فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۲۷٬۴۲۶ مورد.
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
136 - 161
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی از برجسته ترین انقلابهای قرن بیستم میلادی می باشد. این برجستگی به دلایل ظاهری همانند گستردگی سرزمینی و یا تعداد کشته ها و ... نبوده؛ بلکه به عظمت در مبانی نظری(هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی) و اهداف و آرمان های انقلاب باز می گردد. بر اساس چنین نگرشی، غایت این حرکت عظیم و الهی، نه صرفاً سقوط حکومتی دست نشانده و یا جابه جایی قدرت سیاسی، بلکه بنیانگذاری عالمی جدید و طرحی نو برای آینده ی بشریت می باشد. از این عالَم جدید می توان تعبیر به تمدن نوین اسلامی کرد. اکنون که از التهابات اولیه انقلاب گذشته و به مرحله ی بلوغ آن رسیده، ضرورت دارد با امعان نظر به این پتانسیل و ظرفیت، نگرشی عمیقتر به این پدیده ی اجتماعی افکند. چرا که شناخت صحیح انقلاب لازمه و مقدمه ی شکل گیری تمدن است. به عبارتی دیگر، مرحله ی تمدن نه به معنای اتمام مرحله ی انقلاب بلکه تکامل و اوج رشد و ثمردهی آن است. مسلماً تکامل نهایی در بستر اولیه ی آن، یعنی انقلاب، شکل می گیرد و در واقع، شکل گیری تمدن، آخرین مرحله ی تکامل و شکوفایی انقلاب است. این مقاله با چنین رویکری و با روش «توصیفی علّی» و بهره گیری از اندیشه ی رهبران انقلاب(حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیت الله خامنه ای)، به دنبال تبین این نگرش می باشد.
بررسی اسنادی وضعیت اموال دولتی (بیوتات سلطنتی) در دوره احمدشاه قاجار (مطالعه موردی: کاخ گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان اموال دولتی اصطلاح تازه ای بود که پس از پایان استبداد صغیر و به منظور نظارت دقیق به تمامی اموال دولت ایران اعم از دستگاه سلطنت و دولت آن اطلاق شد. به عبارت دیگر، این اصطلاح برخلاف گذشته، اموال اختصاصی پادشاه را نیز در بر می گرفت. پیش از این، اصطلاح متداول برای این اموال واژه بیوتات سلطنتی بود. پس از این تغییرات، در مکاتبات رسمی از عنوان اموال دولتی استفاده می شد؛ اما عنوان ریشه دار بیوتات سلطنتی همچنان متداول بود. بیوتات مجموعه ای از واحدهای خدماتی دربار و مسئول رسیدگی به امور شخصی شاه بود که از دوره های پیش از سلسله قاجاریه نیز در دربارِ حکومت ها فعالیت می کردند و هر بخش از بیوتات متناسب با وظایف خود، اموالی در اختیار داشتند. دربار و بیوتات دوره قاجاریه که مسئول نگهداری اموال ارزشمند دربار بود، در کاخ گلستان قرار داشت و تشکیلات گذشته با تغییراتی نوین متناسب با نیازهای دوره قاجار شکل گرفتند. انتظام شکل گرفته در بیوتات از دوره مظفری به بعد نابسامان شد. در دوره احمدشاه نیز وضعیت اموال دولتی و نفیس کاخ گلستان و بیوتات نامناسب بود و صاحب جمعان مسئولیت خود را به درستی انجام نمی دادند و گاه خود جزو سارقین اموال دولتی بودند. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از اسناد تاریخی، وضعیت این اموال را در دوره احمدشاه بررسی کند و مشخص نماید اقدامات صورت گرفته توسط اهرم های نظارتی برای حفظ این اموال تا چه میزان موفقیت آمیز بوده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، کتابخانه ای و تطبیق و تحلیل منابع، به ویژه منابع اسنادی بوده است. در این تحقیق تاریخی، پس از جمع آوری اطلاعات لازم، به سازمان دهی اطلاعات و تجزیه وتحلیل آنها پرداخته شده است.
سلیمان تپه، تل بکسایه و سبعات کهریز (تلاش برای یافتن سه محوطۀ نخست ثبتی آثار ملی ایران)
حوزه های تخصصی:
حدود 90 سال از اقدام برای ثبت نخستین آثار تاریخی در ایران می گذرد. این اقدام به تلاش آندره گدار فرانسوی که به تازگی رئیس ادارۀ نوبنیاد عتیقات ایران شده بود، انجام پذیرفت. به نظر می رسد او و همکارانش، 9 اثر صدر فهرست ثبتی که همگی در محدودۀ پشتکوه لرستان واقع شده بودند را براساس گزارش ژاک دِ مُرگان، دیگر فرانسوی نام آشنای باستان شناسی ایران که از آن ها دیدن کرده بود، مستندنگاری کرده بودند. نکتۀ جالب این مسئله، آثار یک تا سه فهرست مدنظر است که به نام های «سلیمان تپه»، «تل بکسایه» و «سبعات خزیر» (سبعات کهریز) ثبت شده و اطلاعی درستی از آن ها در دسترس نیست. موقعیت هر سه محوطه در اسناد نخست و به روز شدۀ دفتر ثبت آثار میراث فرهنگی، به طور کلی کشور عراق عنوان شده و گاه شناختی آن ها را دورۀ عیلامی پنداشته اند. نگارندگان در این نوشتار در تلاش هستند تا براساس گزارش دِ مُرگان، نقشه های دو قرن اخیر، عکس های ماهواره ای و اسناد کشمکش های مرزی ایران-عثمانی/عراق در اواخر دورۀ قاجار و اوایل دورۀ پهلوی سرنخ هایی از این محوطه ها به دست آورند. آنچه که مشهود است، این سه محوطه در سه نقطۀ مختلف کشور عراق و در نزدیکی مرز ایران (محدودۀ امروزین استان ایلام) واقع شده اند. از قرار معلوم، دِ مُرگان تنها از سلیمان تپه (تپه تورساق) و زیرزیر تپه که در استان دیاله قرار دارند، دیدن کرده است؛ و احتمالاً از دو اثر بکسایه و سبعات کهریز طبق شنیده ها و رجوع به والی پشتکوه و اطرافیان او و همچنین نقشه های منتشر شده از هیأت تحدید حدود مرزی ایران و عثمانی گزارش نموده است. پرسش ها ی پژوهش عبارتنداز: آیا سه زیستگاه باستانی موردنظر قابل رصد و شناسایی هستند؟ آیا دِ مُرگان در موقعیت مکانی این سه محوطه در خاک ایران دچار اشتباه شده است؟ بر اساس اسناد ثبتی، تا چه اندازه عیلامی بودن این محوطه ها محتمل است؟ در این نوشتار علاوه بر این که به برخی از اسناد مهم در بازۀ زمانی مورد نظر رجوع خواهیم کرد؛ تلاش می شود با تلفیقی از متون، وارسی نقشه های تاریخی و سنجش از راه دور به پرسش های پیش گفته، پاسخ درخوری داده شود. ضمن این که به عکس های ماهواره ای امروزین (گوگل ارث) و قدیمی (کرونا) بسیار تکیه شده تا بهترین درک از ویژگی های ساختاری و محیطی مناطق مورد بحث به دست آید. درنهایت، طبق شواهد ارائه شده در این نوشتار، نگارندگان معتقدند که هیچ کدام از آثار فوق توالی گاه شناختی مربوط به دورۀ عیلام ندارند.
رویکرد انتقادی به ادوار تمدن اسلامی در نگره نویسندگان امروز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن اسلامی به مثابه یک واقعیت و دارای هویت استقلالی (تمدن به مثابه حقیقت) یا امری اعتباری برآمده از نوع زیست اجتماعی مسلمانان (تمدن به مثابه یک وضعیت)، از مسائل پر چالش و قابل تأمل تمدن پژوهی است. از مباحث معطوف به تمدن اسلامی، سیر تاریخی یا دوره های حیاتی آن است. برخی آن را در گذر تاریخ بررسیده اند و عده ای برای آن الگویی حیاتمند قائل شده و مراحلی چون تکون و پیدایی، رشد، گسترش و شکوفایی، ایستایی و رکود و نیز انحطاط یا افول برشمرده اند، هر چند در خصوص زمان بندی مراحل یا ترتیب تاریخی آن هم نظر نیستند. نقطه مشترک همه اینان، پذیرش شکوفایی آن در قرن چهارم هجری است. مقاله حاضر با رهیافتی انتقادی و به روش مقایسه ای، به این پرسش محوری پاسخ می دهد که نگره های ابراز شده در خصوص ادوار تمدن اسلامی، از چه مزایا و مشکلاتی برخوردار است؟ رهاورد پژوهش آن است که بیشتر دیدگاه های موجود، به سبب داشتن ابهام ها و اختلاط مرزهای مفهومی، عدم تعیین شاخص، نامشخص بودن مبادی تاریخی و نیز کاستی های نظری به ویژه در هم آمیزی مرز وجود حقیقی یا اعتباری تمدن، از استحکام علمی قابل دفاعی برخوردار نبوده و طبعاً نیازمند بازنگری جدی و اساسی هستند. از منظر این مقاله اساساً برای تمدن اسلامی نمی توان سیری حیاتی شناسایی کرد، بلکه باید آن را در دوره های مختلف و در سرزمین های مختلف بررسی کرد، بی آنکه بتوان الگویی تغییر ناپذیر برای آن نشان داد.
میراث تاریخی و کالبدی شهرهای اصفهان عهد مغول به عنوان مبنایی برای توسعهٔ شهری در قرون میانه هجری: یک بررسی میدانی
حوزه های تخصصی:
شهری دست یافت که به «نصف جهان» ملقب شد. لیکن سابقهٔ این توسعه به پایتختی این شهر در عهد سلجوقیان نیز بازمی گشت. در میان این دو دورهٔ پایتختی، در باب تاریخ شهری اصفهان سکوتی غریب در منابع هست که با بررسی میدانی آثار متعدد و غنی اصفهان، قابل جبران است. هدف نوشتهٔ حاضر تلاشی برای پرکردن خلأ اطلاعاتی در میان دو دورهٔ سلجوقی و صفوی است که نه تنها شهر اصفهان که حتی شهرهای بزرگ و کوچک مجاور آن را در بر گرفته است. پرسش آن است که عوامل تداوم حیات شهری اصفهان در عهد مغولان تا ترکمانان چه بوده است؟ فرضیه حاکی از آن است که رقابت های محله ای و فرقه ای در این دوره به رقابت در جهت ساخت مساجد، خانقاه ها و مجموعه های محله ای و خاندانی منجر شد. یافته های بررسی حاضر ضمن تأیید فرضیه تأکید دارد که عنصر محله به عنوان کوچکترین واحد مستقل سکونتی، شهرهای اصفهان را پاره پاره کرد و جای وحدت شهری را گرفت. مهم ترین عامل محدت شهری و صنفی و اجتماعی صوفیانی بودند که با لقبهای خویشاوندانهٔ کاکا، بابا و عمو همبستگی اجتماعی محله ها را تقویت می کردند.
سیر تحول تئوری سیاسی شیعه در دورهٔ امامت
حوزه های تخصصی:
در اندیشهٔ سیاسی شیعه وجود حکومت یک اصل است، اما نظریات پیرامون نوع حکومت و حاکم در دوران مختلف تاریخی، متفاوت است؛ دیدگاه شیعیان بر این مبنا قرار دارد که حکومت از آنِ خداوند است، اما خداوند پیامبر را بر روی زمین به عنوان خلیفهٔ خود قرار داده است، که به حل امور مسلمین بپردازد، و بعد از پیامبر نیز امام به عنوان حاکم دینی مشخص شده است؛ بنابراین علی (علیه السلام) به عنوان حاکم بر حق در واقعهٔ غدیر و از طریق نص به عنوان حاکم جامعهٔ اسلامی برگزیده شد. آنان حکومت های موجود زمان را غاصب می شمردند. در اندیشهٔ سیاسی شیعه در این دوره سه انشعاب رخ داد؛ کیسانیه، اسماعیلیه، زیدیه؛ که هر کدام از آنان نسبت به خلافت اندیشه های یکسانی نداشتند. یافته های پژوهش حاضر بدین قرار است که اندیشهٔ سیاسی شیعه متناسب با شرایط زمانه عمل می کرده است به طوری که در دورهٔ مورد بحث به صورت تضاد و تقیه مسیر خود را پیش می برده است. در اندیشهٔ سیاسی شیعه دیدگاه حاکمی در میان همهٔ نحله ها وجود نداشته بلکه هر کدام از آن ها مبانی فکری و سیاسی خود را دنبال می کرده است.
پیامدهای جنگ جهانی دوم بر وضعیت بهداشتی و ارائه خدمات درمانی در استان فارس (1320 1324 ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تیرماه سال 1320 ه.ش، انگلیس و شوروی به بهانه حضور آلمانی ها در ایران، به خاک کشور تجاوز کردند. اشغال ایران عوارضی متعددی بخصوص در حوزه بهداشت و درمان داشت. استان فارس از این عوارض مصون نماند. هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی پیامدهای جنگ جهانی دوم بر وضعیت بهداشتی و درمانی مردم استان فارس و روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، چه تأثیری در وضعیت بهداشتی و شیوع بیماری های عفونی در استان فارس داشته است؟ به نظر می رسد اشغال ایران و پیامدهای آن در وخیم شدن وضعیت بهداشتی و شیوع برخی از بیماری های عفونی در استان فارس تأثیر داشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد پس از اشغال ایران امکانات بهداشتی نایاب شد و مراکز درمانی و دارویی دچار مشکل شدند، تا جایی که در اواخر سال 1321 ه.ش بیماری های عفونی به صورت همه گیر شیوع یافت، تعداد زیادی مبتلا شدند و برخی نیز جان خود را ازدست دادند.
تبیین سبک رهبری معنوی شهید خرازی و ارتباط آن با سلامت سازمانی در لشکر 14 امام حسین(ع) در دوران دفاع مقدس (67-1359)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک شیوه نوین از رهبری ، رهبری به سبک معنوی میباشد که بدنبال پایداری معنوی سازمان خود است و در این راه سلامت روانی کارکنان خود را پرورش میدهد. در این راستا فرماندهان دفاع مقدس با روش های راهبرد خود نقش موثری در پرورش انگیزه در رزمندگان و پیروزی های پی در پی در جنگ تحمیلی داشتند، این روش های مدیریت را می توان در چارچوب معنایی سبک رهبری معنوی مورد ارزیابی قرار داد.این مطالعه از طریق مصاحبه های متوالی و با پرسشنامه بررسی سبک رهبری فرمانده لشکر 14 امام حسین(ع) ، شهید حسین خرازی در میان 210 نفر از بسیجیان شهر کاشان که در ایام دفاع مقدس در لشکر 14 امام حسین (ع) حضور داشتند، مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش صوری میباشد. روایی متغییرهای آن با آلفای کرونباخ ارزیابی گردید. این پژوهش با نرم افزار آماری SPSS مورد سنجش قرار گرفت. در یافته های این پژوهش مشهود است که بین سبک رهبری معنوی شهید خرازی در دفاع مقدس با سلامت سازمانی لشکر 14 امام حسین(ع) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و با افزایش رهبری معنوی ایشان سلامت سازمان افزایش یافته است. یافته های رگرسیون در این تحقیق بیان میکند که 7 بعد، رهبری معنوی توانسته اند 56 % از واریانس سازمان سالم را تبیین کنند.
نگاهی به منصب امیرنظام در دوره ی قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
القاب و عناوین یکی از مهم ترین شاخص های شناخت ساختار دیوانسالاری است. القاب و عناوین سیاسی، نظامی، اداری و مالی و درک و فهم آنها در تأثیرگذاری و تأثیرپذیری تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، جریانی دوسویه است که باید در بازکاوی تاریخ اجتماعی و اداری ایران به آن توجه داشت. دستگاه دیوانسالاری قاجار، یک دستگاه عریض و طویل بود که القاب و عناوین این دستگاه، وجه تسمیه و کارکردهای ویژه ای داشتند. یکی از عناوین و القاب خاص عصر قاجار، منصب «امیرنظام» بود. این عنوان از عناوین نظامی جدید در ساختار ارتش تازه پاگرفته صدر قاجار بود که با فراز و فرود و تغییراتی در عصر قاجار مواجه شد. ضرورت های خاص جامعه آن روز، به تغییر کارکرد امیرنظام از یک منصب نظامی به منصبی اداری منجر شد. تحولات دوره میانه قاجار نیز امیرنظام را از مقامی بلندپایه به یک لقب تشریفاتیِ صرف کاهش داد. در این مقاله به بررسی چرایی و ضرورت های ایجاد این منصب با نگاهی به شخصیت های دارنده این منصب، وظایف و کارکردهای آن پرداخته شده است.
بررسی ماهیت کارکردی ساختار سیاسی با تأکید بر کارکرد نظام اجتماعی در فرآیند تمدّنی دولت صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی نوشتار حاضر مطالعه رابطه تمدّن با ساخت های سیاسی-اجتماعی دولت صفویه است. اهمیت این موضوع به این امر بازمی گردد که سیر صعود و نزول هر تمدّن نتیجه سازکارهای تراکمی، بازتولیدی و انحطاطی شکل گرفته در نظام اجتماعی-سیاسی جوامع سازنده آن است. پژوهش حاضر به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که ساختار سیاسی در فرآیند تمدّن سازی دولت صفوی چگونه عمل کرد؟ شالوده ساختاری و کارکردی آن چه بود؟ نتایج تحقیق نشان می دهد تحرک اجتماعی و امکان گذر از طبقه پایین جامعه به طبقه بالا و پیوند متقابل فرصت ها و امکان تمرکز آن ها ، نتایج چندی برای توسعه درون زای ایران صفوی و به تبع توسعه تمدّنی داشته است. ساختار سیاسی صفویان به دنبال یک تغییر ساده سیاسی و سلسله ای درصدد تحول طبقات اجتماعی جهت یافتن به نظمی جدید در پیوند با نظام سیاسی برآمدند. در نظم جدید اجتماعی، طبقه غلامّان گرجی و عالمان دینی در کنار عناصر ایرانی و اهل قلم، بهره مند از مزایای اجتماعی و اقتصادی (صاحبان قدرت، ثروت و موقعیت) شدند که در مقابل باعث تضعیف نظام هنجاری ترکان قزلباش، صوفیان و موجب تجلّی مفهوم دولت-ملت ایرانی گردید. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی ضمن توجه به ضرورت کاربرد رویکردهای جامعه شناختی در تحلیل پدیده های تاریخی و برپایه منابع کتابخانه ای سامان یافته است.
تأثیر موقعیت جغرافیایی تبریز بر اقتصاد شهر در عصر ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موقعیت جغرافیایی و تأثیر آن بر اقتصاد در شناخت تاریخ شهر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هجوم مغولان به ایران تحولات مهمی در عرصه انحطاط و رشد شهر به وجود آورد. در این میان شهر تبریز با توجه به موقعیت جغرافیایی و اهمیت اقتصادی آن در عصر ایلخانان، از اهمیتی ممتازی بهره مند می شود. این پژوهش با هدف بررسی علل تأثیرگذاری موقعیت جغرافیایی در رشد و رونق تبریز، با تأکید بر برآیند اقتصادی آن، در دوره ایلخانی صورت گرفته است. روش این پژوهش تبیین و تفسیر وقایع با تکیه بر تأثیر موقعیت جغرافیایی بر ساختار اقتصادی تبریز آن عصر است. حاصل آن که تبریز از دیرباز به لحاظ موقعیت و شرایط جغرافیایی مناسب، از رشد و رونق نسبی شهری برخوردار بوده، اما بعد از سقوط بغداد در 656 ق مورد اقبال بیشتری قرار گرفت که در نهایت نیز با پایتخت شدن آن در دوره ایلخانی به یکی از مهم ترین شهرهای ایران و مرکز تجاری تبدیل گشت. بالاتر از همه، بغداد به سرعت از یک مرکز خلافت به یک شهر کوچک ایالتی تنزل پیدا کرد.
بازتاب کودتای سوم اسفند 1299 در روزنامه های عصر پهلوی
حوزه های تخصصی:
رخداد کودتای سوم اسفند سال ۱۲۹۹ شمسی، سبب شد تا مؤسس سلسلهٔ پهلوی یعنی رضاشاه پهلوی بتواند خود را در سپهر سیاسی ایران مطرح کند. با این حال از همان اوان کودتا، جنجال هایی راجع به مسبب آن به راه افتاد که در اثر آن رضاخان و سپس رضاشاه ناگزیر شد تا روایتی مسلط و مشروعیت ساز راجع به کودتا مطرح کند که ابتدا توسط روزنامه ها رواج داده شد. با بر تخت نشستن رضاشاه هر ساله به مناسبت سالگرد کودتای سوم اسفند، جشن هایی برای بزرگداشت این واقعه برگزار می شد و روزنامه ها نیز به سهم خود در گرامی داشت این واقعه مقاله هایی به چاپ میرساندند که مؤلفه های آن شامل بازتاب کودتا به عنوان رخدادی نجات بخش از اوضاع نابسامان مملکت، پروراندن شخصیت رضاخان به سان یک قهرمان و به حاشیه راندن عناصر دیگر کودتا بود. اما با سقوط رضاشاه روزنامه های مخالف حکومت به شدت به این کودتا پرداخته و آن را حاصل نقشهٔ انگلستان می دانستند که توسط رضاخان و سیدضیا انجام شده و نتایج سویی از جمله ایجاد یک دیکتاتوری و خفقان را درپی داشته است؛ ولی این روند بعد از رخداد کودتای ۲۸ مرداد از میان رفت و دو مرتبه روایت رسمی حکومت از کودتای سوم اسفند در روزنامه های دولتی رونق گرفت اما با این تفاوت که با توجه به رخدادهای سیاسی دههٔ ۲۰، نام سیدضیا به عنوان همکار رضا خان در کودتای سوم اسفند مورد توجه قرار گرفت. در واقع هدف این پژوهش آن است که تاریخ نگاری رسمی حکومت پهلوی پیرامون این کودتا را با استناد به روزنامه های دولتی آن دوره با روشی مستدل بررسی نماید.
سیمای زنگیان در التاریخ الباهر ابن اثیر: جانبداری یا بی طرفی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
التا ریخ الباهر فی الدوله الاتابکیه نوشته ابن اثیر (د.۶۳0 ﻫ.) یکی از نمونه های برجسته تاریخ های دودمانی در سنت تاریخ نگاری اسلامی است و در آن، زندگی و شخصیت اتابکان زنگی و رویدادهای عصر ایشان در جزیره و شام گزارش شده است. در این مقاله گزارش های ابن اثیر از اتابکان زنگی، به صورت جدا از یکدیگر ارزیابی شده تا نشان داده شود که تصویر وی از زنگیان بی طرفانه است یا جانبدارنه؟ بنابر یافته های این پژوهش می توان گفت که اطلاعات ابن اثیر از زندگی و کارنامه زنگیان، جعل و خلاف گویی نیست، امّا در آن بزرگ نمایی و جانبداری دیده می شود: دو سلطان بزرگ زنگی، عمادالدین و نورالدین، به عنوان طلایه داران جهاد ضد صلیبی، در سیمای حاکمانی آرمانی در قواره خلفای صدر اسلام تصویر شده اند. گزارش های ابن اثیر از دیگر امیران زنگی، خالی از مبالغه و گزافه گویی است و افزون بر مدح و ذکر نیکی ها، متضمن ذمّ و ذکر ضعف های آنان نیز هست.
تأثیر اقدامات رضاشاه در وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کلیمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
۱۰۳-۱۳۱
حوزه های تخصصی:
دوران رضاشاه را شاید بتوان نقطه ی عطفی در وضعیت کلیمیان ایران دانست. با روی کارآمدن رضاشاه، وضعیت زندگی اجتماعی کلیمیان تغییر یافت. بعد از پیروزی مشروطه طبق اصل برابری که در قانون اساسی گنجانده شده بود، تمام ایرانیان فارغ از مذهبشان، در برابر قانون یکسان بودند و این مسئله در ایجاد تحول در لایه های جامعه ی ایران، به خصوص اقلیت ها، مسئله ای مهم بود. پژوهش حاضر درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد، به این پرسش پاسخ دهد که اصلاحات و اقدامات رضاشاه چه تأثیری در وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کلیمیان داشت؟ دستاورد این پژوهش نشان می دهد که اقدامات رضاشاه، پیامدهای مثبت و منفی در روند مدرن سازی برای کلیمیان داشت. اقدامات رضاشاه امکان جابه جایی طبقات جامعه ی کلیمی را از فرودستان شهری به طبقه ی متوسط فراهم کرد. در این دوره با آزادی نسبی، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کلیمیان متحول شد.
بررسی کارکردهای وقف شوشتر در دوره پهلوی (1304-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط مذهبی شوشتر سبب شد تا قبل از دوره پهلوی، مردم شوشتر سعی کنند بخش اعظم موقوفات خود را به ساخت، تعمیر و تدارک احتیاجات مساجد، مدارس و امامزاده ها اختصاص دهند؛ بنابراین در این ادوار، کارکرد وقف بیشتر فرهنگی مذهبی بود. در دوره پهلوی نیز، علی رغم تحول و دگرگونی شتابزده در عرصه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، مردم شوشتر همچنان به صورت کم و بیش، به مقوله وقف توجه نشان دادند. پژوهش حاضر، بر اساس روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد وقف نامه های اداره اوقاف شوشتر و منابع کتابخانه ای، درصدد است به بررسی «کارکردهای وقف در شوشتر دوره پهلوی» بپردازد و علاوه بر آن، دریابد میزان، نوع و مصارف موقوفات در این بازه زمانی به چه صورت بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که، کارکردهای موقوفات، گرچه بیشتر فرهنگی مذهبی است، اما همین کارکرد، در راستای سیاست ضدمذهبی حکومت پهلوی متحوّل شده و به صورت کم رنگی تداوم یافته؛ به طوری که براساس اسناد موجود، تنها 8 مورد سند وقفی در شوشتر تنظیم شده است. علاوه بر این، توجه به مسائل بهداشتی، به عنوان کارکرد اجتماعی وقف، به صورت محدود و توأم با کارکرد فرهنگی مذهبی وجود داشته است.
تأثیر تقابل سنّت و تجدّد بر سینمای ایران در عصر پهلوی دوم(سال های 1332-1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینمای ایران از 1332 تا 1357ش. با توجه به تغییرات و تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه متحول شد. سایه ی «فیلمفارسی» در این دوره بر سینما حاکم بود، اما فیلم هایی هم در قالب سیاسی و اجتماعی تولید شدند. نسلی که در این دوره پرورش یافت، همراه با نوسازی های اقتصادی و اجتماعی حکومت محمدرضا پهلوی است. نوسازی نامتوازن، تقسیم طبقاتی در شهرها و مهاجرت روستائیان به شهرها، در ذهنیت این نسل شکاف سنّت و مدرنیته را ایجاد کرد. سینمای ایران در این دوران، با تأثیرپذیری از فضای جامعه و مقوله تعارض و تقابل سنّت و مدرنیته، شاهد تحولاتی در زمینه فیلم سازی، از شکوفایی عامه پسند تا ابتذال و ورشکستگی است. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، روند تولید فیلم های سینمایی در ایران و تغییر و تحولات آن و نیز پی آمد واکنش تماشاگران بر سینما، در حکومت پهلوی دوم، سال های 1332 تا 1357ش، بررسی می شود. یافته ی پژوهش نشان می دهد که نوسازی های نامتوازن دوران محمدرضاشاه باعث ایجاد شکاف جامعه با حکومت گردید. شکافی که در نسل تماشاگران این دوره میان سنّت و مدرنیته ی ناشی از نوسازی اجتماعی و اقتصادی رخ داد، بر سینمای ایران و تولیدات آن نیز تأثیرگذار بود و سرانجام باعث ورشکستگی و بحران در سینما در سال های منتهی به انقلاب اسلامی شد.
گزارش نتایج نخستین فصل کاوش باستان شناختی تپه قلعه قلندران شهرستان شازند
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳
21 - 43
حوزه های تخصصی:
تپه «قلعه قلندران » در شهرستان شازند استان مرکزی و در میانه راه اراک به بروجرد قرار گرفته است. تپه دارای مساحتی در حدود یک هکتار و بلندایی در حدود 8 متر از سطح زمین های اطراف و به شکل نسبتاً دایره ای است. نتایج فصل یکم کاوش باستان شناختی تپه که در تابستان 1395 به انجام رسید، بیانگر این است که بخش اعظم تپه قلندران، یک سکوی عظیم خشتی است که با هدف ساختن یک کاخ و یا (با احتمالی کمتر) یک بنای حکومتی ایجاد شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از کارگاه های لایه نگاری، در ابتدا یک تپه خاکی با لایه های متناوب خاک رس و شن و ماسه به ارتفاع چهار متر ایجاد و سپس بر روی تپه خاکی مذکور سکوی خشتی بزرگی به ضخامت دو و نیم متر ساخته شده است. همچنین شواهد نشانگر آن است که بنایی به ابعاد تقریبی 40 در 50 متر با جهت طولی شمال غربی جنوب شرقی بر روی سکوی خشتی مذکور وجود داشته است. بررسی گاهنگاری سکوی خشتی و بنای مرتبط با آن نشان می دهد که سفال های به دست آمده در بین سطوح خشت و برخی یافته های دیگر به دوره تاریخی هخامنشی و یا پیش از آن (دوره ماد)، تعلق دارند. با این حال گاهنگاری دقیق تپه نیازمند پژوهش های آزمایشگاهی است. به جز دوره های احتمالی ذکر شده، یک مرحله سکونتی دیگر بر سطح تپه شناسایی شده است که بنا بر شواهد سفالی (به ویژه سفال های زرین فام) به دوره اسلامی میانه مربوط می شود. در واقع پس از متروک شدن بنای دوره مادها، تپه قلندران به مدت دست کم 1500 سال متروک باقی ماند و سپس در دوره اسلامی مجدداً مورد استفاده قرار گرفت.
تصویرگری آثار نقاشی زیرلاکی (پاپیه ماشه) در دوره قاجار با رویکرد آیکونوگرافی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸
159-177
حوزه های تخصصی:
در شمایل های دوره قاجار رابطه بین عناصر تصویری و ترکیب بندی نقاشی ها از اصول دقیق و معینی تبعیت می کنند که با نظام نقش مایه برای نقاشی پاپیه ماشه هماهنگ است. تفاوتی که شمایل نگاری دوره قاجار نسبت به دوره های قبل دارد، این است که مضامین عامیانه در آن رواج یافته و انواع مضامین نقاشی های آن در قالب کاشی نگاره ها، پرده های رنگ روغنی، عیدی سازی و چاپ سنگی مشاهده می شود. پرسش های اصلی پژوهش عبارتنداز: 1- شمایل نگاری دوره قاجار بر آثار نقاشی زیرلاکی ازمنظر آیکونوگرافیک چگونه است؟ 2- عناصر بینامتنی در شمایل نگاری دوره قاجار برروی آثار لاکی چیست؟ مسأله اصلی، تحقیق در زمینه خوانش آیکونوگرافیک شمایل های دوره قاجار بر آثار نقاشی زیرلاکی (پاپیه ماشه) است. به همین منظور در این مقاله، دو نمونه پُرکار از آثار نقاشی زیرلاکی با تأکید بر شمایل نگاری، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و چگونگی روند شمایل نگاری در آن ها بررسی، و تلاش شده است تا با شیوه ای توصیفی-تحلیلی، به شناختی هرچه عمیق تر به نوع نگرش هنرمند نگارگر دست یابد. هدف تحقیق در شناسایی نقش مضامین رایج دوره قاجار در شمایل نگاری آثار مذکور است. به منظور رسیدن به این هدف، شناسایی منابع ادبی و تاریخی و هنری ضروری است. شناسایی منابع و گرد آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه کیفی بوده است. فرضیه پژوهش بر این اصل استوار است که تقریباً در تمامی آثار، اشاره ها و نشانه هایی برای رسیدن به داستانی دیگر یا به عبارت درست تر به متن دیگر وجود دارد. یافته ها و نتایج حاکی از آن است که: در این آثار علاوه بر ویژگی های رایج شیوه نقاشی قاجاری، میان متون ادبی، مذهبی و سیاسی و مضامین نقاشی های زیرلاکی، روابط بینامتنی برقرار است، درواقع در تمامی نمونه های موردی اشاره هایی ضمنی به متن های ادبی، مذهب، اندیشه و خط فکری خاص دیده می شود.
عرصه های فضایی تبلور تعاملات اجتماعی در کالبد شهر ایرانی؛ قبل و بعد از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرصه های تعاملات اجتماعی از موضوعات مهم در حوزه شهرسازی اند که به مثابه بستری مناسب برای پاسخ به نیاز اجتماعی انسان در برقراری روابط متقابل نقش ایفا می کنند. این عرصه ها در تاریخ شهرسازی ایران جایگاه مهمی داشته که با وقوع تحولات شهری از 1300 شمسی دچار اضمحلال گردیده اند و از همین منظر بازگرداندن موقعیت تأثیرگذار آن ها به حیات شهر ایرانی مهم است. بر این اساس مسئله تحقیق عبارتست از اینکه عرصه های تعاملات اجتماعی در شهر ایرانی چه هدفی را جهت برقراری روابط اجتماعی دنبال می نموده اند؟ روش مورد استفاده تحقیق، توصیفی- تحلیلی و کیفی با کمک مطالعه اسناد ثانویه تاریخی بوده که در سه مرحله پیوسته، از تحلیل توصیفی- استنتاجی، تحلیل محتوا و شیوه سنتز استقرایی بهره برده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تنوعی از عرصه های فضایی در شهر ایرانی به نیاز اجتماعی انسان پاسخ می داده اند که از آن جمله می توان به آتشگاه، مسجد، مدرسه، میدان، و بازار در ادوار قبل و بعد از اسلام اشاره نمود. همچنین در شهر ایرانی وجوه اشتراکی از اصول متضمن شکل گیری تعاملات اجتماعی در هر دو دوره زمانی موجود بوده که ویژگی اصلی و مشترک در همه آن ها، وابسته بودن فضا و درنتیجه کالبد، به کارکرد اجتماعی خاص می باشد. نهایتاً در پاسخ به مسئله تحقیق می توان گفت که در شهر ایرانی، عرصه های تعاملات اجتماعی به مثابه ابزاری هستند که متأثر از ویژگی های اجتماعی- فرهنگی جامعه به صورت های متنوع کالبدی تبلور فضایی می یافته و درواقع یک نقش کارکردی و هدفمند به خود می گرفته اند.
کارکرد سیاسی- اقتصادی جاده دزپارت در مناسبات دولت صفویه و ایل بختیاری
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۴
131 - 149
حوزه های تخصصی:
جاده دزپارت از مهم ترین جاده های سرزمین بختیاری است که سابقه آن به عهد باستان می رسد. این جاده به دلایل استراتژیک، در دوره صفویه جایگاه خاصی داشت و حاکمیت صفویه برای دستیابی به اهداف خود، جاده را که آسیب دیده بود تعمیر کرد و از آن بهره برد. بخشی از این جاده در دوره شاه عباس اول و دوم برای اهداف سیاسی و اقتصادی مورد استفاده قرار می گرفت. در این پژوهش، اهداف شاهان صفوی از توجه به این جاده در زمینه بهره برداری های سیاسی و اقتصادی مورد بحث قرار می گیرد. این اهداف شامل ترویج فرهنگ شیعی در سرزمین بختیاری، زیر نظر گرفتن حاکمان ایل توسط حکومت صفویه، تجارت داخلی بین سرزمین بختیاری و اصفهان (پایتخت صفویه) و سرانجام رفت و آمد برای انجام طرح انتقال آب کوهرنگ به اصفهان از طریق احداث آبراه در کوه بود. این پژوهش بر اساس منابع کتابخانه ای و بازدید از کتیبه ها و منابع تاریخ صفویه و همچنین بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.