صوفیان و سلاطین: کنش های سیاسی شیوخ نقشبندی در قلمرو اشترخانیان (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
تصوف که در پی فروپاشی حکومت مغول به تدریج از خلوت خانقاه ها پا به عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نهاده بود، در دوره تسلط ازبکان بر ماوراءالنهر همچنان نقش قابل توجهی را در این حوزه ها ایفا می کرد. در این میان طریقت نقشبندیه به سبب گستردگی و نیز پیروان پرشمار از اهمیت بیشتری برخوردار بود. خاندان های متنفذ نقشبندی که در ماوراءالنهر دوره تیموری و شیبانی حضور پررنگی داشتند در دوره اشترخانیان نیز نفوذ، اعتبار و ارتباط نزدیک خود با حکومت را حفظ کردند. باوجوداین، ضرورتاً روابط میان خاندان های مختلف نقشبندی با خوانین اشترخانی یکسان نبود. بررسی کنش های سیاسی خاندان های نقشبندی و عوامل مؤثر بر آن در دوره اشترخانی، موضوع پژوهش حاضر است. بنا بر یافته های این پژوهش، شیوخ صوفی نقشبندی، طیف وسیعی از تعامل و تقابل با دستگاه قدرت را نمایان ساختند ضمن اینکه خود نیز برای مدتی کوتاه در رأس هرم قدرت قرار گرفتند. میانجی گری در میان مدعیان قدرت، نظامی گری و حکمرانی در شمار نقش هایی بود که شیوخ نقشبندی در عرصه سیاست این دوره ایفا کردند. نوع کنش شیوخ صوفی نسبت به خوانین، تابعی از منافع محلی، خاندانی و عمومی آن ها بود. درحالی که خاندان های نقشبندی مقیم بخارا، کرسی اصلی حکومت اشترخانیان، در راستای حفظ وضع موجود، عمدتاً در پی تعامل و ارتباطی حسنه با خوانین وقت بودند و شیوخ نقشبندی سمرقند، با هدف تغییر وضع به نفع ایالت خود، غالباً در کنار مخالفان بخارا می ایستادند.Sufis and Sultans: Political Actions of Naqshbandi Sheikhs in the Ashtarkhanids Realm
Sufism, which following the collapse of the Ilkhanate had gradually entered the social, economic, and political spheres, continued to play a significant role in these fields during the Uzbek domination on Transoxiana. Meanwhile, the Naqshbandiyya Tariqa was more important due to its spread and numerous followers. The influential Naqshbandi families, which had a large presence in the Timurids and Sheibanids periods, also maintained their influence, prestige, and close relations with the government during the Ashtarkhanid period. However, relations between the various Naqshbandi families and the Khans of Ashtarkhanids were not necessarily the same. The study of political actions and roles of Naqshbandi families and the factors affecting that in the Ashtarkhanids period has been the subject of the present study. According to the findings of this study, Naqshbandi sheikhs, showed a wide range of interaction and confrontation with the government, whilst they themselves were at the top of the pyramid of power for a short time. Mediation among rulers, military activity, and governance were some of the roles played by Naqshbandi sheikhs in the political arena of this period. The Sufi sheikhs' approach to the Khans was rooted in their local, family, and public interests. While the Naqshbandi families living in Bukhara, in the main seat of the Ashtarkhanian government, to maintain the status quo, were mainly looking for interaction and good relations with the Khans of the time, the Naqshbandi sheikhs of Samarkand, with the aim of changing the situation for the benefit of their state, often sided with the opponents of Bukhara.