فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۲۱ تا ۴٬۶۴۰ مورد از کل ۳۳٬۷۳۰ مورد.
نمایشنامه های فرهنگی مرگ و مردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با کاربرد نظریه میدانی به بررسی الگوهای فرهنگی مرگ و مردن در بین بیماران سرطانی در بیمارستان امام خمینی می پردازد. این مطالعه برای پاسخگویی به این پرسش طراحی شده است که بیماران مبتلا به سرطان در وضعیت جامعه ای با الزامات دوگانه اهمیت دیدگاه های مذهبی و وجود نهادهای مدرن بیمارستانی، چگونه فرایند مردن خود را معنادار می سازند و در این راه، متناسب با وضعیت دوگانه خویش، با چه چالش ها و دو راهی هایی روبه رو می شوند. نظریه کلایو سیل و سوزان لانگ در مورد انواع چهارگانه نمایشنامه های فرهنگی به مثابه چارچوب مفهومی پژوهش انتخاب شده است. در این مطالعه نمونه گیری نظری با انجام 32 مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با بیماران، پزشکان، پرستاران و مددکاران به حد اشباع می رسد. تجزیه و تحلیل محتوای مصاحبه ها بر مبنای شیوه رایج در رویکرد میدانی نشان می دهد که نمایشنامه مذهبی و نمایشنامه پزشکی مردن در بین مشارکت کنندگان بیشترین رواج را دارند. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش ما را در طرح نظریه ای در خصوص برقراری انواع پیوندها و مناسبات پیچیده بین دو نمایشنامه مذهبی و مدرن توسط بیماران یاری می کند.
محاصره ی بیست و پنج ساله
حداقل دستمزد در ایران
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت سازمانی و منابع انسانی مدیریت منابع انسانی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اقتصادی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد اقتصاد جمعیت و اقتصاد کار حقوق و دستمزد،جبران های حقوق و دستمزد،هزینه های نیروی کار سطوح و ساختار دستمزد،تفاوت های دستمزدی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کار و شغل
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی طراحی، نقاشی ایران و اسلام نقاشان
شناسایی فضایل اخلاق حرفه ای پلیس و ریشه های آن از دیدگاه فرماندهی معظم کل قوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
59 - 82
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ارتقای اخلاق حرفه ای در کارکنان نیروی انتظامی با توجه به مأموریت ها و مشاغل حساس و پیچیده ای که در راستای تأمین نظم و امنیت و دفاع از حقوق شهروندان دارند، می ت واند ض امن اعت ماد عم ومی شهروندان به آنان باش د. اگرچه ممکن است ش یوه ها و راه کارهای مختلفی برای ارتقای اخلاق حرفه ای وجود داشته باشد، که به موجب آیین نامه ها و دستورالعمل ها اجرا شوند، ولی در این پژوهش به بررسی دیدگاه مقام معظم رهبری به عنوان فرماندهی کل قوا، که اشراف به امور جامعه دارند، و نظرات ایشان می تواند راه گشای مسئولان باشد، پرداخته شده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال بوده است که فضایل اخلاق حرفه ای پلیس و ریشه های آن از دیدگاه مقام معظم رهبری کدامند؟روش : این پژوهش از نوع کیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، منابع مکتوب و سخنرانی های مقام معظم رهبری (از سال 1368 تا 1397) که در جمع مدیران و فرماندهان نیرو های مسلح ایراد شده است، به صورت تمام شمار بررسی شد. برای بررسی اعتبار مولفه های احصاء شده توسط نگارنده، نتایج در قالب جدولی به خبرگان ارائه و پس از انجام اصلاحات در دور دوم موافقت همگان با مولفه ها بدست آمد.یافته ها و نتایج: تحلیل کیفی داده های این پژوهش با ۲۲۴ گزاره مرتبط با اخلاق حرفه ای کارکنان پلیس آغاز شد. این گزاره ها کدگذاری شدند و ۱۸۹ کد اولیه شناسایی شدند. این کدها در قالب ۱۵ کد محوری دسته بندی و در نهایت در سه دسته انتخابی بینشی و اعتقادی، رفتاری و کرداری و گرایش های اخلاقی قرار داده شدند. کد انتخابی بینشی و اعتقادی در این بین، بیشترین فراوانی را به خود اختصاص وکد های گرایش های اخلاقی و رفتاری در مرتبه بعدی قرار گرفتند.
مروجان رفتارهای نوین دینی : مطالعه موردی جمع های با رویکرد روان شناسی و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی چند سال اخیر، جمعها یا کلاسهایی در سطح شهر تهران شکل گرفته که در آنها شیوههای نوینی برای "چگونه بهتر زیستن"، آموزش داده میشود. در این جمعها که اساسشان بر پایه دیدگاههای گوناگونی از جمله روانشناسی و عرفان قرار گرفته است، افراد به دنبال آن هستند که ضمن تجربه نوعی احساس معنوی و روحانی، چگونگی دستیابی به راههای خوشبختی، موفقیت و کمال را به صورت توامان تجربه کرده و در عین حال، به آرامش روحی برسند. پژوهش حاضر در پی آن بوده که ویژگیها و کارکردهای کلی این جمعها برای افراد شرکتکننده را مورد مطالعه قرار داده و مطابقت آموزههای آنها را با رفتارهای نوین دینی بررسی کند. مبنای نظری این پژوهش بر اساس نظریههای مطرح جورج زیمل، ماکس وبر و توماس لاکمن در حوزه جامعهشناسی دین سازماندهی گشته و پژوهش با استفاده از روشهای کمی و کیفی انجام شده است.
بررسی نگرش دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران به درس عربی و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش کنونی، در گام نخست، مطالعه نوع نگرش دانش آموزان پایه اول، دوم و سوم دبیرستان های دولتی شهر تهران به درس زبان عربی بوده و در گام دوم، تاثیر جنسیت، پایه های تحصیلی و مناطق آموزش و پرورش بر این نگرش نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بدین خاطر، در آغاز ساخت نگرش سنج مربوط بر اساس نظر متخصصین و مطالعه اولیه بر روی 372 دانش آموز (192 دختر و 180 پسر) انجام شده است. پس از پالایش و آماده سازی نگرش سنج بر مبنای ویژگی های روان سنجی، مرحله اصلی تحقیق بر روی 1085 آزمودنی (535 پسر و 560 دختر) پی گرفته شده است. نتایج به دست آمده بیانگر نگرش منفی دانش آموزان به درس عربی است. این امر در مناطق آموزش و پرورش، پایه های تحصیلی، و دختران و پسران مشابه بوده است. یافته های دیگر، نشانگر تاثیر منطقه آموزش و پرورش بر نوع نگرش دانش آموزان است، این در حالی است که پایه های تحصیلی و جنسیت به تنهایی تاثیری بر نوع نگرش دانش آموزان نداشته است، هر چند باید توجه کرد که تعامل جنسیت با پایه های تحصیلی و منطقه آموزش و پرورش، نشانگر تاثیر تعاملی متغیرهای یاد شده بر نوع نگرش دانش آموزان بوده است.
زنان، ازدواج، خانه داری و تربیت فرزندان در اندیشه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده زن در خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
قوم گیاه شناسی گیاهان غیر علوفه ای منطقه دلی کما (دره ای کوهستانی در زاگرس مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش بومی بخشی از فرهنگ منحصر به فرد هر سرزمین است که در جهت سازگاری با شرایط محیطی خاص زیست بوم از طریق تجربه حاصل شده است و به مرور به بخشی از فرهنگ اجتماعی و تولیدی آن جامعه تبدیل شده است. اتنوبوتانی نزدیکترین روش ممکن برای مطالعه دانش مردم از کاربردهای متعدد گیاهانی است که آنها بکار می برند. این مطالعه بخشی از تحقیق گسترده ای است که در زمینه دانش بومی گیاه شناسی در میان ایل طیبی و در منطقه دلی کما (دره ای کوهستانی از ییلاقات شهرستان دهدشت) در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شده است. در این مطالعه که یک پژوهش کیفی در مقوله گیاه قوم شناسی است، از تکنیک های کیفی گردآوری اطلاعات مانند مصاحبه بدون ساختار و مشاهده مشارکتی استفاده شده است. در مجموع 189 گونه شناسایی شد که از این میان 68 گونه گیاهانی بودند که استفاده غیرعلوفه ای داشتند. از گیاهان شاخص منطقه می توان به آویشن دنایی، کاکوتی، بلوط و انواع گون ها اشاره کرد. موارد مورد استفاده این گیاهان شامل استفاده های دارویی، غذایی، تهیه ابزار، ساختمان سازی و استخراج شیره ها و عصاره های صنعتی بود. مردم بومی دانش کافی در مورد زمان رویش، فصل برداشت، روش چیدن، خشک کردن و ساخت انواع ابزار، استخراج انواع شیره ها و کاربردهای متفاوت دارویی هر گیاه داشتند. متاسفانه به دلیل از بین رفتن سنتها، حجم زیادی از دانش بومی در حال از بین رفتن است. محققان گیاه شناسی قومی می توانند نقش مهمی در ثبت و ماندگار کردن این فولکلور غنی نانوشته پیش از این که در میان شتاب اخیر تمدن از بین رود، بازی کنند.
تلویزیون و نگرانی های دینی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و دین
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی سینما ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی دین
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی
تحولات سیاست گذاری اجتماعی در عصر پهلوی: فراز و فرود رابطه دولت و ملت. رضا امیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، تحولات سیاست گذاری رفاهی و عوامل مؤثر بر روند تحولات آن در عصر پهلوی بررسی شده است. مسئله اصلی مقاله، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر سیاست های اجتماعی در دوره پهلوی است. در مطالعاتی که تاکنون در این زمینه انجام شده، تحولات سیاست گذاری اجتماعی ایران حول یک عامل بررسی شده است. فرضیه مقاله حاضر این است که در دوره های مختلف، عوامل متفاوتی در این زمینه نقش داشته اند و نمی توان کل این دوره را براساس یک عامل توضیح داد. در این مقاله روند تحولات در سه دوره رضا شاه، دوره سقوط رضا شاه تا کودتای 28 مرداد، دوره کودتا تا انقلاب مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور، از طریق مطالعه اسنادی و بررسی مذاکرات مجلس شورای ملّی، داده های لازم گردآوری و تحلیل شده است. تحولات سازمانی و نهادی این دوره ها نشان می دهد که در هر دوره عوامل متفاوتی در شکل گیری و توسعه سیاست های رفاهی نقش داشته اند. روی کار آمدن حکومت پهلوی به عنوان سرآغاز شکل گیری دولت در معنای مدرن آن در ایران شناخته می شود. در این دوره انواعی از نهادسازی ها در راستای ملت سازی و دولت سازی انجام شده است که سیاست های رفاهی نیز در همین چارچوب تحلیل می شود. اما بعد از شهریور 1320 و سقوط دولت رضا شاه جنبش چپ در ایران فعال شد و مطالبات اجتماعی نقش بیشتری در شکل دادن به سیاست های رفاهی ایفا کرد. اثرگذاری این عامل نیز از اواسط دهه 30 و پس از کودتای 28 مرداد تقلیل یافت و دولت تلاش کرد با اتکای به درآمدهای رو به افزایش نفت نقش بیشتری در حوزه رفاه برعهده گیرد تا ضمن ایجاد سطح رفاه نسبی برای گروه های مختلف اجتماعی، از این طریق نوعی کنترل و نظارت اجتماعی را نیز اِعمال کند.
پوشش اخبار قانون هدفمندی یارانه ها در تلویزیون(بررسی موردی: اخبار ساعت 14 شبکه یک سیما و ساعت 13 شبکه خبر سازمان صداوسیما)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون هدفمندی یارانه ها که از آن به «جراحی اقتصادی» تعبیر شده است، برای اجرا به زمینه سازی های گسترده و ایجاد هماهنگی میان مردم و مجریان قانون نیاز داشته است؛ طی این مدت، سازمان صداوسیما، وظایف اصلی، آموزشی و اطلاع رسانی را در خصوص این قانون و مسائل مرتبط با آن بر عهده داشته تا میزان انحراف احتمالی هر یک از بخش های اجرایی را از شاخص ها و اهداف مورد نظر اعلام کند. در پژوهش حاضر، همه خبرهای مرتبط با این قانون (354 خبر) در 6 ماهه دوم سال 89، در دو بخش خبری شبکه خبر (ساعت 13) و شبکه اول سیما (ساعت 14) به روش «تحلیل محتوا» بررسی شده است. پرسش اصلی، چگونگی و میزان انعکاس مطالب مربوط به قانون هدفمندی یارانه ها و شاخص های مطرح در این قانون بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده، میان بخش های خبری شبکه های مورد بررسی و نحوه انعکاس مطالب مربوط به قانون هدفمند کردن یارانه ها، رویکرد انتشار مطالب و ماهیت و میزان پرداختن به شاخص های این قانون، رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین خبرهای این قانون، بیشتر رویدادمدار، با رویکرد ترغیبی، اطلاع رسانی و فاقد حتی یک مورد نگاه انتقادی بوده است.
شناسایی و تبیین عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن و اقتصاد توانمندسازی زنان
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای جمعیت
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای رفتاری و فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی اقتصادی مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی و ارائه راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت زنان روستایی شهرستان رستم (فارس) انجام شده است.
روش: جامعه آماری تحقیق، 10327 از خانوارهای روستایی شهرستان رستم بود که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 330 نفر انتخاب گردید. به منظور سنجش ضریب اعتبار پرسشنامه، آزمون پیش آهنگی انجام شدکه ضریب اطمینان کرونباخ آن بیش از 79% به دست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها نیز، از روش تحلیل عاملی، رگرسیون گام به گام،کای اسکوئر استفاده شده است.
یافته های تحقیق: نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی، همکاری آنان در فعالیت های اقتصادی، عوامل فردی و اجتماعی است که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این عوامل 80/55 می باشد. علاوه بر این، اساسی ترین موانع موجود در مسیر توانمندسازی زنان عواملی نظیر نبود فرصت های شغلی، پایین بودن میزان تحصیلات، وجود تعصبات خانوادگی و نبود حمایت های قانونی و شبکه ارتباطی می باشد که این چهار متغیر، در مجموع قادر به تبیین حدود 55% از تغییرات متغیر وابسته (عامل عدم توانمندی اجتماعی اقتصادی زنان) می باشند. در نهایت، متغیرهای مذکور، در سطح 99%، با موانع توانمندسازی زنان دارای رابطه مثبت و معنا داریمی باشند. بنابراین، برای ارتقاء توانایی زنان روستایی شهرستان رستم در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و برنامه ریزی جهت گسترش مشارکت آنان، حذف این موانع ضروری می باشد.
راهکارهای عملی: در برنامه ریزی های روستایی در آینده ، لزوم توجه به عوامل ذکر شده ضروری می باشد. به بیان دیگر، مسئولین باید به دنبال روش هایی برای افزایش انگیزه زنان روستایی، به منظور شکوفایی استعدادها و توانایی های آنان و ایجاد زمینه های لازم برای بکارگیری این استعدادها باشند.
اصالت و ارزش: در کشورهای در حال توسعه، با وجود این که زنان در اجتماعات روستایی نقش حیاتی ایفا می کنند، اما توانایی آنان به میزان بسیار کمتری ارزش گذاری شده است. بر این اساس، شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی که تقریباً نیمی از جمعیت فعال جامعه را تشکیل می دهند، می تواند در جهت افزایش توانایی این زنان، مؤثر واقع شود.
بررسی تاثیر متغیرهای جمعیتی بر تولید ناخالص داخلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هویت فرهنگی در مجموعههای تلویزیونی ایرانی مطالعه موردی: بررسی مجموعه تلویزیونی خطشکن "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در پژوهش حاضر که به بررسی موضوع هویت فرهنگی در محتوای روایی مجموعههای تلویزیونی ایرانی پرداخته است، هویت، به سطوح و انواع فردی و جمعی و هویت جمعی، خود به هویتهای قومی، ملی، دینی و مدرن تقسیم میشود. از آنجا که هویت فرهنگی، در اصل برساختهای از تعامل و پیوند بین مؤلفههای گفته شده در ساختار اجتماعی است، کلیه مفاهیم یاد شده را دربر میگیرد. این مفهوم در قالب نظریه کاشت گربنر، به عنوان الگویی معنایی مطرح است که از طریق مجموعههای نمایشی تلویزیون، بازنمایی و به مخاطبان القا میشود.
برای بررسی موضوع پژوهش، مجموعه تلویزیونی «خطشکن» به روش هدفمند انتخاب شده است. از کل 22 قسمت این مجموعه، 14 قسمت و 16 صحنه (به عنوان کوچکترین واحد تحلیل) به روش تحلیل نشانهشناختی، مورد بررسی قرار گرفته است. نشانهها و رمزهای موجود در قسمتها و صحنههای انتخاب شده که دارای مضامین هویت فرهنگی هستند، بر اساس روش تحلیل جان فیسک، در سه سطح رمزگان واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی، تحلیل و ارزیابی شدهاند.
یافتههای پژوهش نشان میدهد در این مجموعه تلویزیونی هویت دینی، به عنوان هویت فرهنگی پایه و برتر بازنمایی شده است. در مقابل، هویت ملی و مدرن نیز به عنوان سطوحی از هویت فرهنگی با بار ارزشی پایین به نمایش درآمده است.
" بازنمایی، نشانهشناختی، هویت دینی، هویت فرهنگی، هویت مدرن، هویت ملی
روایت شناسی: موارد خاصی از بازاندیشی خویشتن زنانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاش می کند تا با تحلیل گروه های خاصی از زنان ایرانی، بازاندیشانه بودن زندگی مدرن و بازاندیش بودن کنشگران آن را با نگاه ویژه به بازاندیشی خویشتن به مثابه مصداق بازاندیشی زندگی مدرن و کنشگران آن به تصویر کشد. در این مقاله گروه های خاصی از زنان نیز از جمله اقشاری در نظر گرفته شده اند که در سطوح مختلف عملکردهای بازاندیشانه داشته اند. از نظر ما نمود بازاندیشی در خویشتن در مواردی همچون رابطه با خود و اطرافیان، مراسم، بدن، ازدواج، اشتغال و مواردی دیگر در حوزه خصوصی و عمومی مرتبط با گروه های خاص زنان متبلور می شود. برای ترسیم بازاندیشی و تغییرات در خویشتن زنانه، از متون زن نوشته این گروه های خاص، همچون خاطرات و زندگینامه های زنانه و رمان های زن نوشته در باب زنان، استفاده کردیم تا روایت در باب این گروه های خاص زنان با توجه به آموزه های دی والت (1999) به زبان خود زنان باشد نه زبان دیگری آنان (مردان). در واقع، مساله اصلی این مقاله با این پرسش ها روشن تر می شود: چگونه این گروه های خاص زنان به روایت خودشان در فرآیند بازاندیشی قرار گرفته اند؟ در چه وضعیت هایی اقدام به بازاندیشی کرده اند؟ نمودهای این بازاندیشی را در کجا می توان دید؟ برای رسیدن به پاسخ با انتخاب نوشته هایی از این زنان، ابتدا تصویری از روند تغییرات بازاندیشانه در طی زمان ترسیم خواهد شد. از نظر ما در میان نوشته های فوق روندی از بازاندیشی در این گروه های خاص دیده می شود که در عرصه های مختلف زندگی آنان نمود پیدا کرده است. ما برای پرداختن به آنها، چهار تیپولوژی از بازاندیشی این زنان ارایه کرده ایم که عبارتند از: "فقدان بازاندیشی"، "بازاندیشی در مناسک"، "بازاندیشی در حوزه خصوصی" و در نهایت، "بازاندیشی در حوزه عمومی". این تحلیل احتمالا از اولین تحلیل های روایت گونه از بازاندیشی موارد خاص از زنان در تاریخ ایران است که امیدواریم به درک بهتر برخی از روابط اجتماعی ایران در ظرف تاریخ کمک کند و شناختی هر چند کم اما بدیع از این روابط فراهم کند.