فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۸۱ تا ۶٬۲۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی آنلاین بر اضطراب و پریشانی روان شناختی بهبودیافتگان کووید-19 انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بهبودیافتگان بیماری کووید-19 شهر اصفهان در سه ماهه تابستان سال 1399 بود. در این پژوهش تعداد 26 بیمار بهبود یافته با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 13 بیمار). گروه آزمایش واقعیت درمانی (گلاسر، 2013) را طی یک ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای به صورت آنلاین دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب (بک و همکاران، 1988) و پرسشنامه پریشانی روان شناختی (کسلر و همکاران، 2002) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی آنلاین بر اضطراب و پریشانی روان شناختی بهبودیافتگان کووید-19 تأثیر معنادار داشته (p<0/001) و توانسته منجر به کاهش اضطراب و پریشانی روان شناختی این بیماران شود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که واقعیت درمانی با بهره گیری از فنونی همانند تمرکز بر زمان حال، اجتناب از انتقاد افراطی و آموزش مسئولیت پذیری می تواند به عنوان یک درمان کارآمد در جهت کاهش اضطراب و پریشانی روان شناختی بهبودیافتگان کووید-19 مورد استفاده گیرد.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی زوج درمانی، مبتنی بر آموزه های اسلامی بر بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان شهر رشت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی، مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان شهر رشت انجام شد. طرح تحقیق از نوع نیمه آزمایشی، با گروه کنترل و پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری، زنان (مادران دانش آموزان مقطع ابتدایی) شهر رشت، در 1397 بودند که به شیوه تصادفی انتخاب شدند. مادرانی که پایین ترین نمره را در پرسش نامه انریچ کسب کرده بودند، شناسایی و انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پس از اخذ پیش آزمون از همه آزمودنی ها، برنامه آموزشی زوج درمانی، مبتنی بر آموزه های اسلامی به مدت 10 هفته دو ساعته، به گروه آزمایش آموزش داده شد. در پایان، پس آزمون اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری نشان داد که نمره کل کیفیت زندگی زناشویی و رضایت زناشویی، توافق و انسجام به عنوان زیرمقیاس های کیفیت زندگی زناشویی آزمودنی های دو گروه، بعد از اجرای مداخله تفاوت معنا داری داشت و کیفیت زندگی زناشویی، گروه آزمایش افزایش یافته است. بنابراین، می توان از این روش به عنوان الگویی بومی فرهنگی برای افزایش کیفیت زندگی زناشویی استفاده کرد.
بررسی اثربخشی حکایت درمانی بر تعالی شغل-خانواده و بهزیستی ذهنی زنان کارمند دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
71 - 87
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی حکایت درمانی بر تعالی شغل-خانواده و بهزیستی ذهنی زنان کارمند دانشگاه اصفهان بود.
روش : طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی زنان کارمند دانشگاه اصفهان در سال 1400بودند که از این جامعه تعداد 30 نفر از زنان کارمند بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل با 15 عضو قرار گرفتند. آزمودنی ها به پرسشنامه ی تعالی شغل- خانواده (گرینهاوس و پاول،2006) و مقیاس بهزیستی ذهنی بزرگسالان (کی یز و ماگیار-مو، 2003) پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش به مدت 11 جلسه (هر جلسه90 دقیقه) حکایت درمانی (وایت و اپسون، 1985) را دریافت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار آماری SPSS23 و با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام پذیرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که حکایت درمانی بر افزایش تعالی خانواده –شغل و تعالی شغل- خانواده زنان کارمند مؤثر است (05/0>P). همچنین یافته های این پژوهش نشان داد که حکایت درمانی بر افزایش سطح بهزیستی ذهنی مؤثر بوده است (05/0>P).
نتیجه گیری : بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که می توان از حکایت درمانی به عنوان یکی از مداخلات حوزه ایجاد سریزی مثبت بین دو نقش شغل و خانواده و ارتقاء بهزیستی ذهنی زنان کارمند استفاده کرد.
بررسی نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه بین سبک رهبری تحولی و میزان پاسخگویی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
79 - 96
حوزه های تخصصی:
یکی از معیارهای قضاوت در خصوص میزان پویایی و اثربخشی یک سازمان، سنجش میزان حساسیت رهبران آن سازمان نسبت به رضایت ذینفعان و پاسخگویی مستمر یا انتظار ضمنی و غیرضمنی از آن ها برای توجیه عقاید، احساسات و رفتارهایشان در مقابل خدمات گیرندگان است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط سبک رهبری تحولی با میزان پاسخگویی مدیران مدارس شهرستان ماهشهر از طریق متغیر میانجی هوش هیجانی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران مدارس شهرستان ماهشهر با تعداد 320 نفر تشکیل دادند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان نمونه ای با حجم 175 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رهبری تحول آفرین باس و آولیو (1985)، میزان پاسخگویی هوچوارتر و همکاران (2007) و هوش هیجانی پترایدز و فارنهام (2001) استفاده شد و روایی این ابزارها توسط متخصصین تأیید شد. ضریب پایایی پرسشنامه رهبری تحول گرا به روش های آلفای کرونباخ ۹۰/۰، پایایی پرسشنامه پاسخگویی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 74/0 و پایایی پرسشنامه هوش هیجانی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 93/0 برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش های آماری ضریب همبستگی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که رابطه سبک رهبری تحولی از طریق متغیر میانجی هوش هیجانی با میزان پاسخگویی مدیران مدارس معنی داری است و فرضیه پژوهش تایید شد. پس می توان گفت بهره گیری از سبک های مدیریتی تحول گرایانه و شناخت و مدیریت هیجانات کارکنان توسط مدیران می تواند باعث بهبود کیفیت پاسخگویی کارکنان سازمان های آموزشی شود.
سنجش وضعیت توزیع و ارتباطمنزلت های هویت فردی و اجتماعی در میان دانشجویان دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
123 - 144
حوزه های تخصصی:
مقدمه : پژوهش با هدف سنجش وضعیت توزیع و ارتباط منزلت های هویت فردی و اجتماعی در میان دانشجویان دانشگاه های تهران انجام شد.
روش : روش این تحقیق زمینه یابی بود و نمونه تحقیق شامل 524 دانشجو از مقاطع کارشناسی تا دکترای تخصصی و همچنین دکترای حرفه ای در رشته های مختلف پزشکی، فنی مهندسی و علوم انسانی بود که به شکل تصادفی خوشه ای انتخاب و در دانشگاه های شهر تهران در سال 96 – 97 مشغول به تحصیل بودند. از دو پرسشنامه هویت فردی آدامزو پرسشنامه هویت اجتماعی (محقق ساخته) به عنوان ابزار تحقیق استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون کای اسکوئر و تحلیل رگرسیون مرحله ای (گام به گام) مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : نتایج نشان داد، هویت معوق، هویت اول دانشجویان (دختر و پسر) دانشگاه های تهران است. قوی ترین پیش بینی کننده هویت اجتماعی دانشجویان، هویت معوق است. این متغیر به تنهایی 7/14 درصد از واریانس نمرات هویت اجتماعی دانشجویان را پیش بینی کرد. دو متغیر هویت معوق و آشفته روی هم 4/25 درصد از واریانس هویت اجتماعی را پیش بینی کردند. متغیرهای هویت معوق هویت آشفته و هویت موفق نیز در مجموع 6/26 درصد از واریانس هویت اجتماعی را پیش بینی کردند.
نتیجه گیری : بر اساس یافته های تحقیق می توان، نتیجه گرفت که منزلت های هویت فردی دانشجویان اثر قابل توجهی بر هویت اجتماعی و ابعاد آن دارد و به همین دلیل توجه به شکل گیری سالم تر هویت فردی آنان یک ضرورت می تواند، باشد.
اثربخشی آموزش مهربانی به خود بر بدتنظیمی هیجانی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
41 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهربانی به خود بر بدتنظیمی هیجانی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر خودآسیب رسان بود. این پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر خودآسیب رسان در پایه یازدهم رشت در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه پژوهش 35 دانش آموز دختر خودآسیب رسان بود که به صورت تصادفی در دو گروه (18 نفر گروه آموزش مهربانی به خود و 17 نفر گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه خودآسیب رسان ، مصاحبه بالینی ساختار یافته بر اساس DSM-V، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی استفاده شد. گروه آزمایش، آموزش مهربانی به خود را در هشت جلسه و گروه کنترل، آموزش نما را دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش مهربانی به خود در کاهش بدتنظیمی هیجانی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان خودآسیب رسان تأثیر دارد. این یافته ها بیان می کند که آموزش مهربانی به خود می تواند به عنوان تعدیل کننده خودآسیب رسانی و بهبود مشکلات هیجانی دانش آموزان خودآسیب رسان در قالب یک بسته آموزشی مکمل مورد استفاده قرار گیرد.
کارکردهای اجرایی در بیماران اختلال مصرف کانابیس، افراد بهبودیافته و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
163 - 183
حوزه های تخصصی:
کانابیس محبوب ترین ماده ی غیرقانونی در جهان است. مصرف مکرر کانابیس با سلامت شناختی و روانی نامطلوب همراه است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی کارکردهای اجرایی در بیماران اختلال مصرف کانابیس، افراد بهبودیافته و بهنجار انجام شد. بدین منظور طی یک پژوهش علی- مقایسه ای 50 بیمار مصرف کننده کانابیس که در شش ماهه ی اول سال 1398 به مراکز روان پزشکی شیراز مراجعه کرده بودند، اختلالات روان پزشکی، نورولوژیکی، ناتوانایی شناختی و وابستگی به مواد غیرافیونی نداشتند و روان پزشک برایشان اختلال قطعی مصرف کانابیس تشخیص داده بود، 50 بیمار بهبودیافته که حداقل شش ماه دوره ی بدون مصرف داشتند و 50 فرد بهنجار که سابقه ی مصرف مواد نداشتند، به صورت در دسترس انتخاب و با آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و مقیاس حافظه وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) نشان داد که عملکرد گروه مصرف کننده ی کانابیس نسبت به گروه بهبودیافته و افراد بهنجار و همچنین عملکرد گروه بهبودیافته نسبت به گروه بهنجار در آزمون ویسکانسین و مقیاس حافظه وکسلر تفاوت معنی دار داشت. ولی خطای درجاماندگی درگروه بهبودیافته و بهنجار تفاوت معنی دار نداشت. بنابراین، می توان بیان کرد که مصرف کانابیس موجب اختلال در کارکردهای اجرایی و حافظه افراد مصرف کننده می شود و حتی بعد از ترک ماده ی مصرفی، می تواند ادامه داشته باشد.
الگوی ساختاری پیش بینی طلاق عاطفی زوجین بر اساس باورهای فراشناختی و راهبردهای نظم جویی هیجانی با میانجی گری فرسودگی زناشویی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی زوجین براساس سبک های دلبستگی، باورهای فراشناختی و راهبردهای نظم جویی هیجانی با میانجی گری فرسودگی زناشویی در زنان متاهل بود. روش: این پژوهش توصیفی -همبستگی از نوع اکتشافی - متوالی و هدایت شده بود و جامعه آماری 1854 زنزنان متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت شهر تهران در سال 1398 بود که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 375 زن براساس نرم افزارsample power انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن (2008)، باورهای فراشناختی ولز و همکاران(2004)،، راهبردهای نظم-جویی هیجانی گارنفسکی و همکاران (2001) و فرسودگی زناشویی پاینز (1966) بود که بر روی نمونه مورد نظر اجرا شد. به منظور تحلیل داده ها، علاوه بر شاخص های آمار توصیفی، از روش آماری معادلات ساختاری smartpls استفاده شد. یافته ها: یافته های نتایج ضرایب استاندارد تحلیل مسیر مستقیم نشان داده است که بین باورهای فراشناختی (650/0=β) و راهبردهای نظم جویی هیجانی (694/0-=β) با طلاق عاطفی رابطه معناداری وجود دارد و همچنین نتایج ضرایب استاندارد مسیر غیر مستقیم نشان داده است که بین باورهای فراشناختی (618/0=β) و راهبردهای نظم جویی هیجانی (694/0=β) با میانجی گری فرسودگی زناشویی با طلاق عاطفی زنان متأهل رابطه و شدت اثر مطلوبی وجود دارد. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش به مشاوران حوزه خانواده پیشنهاد می شود بمنظور ایجاد انسجام و خلق رابطه آگاهانه به تقابل عناصر درون روانی در جهت بهبود روابط زوج ها در طول ملاحظات درمانی بپردازند.
مقایسه اثر بخشی آموزش رضایت مندی جنسی و رویکرد مسترز و جانسون بر سازگاری و تعارض زناشویی زوج های دارای نارضایتی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
103 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی آموزش رضایت مندی جنسی ایرانی و رویکرد مسترز و جانسون بر سازگاری و تعارض زناشویی اجرا شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی سه گروهی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. از میان 60 زوج مراجعه کننده به دو مرکز روان شناسی و مشاوره شهر تهران در زمستان 1397، 45 زوج به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. پرسشنامه تعارض زناشویی (ثنایی و همکاران، 1386) و مقیاس سازگاری زوجی (اسپانیر، 1976) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. دو گروه آموزش رضایت مندی جنسی ایرانی و آموزش رویکرد مسترز و جانسون طی 6 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل واریانس مختلط با اندازه های تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که در سازگاری زناشویی، فقط گروه آموزش رضایت مندی جنسی ایرانی با گروه گواه (01/0>p) و در تعارض زناشویی، گروه آموزش رضایت مندی جنسی ایرانی با گروه مسترز و جانسون و با گروه گواه دارای تفاوت معنادار هستند (05/0>p). همچنین فقط در تعارض زناشویی گروه آموزش مسترز و جانسون با گروه گواه دارای تفاوت معنادار بود (05/0>p). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش رضایت مندی جنسی ایرانی برای کاهش تعارض و افزایش سازگاری و آموزش رویکرد مسترز و جانسون در کاهش تعارض زناشویی، آموزش های موثری هستند.
اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) بر بهبود تنظیم هیجان و نگرش های ناکارآمد افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۷ (پیاپی ۶۴)
126-115
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای ( tDCS ) بر بهبود تنظیم هیجان و نگرش های ناکارآمد افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه در انتظار درمان بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بودند که در پاییز سال 1397 به درمانگاه اعصاب و روان بیمارستان فاطمی شهر اردبیل مراجعه کردند. از بین آن ها 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و در انتظار درمان (16 نفر) جایگزین شدند. اعضای هر دو گروه به صورت انفرادی به مقیاس های پردازش هیجان ( EPS ) باکر، توماس، توماس و اونز (2007) و نگرش ناکارآمد ( DAS ) وایزمن و بک (1978) به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. سپس مداخله با استفاده از دستگاه تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر روی اعضای گروه آزمایش به مدت 10 جلسه متوالی طی 20 دقیقه به صورت قرارگرفتن آند در ناحیه F3 و کاتد در ناحیه F4 اجرا شد. درحالیکه آزمودنی های گروه در انتظار درمان چنین مداخله ای را دریافت نکردند. سپس اعضای هر دو گروه به پرسشنامه های فوق به عنوان پس آزمون پاسخ دادند. داده های به دست آمده با تحلیل کوواریانس چند متغیری ( MANCOVA ) با استفاده از نرم افزار SPSS -24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه در مؤلفه های مزاحمت، سرکوبی، عدم کنترل تکانه، ناموزونی و تجزیه از مقیاس پردازش اطلاعات و مؤلفه های کامل طلبی، نیاز به تأیید دیگران، نیاز به راضی کردن دیگران و آسیب پذیری ارزشیابی عملکرد از مقیاس نگرش های ناکارآمد تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 P< ). این نتایج حاکی از اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بهبود تنظیم هیجان و نگرش های ناکارآمد در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی می باشد. با توجه به مقاومت بالای افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نسبت به درمان های روانشناختی، نتایج این مطالعه می تواند نویدبخش مداخلات جدید نوروسایکولوژیک برای این اختلال باشد.
پدیدارشناسی تجارب رفتاری و احساسی گرایش به مصرف الکل در زنان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مصرف مشروبات الکلی یکی از پدیده های نوظهور اجتماعی است. دراین بین آسیب پذیرترین گروه، زنان جوان هستند که به دلیل بحران های روانی ناشی از مشکلات اجتماعی، بیش از سایرین به مصرف الکل گرایش دارند. هدف از تحقیق حاضر پدیدارشناسی تجارب رفتاری و احساسی گرایش به مصرف الکل در زنان شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: روش تحقیق کیفی پدیدارشناسی با رویکرد کلایزی استفاده شده است، جامعه آماری این پژوهش، زنان مصرف کننده مشروبات الکلی در شهر اصفهان هستند که ۳۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند، از نوع گلوله برفی با معیار اشباع نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با مصاحبه های نیمه ساختاریافته به مدت ۴۰-۳۰ دقیقه انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد زنان به پیشنهاد همسر و دوستان و اعضای خانواده شروع به مصرف الکل نموده و به دودسته احساسات منفی (احساس غم، یکنواخت بودن زندگی وعدم هیجان) احساسات مثبت (حس خنده و خوشحالی، جذابیت و در دسترس بودن مشروب) اشاره کرده اند که سبب گرایش آن ها به مصرف الکل شده است. نتیجه گیری: به نظر می رسد که تجارب زنان پس از مصرف مشروب الکل شامل دو مقوله، احساسی (احساس باخت و عقب افتادن از مسیر زندگی، احساس پشیمانی و پوچی) و رفتاری (عربده کشی، عدم تعادل، هرزه گویی، از دست دادن هوشیاری، خشونت) می باشد.
بررسی شیوع سایبرکوندریا در دوره ی کووید- ۱۹: یک مطالعه ی مقطعی در نمونه ی دانشجویان علوم پزشکی کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه اینترنت و فضای مجازی نقش مهمی در کسب اطلاعات پزشکی دارند. افراد زیادی در اینترنت به دنبال جستجوی اطلاعات مختلف در خصوص بیماری ها و عوارض جانبی آن هستند. هدف: هدف مطالعه ی حاضر تعیین شیوع سایبرکوندریا در بین دانشجویان علوم پزشکی کرمانشاه بود. روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی- مقطعی انجام شد. جمعیت مورد مطالعه در پژوهش حاضر کلیه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال ۱۳۹۹ بودند. نمونه ی پژوهش حاضر شامل ۳۷۲ نفر (۲۰۶ مرد و ۱۶۶ زن) از این دانشجویان بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده فرم کوتاه شدت سایبرکوندریا بود. در پژوهش حاضر به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی ۲۵ استفاده گردید. از شاخص های توصیفی فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، آزمون دقیق فیشر و کای اسکوئر و شاخص های استنباطی آزمون تی مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون شفه استفاده گردید. یافته ها: نتایج آزمون تی مستقل نشان داد در نمره ی کل سایبرکوندریا (۰/۰۱۹=P) بین مردان و زنان تفاوت معناداری وجود دارد و زنان میزان بالاتری از سایبرکوندریا را گزارش کردند. از نظر شیوع، بیشتر دانشجویان در دامنه ی متوسط سایبرکوندریا قرار داشتند (۷۴/۴۶ درصد) و شیوع وضعیت شدید سایبرکوندریا شرکت کنندگان در پژوهش حاضر ۱۳/۹۷% برآورد شد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه دانشجویان علوم پزشکی در بیمارستان ها با مراجعین مختلف و نشانگان متفاوت روبرو هستند، برای کسب اطلاعات در حوزه پزشکی از اینترنت استفاده فراوانی دارند. براساس نتایج حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت سایبرکوندریا در بین دانشجویان علوم پزشکی دارای شیوع نسبتاً بالایی است.
تحلیل ساختاری روابط نشاط ذهنی و درگیری تحصیلی با میانجیگری نگرش نسبت به مدرسه و ادراک حمایت اجتماعی معلم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش تحلیل ساختاری روابط نشاط ذهنی و درگیری تحصیلی با میانجیگری نگرش نسبت به مدرسه و ادراک حمایت اجتماعی معلم بوده است. روش: پژوهش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی و مدل معادلات ساختاری بود.جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان سال سوم دوره دوم متوسطه شهر کرمانشاه تشکیل دادند که در سال تحصیلی 98-97 مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 650 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند. پرسشنامه های درگیری تحصیلی ریو(2013)،نشاط ذهنی رایان و فردریک(1997)، نگرش به مدرسه مک کوچ و سیگل(2002)و ادراک حمایت اجتماعی الیوت و همکاران(2001) به عنوان ابزارهای سنجش مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها با دو نرم افزار اس پی اس اس نوزده و اموس انجام شد. یافته ها: بیانگر تاثیر غیرمستقیم و معنادار نشاط ذهنی بردرگیری تحصیلی از طریق نگرش به مدرسه و ادراک حمایت اجتماعی معلم بود.به عبارت دیگر، یافته ها نشان داد که نشاط ذهنی برنگرش به مدرسه و ادراک حمایت اجتماعی معلم و این دو متغیر بر درگیری تحصیلی اثر مستقیم و معنی داری دارند. همچنین ادراک حمایت اجتماعی معلم بر نگرش به مدرسه و درگیری تحصیلی؛و نگرش به مدرسه بر درگیری تحصیلی نیز تاثیر مستقیم و معنی داری می گذارد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که نشاط ذهنی می تواند پیش بین مناسبی برای درگیری تحصیلی دانش آموزان از طریق ادراک حمایت اجتماعی معلم و نگرش به مدرسه آنها باشد. بنابراین، با افزایش این سه متغیر می توان درگیری تحصیلی دانش آموزان را نیز افزایش داد.
بررسی اثربخشی درمان حساسیت زدایی و بازپردازش با حرکات چشم بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی دوران کودکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
13 - 26
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان حساسیت زدایی و بازپردازش با حرکات چشم بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی انجام گرفت. روش: در این پژوهش از طرح آزمایش تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی دوران کودکی اهواز بود. نمونه پژوهش دربرگیرنده 3 زن از زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود که طی فراخوانی معرفی و با توجه به نتایج چک لیست اختلال استرس پس از سانحه ویدز (1993) با نقطه برش 50 و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای سنجش شرم و احساس گناه از مقیاس حالت شرمساری و گناه مارشال (1995) استفاده شد. پروتکل درمان در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری اجرا گردید. داده ها به روش های ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که آزمودنی ها در مرحله درمان در شرم (13/27%) و احساس گناه (19/26%) بهبود را تجربه کردند . نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیانگر این است که این درمان از طریق بازیابی خاطرات تروماتیک و تبدیل تدریجی آنها به طرح واره های شناختی و هیجانی سالم به کاهش شرم و احساس گناه زنان قربانی سوءاستفاده جنسی دوران کودکی کمک می کند.
A Corpus-driven Study on Identity Option Depicted in the Academic Essays Written by University Students: A Transformative Mixed-Method Design(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Authorial identity is a notion refers to the way an author expresses their sense of self, employs their agency, and develops their academic discourse. Following a transformative mixed-method design, and by adopting Fairclough's (1992) Discourse as Text, Interaction, and Context framework, authorial identity option was investigated among university students. To this end, 540 essays written by university students were examined in terms of identity-related factors, i.e. social factors", "agency", "knowledge & discourses", "gender", "group", "education", as well as "disciplinary group" and "presentation or non-presentation of authorial identity". The results of the study showed that authorial identity is a complex process restructured through the process of negotiation with various individual, discoursal, sociocultural, and demographic characteristics. It was concluded that those identity-related factors may develop individuals to consider self-legitimacy in employing authorial identity, though it is also rooted in epistemological preferences of their disciplines.
شیوع شناسی اضطراب کرونا ویروس: عوامل خطر و محافظ در دانشجویان و کارکنان دانشگاه شهید باهنر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
85 - 104
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضطراب یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی در جمعیت عمومی است. هدف این پژوهش بررسی شیوع شناسی اضطراب کرونا ویروس و عوامل خطر و محافظ بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان و کارکنان دانشگاه شهید باهنر کرمان در نیمه اول سال 1399 بود که از بین آنان 234 نفر کارمند و 981 نفر دانشجو به شیوه در دسترس در گروه نمونه قرار گرفتند. داده های این تحقیق از طریق مقیاس اضطراب کرونا ویروس به صورت آنلاین جمع آوری شد. مقیاس اضطراب کرونا جهت سنجش اضطراب ناشی از شیوع ویروس کرونا در کشور ایران و توسط علی پور و همکاران (1398) تهیه و اعتبار یابی شده است. برای تحلیل داده ها از رگرسیون همزمان و آزمون فرضیه ها و نیز آزمون تفاوت و کای اسکوئر استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد سطح اضطراب کرونا در دانشجویان نسبت به کارمندان در وضعیت مطلوب تری قرار دارد. همچنین تحلیل رگرسیون حاکی از نقش پیش بینی کنندگی عوامل محافظ و خطر در اضطراب کرونای دانشجویان بود، اما در جمعیت کارمندان فقط عوامل خطر توانست اضطراب کرونا را پیش بینی کند. نتیجه گیری: هرچند نتایج پژوهش درمجموع نشان از سطح اضطراب بالا در جمعیت مورد مطالعه نبود اما در شیوع شناسی و تبیین عوامل مرتبط با هر سطح از اضطراب نباید از نقش عمده عوامل خطرساز و محافظ در شرایط کلی و در بحران ناشی از بیماری ویروسی کرونا غفلت نمود.
ارائه مدلی جهت کاهش فرسودگی شغلی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : نیروی انسانی گرانبهاترین منبع سازمان برای شکوفاسازی استعدادها و دستیابی مستمر به عملکرد عالی محسوب می شود. سازمانهای موجود در عصر حاضر، شاهد تغییرات در ماهیت کار و محیط کاری بوده اند. این تغییرات منجر به ایجاد محیط های کاری شده اند که نامطمئن و غیرقابل پیش بینی هستند. روندهای جدید کوچک سازی و ساختاردهی مجدد سازمانها، تاثیر منفی بر روحیه کارکنان گذاشته است و بسیاری از کارکنان احساس عدم اطمینان می کنند. لذا شناسایی و کاهش فرسودگی شغلی کارکنان سازمان مرکزی برای موفقیت سازمان ضروری و اجتناب ناپذیر است. روش : روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی متوالی ؛ برحسب زمان گرداوری داده، مقطعی و برحسب روش گرداوری داده ها و یا ماهیت و روش پژوهش در بخش کمی توصیفی-پیمایشی و در بخش کیفی آمیخته(کمی – کیفی) بود. در این طرح پژوهشگر ابتدا ازلحاظ کیفی موضوع پژوهش را با شرکت کنندگان محدود بررسی کرده و سپس بر مبنای یافته های کیفی نسبت به ساخت ابزار مورد نظر اقدام می نماید. تعداد یافته ها : در این تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی، که در آن عوامل: ساختاری (بارعاملی 43/0)، رفتاری (بارعاملی 62/0)، محیطی (بارعاملی 38/0)، بودند، شاخص های کاهش فرسودگی شغلی کارکنان سازمان مرکزی تعیین گردید. از بین 54 گویه، با توجه به اینکه کلیه بارهای عاملی بالای 6/0 بود لذا هیچ یک از عوامل حذف نشد هرسه مولفه بالا، تحت عنوان عوامل مدل کاهش فرسودگی شغلی کارکنان سازمان مرکزی مورد پذیرش قرار گرفت و مدل در حالت «خیلی مطلوب» تائید شد نتیجه گیری : باتوجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت فرسودگی شغلی می تواند باعث افت کیفیت ارائه خدمات گردد، عاملی برای دست کشیدن از یک شغل، غیبت و یا روحیه پایین باشد و با اختلال هایی هم چون خستگی بدنی، بی خوابی، روی آوردن به الکل و مواد و مشکلات خانوادگی و زناشویی ارتباط داشته باشد
تاثیر روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر تحمل پریشانی، سبک های تصمیم گیری و سازگاری اجتماعی در بیماران ام.اس شهر ساری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
36 - 47
حوزه های تخصصی:
هدف: مالتیپل اسکلروزیس یا ام.اس باعث افت ویژگی های مثبت روانشناختی می شود و یکی از روش های درمانی در بهبود ویژگی های روانشناختی، روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور است. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر تحمل پریشانی، سبک های تصمیم گیری و سازگاری اجتماعی در بیماران ام.اس شهر ساری انجام شد. روش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش بیماران ام.اس عضو انجمن مالتیپل اسکلروزیس شهر ساری در سال 1399 بودند. تعداد 30 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با رعایت نسبت جنسیت انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 5 جلسه 40 دقیقه ای روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با استفاده از مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005)، پرسشنامه سبک های تصمیم گیری (اسکات و بروس، 1995) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی (ویسمن و بوسول، 1976) گردآوری و با روش های تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور باعث ارتقای تحمل پریشانی، افزایش سبک تصمیم گیری عقلانی و کاهش سبک های تصمیم گیری شهودی، آنی، اجتنابی و وابستگی و بهبود سازگاری اجتماعی در بیماران ام.اس شد (01/0˂P). نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده تاثیر روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر بهبود تحمل پریشانی، سبک های تصمیم گیری و سازگاری اجتماعی در بیماران ام.اس بود. بنابراین، استفاده از این روش درمانی جهت بهبود ویژگی های روانشناختی به ویژه بهبود تحمل پریشانی، سبک های تصمیم گیری و سازگاری اجتماعی ضروری به نظر می رسد.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه ترس از خود مرتبط با وسواس فکری عملی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جنبه شناختی وسواس ارزیابی فرد از خود را در برمی گیرد که اغلب با ترس وی از آنچه هست -یا می تواند باشد- همراه می گردد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه ترس از خود که به اندازه گیری این ترس در بافت علائم وسواس می پردازد، انجام شد. روش: پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۳۶۰ دانشجو در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ را مورد مطالعه قرار داده است. ابزارهای پژوهش علاوه بر نسخه فارسی پرسشنامه ترس از خود، شامل پرسشنامه باورهای وسواسی، پرسشنامه وسواس-جبری مادزلی، پرسشنامه دوسوگرایی خویشتن و مقیاس افسردگی، اضطراب، تنیدگی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با انجام تحلیل عاملی تأییدی، محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، ضریب پایایی بازآزمایی و بررسی روایی همگرا در نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۴ و AMOS نسخه ۲۲ انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی مؤید ساختار تک عاملی در نسخه فارسی پرسشنامه ترس از خود بود. ضرایب آلفای کرونباخ و بازآزمایی به ترتیب ۰/۹۴ و ۰/۸۶ بود که همسانی درونی و پایایی مطلوب این پرسشنامه را نشان می دهد. به علاوه همبستگی مابین نمرات نسخه فارسی پرسشنامه با سایر ابزارهای پژوهش در بازه ای از ۰/۴۹ تا ۰/۸۱ قرار گرفت که روایی همگرای آن را مورد تأیید قرار داده است. نتیجه گیری: با توجه به ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه ترس از خود، می توان کاربرد آن را در پژوهش های مرتبط با علائم و ابعاد مختلف وسواس توصیه نمود.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکزبر شفقت و رفتاردرمانگری دیالکتیکی بر کاهش تعارض زناشویی زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (دی) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
۱۹۱۲-۱۸۹۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: تعارض زناشویی می تواند پایه های زندگی مشترک را متزلزل سازد و زمینه طلاق عاطفی و رسمی را فراهم سازد. اثربخشی رفتاردرمانگری دیالکتیکی و درمان متمرکز بر شفقت بر متغیرهای مختلفی تأیید شده است، اما در زمینه مقایسه و تأثیر این دو درمان بر تعارض زناشویی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش درمان متمرکز بر شفقت و رفتاردرمانگری دیالکتیکی بر کاهش تعارض زناشویی زنان در آستانه طلاق بود. روش: روش پژوهش به صورت شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه این پژوهش را کلیه زنان دارای تعارض زناشویی و در آستانه طلاق شهر ساری تشکیل می دادند که در سال 1397 به مراکز مشاوره تحت نظارت سازمان بهزیستی شهرستان ساری مراجعه کرده بودند. 45 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ) ثنایی و همکاران (1387) بود. گروه آزمایشی اول، 8 جلسه (هفته ای دوساعت) تحت آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفت، و گروه آزمایشی دوم، 8 جلسه (هفته ای دوساعت) تحت آموزش گروهی رفتاردرمانگری دیالکتیکی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار، SPSS24، استفاده شده است و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در پس آزمون، تعارض زناشویی آزمودنی های گروه های آزمایشی نسبت به گروه گواه، کاهش معنی داری داشته است (001/0 p<). اما تحلیل آزمون تعقیبی بنفرونی بین اثربخشی رفتاردرمانگری دیالکتیکی و درمان متمرکز بر شفقت بر تعارض زناشویی زنان در آستانه طلاق تفاوتی را نشان نداد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، حمایت تجربی مناسبی را برای رفتاردرمانگری دیالکتیکی و درمان متمرکز برشفقت فراهم می آورد. پیشنهاد می گردد روانشناسان و مشاوران خانواده، این دو درمان را جهت بهبود تعارض زناشویی به کار گیرند.