کنشهای انسانی دارای معنا و مسبوق به فرایندی ذهنی و نظری هستند که آنها را شکل و ساختی خاص می بخشد. ترور به مثابه ابزاری برای دستیابی به اهدافی که فعلاً موجود نیستند، در تاریخ جوامع مختلف بسیار اتفاق افتاده است، لذا همواره یکی از ابعاد شناخت و چاره اندیشی برای رفع آن، متوجه پشتوانه ذهنی و نظری حامی آن می باشد. با توجه به فضای متشنج بین المللی و کوششهای سازماندهی شده در تیره جلوه دادن آموزشهای اسلامی و تربیت قرآنی، لازم است موضوع ترور به عنوان مساله ای جهانی از منظر قرآن و سیره بزرگان دین، تحلیل و ارزیابی شود. نویسنده نوشتار زیر این موضوع را بررسی نموده است.
انقلاب حاصل اتفاق و اتحاد نیروهای مردمی بر موضوعی مشترک است که این اتفاق انقلابی با تلاش آگاهانه می تواند به اتحاد سیاسی تبدیل گردد. نگارنده در پی آن است که بگوید برای دستیابی به اتحاد ملی به وجود آگاهی و بالا بردن آستانه تحمل نیروهای سیاسی نیاز است؛ چراکه وجود اختلاف و تفاوت در جوامع، خصلت لاینفک زندگی سیاسی است، ولی با لحاظ اهمیت و ضرورت منافع مشترک و عمومی، می توان در عرصه زندگی جمعی با کاربست هایی به توافق رسید که حاصل آن رسیدن به تعالی و کمال جامعه خواهد بود.
پرسش از هویت که گویا همچنان خاصیت معماگونه خود را حفظ کرده و علیرغم کشاندن پای مطالعات و تخصصهای گوناگون علوم انسانی به حوزه خود، همچنان حل نشده به نظر می آید، اکنون به یکی از مهمترین پرسشهای انسان مبدل شده است. چنانچه بخواهیم در مورد هویت ایرانی بحث کنیم، ناگزیر هستیم جنبه های گوناگون معنایی و مفهومی این واژه را در نظر بگیریم. مقاله زیر یک بررسی معناشناسانه پیرامون «هویت» در اختیار می گذارد.
دستیابی به انسجام اسلامی بدون وجود یک قاعده اساسی و شکل گیری زیرساخت های آن در نظام سیاسی و اجتماعی، سرزمینی یا فرااقلیمی غیرممکن است و عینیت نمی یابد. در این بین جایگاه نخبگان به عنوان یکی از عوامل شکل دهنده را نباید فراموش کرد، لذا پیش از دعوت مردم به اتحاد و انسجام، خود باید به این راهبرد دست یابند و تعریف روشنی از الزامات و حوزه های آن تدوین نمایند و آن را به جامعه عرضه کنند؛ چراکه بدون تردید، اختلاف و افتراق آنان در حوزه تعاریف و تحلیل مفاهیم آن سبب تصلب زمینه های شکل گیری اتحاد ملی و انسجام اسلامی می گردد. مقاله حاضر در پی آن است که تبیین و تحلیلی مفهومی از اتحاد، انسجام، » ملت و اسلام ارائه نماید
دین و بزرگان آن یکی از سرچشمه های اندیشه و رفتار در جوامع بشری بوده اند و به همین دلیل، آموزه های دینی همواره یکی از منابع مورد ارجاع در تبیین و تفسیر تحولات آنها در تاریخ محسوب گشته اند. در جهان کنونی نیز این پرسش درخصوص دین اسلام مطرح گردیده است و به آن دامن زده می شود که آموزه های پیامبرخاتم(ص) حاوی چه نوع اندیشه و رفتارهایی است و تا چه اندازه می توان مقوله ناپسند و ضدانسانی ترور را بدان نسبت داد؟ در مقاله پیش رو سعی شده است به این سوال از منظر دین اسلام و اندیشه و رفتار پیامبر اعظم(ص) پاسخ داده شود.
مساله حقوق زن و آنچه می بایست در مورد او لحاظ شود، دامنه ای وسیع در تاریخ تفکر بشری دارد. البته در میان برخی فیلسوفان و متفکران نگاهی مشفقانه تر و تساوی گرایانه تر نسبت به زنان مشاهده می شود. اما در تاریخ تفکر بشری عموما زن را همچنان موجودی احساساتی، ضعیف و وابسته به مرد می یابیم. اما وضعیت حقوق زن همراه با پیچیده ترشدن تمدن بشری، رو به پیچیدگی نهاد. در جامعه صنعتی دیروز و جامعه اطلاعاتی یا فراصنعتی امروز، حقوق زنان علیرغم حصول برخی شفافیتها، همچنان شکننده است و در معرض آسیبهای جدی قرار دارد. در مقاله زیر با گوشه هایی از وضعیت حقوقی زنان در عصر اطلاعات آشنا می شوید.
از اندیشه تا عمل چقدر فاصله باشد خوب است؟ آیا می توان اندیشه های ناب و ضرورت های عظیم ملی و فراملی را در تالاب های سرد و بی مقصد و انتهای روزمره گی ها، آسیب خوردگی ها، سرخوردگی ها، و نهایتاً دلمردگی ها رها کرد؟ باید پرسید و جستجو کرد که چرا اندیشه های بزرگ و ایده های عالی متفکران اسلامی چندین قرن است که راه به جایی نمی برد و پس از دوره ای اعتلای محاوره ای و سیاسی، به ناگاه در حفره های عمیق ندانم کاری ها و نخواهم کاری ها فرو می روند؟مقام معظم رهبری برای تعمیق بخشیدن به فضای فرهنگی جامعه و سمت و سو دادن به حرکت اجتماعی مردم شریف ایران، در آغاز هر سال جدید، عنوانی را برای آن سال انتخاب و نام گذاری می کنند که خود حرکتی حکیمانه، مبتکرانه و ارزشمند محسوب می شود. عنوان بعضی از این سال ها با نیت تکریم اندیشه ای خاص یا پیشوایی بزرگ انتخاب می شوند و عنوان بعضی دیگر برای تاکید بر ضرورتی بزرگ و مسیری درست برای پیمودن راه موفقیت فردی و اجتماعی انتخاب شده اند و گاهی عنوان انتخاب شده به قدری پر معنا و محتواست که حامل بخشی از هویت ملی و دینی ما محسوب می شود.از جمله نام گذاری سال 1386 به سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی، یکی از استراتژی های مهم ملی و منطقه ای کشور ما و جامعه ما را تبیین می کند که باید آن را فراتر از یک نام گذاری و پیامی مقطعی دانست، و به عنوان یک راهبرد حیاتی برای رسیدن به سعادت مادی و معنوی شناخت و درباره آن تامل کرد و به آن عمل نمود و آسیب های تهدیدکننده آن را بازشناخت.برای تامل در این معنا با استاد و محقق ارجمند جناب آقای دکتر موسی نجفی، که در زمینه تاریخ معاصر ایران و مباحث مربوط به سنت و تجدد مطالعات و تالیفات در خور توجهی دارند، گفت وگویی را ترتیب داده ایم که متن آن پیشکش حضورتان می شود.
اگر تقویت اتحاد ملی و توجه به آن مستلزم حفظ منافع ملی و تلاش برای استیفای کامل حقوق ملت باشد، در این صورت توجه به سرمایه گذاری برای انسجام اسلامی به چه معنایی است؛ چراکه اتحاد و انسجام اسلامی به همکاری و همسویی ملت ها و کشورهایی اسلامی اطلاق می گردد و این مستلزم توجه به سرنوشت مشترک مسلمانان و ملت های مختلف کشورهای اسلامی است. حال پرسش این است که آیا این امر سبب کم توجهی به سرمایه گذاری در عوامل مؤثر در اتحاد ملی یا غفلت از آن نمی شود؟ نگارنده در این نوشتار به این مساله توجه نموده است و سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد.