فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۲٬۰۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی پیش آیندهای مدیریت کیفیت فراگیربرپایه پذیرش فن اوری وکار تیمی با استفاده از پژوهش ترکیبی (ترتیبی- تبیینی) می پردازد. در این نوع پژوهش جمع آوری و تحلیل داده های کیفی وکمی در یک مطالعه ی واحد در دو مرحله ی جداگانه انجام می شود. در این مقاله، با مطالعه ی ادبیات پژوهش، متغیرهای پژوهش شناسایی شده و نتیجه در قالب مدل مفهومی ارائه شده است. جامعه اماری در بخش کمی اعضای هیات علمی استان فارس می باشد که شامل 2320 نفر می باشند که با استفاده از جدول مورگان 253 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به صورت نمونه انتخاب شده اند . به منظور تبیین بیشتر و بهتر نتایج و آشکار شدن موارد مغفول در فاز کمّی، 14 مصاحبه عمیق در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند وبه صورت گلوله برفی انجام شده است.. ابزار جمع آوری داده ها در خصوص ابعاد پذیرش فن اوری ،کارتیمی و مدیریت کیفیت فراگیر ، پرسش نامه محقق ساخته است که روایی آن به وسیله تحلیل عاملی تاییدی و همچنین روایی صوری (تایید خبرگان ) و پایایی توسط محاسبه آلفای کرونباخ بترتیب با مقادیر 0.712و0.749 و 0.728سنجیده شده است مدل مفهومی تحقیق با استفاده از داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه و همچنین بهره گیری از فنون آمار توصیفی، استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد تعهد ، اعتماد، مسوولیت پذیری ، برخورد سازنده مربوط به کار تیمی بر مدیریت کیفیت فراگیرتاثیرگذار هستند. سودمندی ادراک فن اوری ، فرهنگ رفتار با فن اوری سهولت ، نگرش به فناوری تاثیر بسزایی در مدیریت کیفیت فراگیر دارند
ارزیابی مدل مدیریت استراتژیک در آموزش های فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی مدل مدیریت استراتژیک در آموزش های فنی وحرفه ای انجام گرفت. نوع طرح تحقیق، کمّی و روش تحقیق از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی و از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان کهگیلویه و بویراحمد و مراکز آموزشی به تعداد 553 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردید. این تعداد 227 نفر بودند و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. به منظور توصیف نمونه و جامعه از آمار توصیفی استفاده گردید، جهت تحلیل داده ها و ارزیابی مدل از روش مدل یابی معادلات ساختاری و تکنیک حداقل مربعات جزیی (PLS) استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، تمامی بارهای عاملی در سطح اطمینان 95 درصد معنادار شده اند و در اندازه گیری سازه های خود سهم معناداری ایفا کرده اند. مدل از نظر اعتبار همگرا، روایی واگرا، پایایی سازگاری درونی، پایایی مرکب، توان پیش بینی و برازش از سطح مطلوبی برخوردار متناسب در آموزش های مهارتی فراهم کند. و پیشنهاد می شود مدیران سازمان آموزش فنی و حرفه ای بستری را مهیا سازند که مدیریت و تفکر استراتژیک در سازمان نهادینه و مبنای عمل قرار گیرد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی ارزشیابی تعالی فردی معلمان مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
132 - 106
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی ارزیابی تعالی فردی معلمان مدرسه، انجام شده است. روش پژوهش اکتشافی متوالی (کیفی- کمی) از نوع ابزارسازی است. راهبرد پژوهش در بخش کیفی، پدیدارشناسی توصیفی و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ گردیده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 19 نفر از استادان دانشکده های علوم تربیتی، مدیران و معاونان ممتاز مدارس استان خراسان رضوی است که با روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی انتخاب شده اند و در قسمت کمی، مدیران مقطع ابتدایی شهر مشهد به تعداد 267 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نواحی انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه، نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته است. پرسش نامه پژوهش شامل سه مؤلفه اصلی و 57 گویه است که بر اساس طیف لیکرت پنج درجه ای تنظیم شده است. روش تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه، روش شبکه مضامین با استفاده از نرم افزار MAXQDA 2018 و در بخش کمی، آزمون تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار AMOS 23 انتخاب شده است. یافته های بخش کیفی شامل 47 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر (قابلیت های فردی، عوامل روان شناختی و قابلیت های شغلی) در خصوص تعالی فردی معلمان بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم و ضرایب آلفای کرونباخ، روایی و پایایی مدل را تأیید کردند.
تحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بر اساس سبک های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدفتحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بر اساس سبک های یادگیری وارک انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا با بکارگیری روش آنتروپی شانون است.جامعه آماری شامل برنامه های درسی(هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی است. نمونه آماری برنامه های درسی مطالعات اجتماعی است. برای تحلیل برنامه های درسی(قصد شده) با هر یک از سبک های یادگیری ابتدا اهداف مندرج در کتاب های درسی، سپس محتوا کتاب درسی و برای بررسی روش های پیشنهادی به تحلیل کتاب راهنمای تدریس پرداخته شد. در بخش ارزشیابی، سوالات کتاب های درسی و راهنمای تدریس تحلیل گردید. ابزار پژوهش، چک لیست وارسی سبک های یادگیری وارک(1998) بود که براساس پیشینه و پرسشنامه سبک های یادگیری وارک تدوین و به تأیید 6 نفر از متخصصان حوزه مطالعات برنامه درسی و روانشناسی تربیتی رسید و نظرات آنها در طراحی نهایی چک لیست اعمال و روایی محتوایی چک لیست تأیید شد. به منظور حصول اطمینان از پایایی، کدگذاری های تحلیل در اختیار سه پژوهشگر قرار داده شد و درصد توافق آن ها 88/ برآورد شد. نتایج نشان داد در برنامه درسی مطالعات اجتماعی(هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) چهارم ابتدایی سبک شنیداری رتبه اول و دیداری رتبه پنجم، در برنامه درسی پنجم ابتدایی سبک شنیداری رتبه اول و سبک ترکیبی رتبه پنجم است و در نهایت در ششم ابتدایی سبک خواندن/ نوشتن رتبه اول و سبک دیداری رتبه پنجم است. بنابراین سبک ارجح برنامه های درسی مطالعات اجتماعی چهارم و پنجم ابتدایی سبک شنیداری و ششم ابتدایی سبک خواندن/ نوشتن است.
نقش سواد علمی - فناوری مدیران آموزشی در افزایش مؤلفه های مهارت نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهارت های نرم مدیران برای مؤثری و خودکارآمدی سازمان بسیار مفید است. مدیران مدرسه نیاز دارند که مهارت های رسمی و غیر رسمی خود را در ارتباط با کارکنان و جامعه تکمیل کنند.هدف این پژوهش، بررسی نقش سواد علمی – فناوری مدیران آموزشی در افزایش مؤلفه های مهارت نرم است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث گرد آوری داده ها از نوع میدانی- کتابخانه ای و از نظر روش از نوع همبستگی (رگرسیون همزمان) است. جامعه آماری شامل همه مدیران مدارس شهر اردبیل به تعداد 200 نفر هستند. حجم نمونه به وسیله فرمول کرجسی- مورگان به تعداد 80 نفر برآورد شد. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام گرفته است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش یک عدد پرسش نامه استاندارد- پرسشنامه سواد علمی – فناوری میلر (2006) و پرسش نامه محقق ساخته مهارت نرم خالق خواه و نجفی (1397) است. که روایی ابزارها با روش تحلیل عاملی تأئیدی و پایایی آنها با ضریب آلفای کرونباخ (همسانی درونی) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با کمک نرم افزار 20Spss مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج یافته ها نشان داد که سواد علمی با مهارت نرم مدیران آموزشی رابطه مثبت و معناداری دارند (05/0; p < 56/0r = ) هم چنین سواد فناوری با مهارت نرم مدیران آموزشی رابطه مثبت و معناداری دارند (05/0; p < 55/0r = ). نتایج رگرسیون همزمان نشان داد که سواد علمی – فناوری قادر است حدود 67 درصد از تغییرات مهارت نرم مدیران آموزشی را تبیین و پیش بینی نماید(134 /0 Adj= ، 672/0 R 2 =، 820/0 r =) که بالاترین آن مر بوط به سواد علمی با ضریب بتای 39/0 (39/0 = β) است. مهارت های نرم مدیران در دنیای متغیر و رقابتی امروزی بیش از مهارت های سخت و رسمی مورد نیاز است و مدیران آموزشی باید به راهکارهای افزایش آن توجه ویژه کنند.
ارائه الگوی عملکرد تعالی مدیریت مدرسه مبتنی بر مدل سه شاخگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
28 - 1
حوزههای تخصصی:
رویکرد این پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی از نوع تدوین مدل بود. در بخش کیفی پژوهشگران بر اساس تحلیل مضمون حاصل از منابع مرتبط با موضوع و مصاحبه نیمه ساختاریافته با اساتید صاحبنظر به شناسایی مؤلفه های مدل سه شاخگی در تعالی مدرسه و ارائه الگوی مفهومی پرداخته و در بخش کمی به روش توصیفی پیمایشی، اعتبار الگوی مفهومی به دست آمده از مرحله کیفی را مورد آزمون قرار داده اند. جامعه آماری بخش کیفی اساتید علوم تربیتی و مطلعین طرح تعالی مدیریت مدرسه بودند. جامعه آماری در بخش کمی شامل کارشناسان، مدیران و معلمان مدارس مجری برنامه تعالی استان کردستان به تعداد 1440 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران 469 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعیین شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی صوری، محتوایی و سازه آن مورد تأیید اساتید علوم تربیتی قرار گرفت و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 86/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون هایt تک نمونه ای، تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از تدوین الگوی عملکرد تعالی مدیریت مدرسه در قالب مدل سه شاخگی و 15 مقوله کلی بود.
پیش بینی سایش اجتماعی بر اساس ادارک معلمان از گونه های فرهنگ سازمانی در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
148 - 127
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مدارس ابتدایی شهر شیراز (93 مدرسه) تشکیل می دادند. از بین نواحی چهارگانه شیراز، تعداد ده درصد مدارس ناحیه یک، به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس دو پرسشنامه انواع فرهنگ سازمانی ساختگرا، منفعل و تهاجمی و همچنین سایش اجتماعی صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 93/0، 87/0، 76/0 و 95/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت پذیرفت. نتایج نشان داد از نظر معلمان فرهنگ سازمانی غالب در مدارس، فرهنگ سازمانی منفعل می باشد. وضعیت سایش اجتماعی در جامعه قلمرو پژوهش از سطح کفایت مطلوب کمتر و برابر با سطح حداقل کفایت مطلوب بود و بُعد غالب سایش اجتماعی در مدارس مربوط به بُعد سایش اجتماعی مستقیم بود. به علاوه، مدل معادله ساختاری نیز نشان داد که در حالی که سایش اجتماعی از طریق فرهنگ سازمانی ساختگرا پیش بینی نمی شود و رابطه معناداری بین آنها وجود ندارد؛ اما فرهنگ سازمانی منفعل و تهاجمی پیش بینی کننده مثبت و معنادار سایش اجتماعی می باشند.
واکاوی شایستگی های کارآفرینان آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینان آموزشی گروهی از افراد خلاق و نوآور هستند که به دنبال ارائه خدمات جدید، ابزارهای آموزشی جدید و ایجاد مدارس و موسسه های آموزشی هستند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی شایستگی های کارآفرینان آموزشی، به منظور ایجاد یک چارچوب مفهومی و توسعه ی مبانی نظری آن بوده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 18 نفر از مدیران موسسه های آموزشی بودند. انتخاب مشارکت کنندگان بر حسب تجربه و نیز آشنایی کلی با موضوع صورت گرفت. داده ها به روش مصاحبه، به روش هدایت کلیات و به صورت نیمه ساختاریافته، گردآوری شد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روش تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از سه سطح باز، محوری و گزینشی بود. یافته ها نشان داد که نشانگر های شایستگی های کارآفرینان آموزشی در قالب ابعاد و مؤلفه هایی 1- شایستگی های اجرایی (مهارت های مدیریتی، مهارت های اقتصادی و مهارت دیجیتالی)2-شایستگی کارآفرینی 3- شایستگی های علمی (دانش حرفه ای، دانش عمومی، دانش درباره آموزش و پرورش، دانش درباره بازار کار)4- شایستگی حرفه ای (مهارت رشد و توسعه حرفه ای، مهارت ارتباطی، اخلاق حرفه ای 5-شایستگی های فردی (ویژگی های شخصیتی، شایستگی نگرشی، شایستگی فکری) تبیین و دسته بندی شدند.
ارائه الگویی برای توسعه ی فردی معلمان دوره ابتدایی مدارس استثنایی: یک مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
282 - 259
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد کیفی و روش برخاسته از داده ها انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل صاحب نظران توسعه فردی، آموزش و پرورش استثنایی، تعلیم و تربیت و معلمان خبره مدارس استثنایی استان همدان بوده که از میان آن ها 17 نفر و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند تا جایی که تحلیل ها به اشباع نظری رسیدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری شدند. روش تحلیل، کدگذاری بوده که در سه سطح باز، محوری و انتخابی انجام شده است. یافته ها نشان دادند که توسعه فردی معلمان استثنایی شامل شش بخش کلیدی از جمله عوامل فردی، فرایند توسعه فردی، عوامل سازمانی، راهبردهای توسعه فردی، نتایج توسعه شخصی و نتایج توسعه حرفه ای بوده اند. متناسب با این یافته ها، پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
شناسایی شاخص های توسعه یافتگی آموزش تربیت بدنی در مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
300 - 279
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی شاخص های توسعه یافتگی آموزش ورزش در مدارس ایران می باشد. این پژوهش دارای رویکردی کیفی بوده و از روش نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، مطالعه مبانی نظری و مصاحبه های عمیق و باز با 11 نفر از اساتید برجسته حوزه مدیریت ورزشی متخصص در حوزه ورزش مدارس و همچنین مدیران سازمان تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش است. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و تا حد اشباع نظری ادامه یافت. روایی این پژوهش توسط مصاحبه شوندگان و سپس اساتید متخصص مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. پایایی نیز با استفاه از روش مطالعه حسابرسی فرآیند نتایج 3/70% به دست آمد. برای تحلیل داده ها از روش مقایسه مداوم در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که 27 کد مفهومی و 5 مقوله اصلی، از مهم ترین شاخص های توسعه یافتگی آموزش ورزش در مدارس ایران می باشدروایی این پژوهش توسط مصاحبه شوندگان و سپس اساتید متخصص مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. پایایی نیز با استفاه از روش مطالعه حسابرسی فرآیند نتایج 3/70% به دست آمد. برای تحلیل داده ها از روش مقایسه مداوم در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که 27 کد مفهومی و 5 مقوله اصلی، از مهم ترین شاخص های توسعه یافتگی آموزش ورزش در مدارس ایران می باشد
ادراک تجارب زیسته معلمان دوره ابتدایی از مدیران موفق مدارس در شرایط بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
173 - 149
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی و با استفاده از راهبرد اکتشافی انجام شده است و داده ها بر اساس تکنیک داده بنیاد و به شیوه ی سیستماتیک تحلیل شده است. جامعه ی آماری شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی شهرستان جوانرود بود و نمونه گیری به صورت هدفمند و نظری انجام شد که 14 نفر بودند و ابزار مورد استفاده مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بود. روایی محتوایی و روایی صوری توسط 6 نفر از متخصصین مورد تائید قرار گرفت و برای پایایی مصاحبه ها از 2 پژوهشگر خواسته شد که بخشی از مصاحبه ها را کدگذاری کنند و با استفاده از تکنیک تشخیص خارجی از یک پژوهشگر دیگر خواسته شد که دیاگرام عوامل مؤثر بر موفقیت مدیران مدارس در شرایط بحران را مطالعه کنند که نتایج قابل قبولی به دست آمد. تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود که نتایج نشان داد مقوله های عوامل فردی و عوامل ساختاری به عنوان شرایط علی؛ مقوله های امکانات و تجهیزات، حمایت و فرهنگ خلاق و نوآور به عنوان شرایط زمینه ای؛ مقوله های انسجام درونی مدرسه، ماهیت بحران و نحوه برنامه ریزی و سازمان دهی به عنوان شرایط مداخله گر؛ مقوله های نظارت و بازخورد مستمر، هدف گذاری، جهت دهی و هدایت، به کارگیری رویکردهای نوین آموزشی و تدوین و طراحی برنامه های آموزشی مقابله با بحران به عنوان راهبردها؛ و مقوله های توسعه حرفه ای، خلق سرمایه اجتماعی، رهبری تیمی و انعطاف پذیری به عنوان پیامدهای موفقیت مدیران مدارس در شرایط بحران شناسایی شده اند.
ارزیابی میزان اثربخشی آموزشی دوره های تخصصی مدیریت پروژه در بهبود عملکرد مدیران فنی؛ موردمطالعه: یکی از سازمان های نیروهای مسلح
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با استفاده از مدل کرک پاتریک به ارزیابی اثربخشی آموزشی دوره های تخصصی مدیریت پروژه که برای بهبود عملکرد مدیران فنی یکی از سازمان های نیروهای مسلح برگزار گردیده است می پردازد. تحقیق از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ انجام کار از نوع پیمایشی است. جامعه آماری را کلیه مدیران فنی شرکت کننده در دوره (60 نفر) و 10 نفر از مدیران ارشد سازمان تشکیل می دهند. داده های موردنیاز به وسیله پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردیده است. برای ارزیابی سطوح رفتار و نتایج از مصاحبه های نیمه ساخت مند با مدیران و پرسشنامه های بسته-باز پاسخ کمک گرفته شده است. در بررسی روایی پرسشنامه ها از نظرات خبرگان سازمان و دانشگاه و برای بررسی پایایی نیز آلفای کرونباخ استفاده شده که مقدار آلفای به دست آمده پایایی مناسب پرسشنامه ها را نشان می دهد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و با کمک نرم افزار SPSS<sub>22</sub> تجزیه وتحلیل شده اند. برای تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه نیمه ساخت مند و سؤالات بسته-باز پاسخ نیز از روش تحلیل محتوا با استفاده از تحلیل مقوله بندی استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که واکنش فراگیران به نحوه سازمان دهی و برگزاری دوره مدیریت پروژه مثبت بوده و رضایت آنان حاصل گردیده است. نتایج ارزیابی هر یک از سطوح یادگیری، رفتار و نتایج نیز نشان می دهد که ارتباط نزدیکی بین نتایج مورد انتظار با اهداف تعریف شده برقرار است که این مؤید اثربخشی دوره برگزار شده است.
تأثیر سبک رهبری تحول آفرین مدیران بر تحلیل رفتگی معلمان مدارس متوسطه شهر رویان
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر سبک رهبری تحول آفرین مدیران بر تحلیل رفتگی شغلی معلمان مدارس متوسطه شهر رویان انجام شد. روش مطالعه حاضر، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه مدیران و معلمان مدارس متوسطه رویان بودند. با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه 86 نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد رهبری تحول آفرین بأس و آولیو (2000) و تحلیل رفتگی شغلی مسلاچ و جکسون (1981) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره انجام شد. یافته های این مطالعه نشان داد بین متغیرهای نفوذ آرمانی و ملاحظه فردی با تحلیل رفتگی شغلی رابطه منفی وجود دارد (01/0>P) و سبک رهبری تحول آفرین بر تحلیل رفتگی شغلی مؤثر است؛ بنابراین، می توان انتظار داشت با تغییر سبک رهبری به سوی رهبری تحول گرا، پیامدهای مثبتی حاصل شود و از تحلیل رفتگی شغلی معلمان مدارس جلوگیری به عمل آید.
تأثیر رهبری توزیعی مدیران مدارس بر التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان با میانجی گری عزت نفس سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
425 - 404
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دست یابی به التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان از منظر رهبری توزیعی، و با نگاه به عزت نفس سازمانی انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش معلمان زن مقطع ابتدایی شهر خرم آباد به تعداد 850 نفر بود که حجم نمونه ای به تعداد 233 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با توجه به حداکثر پارامترهای آزاد در مسیرهای فرض شده مدل معادلات ساختاری پژوهش به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های استاندارد رهبری توزیعی، عزت نفس سازمانی، التزام شغلی و خودکارآمدی بود که روایی سازه و پایایی آن ها با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss23 و amos23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که متغیر برون زا (رهبری توزیعی) علاوه بر تأثیر مستقیم و معنادار خود بر تمام متغیرهای درون زا (عزت نفس سازمانی، التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان) به واسطه عزت نفس سازمانی معلمان، دارای نقش غیرمستقیم در تبیین خودکارآمدی آنان است. همچنین نتایج بیانگر تأثیر مستقیم و معنادار عزت نفس سازمانی بر خودکارآمدی معلمان بود اما تأثیر عزت نفس سازمانی بر التزام شغلی معلمان معنادار نبود.
بررسی رابطه سبک مدیریت مدرسه محور با موفقیت شغلی و سازگاری شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
301 - 283
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک مدیریت مدرسه محور با موفقیت شغلی و سازگاری شغلی معلمان مدارس دوره اول متوسطه شهر همدان در سال تحصیلی 98-97 انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مرد و زن به حجم 966 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان278 نفر (114 نفر معلم مرد و 164 نفر معلم زن) انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های مدیریت مدرسه محوری با اقتباس از پرسشنامه دادوی پور و همکاران (1387)، با اقتباس از پرسشنامه گلپرور و قضوی (1389) جهت موفقیت شغلی و پرسشنامه سازگاری شغلی که بوسیله شهرابی فراهانی(1391) تهیه شد بود، استفاده شد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی محتوایی و صوری، و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و به ترتیب09/0، 89/0و86/0 برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی همچون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره همزمان استفاده شده است. نتایج نشان داد: بین مدیریت مدرسه محوری و هر یک از ابعاد آن با موفقیت شغلی و سازگاری شغلی معلمان دوره اول متوسطه همدان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین از بین ابعاد مدیریت مدرسه محور تنها بعد رسالت توانایی پیش بینی موفقیت شغلی معلمان را داشته و به علاوه، بعد رسالت و تعهد بر سازگاری شغلی معلمان تأثیر داشته و قدرت پیش بینی کنندگی آنرا دارند.
امکان سنجی استقرار مدیریت دانش در مدارس شهر دورود با استفاده از تکنیک های داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
40 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی استقرار مدیریت دانش در مدارس آموزش وپرورش شهرستان دورود با استفاده از تکنیک های داده کاوی است. روش پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری مشتمل بر مدیران مدارس اداره آموزش وپرورش دورود که تعداد آن ها 116 نفر بود و از میان آن ها تعداد 89 نفر به عنوان نمونه آماری از طریق جدول مورگان انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن به روش صوری مورد تائید قرار گرفت و ضریب پایایی پرسشنامه مورداستفاده از طریق آلفای کرون باخ 93/. و از روش دونیمه کردن 70/. به دست آمد که در هر دو روش مورد تأیید بود. برای تحلیل داده ها از روش های داده کاوی و از نرم افزارهای Matlab، Weka، Rosetta،Excel استفاده شد. نتایج حاصل با استفاده از شبکه های عصبی، رافست، ژنتیک، درخت تصمیم گیری و تئوری بیز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت، به این صورت که معیار دقت با استفاده از رافست 88/0، درخت تصمیم گیری 94/0، تئوری بیز 1، شبکه های عصبی مصنوعی 1 بود. درنهایت 6 قانون نهایی توسط الگوریتم ژنتیک، جانسون، هولتس و درخت تصمیم گیری ارائه گردید. بر اساس یافته های نهایی این پژوهش، عوامل تسهیم دانش، حفظ کارکنان دانش گر، استفاده از نظرات و پیشنهاد ات کارکنان نقش بسزا و عمده ای در استقرار مدیریت دانش ایفا می نمایند.
رابطه ی بین فرهنگ و انسجام مدرسه با عملکرد مدیران در پاسخگویی به نیازهای محیطی با نقش میانجیگری تعهد اخلاقی و کارآمدی جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
78 - 61
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل روابط بین فرهنگ مدرسه و انسجام سازمانی با عملکرد مدیران در پاسخگویی به نیازهای محیطی با نقش میانجی تعهد اخلاقی و کارآمدی جمعی در مدرسه به اجرا درآمد. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر گردآوری داده ها و کنترل متغیرها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مدیران متوسطه دوره اول و دوم شهر ارومیه به تعداد 1200 نفر می باشد که از بین آنها تعداد 300 نفر با بهره گیری از جدول مورگان و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه های استاندارد ) می باشد. روایی پرسشنامه ها به وسیله تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفتند و پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ برای متغیرهای پژوهش به صورت فرهنگ سازمانی92/0، انسجام مدرسه80/0،کارآمدی گروهی 81/0، تعهد اخلاقی93/0 و عملکرد81/0 بدست آمد که به لحاظ آماری قابل قبول می باشد. به منظور بررسی روابط علی بین متغیرها از روش مدل یابی معادلات ساختاری به روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار spss, lisrelاستفاده شد. نتایج نشان داد بین بین فرهنگ مدرسه و انسجام سازمانی با پاسخگویی مدیران به نیازهای محیطی با نقش میانجی تعهد اخلاقی و کارآمدی جمعی یک رابطه ساختاری مثبت وجود دارد و عوامل سازمانی هم بصورت مستقیم و هم بصورت غیر مستقیم، از طریق تعهد اخلاقی و کارامدی گروهی توان پیش بینی عملکرد مدیران در پاسخگویی به نیازهای محیطی را دارد.
درک و تجربه معلمان مدارس از مفهوم سرمایه حرفه ای یک مطالعه پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
217 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر درک معلمان ابتدایی از مفهوم سرمایه حرفه ای است. به این منظور، این پژوهش به درک معلمان از مفهوم سرمایه حرفه ای مزایای آن و موانع بر سر راه ایجاد سرمایه حرفه ای پرداخته است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است.جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است. جامعه پژوهش ما کلیه معلمین ابتدایی شهر سنندج بوده است که بالای 5 سال سابقه تدریس داشته اند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور تعدادی از معلمین انتخاب و با آنان مصاحبه به عمل آمد، از آنجایی که ملاک ما اشباع نظری بود؛ پس از 13 مصاحبه به این نقطه رسیدیم. داده ها به روش کدگذاری نظری و با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی nvivo انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد معلمان اگرچه درک درستی از خود مفهوم سرمایه حرفه ای نداشتند اما نسبت به مؤلفه های سرمایه حرفه ای( سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و سرمایه تصمیم گیری) اطلاعات و درک کاملی داشتند. مشارکت کنندگان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و توانمندسازی خود و همکاران و همچنین رضایت شغلی را از مزایای داشتن سرمایه حرفه ای عنوان کردند اما درراه رسیدن به سرمایه حرفه ای با موانعی روبه رو بودند .مشارکت کنندگان عدم اشتراک دانش همکاران به خصوص همکاران باتجربه با معلمان کم تجربه را یکی از موانع ایجاد سرمایه حرفه ای عنوان کردند که می توان به فرهنگ آن مدرسه برگردد. همچنین آخرین مانع که مشارکت کنندگان بدان اشاره کردند ایجاد رقابت نادرست بین معلم ها توسط مدیر مدارس بود که این خود باعث عدم شکل گیری تعامل و درنتیجه شکل گیری سرمایه حرفه ای می شود.
کارآفرینی اجتماعی، رهیافتی نو در سیاست گذاری نظام آموزش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تنوع و تغییرات سریع محیطی و افزایش عدم اطمینان، موجب شده تا اهمیت سرمایه هایی نظیر سرمایه انسانی که بتواند به خلق ثروت منجر شود افزایش یابد. کارآفرینی اجتماعی در سازمان های امروزی می تواند با راهبردهای مالی بهینه، مشکلات اجتماعی مانند بیکاری، بیکاری پنهان، بی عدالتی در دسترسی به خدمات و محرومیت های اجتماعی را از میان ببرد. پژوهش حاضر با هدف کارآفرینی اجتماعی رهیافتی نو درموآم فرایند سیاست گذاری نظام آموزش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد انجام گرفت. روش پژوهش، روش اکتشافی آمیخته (کیفی- کمی) بوده که در بخش کیفی، تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ گردیده است. نمونه آماری در بخش کیفی،12 نفراز اعضای هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی با روش نمونه گیری گلوله برفی و در قسمت کمی، اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد به تعداد 190 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم دانشکده ها انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی آزمون تی تک نمونه انتخاب شده است. یافته های پژوهش در بخش کیفی شامل 44 کد باز،12 مولفه فرعی و 5 مولفه اصلی به دست آمد و نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که تمامی مولفه های کارآفرینی اجتماعی شامل آمایش سرزمین، تربیت نیروی کار، تطابق با نیازهای جامعه، ثروت آفرینی و مهارت پروری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد بالاتر از حد متوسط(مطلوب) است
نقش مدیریت استعداد در چابکی سازمانی مدارس با میانجی گری یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
418 - 400
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش مدیریت استعداد در چابکی سازمانی مدارس با میانجی گری یادگیری سازمانی انجام گرفته است. این پژوهش توصیفی- همبستگی با مشارکت 327 نفر از معلمان دوره اول متوسطه شهرکرمانشاه که از طریق نمونه گیری تصادفی- طبقه ای بر حسب حجم انتخاب شده بودند، انجام شد. از پرسشنامه های مدیریت استعداد اوهلی (2007)، یادگیری سازمانی نیفه (2001)، و چابکی سازمانی ژانگ و شریفی (2000) استفاده شد. پایایی و روایی پرسشنامه ها، با آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تاییدی انجام شد. نتایج نشان داد متغیر مدیریت استعداد دارای اثر مستقیم مثبت (62/0)، اثر غیرمستقیم مثبت (147/0) و اثر کل مثبت و معنادار (767/0) بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. متغیر یادگیری سازمانی دارای اثر مستقیم مثبت (22/0) و اثر کل مثبت و معنادار (22/0) بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. متغیر مدیریت استعداد با ضریب مسیر غیرمستقیم به واسطه یادگیری سازمانی (147/0) و مقدار تی (28/3) دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. با توجه به اثرات کل متغیرهای مستقل می توان گفت متغیر مدیریت استعداد (767/0) دارای بیشترین اثر و متغیر یادگیری سازمانی (22/0) دارای کمترین اثر بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. به عبارت دیگر، می توان گفت مدیریت استعداد با میانجی گری یادگیری سازمانی موجب افزایش چابکی سازمانی معلمان مدارس می شود.