فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکرد توصیفی و تحلیلی، تأثیر ارزش های معنوی را بر جریان عدالت اقتصادی و نیز نقش شکل گیری عدالت اقتصادی را در اعتلای ارزش ها به عنوانِ بخشی از وضعیت فرهنگی تاریخ عصر نبوی مورد تحقیق قرار می دهد. برای تحلیل، از مفهوم ارزش در دانش روانشناسیِ اخلاق بهره گرفته شده و چینش مطالب با استفاده از مبحث عوامل انگیزشی در این دانش، رقم خورده است. ضمن آنکه پیش فرض کلامیِ روشنی داشته و اطلاعات با در نظر گرفتنِ نقش هدایت گری رسول الله (ص) در تقویت باور و امید نسبت به هدایت تشریعی الهی، طرح گردیده اند. نتیجه چنین شد که ابتدا عدالت اقتصادی در عصر نبوی با واسطه ایجاد ارزش های معنوی در اثر تبلور باور نسبت به هدایت تشریعی الهی رخ داده و از سوی دیگر، این توان را داشت که مجدداً با تقویت باور فوق و تقویت بنیان حاکمیت توحیدی، زمینه ساز اعتلای ارزش ها گردد.
بررسی تأثیرات اجتماعی و اقتصادی ظهور استعمار بر شیعیان سواحل جنوبی خلیج فارس در عصر صفوی (سده 10 و 11 هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیعیان سواحل جنوبی خلیج فارس طی دوران اسلامی میراثی فرهنگی و تمدنی را بنیان نهادند، اما طی سده 10 و 11 قمری، تغییر شرایط و ظهور دو جریان هم زمان استعمار با مبانی فکری و سیاسی جدید و استبداد حکمرانان نورسیده عثمانی بر حیات اجتماعی آنان تأثیراتی گذاشت. این تأثیرات عمیق بیش از هر چیز ناشی از این مبنای اساسی بود که به واسطه تمرکز بینش و روش نوین اقتصادی و فرهنگی عناصر استعماری بر حوزه دریاها، تأثیر استعمار بر ساحل نشینان خلیج فارس از نظر کمی و کیفی عمیق تر و گسترده تر بوده است. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر پدیده استعمار بر جوامع شیعی حوزه خلیج فارس، با رویکردی تحلیلی و براساس مطالعات کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که تأثیر ظهور استعمار بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی شیعیان سواحل جنوبی خلیج فارس چه بود؟ وجود تعارض میان آموزه های ظلم ستیزی شیعه با رویه های استعماری سبب رویارویی این دو جریان و بروز تأثیرات عمیقی بر حیات اقتصادی و اجتماعی شیعیان طی سده 10 و 11 هجری بوده است.
Structural Explanation (Physical Dimensions) of the Manuscript of Ahmad Gholam`s Jung (Date of writing: 1722 - 1729AD/1135-1142 AH)
حوزه های تخصصی:
Jungs are manuscripts or collections of documents that contain a selection of historical, literary, religious, and scientific documents and texts. Ahmad Gholam’s Jung is from the second half of the Safavid period, especially from the late Safavid period (simultaneous with the Afghan invasion) and contains documents from this period and earlier periods. Its structural features consist of physical and formal dimensions such as the components used, the way letters are written and arranged, and their explanation.The achievement of the present article expresses the importance of historical values of the mentioned manuscript from a structural point of view. The research method used in this research is formal analysis with a phenomenological approach (analysis and empirical analysis and direct with a critical approach) and with reference to the present manuscript.
The Iran-Ottoman Conflicts Over the Caucasus in the Era of Safavid Interregnum (1576- 1587)
حوزه های تخصصی:
In the sixteenth century, the strategic region of the Caucasus had a set of political, economic, transportation, and religious benefits for both the Safavid and Ottoman governments that led the two powers to compete for profound influence and attention in the region. During this period, when some weak and unstable kings such as Ismail II and Muhammad Khudābanda came to power, lack of strength and better performance caused the Ottoman government to grasp the most of the opportunity to extend their influence over the Caucasus. This study aims at investigating the geographical location of the Caucasus considering the Safavid diplomatic policies and the challenges between the Safavids and the Ottoman Empire through analyzing historical data and library studies. Descriptive data analysis has been considered as the method utilized for this research. The research findings indicate that the ineffectiveness of Safavid foreign policy at this time and the consequence of this policy would have an inevitably negative impact on maintaining and controlling the Caucasus. As a result, this policy would provoke the Ottoman invasions, leading to the occupation of some parts of the Caucasus.
رواداری سوداگرانه؛ بررسی تأثیر روحیه تاجرمآبانه سغدی ها در انتشار دین های گوناگون در آسیای میانه و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳ (پیاپی ۱۴۳)
129 - 149
حوزه های تخصصی:
با رونق گرفتن جاده ابریشم، از سده نخست میلادی، سغدی ها که سرزمینشان در آسیای میانه بر سر راه این جاده تجاری قرار داشت، به تجارت رو آوردند و قومی سوداگر شدند که برای تجارت به سرزمین های دیگر سفر می کردند. سغدی ها که پیش از آن دین مزدیسنا را پذیرفته بودند، از طریق تجارت با مردمان دیگر، با دین ها و عقاید گوناگونی چون دین مانی، بودا، مزدک و مسیحیت نسطوری آشنا شدند. برخی از سغدی ها به آن دین ها گرویدند و مبلغ آن دین ها شدند. از دیگر سو، جدا از اینکه سغدی ها در سرزمین شان با دین های گوناگونی برخورد داشتند و کوشش می کردند که اصول عقاید آنها را دریابند، مصالح تجاری و سیاسی شان سبب شد تا در قلمرو آنها این دین ها آزادانه در کنار یکدیگر و بدون هیچ مناقشه مذهبی تبلیغ و ترویج شوند، پدیده ای که می توان از آن با عنوان «رواداری سوداگرانه» یاد کرد. در این مقاله با بهره گیری از منابع باستانی، پژوهش های نوین و همچنین کاوش های باستان شناسی وجوه گوناگون این رواداری سوداگرانه بررسی شد. این پدیده در هیچ دوره تاریخی و جغرافیایی دیگری تا دوران معاصر که ملت های گوناگون با دین های متفاوت در کنار یکدیگر زیسته اند، دیده نشده است و به نتایج بدیعی چون «ایجاد یگانگی میان دین ها» در سغد در میانه سده های ششم تا هشتم میلادی انجامید، بر اساس این تفکر سغدی ها کوشیدند تا میان دین های گوناگونی که در قلمرو خود یا مهاجرنشین هایشان رواج داشت، سازگاری ایجاد کنند.
صوفیان و سلاطین: کنش های سیاسی شیوخ نقشبندی در قلمرو اشترخانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصوف که در پی فروپاشی حکومت مغول به تدریج از خلوت خانقاه ها پا به عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نهاده بود، در دوره تسلط ازبکان بر ماوراءالنهر همچنان نقش قابل توجهی را در این حوزه ها ایفا می کرد. در این میان طریقت نقشبندیه به سبب گستردگی و نیز پیروان پرشمار از اهمیت بیشتری برخوردار بود. خاندان های متنفذ نقشبندی که در ماوراءالنهر دوره تیموری و شیبانی حضور پررنگی داشتند در دوره اشترخانیان نیز نفوذ، اعتبار و ارتباط نزدیک خود با حکومت را حفظ کردند. باوجوداین، ضرورتاً روابط میان خاندان های مختلف نقشبندی با خوانین اشترخانی یکسان نبود. بررسی کنش های سیاسی خاندان های نقشبندی و عوامل مؤثر بر آن در دوره اشترخانی، موضوع پژوهش حاضر است. بنا بر یافته های این پژوهش، شیوخ صوفی نقشبندی، طیف وسیعی از تعامل و تقابل با دستگاه قدرت را نمایان ساختند ضمن اینکه خود نیز برای مدتی کوتاه در رأس هرم قدرت قرار گرفتند. میانجی گری در میان مدعیان قدرت، نظامی گری و حکمرانی در شمار نقش هایی بود که شیوخ نقشبندی در عرصه سیاست این دوره ایفا کردند. نوع کنش شیوخ صوفی نسبت به خوانین، تابعی از منافع محلی، خاندانی و عمومی آن ها بود. درحالی که خاندان های نقشبندی مقیم بخارا، کرسی اصلی حکومت اشترخانیان، در راستای حفظ وضع موجود، عمدتاً در پی تعامل و ارتباطی حسنه با خوانین وقت بودند و شیوخ نقشبندی سمرقند، با هدف تغییر وضع به نفع ایالت خود، غالباً در کنار مخالفان بخارا می ایستادند.
واکاوی کشمکش ملکی رودانی ها و ابراهیم خان قوام الملک با تکیه بر اسناد (1313تا 1332 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اواخر سلطنت قاجار جمع آوری مالیات برخی مناطق هرمزگان فعلی مانند رودان و منطقه احمدی در اختیار خاندان قوام الملک قرار گرفت، ولی در تقسیمات کشوری سال 1316ش بندرعباس، رودان و میناب بخشی از استان هشتم با مرکزیت کرمان شد. از سال 1313ش میان ابراهیم خان قوام و مالکین رودان اختلاف نظرهایی در مورد زمین های زراعی بروز کرد که حدود بیست سال به طول انجامید. قوام به استناد قبض های مالیاتی زمان حبیب الله خان قوام الملک، تمام زمین های مرغوب و حتی موقوفی را به نام خود ثبت نمود. مالکان رودان هم در واکنش به این اقدام دست به شکایت زدند. بنابراین کشمکشی بیست ساله میان طرفین آغاز شد. هدف مقاله حاضر پاسخ به این سؤال است که چه عواملی بر طولانی شدن دعوای حقوقی ابراهیم قوام و مالکان رودانی مؤثر بود و نتیجه نهایی آن را رقم زد؟ داده های پژوهش حاضر عمدتاً از مرکز اسناد شورای اسلامی (کمام)، و مرکز اسناد ملی (ساکما) گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ابراهیم قوام با تکیه بر عواملی چون نفوذ در دربار سلطنتی، حمایت انگلستان، استفاده از چریک های منطقه فارس و قبیله طاهرزائی، و همچنین تطمیع مقامات محلی تلاش کرد مالکیت خود بر زمین های رودان را تثبیت کند، اما سرانجام عواملی چون سقوط جایگاه خاندان قوام در دربار پهلوی، روی کار آمدن مصدق و ظهور فضای انگلیسی ستیزی، و همچنین تلاش های بی وقفه مردم رودان، خاندان قوام را در دستیابی به هدف خود ناکام گذاشت.
تأسیس حکومت محلی بنی عنَّازی (328- 448ق) به مرکزیت حُلْوَان در دوره آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۵ (پیاپی ۱۴۵)
85 - 106
حوزه های تخصصی:
«عنَّازیان» دسته ای از کُردهای منسوب به ایل «شاذَنجان»، در دهه پایانی نیمه اول سده چهارم قمری وارد منازعات قدرت در بخشی از ناحیه جبال شدند، ولی تأسیس حکومت آنها تا اواخر همین سده به طول انجامید. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر چرایی و چگونگی تأسیس حکومت بنی عنَّازی به مرکزیت حُلْوَان است؛ درحالی که درست در این دوره تاریخی، حکومت مقتدر بنی حَسْنَوَیْهْ در دِینَوَر هیچ قدرت همسانی را تحمل نمی کرد و دولت آل بویه در عراق نیز با آنکه متّحد و گاهی حامی عنَّازیان بود، تمایلی به تأسیس حکومت مقتدر بنی عنَّازی نداشت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عنَّازیان با حمایت آل بویه عراق، ابتدا موقعیت سیاسی و نظامی خود را در حُلْوَان و اطراف آن تثبیت کردند، به منصب «معاون حُلْوَان» رسیدند و سپس با تسلط بر شاهراه اقتصادی، نظامی و مذهبی طریق خراسان و کسب منصب «حامی طریق خراسان»، موفق به تقویت موضع خود، سقوط حَسْنَوَیْهْ و برپایی حکومت شدند.
شناخت، پیشگیری و درمان مرض وبا در ایران عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز بیماری با به چالش کشیدن صحت جسمی و روحی، نهایتاً به نیستی انسان می انجامد. پژوهش حاضر براساس این مسئله شکل گرفته است که شناخت، پیشگیری و درمان بیماری عفونی و مهلک وبا در جامعه ایران عصر صفوی به چه نحوی صورت گرفت؟ یافته های پژوهش حاضر براساس رویکرد توصیفی-تحلیلی، بیانگر آن است که مقابله با بیماری وبا در چارچوب نظام طب ایران عصر صفوی و مطابق با حوزه های معرفتی طب مبتنی بر اخلاط چهارگانه (طبیبان)، مفاهیم شفای مذهبی (جامعه دینی و علما) و باورهای عامیانه و جادویی انجام می گرفت. با توجه به نوع شناخت بیماری، از انواع شیوه های پیشگیری و روش های درمانی استفاده می شد. گفتنی است با توجه به ماهیت موضوع، بیشترین اطلاعات در چارچوب طب اخلاطی و با عطف به آرای طبیبان برجسته سابق ارائه شده است. در این دیدگاه، بیماری وبا در زمره تب ها دسته بندی شده است که به دنبال بروز هوای وبایی شایع می شد. در این رویکرد، مراعات اصول حفظ الصحه در قالب تدابیر شش گانه برای پیشگیری از ابتلا به بیماری در اولویت قرار داشت. علاوه بر این، از گونه های مختلف شفای مذهبی و درمان های عامیانه برای پیشگیری و درمان بیماری استفاده می شد.
جایگاهِ تاریخیِ رساله تقدیرالمقاییس در بحث اصلاح مقیاس ها در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رساله تقدیرالمقاییس نوشته محمدحسن خان اعتمادالسلطنه و اثری در مورد اصلاحِ مقیاس ها در ایران عصر ناصری است که در آن اعتمادالسلطنه به شکل گیریِ مقیاس های مختلف اندازه گیری در میان جوامع مختلف، وجود مقیاس های گوناگون در ایران و ضرورت سامان دهی آن، توصیف نظامِ متریک فرانسه و ارائه طرحی برای یکسان سازی مقیاس ها در ایران با الگوبرداری از نظامِ متریک فرانسه پرداخته است. رساله، علی رغم بازخوانی و چاپ در نشریه پیام بهارستان ، مورد توجه محققان قرار نگرفته و زمان تألیف و ارزش تاریخیِ آن مغفول مانده است. بنابراین، مقاله حاضر قصد دارد زمان تألیف و ارزش تاریخیِ رساله را به عنوان یک مسئله مورد بررسی قرار دهد و به این پرسش پاسخ دهد که رساله در بحثِ اصلاحِ مقیاس ها چه جایگاهی دارد؟ نتیجه تحقیق حکایت از آن دارد که رساله در سه سال آخر دوره ناصری و با الهام از بحث های منورالفکران ایرانیِ معتقد به اصلاح مقیاس ها و مقادیر و در پاسخ به نیازهای اقتصادی آن زمان نوشته شده است و می توان آن را اولین طرحِ جامع برای تأسیس یک نظام واحد در مقیاس ها و مقادیر کشور دانست.
رجال سلطنتی هنرمند و تحولات نگارگری ایرانی از ایلخانان تا میانه صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
99 - 120
حوزه های تخصصی:
از میانه سلطنت ایلخانان، به تدریج شکوفایی نگارگری ایرانی رونق گرفت و علی رغم تحولات سیاسی و تغییر سلسله های حاکم بر ایران نه تنها از رونق و کیفیت آن کاسته نشد بلکه تا میانه عصر صفوی بر بالندگی آن افزوده شد. دراین ارتباط مؤلفه های متعددی تأثیرگذار بودند که از مهم ترین آن ها نقش حامیان سلطنتی بود؛ ازاین رو مسئله این پژوهش نوع و میزان آشنایی رجال سلطنتی با هنرهای مرتبط با کتاب آرایی به ویژه نگارگری است و این که این آشنایی ایشان با هنر تا چه اندازه بر تحولات نگارگری ایران تأثیرگذار بوده است، با این هدف که بتوان از ارتباط حامیان سلطنتی با تحولات هنری دوران خودشان شناخت بیشتری به دست آورد. بازه مطالعاتی این پژوهش حدفاصل سلطنت ایلخانان تا پایان صفویان است و حوزه جغرافیایی آن نیز قلمرو جهان فرهنگ ایرانی فارغ از مرزهای جغرافیایی آن است؛ امری که با روش تاریخی به آن پرداخته می شود. گزارش ها و شواهد تاریخی باقی مانده از این دوران نشان می دهد آثار مهم این دوران صرفاً با حمایت مادی حامیان سلطنتی شکل نگرفته اند بلکه در پس آن ها حامیانی قرار داشتند که برخی از آن ها خود هنرمندانی چیره دست بودند و برخی نیز با شناخت و تخصصی که در هنر پیدا کرده بودند بر تحولات زیبایی شناختی نگارگری دربارشان نظارت می کردند. درنتیجه می توان گفت از مهم ترین متغیرهای مهم و تأثیرگذار در بالندگی نگارگری ایرانی به نقش معنادار حامیان درباری و شناخت آن ها از انواع هنرهای مرتبط با کتاب آرایی ازجمله نگارگری برمی گردد.
سبک شناسی امیرمؤمنان علیه السلام در بهره مندی از قرآن کریم به مثابه منبع هویت ساز دینی در بازه زمانی حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش روزافزون ادراکات هویت بنیان و کردارهای هویت مند در جامعه ضرورت توجه به سرمایه های اصیل دینی در جهت پدیدآوری مبانی متقن و مطمئن هویت سازی را مضاعف می سازد. از سوی دیگر ارتباط وثیق و پیوند عمیق سیره حکمرانی امیرمؤمنان علیه السلام و معارف کلام وحی موجب می گردد تحلیل و بررسی سیره هویت سازی حضرت باتوجه به معارف قرآن کریم ضرورت یابد. بر همین اساس پژوهش حاضر با روش تحقیق کیفی در پاسخ به این پرسش پدید آمده است که آموزه های قرآنی چه جایگاهی در منظومه هویت سازی دینی در سیره امیرمؤمنان علیه السلام د اشت. التزام به شبکه مفهومی قرآن کریم در هویت سازی به منظورِ سیاست گذاری مبتنی بر آنها ازجمله اقداماتی است که در سیره حضرت صورت پذیرفت. همچنین توسعه نگرش نسبت به سنت های الهی و کاربست آنها در جهت تقویت هویت دینی جامعه، بخش دیگری از کارکرد آموزه های قرآنی در سیره هویت سازی حضرت را پدید آورد. در ساحت اقدامات تمایزبخش نیز به منظورِ تعیین مرزهای دقیق هویتی بهره گیری از آیات مختلف برای افشای ماهیت دشمنان از دیگر اقدامات حضرت بود.
بازشناسی درخت صنوبر و نقش صنوبری در آثار هنری ایرانی اسلامی براساس شواهد کهن مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
223 - 248
حوزه های تخصصی:
توصیف درخت صنوبری که در متون مکتوب فارسی از گذشته تاکنون برجای مانده، با درختی که در سده اخیر، متخصصان حوزه علوم گیاهی و کشاورزی صنوبر می نامند، متفاوت است و این دو یکی نیستند. پژوهش حاضر به بازشناسی تصویر درخت صنوبر و نقش صنوبری در آثار هنری ایرانی پرداخته است و در راستای این هدف، ویژگی های درخت صنوبر را در متون مکتوب دوران اسلامی بررسی و سعی در بازشناسی این درخت از نشانه های ثبت شده در متون مذکور می نماید. از این رو، پرسش های این پژهش عبارت اند از: چه ویژگی هایی برای درخت صنوبر در لغت نامه ها، فرهنگ ها و متون کهن دوران اسلامی ذکرشده که به کمک آن ها بتوان این درخت را از سایر درخت ها باز شناخت؟ براساس ویژگی های موجود در متون کهن، کدام یک از نقوش موجود در آثار هنری دوران اسلامی را می توان بازنمایی درخت صنوبر و شکل صنوبری دانست؟ فرضیه این پژوهش، مبتنی بر آن است که نقش مایه موسوم به نقش صنوبری در آثار هنری ادوار تاریخی ایران موجود است، که برگرفته از درخت صنوبر است، و این درخت از خانواده درختان سوزنی برگ بوده و نمی تواند درختی از خانواده پوپولوس مانند تبریزی و سپیدار باشد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تطبیقی و به شیوه گردآوری داده ها، مطالعه کتابخانه ای و جست وجوی میدانی و اینترنتی انجام گرفته است. برآیند پژوهش حاضر نشان داد که درخت صنوبر از خانواده درختان کاج و از دیرباز یکی از نقوش پرتکرار در آثار هنری ایرانی اسلامی بوده است.
تقسیمات سرزمینی در پیوند با حکمرانی خاندانی در ایران اوایل دوره قاجاریه (1264- 1210 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
19 - 41
حوزه های تخصصی:
قاجارها برای حفظ و اداره قلمرو ممالک محروسه ایران در اوایل حکومتشان، در کنار استفاده از قدرت شمشیر، از تدابیر و سیاست های دیگری نیز بهره بردند. سنت حکمرانی خاندانی یا همان به کارگیری اعضای خاندان شاهی به عنوان حکمران ایالات و ولایات یکی از این تدابیر بود که پیش از این نیز در برخی از خاندان های حکومتگر همچون سلجوقیان و صفویان به کار گرفته شده بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که آقا محمدخان، به عنوان مؤسس سلسله قاجاریه، سنت حکمرانی خاندانی را احیا کرد و دو تن از جانشینان بلافصل وی، فتحعلی شاه و محمد شاه، با محدود کردن استفاده از اعضای خاندان سلطنتی به فرزندان و نوادگان پادشاه در امر حکمرانی نوعی نوآوری در این سنت ایجاد کردند.
تحلیل قانونگذاری توسعه در ایران با استفاد از دستور زبان نهادی (1341- 1356)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
179 - 199
حوزه های تخصصی:
قوانین برنامه های عمرانی سوم، چهارم و پنجم را می توان مقدمه و مبنای اثرگذارترین پروژه های نوسازی در دولت پهلوی به حساب آورد. این قوانین در حقیقت سنگ بنایِ راهکارهایی بودند که دولت پهلوی تحت عنوان برنامه های عمرانی برای پیشبرد پروژه نوسازی تدوین کرد و به همین دلیل بررسی آنها می تواند به شناخت ماهیت برنامه های عمرانی و نوع نگاه دولت پهلوی به پروژه نوسازی کمک کند. این مقاله با استفاده از «دستور زبان نهادی» درصدد استخراج گزاره های نهادی و تحلیل قوانین برنامه های مزبور است تا نشان دهد ماهیت این برنامه ها از حیث اجزای مختلف گزاره های نهادی چون جزء اسنادی، شدت التزام، عمل، شرط و تنبیه چگونه بوده و اصولاً عامل و کنشگر اصلی در این قوانین که بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در تدوین قوانین برنامه های عمرانی، دولت به عنوان عامل اصلی در مرکز برنامه ها قرار داد. در هیچ یک از 111 گزاره نهادی موجود از سازمان های مردم نهاد یا غیردولتی به عنوان جزء اسنادی نام نرفته است. همچنین در 108 گزاره از شدت التزام بهره گرفته شده است. نکته قابل تأمل اینکه 81 مرتبه از اجبار به عنوان جزءِ شدت التزام استفاده شده است که این امر نشان از ماهیت دستوری برنامه ها دارد. به علاوه، عدم قید هر گونه شرط زمانی و مکانی در جزء شرط دلالت بر «عام بودگی» برنامه های عمرانی بدون توجه به تنوع زیستی، فرهنگی و اجتماعی دارد و آنی ترین نتیجه چنین نگاهی درگیر کردن دولت در امور مختلف، کنار گذاشتن نیروهای بالقوه مردمی و طرد مشارکت عمومی است.
ابزارهای اجرای سیاست در دربار سلطان حسین بایقرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
105 - 127
حوزه های تخصصی:
در ایران عصر تیموری تفاوت بنیادی-تمدنی میان جامعه یکجانشین ایران و جمعیت های شبان پیشه تاتار موجب می شد که امکان تلفیق و ادغام سنت های این دو گروه تا حد زیادی منتفی شود و به این خاطر سنت های دشت و سنت های شهر در کنار هم ساکن شده و به همزیستی بپردازند. این تقابل تابه حال از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان مسئله اصلی خود، این نوشتار در پی آن است که تقابل پیش گفته این بار از منظر ابزارهای اعمال سیاست پیگیری کند. بر این اساس ازنظر روش شناسی مقاله حاضر می کوشد با اتکا به شیوه توصیفی تشریحی ابزارها و لوازم اعمال قدرت سیاسی در هراتِ دوره سلطان حسین بایقرا را در میان سه گروه اهل شمشیر، اهل قلم و شخص سلطان گونه شناسی و معرفی نماید. نتیجه گیری این نوشتار حاکی از آن است که در دربار سلطان حسین بایقرا ما با دو گونه اصلی ابزار سیاست ورزی مواجه هستیم، «ابزار شهر» و «ابزار دشت». اهل شمشیر با تکیه بر ابزارهایی چون «خون و طایفه»، «قزاقی گری»، «سنت جانشینی»؛ اهل قلم هم با تکیه بر ابزارهایی دیگری مانند «تشکیل حلقه»، «ذخیره و اعطای/ممانعت از اعطای مناصب»، «توزیع پول و سطح ثروت» و نهایتاً «غارت و تبعید»؛ سلطان هم علاوه بر سرنخ داری تمام ابزارهای «شهر» و «دشت»، با بهره مندی از دو ابزار مضاعف یعنی «شراکت» و «عنایت خاصه/سلب عنایت» در پی تحقق منویات سیاسی خود بودند.
پناهندگان فرقه دمکرات آذربایجان در اتحاد جماهیر شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرقه دمکرات آذربایجان با حمایت حکومت اتحاد جماهیر شوروی در سال 1324 تشکیل و در سال 1325 فروپاشید و تبعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بسیار سنگینی را برای مردم ایران داشت که پناهنده شدن جمعیت زیادی از مردم محلی آذربایجان به کشور شوروی از جمله آنها می باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی پناهندگان فرقه دمکرات آذربایجان در اتحاد جماهیر شوروی است. روش اجرای این پژوهش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از منابع اولیه صورت گرفته سعی نگارندگان بر آن است تا تبعات انسانی و اجتماعی حکومت فرقه دمکرات آذربایجان را آشکار سازند نتیجه مطالعات نشان می دهد، پس از فروپاشی حکومت فرقه در 21 آذر 1325 تعداد پناهندگان ایرانی که به دلیل هواداری از حکومت فرقه و با فریب کاری رهبران این گروه به شوروی فرار کرده و پناهنده شده ند بین 25 تا 30 هزار نفر تخمین زده شده است. اندکی پس از این واقعه، ﺳﺮان ﺣﺰب ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺖ آذربایجان ﺷﻮروی و رهبران فرقه دمکرات ﺑﺮای رهایی از بار مشکلات نگهداری این حجم زیاد پناهندگان و سرکوب نارضایتی پناهندگان از عملکرد فرقه و تصمیم آنها به بازگشت به ایران، مطابق با سیاست بیرحمانه استالینی آنها را ﺑﺎ اﺗﻬﺎمﻫﺎی واﻫﯽ و غیرانسانی راﻫﯽ اردوﮔﺎهﻫﺎی ﮐ ﺎر اﺟﺒ ﺎری در ﺳ ﯿﺒﺮی و آسیای میانه کردند و سرنوشت دهشتناک، غم انگیز و رقت باری را برای آنها رقم زدند.
واکاوی علل افول پرتغالی ها در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور پرتغال در اوایل قرن شانزدهم میلادی توانست بر بخش های مهمی از مشرق زمین ازجمله خلیج فارس تسلط پیدا کند، این نخستین استعمارگران قریب به یک قرن حاکم بلامنازع مهم ترین نقاط استراتژیک شرق بودند اما به تدریج در اوایل قرن هفدهم سلطه آن ها با موانع عمده ای مواجه شد و شرایط بین المللی نیز به زیان آن ها تغییر پیدا کرد، لذا مناطق تحت اشغال پرتغال یکی پس از دیگری از دست آن ها خارج گشت و نهایتاً در خلیج فارس نیز منجر به اخراج آن ها شد. این مقاله به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که عوامل درونی و بیرونی افول پرتغالی ها در خلیج فارس چه بود؟ این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای درصدد یافتن علل این افول بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دو دسته عامل منجر به ضعف و افول پرتغالی ها شد. دسته نخست را می توان عوامل بیرونی دانست که در خارج از منطقه خلیج فارس همانند اروپا رخ داده و اثرات آن به ضعف سلطه پرتغالی ها در مستعمرات ازجمله در خلیج فارس انجامید همانند جمعیت اندک پرتغال، اشغال پرتغال به دست اسپانیا، راه یافتن سایر کشورهای قدرتمند اروپایی همانند انگلستان و هلند به شرق و ورود عثمانی به مسائل خلیج فارس. دسته دوم را باید عوامل درونی دانست، از قبیل سیاست های نابخردانه پرتغالی ها در خلیج فارس ازجمله ضربه زدن به تجارت و اقتصاد منطقه، تعصب دینی و اقدامات اسلام ستیزانه که منجر به عکس العمل دول منطقه و قیام های مردمی بر علیه آن ها می شد.
تبیین تاریخی توانمندسازی فرهنگی اجتماعی جامعه امامیه در سیره امام عسکری علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی، فرایند قدرت بخشیدن به افراد است که در منظومه بلوغ تمدنی جایگاه ویژه ای دارد. اقدامات امام عسکری × در تحقق این فرایند در ساختار فردی، سازمانی و سَبک رهبری منجر به استحکام هویت شیعی، قدرت اندیشه، ایجاد احساس خودکارآمدی و مهارت افزایی شیعیان در مواجهه با چالش ها و تهدیدها گردید. براین اساس، اقدامات، توجهات، تأکیدات و شیوه مبارزاتی آن حضرت، نقش مهمی را در استمرار و تقویت جامعه امامیه برای ورود به عصر غیبت فراهم نمود. هدف این مقاله آن است تا با تحلیل نظری داده های تاریخی، پیش نیازها و فرایند توانمندسازی در حوزه دانش مدیریت منابع انسانی، تدابیر امام عسکری × در توانمندسازی شیعیان را به بحث گذارد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی با تکیه بر منابع اصلی تاریخی و حدیثی به این سؤال پاسخ می دهد که امام عسکری × چگونه جامعه امامیه را در شرایط بحرانی سیاسی و اجتماعی توانمند ساخت تا از افتادن به پرتگاه سقوط مصون بماند؟
سبک شناسی مواجهه با بیماران در سیره اجتماعی اهلِ بیت (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به این مسئله می پردازد که سبک مواجهه اجتماعی اهلِ بیت با بیماران چگونه بوده است؟ عرصه پژوهش، گزاره های سبک زندگی معصومان و به طور خاص، حیات اجتماعی ایشان در منابع کهن، اعمّ از تاریخی و روایی است که به روش تحلیلی قابل کنکاش است. براساس یافته های پژوهش حاضر، مؤلفه های این سبک عبارت است از پیگیری نیازهای مادّی و تأمین نیازهای معنوی بیماران، پاسخ گویی درمانی همگانی، مقابله با مرگ هراسی و مرگ خواهی بیمار، رسیدگی به وضعیت خانواده بیمار، کاستن نقش اجتماعی بیمار و آسیب شناسی اجتماعی ارتباط با بیمار. متغیرهای مسئولیت افزای این سبک، شامل پیوستگی اجتماعی (آشنایی، همسایگی، همسفری)، وضعیت معیشتی بیمار و بیماری های خاصّ است. متغیرهای محدودیت زا شامل کوتاهی بیماری (سه روز)، بیماری های خاص، سوء منش و سوء رفتار بیمار می گردد. در نتیجه آشکار گردید در سیره اجتماعی اهلِ بیت، علاوه بر تأمین رفاه، آسایش و سلامتی بیمار و اطرافیان بیمار، آموزش، تربیت و معنویت نیز هدف گذاری گردیده است.