امروزه تنوع و تغییرات سریع محیطی و افزایش عدم اطمینان، موجب شده تا اهمیت سرمایه هایی نظیر سرمایه انسانی که بتواند به خلق ثروت منجر شود افزایش یابد. کارآفرینی اجتماعی در سازمان های امروزی می تواند با راهبردهای مالی بهینه، مشکلات اجتماعی مانند بیکاری، بیکاری پنهان، بی عدالتی در دسترسی به خدمات و محرومیت های اجتماعی را از میان ببرد. پژوهش حاضر با هدف کارآفرینی اجتماعی رهیافتی نو درموآم فرایند سیاست گذاری نظام آموزش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد انجام گرفت. روش پژوهش، روش اکتشافی آمیخته (کیفی- کمی) بوده که در بخش کیفی، تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ گردیده است. نمونه آماری در بخش کیفی،12 نفراز اعضای هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی با روش نمونه گیری گلوله برفی و در قسمت کمی، اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد به تعداد 190 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم دانشکده ها انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی آزمون تی تک نمونه انتخاب شده است. یافته های پژوهش در بخش کیفی شامل 44 کد باز،12 مولفه فرعی و 5 مولفه اصلی به دست آمد و نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که تمامی مولفه های کارآفرینی اجتماعی شامل آمایش سرزمین، تربیت نیروی کار، تطابق با نیازهای جامعه، ثروت آفرینی و مهارت پروری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد بالاتر از حد متوسط(مطلوب) است