کشور پرتغال در اوایل قرن شانزدهم میلادی توانست بر بخش های مهمی از مشرق زمین ازجمله خلیج فارس تسلط پیدا کند، این نخستین استعمارگران قریب به یک قرن حاکم بلامنازع مهم ترین نقاط استراتژیک شرق بودند اما به تدریج در اوایل قرن هفدهم سلطه آن ها با موانع عمده ای مواجه شد و شرایط بین المللی نیز به زیان آن ها تغییر پیدا کرد، لذا مناطق تحت اشغال پرتغال یکی پس از دیگری از دست آن ها خارج گشت و نهایتاً در خلیج فارس نیز منجر به اخراج آن ها شد. این مقاله به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که عوامل درونی و بیرونی افول پرتغالی ها در خلیج فارس چه بود؟ این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای درصدد یافتن علل این افول بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دو دسته عامل منجر به ضعف و افول پرتغالی ها شد. دسته نخست را می توان عوامل بیرونی دانست که در خارج از منطقه خلیج فارس همانند اروپا رخ داده و اثرات آن به ضعف سلطه پرتغالی ها در مستعمرات ازجمله در خلیج فارس انجامید همانند جمعیت اندک پرتغال، اشغال پرتغال به دست اسپانیا، راه یافتن سایر کشورهای قدرتمند اروپایی همانند انگلستان و هلند به شرق و ورود عثمانی به مسائل خلیج فارس. دسته دوم را باید عوامل درونی دانست، از قبیل سیاست های نابخردانه پرتغالی ها در خلیج فارس ازجمله ضربه زدن به تجارت و اقتصاد منطقه، تعصب دینی و اقدامات اسلام ستیزانه که منجر به عکس العمل دول منطقه و قیام های مردمی بر علیه آن ها می شد.