فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۲٬۷۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
پس از گذشت چهار دهه از رخداد انقلاب اسلامی، مجموعه آثار گونه گونی درباره تاریخ این رویداد بزرگ نوشته شده است. این آثار نتیجه تلاش های محققان و تاریخ ورزان و نهادها و مراکز علمی و دانشگاهی رسمی و غیر رسمی داخل و خارج از کشور است که درنهایت منجر به شکل گیری مجموعه تاریخ نگاری انقلاب اسلامی ایران شده است. مورخان برحسب نظام دانایی خود، تاریخ انقلاب را روایت می کنند؛ بنابراین تلقی های متفاوتی از انقلاب و آرمان های آن دارند. این امر منجر به خلق آثار متنوعی در این حوزه شده و درنهایت به رشد کمی و کیفی تاریخ نگاری انقلاب کمک کرده است. مکاتب فکری و اندیشه ای غرب، سنت های ایرانی و اسلامی و زیست جهان مورخان، هرکدام به نحوی در پیدایش و تداوم آن چه ما به عنوان تاریخ نگاری انقلاب اسلامی می شناسیم، تأثیرگذارند. بررسی این موضوع از همه جوانب در قالب یک مقاله میسر نیست؛ بنابراین نویسندگان مقاله کوشیده اند بر یک مؤلفه بسیار تأثیرگذار در این زمینه تمرکز کنند و آن نسبت تاریخ نگاری انقلاب اسلامی با باورهای الهیاتی است. این موضوع در اصل مسئله بنیادین نوشتار حاضر است. بدین منظور به بررسی نمونه هایی از آثار تاریخ نگارانه در باب انقلاب اسلامی در مقطع زمانی 1340 تا به امروز پرداخته ایم. با بررسی انتقادی این آثار می توان دریافت که تاریخ نگاری انقلاب به ویژه تاریخ نگاری طیف های مذهبی که بعدها به تاریخ نگاری رسمی انقلاب اسلامی تبدیل شد، بیش از هر عامل دیگر در ربط وثیق با اندیشه های الهیاتی دین اسلام و به ویژه آموزه های مذهب تشیع شکل گرفته است. ازاین رو، رویکرد بسیاری از مورخان رسمی انقلاب و قرائتی که از تاریخ انقلاب و تحولات آن ارائه می دهند، خمیرمایه الهیاتی و کلام محور دارد. پیوند الهیات و تاریخ، شاکله اصلی تاریخ نگاری رسمی انقلاب را شکل می دهد.
عملکرد حکومت صفویه پیرامون کانون ها و مراکز شکل گیری افکار عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
147 - 171
حوزه های تخصصی:
افکار عمومی هرچند پدیده ای کهن است، اما مصطلح شدن آن به این نام و سپس بررسی علمی آن در دوران معاصر اتفاق افتاده است و در روزگاران پیشین به صورت علمیِ امروزی رایج و موردنظر نبود اما واقعیت افکار عمومی، فارغ از این که چه نامی بر آن بگذاریم، چون بر مبنای وجود عامه مردم شکل می گیرد همیشه در جامعه ایران وجود داشته است. تصور تاریخی ای که از حکومت های استبدادی پیشامدرن وجود دارد این است که مردم در نزد آن ها به عنوان اساس تشکیل افکار عمومی از هیچ جایگاه و اهمیتی برخوردار نبوده اند و بنابراین حکومت هیچ گونه تلاشی در راستای اغنای افکار عمومی و توجه به کانون های شکل گیری آن نداشته است. در دوره صفوی اماکن سنتی تجمع مردم و شکل گیری افکار عمومیِ بازمانده از ادوار گذشته مانند مساجد و میادین وجود داشتند. در کنار این دو، مکان تازه شکل گرفته قهوه خانه و کارکرد متفاوت آن نیز حکومت را واداشته بود تا در مواجهه با آن ها راهکارهای متفاوتی در نظر بگیرد. علاوه بر این حکومت صفویه نیازمند ترویج بنیادین تشیع و ایدئولوژی حکومتی خود نیز بود. در اینجا پرسشی که مطرح می شود این است که عملکرد حکومت صفویه در مواجهه با شرایط مذکور چگونه بود؟ پژوهش پیش رو بر آن است تا با ابتنا بر روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای رویکرد و عملکرد حکومت صفویه را در راستای نظارت و کنترل کانون های شکل گیری افکار عمومی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که حکومت صفویه به عنوان یک حکومت استبدادی پیشامدرن در طول دوران قدرت خود ضمن توجه به افکار عمومی جامعه خود، بر آن بوده است تا مراکز و کانون های شکل گیری و جهت دهی افکار عمومی را تحت کنترل و نظارت خود قرار دهد. برخی از مکان های تجمع مردم مانند مساجد و میادین که از قبل وجود داشته و نیز قهوه خانه ها را که پدیده ای نوظهور به شمار می رفته است، به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت کنترل و نظارت خود داشته و از برخی نهادها چون مدارس نیز در راستای گسترش و تقویت ایدئولوژی خود استفاده می کرده است.
بررسی و تحلیل تحول مناسبات آق قویونلوها با تیموریان در دوره حکمرانی حسن بیگ ترکمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آق قویونلوها و تیموریان تا پیش از ظهور حسن بیگ آق قویونلو، همواره مناسبات حسنه ای با یکدیگر داشتد. اعلان تبعیت قراعثمان بیگ از امیر تیمور به مناسبات دوستانه دو دولت منجر شد. در این مناسبات آق قویونلوها بیشتر به عنوان تابع حکومت تیموریان و به سان بازوی نظامی آن ها در منطقه آناتولی عمل می کردند؛ اما با قرارگیری حسن بیگ در رأس حکومت آق قویونلو، مناسبات جدیدی بین دو دولت رقم خورد و همکاری دوجانبه از تعامل به تقابل نظامی منجر گشت. مسئله اساسی این پژوهش در بررسی چرایی تغییر روند ماهیت مناسبات دو دولت تیموری و آق قویونلو در دوره حکمرانی حسن بیگ ترکمان است. این که چه مسائلی در تغییر روابط دوستانه حکومت آق قویونلوها و تیموریان و آغاز مناسبات خصمانه در دوره حسن بیگ مؤثر بوده است؟ این پژوهش به شیوه تحلیلی و توصیفی با گردآوری اطلاعات به شکل کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ظهور حاکمان مقتدری در دو حکومت مذکور، تغییر در اهداف سیاست خارجی حکومت آق قویونلوها و از بین رفتن حکومت حائل قراقویونلوها، در تغییر روابط دو حکومت نقش مؤثری داشته است.
از ظهور در پارادایمِ سنت تا افول در پارادایمِ مدرن: جایگاه صفویان در تاریخ نگاری دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری دوره قاجار، تحت تأثیر گفتمانِ تجدد و منطقِ درونی آن، یک تجربه تاریخی را پشت سر گذاشت که برآیندِ آن، ایجادِ خطِ حایلی آشکار میان دو چشم اندازِ تاریخی سنت و مدرن به مثابه دو پارادایم متمایز بود. بر مبنای این تحول گفتمانی، خوانشی دوگانه از مسئله صفویان نیز اتفاق افتاد که محصول اقتضائات گفتمانی و مرزبندی های پارادایمیک میان دو کلان روایتِ سنت و تجدد بود. در روایتِ نخست، تحت تأثیر تجربه های زیسته، اقتضائات ایدئولوژیکی و چشم اندازهای تاریخی همسو با پارادایمِ سنت، یاد و خاطره صفویان، با نوعی خرسندی، مباهات و البته به مثابه تکیه گاهی مشروعیت بخش با لحنی تفاخرآمیز و حماسی روایت شد و در نقطه مقابل، در چشمِ مورخانِ منتقد و تجددخواهِ همسو با گفتمانِ مدرن، تمامِ آن خصلت ها و معیارها وارونه شده و این بار، از یک چشم اندازِ نو، جایگاه صفویان به موقعیتی خُسران بار، منحط و ضد تجدد تقلیل یافت. مسئله این پژوهش، تأمل در چرایی ظهور و افول صفویان در این دو چشم انداز تاریخی است که به روشی تحلیلی و با تکیه بر نقدِ محتوایی روایت های مورخانِ دوره قاجار انجام خواهد شد. بر این مبنا، این فرضیه قابل طرح است که به تناسبِ گذار از گفتمانِ سنت به تجدد و سیطره تدریجی گفتمانِ مدرن در این دوره، موقعیت صفویان نیز از وضعیتی مشروعیت بخش، والا و تفاخرآمیز، به موقعیتی نازل درافتاد و به رکنی مهم در انحطاط شناسی مورخانِ این دوره مبدل شد.
بررسی تاریخی منابع علوم و معارف بشریِ امامان شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶ (پیاپی ۱۴۶)
91 - 118
حوزه های تخصصی:
این مطالعه درصدد است به روش تاریخی و تحلیلی، آشنایی ائمه اهل بیت با علوم و فنون و بهره مندی آنان از منابع بشری را مورد مطالعه قرار دهد. نظریه اجماعی امامیه آن است که امامان در مرجعیت سیاسی و دینی، نزد هیچ معلّمی درس نیاموخته اند و سرمنشأ این علوم، قرآن و سنت و الهامات ربانی بوده است، اما نکته مهم آن است که امامان از دانش ها و مهارت های دیگرنیز مانند صنایع، نجوم، طب و غیره آگاه بوده اند. اکنون سؤال این است که منابع دسترسی ائمه در این دانش ها چه بوده است؟ آیا منابع این علوم نیز الهی بوده است یا اینکه اساساً چنین دانش هایی هیچ گاه از شرایط یا صفات امامان نبوده و آنان در این علوم می توانستند از منابع دیگر نیز بهره مند شوند؟ انگاره این پژوهش، آشنایی ائمه با علوم بشری از یک سو و بهره مندی آنان از منابع و روش های علوم و معارف بشری از سوی دیگر است و اینکه آنان از روش ها و منابع متعارف بشری، حتی در برخی معارف دینی سود می جستند و دست کم به منابع مکتوب خاندانی مراجعه می کردند. با وجود عدم دسترسی کامل ما به منابع بسیاری از این آگاهی ها و اطلاعات، در نخستین گام می توان این فرضیه را با استناد به چند شاهد تاریخی، چون استفاده ائمه از انواع منابع مکتوب، سفارش و کوشش آنان در کسب آگاهی های تاریخی، بهره مندی از موهبت عقل و تفکر، سفارش به مطلق مشورت و استفاده از آن، مراجعه عادی به انواع روایات و گزارش های متعارف، توجیه و اثبات کرد. نتیجه این بررسی، می تواند اولاً نظریه حداکثری درباره علوم ائمه و منابع غیربشری آن را مورد تشکیک قرارد دهد؛ ثانیاً رویکرد غلوآمیز درباره مواد و منابع علوم آنان را به چالش بکشد.
A study on civil documentation sources in the Safavid era
منبع:
Journal of Safavid Studies, Volume ۱, Issue ۳, ۲۰۲۲
51 - 66
حوزه های تخصصی:
Recognizing the internal and external elements of the document is an essential component in their assessment. Before examining the content of the document, it is necessary to determine its authenticity and credibility, next to measuring its informational value. The definition of documentology and its components is discussed, followed by introducing some of the new sources in this subject in a specialized manner by assessing the documentology sources. The study questions are: What is the stance of Safavid period documentology compared to previous periods? The available studies on this issue are rare; consequently, library and document methods are adopted here to assess this issue in more depth, thus, the innovation in this context. The findings indicate that the recognition of the historical background and document issuance date provided in some clerical resources of the Safavid era, like Tadzkire al-Muluk, Dastur al-Muluk, Risalah al-Aqab and Muwajib, and Soleimani's origins. The content of some treatises in Ahmad Ghulam and Bayazi Safavi’s analects, in the field of seals and its function and descriptive manner of the internal and external components of letters, are of high importance. The similarity of analects in the mentioned three documentations reveals that the analects concerning secretaries of the court, who had access to the content of Soleimani's manuscripts, have been enriched. The author of Soleimani's manuscripts is probably Muhammad Reza bin Abdul-Hossein Tusi.
ایالت گیلان و هیرکانی در دوره صفوی بر مبنای نقشه جغرافیایی آدام اولئاریوس در1656م./1066ق. در تطابق با کتاب مختصر مفید 1087ق.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه اولئاریوس را در تاریخ ایران پرآوازه کرده، سفرنامه و نقشه ایران از اوست که الهام بخش اروپاییان در ترسیم ها و نگارش ها درباره ایران در دهه ها و قرن های بعد شده است. از اولئاریوس اما، یک نقشه منطقه ای گیلان برجای مانده که حاکی از اهمیت این قسمت از ایران در دوره صفوی است. در شرایطی که در منابع عصر صفوی در اطلاق واژه هایی چون ایالت و ولایت بر مناطق ایران ابهام وجود دارد، ایالت گیلان برای نخستین بار با دقت بالایی ترسیم شده است. آنچه بر ارزش نقشه او افزوده مشاهدات شخصی و تحقیق میدانی وی از آگاهان محلی در گذر از گیلان بوده که سندیت نقشه گیلان را به عنوان اسناد معتبر شناخت جغرافیای تاریخی این منطقه در قرن هفدهم میلادی دوچندان کرده است. نقشه سال 1656م الئاریوس، قدیمی ترین و شاید نخستین نقشه مستقل منطقه ای گیلان در کارتوگرافی نوین اروپا است که به تصحیح داده های پیش از خود پرداخته است. از دوره صفوی نقشه ای برجای نمانده و لاجرم مفاهیم نقشه با مهم ترین و شاید تنها منبع جغرافیایی عصر صفوی یعنی کتاب مختصر مفید تطابق داده داده شده تا وجوه تمایز نگاه از درون و بیرون به یک نطقه جغرافیایی مشخص گردد. تطابق این اطلاعات با جغرافیای گیلان در کنار نام شناسی این منطقه از اهداف پژوهش به یاری روش تحقیق تاریخی و جستجوی کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهد اطلاعات درج شده در نقشه اولئاریوس ازنظر کمیت و درج جزییات به میزان قابل توجهی بیشتر از متن جغرافیایی مختصر مفید است.
ارزیابی و تبیین جایگاه مراغه در تاریخ تمدن اسلامی تا قرن هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی تاریخِ تمدن اسلامی و نیز تاریخ شهرهای ایران، جایگاه مراغه به عنوان شهری تاریخی از منظر تمدنی به شکل بایسته ای تبیین نشده است. از این رو، در این پژوهش تاریخی با رویکرد تمدنی در حوزه مطالعات تاریخ های محلی به واکاوی و تبیین پیوند مراغه با تمدن اسلامی پرداخته شده است. بنابر یافته های این مطالعه، مراغه تا اواسط قرن هفتم هجری، با وجود اهمیت در تحولات تاریخی، مرکزی تمدنی محسوب نمی شد. اما پس از برافتادن بغداد به دست مغولان، این شهر به کانونی علمی در جهان اسلام تبدیل گردید. در نیمه دوم قرن هفتم هجری، تأسیس مجموعه رصدخانه و گردآمدن شمار زیادی از دانشوران برجسته، وجهه فرهنگی تمدنی مراغه را به شکل چشمگیری تغییر داد. فعالیت های رصدی علمی در این مرکز، تألیف آثار برجسته علمی مانند زیج ایلخانی، پدیداری نظریه های بدیع نجومی و نیز پدیدآوردن تحریرهای نو از متون علمی طی این دوره، مراغه را در شمار مراکز علمی تمدنی جهان اسلام درآورد. در نتیجه چنین دستاوردهایی، القاب افتخارآمیزِ «مکتب مراغه» و «مکتب ترجمه مراغه» از سوی تاریخ علم پژوهان به این شهر داده شده که شهرتی همیشگی در تاریخ علم در مقیاس جهانی را برای آن به ارمغان آورده است.
شکستن صدای کارگران صنعت نفت در هیاهوی جنبش ملی نفت ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ش (تاریخ از پایین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۵ (پیاپی ۱۴۵)
133 - 155
حوزه های تخصصی:
در تاریخ نگاری ملی شدن نفت به توصیف رفتار و تحلیل اندیشه نخبگان سیاسی و دولتمردان فراوان پرداخته شده و صدها کتاب و مقاله نوشته شده است. نقش جبهه ملی، تأثیر روحانیت مبارز، نگاه و عملکرد احزاب به ویژه حزب توده و همچنین واکنش دربار و رجال سیاسی طرفدار حکومت پهلوی، همگی موضوعات جذابی اند که به دفعات مورد کنکاش قرار گرفته اند، اما کمتر به نقش و تصویر کارگران صنعت نفت در زیر و بم این رخداد بزرگ توجه شده است. هدف نگارنده این نوشتار پرداختن به نقش کارگران در اجرای قانون ملی شدن نفت است؛ همچنین تاباندن نور بر اینکه چگونه یک جنبش صنفی به حرکتی ملی و بیگانه ستیز تبدیل شد. مطالبات کارگران صنعت نفت تا چه اندازه با خواسته های طرفداران ملی شدن نفت هم سویی داشت؟ کارگران صنعت نفت تا چه اندازه در جنبش ملی شدن نفت تأثیرگذار بودند؟ نگارنده این مقاله با نگاه از پایین، به تاریخ ملی شدن نفت پرداخته و به اعتراضات و مطالبات کارگری در فصل اعلام قانون ملی شدن نفت تا خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران پرداخته است. ابزار اصلی کار این تحقیق، جست وجو در اسناد آرشیوی، مطبوعات و مصاحبه های تاریخ شفاهی بوده است. دستاورد و یافته اصلی که در مسیر این پژوهش نمایان شده، این است که مطالبات کارگران صنعت نفت در آغاز با خواسته های طرفداران ملی شدن نفت هم سویی نداشت، بلکه خواسته هایی صرفاً صنفی و درخواست ها یی برای رفاه حال کارگران و مطابق مقررات سازمان بین المللی کار بود. در طول اعتصابات شعارها و خواسته ها تغییر کرد و کارگران صنعت نفت توانستند پیگیرانه در جنبش ملی شدن نفت تأثیر داشته باشند.
«راز دل» نامق کمال: بازتاب مسئله افول عثمانی در نمایشنامه های وطن و گل نهال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوعثمانیان طیفی از متفکران تجددگرا بودند که مسئله افول عثمانی را در قالب تازه ای صورت بندی کردند. چهره های تراز اول این جریان با محوریت نامق کمال در جهت علت شناسی این مسئله گام برداشتند؛ به همین منظور آنان از ادبیات به مثابه یک ابزار سنتی بهره گرفتند و قالب های مدرنی چون نمایشنامه را کارآمد یافتند. در پژوهش حاضر کوشش شده است با تمرکز بر دو نمونه از این نمایشنامه ها، درک نامق کمال از مسئله افول عثمانی بررسی شود. پرسش محوری پژوهش ناظر بر واکاوی نگرش این اندیشمند شاخص ترک به مقوله بحران در عثمانی، عوامل زمینه ساز این بحران و راهکاری است که وی از رهگذر ادبیات نمایشنامه ای برای حل آن پیشنهاد کرده است. به این منظور، محتوای ادبی نمایشنامه ها درون بافتار زمانی آن، بر پایه اطلاعات و شواهد تاریخی، تجزیه و تحلیل شده است. بررسی زمینه مند محتوای این دو نمایشنامه نشان می دهد که از نظر نامق کمال، راهبرد توسعه طلبانه روسیه تزاری، به مثابه عامل خارجی، سهم محوری در بروز بحران مذکور داشته است. بازتاب ادبی این نگرش را می توان در نمایشنامه وطن یا سیلیستره رصد کرد. این نمایشنامه را می توان تلاش نامق کمال برای بازآرایی مفهوم وطن از رهگذر بازخوانی گذشته شکوهمند عثمانی از منظر گفتمان ناسیونالیسم رمانتیک قلمداد کرد. بُعد دیگر درک نامق کمال از عوامل بحران در عثمانی، سرشت درون نگر دارد و ناظر بر نقد استبداد دستگاه حاکمه است. این بُعد در نمایشنامه گل نهال بازتاب یافته و جلوه ای از نگرش انتقادی متفکران تجددگرای عثمانی به ساختار سیاسی این دولت در نیمه دوم سده نوزدهم است.
بررسی جایگاه احکام تکلیفی در قانون مدنی و فقه معاملات در پرتو آرای امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۷
1 - 29
حوزه های تخصصی:
علی رغم وجود مباحث گسترده فقهی راجع به جایگاه احکام تکلیفی در باب عقود، کتب اندیشمندان حقوقی و البته آرای نظام قضایی در این زمینه ساکت است. بی توجهی حقوق دانان به تفاوت احکام وضعی و تکلیفی، در بسیاری موارد موجب از بین رفتن مرز میان حقوق اموال و حقوق تعهدات شده است. برای مثال، برخی از حقوق دانان برای تعهد ناشی از شرط فعل قائل به مالیت شده یا آنکه تعهد به نفع ثالث را موجب حکم وضعی مدیونیت دانسته اند. به این ترتیب پرسش اصلی در پژوهش حاضر تمایز آثار احکام تکلیفی از احکام وضعی و جایگاه هرکدام در حقوق تعهدات است. شناسایی مصادیق احکام تکلیفی در قانون مدنی با توجه به آثار آن ازجمله عدم مالکیت، عدم ایجاد دین و عدم توارث، می تواند در تفسیر مواد قانونی و همین طور آرای دستگاه قضایی مؤثر باشد. در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای سعی شده است که جایگاه احکام تکلیفی در مواد مربوط به شرط فعل، تفسیر ماده 959 قانون مدنی، غصب و ضمان عهده در پرتو آرای امام خمینی موردبررسی قرار گیرد. تحلیل حکم تکلیفی نشان می دهد متعلق آن ابتدائاً فعل مکلف بوده و ممکن است موضوع آن فعل، مال یا انجام عملی باشد و بخش اخیر بستر طرح حکم وضعی در تعهدات است. شناخت آرای امام در این باب می تواند بستری مناسب جهت قاعده مند کردن ضمان عرفی بر مبنای ضمان عهده باشد.
بررسی وضعیت عمده مالکی و خرده مالکی و انواع بهره مالکانه در فارس در آستانه اصلاحات ارضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فارس از نواحی عمده مالکی در کشور بود. بخش عمده ای از این ناحیه نیز قلمرو ایلات و عشایر نواحی جنوب کشور بود که خوانین آن صاحبان املاک بسیاری در فارس بودند و در حق رعایای خود ظلم و اجحاف بسیاری روا می داشتند. اراضی کشاورزی در نواحی جنوب کشور به دلیل شرایط آب و هوایی و نوع خاک آن ازنظر مرغوبیت و حاصلخیزی با نواحی شمال و غرب کشور وضعیتی کاملاً متفاوت داشت. سؤالی که در این پژوهش مطرح است این است که وضعیت عمده مالکان و خرده مالکان و انواع بهره های مالکانه در فارس در آستانه اصلاحات ارضی چگونه بود؟ طبق یافته های پژوهش، بسیاری از مالکان فارس از عمده مالکان کشور تنها در وسعت اراضی بودند؛ اراضی وسیع اما کم بازده که به دلیل کم آبی و خشک سالی های پیاپی درآمد چندانی نداشت. بنابراین عمده مالکان این نواحی با این که از بزرگ مالکان کشور بودند، اما مالکان چندان ثروتمندی نبودند و بسیاری از آن ها به دلیل مقروض بودن مجبور بودند سالانه مقداری از اراضی خود را به ثروتمندان شهری و یا تجار واگذار کنند و ازآنجایی که این مالکان به حرفه دیگری اشتغال نداشتند، به درآمد املاک و بهره مالکانه خود بسیار وابسته بودند. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی- توصیفی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی است.
دارالتأدیب های تهران عصر پهلوی و بررسی وضعیت کودکان ساکن آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «کودکی» ازجمله مفاهیم نسبتاً مغفول در علم تاریخ است و حوزه «مجازات کودکان» بیش از «کودکی» مورد بی مهری واقع شده است. در حقوق کیفری مدرن، کودکان بزهکار واجد حقوقی انکارناپذیر همچون زیست در مکانی مجزا از زندانیان بالغ شدند. در مقاله حاضر تکوین اندیشه های نوین در خصوص مجازات کودکان مطمح نظر است و سؤال اصلی از این قرار است که چرا باوجود تکوین و تأسیس «دارالتأدیب» های تهران بازهم به طور مکرر شاهد نادیده گرفتن حقوق اولیه آن ها هستیم؟ فرضیه تحقیق کنونی متضمن این ایده است که علت عمده رفتارهای خشونت آمیز و تجاوزکارانه نسبت به کودکان، قرارگیری دارالتأدیب های تهران در محوطه زندان اصلی پایتخت یعنی زندان قصر بوده است و به نظر می رسد نزدیکی و مجاورت این دو نهاد یکی از علل اصلی تجاوز به حقوق کودکان بوده است. یکی از دستاوردهای مهم پژوهش حاضر برای دست اندرکاران دارالتأدیب ها یا کانون های اصلاح و تربیت کنونی این است که نزدیکی مکان زندان افراد بالغ با دارالتأدیب ها یکی از علل عمده آزار و اذیت کودکان توسط زندانیان بزرگسال بوده است و حتی الامکان باید مکان دارالتأدیب ها به دوراز زندان ها باشد.
فراز و فرود هجدهمین دوره انتخابات مجلس شورای ملی در حوزه کرمانشاه (1335- 1332ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انجام کودتا علیه دکتر محمد مصدق با حمایت قدرت های خارجی، در 28 مرداد 1332ش، آغازگر دور تازه ای از تاریخ پارلمانی ایران بود. بعد از این رخداد، مجلس و انتخابات به طور کامل در نظارت دولت و مأموران آن قرار گرفت. استان کرمانشاه واقع در غرب ایران، به دلیل موقعیت جغرافیایی و اهمیت ویژه ای که داشت و شعبه ای از شرکت نفت ایران و انگلیس در آن فعالیت می کرد، از بروز این کودتا، به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و این امر خواه ناخواه کنش سیاسی فعالان این شهر را نیز به دنبال داشت. مقاله حاضر با روش توصیفی– تحلیلی و تکیه بر منابع، اسناد و مدارک موجود، درصدد پاسخ به این پرسش است که روند برگزاری هجدهمین دوره انتخابات مجلس شورای ملی در حوزه انتخابیه کرمانشاه چگونه بود و چه نتیجه ای به دنبال داشت؟ نتایج پژوهش، نشان می دهد که مشارکت سیاسی مردم و فعالیت سابق کنشگران این شهر در انتخابات، بعد از براندازی دولت ملی، کاهش پیدا کرده و با انزوای آن ها، نتیجه انتخابات را دولت و متنفذین محلی وابسته به حاکمیت مشخص کردند. انتخابات این دوره، نخستین مرحله انتخابات کاملاً فرمایشی و دولتی بوده است که تا پایان دوره پهلوی تداوم یافت.
تبیین جمعیت شناسی شیراز در دوره ایلخانان مغول (623 ق-736ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین پیامدهای یورش و استیلای مغولان بر ایران در قرن هفتم هجری (13م) نوسانات شدید جمعیتی در ایالت های مختلف بود. در این میان شیراز به عنوان مرکز ایالت پارس در زیر فرمان اتابکان فارس، علی رغم نبود وحدت سیاسی و تفرقه داخلی توانست از یورش وایرنگر مغول و تبعات ناشی از آن در امان بماند. این مقاله بر آن است تا ساختار جمعیتی و عوامل تأثیرگذار بر رشد و کاهش جمعیت شیراز را به روش توصیفی تحلیلی و براساس اطلاعات کتابخانه ای و میدانی (گورستان ها) بررسی کند. یافته های این بررسی نشان می دهد که شیراز تا روزگار اتابک ابوبکر به دلیل هجوم مهاجران از شهرهای بزرگ آسیب دیده از حملات مغولان و امنیت داخلی شاهد افزایش جمعیت بود. اما جنگ ها و ناامنی ها پس از اتابک ابوبکر رخ داد. حملات نکودریان (6۷۷ و 6۸۰ ق)، قحطی (۶۸۰ق) و بیماری های واگیردار ( 698 ق) و... از میزان جمعیت شیراز کاست و جمعیت سیر نزولی گرفت اما در زمان ابواسحاق اینجو (۷۵۲-۷۲۵). ابن بطوطه شیراز را پرجمعیت و پررونق یافت.
Black Sea or Sea of Trebizond: Significance of Trebizond Port in Persians’ knowledge of Black Sea in the Middle Ages(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
155 - 172
حوزه های تخصصی:
Like other bodies of water, the Black Sea has been given a number of names. It was known as the Sea of Trebizond during the early Islamic centuries due to the popularity of the Trebizond Port in the south coast of the sea. Muslims in general and Iranian and Azeri merchants in particular contributed to the boom of trade in this port. Thus, the sea was named after its most important port because of its commercial significance for Iranians, considering that they had been acquainted with the sea through this port. We know such naming for other seas and ports; however, for some reasons, it is considered as an exonym for Asian Minor, which has been part of the Byzantine Empire for a long time. These reasons can be explored and discussed within the context of the ties between Muslims and the Byzantine Empire in the years before and even after the Battle of Manzikert. This study examines the continuity and changes made in the names given to the Black Sea, the reasons behind it, and the continuation of the two folk and formal names given to it.
فرّه بانوگِ گیهان/ هزار نوروز و مهرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منابع عربی سده های نخستین اسلامی، گهگاه واژه ها یا عبارت هایی به زبان های پهلوی (فارسی میانه) یا فارسی دری آمده است که برای پژوهش درباره تاریخ تکوین زبان فارسی ارزش فراوانی دارند. یک نمونه از این منابع، کتاب ارزشمند نِهایَهُ الأِرَب فی اَخبارِ الفُرسِ وَ العَرَبِ است که تاریخ تألیف آن، نام نویسنده متن عربی و نیز مترجم آن به زبان فارسی، همگی ناشناخته اند. نویسنده ناشناخته این کتاب، گاه واژه ها یا عبارت هایی را به زبان پهلوی یا فارسی می آورد که در نوع خود کمیاب و البته از نظر زبانی و تاریخی بسیار سودمند است و یکی از آنها بازگویی نوشته فارسی روی سکه های درهم و دینار شاهبانو همای چهرآزاد کیانی است که در آن آمده است: بخر (= بخور) بانو جهان هزار سال نوروز و مهرجان. پیش از این پژوهندگان تاریخ زبان فارسی، با اشاره به اسطوره ای بودن همای چهرآزاد، این نوشته را یکی از شعرهای هجایی دوره ساسانیان انگاشته اند که احتمالاً در دوره بوران (631-630م)، دختر خسرو دوم (628-590م) سروده شده است. در این پژوهش تلاش شد با نگاه دوباره ای به گزارش نِهایَهُ الأِرَب و نیز نوشته روی سکه های ساسانیان، پیشنهاد تازه ای درباره کاربرد این نوشته و مفهوم آن مطرح شود و نشان داده شد که این نوشته احتمالاً پژواکی از نوشته سکه های درهم و دینار شاهبانو بوران است.
تأثیرلشکرکشی نادر به هند در اضمحلال و فروپاشی حاکمیت او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از شورای مغان، دیدگان نگران جامعه چشم به اقدام بعدی نادر دوخته بود که شاید پس از این همه تنش و نبرد، اکنون با تکیه بر اریکه سلطنت به تحکیم حاکمیت داخلی و ایجاد امنیت سیاسی، اقتصادی و... بپردازد و به خود و جامعه، مجالی دهد تا خود را بازیابند. گذشته از آن، نادر با ده ها مشکل داخلی و منطقه ای دشوار مواجه بود که ضرورت داشت تا به آن ها بپردازد، اما او ناباورانه بدون توجه به ضرورت ها بار سفری سخت به هند تدارک دید که با توجه به ساختار حکومت جوان افشاری، این لشکرکشی ظاهری سهل و باطنی پرمخاطره و سخت چالش برانگیز یافت و ارکان حاکمیت او را دچار آسیب جدی نمود. مسئله اساسی تحقیق حاضر، بررسی نقش، تأثیر و تبعات حمله نادر به هند در روند حاکمیت وی است که چگونه و چرا، آن حمله جنبه های متعددی از حاکمیت وی را تحت تأثیر قرار داد و در انحطاط و اضمحلال آن مؤثر افتاد. حال با توجه به این مسئله، سؤال اصلی آن است چرا حمله نادر به هند باعث تسریع فروپاشی حاکمیت وی شد؟ روش تحقیق در این نوشته متکی به منابع اصلی با رویکردی توصیفی و تبیینی است. دورنمای نتیجه نوشته حاکی از آن است که حمله نادر به هند تبعات فراوانی برای در پی آورد و در اضمحلال و سقوط حاکمیت او تأثیر خاصی نهاد و مناسبات او با خانواده، فرماندهان، سپاهیان و رعایا را بسیار خصمانه نمود.
واکاوی خشک سالی و قحطی در نواحی شمالی خلیج فارس و واکنش ها نسبت به آن (1324-1317ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
121 - 146
حوزه های تخصصی:
ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خود با خشک سالی ها و قحطی های زیادی در طول تاریخ مواجه بوده است. یکی از این موارد خشک سالی و قحطی گسترده و فراگیر در نواحی شمالی خلیج فارس در فاصله سال های ۱۳۱۷ تا ۱۳۲۴ ش بوده است. با وجود پژوهش هایی چند در این زمینه، تصویری ناقص از این بحران توسط پژوهشگران فراهم شده است. این پژوهش در پی آن است تا بازتاب این بحران در نواحی شمالی خلیج فارس واقع در استان های هفتم و هشتم در دوره زمانی مذکور را بررسی نموده و اقدامات انجام شده در قبال این بحران را بررسی نماید. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، اسناد آرشیوی، نشریات و منابع محلی نویافته انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد این بحران در نشریات آن دوره، اسناد دولتی و کتب خاطرات در قالب گزارش کمبود شدید مواد غذایی، ناامنی، مرگ ومیر فراگیر و مهاجرت گسترده، انعکاس قابل توجهی یافته است. بااین حال مراجعه به همین منابع نشان می دهد دولت مرکزی بنا بر عوامل مختلف نتوانست نقش مؤثری در کنترل این خشک سالی و قحطی ایفا کند. در همین رابطه درخواست کمک از متفقین برای تأمین ارزاق نیز چندان نتیجه بخش نبود. هرچند در مواردی اقداماتی توسط آن ها انجام شد. در مقابل، نقش بخشی از اقشار اجتماعی نواحی درگیر در این بحران، در کاستن از رنج مردم مؤثر و قابل توجه بوده است.
قاعده «الذاتي لایعلل» از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۷
85 - 101
حوزه های تخصصی:
یکی از قواعد مهم فلسفی، قاعده «الذاتی لایعلل» است که خود برآمده از سه قاعده فلسفی است. این مقاله می کوشد با نگاهی به مفهوم لغوی و اصطلاحی واژه ذاتی، تحلیل دقیق امام خمینی را درباره این قاعده بررسی کند. به خصوص آنکه در نظر امام خمینی «ذاتیِ بی نیاز از علت» که محور این قاعده است، ذاتی باب برهان است که در مقابل عرضی جای دارد. در حقیقت، امام بر این باور است که «ذاتیِ بی نیاز از علت»، حقیقتی است که انفکاک آن از ذات ممکن نیست؛ اعم از اینکه داخل در ذات باشد (ذاتی باب ایساغوجی) یا خارج ملازم آن. ایشان در ادامه به علت بی نیازی ذاتی از علت یا به عبارتی، علت عدم معللیت ذاتی در باب برهان می پردازد که توجه به دقت نظر ایشان در این باب در جای خود راهگشای بسیاری مسائل فلسفی، کلامی و... است. امام خمینی بر این نکته اشاره نموده اند که با توجه به اینکه حمل ذاتیات و لوازم ذات بر ذات ضروری است و نیز با توجه به اینکه هر محمولی که به صورت ضروری بر موضوع خود حمل شود، از علت بی نیاز است، ذاتیات و لوازم ذات به هیچ علتی نیاز نداشته و ازاین رو، سؤال از علت آن بی معنی خواهد بود.