فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۰۴۱ تا ۷٬۰۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
38-60
حوزه های تخصصی:
هدف: دانشجویان از اقشار مستعد و برگزیده جامعه و سازندگان آینده کشور خویش هستند و سطح سلامت و بهزیستی روان شناختی آنها تاثیر بسزایی در یادگیری و افزایش آگاهی علمی و موفقیت تحصیلی شان خواهد داشت. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی براساس رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای در میان دانشجویان بود. روش: نوع تحقیق حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بودند که 365 نفر از آنان به روش نمونه گیری خوشه ای مشارکت کردند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رویدادهای منفی زندگی، ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و بهزیستی روان شناختی استفاده شد. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تأثیر رویدادهای منفی زندگی بر سبک مسأله مدار (01/0 P< ) و بهزیستی روان شناختی (05/0 P< ) منفی و معنادار است. تأثیر ذهن آگاهی بر سبک مسأله مدار و بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار است (01/0 P< ). تأثیر سبک مسأله مدار بر بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار است (01/0 P< ) اما تأثیر سبک هیجان مدار و سبک اجتنابی بر بهزیستی روان شناختی معنادار نیست. نقش میانجی سبک مقابله ای مسأله مدار در تأثیر رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی معنی دار است (01/0 P< ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل ارائه شده در بین دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی از برازش مناسبی برخوردار است و نقش متغیرهای رویدادهای منفی زندگی، ذهن آگاهی و سبک مسأله مدار در بهزیستی روان شناختی را مورد تأیید قرار داد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری والد – کودک بر مشکلات رفتاری هیجانی کودکان سوگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
195 - 220
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری والد – کودک بر مشکلات رفتاری هیجانی کودکان سوگ بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون – پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کودکان دختر 7 تا 11 ساله فاقد پدر تحت پوشش کمیته امداد شهر ساری و دارای مشکلات رفتاری هیجانی بودند. نمونه شامل 16 دختر 7 تا 11 ساله فاقد پدر تحت پوشش کمیته امداد شهر ساری بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شده و در دو گروه مداخله و کنترل به تساوی قرار گرفتند، پرسشنامه سیاهه رفتاری کودک قبل و بعد از مداخله و پیگیری یکماهه توسط مادران آنها تکمیل گردید. درمان شناختی رفتاری والد - کودک برای گروه مداخله در قالب 8 جلسه 45 دقیقه ای هفتگی اجرا شد. جلسات اول تا ششم به کودکان و جلسات هفتم و هشتم به مادران آنها اختصاص داشت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: اجرای درمان شناختی رفتاری والد – کودک منجر به کاهش اضطراب، افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی، توجه و تفکر، رفتارهای قانون شکنانه و پرخاشگری درکودکان گروه مداخله شد علاوه براین در متغیرهای اضطراب، پرخاشگری، مشکلات اجتماعی و توجه بین دو گروه تفاوت معنادار مشاهده گردید. نتیجه گیری: استفاده از درمان شناختی رفتاری والد – کودک که به طور همزمان والد بازمانده و کودک را در فرایند درمان مدنظر قرار می دهد می تواند در کاهش مشکلات رفتاری هیجانی کودکان پس از فقدان والد موثر باشد.
اثر بخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر هیجانات تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش اموزان دوره دوم متوسطه در شرایط پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1 - 12
حوزه های تخصصی:
در شرایط مجازی شدن آموزش، مفاهیم مهمی مثل هیجانات تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دستخوش تغییراتی شده اند .مطالعه حاضربا هدف تعیین اثر بخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر هیجانات تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش اموزان دوره دوم متوسطه در شرایط پاندمی کرونا انجام شده است.این پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده و جامعه اماری ان شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تبریز میباشد ،که به تعداد 40نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به عنوان نمونه های تحقیق ، بطور تصادفی در دو گروه ازمایش و شاهد قرار گرفتند . دانش اموزان هر دو گروه پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران ( CERQ) ،پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینین – سومینی (AWBQ) و پرسشنامه هیجان تحصیلی پکران و همکاران(2011) را در دو نوبت پیش ازمون و پس ازمون تکمیل نمودند. گروه ازمایش طی 16 جلسه اموزش های تنظیم شناختی هیجان را دریافت کردند .داده های حاصله با استفاده از ازمون تحلیل واریانس چند متغییره (MANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج مطالعه حاضر نشانگر این میباشد که هیجانات تحصیلی مثبت در گروه ازمایش نسبت به گروه شاهدافزایش و هیجانات تحصیلی منفی کاهش و بهزیستی تحصیلی در گروه ازمایش افزایش قابل توجهی داشته است. با توجه به ابعاد تاثیرات این پاندمی و تغییر روش اموزش و یادگیری ،بخصوص در دانش اموزان دوره دوم متوسطه ،اموزشهای مکمل از جمله تنظیم شناختی هیجان ضروری میباشد.
نقش تنهایی اجتماعی، ناکامی و دین داری بر نشخوار خشم زندانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
145 - 164
حوزه های تخصصی:
مقدمه : خشم به عنوان یک احساس در فرد ظاهر می شود و عدم توانایی کنترل بر آن منجر به نشخوار خشم و بروز رفتارهای خشونت آمیز می گردد. پژوهش حاضر باهدف بررسی نشخوارخشم و عوامل جامعه شناختی مؤثر بر آن، در بین زندانیان مرتکب رفتارهای خشونت آمیز شهر یزد و بوشهر پرداخته است.
روش : روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی - همبستگی و جامعه آماری را زندانیان مرد مرتکب رفتارهای خشونت آمیز (قتل عمد و ضرب وجرح)، زندان های مرکزی شهر یزد و بوشهر تشکیل می دهند. به دلیل محدود بودن تعداد زندانیان جرائم خشونت آمیز در این دو زندان مطالعه به صورت تمام شماری با تعداد 300 نفر موردبررسی قرار گرفتند. داده ها از طریق پرسشنامه های نشخوار فکری خشم سکودولسکی و همکاران (ARS)، مقیاس تنهایی اجتماعی دی توماسو و همکاران، پرسشنامه استاندارد دین داری گلاک و استارک و پرسشنامه احساس ناکامی گیلبرت و آلن، جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای spssو Amos استفاده شده است.
یافته ها : یافته ها نشان داد که بین متغیرهای ناکامی و تنهایی اجتماعی عاطفی با نشخوار خشم رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد (05/0<P). بین دین داری و نشخوارخشم رابطه منفی و معنی داری مشاهده شد(05/0<P). طبق نتایج مدل معادله ساختاری که شاخص های آن از برازش مطلوبی برخوردار هستند، افزایش احساس ناکامی و کاهش دین داری تأثیر قابل توجهی بر نشخوار خشم دارند.
نتیجه گیری : زندانیانی که دین داری کمتری دارند و احساس تنهایی اجتماعی می کنند، بااحساس ناکامی در ارضاء نیازها، مطالبات و تعاملات، مستعد درگیری درونی و نشخوار خشم شده و همین امر، بروز رفتارهای خشونت آمیز را در آنان تشدید می کند.
مقایسه تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی در بیماران سرطانی، قلبی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
31 - 46
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی در بیماران سرطانی، قلبی و عادی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و علی- مقایسه ای است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران سرطانی و قلبی مراجعه کننده به مراکز درمانی سطح شهر ارومیه در 3 ماهه اول سال ۱۳۹۷ بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 75 نفر از بیماران سرطانی، 75 نفر بیمار قلبی و همچنین 75 نفر افراد عادی، به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم خلق منفی کاتانزار و میرنز (۱۹۹۰)، پرسشنامه شیوه زندگی پندر (2008) و پرسشنامه رفتار شخصی کولینز و همکاران (۱۹۷۳) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی بین بیماران قلبی و افراد عادی با بیماران سرطانی تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0> p ). همچنین بین تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی بیماران قلبی و افراد عادی تفاوت معنی دار وجود ندارد (01/0< p ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که بیماران سرطانی نسبت به بیماران قلبی و افراد عادی مشکلات بیشتری در تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی تجربه می کنند.
تحلیل محتوای کیفی مقایسه ساختار خانواده از منظر اسلام و رویکرد ساختاری مینوچین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
113 - 130
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خانواده نخستین و مهم ترین نهاد اجتماعی بشمار می رود. در بیش تر جوامع، متاثر از تحولات گوناگون مشکلات متعددی در بسیاری از خانواده ها پدید آمده است. از این رو خانواده ها نیازمند توصیه های تربیتی و روانشناختی برای رویارویی با این مشکلات می باشند. هدف از این پژوهش یافتن اشتراکات رویکرد ساختاری خانواده از دیدگاه مینوچین و اسلام جهت غنی نمودن ساختار خانواده متناسب با فرهنگ بومی اسلامی ایرانی می باشد. روش: طرح پژوهش، کیفی و بر پایه تحلیل محتوا است. محتوای مورد پژوهش جهت مشخص شدن اشتراکات دو دیدگاه اسلام و مینوچین از راه جستجوی الکترونیکی در پایگاههای منتخب و با بررسی اولیه کتاب ها و مقالات متناسب با موضوع بالا بدست آمد. یافته ها: کدگذاری لازم صورت گرفت که منجر به ایجاد سه مفهوم اصلی با عنوان مرزها، زیر منظومه ها و سلسله مراتب و 12 طبقه مبتنی بر اشتراکات موجود بین دو رویکرد بالا شد. نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت مشاوران و روان شناسان خانواده می توانند در برنامه ها و کاربست های بومی مشاوره و روان درمانی ساختاری از مفاهیم ذکر شده استفاده کنند.
طراحی الگوی مفهومی روش تربیتی تلقین از منظر اسلام (استراتژی تئوری داده بنیاد متنی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی مفهومی روش تربیتی تلقین از منظر اسلام است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی است و از روش استراتژی داده بنیاد استفاده شده است. آیات و احادیث مرتبط گردآوری و کدگذاری شد. با تعیین مفاهیم و ارتباط بین آنها، از مفاهیم استخراج شده به عنوان یک کد در بخش طراحی الگو استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در فرایند تربیت، چنان که این روش بدون پشتوانه فکری، استدلالی و نا آگاهانه مورد استفاده قرار گیرد، آسیب زا خواهد بود و از سوی دیگر، چنان چه در استفاده از این روش استدلال ها و نکات جدید به صورت آگاهانه بیان شود، باورساز و مطلوب است. بدین ترتیب این روش می تواند از دو جنبه آسیب زا و مطلوب مورد توجه قرار گیرد و هر یک از این جنبه ها تأثیر ات تربیتی ویژه دارد که متناسب با شرایط و مراحل تربیت می توان برای نیل به اهداف غایی تربیت بهره جست.
نقش حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های مقابله ای در پیش بینی پرخاشگری و آسیب پذیری در برابر استرس کرونا در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
157 - 178
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین نقش حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های مقابله ای در پیش بینی پرخاشگری و آسیب پذیری در برابر استرس کرونا در نوجوانان بود. پژوهش حاضرازنوع پژوهش های توصیفی وهمبستگی و جامعه آماری نیز شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران بود که درنیمسال اول سال تحصیلی 1400-1399 مشغول تحصیل بودند. حجم نمونه نیز با روش نمونه گیری داوطلبانه 352 نفر بود. پرسشنامه های سبک مقابله با کرونا، حمایت اجتماعی، پرخاشگری، و مقیاس استرس ادارک شده استفاده گردید. بافته های حاصل ازتحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی با پرخاشگری و استرس اداراک شده منفی و معنادار بود. درنتیجه سبک های مقابله ای سازگارانه و جستجوی حمایت اجتماعی با کاهش رفتارهای منفی ارتباط داشتند، در حالی که سبک های مقابله ای ناسازگارانه و دریافت نکردن حمایت اجتماعی راهبردهای غیر انطباقی مانند پرخاشگری را سبب می شدند. به عبارتی افراد در شرایط استرس زا، درگیر حالات و عواطف منفی شده، که این خود موجب پرخاشگری می شود. و اگر افراد از سبک های مقابله ناسازگارانه و اجتنابی استفاده کنند میزان پرخاشگری بالاتر می رود. پیشنهاد می شود سبک های مقابله ای سازگارانه به نوجوانان و حمایت اجتماعی به خانواده ها آموزش داده شود تا پرخاشگری و استرس نوجوانان کاهش یابد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر دارای رفتارهای خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۹۶-۱۸۳
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر دارای رفتارهای خودآسیب رسان بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر که در سال تحصیلی 99-98 در مدارس دولتی منطقه 1 شهر تهران مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند، که از میان آنها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب و بطور تصادفی در سه گروه مساوی (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) (گارنفسکی و همکاران، 2006) بود که در سه مرحله قبل، بعد و 2 ماه پس از جلسات اجرا شد. مداخلات درمانی برای گرو ه های آزمایش به مدت 8 جلسه برگزار شد، گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. یافته های به دست آمده از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که هر دو روش مداخله بر بهبود تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آن مؤثر بوده و میزان اثربخشی در طی زمان دارای ماندگاری اثر است (01/0P<). همچنین نتایج آزمون t نشان داد بین میزان اثربخشی دو روش بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دارای رفتارهای خودآسیب رسان تفاوت معناداری وجود ندارد، اما اثربخشی ذهن آگاهی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی بیشتر است (0001/0=P).
اثربخشی برنامه مداخله ای مبتنی بر آموزش ارتباط کارکردی بر رفتارهای کلیشه ای، رفتارهای کشاکش برانگیز، و رفتارهای آسیب به خود کودکان با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اوتیسم اختلالی عصب روان شناختی است که به صورت ثانو یه منجر به مشکلات در عملکردهای شخصی، اجتماعی، و تحصیلی می شود. از این جهت پژوهش حاضر با هدف اثربخشی برنامه مداخله ای مبتنی بر آموزش ارتباط کارکردی در رفتارهای کلیشه ای، رفتارهای کشاکش برانگیز، و آسیب به خود کودکان با اختلال طیف اوتیسم انجام شد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی کودکان با اختلال طیف اوتیسم سطح یک 4 تا 8 ساله شهر تهران در سال 1398 بودند که از جامعه آماری مورد نظر، تعداد 30 کودک به صورت نمونه گیری هدفمند از کلینیک پدیده تهران، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. سپس گروه آزمایش برنامه درمانی را در قالب 15 جلسه دریافت کرد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس رتبه بندی اوتیسم گیلیام (جیمز و گیلیام، 2003)، پرسشنامه غربالگری اوتیسم (اهلر و گیلبرگ، 1993)، مقیاس رفتار کشاکش برانگیز کودک (بیورکر تایلور و همکاران، 2010)، و پرسشنامه مشکلات رفتاری (روژان و همکاران، 2001) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS26 انجام شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیری نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آموزش و گواه به ترتیب در متغیر رفتارهای کشاکش برانگیز و مؤلفه ها ی مشکلات رفتاری وجود دارد (0/001P<). اندازه اثر برای متغیر رفتارهای کشاکش برانگیز (0/922) و مؤلفه ها ی رفتارهای کلیشه ای (0/850) و رفتارهای آسیب به خود (0/832) بود. نتایج آزمون تی همبسته نیز نشان داد تأثیر برنامه مداخله ای در مرحله پیگیری نیز در بهبود رفتارهای کشاکش برانگیز و مؤلفه ها ی مشکلات رفتاری، اثربخش و پایدار بوده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که از برنامه درمانی مبتنی بر آموزش ارتباط کارکردی می توان به عنوان مداخه ای مناسب در کاهش نشانگان بالینی کودکان با اختلال طیف اوتیسم استفاده کرد.
نقش بهره برداری از هیجان، ارزیابی هیجان و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان در علائم فزون کنشی/ نارسایی توجه بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات اخیر تکانش گری هیجانی و نارسایی در نظم جویی هیجان را به عنوان مؤلفه های اساسی در اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی مطرح می کنند. هدف مطالعه ی حاضر، مشخص کردن نقش بهره برداری از هیجان، ارزیابی هیجان و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان در پیش بینی علائم ADHD بزرگسالان بود. به این منظور، 293 نفر (141 پسر و 152 دختر) از دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند و توسط پرسش نامه ی نظم جویی شناختی هیجان ( CERQ )، چهارمین ویرایش مقیاس درجه بندی اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی بزرگسالان بارکلی ( BAARS-IV ) و پرسش نامه ی هوش هیجانی ( FEIS-41 ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که پس از زدودن اثر متغیرهای بهره برداری از هیجان و ارزیابی هیجان، پنج راهبرد شناختی نظم جویی هیجان ملامت خود، فاجعه سازی، ملامت دیگری، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ارزیابی مجدد مثبت به طور معناداری در پیش بینی علائم ADHD بزرگسال نقش داشتند. نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان می بایست در مفهوم سازی و تشخیص ADHD بزرگسال لحاظ شوند.
اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری بر علایم بالینی سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سندرم روده تحریک پذیر اختلال عملکردی دستگاه گوارش است که با درد شکمی، یبوست، اسهال یا ترکیبی از علایم همراه است. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری بر شدت علایم بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. روش پژوهش مطالعه حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به متخصصین گوارش شهر ارومیه، در بازه ی زمانی اردیبهشت تا خرداد ماه 1398 بود. از بین آن ها 30 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه شدت و فراوانی علایم روده ( صولتی دهکردی و همکاران، 1390) در پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفتگی تحت هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری قرار گرفتند، ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات علایم سندرم روده تحریک پذیر در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون کاهش معناداری یافت ( 58/477 F = , 001/0 ≤ P ). بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری نمود که هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری می تواند در بهبود بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر موثر باشد.
مروری بر ابعاد و مؤلفه های معلم اثربخش و کارآمد در آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
بدون شک معلم در تمام نظام های آموزشی دارای نقش کلیدی و اثرگذار است و انتظار جامعه از مدرسه و معلم این است که دانش آموزان را برای زندگی واقعی در جامعه فردا آماده کند. این موضوع باعث شده در سال های اخیر بهبود کیفیت آموزشی و داشتن معلمان واجد شرایط در سراسر جهان ازجمله نظام آموزشی ایران مورد تأکید قرار گیرد؛ پژوهش های متعددی در زمینه ویژگی های معلم اثربخش در کشور انجام گرفته و از دسته بندی های مختلفی برای این پدیده استفاده شده است؛ هدف از انجام این پژوهش مروری بر ابعاد و مؤلفه های معلم اثربخش و کارآمد در آموزش وپرورش ایران و ارائه یک چارچوب جامع در این زمینه می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی–تحلیلی است. در این پژوهش ابعاد و مؤلفه های معلم اثربخش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای مانند (مقالات، کتب، مجلات، نشریه ها، پایان نامه ها و نمایه های نوشته شده در این زمینه) استخراج شد. پژوهش حاضر ازلحاظ ماهیت و هدف، کاربردی است و ضمن بیان مفهوم معلم اثربخش، به مهم ترین خصوصیات آن اشاره می کند. در پایان، کلیه عوامل شناسایی شده تحت چارچوبی جامع سازمان دهی شده است. به طورکلی اثربخشی معلمان به عنوان یکی از رویکردهای توانمندسازی آنان محسوب می گردد که می توان از بعد دانشی، بعد مهارتی، بعد نگرشی و بعد شخصیتی به عنوان شاخه های اصلی معلم اثربخش در ایران نام برد که هریک دارای زیرشاخه های فرعی متعددی هستند.
مقایسه اثربخشی رویکرد آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکرد شناخت درمانی هیجان مدار بر میزان دیدگاه فهمی خود، دیدگاه فهمی همسر در زوجین متعارض(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که بخش قابل توجهی از زوجینی که برای درمان آشفتگی های زناشویی خود به دنبال درمان می گردند، مشکلاتی در تنظیم هیجانات شان در بافت دیدگاه فهمی خود یا دیدگاه فهمی همسرشان را تجربه می کنند؛ بنابراین، هدف اصلی این پژوهش مطالعه مقایسه اثربخشی رویکرد آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکرد شناخت درمانی هیجان مدار بر میزان دیدگاه فهمی خود، دیدگاه فهمی همسر در زوجین متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره دولتی بهزیستی شهر همدان بود. مواد و روش ها: در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی و از نوع آزمایش بالینی، استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی زوجین دارای تعارض زناشویی در تابستان 1397، مراجعه کننده به مرکز مشاوره دولتی بهزیستی شهرستان شهر همدان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس، 2 زوج در هر گروه انتخاب شدند که در دو گروه آزمایش ویک گروه گواه جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس دیدگاه فهمی خود گراتز و رومر( 2004)، پرسشنامه دیدگاه فهمی همسر کریستنسن و سالاوی،( 1984) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش معناداری بالینی استفاده شده است. یافته ها: تحلیل یافته ها نشان دهنده اثربخشی بیشترِ رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش دیدگاه فهمی خود، ترمیم دیدگاه فهمی در مقاسیه با شناخت درمانی هیجان مدار است. همچنین بین اثربخشی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی هیجان مدار بر دیدگاه فهمی همسر در زوجین متعارض شهر همدان تفاوت معناداری مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش اثربخشی رویکرد آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر میزان دیدگاه فهمی خود، دیدگاه فهمی همسر در زوجین متعارض نسبت به رویکرد شناخت درمانی هیجان مدار بیشتر است. واژه های کلیدی: آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد، شناخت درمانی هیجان مدار، دیدگاه فهمی خود ، دیدگاه فهمی همسر.
مطالعه تطبیقی مدل های قانونی سازی کانابیس (مسئله ها و تناقض ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۸۶-۴۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی چارچوب ها و مقررات حاکم بر قانونی سازی در کشورهای کانادا، اروگوئه و دو ایالت واشنگتن و کلرادو بود تا در پرتو این مطالعه تطبیقی درک عمیق تری از الگوهای قانونی سازی و مسئله های همبسته با آن به دست آید. روش: برای انجام تحقیق از روش توصیفی تحلیلی و در واقع تحلیل تطبیقی استفاده شد. نوع پژوهش کیفی و ابزار گردآوری اطلاعات نیز مطالعه مقاله ها، گزارش ها و قوانین مرتبط با قانونی سازی بود. یافته ها: نتایج مطالعه بیانگر آن بود که دولت های مذکور تلاش کرده اند تا سازوکارهای مختلفی را در زمینه الگوهای عرضه کانابیس، قیمت گذاری، تعیین محدودیت سنی برای مصرف و غیره تدوین کنند. در این میان، اینکه دولت ها در چارچوب بهداشت عمومی به سلامت مصرف کنندگان اهمیت بیشتری داده اند یا کاهش میزان مصرف و یا اینکه به طورکلی درآمد زایی توجیه کننده اصلی اجرای قانونی سازی به شمار می رود یا خیر، مسائلی است که در این پژوهش به بحث گذاشته شد. نتیجه گیری: الگوی تجاری و الگوی دولتی به عنوان دو الگوی اصلی قانونی سازی کانابیس هر کدام مسئله های خاص خود را به همراه داشته و از این رو به نظر می رسد باید بر اساس انتظارات مشخص و همینطور با لحاظ مقررات گذاری های خاص این مدلها، اقدام کرد.
مقایسه اثربخشی نقاشی درمانی، گل بازی، و روش تلفیقی بر تاب آوری کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عدم بازداری رفتاری در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی نحوه پاسخ دهی آنان را با مشکل مواجه می کند. این کودکان توانایی منتظر ماندن را ندارند، بدین سبب تاب آوری در آنان از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی نقاشی درمانی، گل بازی و روش تلفیقی (روش تلفیق هر دو روش نقاشی درمانی و گل بازی با هم) بر تاب آوری کودکان نارسایی توجه/ فزون کنشی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر آزمایشی از نوع تک آزمودنی با طرحABA بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 8 تا 11 سال با اختلال نارسایی توجه – فزون کنشی بود که در سال تحصیلی 1400- 1399 در مراکز درمانی شهر تهران خدمات دریافت می کردند. از بین آنها تعداد 6 کودک (سه پسر و سه دختر) بر اساس ملاک های ورود و خروج و به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه 2 نفری جای دهی شدند. مداخلات نقاشی درمانی، گل بازی، و روش تلفیقی (تلفیق دو روش نقاشی درمانی و گل بازی) برای هر کودک و مادر طبق برنامه بازی درمانی کودک محور با روی آورد لندرث و براتون (2006)، به صورت 2 جلسه (یک ساعته) در هفته و به مدت 2 ماه طی 8 هفته (16 جلسه) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس توانمندی های اجتماعی- هیجانی و تاب آوری (مرل، 2008) بود. تحلیل دیداری داده ها در دو سطح درون موقعیتی و بین موقعیتی بر اساس سه شاخص سطح یا طراز، روند و تغییرپذیری انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مداخلات درمانی در دو گروه نقاشی درمانی و روش تلفیقی (روش تلفیق هر دو روش نقاشی درمانی و گل بازی با هم) اثربخش بوده است. کارآمدترین روش در ارتقاء تاب آوری، روش تلفیقی (روش تلفیق هر دو روش نقاشی درمانی و گل بازی با هم) بود (0/05P<). درصد بهبودی کلی گل بازی کمتر از مداخلات درمانی دیگر بوده و اثربخشی معناداری بر تاب آوری کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی نداشت (0/05P>). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخلات نقاشی درمانی و روش تلفیقی (روش تلفیق هر دو روش نقاشی درمانی و گل بازی با هم) می تواند سبب افزایش تاب آوری کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شود. تبیین های لازم برای نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
The Effectiveness of Bowen's style Family Therapy on Increasing the Happiness and Empathy marital of Couples Referring to Isfahan Counseling Center
حوزه های تخصصی:
The purpose of this study was to investigate The Effectiveness of Bowen,s style Family Therapy on Increasing the Happiness and Empathy of Couples Referring to Isfahan Counseling Centers. The research method was semi-experimental pre-test and post-test with a control group. The statistical population consisted of all couples in Isfahan who were referred to the psychological clinics of Isfahan in 2018. Using a suitable sampling method, couples who were referred to psychiatric clinics were selected 30 couples and randomly assigned to two Control groups (n = 15) and an experimental group (n = 15). Data gathering tools were Azrein, Nester & Jones's Couples Happiness Questionnaire(1973), Jolliffe & Farrington's Marital Empathy Questionnaire (2006), and Bowen,s Family Therapy Sessions during the 8 sessions of 60 minutes on the experimental group. Data were analyzed using SPSS-19 software using single-variable covariance analysis. The results showed that Bowen,s style of Family Therapy increased the couples' happiness and empathy among couples referring to Isfahan counseling centers. As a result, Bowen family therapy can be used in couples counseling to promote empathy and happiness.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دلزدگی زناشویی، ناگویی خلقی و کیفیت زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی، دلزدگی زناشویی و کیفیت زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه و جامعه آماری زنان خیانت دیده و مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد بود که از این بین 20 زن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 زن) و گواه (10 زن) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های ناگویی خلقی تورنتو بگبی و همکاران (1994)، دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و کیفیت زندگی وار و همکاران (1993) بود. گروه آزمایش تحت مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ایفرت و همکاران (2009) به مدت دوازده جلسه قرار گرفت؛ داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی (74/7=F، 012/0=P)، دلزدگی زناشویی (32/9=F، 007/0=P) و کیفیت زندگی (93/10=F، 004/0=P) زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی مؤثر است؛ و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان از این درمان به جهت افزایش انعطاف پذیری روانی و تأکیدی که بر جنبه های انگیزشی و شناختی دارد برای کمک به زنان مواجه شده با خیانتی که به دنبال بهبودی هستند، استفاده نمود.
فرایند انتقال مولفه های اخلاقی از والدین به فرزندان نوجوان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۷ (پیاپی ۶۴)
140-127
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نحوه انتقال مؤلفه های اخلاقی از والدین به فرزندان نوجوان در فرایند تربیت اخلاق محور بود. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. بدین منظور 15 نفر از والدین دارای فرزندان نوجوان 13-17 ساله به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. تجارب والدین در انتقال مؤلفه های اخلاقی به فرزندان از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفت. داده ها جمع آوری، ثبت و سپس کدگذاری شد و در قالب مقوله های اصلی طبقه بندی گردید. تحلیل تجارب شرکت کنندگان منجر به شناسایی 103 گزاره اولیه، 33 مضمون فرعی و 8 مضمون اصلی شد. مضامین اصلی عبارت بودند از راهبردهای پرورش شناخت و استدلال اخلاقی ، راهبردهای پرورش گرایش و بازدارندگی عاطفی اخلاقی ، راهبردهای پرورش اراده اخلاقی ، بسترسازی محیطی اخلاقی ، مؤلفه های انضباطی در تربیت اخلاق محور ، مؤلفه های ارتباطی در تربیت اخلاق محور ، روش های فعال ایجاد عملکرد اخلاقی ، روش های القایی ایجاد عملکرد اخلاقی. راهبردهای پرورش شناخت و استدلال اخلاقی، راهبردهای پرورش گرایش و بازدارندگی عاطفی اخلاقی و راهبردهای پرورش اراده اخلاقی اولین عامل زمینه ساز و بسترسازی محیطی اخلاقی به عنوان دومین عامل زمینه ساز در تربیت اخلاق محور مشخص شدند. والدین از روش های القایی و فعال برای انتقال مؤلفه های اخلاقی در تربیت اخلاق محور استفاده می کنند که این راهبردها و روش ها زمانی مؤثرتر واقع می شوند که والدین سبک فرزندپروری مسئولانه را در پیش گیرند.
رابطه ذهن آگاهی و نگرش مذهبی با بخشش: نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
133-149
حوزه های تخصصی:
بخشش، فرآیند گذشتن از خطای دیگران است که با انگیزه آرامش درونی، یا بهبود روابط با فرد خاطی، یا با هدف انجام رفتاری ارزشی صورت می گیرد. بخشش دارای پیامدهایی مانند رهایی از احساس منفی نسبت به فرد خطاکار، غلبه بر رنجش، پرهیز از عصبانیت، دوری، جدایی و انتقام نسبت به فرد خطاکار است. هدف این پژوهش، تعیین رابطه ذهن آگاهی و نگرش مذهبی، به واسطه گری انعطاف پذیری شناختی با بخشش بود. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 203 دانشجوی مشغول به تحصیل دانشگاه علم و صنعت ایران، در سال تحصیلی 97-96، به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و علاوه بر متغیرهای دموگرافیک، به مقیاس بخشش هارتلند (HFS) و پرسش نامه های ذهن آگاهی فرایبورگ و همکاران- فرم کوتاه (FMI-SF)، نگرش مذهبی گلریز و براهنی و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (CFI) پاسخ دادند. تحلیل داده ها، با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که نگرش مذهبی و ذهن آگاهی، قادرند به واسطه انعطاف پذیری شناختی، تغییرات بخشش را پیش بینی کنند. همچنین، بین نگرش مذهبی و ذهن آگاهی با بخشش، رابطه مثبت وجود دارد. بنابراین، انعطاف پذیری شناختی بین نگرش مذهبی و ذهن آگاهی با بخشش نقش میانجی را ایفا می کند.