فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۲۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر باهدف بررسی وضعیت موجود آموزش نیکوکاری انجام شد. بدین منظور، روش تحلیل کیفی از نوع پدیدار نگاری با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد توجه قرار گرفت و نمونه آماری به صورت هدفمند از جامعه مدیران و معلمان 12 مدرسه دولتی، غیردولتی و قرآنی دخترانه و پسرانه مقطع ابتدایی شهر تبریز انتخاب شد. در بخش اول؛ به نوع و میزان فعالیت های آموزشی در مدارس مورد بررسی اشاره گردید و در بخش دوم؛ از روش تحلیل محتوای استقرایی جهت تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که مقوله های مربوط به استفاده از صندوق صدقات در مدارس و توزیع پاکت پول در پاسخ مدیران و مقوله انشانویسی در پاسخ معلمان بیشترین تکرار را داشته است. همچنین، طبق پاسخ اکثریت مدیران، زمان برگزاری غالباً در هفته نیکوکاری و مسئولیت اجرای آن در بخش مسئولین اغلب بر عهده معاون مدرسه و مربی پرورشی و در بخش دانش آموزی به صورت گروهی بوده است. طبق نظر اکثریت معلمان، مفهوم نیکوکاری از پایه دوم ابتدایی قابلیت درک بیشتری برای دانش آموزان داشته است و نقش فعالیت های عملی و محتوای کتب درسی را به یک میزان مؤثر و مکمل هم بیان نمودند. درنهایت، مصاحبه شوندگان به موانعی در مسیر آموزش این نوع محتوا اشاره کردند که بعد از تلخیص و طبقه بندی اطلاعات، چهار تم تحت عنوان برنامه درسی آشکار، پنهان، پوچ و فوق برنامه از آن استخراج گردید.
تاثیر استفاده از فناوری کدهای دسترسی سریع در انگیزه تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه موردی، تعیین تاثیر استفاده از کد های دسترسی سریع در افزایش انگیزه تحصیلی دانشجویان است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1397-1396 است که به صورت تصافی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از محتوای آموزشی مجهز به فناوری کدهای دسترسی سریع، به مدت یک ترم تحصیلی آموزش دیدند.فناوری کدهای دسترسی سریع بارکدی دو بعدی است که با کمک پوینده کدهای دسترسی سریع، بر روی تلفن همراه دوربین دار و تلفن هوشمند یا تبلت، قابل خواندن است. این بارکد می تواند محتوای آموزشی را به صورت متن، تصویر یا فیلم آموزشی، در اختیار کاربر قرار دهد. نتایج این مطالعه نشان داد که تلفیق کدهای دسترسی سریع با محتوای آموزش، بر افزایش انگیزه تحصیلی دانشجویان تاثیر مثبت دارد.
مطالعه ای در ارتباط با نگرش مردم درباره ی مشارکت های مردمی در پیاده سازی و گسترش سوادآموزی بزرگ سالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی سوادی و کم سوادی یکی از مشکلات جوامع رو به رشد ازجمله ایران است. اگرچه در شهرهای بزرگ و مراکز استان ها دسترسی به تحصیلات دانشگاهی کم وبیش فراگیر شده است ولی در لایه های دیگر مردمی، هنوز بی سوادی و کم سوادی مشکل آفرین است. انگیزه ی پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ی دیدگاه های مردمی در ارتباط با مشارکت در سوادآموزی است. طرح پژوهش به روش توصیفی است که در آن دو گروه آزمودنی از میان شهروندان عادی و نخبه شهر شیراز گزینش شدند و به پرسش نامه محقق ساخته ای که شامل 21 ماده بود پاسخ دادند. نتایج نشان داد که آزمودنی های هر دو گروه در ضرورت مشارکت در امر سوادآموزی بیش تر بی نظر بودند یعنی به طور سامانمند حتی روی این موضوع اندیشه نکرده بودند. همچنین یافته ها نشان داد، زنان نسبت به مردان و گروه نخبه نسبت به گروه عادی به طور معناداری مشارکت در سوادآموزی را ضروری تر می بینند. این پژوهش به طور کلی نشان داد افراد با به کارگیری افکار ناکارآمدی مانند این که "جامعه برای انجام کارهای سخت نیاز به افراد بی سواد دارد." عدم مشارکت خود را توجیه می کردند. به نظر می رسد این افکار ناکارآمد متأثر از وجود دانش آموختگان دانشگاهی بیکار در سطح جامعه باشد.
واکاوی نظریه های برنامه درسی بر مبنای طبقه بندی میلر به منظور شناسایی بستر نظری مناسب برای طراحی برنامه های درسی مبتنی بر شرایط بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و ایجاد بستر نظری مناسب برای طراحی برنامه درسی در شرایط بحران بود. در این راستا، ابتدا با تحلیل اسناد و روش نقد توسعی، پیامدهای بحران ها بر جامعه و نظام آموزشی استخراج و مبنای نقد و استنتاج قرار گرفت. سپس دسته بندی های مطرح در نظریه برنامه درسی بررسی و با توجه به معیارهایی چون جامعیت و کارآیی در پاسخگویی به مساله پژوهش، طبقه بندی جان میلر انتخاب و موضع نظریه های تشریح شده آن در قبال این شرایط تحلیل شد. بر اساس نتایج، با نظر به شرایط خاص روانی و اجتماعی افراد درگیر در بحران، رهنمودهای نظریه انسان گرایی اجتماعی برای طراحی یک برنامه درسی که به افزایش تاب آوری و بازگشت سریعتر افراد به شرایط عادی کمک کند نسبت به دیدگاه های دیگر مناسب تر تشخیص داده شد. وحدت بنیان های نظر و عمل برنامه درسی در شرایط بحران، ضرورت غیرقابل اجتنابی است که در تحلیل نهایی اشاره شده است.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی کارورزی مبتنی بر خود شرح حال نویسی مشارکتی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامهدرسی کارورزی مبتنی بر خودشرح حال نویسی مشارکتی در نظام تربیت معلم ایران است. در این پژوهش تلاش شده است تا نخست با استفاده از روش اسنادپژوهی، منابع و متون تخصصی مرتبط با موضوع، مورد تحلیل قرار گیرد تا مبانی علمی خودشرح حال نویسی مشارکتی استخراج شده و متعاقبآ دلالت های عناصر برنامهدرسی این نوع از کارورزی تدوین گردد. در گام دوم، پرسشنامه محقق ساخته تدوین و به منظور اعتباربخشی الگوی پیشنهادی از نظرات اساتید برنامهدرسی و مدرسان واحدهای درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان استفاده شده است. طبق یافته های پژوهش اجرای مطلوب برنامهدرسی کارورزی نیازمند هم یاری و فعالی ت های مشارکتی و چندجانبه میان دانشجومعلمان، استادان و معلمان راهنما است و آنچه به این هم یاری معنا می بخشد روایت ها و تجارب زندگی قابل پیوند با اهداف واحدهای درسی کارورزی و موضوعات درسی است.
مطالعه چگونگی «آموزش شهروندی» در برنامه ی درسی: سنتز پژوهی مطالعات انجام شده در دو دهه ی اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش سنتز پژوهی چند مورد از پژوهش هایی است که حول موضوع آموزش شهروندی در برنامه های درسی در کشورهای مختلف انجام شده است. برای این منظور با استفاده از روش سنتز پژوهی، تحقیقات انجام شده در سطح بین الملل، در خصوص میزان توجه و اختصاص مفاهیم مربوط به آموزش شهروندی در برنامه های درسی، به صورت نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی و دسته بندی شده اند. در مرحله غربالگری، 11 پژوهشی که این ویژگی ها را داشته اند، انتخاب و ترکیبی از یافته های آنها بر اساس اصول تلفیق، بازاندیشی و بازآرایی داده ها، ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل مهم محیطی که در ساختار کلی برنامه های درسی آموزش شهروندی به آن پرداخته شده عبارت از سنت تاریخی؛ موقعیت جغرافیایی؛ ساختار اجتماعی-سیاسی؛ سیستم اقتصادی و روندهای جهانی است. همچنین نتایج نشان می دهد که آموزش شهروندی در برنامه های درسی برخی از کشورها، مبتنی بر بیان ارزش های فرهنگی جزئی و همچنین قوانین ملی و در برخی دیگر حالت خنثی نسبت به ارزش ها داشته اند. نهایتاً اینکه نتایج بیانگر آن است که آموزش شهروندی در برنامه های درسی، از سه لایه تشکیل می شود: آموزش در مورد شهروندی؛ آموزش از طریق شهروندی و آموزش برای شهروندی.
رابطه کیفیت تجارب یادگیری دانش آموزان در احساس تعلق به مدرسه با نقش واسطه ای نگرش به برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی رابطه کیفیت تجارب یادگیری دانش آموزان در احساس تعلق به مدرسه با نقش واسطه ای نگرش به برنامه درسی است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری، دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی97-96 به تعداد 5304 نفر است که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و کرجسی، 358 نفر تعیین گردید که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. اطلاعات از طریق سه پرسشنامه کیفیت تجارب یادگیری نیومن و نیومن (1993)، احساس تعلق به مدرسه بری و بتی (2005) و نگرش برنامه درسی اسدیان (1395) جمع آوری گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نگرش به برنامه درسی با ضریب بتای 42% قوی ترین پیش بینی کننده کیفیت تجارب یادگیری است و بین مؤلفه های کیفیت تجارب یادگیری (منابع، محتوا، انعطاف پذیری، کیفیت روابط بین معلم و دانش آموز) با نگرش به برنامه درسی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.
ویژگی های برنامه ی درسی صلح محور بر اساس آموزه های فلسفه ی میان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای ایجاد و توسعه ی صلح، دو عامل نقش تعیین کننده دارند: «گفت وگوی چندجانبه ی میان فرهنگی» و «آموزش صلح». پژوهش حاضر تلاشی است در جهت تدوین یک برنامه ی درسی صلح محور با استفاده از آموزه های فلسفه یا بینش میان فرهنگی. در این پژوهش که با روش تحلیلی-استنتاجی صورت گرفته است، ابتدا با استناد به دیدگاه های صاحب نظران و یافته های پژوهش های پیشین، از ضرورت نگاه میان فرهنگی به صلح و آموزش صلح گفته ایم. سپس به بررسی مختصر و نقد طرح های صلح پیشین و همچنین مطالعات آموزش صلح پرداخته شده است. آنگاه با معرفی «فلسفه ی میان فرهنگی» و برشمردن برخی خصوصیات آن، دلالت ها و امتیازات این اندیشه ی فلسفی را که می تواند برای ساخت یک برنامه ی درسی صلح محور مورداستفاده قرار گیرد بیان نموده ایم. آموزه هایی مثل: حقیقت منتشر، توجه به «دیگری»، گفت وگومحوری و توجه به مسائل عینی جامعه و بررسی انضمامی آن ها. در پایان، ویژگی های یک برنامه ی درسی صلح محور با رویکرد میان فرهنگی در چهار بخش: اهداف، محتوا، رویکردهای یاددهی-یادگیری و روش ها و رویکردهای ارزشیابی بیان شده است. ویژگی هایی که می تواند برای تدوین یک برنامه ی درسی صلح محور با رویکرد میان فرهنگی مورداستفاده قرار گیرد.
شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی آموزشی؛ مطالعه موردی هنرستان های فنی و حرفه ای و کاردانش شهرستان نجف آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
91 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی آموزشی در هنرستان های فنی و حرفه ای و کاردانش شهرستان نجف آباد است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نوع پیمایشی و از لحاظ روش تحقیق آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی تحقیق با روش تحلیل نظریه داده بنیاد از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با صاحب نظران به شناخت عوامل مؤثر تا رسیدن به اشباع نظری یافته ها پرداخته شد. یافته های بخش کیفی معناداری عوامل سازمانی، پرسنلی، آموزشی، محتوای آموزشی، هوش، فرهنگی، مدیریتی و تعاملات با محیط بیرون را تأیید کردند. در بخش کمی تحقیق، جامعه آماری شامل هنرآموزان هنرستان های شهرستان نجف آباد است. حجم نمونه با جدول مورگان، 165 نفر تعیین و داده ها به روش تصادفی ساده جمع آوری شد. جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت استفاده و روایی از نوع صوری تأیید و نمونه 30تایی از پرسشنامه توزیع گردید تا ابهامی در سوالات باقی نماند. پایایی با آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0 تأیید و داده ها با استفاده از نرم افزار smart pls تجزیه و تحلیل شده و برازش مدل تأیید گردید. یافته های کمی معناداری کلیه عوامل نتیجه گیری شده از بخش کیفی، به جز تأثیر عوامل مربوط به هوش را تأیید کرد.
چرخش روش شناختی ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان: مبتنی بر رویکرد عصب پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تبیین دشواری های رویکردهای ارزشیابی موجود و پیشنهاد رویکرد بدیلی برای رفع این دشواری هاست. بنابراین نخست رویکردهای موجود ارزشیابی مورد نقد و بررسی قرارگرفته اند، آنگاه با ابتنا به رویکرد عصب پدیدار شناسی و با الهام از تحلیل لایه ای علی، نظریه انتگرال ویلبر و منطق فازی، ارزشیابی انتگرال پیشنهاد شده است. مهمترین ویژگی های این رویکرد در ارزشیابی عبارتند از، نگرش هولوگرافیک به حیات پیچیده آدمی، در نظرگرفتن روابط علی، هیورستیک و متعامد ذهن، مغز، بدن و محیط در ارزشیابی و توجه هم زمان به لایه سطحی تجربه اجتماعی و داده های کمی و آن وجه از تجربیات یادگیرنده که پدیداری، اول شخص و مفهومی است.
بررسی وضعیت موجود چهار عنصر برنامه درسی زبان تخصصی رشته های علوم تربیتی و فاصله آن تا وضعیت مطلوب از نظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
140 - 166
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چهار عنصر هدف ها، محتوا، فرایندهای یاددهی- یادگیری، راهبردهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی درس زبان تخصصی رشته های علوم تربیتی و میزان فاصله آن ها تا وضعیت مطلوب صورت گرفت. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی بود و از پرسش نامه محقق ساخته برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه توسط پنج نفر از استادان علوم تربیتی و زبان انگلیسی تأیید گردید. جامعه ی آماری، دانشجویان تحصیلات تکمیلی از چهار دانشگاه ایران بودند که از میان آن ها 248 دانشجو با استفاده از جدول کوهن به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل از آزمون های استنباطی t تک نمونه ای، آزمون فریدمن، آزمون t زوجی و آزمون F چند متغیره استفاده شد. یافته ها نشان دادند که وضعیت موجود هدف ها، محتوا، فرایندهای یاددهی- یادگیری، راهبردهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و برنامه درسی زبان تخصصی رشته های علوم تربیتی رضایت بخش نبوده و تا وضعیت مطلوب فاصله ی معناداری وجود دارد. در پایان، راهکاری مناسب برای دستیابی به شرایط مطلوب هدف ها، محتوا، فرایندهای یاددهی- یادگیری و راهبردهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی درس زبان انگلیسی تخصصی رشته های علوم تربیتی با توجه به شرایط آموزشی ایران پیشنهاد شده است.
طراحی و اعتباربخشی برنامه درسی درس «رویکرد زیبایی شناسانه به تدریس» در تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
79 - 116
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف طراحی برنامه درسی "رویکرد زیبایی شناسانه به تدریس در تربیت معلم" با روش کیفی انجام شد. در این رویکرد معلم با الهام از عالم هنر به تدریس می پردازد، بدین معنا که همچون هنرمندان به ابعاد و ظرایف کار خود می اندیشد و تصمیمات متناسب با موقعیت اتخاذ می کند. در خصوص ویژگی های برنامه درسی با رویکرد زیبایی شناسانه، پژوهشگر به بررسی و مطالعه منابع مکتوب تخصصی داخلی و خارجی در ارتباط با موضوع به تبیین صلاحیت ها و شایستگی های حرفه تدریس در پارادایم زیبایی شناسانه پرداخت. برای شناسایی و طراحی عناصر برنامه از چهارچوب طراحی برنامه درسی مربوط به دانشگاه فرهنگیان همراه با تغییراتی استفاده شد. برنامه درسی طراحی شده از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و 12 نفر از صاحب نظران و 10 نفر از دانشجویان اعتباربخشی شد. یافته ها نشان دادند که معلم برای برخورداری از شایستگی هایی با رویکرد زیبایی شناسانه، کیفیت را در بالاترین مرتبه تعقیب می کند. یافته ها هم چنین حکایت از تأیید دیدگاه های گروه های نمونه پژوهش در خصوص برنامه درسی مورد نظر داشت.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مبتنی بر فعالیت های فوق برنامه در دوره ابتدایی بر اساس الگوی کلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی مبتنی بر فعالیت های فوق برنامه در دوره ابتدایی است. برای دستیابی به این هدف از روش سنتزپژوهی در طراحی الگو و تکنیک دلفی در اعتبارسنجی استفاده شد. جامعه هدف شامل اسناد بالادستی، مکتوب کتابخانه ای و الکترونیکی فعالیت های فوق برنامه ملی و بین المللی و متخصصان برنامه ریزی درسی بود. روش نمونه گیری هدفمند بود. یافته ها نشان داد الگوی برنامه درسی فعالیت های فوق برنامه برای دانش آموزان دارای ویژگی های اساسی در زمینه غنی سازی یادگیری، برنامه درسی و اوقات فراغت دانش آموزان، افزایش عملکرد تحصیلی، رفع نواقص و کاستی های برنامه درسی رسمی نظام آموزشی و توجه به ویژگی ها، استعدادها، تفاوت ها و توانایی های فردی، محلی- منطقه ای است. به نحوی که ویژگی های هریک از عناصر نه گانه برنامه درسی متناسب با شرایط دانش آموزان و نظرات متخصصین به ترتیب اهمیت شناسایی شد
بررسی جایگاه رشته های فنی و حرفه ایحرفه ای و کاردانشکار دانش از دیدگاه دانش آموزان پایه نهم استان همدان در سال 1397(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
153 - 184
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی جایگاه رشته هایرشته های فنی و حرفه ایحرفه ای و کاردانشکار دانش از دیدگاه دانش آموزان پایه نهم استان همدان در سال 1397 بود. این پژوهش ازلحاظاز لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و روش آن توصیفی -پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر و دختر پایه سوم دوره متوسطه اول استان همدان بود. نمونه ها به صورتبه صورت روش نمونه گیرینمونه گیری تصادفی خوشه ایخوشه ای از بین سه شهرستان همدان، ملایر و نهاوند، 16 مدرسه و 49 کلاس انتخاب شدند. ابزار جمع آوریجمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته، فهرست مشاغل مورد تائیدتایید خبرگان و مدیران هنرستان ها بود که به دانش آموزان ارائه گردید تا از بین آن هاآنها رشته های دلخواه خود را انتخاب نمایند. برای تجزیه وتحلیلتجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های درصد، فراوانی و میانگین و آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها نشان دهندهنشان دهنده رشته های موردنظرمورد نظر دانش آموزاندانش اموزان به تفکیک دختر و پسر در دوشاخهدو شاخه فنی و حرفه ای و کاردانش و در چهار زمینه خدمات، هنر، کشاورزی و صنعت به تفکیک است. آموزش وپرورشآموزش و پروزش می تواند رشته هایرشته های موردعلاقهمورد علاقه دانش آموزان (اشاره شدهاشاره شده در این پژوهش) استان همدان در شاخه هایشاخه های فنی و حرفه ایحرفه ای و کاردانش را در کنار دیگر مؤلفه هایمولفه های مهم جهت انتخاب رشته هایرشته های اولویت داراولویت دار برای دانش آموزان به کار گیرد و از نتایج این پژوهش استفاده نماید.
ادراک اولیاء و مدیران از مفهوم مشارکت در امور مدرسه (مطالعه پدیدارشناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه، درک و تبیین تجربیات اولیاء دانش آموزان و مدیران مدارس از مشارکت والدین در امور مدرسه ای فرزندان پرداخته است. این پژوهش با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. به این منظور 8 مدیر و 6 ولی دانش آموز از مدارس ناحیه 1 و 2 شهر همدان به شیوه هدفمند انتخاب و داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شدند. داده های گردآوری شده به روش استرابرت و کارپنتر (2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد که در هر دو گروه تعریف یکسانی از مشارکت وجود ندارد و افراد به وجوه مشارکت اشاره می کنند. در مورد ساختار، مدیران به انجمن اولیاء و مربیان به عنوان نهاد رسمی متکی هستند و والدین به ارتباط شخصی با عوامل مدرسه توجه دارند. زمینه های مشارکت در مدارس متنوع است و عواملی از قبیل انگیزه و بنیه والدین، تعامل مثبت مدیران و وجود فرهنگ مشارکتی در سازمان مدرسه می تواند آن را تقویت کند.
جایگاه آموزش بلوغ در برنامه درسی دوره اول متوسطه با تاکید بر بلوغ دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه آموزش بلوغ دختران در کتاب های درسی پایه هفتم دوره اول متوسطه بوده است. مؤلفه های بلوغ شامل: جنسی، جسمی، عاطفی، روانی (شخصیت)، ذهنی (شناختی)، اجتماعی، شرعی و عرفی در نظر گرفته شده است. روش پژوهش موردنظر، تحلیل محتوای کیفی و جامعه آماری آن کتاب های درسی پایه هفتم در دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1395 - 1394 بود که کتاب های تفکر و سبک زندگی (تفکر و سبک زندگی مشترک دختران و پسران و کتاب تکمیلی تفکر و سبک زندگی ویژه دختران)؛ پیام های آسمان، علوم تجربی و مطالعات اجتماعی پایه هفتم به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مجموع 337 مقوله در کتاب های درسی مزبور در رابطه با مؤلفه های بلوغ یافت شد که نتایج نشان داد که بلوغ شرعی با 115 مقوله (12/34%) دارای بیشترین میزان و بلوغ عرفی با 22 مقوله (52/6%) دارای کمتربن میزان بود.
الگوی برنامه درسی آموزش کارآفرینی دوره متوسطه مبتنی بر نظریه برخاسته از داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش کارآفرینی اثر قابل توجهی در رشد اقتصادی جوامع دارد. هدف از آموزش کارآفرینی، پرورش مهارت ها و ویژگی های کارآفرینانه است. با پرورش این مهارت ها در سنین پایین تر، می توان در آینده، جوانانی توانمند، خلاق و نوآور در تمامی ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی داشت. هدف این تحقیق، ارائه الگویی مطلوب، جهت طراحی برنامه درسی آموزش کارآفرینی برای دوره اول متوسطه است. حوزه مورد مطالعه، شامل متون و اسناد تالیفی در حوزه های برنامه درسی و آموزش کارآفریی است. جامعه آماری، متخصصان و اساتید دانشگاه، و نمونه آماری، 30 نفر از متخصص برنامه درسی و کارآفرینی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات فیش های مطالعاتی و مصاحبه، و روش انجام پژوهش، آمیخته است. یافته های پژوهش شامل الگویی طراحی شده، است جهت آموزش کارآفرینی، برای دانش آموزان متوسطه اول.
تجارب زیسته سرباز معلمان از کار در مدارس ابتدایی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف توصیف تجارب زیسته سرباز معلمان از کار در مدارس ابتدایی روستایی انجام شد. مطالعه حاضر در سال تحصیلی 97-1396 با رویکرد کیفی، از نوع پدیدار شناسانه روان شناختی، با نمونه گیری هدف مند و با مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 12 نفر از سرباز معلمان شاغل در مناطق آموزش و پرورش هشترود و نظرکهریزی انجام گرفت. تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها به صورت دستی و با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. راهبرد های اعتباربخشی به داده ها با استفاده از روش های ممیزی بیرونی ، چند سویه سازی، بازبینی اعضاء و درگیری طولانی مدت پژوهشگر در جریان مصاحبه انجام شده است. یافته ها ی حاصل از مصاحبه ها در چهار مرحله و با خوشه های معنای ی اصلی"انگیزه"، " چالش های آموزشی" ، "منزلت و شأن معلمی"، "مسائل حرفه ای" و"ابهام" و چندین خوشه معنایی فرعی استخراج شد. پیشنهاد می شود با تدارک سازوکار قانونی ، سرباز معلمان اجازه شرکت در آزمون استخدامی ماده 28 آموزش و پرورش را داشته باشند. در صورت قبولی و موفقیت در گذراندن دوره یکساله مهارت ها و صلاحیت های معلمی، از آن ها در آموزش و پرورش استفاده شود.
ارزیابی ظرفیت کتاب های درسی ریاضی دوره متوسطه اول در ترویج یادگیری عمیق مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، یک پژوهشِ تحلیل محتوا گزارش می شود که هدف آن بررسی میزان توجه به یادگیری عمیق مفاهیم ریاضی در کتاب های درسی ریاضی دوره متوسطه اول است. بر این اساس محتوای سه سرفصلِ اعداد، اعمال و جبر از سه کتاب ریاضی هفتم، هشتم و نهم برای تحلیل انتخاب شد. در فرآیند تحلیل، هر مسئله به عنوان یک واحدِ تحلیل در نظر گرفته شد. چارچوب نظری از ادبیات پژوهشی مرتبط با هدف اخذ شد و پس از جرح و تعدیلِ چارچوب، مسائل از نظر چهار معیارِ «پیچیدگی رویه ای»، «نوع فرآیند حل»، «تکرار» و «تمرین/کاربرد» بررسی شدند. نتایج نشان داد که در معیار اول، در هر سه کتاب، تقریبا 80 درصد مسائل در طبقه ی «پیچیدگی رویه ای پایین» بود؛ در معیار دوم، در دو کتاب پایه ی هشتم و نهم، حدود 90 درصد مسائل با «استفاده از رویه ها» قابل حل بودند و این میزان برای کتاب پایه ی هفتم به 80 درصد می رسید؛ در معیار سوم و چهارم نیز در هر سه کتاب، مسائل عمدتا در طبقات «تکرار» (60 درصد) و «تمرین» (90 درصد) قرار گرفتند. در مجموع، نتایج تحلیل مسائل سه کتاب نشان داد که در سرفصل های اعداد، اعمال و جبر، میزان تکرارِ تمرین های کمتر پیچیده که با استفاده از رویه های از قبل آموخته شده قابل حل هستند، زیاد است. این امر نشان می دهد که کتاب های درسی ریاضی متوسطه اول، با اهداف برنامه درسیِ قصد شده فاصله دارند و بیشتر بر یادگیری به روش تکرار و تمرین تکیه می کنند.
تجارب زیسته اعضای هیئت علمی از برنامه های درسی توسعه حرفه ای: یک الگوی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش جستاری در تجربه زیسته اعضای هیئت علمی دانشکده های ریاضیات، فنی و مهندسی و علوم پایه ( STEM ) در دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1396 از اجرای برنامه های درسی توسعه حرفه ای است. داده های این پژوهش از طریق رویکرد کیفی و با روشی پدیدارشناسانه توصیفی و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استخراج شده است و داده ها از طریق روش کدگذاری و مقوله بندی تجزیه و تحلیل شده اند. نمونه گیری در این بخش از طریق هدفمند از نوع معیاری بوده و در مجموع 21 نفر شرکت نموده اند. برای اعتبار یافته ها به وسیله فن دلفی از سوی صاحب نظران و کارشناسان بر روی مقولات توافق شده است. با توجه به ساختار پژوهش و حوزه های چهارگانه در برنامه های درسی، برداشت محققین از مضامین و مفاهیم مرتبط با هر حوزه ارجاع داده شده است. در مجموع 37 مقوله و درنهایت به 4 طبقه کلی شامل طراحی و تدوین، اجرا، زمینه و ارزشیابی در سه بخش نقاط قوت، مسائل پیشرو و مطلوبیت برنامه های درسی مضمون یابی شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فاصله زیادی میان طراحی و اجرای برنامه ها بوده است و هم چنین الگویی مفهومی مبتنی بر تجارب زیسته اعضای هیئت علمی تدوین و در انتها پیشنهاد هایی ارائه شد.