فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۸۲۱ تا ۱۰٬۸۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۲
242-195
حوزههای تخصصی:
روابط دوستانه دانشجویان با جنس مخالف و تعمیق روزافزون آن در سطح دانشگاههای کشور، امروزه به عنوان یک امر فرافردی بروز یافته و وجوه خانوادگی و جامعوی نیز یافته است. به نظر می رسد روابط دوستانه با جنس مخالف در میان دختران و پسران دارای معانی، ابعاد، آثار و پیامدهای گوناگونی است. مقاله حاضر با هدف کنکاش جنسیتی این پدیده با تأکید بر ادراک و انگیزه ها، پیامدها، الگومندی و... این پدیده در میان دختران و پسران، به مطالعه آن در میان دانشجویان دانشگاه خوارزمی پرداخته است. روش: رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه شامل ۲ گروه از دانشجویان دختر و پسر بود که با ۱۵ نفر از دانشجویان دختر و ۱۵ نفر از دانشجویان پسر مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بر اساس نمونه گیری هدفمند با استراتژی گلوله برفی و معیار اشباع نظری برای رسیدن به حجم نمونه انجام شد. برای تحلیل داده ها، از تکنیک تحلیل تماتیک (مضمونی) استفاده شد. یافته ها: دانشجویان دختر و پسر درک و تجارب متفاوتی از رابطه با جنس مخالف داشته و درعین حال با انگیزه های متفاوتی وارد این رابطه شدند. عوامل زمینه ساز متفاوت ازجمله جو خانوادگی، فضای دانشگاه، فضای خوابگاه، فضای مجازی و گروه همالان در تجربه دانشجویان دختر و پسر از رابطه با جنس مخالف نقش ماهوی داشته اند. دانشجویان دختر درکِ رمانتیک و عاشقانه ای از رابطه با جنس مخالف داشته و درک دانشجویان پسر از این رابطه مبتنی بر ذائقه لذت گرایی و جنسی بود. ویژگیهای خاص دوستی در بین دانشجویان پسر شامل ناپایداری، تنوع طلبی و بی تعهدی در روابط و در مقابل در بین دانشجویان دختر شامل غوطه وری در عشق، پنهان کردن خود واقعی، آمادگی برای ناپایداری روابط و آگاهی از پوچی رابطه بود. بحث: یافته ها دلالت می کنند که دانشجویانِ دختر بیشتر به دنبال روابط عاطفی، ازدواج محور و اقتصادی بوده و دانشجویانِ پسر بیشتر سکسوالیه خواه و لذت گرا بوده اند.
تجارب خانواده های فرزندپذیر از مشکلات کودکان فرزندخوانده: رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۴
۲۰۶-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به گسترش و انتخاب فرزندپذیری به عنوان یکی از راههای تکمیل خانواده در جامعه ایران، پژوهش های اندکی در جهت شناخت مشکلات جسمی و روان شناختی کودکان فرزندخوانده انجام شده است. بنابراین، مطالعه حاضر به تبیین تجارب خانواده های فرزندپذیر از این پدیده پرداخته است. روش: مطالعه حاضر به روش کیفی و با رویکرد نظریه زمینه ای انجام شد. مشارکت کنندگان در پژوهش را 30 نفر از خانواده های فرزندپذیر تشکیل داده اند. انتخاب نمونه ابتدا با روش هدفمند آغاز و تا زمان رسیدن به اشباع اطلاعات به صورت نمونه گیری نظری ادامه یافت. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود و مصاحبه ها با روش اشتراوس و کوربین نسخه 2008 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: از تجزیه وتحلیل داده ها شش مقوله محوری به دست آمد. «عوامل تهدیدکننده فرزندپذیری» به عنوان پدیده در الگوی پارادایمی پژوهش حاضر آشکار شد. «مشکلات جسمی و رفتاری کودک» به عنوان عامل علی، «ظرفیت های کودک و محیط»، «پیشینه ناگوار کودک پیش از فرزندپذیری» و «تأثیرات کودکان با نیازهای ویژه» به عنوان عوامل مداخله گر و «رضایتمندی از فرزندپذیری» نیز به عنوان پیامد این الگوی پارادایمی مشخص شد. «رویارویی مدبرانه والدینی» به عنوان راهبرد اتخاذشده والدین فرزندپذیر در این مطالعه آشکار شد. بحث: برای زوجینی که با ناباروری و پیامدهای منفی آن در زندگی درگیرند، فرزندپذیری می تواند به عنوان یکی از راههای کامل کردن ساختار خانواده و تجربه نقش والدینی در نظر گرفته شود. با وجود اینکه، کودکان فرزندخوانده با مسائلی از قبیل تجربیات ناگوار آزار و غفلت پیش از فرزندپذیری، تأثیرات سوء زندگی مؤسسه ای و همچنین مشکلات جسمی و روان شناختی وارد زندگی خانواده فرزندپذیر می شوند، به کارگیری برخی راهبردهای مدبرانه رویارویی توسط والدین فرزندپذیر می تواند به موفقیت فرزندپذیری کمک کند. به کارگیری سبک های مواجهه مسئله مدار، وجود شناخت و آمادگی پیش از اقدام فرزندپذیری، حل وفصل مسائل ناباروری، مذاکره و توافق والدین برای فرزندپذیری، داشتن نگرش مثبت به فرزندپذیری و وجود حمایت های اجتماعی ازجمله این راهبردهاست.
فرایند حاشیه ای شدن هویت؛ مورد مطالعه: دانشجویان بلوچ دوره تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
هویت حاشیه ای، مفهومی سیال است و با نیروها و شرایط متعددی پیوند دارد و طی فرایندهای مختلف شکل می گیرد؛ براین اساس، در پژوهش حاضر سعی شده است فرایند و چگونگی ظهور هویت حاشیه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی بلوچ مطالعه شود. در این پژوهش، از نظرییه زمینه ای اشتراوس و کوربین استفاده شده است. نمونه گیری، براساس دو نوع نمونه گیری نظری و هدفمند انجام شده است. مشارکت کنندگان تحقیق، دانشجویان بلوچ مقطع ارشد و دکترای دانشگاه های دولتی بوده اند. از بین این دانشجویان، 4 نفر دانشجوی دکترا و 11 نفر دانشجوی ارشد بوده اند. داده ها از طریق مصاحبیه عمیق به دست آمده است. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که ازنظر مشارکت کنندگان، نیروها و شرایطی مانند ناهمسانی و ناهمسازی مذهبی، پذیرش بوروکراتیک ضعیف، دفع دیوان سالارانیه هویت بلوچی، بازنمایی منفی و کلیشه سازی رسانه ای از هویت بلوچ ها، آموزش وپرورش، هژمونی فرهنگی و سیاست محو زبانی، مشروعیت یافتگی حاشیه ای شدن، مکانمندی نامطلوب، سوء مدیریت مدیران دولتی و سیاستمداران، توسعه نیافتگی و محرومیت و ناکارآمدی نیروهای سطح استان، در ظهور هویت حاشیه ای نقش دارند. اصلی ترین پیامد ظهور هویت حاشیه ای ازجمله فرسایش و گسست تعلق به هویت ملی، برجسته شدن مرزهای هویتی است.
فهم مسئله ازدواج در دوران کودکی از نگاه کودک-زنانِ ازدواج کرده خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
167 - 194
پژوهش حاضر در پی فهم مسئلیه ازدواج در دوران کودکی و علل و زمینه های آن از نگاه کودک-زنان ازدواج کرده است. برای رسیدن به هدف مذکور از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. اطلاعات از میان کودک-زنانِ استان خراسان رضوی (شهرهای گناباد، بردسکن، تربت حیدریه و بجستان)، که در سنین کودکی ازدواج کرده بودند و هنوز هم زیر 18 سال داشتند، جمع آوری شدند. درمجموع 41 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. در مرحلیه کدگذاری باز 39 مفهوم به دست آمد که در قالب 27 زیرمقولیه فرعی و 20 زیرمقولیه اصلی دسته بندی شدند. نهایتاً زیرمقوله های اصلی تحقیق در قالب 7 عنوان اصلی مقوله بندی شدند تا تصویری کلان از وضعیت مفهومی ازدواج دختران در دوران کودکی به دست آید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زمینه های خانوادگی (خانوادیه ترمیمی، نابسامان، از هم گسیخته و غیره)، زمینه های اجتماعی (ارزش ها و نگرش های اجتماعی)، زمینه های فرهنگی، بافت مذهبی، ویژگی های فردی (خواستگار و کودک-دختر)، زمینه های اقتصادی و شرایط زیست محیطی از علل زمینه ساز برای ازدواج کودک-دختران به حساب می آیند.
طراحی مدل آینده نگاری راهبردی جهت توسعه اقتصادی و کسب مزیت رقابتی در بنگاه های کوچک و متوسط ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
25 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: تهدیدات آتی، تغییرات سریع و تلاطم های محیطی، ساختارهای مدیریتی و خط مشی های سازمان ها را با چالش هایی مواجه نموده و آینده نگاری راهبردی، به علت منعطف بودن در مقابل بدیل های ناپایدار آینده، به طور فزاینده ای از سوی شرکت ها مورد استقبال واقع شده است. هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی مناسب جهت آینده نگاری راهبردی در بنگاه های کوچک و متوسط ایرانی است. روش: رویکرد این پژوهش از نوع ترکیبی کیفی و کمّی است. در بخش اول با کاربرد ابزار فراترکیب (متا سنتز) که شامل گام های هفت گانه ای است، که به ارزیابی و تحلیل نظام مند مدل های مختلف، یافته های مطالعات محققان پیشین پرداخته است. سپس، از آلفای کرونباخ و نرم افزار spss جهت اعتبارسنجی مدل پیشنهادی استفاده گردیده است. در ادامه نیز برای گردآوری داده ها از روش مطالعات کتابخانه ای و نظرات متخصصان بهره مند شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که 35 مدل متناسب با موضوع تحقیق شناسایی شده و مدل نهایی شده شامل 13 مؤلفه اصلی و 9 شاخص فرعیِ آینده نگاری راهبردی است. نتیجه گیری: طبق بررسی های صورت گرفته در این حوزه، تاکنون مطالعه جامعی در رابطه با آینده نگاری راهبردی در بنگاه های کوچک و متوسط ایرانی انجام نشده است. درنتیجه، ساختار ارائه شده به عنوان نخستین مدل برای آینده نگاری بنگاه های مذکور است که توانایی تدوین و اجرای راهبردهای مرتبط را با توجه به وضعیت متغیر کنونی دارد.
الگوهای بسط شخصیت در مجموعه تلویزیونی فارگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
63 - 82
حوزههای تخصصی:
این مقاله با بررسی عنصر شخصیت به عنوان یکی از مهم ترین عناصر فیلمنامه نویسی برای سینما و تلویزیون به مقایسه فنون شخصیت پردازی بکار رفته در فیلم و مجموعه تلویزیونی اقتباسی فارگو می پردازد. چگونگی اقتباس از سینما برای تلویزیون بطور کلی تاکنون مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. روش تحقیق در این مقاله بر دیدگاه ساختارشکنانه دن سیگر در گسست از قواعد ساختار سه پرده ای استوار است. به این منظور، نخست نظرهای کلاسیک درباره شخصیت پردازی، قراردادهای رایج و فرمولی در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرند. بر اساس یافته های این مقاله، فنون بکار رفته به منظور بسط شخصیت پردازی ها و روابط بین شخصیت ها در فارگو شامل این موارد است: انتساب ویژگی ها و نقص هایی به شخصیت به منظور همراه کردن مخاطب با آنها؛ بسط روابط بین شخصیت های اصلی با شخصیت های فرعی و با یکدیگر؛ تبدیل شخصیت های دوبعدی به شخصیت های سه بعدی؛ تبدیل شخصیت های فرعی به شخصیت های اصلی؛ حذف یا افزودن شخصیت های فرعی؛ و افزودن شخصیت هایی کاملاً جدید. بر اساس یافته های این مقاله، روش «اشتقاق شخصیت های فرعی از شخصیت های اصلی یا فرعی» رایج ترین روش برای گسترش فیلمنامه سینمایی به مجموعه تلویزیونی است.
بررسی علل نوسان مشارکت مردمی(مطالعه موردی اداره کل بهزیستی استان مرکزی)
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به هدف بررسی علل نوسان جلب مشارکتهای مردمی در اداره کل بهزیستی استان مرکزی علل درون سازمان و برون سازمانی در سطوح فردی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین نگرش به مشارکت برای تبیین این امر دسته بندی، سنجش و بررسی گردید. روش توصیفی پیمایش، دو جامعه آماری، جامعه اول از بین مجریان ستادی ( نیروی انسانی شاغل در معاونت مشارکتهای مردمی سازمان بهزیستی)، متخصصین حوزه مشارکتهای اجتماعی و مسئولین موسسات تحت پوشش بهزیستی به شکل غیرتصادفی و هدفمند و جامعه دوم کلیه شهروندان بالای 15 سال استان مرکزی به شکل تناسب بوده است. بر اساس نتایج افراد و عاملین اصلی در میدان فعالیت مشارکتی آگاهی از طرحهای واحد جلب مشارکت مردمی سازمان بهزیستی به عنوان اولین پیش شرط گرایش به مشارکت ندارند. همچنین ضعف فرهنگ تعاون و نوعدوستی، اعتماد پایین شهروندان به سازمان بهزیستی، احساس بیقدرتی در بین آنها، میل به مشارکت را در شهروندان پایین آورده و متعاقبا درجلب مشارکت مردمی آنها نوسان ایجاد نموده است. در رابطه با عوامل درونسازمانی ماهیت تجویزی و از بالا به پایین بودن طرحهای جلب مشارکت، سازماننیافتگی و قائم به فرد بودن فعالیتها در واحد جلب مشارکت مردمی بهزیستی همچنین وجود نهادهای موازی در این عرصه به عنوان مهمترین علل شناسایی شد.
جریان های «آلترناتیو» در سینمای جهان و ایران (مطالعه موردی جشنواره فیلم عمّار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جریان های آلترناتیو (بدیل) در سینمای جهان و ایران پرداخته و به صورت موردی، به آثار به نمایش درآمده در جشنواره فیلم عمّار می پردازد. برای ورود به بحث، ابتدا سه موج سینمای آلترناتیو در تاریخ سینمای جهان به طور اجمالی، بررسی می شود: سینمای مستقل ایالات متحده، سینمای آوانگارد فرانسه و سینمای سوم آرژانتین. شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و هنری که در پس زمینه ظهور هر یک از این موج ها وجود داشته، واکاوی می شود تا نسبت آنها با گونه های سینمای آلترناتیو ایران پس از انقلاب اسلامی سنجیده شود. چارچوب نظری مقاله مبتنی بر نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت است که با ترکیب اقتصاد سیاسی، تحلیل متنی و تحلیل اثرات اجتماعی و ایدئولوژیک، رویکردی انتقادی و فرا رشته ای به محصولات و جریان های فرهنگی- هنری دارد. در این مقاله در کنار روش توصیفی-تحلیلی، از روش مصاحبه عمیق با خبرگان این حوزه و مشاهده مشارکتی در کارگاه های مربوط به سینمای آلترناتیواستفاده شده است. این مقاله معلوم می کند که نه تنها سینمای ایران- به واسطه تحولات و دگرگونی های ناشی از انقلاب اسلامی- به یک «سینمای آلترناتیو» در سینمای جهان تبدیل شده، بلکه درون این سینما نیز جریان های آلترناتیو جدیدی ظهور کرده اند که به دنبال متمایز کردن خود- نه تنها از سینمای جهان، بلکه از جریان اصلی سینمای ایران- هستند. جشنواره فیلم «عمّار» به عنوان نمونه ای از این گونه جریان ها، در پژوهش حاضر بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آن با سایر جریان های آلترناتیو سینمای جهان تبیین شده است.
بررسی تطبیقی رابطه توسعه اقتصادفرهنگ و نظم در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۳۹۸ شماره ۸۶
1 - 40
حوزههای تخصصی:
ایران در اقتصادفرهنگ با مسئله توسعه نیافتگی مواجه و فاصله زیادی با کشورهای توسعه یافته، رشدیافته و حتی کشورهای مشابه خود دارد. اقتصادفرهنگ با حاکم شدن نظم بر اجزای خرده نظام های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و روابط آن ها با هم و در نتیجه رشد کمی، کیفی و تنوع در فرایند تولید، توزیع و مصرف کالا و خدمات فرهنگی توسعه می یابد. در این مقاله توسعه یافتگی اقتصادفرهنگ و رابطه آن با نظم در جامعه با روش تطبیقی بین 10 کشور اول پیشرفته و 10 کشور اول رشدیافته در اقتصادفرهنگ و ایران بررسی شده است. نتایج بیانگر آن است که هرچه نظم در جامعه بیشتر بوده، توسعه اقتصاد فرهنگ نیز بیشتر شده است. همبستگی بین نظم در جامعه و توسعه اقتصادفرهنگ 0.72 r = بوده و 0.52 از تغییرات اقتصادفرهنگ به وسیله نظم در جامعه تبیین شده است. در تبیین هم زمان تغییرات اقتصادفرهنگ، سرمایه اقتصادی و فرهنگی بیشترین توان تبیین را داشته اند. روش بازه احتمال وقوع نشان داد ایران درصورتی که نرخ رشد خود را در سرمایه اقتصادی 1.32، در سرمایه فرهنگی 0.50، در سرمایه اجتماعی 0.20 و در سرمایه سیاسی به 1.13 برساند در سال 2030 میلادی و 1410 شمسی در اقتصادفرهنگ به توسعه ای همانند کشورهای پیشرفته می رسد.
رادیو و شناخت روایات فولکلور؛ مصاحبه با پروفسور اولریش مارزلف
حوزههای تخصصی:
بررسی قابلیت آموزشی فناوری واقعیت مجازی برمبنای ارزیابی مؤلفه های ادراک بصری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
۱۹۹-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
به علت گسترش روزافزون استفاده از فناوری واقعیت مجازی در حوزه های مختلف و به خصوص آموزش، بررسی ادراک مخاطب از طریق این فناوری و قابلیت های آموزشی آن ضرورت دارد. لذا، هدف این پژوهش بررسی قابلیت های آموزشی سیستم واقعیت مجازی از طریق مقایسه تطبیقی ادراک محیط به دو صورت مستقیم و با استفاده از فنّاوری واقعیت مجازی بر مبنای ارزیابی روابط غیرخطی مؤلفه های ادراک بصری در فرآیند ادراک می باشد. روش تحقیق در این مقاله به صورت تجربی-پیمایشی می باشد؛ به طوری که مخاطبان به دو صورت مستقیم و با استفاده از عینک های واقعیت مجازی در زمان مشخص، فضا را مورد تماشا قرار داده و سپس مورد پیمایش قرارگرفته اند. جامعه آماری این پژوهش با توجه به تخصصی بودن مؤلفه های ادراک بصری، از بین دانشجویان رشته معماری انتخاب شده است. پایایی پرسشنامه بر اساس تکنیک آلفای کرونباخ و روایی محتوایی بر اساس نظر متخصصین مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های پیمایش در چهار بخش کفایت نمونه، تحلیل عامل R، همبستگی و رگرسیون، می توان نتیجه گیری کرد که مؤلفه های ادراک بصری، در پنج عامل احتمالی شناسایی و در این میان سه عامل به صورت قطعی تبیین شده است. در سطح عامل اول، ادراک بصری شامل مؤلفه هایی می باشد که توسط آن ها، درک پیچیدگی های محیط و در سطح عامل دوم، ادراک بصری شامل مؤلفه هایی می باشد که توسط آن ها، درک معنای محیط و در سطح عامل سوم، ادراک بصری شامل مؤلفه هایی می باشد که توسط آن ها، درک بینایی برای مخاطب میسر می شود.
بررسی رابطه بین مدیریت بی سازمانی اجتماعی، بی نظمی ناهنجاری اجتماعی در بزهکاری نوجوانان شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
97 - 118
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین پدیده های حیات انسانی و اجتماعی، ارتکاب افراد به جرم و بزهکاری است، که از دیرباز گریبان گیر جوامع انسانی بوده و سلامت افراد جامعه را به خطر می اندازد. افرادی که منحرف شناخته می شوند، نتوانسته اند خود را با موازین و قوانین اجتماعی جامعه وفق دهند. این عدم توازن و ناهماهنگی، علل متعددی دارد که ریشه و علل آن را باید هم در فرد و هم در جامعه جستجو نمود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بی سازمانی اجتماعی، بی نظمی و ناهنجاری اجتماعی در بزهکاری نوجوانان شهر قزوین نگاشته شده است. روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی می باشد، جهت انتخاب نمونه پژوهش از بین کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر قزوین که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بوده اند، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 450 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته، که روایی آن از طریق متخصصان و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ(71/0) محاسبه شد. یافته ها: باتوجه به ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری(05/0) ارتباط بسیار قوی بین بی سازمانی اجتماعی و مدیریت ناهنجاری و بی نظمی اجتماعی(25/0) بر بزهکاری وجود دارد. همچنین یافته های بدست آمده از آزمون رگرسیون چندگانه، نشان دهنده این واقعیت است، تعامل با همسالان بزهکار و یافتن همدست(68/0)، نگرش مساعد (71/0) و شبکه و نحوه روابط بین افراد (72/0) با مقدار بتا (47/0)، در سطح بالا در بزهکاری نوجوانان دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که کاهش روابط بین خانواده و دوستان، نگرش مثبت نوجوانان به بزه و جرم و وجود همدستان مشکل دار شرایط را برای بی نظمی و ناهنجاری اجتماعی فراهم نموده، که زمینه بی سازمانی اجتماعی و بزهکاری نوجوانان را محیا می کند.
واکاوی جایگاه جمعیت در اسلام و نگاهی به جایگاه آن در نظام اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جمعیت از جمله مؤلفه های اصلى توسعه و پیشرفت هر کشوری است که باید همه سیاست ها، راهبردها و برنامه ریزى ها بر اساس آن صورت گیرد. ازاین رو، شناخت اندازه جمعیت، رشد، ساختار سنى و جنسى و رسیدن به یک جمعیت متناسب امرى اجتناب ناپذیر است. ازاین رو، ارائه تحلیلی از جایگاه جمعیت در اسلام و نظام اسلامی، و اتخاذ رویکرد مناسب در این عرصه در کشور امری ضروری است. این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیلی، درصدد واکاوی جایگاه جمعیت در اسلام و نظام اسلامی است. یافته های پژوهش حاکی از این است آیات و یا روایات در مقوله جمعیت را می توان در چند مقوله دسته بندی کرد: توصیه به ازدواج و فرزندآوری، تشویق به ازدواج با زنان ولود، تضمن رزق و روزی افراد، توبیخ فرزندکشی، تشویق به افزایش نسل مسلمانان. ازآنجایی که در منابع دینی به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم بر محبوبیت فرزندآوری و تکثیر نسل تأکید و به آن توصیه شده، اصل اولی و به عنوان یک قاعده کلی در متون دینی، فزونی جمعیت است. ازاین رو، اسلام و همه ادیان آسمانی، پیروان خود را به افزایش جمعیت با ایمان و شایسته در حد توان توصیه می کند.
ارائه الگوی نوآوری باز در کسب و کارهای کوچک و متوسط مبتنی بر رویکرد سطح تعاملات اجتماعی با واسط نوآوری (مورد مطالعه: کسب و کارهای کوچک و متوسط فناوری اطلاعات و ارتباطات بانکی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
151 - 178
حوزههای تخصصی:
نوآوری باز، استفاده هدفمند از جریانهای ورودی و خروجی دانش در داخل و خارج از سازمان ، از یک سو موجب تسریع و توسعه نوآوری در شرکتهای کوچک و متوسط جهت ارائه محصولات و خدمات نوین با استفاده از ایده های خارجی شده و از سوی دیگر موجب توسعه تجاری سازی ایده های داخلی در خارج از سازمان شده است. شواهد نشان میدهد اتخاذ رویکرد نوآوری باز در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات بانکی با همکاری واسط نوآوری باز سبب تسریع و بهبود فرآیند نوآوری در این صنعت شده است و توسعه بانکداری باز را به همراه داشته است. با توجه به مطالعات انجام شده و بررسی مقالات موجود در خصوص همکاری بین کسب و کار کوچک و متوسط با واسط نوآوری باز، تا کنون به چگونگی مکانیزم همکاری متناسب با سطح تعاملات اجتماعی (مکانیزم شناسایی و انتخاب واسط نوآوری باز و همچنین مکانیزم اعتماد سازی با واسط نوآوری باز) پرداخته نشده است. لذا برآنیم ضمن ارائه الگوی نوآوری باز در کسب و کار کوچک و متوسط با همکاری واسط نوآوری ، چگونگی مکانیزم همکاری با واسط نوآوری متناسب با سطح تعاملات اجتماعی نیز مورد بررسی قرار گیرد. از این رو با اتخاذ رویکرد کیفی ، مصاحبه با مدیران ارشد کسب و کارهای کوچک و متوسط فناوری اطلاعات و ارتباطات بانکی که با واسط نوآوری همکاری داشته اند ، مدیران ارشد واسط نوآوری و همچنین نمایندگان نهاد حاکمیت در این حوزه ، صورت گرفته و مدلی در این خصوص ارائه شده است. این مطالعه منتج به شناسایی بازیگران شامل کسب وکارهای کوچک ومتوسط ، واسط نوآوری و نهاد قانونگذار گردیده است که با اتخاد راهبرد از سوی شرکتهای کوچک و متوسط ، منتج به بروز برونداد های مشخص برای کسب و کارهای کوچک و متوسطی شده است که با واسط نوآوری همکاری داشته اند.
سبک های مدیریت اقتصاد خانواده های مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مدیریت اقتصاد خانواده" به عنوان متغیری جامع در پژوهش های داخلی و خارجی کمتر مورد توجه بوده است. هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی سبک های مختلف مدیریت اقتصادی خانواده های مشهدی است. روش تحقیق مورد بررسی تئوری زمینه ای با ابزار مصاحبه عمیق می باشد. جامعه آماری، کلیه سرپرستان خانوار ساکن در شهر مشهد در سال 1398 می باشند که در این بررسی 15 نمونه به روش هدفمند انتخاب شد. نتایج بدست آمده، دو سبک مدیریت عقلایی و غیر عقلایی را نشان داد. مؤلفه های اصلی مربوط به این مفهوم"بسیج منابع مادی و معنوی، مطلوبیت، توجه به بحران، تعادل در دخل و خرج و عادات مالی" می باشند. در این بین " آینده نگری و مطلوبیت" مهم ترین مؤلفه هایی هستند که تنوع در سبک های مدیریت اقتصادی در خانواده را موجب می شوند. در هر یک از این سبک ها، تیپ های دیگری نیز شناسایی شد. سبک های مدیریت اقتصادی عقلایی عبارتند از (عقلایی همه جانبه، عقلایی مطلوبیت گرا، عقلایی آینده گرا). سبک های غیر عقلایی مدیریت اقتصادی خانواده نیز عبارتند از (غیر عقلایی همه جانبه، غیر عقلایی مطلوبیت گرا و غیر عقلایی آینده گرا).
جامعه شناسی کمک رسانی بعد از وقوع فاجعه؛ مطالعه ای درباب روستاهای شهرستان بم بعد از زلزله سال 1382(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (جامعه شناسی مصایب جمعی و مدیریت بحران)
104 - 122
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، با استفاده از داده هایی که از روستاهای زلزله زده بم بعد از وقوع زلزله سال 1382 جمع آوری شده است، یکی از مهم ترین انگاره های جامعه شناختی در زمینه فجایع طبیعی بررسی شده است. زلزله یا هر فاجعه طبیعی دیگر به بخش یا لایه ای از جامعه آسیب می زند که لایه ریخت شناختی (مورفولوژی) نامیده می شود و طی آن احتمال دارد که جامعه بخشی از اعضای خود را از دست بدهد. این لایه شامل امکانات و ویژگی های فیزیکی جامعه است. میزان آسیب دیدگی اعضای جامعه، تابعی از شدت حادثه و نیز استحکام فیزیکی و آمادگی دفاعی آن است. ازدست دادن برخی از اعضا برای جامعه دو پیامد مهم دارد: اول، آسیب دیدن شبکه های روابط اجتماعی، و دوم، فعال شدن اعضای شبکه های اجتماعی برای جبران آسیب دیدگی. بعد از وقوع حادثه و آسیب دیدگی بخشی از جامعه، لایه های دیگر فعال می شوند و تلاش می کنند آسیب را حتی الامکان کاهش دهند و به سوی بهبودی بروند. ویژگی مهم شبکه های اجتماعی آن است که عموماً به گره های خاصی متکی نیستند و ازبین رفتن گره های معدود به گسست در شبکه نمی انجامد، بلکه دیگر اعضای شبکه را به نزدیکی ترغیب می کند. البته، این ادعا را دو عامل مهم محدود می کنند: اول، تعداد اعضای آسیب دیده، و دوم، میزان فشار معیشتی بر بازماندگان. هر دو عامل اگر افزایش یابند ممکن است انسجام اجتماعی را مختل کنند، نظم اجتماعی را بر هم بریزند و اشخاص را به سوی فردگرایی سوق دهند. تحلیل های انجام شده با استفاده از داده های کمّی دست اول نشان می دهد که در روستاهای زلزله زده بم، شبکه های اجتماعی به یاری تقریباً تمام افراد آسیب دیده رفته اند و گرچه خود بازماندگان هم آسیب دیده بودند، کمک رسانی متوقف نشده و این خود عامل مهمی در هضم سریع تر پیامدهای ناگوار زلزله بوده است.
کاریزما و شبه کاریزما مروری انتقادی بر نظریه سیاستِ کاریزماتیک وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غالباً در زبان فارسی وبر از طریق پارسونز و تفسیر وی از جامعه شناسی سیاسی او شناخته شده است. بدین ترتیب ماکس وبر در ادبیاتِ علوم اجتماعیِ ما عموماً به عنوانِ فردی که نظریه پرداز بوروکراسی و قفس آهنینِ آن است معرفی گردیده . جامعه شناسیِ سیاسی وبر در نسبت با معنایِ کاریزما[1] و قدرتِ خلاق ِ آن کم تر مورد توجه قرار گرفته یا به صورتِ منفک از نظریه بوروکراسی ترسیم شده است. در این متن تلاش شده تا نشان داده شود که وبر چه تفسیری از قدرتِ خلاقه مردم در سیاستِ مدرن داشت. تفسیری که در مخالفت با اهمیتِ بوروکراسی قرار می گرفت و در عوض راه به بازکردنِ فضایی برای ظهورِ شبه کاریزما[2] درون یک نظامِ پارلمانی و قانونی می بُرد. در این تفسیر سعی بر آن است تا تدقیق نظری در خصوصِ معنا، ریشه ها و دلالت هایِ کاریزما صورت گیرد و نشان داده شود که سیاستِ مطلوبِ مدرنِ وبری نه یک سیاستِ بوروکراتیک که یک سیاستِ کاریزماتیک است. در این مسیر متون خودِ وبر و شرح هایی که سیاست کاریزماتیک را برجسته ساخته، مطالعه شده اند. در انتهای متن نیز بن بستِ منظومه مفهومی وبر در نسبت پارلمان با کاریزما واکاویده شده است.
فضای مجازی و دگردیسی تعاملات اعضای خانواده در پاندمی کرونا (مطالعه موردی :شهرستان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
29 - 74
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر برای درک و تبیین این پرسش آغازین که " فضای مجازی طی سه دهه اخیر چه تاثیری بر خانواده های شهرستان سمنان گذاشته است؟" با استفاده از روش گراندد تئوری (GT)و با رویکرد امیک و با تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته بر مبنای معیار اشباع نظری با 22 نفر از والدین شهرستان سمنان انجام شده است. شیوع ویروس کرونا موجب شکل گرفتن این سوال فرعی گردید : فضای مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا چه تحولاتی در تعاملات اعضای خانواده ایجاد کرده است؟ز میان 1650 داده، 178 مفهوم، 12 مقوله فرعی و 3 مقوله عمده شکل گرفتند . یافته ها نشان می دهد شیوع ویروس کرونا موجب افزایش نفوذ اینترنت در خانواده و به تبع آن موجب دگردیسی تعاملات اعضای خانواده گردیده وشاهد شکل گیری"خانواده ستاکی مجازی” می باشیم که نشانه پویایی نهاد خانواده است و شاهد تقویت پدیده "خانواده هتلی” و "والدین هلی کوپتری" می باشیم.
رابطه نحوه برخورد مدارس با استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی مجازی با کاهش استفاده آسیب زا از این شبکه ها در میان دانش آموزان دوره اول و دوم متوسطه شهر تهران
منبع:
علوم خبری سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
163 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نحوه برخورد مدارس نسبت به استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی مجازی با کاهش استفاده آسیب زا از شبکه های اجتماعی مجازی دوره اول و دوم متوسطه منطقه 5 شهر تهران بود. جامعه آماری این پژوهش معلمان زن دوره اول و دوم متوسطه منطقه 5 شهر تهران بودند که 384 نفر از آنان به روش نمونه گیری: خوشه ای و تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفتند.ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج نشان داد از دیدگاه معلمان برخورد قهری مدارس با استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی مجازی منجر به کاهش استفاده آسیب زا از این فناوری در بین نوجوانان دانش آموز می شود.معلمان معتقدند برخورد قهری مدارس منجر به کاهش استفاده آسیب زا از شبکه های اجتماعی مجازی در دانش آموزان می شود. بر اساس نظر معلمان ارتباط و تعامل بیشتر والدین با آنان می تواند در کاهش استفاده آسیب زا از شبکه های اجتماعی مجازی در بین نوجوانان تأثیرگذار باشد.همچنین معلمان معتقدند ضبط آیپد، تلفن همراه و وسایل دیجیتالی دانش آموزان درآغاز سال تحصیلی در مدارس و تحویل آن در پایان همان سال بهترین برخورد قهری آنان می باشد. همچنین غنی سازی برنامه های فراغت دانش آموزان متناسب با شرایط سنی شان از سوی مدارس، گسترش روابط اجتماعی نوجوانان و تقویت این روابط با شیوه های مختلف (بر گزاری جلسات حل مسائل بدون تلفن همراه، خاموشی تلفن همراه در مهمانی ها و گفتگو حضوری و....)، ساخت و پخش فیلم ها و سریال هایی با موضوع شبکه های اجتماعی مجازی و مزایا و معایب آن، دادن آموزش های لازم به خانواده و نوجوانان به خصوص آشنایی بیشتر والدین به این فضاها وکنار گذاشتن ارتباطات سنتی، راهنمایی و صحبت با فرزندان درخصوص استفاده بهینه از شبکه های مجازی وبرقراری ارتباط محکم واستواروصمیمی با فرزندان، پخش آگهی های آموزنده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در رادیو و تلویزیون در جهت افزایش آگاهی خانواده ها در خصوص خطرات ناشی از شبکه های اجتماعی مجازی، پر کردن اوقات فراغت نوجوانان با ورزش، مهارت آموزی و... تقویت باورهای دینی نوجوانان توسط معلمین و والدین، پخش برنامه های کوتاه آموزشی درباره مزایا و معایب شبکه های اجتماعی مجازی از زبان ورزشکاران و هنرمندان محبوبی که عموما نوجوانان آنها را الگوی خود قرار می دهند را به عنوان مهمترین راهکارها به منظور کاهش استفاده آسیب زا از شبکه های اجتماعی مجازی در نوجوانان دانش آموز می دانستند.
شناخت رابطه بین سلامت و نشاط اجتماعی با بی تفاوتی اجتماعی جوانان: مورد مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
175 - 208
حوزههای تخصصی:
امروزه در محیط های کلانشهری، پدیده ای مانند بی تفاوتی اجتماعی، بیانگر بی احساسی، بدبینی، بی میلی و به عبارت بهتر نوعی افسردگی اجتماعی است. از منظر آسیب شناختی، بی تفاوتی در بین شهروندان نوعی بیماری اجتماعی شناخته می شود که از عناصر نامطلوب فرهنگ مدرن کلانشهرها بوده و با تأکید بیش از حد بر ترجیحات شخصی و منافع فردگرایانه در زندگی شهری معاصر نمود یافته و همچون مانعی در ایجاد و برقراری ارتباطات مثبت اجتماعی و نیز افزایش مشارکت شهروندان در امور اجتماعی قرارگرفته، به تضعیف یا حتی توقف فرایند توسعه ی ملی منجر می شود. هدف اصلی این مطالعه شناخت رابطه بین سلامت و نشاط اجتماعی با بی تفاوتی اجتماعی جوانان شهر کرمانشاه است. این مطالعه با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت. جامعه ی آماری مورد مطالعه جوانان 20 تا 30 سال شهر کرمانشاه هستند. که در زمان پژوهش (1396)، تعداد آن ها برابر 42017 نفر بود. با توجه به حجم زیاد جامعه ی آماری و جهت تسریع در گردآوری و تحلیل یافته ها، همچنین صحت و دق ت لازم، تعداد 400 نفر به عنوان نمونه ی مورد مطالعه قرار گرفتند. از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، آزمون t و آزمون تحلیل واریانس برای بررسی فرضیه ها و برای سنجش مدل پژوهش از رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته های حاصل نشان می دهد که بین متغیرهای سلامت اجتماعی (136/0-) و نشاط اجتماعی (114/0-) با متغیر وابسته (بی تفاوتی اجتماعی) رابطه ی معنادار ی وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که دو متغیر سلامت اجتماعی (12/0Beta= ) و نشاط اجتماعی (12/0Beta= ) با مقادیر T برای سلامت اجتماعی (09/4- T=) با ضری ب مع نا داری (000/0 =Sig.T) و نش اط اجتماعی با مقدار T ب رابر (301/3 T=) و معنا داری (001/0 =Sig.T) بر روی متغیر وابسته تأثیر معناداری داشته اند.