگی هایی همچون «فرا پدیده ای بودن» و «فرارشته ای بودن» برای آن برشمرده شد.
تبیین و نقد مبانی فلسفی مفهوم یادگیری در طرح پایدیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین و نقد مفهوم یادگیری در طرح پایدیا است که بر مبنای دیدگاه مورتیمر آدلر مورد بررسی قرار گرفت. برای دست یابی به این هدف از روش توصیفی– تحلیلی استفاده شد. بنابراین، ویژگی های یادگیری در ارتباط با محتوای یادگیری، یاددهی، نقش معلم، فعالانه بودن یادگیری در طرح پایدیا، ارتباط یادگیری با سلامت ذهن و یادگیری مادام العمر و بزرگ سالی تبیین شد. سپس، به مهم-ترین نقاط قوت و ضعف مفهوم یادگیری در بستر پایدیا اشاره شد. بر اساس نتایج این پژوهش، فعالانه بودن یادگیری و در نظر گرفتن محتوایی گسترده برای یادگیری و زمینه سازی برای یادگیری مادام العمر در بستر آموزش مدرسه ای از نقاط قوت طرح پایدیاست. از مهم ترین نقاط ضعف آن نیز می توان به محدود کردن یادگیری در مسیری تک انشعابی و در نظر نگرفتن شاخه های حرفه ای و در نظر نگرفتن هوش عملی در سیر یادگیری اشاره نمود. بر این اساس، یکی از پیشنهادهای مهم این پژوهش برای بهبود یادگیری، استفاده از آموزش های جبرانی و استفاده از الگوهایی مانند الگوهای یادگیری در حد تسلط می باشد.
پارادایم های حاکم بر تربیت ویژه از منظر جامعه شناسی علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی پارادایم های حاکم بر تربیت ویژه از منظر جامعه شناسی علم می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل تطبیقی بهره گرفته شد. با این توضیح که به دلیل اثرگذاری پارادایم علمی حاکم بر هر رشته علمی بر صاحب نظران، نظریه ها و تحول های علمی موجود در آن رشته، جریان شناسی کلان پارادایمی در هر رشته از اهمیت برخوردار است. لذا، این مطالعه با هدف جریان شناسی کلان تغییرات و شکل گیری پارادایم ها در حوزه تربیت ویژه/ آموزش و پرورش ویژه به توصیف، دسته بندی، تحلیل و ارزیابی پارادایم های شناسایی شده موجود در این رشته توسط صاحب نظران، پرداخته است. سپس، با انتخاب یکی از این دسته بندی ها، تغییر و تحول های پارادایمی شکل گرفته در چهار مرحله پیش پارادایم، نرمال، بحران و انقلاب از منظر جامعه شناسی علمی کوهنی مورد بررسی قرار گرفت.
نقد طبقه بندی های موجود از رویکردهای تربیت دینی و ارائه یک طبقه بندی مفهومی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارائه طبقه بندی مفهومی جدید و جامع معطوف به مأموریت مربی در تربیت دینی است. برای این منظور به بررسی اجمالی و نقد رویکردهای برگرفته از مبانی تعلیم و تربیت اسلامی که در فضای معرفتی متفکران داخلی و به صورت دسته بندی تنظیم شده اند، پرداخته شد. برای دست یابی به این هدف، از روش پژوهش تحلیلی- نظری بهره گرفته شد. نظر به نتایج حاصل از این پژوهش، در طبقه بندی جدید، دو رویکرد کلان وظیفه گرا و نتیجه گرا مورد نظر قرار گرفت. سرانجام، با تبیین تطابق و سازواری مبانی دیدگاه وظیفه گرا (در مقابل رویکرد نتیجه گرا) با نگرش اسلامی، این رویکرد به عنوان موضعی مقبول برای مربی در تربیت دینی معرفی شد. بر اساس این دیدگاه ، مبنا انجام وظیفه بر طبق اصول از سوی مربی، در مسیر تربیت است و عدم دست یابی به نتایج مطلوب به عنوان ناکارآمدی کوشش های تربیتی مربی در نظر گرفته نمی شود.
تحلیل فلسفه های تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران از منظر مفهوم تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل اسناد نظری پشتیبان برنامه درسی از منظر مفهوم تفکر می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی (تحلیل زبان فنی- رسمی) بهره گرفته شد. در این راستا، فلسفه های تربیت پیشنهادی بر اساس سازه تفکر مبتنی بر انگاره اسلامی عمل، تحلیل محتوا شدند. در این دیدگاه، تفکر دارای سه مبنای شناختی، میلی و ارادی است. سازه بازسازی شده تفکر دربردارنده مقوله های مشاهده، بازخوانی و بازیابی، تحلیل، خیال ورزی، نقادی، معیار گرایی و حقیقت جویی می باشد. نتایج تحلیل محتوای مضمونی- کمی فلسفه های مورد مطالعه نشان داد که میزان توجه فلسفه اول به تفکر و مقوله های آن بیش از فلسفه های دوم و سوم می باشد؛ زیرا این فلسفه فرایند تربیت را در کانون توجه قرار داده است، درحالی که دو فلسفه دیگر، بیشتر به نظام مدیریت و مقتضیات حقوقی- سیاسی تربیت رسمی و عمومی پرداخته اند. همچنین، در هیچ یک از فلسفه ها توجه متعادلی به همه مقوله های سازه تفکر صورت نگرفته و برخی مقوله های آن از جمله بازیابی کمترین میزان توجه و برخی دیگر چون مشاهده و نقادی بیشترین توجه را به خود اختصاص داده اند.علاوه براین، در فلسفه های یاد شده، زیر مقوله پرسشگری در مقام مؤلفه ای مهم از سازه تفکر کمترین میزان توجه را داراست.