فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۳۲٬۸۹۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش دشواری در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی هیجانی در پیش بینی اعتیاد پذیری دانشجویان انجام شد. روش: روش تحقیق همبستگی از روش های توصیفی بود. نمونه شامل 180 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی( 82 مرد و 88 زن) بودند که به طور تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اعتیادپذیری، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان و پرسشنامه تحمل پریشانی به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد دشواری در تنظیم هیجان و مولفه های آن 5/37 درصد از اعتیاد پذیری را پیش بینی کردند و در میان مولفه ها، شفافیت نقش قوی-تری داشت. همچنین رابطه معناداری در مورد تحمل پریشانی با اعتیادپذیری یافت نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان بیان کرد در حوزه پیشگیری از وابستگی به مواد، آموزش دانشجویان در زمینه بهبود تنظیم هیجانات می تواند کمک کننده باشد.
تأثیر یادگیری مشارکتی بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان در درس علوم تجربی، در سال تحصیلی 86-1385 بود. تحقیق به روش شبه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون صورت گرفت. جامعه آماری شامل 100 نفر از دانش آموزان پسر و دختر سال اول راهنمایی شهر هشترود بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردیدند. 49 نفر به عنوان گروه آزمایش برای آموزش یادگیری مشارکتی و 51 نفر نیز به عنوان گروه شاهد برای آموزش سنتی به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، آزمون رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان (مشتمل بر 40 سؤال) بود. آزمودنی ها بعد از 6 هفته اجرای متغیر آزمایشی، ابتدا در پیش آزمون و سپس در پس آزمون رشد مهارت های اجتماعی مشارکت نمودند و رشد مهارت های اجتماعی آن ها اندازه گیری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و t وابسته استفاده شد. مهارت های اجتماعی گروه آزمایشی نسبت به گروه شاهد بیشتر بود و تفاوت بین میانگین های آن ها معنی دار بود. علاوه بر این، گروه پسران نسبت به گروه دختران در رویکرد مشارکتی از رشد مهارت های اجتماعی بالاتری برخوردار بودند.
بررسی رابطه کلاس ها ی آموزش پیش از ازدواج و استحکام خانواده از دیدگاه زوجین در شهر بوشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین و کاربردی ترین روش های افزایش آگاهی های عمومی در خصوص مسایل اجتمایی توجه به آموزش های عمومی در قالب کارگاه هایی است که می توان تغییرات اجتماعی برانامه ریزی شده ای نظیر کنترل جمعیت، آموزش مهارت های زندگی، اموزش مهارت های ارتباطی و رشد نگرش ها و... را توسط متخصصان به عموم مردم آموزش داد. برپایی کارگاه های پی از ازدواج نیز روشی است که در این راستا برنامه ریزی شده است. اما این که در این کارگاه ها به چه چیز پرداخته می شود و تا چه حد توانسته در استحکام خانواده موثر باشد مسأله ای است که لازم است مرتبا پژوهش شود و نتایج آن در اختیار متخصصان برنامه ریزی قرار گیرد. پژوهش حاضر نیز با همین هدف انجام شده و 4 متغیر آگاهی از مسایل جنسی، آگاهی از مهارتهای زندگی، آگاهی از مسایل روان شناختی و مهارتهای ارتباطی و آگاهی از مسایل اجتماعی مورد آزمون قرار گرفته و با توجه به میزان همبستگی و تحلیل رگرسیون مشخص شد که آموزش این متغیرها از نظر شرکت کنندگان در کلاس ها ی فوق در استحکام خانواده می تواند تاثیر گذار باشد. اما نتایج آمار توصیفی نشان داد که در این کلاس ها به آموزش این متغیرها توجه لازم نشده است.
کاربرد گروه سنجی در مشاوره و راهنمایی تربیتی
منبع:
تربیت ۱۳۷۲ شماره ۸۰
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه محیط اجتماعی (جو مدرسه) و میزان خودتنظیمی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی وجود دارند که می توانند بر میزان خودتنظیمی دانش آموزان اثرگذار باشند. در پژوهش حاضر به بررسی نقش جو یا محیط اجتماعی مدرسه (که حاصل ادراک جمعی افراد از محیط کاری شان می باشد)، در این زمینه پرداخته شده است. همچنین این فرضیه که «جو باز مدرسه پیش بینی کننده سطوح بالاتر خودتنظیمی است» مورد آزمون قرار گرفت. نمونه مورد بررسی 415 نفر از دانش آموزان سال سوم 4 دبیرستان دخترانه در سال تحصیلی 1389-1388 بودند که در دو طبقه دارای موقعیت اجتماعی- اقتصادی بالا و پایین قرار داشتند و به سه پرسشنامه مربوط به «جو اجتماعی مدرسه»، «خودتنظیمی» و «انگیزش تحصیلی»، پاسخ دادند. در این مطالعه که به روش علی- مقایسه ای انجام شد؛ وضعیت اجتماعی- اقتصادی، انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی (نمره معدل دانش آموزان)، مورد کنترل قـرار گـرفت و تجزیه و تـحلیل نـتایج حاصل از روش تحلیل رگرسیون چنـدگانه با مـدل سلسله مراتبی، جهت بررسی سهم متغییر پیش بین (جو مدرسه) نشان داد که فرضیه مورد پژوهش تأیید شده و سه متغیر وضعیت اجتماعی- اقتصادی، انگیزش تحصیلی و جو مدرسه، پیش بینی کننده معناداری برای سطوح بالاتر خودتنظیمی هستند. همچنین متغیر جو مدرسه 6/18% از واریانس متغیر ملاک را در این پژوهش، پیش بینی کرد (01/0>p ،38/23 ).
بازپژوهی نقش نگرش های شغلی معلمان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان: نگاهی نو به نقش علی یک متغیر نهفته برونزا و یک متغیر نهفته درونزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: اهمیت نگرش¬های شغلی مثبت در شغل معلمی و نقش آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در پژوهش¬های مختلف مورد تأکید قرار گرفته است، اما کمتر پژوهشی به نقش علی و توأمان «احساس کارآمدی» و «خشنودی شغلی» توجه کرده است. در پژوهش حاضر، در قالب یک الگوی مفروض، نقش احساس¬کارآمدی معلم (به¬عنوان یک متغیر نهفته برونزا) با میانجیگری خشنودی شغلی (به¬عنوان یک متغیر نهفته درونزا) در پیشرفت¬تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی گرفته است. بدین منظور 184 دبیر درس شیمی دبیرستان¬های استان لرستان فرم¬های کوتاه «مقیاس احساس کارآمدی معلم» (شانن ـ موران و وولفولک هوی، 2001) و «پرسشنامه رضایت شغلی مینوسوتا» (ویس و همکاران، 1967) را تکمیل کرده اند. برای اندازه¬گیری پیشرفت تحصیلی، از میانگین نمرات دانش آموزان دبیران منتخب در آزمون نهایی درس شیمی استفاده شده¬ است. پس از بررسی پایایی و روایی سازه ابزارها، فرضیه های پژوهش با روش¬های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه استاندارد و تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن¬ است که رابطه مثبت و معناداری میان احساس کارآمدی و خشنودی شغلی معلم با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد. هم¬چنین خرده مقیاس-های احساس کارآمدی (کارآمدی در عجین کردن دانش¬آموز، کارآمدی در راهبردهای تدریس، کارآمدی در مدیریت کلاس) و خرده مقیاس¬های خشنودی شغلی (خشنودی درونی، بیرونی و عمومی) تبیین معناداری از پیشرفت تحصیلی داشته اند. آزمون الگوی مفروض نشان می دهد که احساس کارآمدی هم به¬طور مستقیم و هم با میانجیگری خشنودی شغلی می تواند بر پیشرفت تحصیلی اثرگذار باشد. این الگو برازش خوبی با داده ها داشته است. یافته¬های این پژوهش اهمیت تقویت احساس کارآمدی معلمان را مورد تأکید قرار می دهد. در فرجام پیشنهاداتی مطرح شده است.
ناخن جویدن در کودکان
بررسی مدل معادلات ساختاری پیمان شکنی زناشویی بر مبنای ویژگی های شخصیتی، رضایت زناشویی و سبک های دلبستگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پیمان شکنی به عنوان یک موضوع مهم در روابط زوجی، ریشه در عوامل مختلفی دارد که شناسایی آن ها از اهمیت ویژه ای برخودار است، بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی برازش مدل معادلات ساختاری پیمان شکنی زناشویی بر مبنای سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و میانجی گری رضایت زناشویی انجام شد.
مواد و روش ها: روش مورد استفاده در این پژوهش همبستگی بود. نمونه ی پژوهش شامل 270 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. افراد نمونه پرسش نامه های تمایل به پیمان شکنی، سبک های دلبستگی، ابعاد شخصیت و مقیاس رضایت زناشویی را تکمیل کردند. داده های پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS 18 و LISREL 8.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: با توجه به نتایج اثر غیر مستقیم روان رنجورخویی و برون گرایی (اثر غیر مستقیم= 08/0، 01/0 P<) بر پیمان شکنی با نقش واسطه ای رضایتمندی مثبت بود. نرم خویی (اثر غیرمستقیم= 07/0، 05/0 P<)) و مسؤولیت پذیری (اثر غیرمستقیم= 08/0، 01/0 P<) نیز از طریق رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر منفی و معنی دار داشتند. هم چنین روان رنجوری خویی (اثر مستقیم= 22/0، 01/0 P<) ، برون گرایی (اثر مستقیم= 23/0، 01/0 P<)، گشودگی (اثر مستقیم= 16/0،05/0 P<) به طور مستقیم و مثبت و مسئولیت پذیری به طور مستقیم و منفی (با اثر مستقیم= 16/0-، 05/0 P<) بر پیمان شکنی اثرگذار بودند. سبک دلبستگی ایمن از طریق رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر منفی معنی دار (اثر غیر مستقیم= 09/0-،01/0 P<) دارد. سبک دلبستگی اجتنابی با واسطه رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر (اثر غیر مستقیم= 10/0، 01/0 P<) دارد.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد سبک های دلبستگی، ابعاد شخصیت و رضایت زناشویی نقش مهمی در تمایل به پیمان شکنی دارند، بنابراین از نتایج این پژوهش می توان در راستای پیشگیری، فهم علل زیربنایی و درمان پیمان شکنی زناشویی استفاده کرد.
مقایسه راهبردهای مقابله ای و سبک های شخصیتی در دانشجویان افسرده و غیر افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: این پژوهش بهمنظور مقایسه راهبردهای مقابلهای با سبکهای شخصیتی در دانشجویان افسرده و غیرافسرده ساکن در خوابگاه انجام شد.روش: 215 دانشجوی دختر ساکن در خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی ایران به شیوه نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامههای راهبردهای مقابلهای بیلینگز و موس، سبکهای شخصیتی نئو و مقیاس افسردگی بک در آنها به اجرا درآمد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: دانشجویان افسرده در مقایسه با دانشجویان غیرافسرده از راهبرد حل مساله، ارزیابی شناختی و مهار جسمانی بیشتری استفاده کردند؛ از طرفی، دانشجویان افسرده در مقایسه با غیرافسرده از نظر ویژگیهای شخصیتی با هم تفاوت معنیداری نشان دادند.
نتیجهگیری: بین راهبردهای مقابله و ویژگیهای شخصیتی رواننژندی، برونگرایی و باز بودن به تجربهها با افسردگی رابطه وجود دارد."
بازنمایی چالش های آموزش مجازی در نظام آموزش عالی ایران: مطالعه ای با روش پدیدار شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آموزش مجازی، فرصتی بی بدیل برای رویارویی با محدودیت های آموزش حضوری، تحقق آرمان آموزش برای همه و زمینه سازی برای توسعه پایدار و متوازن در کشور است. پژوهش حاضر، با هدف تحلیل ادراک و تجربه زیسته دانشجویان و استادان دانشگاه از چالش های آموزش مجازی در نظام آموزش عالی انجام شده است. بدین منظور با بهره گیری از روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی به شناسایی و بازنمایی پدیده مورد بررسی پرداخته شد. داده ها با استفاده از نمونه گیری هدف مند و مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با بیست نفر از دانشجویان و مدرسان دوره های مجازی دانشگاه تهران گردآوری شد و به روش کلایزی تحلیل گردید. در شانزدهمین مصاحبه، اشباع نظری داده ها حاصل شد. اما، به منظور اعتباربخشی یافته ها، مصاحبه ها تا بیستمین نفر ادامه یافت. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، منجر به شناسایی 5 مقوله اصلی گردید که شامل چالش های «مربوط به دانشگاه»، «مربوط به استاد»، «مربوط به دانشجو»، «مربوط به سامانه» و «مربوط به کلاس» است. یافته ها نشان داد که آموزش های مجازی در نظام آموزش عالی با چالش های متنوع و متفاوتی مواجه هستند و تا رسیدن به شرایط بهینه، فاصله دوچندانی داشته و بهبود کیفیت آن، مستلزم نگاه جدی متولیان و دوری از طرز تلقی آموزش درجه دوم به این قبیل آموزش ها است.
ارزیابی تصمیم گیری در شرایط مخاطره آمیز در بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت مرزی و ضداجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: پردازش شناختی برای انتخاب بهترین گزینه در شرایطی که انتخاب هر گزینه باری از سود یا زیان در بر دارد، تصمیم گیری مخاطره آمیز خوانده میشود. آزمون قمار و آزمون کاهش اهمیت تعویقی ابزارهای عصب شناختی هستند که برای بررسی این فرآیند طراحی شده اند. در مطالعه ی حاضر سعی شده است که راهکار تصمیم گیری مخاطره آمیز در گروهی از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و مرزی طی یک مطالعه ی مقطعی تحلیلی با عملکرد افراد طبیعی مقایسه شود.
روش کار: نمونه ی مورد مطالعه 24 مرد در گروه اختلال شخصیت ضد اجتماعی و 28 نفر (20 مرد و 8 زن) در گروه اختلال شخصیت مرزی بودند که بر اساس مصاحبه ی بالینی وCID II در سال های 86-1385 از بیماران مراجعه کننده به بیمارستان روزبه و مرکز مراقبت بعد از خروج وابسته به سازمان زندان ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نمره ی آزمون قمار بر حسب اختلاف بین کارت های سودآور و زیان آور و ثابت کاهش ارزش تعویقی بر اساس ضریب K نمودار هیپربولیک کاهش ارزش تعویقی به دست آمد. از آزمون یک سویه ANOVA برای مقایسه ی دو گروه فوق با 25 فرد گروه شاهد استفاده شد. یافته ها: در آزمون کاهش اهمیت تعویقی، ضریب K مبتلایان به طور قابل ملاحظه ای از افراد شاهد بزرگ تر است. در آزمون قمار، تفاوت معنی داری بین گروه ها وجود ندارد هر چند گروه با اختلال شخصیت گرایش بیشتری به انتخاب کارت های زیان آور نسبت به افراد گروه شاهد دارند.نتیجه گیری: گرایش بیشتر به انتخاب کارت های زیان آور در گروه مبتلایان به اختلال شخصیت ضداجتماعی نشان دهنده ی اختلال در تصمیم گیری مخاطره آمیز است که شاید نشانه ای عصب شناختی از عملکرد مختل ناحیه ی قشر میانی تحتانی پره فرونتال در این افراد باشد. ضریب K بزرگتر به این معنی است که با گذشت زمان در مبتلایان نسبت به افراد طبیعی، بیشتر از ارزش پاداش کاسته می شود.
"
آزمون ترسیم خانواده در کودکان آسیب دیده زلزله بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: حوادث غیر مترقبه ای همچون زلزله می تواند آثار مخربی بر سلامت روانی و تحول کودکان داشته باشد و حتی منجر به وقفه در مسیر تحولی کودکان گردد. در دی ماه سال 1382 زلزله هولناکی در شهرستان بم بوقوع پیوست که منجر به ویرانی و آسیبها ی جسمی و روانی شدید برای ساکنین بویژه کودکان این شهرستان شد. هدف این پژوهش بررسی نتایج حاصل از آزمون ترسیم خانواده در کودکان آسیب دیده از زلزله بم است.
روش: بدین منظور 41 دختر و 22 پسر (63 = n) ساکن در اردوگاه المهدی شرقی شهرستان بم با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و آزمون ترسیمی خانواده روی آنها اجرا شد. برای بررسی تاثیر حضور در زلزله، از دست دادن یکی از اعضای خانواده و جنسیت از حیث مؤلفه های افسردگی، اضطراب، واپس روی، پرخاشگری و حرمت خود پایین آزمون مان – ویتنی انجام شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که پسران در مؤلفه های پرخاشگری، واپس روی، افسردگی و حرمت خود پایین نشانه های شدید تری نسبت به دختران داشتند. آزمودنیهایی که در زلزله حضور داشتند، تنها در مولفه پرخاشگری تفاوت معناداری با آزمودنیهایی که در زلزله حضور نداشتند نشان دادند. از دست دادن عضوی از خانواده در افزایش یا کاهش نمرات 5 مولفه آزمون ترسیم خانواده تاثیر معناداری نشان نداد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد پسران آسیب دیده از زلزله، بیش از دختران نشانه های نابهنجاری را نشان دادند. حضور در آسیب یا زلزله نیز از عوامل تاثیر گذار بر افزایش پرخاشگری و تجربه خشم پس از واقعه است.
تقسیم کار خانگی میان زوجین، عدالت ادراک شده از آن و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه حضور زنان در مشاغل مختلف افزایش قابل ملاحظه ای داشته است، اما هم چنان بخش عمده-ای از مسئولیت های خانه برعهده آن هاست. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تاثیرگذار بر تقسیم کار خانگی میان زوجین، عدالت ادراک شده از تقسیم کار خانگی و تاثیر آن ها بر رضایت زناشویی انجام شد. 162 نفر از زنان شاغل با استفاده از روش نمونه-گیری در دسترس و تعداد 150 نفر از زنان خانه-دار به وسیله روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان زنان متاهل شهرستان کامیاران انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی جزئی، آزمون t برای گروه های مستقل و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج نشان دادند که بین تقسیم کار خانگی و رضایت زناشویی رابطه بسیار ضعیف، اما میان عدالت ادراک شده از کار خانگی و رضایت زناشویی رابطه قوی تری وجود دارد. مدل به دست آمده از تحلیل رگرسیون بیانگر این است که 9/16 درصد از کل تغییرات رضایت زناشویی توسط متغیرهای عدالت ادراک شـده از کار خانگی و سطح تحصیلات و هم چنین 5/5 درصد از کل تغییرات متغیر تقسیم کار خانگی توسط متغیرهای ساعات کاری و تحصیلات همسر تبیین می گردد.
بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری بر سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد در کانون توسکای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تحقیقات نشان می دهد که گروههای مختلف افراد بعضا از لحاظ سلامت روان در سطح پایین تر از عادی می باشند. از این رو به نظر می رسد که افراد مبتلا به وابستگی مواد نیز از لحاظ کارکردهای سلامت روان دچاره مخاطره هستند.
هدف: هدف تحقیق حاضر تعیین اثر بخشی برنامه آموزش تاب آوری بر سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد در کانون توسکای شهر تهران می باشد.
روش: این تحقیق جزء تحقیقات کاربردی بوده و روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی نوجوانان و جوانان پسر مبتلا به وابستگی مواد کانون توسکا که در برنامه ی 28 روزه ایمان مدار- پرهیز مدار تحت درمان بوده اند، می باشد.حجم نمونه ی مورد نظر شامل 42 نفر می باشد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار های مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه های سلامت عمومی (GHQ28) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون می باشند که بر اساس آن، آزمونها به صورت گروهی انجام شده است.
یافته ها: یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که آموزش تاب آوری بر سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد درکانون توسکا موثر است (01/0>p ).
نتیجه گیری: نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد که آموزش تاب آوری بر بهبود سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد نقش مهم و تعیین کننده ای دارد. بدین معنا که آموزش تاب آوری باعث افزایش سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد می شود. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که به افراد مبتلا به وابستگی مواد آموزش تاب آوری داده شود. همچنین به نظر می رسد که یافته های تحقیق حاضر می تواند در برنامه ریزی های پیشگیری، آموزشی و بهداشت روانی افراد مبتلا به وابستگی مواد موثر باشد.
بررسی روش کلاس داری آموزگار بر پایه ی جنسیت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"
آیا در مدارس به تفاوت های جنسیتی دامن زده می شود؟ آیا کنش ورزی های کلاسی میان آموزگار و شاگردان، پدیدآورنده نابرابری های جنسیتی در کلاس درس و در پی آن در جامعه است؟ آموزگار به سان عضوی از جامعه، بی گمان متاثر از فرهنگ چیره جامعه ای است که در آن زندگی می کند. نگرش های موجود درباره توانایی دختران و پسران و میزان موفقیت آنها در رشته های گوناگون آموزشی و شغل های مختلف، پنداره های آموزگار را می سازد.
در این پژوهش، تاثیر جنسیت دانش آموزان بر روش کلاس داری آموزگار بررسی شده است. برای این کار، نمونه ای 88 نفری از آموزگاران زن همسردار که دست کم چهار سال پیشینه آموزش در پایه چهارم دبستان داشتند (44 نفر از مدرسه های دخترانه و 44 نفر از مدرسه های پسرانه) در شهر تهران گزیده شدند. داده های پژوهش با پرسش نامه ای پژوهش گر ساخته گردآوری شد.
یافته های پژوهش نشان داد که کنش ورزی های کلاسی میان دانش آموزان و آموزگاران، جدا از نگرش ها و انتظارهای آموزگاران نیست. 56.8 درصد از آموزگاران بازگو کردند که شیوه درس دادن خود را بر پایه جنسیت دانش آموزان تغییر می دهند و 87.5 درصد آنها بر این باور بودند که دختران و پسران باید شغلی در خور جنسیت خود برگزینند
"
مقایسه کارکرد خانواده و هیجان ابراز شده در خانواده های بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید و اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکرد خانواده و هیجان ابراز شده در خانواده های دارای بیمار آرتریت روماتوئید با خانواده های دارای بیمار اسکیزوفرنی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه خانواده های دارای بیمار آرتـریت روماتوئید و اسکیزوفرنی مراجعه کننده به بیمارستان های لقمان و طالقانی شهر تهران در فاصله زمانی خرداد تا آبان ماه سال 1389می باشد.نمونه پژوهش شامل 82 خانواده دارای بیمار آرتریت روماتوئید و 80 خانواده دارای بیمار اسکیزوفرنی بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل ابزار سنجش خانواده و پرسشنامه خانواده است که مراقبین بیمار آن ها را تکمیل کردند.
داده ها با استفاده از روش آزمونt یک گروهی، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند کارکرد خانواده و هیجان ابراز شده در خانواده های بیماران آرتریت روماتوئید و اسکیزوفرنی تفاوت معناداری دارد. کارکرد کلی خانواده، حل مسئله، پاسخگویی عاطفی و آمیختگی عاطفی در خانواده های بیماران اسکیزوفرنی ناکارآمدتر از خانواده های بیماران آرتریت روماتوئید می باشد. ولی بین ابعاد کارکردی ارتباطات، نقش ها و کنترل رفتار تفاوت معناداری مشاهده نشد. هم چنین هیجان ابراز شده در دو بعد انتقادگری و درگیری بیش از حد عاطفی در خانواده های بیماران اسکیزوفرنی بیشتر از خانواده های بیماران آرتریت روماتوئید می باشد. بنابراین کارکرد خانواده در خانواده های هر دو گروه ناکارآمد می باشد. خانواده های بیماران اسکیزوفرنی در حوزه حل مسئله، پاسخگویی عاطفی و آمیختگی عاطفی نسبت به خانواده های بیماران آرتریت روماتوئید مشکلات بیشتری دارند. علاوه بر این انتقادگری و آمیختگی عاطفی بیش از حد بیشتری در ارتباط با بیمار به کار می برند.
دوگانگی جنسی
بررسی کیفی عوامل خانوادگی دخیل در اقدام به خودکشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کیفی عوامل خانوادگی دخیل در اقدام به خودکشی بوده است.
مواد و روش ها: پژوهش از نوع توصیفی و در حیطه ی پژوهش های کیفی بود و به روش پدیدارشناسی انجام گرفت. نمونه گیری در یک نمونه 20 نفری به روش مبتنی بر هدف انجام و تا اشباع داده ها ادامه یافت. برای گردآوردی داده ها از مصاحبه با نمونه ی اقدام کننده خودکشی و خانواده و دوستان آنها استفاده شد. به منظور دستیابی به موثق بودن و پایایی داده ها از معیارهای بازنگری ناظرین و مشارکت کنندگان در پژوهش استفاده شد.
یافته ها: نتایج این مطالعه که مبتنی بر داده های کدگذاری شده بر اساس مصاحبه انجام شده بود، نشان داد که 10 عامل خانوادگی به ترتیبِ اهمیت، در خودکشی این افراد دخیل می باشد. این عوامل به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: 1- طلاق واقعی یا عاطفی والدین2- مورد آزار و اذیت روانی و جسمانی قرار گرفتن از سوی والدین3- سبک فرزندپروری طرد کننده و مستبدّانه 4- فقدان تقویت و تشویق و امیدواری از سوی والدین5- اعتیاد والدین6- سابقه بیماری های روان پزشکی والدین 7- سابقه اقدام به خودکشی والدین 8- جلب توجه و محبت والدین9- فقدان جهت گیری مذهبی10- نبود سازمان دهی و برنامه ریزی و نبود اهداف برای زندگی.
نتیجه گیری : عوامل خانوادگی یکی از علت های اقدام به خودکشی می باشد که باید در حیطه پیشگیری و درمان به آن توجه ویژه داشت.