فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۲۱ تا ۶٬۸۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقایسه عملکرد توجه در افراد وابسته و غیر وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه عملکرد توجه در افراد وابسته به مت آمفتامین و افراد غیر وابسته بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای بود . از بین کلینیک های تخصصی ترک اعتیاد شهرستان ساوه، 30 نفر مرد وابسته به مت آمفتامین که برحسب مصاحبه تشخیصی روانپزشک و ملاک های متن تجدید نظر شده چهارمین راهنمای آماری و تشخیصی اختلال های روانی، به عنوان گروه وابسته به مت آمفتامین تشخیص داده شدند، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس 30 نفر مرد غیر وابسته به مت آمفتامین (که از لحاظ سن، جنس و سطح تحصیلات گروه وابسته ) شدند، به عنوان گروه غیروابسته انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از آزمون استروپ، آزمون نشانه دهی فضایی و آزمون اثرسایمون که از آزمون های بخش توجه نرم افزار CogLab هستند، استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد عملکرد افراد وابسته به مت آمفتامین در متغیرهای توجه انتخابی مبتنی بر گزینش پاسخ (که با اثر سایمون سنجیده می شود)، موقعیت های معتبر و نامعتبر نشانه دهی فضایی که توجه دیداری را می سنجند، و توجه انتخابی مبتنی بر شناسایی محرک (که با اثر استروپ سنجیده می شود)، با گروه غیر وابسته به مت آمفتامین تفاوت معنادار دارد. اما دو گروه در توجه دیداری، زمانی که هیچ علامتی برای محل محرک ارائه نمی شود ( شرایط خنثی )، تفاوت معناداری نشان ندادند. نتیجه گیری: براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مت آمفتامین اثرات قابل توجهی بر تضعیف عملکرد توجه می گذارد.
سلامت روان در مادران کودکان ناشنوا
حوزه های تخصصی:
اثربخشی و پایداری تأثیر استفادهاز چندرسانه ای ها بر خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی درس ریاضی سال اول دبیرستان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و پایداری تأثیر استفاده از چندرسانه ای ها بر میزان خودتنظیمی یادگیری و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان های دولتی ایذه انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی بود. در این پژوهش 40 نفر از دانش آموزان پایه اول دبیرستان های دولتی، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته و پرسشنامه خود تنظیمی بوفارد، برای پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. گروه آزمایش 9 هفته درس ریاضی را با استفاده از چندرسانه ای ها و گروه کنترل درس ریاضی را به روش سنتی آموزش دیدند. پس از آموزش، هر دو گروه از نظر میزان خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی آزمون شدند. آزمون پیگیری به فاصله دو ماه پس از آموزش برای هر دو گروه انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که پس از آموزش تفاوت معناداری در خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل ایجاد شد 0.001) ≤ . (p گروه آزمایشی، دو ماه پس از آموزش نیز برتری خود را حفظ کردند. بنابراین، نتایج این پژوهش در راستای سایر پژوهش های انجام شده، بیانگر نقش مثبت استفاده از چندرسانه ای ها در پایداری عملکرد تحصیلی و یادگیری خود تنظیم بود
اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد شناختی-رفتاری و طرحواره درمانی بر سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر مشاوره گروهی شناختی -رفتاری و مشاوره گروهی مبتنی بر طرحواره بر سبک های دلبستگی دانشجویان بود. پژوهش حاضر یک پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشگاه تهران در سال 92-93 بود. 27 نفر از آنان به صورت نمونه-گیری هدفمند انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی در گروه های مشاوره ی شناختی- رفتاری، طرحواره درمانی و گروه کنترل قرار گرفتند. افراد نمونه به مقیاس دلبستگی بزرگسال پاسخ دادند. داده ها با کمک تحلیل کواریانس (مانکوا) چند متغیری تحلیل شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معناداری در دو گروه شناختی-رفتاری و مشاوره گروهی مبتنی بر طرحواره در مقایسه با گروه کنترل به لحاظ سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی وجود داشت. امّا مقایسه سبک دلبستگی دوسوگرا در بین سه گروه نشان داد که تنها بین دو گروه طرحواره درمانی و گروه کنترل از نظر آماری معنادار بود. مشاوره گروهی شناختی-رفتاری بر کاهش دلبستگی اجتنابی و افزایش دلبستگی ایمن و مشاوره گروهی مبتنی بر طرحواره گروهی بر کاهش دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا و دلبستگی اجتنابی و افزایش دلبستگی ایمن، به طور معناداری اثر داشتند. این یافته دال بر امکان تغییرپذیری سبک دلبستگی ناایمن بوده و متخصصان می توانند از این دو نوع مداخله جهت اصلاح سبک دلبستگی دانشجویان دختر استفاده کنند.
"تأثیر آموزش فن خودگویی مبتنی بر واقعیت در حل تعارضات زناشویی: گزارش موردی "
حوزه های تخصصی:
" تعیین ضریب پایایی دستورالعمل کنترل حرکتی دهان/گفتار رابینز-کلی در جامعه کودکان فارسی زبان اصفهانی و ارائه برخی از نمرات هنجار آنها "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: بررسی حاضر با هدف ارائه یک ارزیابی جامع و کامل از ساختمان و عملکرد حرکتی مکانیسم گفتار در کودکان پیش دبستانی شکل گرفت.
روش بررسی: این مطالعه در بخش اول بصورت توصیفی و اعتبارسنجی و در بخش دوم بصورت مقطعی مقایسه ای انجام شد. پس از ترجمه و اعتباریابی «پروتکل کنترل حرکتی دهان- گفتار رابینز و کلی» طی یک مطالعه مقدماتی، این دستورالعمل به منظور ارزیابی عملکرد راه صوتی برای 300 کودک 3 تا 6 ساله فارسی زبان اصفهانی که به شیوه تصادفی و خوشه ای از بین مهدکودکها و آمادگیها انتخاب و به سه گروه تقسیم شده بودند، اجرا شد. از معیار آلفای کرونباخ برای تعیین ضریب پایایی و برای گزارش هنجارها از ارائه میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. برخی از تفاوتهای مشاهده شده میان گروههای سنی مختلف نیز با آزمونهای تی و آنووا مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نمرات کودکان 5 تا 6 ساله در اغلب متغیرهای عملکردی به طور معناداری بیشتر از سایر گروههای سنی بود. ضریب پایایی فرم پروتکل نیز به تفکیک گروههای سنی و دو متغیر ترکیبی نمره کل ساختمان از 19/0 تا 59/0 و نمره کل عملکرد اندامهای گفتاری از 75/0 تا 80/0 گزارش شد.
نتیجه گیری: عملکردهای گفتاری کودکان با افزایش سن افزایش یافته که نشان از بلوغ عصبی و مهارتی کودکان بزرگتر در اجرای عملکردهای دهانی و گفتاری دارد. این پروتکل در مقایسه با سایر ارزیابی های موجود می تواند ارزیابی صحیح تری از مکانیسم دهان- حنجره در دیزارتری دوران کودکی ارائه داده و برای آپراکسی رشدی گفتار نیز معرف بهتری نسبت به سایر تستهای موجود می باشد. با توجه به بالا بودن ضرایب پایایی نمره کل عملکرد اندامهای گفتاری در گروههای مختلف سنی، می توان از این بخش از پروتکل در تحقیقات و امور بالینی استفاده مطلوب نمود.
"
اثربخشی روان درمانی مبتنی بر بینش در درمان یک مورد اختلال شخصیت وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر, تعیین اثر بخشی روان درمانی مبتنی بر بینش در وابستگی و کاهش افسردگی مراجع بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعه موردی بود. یک آزمودنی 26 ساله دختر که با استفاده از مصاحبه بالینی، ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR و آزمون رورشاخ مبتلا به اختلال شخصیت وابسته تشخیص داده شد، شرکت کرد و با استفاده از مقیاس افسردگی بک (1978) و پرسشنامه مکانیسم های دفاعی (آندروز و همکاران, 1993) مورد ارزیابی قرار گرفت. اثربخشی درمان با استفاده از مشاهده, خود گزارشی مراجع و تکرار پرسشنامه افسردگی انجام شد.
یافته ها: در میزان وابستگی بیمار کاهش قابل ملاحظه ای مشاهده شد و در مقیاس افسردگی بک, نمره مراجع از 19 در جلسات اول به 8 در جلسه آخر کاهش یافت.
نتیجه گیری: روان درمانی مبتنی بر بینش با تکیه بر تداعی آزاد و تخلیه هیجانی, در درمان اختلال شخصیت وابسته مؤثر می باشد.
کلید واژه: اختلال شخصیت وابسته, روان درمانی مبتنی بر بینش, مطالعه موردی
اثر بخشی آموزش هوش معنوی بر افسردگی و شادکامی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثر بخشی آموزش هوش معنوی، بر افسردگی و شادکامی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه انجام شد طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرکرمانشاه درسال تحصیلی1392بود. با روش نمونه گیری خوشه ای یک دبیرستان انتخاب و از جمعیت 127نفری دانش آموزان سال اول دبیرستان مذکور، 64 نفر که نمره بین 5 تا 39 را درآزمون افسردگی بک و نمره شادکامی زیرخط برش (42-40) مقیاس شادکامی آکسفورد راکسب نمودند، انتخاب شده و پس از همتا سازی به تصادف در دو گروه 32 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. آموزش هوش معنوی برای گروه آزمایش، طی 9 جلسه120دقیقه ای برگزار گردید. پس از اجرای جلسات آموزشی میزان افسردگی و شادکامی هر دو گروه مجدد سنجیده شد. به منظور بررسی پایداری اثر آموزش، 2ماه بعد هر دو گروه مورد پیگیری قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که ارتباط منفی معناداری بین هوش معنوی و افسردگی و ارتباط مثبت و معناداری بین هوش معنوی و شادکامی وجود دارد (001/0P<). این یافته نشانگر آن است که با ارتقای هوش معنوی ازطریق آموزش، افسردگی دانش آموزان کاهش و شادکامی آن ها افزایش می یابد. هم چنین آموزش ها با فاصله زمانی دو ماه نیز پایدار بود.
روند روانشناسی تربیتی در ژاپن
حوزه های تخصصی:
توسعه روزافزون اقتصادی و صنعتی ژاپن با پیشرفت علوم انسانی‘ خاصه علوم تربیتی همراه بوده است. چنانکه آمار نشان می دهد درصد قابل توجهی از دانشجویان ژاپنی در رشته های علوم انسانی به تحصیل اشتغال دارند. به تناسب این موقعیت در سالهای اخیر در زمینه مطالعات روانشناسی تربیتی ژاپن شاهد تحقیقات گسترده ای بوده است. مقاله حاضر گزارشی است از این تلاشها و تحقیقات.
بررسی روایی و پایایی آزمون پیشنهادی پس (PASS) در ارزیابی مراقبت از خود بیماران پارکینسون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
تاثیر مشاهده فیلم های حادثه ای بر غلظت ایمونوگلوبولین نوع A ترشحی موجود در بزاق
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر اثر مشاهده فیلمهای حادثه ای بر سیستم ایمنی بدن، بویژه بر دستگاه تنفسی، تغییرات در مقدار غلظت « sIgA»موجود در بزاف آزمودنیها مورد بررسی قرار گرفت. آزمودنی ها 22 دانشجوی دختر که در مقطع کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تهران و الزهرا مشغول به تحصیل بودند به روش داوطلبانه انتخاب گردید و پیش از اجرای آزمایش، یک پزشک عمومی، سلامت جسمی آزمودنیها را تایید کرد. آزمودنیها به شکل تصادفی در دو گروه 11 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به گروه آزمایش فیلمی حادثه ای و به گروه کنترل فیلمی خانوادگی نشان داده شد.
بر اساس طرح اندازه گیری های مکرر از آزمودنیهای دو گروه قبل و بعد از مشاهده فیلمها به مدت پنج دقیقه در شرایط کاملا یکسان نمونه بزاق جمع آوری شد. داده های هر دو گروه بر اساس روش آزمایشگاهی ایلایزا و با روش تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد غلظت « sIgA» در گروه آزمایشی بعد از تماشای فیلم حادثه ای در مقایسه با غلظت آن قبل از تماشای فیلم بشکل معناداری افزایش یافته بود. همچنین این افزایش غلظت « sIgA» در مقایسه با غلظت « sIgA»قبل و پس از مشاهده فیلم خانوادگی در گروه کنترل از نظرآماری معنادار بود. می توان نتیجه گرفت که مشاهده فیلم حادثه ای بر میزان غلظت « sIgA» بزاق دختران دانشجو اثر گذار است. همسو با سایر نتایج تحقیقات گذشته مشاهده یک فیلم حادثه ای همچون تماشای یک فیلم ترسناک و پرخاشگرانه و قرار گرفتن در معرض یک استرس حاد به افزایش غلظت « sIgA» منجر می گردد.
گزارش یک مورد اختلالات رفتاری و تغییر شخصیت ناشی از انسفالیت هرپسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: انسفالیت با نقایص روانیعصبشناختی همراه است. تغییرات شخصیتی و رفتاری در 60-40 درصد موارد انسفالیت هرپسی دیده میشود. مقالهی حاضر به گزارش یک مورد تغییرات رفتاری و عوارض عصبشناختی به جا مانده از انسفالیت هرپسی بهبود یافته میپردازد.
معرفی مورد: بیمار پسر 17 سالهای است که بعد از ابتلا به انسفالیت هرپسی دچار بیقراری، پرخاشگری، استریوتایپی و رفتارهای تکانشی منجر به افت عملکرد و بستریهای مکرر شده بود که آخرین نوبت بستری و ارایهی گزارش مورد، آبان و آذر 1389 میباشد. در تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی (MRI)، آتروفی نواحی فرونتوتمپورال و درالکتروانسفالوگرام امواج شبه تشنجی مشهود بود. بیمار اشکال در عملکرد هوشی و ضعف در یادگیری داشت.
نتیجهگیری: بیمار تابلوی تغییرات شخصیتی و رفتاری و اختلال یادگیری پس از انسفالیت را نشان میدهد. مطالعات پیگیرانه با حجم نمونهی بالاتر میتواند اطلاعات بیشتر از نقایص بعد از انسفالیت در اختیار درمانگران قرار دهد.
درمان های یکپارچه نگر و زوج درمانی: هم سنجی اثربخشی رویکردهای یکپارچه نگر، زوج درمانی متمرکز بر هیجان و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر بخشایشگری زوج های دچار تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زوج درمانی متمرکز بر هیجان و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر از جمله درمان های یکپارچه نگر هستند که بر چرخه های منفی تعاملی پایدار در اثر آسیب پذیری هیجانی عمیق توجه دارند. پژوهش حاضر با هدف هم سنجی اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر تسهیل بخشش زوج های متعارض به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوج های مراجعه کننده به کلینیک روانشناختی مهرآوران شهر اهواز بود. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که شامل 6 زوج(12 نفر) از افراد مراجعه کننده به این کلینیک بودند که با توجه به نمره پرسشنامه سازگاری زناشویی جزء زوج های پریشان قرار می گرفتند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. پروتکل درمانی زوج درمانی متمرکز بر هیجان و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در دو تا چهار مرحله خط پایه، 16 جلسه مداخله 60 دقیقه ای و پیگیری دو ماهه اجرا گردید و آزمودنی ها به مقیاس بخشش رنجش خاص زناشویی(پالیری، فینچام و رگیالیا،2009) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد زوج درمانی متمرکز بر هیجان، نسبت به زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در متغیر بخشش کارایی بیشتری داشت. میزان بهبودی در متغیر بخشش در گروه متمرکز بر هیجان در مرحله پس از درمان و پیگیری 14/47 و 94/48 درصد و در گروه رفتاری یکپارچه نگر در مرحله پس از درمان و پیگیری 40/35 و 92/35 درصد بود. تبیین یافته ها حاکی از این بود که زوج درمانی متمرکز بر هیجان نسبت به زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر از نظر اندازه تغییر، کلیت و ثبات ارجحیت دارد.