فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۹۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی تاثیر ادراک از ساختار کلاس بر خودنظم بخشی ریاضی، با واسطه گری اهداف پیشرفت و خودکارآمدی ریاضی بوده است.
روش: بدین منظور80 دانش آموز پایه سوم ریاضی- فیزیک (400 دختر و 400 پسر) دبیرستان های دولتی شهر اصفهان به طور تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه ای شامل هفت خرده مقیاس پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج به دست آمده با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برون زای وظایف انگیزشی و ارزشیابی تبحری اثر مستقیم معناداری بر یادگیری خودتنظیم ریاضی دارند، و حمایت خودمختارانه فقط با واسطه اهداف تبحری و خودکارآمدی ریاضی بر خودنظم بخشی اثر دارد.
نتیجه گیری: اثر مستقیم هر سه متغیر برون زا (وظایف انگیزشی، حمایت خود مختارانه و ارزشیابی تبحری) بر اهداف تبحری و خودکارآمدی ریاضی معنادار است. اهداف تبحری با خودکارآمدی ریاضی رابطه معنادار دارد، ولی رابطه اهداف عملکردی باخودکارآمدی معنادار نمی باشد. همچنین اثر مستقیم اهداف تبحری بر خودنظم بخشی معنادار است. در مجموع یافته ها نشان می دهد که ادراک از ساختار کلاس مستقیماً و با واسطه متغیرهای اهداف پیشرفت و باورهای خودکارآمدی بر خودنظم بخشی تاثیر دارد.
دانش فراشناختی و حل مسأله ریاضی در دانش آموزان: نقش جنسیت و عملکرد تحصیلی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی دانش فراشناختی و حل مساله ریاضی دانش آموزان دوره راهنمایی، با توجه به سطوح مختلف و جنسیت بوده است. دانش فراشناختی شامل آگاهی از نقاط قوت و ضعف خود، هدف و ماهیت تکلیف و راهبردهای مورد نیاز برای کاربرد آنها در برخورد با تکالیف مختلف است. منظور از حل مساله ریاضی نیز حل مسایل غیرمعمول است؛ یعنی مسایلی که اطلاعات صورت مساله برای حل آن کفایت نمی کند و حل آن به فعالیت های ذهنی سطوح بالا نیازمند است. نمونه مورد مطالعه شامل 119 دانش آموز (60پسر و 59 دختر) کلاس دوم راهنمایی شهر شیراز بود. اطلاعات از طریق دو پرسشنامه دانش فراشناختی، حل مساله ریاضی و معدل کل پایان سال دانش آموز جمع آوری شد و تحلیل نتایج نشان داد که دختران و پسران در استفاده از دانش فراشناختی و حل مساله ریاضی تفاوت معناداری ندارند، ولی هنگامی که تاثیر متغیرهای فوق با توجه به عملکرد تحصیلی مورد مطالعه قرار گرفت، نتایج متفاوتی حاصل شد. مقایسه عملکرد تحصیلی گروه های قوی، متوسط و ضعیف در دانش فراشناختی و حل مساله ریاضی حاکی از تفاوت معنادار گروه های قوی و ضعیف بود. براساس این پژوهش، زمانی که جنسیت مورد توجه قرار می گیرد، میان گروه های مختلف تحصیلی با توجه به متغیرهای مورد مطالعه، تفاوت قابل ملاحظه ای مشاهده می شود.
تأثیر به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات در یادگیری دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور بررسی تأثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات در یادگیری دروس علوم و جغرافیا انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر ساری در سال تحصیلی 91-1390 به تعداد 48963 نفر که در 72 مدرسه مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. از میان مدارس مجهز به فن آوری اطلاعات و ارتباطات، دو مدرسه و در هر مدرسه دو کلاس پایه پنجم به روش تصادفی ساده به عنوان گروه های آزمایش و کنترل انتخاب شدند. پس از برگزاری پیش آزمون، محتوای درسی در هشت جلسه با استفاده از فن آوری اطلاعات و هم چنین به صورت سنتی به ترتیب برای کلاس های گروه آزمایش و گروه کنترل ارایه گردید و در نهایت، آزمون پیشرفت تحصیلی با سؤال های یکسان، از گروه ها به عمل آمد. جهت گردآوری داده ها از آزمون های پیشرفت تحصیلی مورد تأیید گروه های آموزشی مربوطه استفاده و اطلاعات حاصل با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج به دست آمده، حاکی از تأثیر فن آوری اطلاعات در افزایش یادگیری دروس علوم و جغرافیا بود.
بررسی مقایسه ای تأثیر روش تدریس فعال و غیر فعال بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس تعلیمات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
تحول ناشی از تدریس مشارکتی از نوع جیگ ساو در وضعیت سنتی تدریس دانش آموزان پایه پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"الگوهای تدریس ابزار مهمی برای گشودن راه سازماندهی آموزش و پرورش در جهت استفاده از انواع هوش و افزایش یادگیری است. الگوهای تدریس مشارکتی رویکرد آموزشی مناسب برای استفاده از مسئله گشایی و تفکر و تحقیق با توجه به برنامه، اهداف و امکانات در اختیار می گذارد. الگوهای تدریس مشارکتی به لحاظ ساختاری زیر مجموعه خانواده الگوهای اجتماعی و برای آموزش همکاری است. در الگوهای تدریس مشارکتی دانش آموزان نقش اساسی بر عهده دارند. معلم به عنوان راهنما و هدایت کننده عمل می کند و وظیفه دارد شرایط یادگیری را فراهم نماید. الگوهای تدریس مشارکتی دانش آموزان را به گفتگو، جستجو، تفکر و آموزش یکدیگر فرا می خواند.
الگوهای گوناگونی در یادگیری مشارکتی معرفی شده اند که الگوی جیگ ساو یکی از مهمترین آنها تلقی می شود. در آن دانش آموزان به منظور دستیابی به یک هدف مشخص و برای اجرای کامل وظیفه محوله با یکدیگر همکاری می کنند. معمولا، دانش آموزان به تیم هایی برای مطالعه فصلی از یک کتاب درسی گروه بندی می شوند. آنگاه هر کدام از اعضای تیم قسمتی از فصل را مطالعه نموده و مسئول آموزش آن به سایر اعضای تیم خود می شوند. کلاسهای جیگ ساو علاوه بر ایجاد امنیت، حس همکاری و صمیمیت و جو عاری از تقلب و رقابتهای خشونت بار و جلوگیری از جو عاطفی منفی و حس حسادت در دانش آموزان در محیط مدارس به انتقال علم و دانش با الگوی هدفمند و مناسب به دانش آموزان و گسترش مهارتهای آنان کمک می کند.
در تحقیق شبه آزمایشی حاضر الگوی تدریس مشارکتی جیگ ساو متغیر مستقل و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متغیر وابسته است. در این پژوهش 111 نفر از بین 210 دانش آموز مشغول به تحصیل در سه کلاس از شش کلاس پنجم دبستان امید انقلاب ناحیه 2 رباط کریم به عنوان گروه آزمایشی و 99 نفر بقیه به عنوان گروه کنترل به طور تصادفی انتخاب شدند. گروه کنترل مطالب را – به شکل مرسوم و کاملا مبتنی بر تلاش معلمان و سخنرانیهای آنان درباره مطالب – یاد گرفتند در حالی که در گروه آزمایشی الگوی مشارکتی از نوع جیگ ساو به کار گرفته شد. اندازه اثر از طریق تقسیم تفاوت میان دو میانگین الگوی تدریس جیگ ساو (آزمایشی) 18.46 و میانگین الگوی تدریس سنتی (کنترل) 16.02 بر انحراف معیار گروه ""کنترل"" یا گروه ""کل کلاس"" (2.24) به دست می آمد که اندازه اثر در این مورد 1.08 انحراف معیار محاسبه شد. در این تحقیق نمره میانگین ""گروه آزمایشی"" در مقابل هشتادوششمین صدک توزیع فراوانی ""کل کلاس"" شاگردان قرار گرفت و نتیجه نشان دهنده تفاوت بارز در پیشرفت دانش آموزان دو گروه آزمایشی و کنترل و افزایش یادگیری دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنها در الگوی جیگ ساو می باشد.
آنچه که به طور عددی نمایش داده می شود مبتنی بر تاثیرات آموزشی، مستقیم و حساب شده الگو بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. اما، تاثیرات پرورشی و غیرمستقیم استفاده از الگوی جیگ ساو بر مهارتهای اجتماعی، فردی، شناختی، رفتاری و خودآگاهی دانش آموزان که بسیار زیاد است محاسبه نشده است. نتایج این تحقیق تاثیر استفاده از این الگو در دروس دیگر و پایه ها و مقاطع مختلف را نوید می دهد. استفاده از فرمول اندازه اثر بررسی معلمان را برای نشان دادن تاثیر الگوهای جدید تدریس در تحقق اهداف آموزشی و مقایسه آن با روش تدریس سنتی آسان می سازد.
"
بررسی رابطه بین میزان خلاقیت معلمان درس علوم با حل مشکلات درسی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت رابطه بین میزان خلاقیت معلمان درس علوم با حل مشکلات درسی دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر تهران بوده است.روش تحقیق در این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان و کلیه دانش آموزان پسر سوم راهنمایی شهر تهران بوده و از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است که تعداد نمونه دانش آموزان 275 نفر و تعداد نمونه معلمان 55 نفر میباشد. ابزار اندازه گیری شامل دو پرسش نامه: 1- سنجش شخصیت خلاق برای تعیین میزان خلاقیت معلمان 2- پرسش نامه حل مشکلات درسی دانش آموزان برای تعیین میزان حل مشکلات درسی دانش آموزان توسط معلمان درس علوم میباشد. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از برنامهSPSS برای بررسی رابطه بین متغیر ملاک و پیش بین از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که معلمان خلاق بهتر میتوانند مشکلات درسی دانش آموزان از جمله عدم انگیزه، عدم توجه، عدم مشارکت و عدم درک و فهم را حل کنند.
تعریف ضرب
حوزه های تخصصی:
بررسی مهارتهای خواندن و املا در دانش آموزان عادی فارسی زبان کلاس اول آموزش دیده با روش ترکیبی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، میزان مهارت دانش آموزی کلاس اول آموزش دیده با روش ترکیبی ""آوا - کلمه محور"" در مسیر خواندن آوایی و مسیر واژگانی مستقیم (کل خوانی) ارزیابی می شود.
پژوهش حاضر در ابتدای کلاس دوم ابتدایی بر روی 100 نفر آزمودنی که به صورت تصادفی ساده از میان دانش آموزان عادی پسر و دختر مدارس تهران انتخاب شده بودند، به روش مشاهده ای - مقطعی اجرا شد. تکالیف مورد نظر این پژوهش شامل خواندن متن ناآشنا، کلمات بی قاعده شبه واژه ها و املا بود که با توجه به اهداف این پژوهش توسط محققان و با استفاده از واژگان کتاب فارسی کلاس اول ابتدایی ساخته شده اند.
بر اساس نتایج به دست آمده، کنش آزمودنی ها در تکلیف خواندن متن، شبه واژه و کلمات بی قاعده، طبیعی بود (بین 3 تا 4 خطا) اما سرعت آنان در خواندن کلمات بی قاعده کند و حدود دو ثانیه برای هر کلمه بود که می تواند نشان گر آن باشد که آزمودنی ها قادر به استفاده صحیح از مسیر آوایی بودند اما در استفاده از مسیر کل خوانی، چندان تبحری نداشتند. میانگین نمره املای آزمودنی ها نسبت به نمره خواندن آن ها بسیار کمتر و در سطح (a=0.01) معنادار بود. همچنین، امتیاز دختران در تکالیف خواندن متن، خواندن کلمات بی قاعده و املا - بر خلاف تکلیف شبه واژه ها - به طور معناداری (a=0.01) بیشتر از امتیاز پسران بود.
بررسی رابطة میزان مشارکت فعال دانش آموزان در جریان تدریس با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت فعال دانش آموزان در فرایند یاددهی و یادگیری یکی از مباحث اساسی است که توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است، چون مشارکت فعال دانش آموز در فرایند تدریس موجب درگیری ذهنی آنها و افزایش میزان یادگیری می شود. در این تحقیق میزان گفتار معلم و دانش آموز بر اساس سیستم تحلیل ارتباط کلامی فلندرز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، تا مشخص شود که میزان گفتار معلم و دانش آموز و میزان مشارکت آنها به چه میزان است. برای بررسی این موضوع 60کلاس سوم متوسطه (30کلاس دخترانه و 30کلاس پسرانه) از سه رشته ادبیات و علوم انسانی، ریاضی ـ فیزیک و علوم تجربی از نواحی پنچگانه آموزش و پرورش شهر تبریز به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب گردید. 10کدبردار از طریق مشاهده فرایند تدریس داده ها را جمع آوری نمودند. سپس بر اساس سیستم تحلیل ارتباط کلامی فلندرز، فراوانی عوامل دهگانه محاسبه گردید. براساس نتایج به دست آمده بین میانگین مشارکت فعال و نوع گفتار آزادانه و محدود بین دانش آموزان دختر و پسر و همچنین بر اساس رشته تحصیلی تفاوت معنی دار آماری وجود ندارد. ولی بین میزان مشارکت و نوع گفتار آزادانه و محدود دانش آموز با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد.
تاثیر روش تدریس همیاری بر نگرش و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان گچساران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی تاثیر روش تدریس همیاری بر نگرش و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان گچساران است. بدین منظور با روش تصادفی 93 دانش آموز دختر و پسر از دو آموزشگاه در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، که گروه کنترل به شیوه سنتی و رایج و گروه آزمایش در معرض روش تدریس همیاری قرار گرفتند. از هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد، یعنی قبل از دخالت متغیر مستقل، برای کنترل رفتار ورودی دانش آموزان، پیش آزمونی از محتوای مورد آموزش و همینطور سنجش نگرش دانش آموزان نسبت به درس ریاضی به عمل آمد. پس از اجرای متغیر مستقل یعنی اعمال روش تدریس همیاری، پس آزمون پیشرفت تحصیلی بوسیله فرم همتای پیش آزمون و آزمون سنجش نگرش نسبت به درس ریاضی اجرا گردید. نتایج نشان داد که میانگین نمرات دانش آموزان گروه آزمایش بطور معناداری بیش از میانگین نمرات دانش آموزان گروه کنترل است. همچنین مقایسه نمرات پیش آزمون و پس آزمون نگرش در گروه آزمایش تفاوت معناداری را نشان می دهد. علاوه براین هرچند که میانگین نمرات آزمودنیهای پسر بیشتر از میانگین نمرات آزمودنیهای دختر است این تفاوت معنادار نیست. نتایج پژوهش حاکی از آن است، که گرچه اعمال روش تدریس همیاری در مقایسه با روش آموزش سنتی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بطور معناداری موثر است و موجب افزایش نگرش مثبت دانش آموزان به درس ریاضی می شود، اما در ارتباط با متغیر جنسیت معنادار نبوده است.
تأثیر آموزش تلفیقی بر میزان یادگیری دانش آموزان در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش تلفیقی (حضوری و الکترونیکی) بر میزان یادگیری دانشآموزان در درس ریاضی و مقایسه آن با روش حضوری بود. این پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه سوم مقطع ابتدایی در منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس دانش آموزان پایه سوم دبستان روزبه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت آموزش تلفیقی قرار گرفت و گروه کنترل به روش حضوری آموزش داده شد. ابزار اندازه گیری پیش آزمون و پس آزمون متخصص ساخته در درس ریاضی بوده است. پایایی پیش آزمون و پس آزمون با آلفای کرونباخ به ترتیب 79/0 و 81/0 بود که بزرگ تر از ملاک 60/0 است. روایی صوری و محتوای آن نیز مورد تایید اساتید متخصص و چند تن از معلمان ریاضی قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها، در تجزیه و تحلیل آنها از شاخص های آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد)، آمار استنباطی(تی مستقل) استفاده شد. نتیجه تحقیق نشان داد که میزان یادگیری دانش آموزان گروه آزمایش پس از شرکت در دوره آموزش تلفیقی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است. بنابراین تأثیر بیشتر آموزش تلفیقی بر میزان یادگیری دانشآموزان در درس ریاضی در مقایسه با روش آموزش حضوری تأیید شد که این امر نشانگر آن است که دورههای یادگیری تلفیقی بر فرآیند یادگیری تأثیر مثبتی دارند و میتوان آن ها را در جهت بهبود و غنیسازی فرآیند یادگیری دانش آموزان بکار برد.
بررسی تأثیر رویکردهای آموزشی بر مهارتهای اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر1بررسی عملکرد رویکردهای آموزشی در تقویت مهارتهای اجتماعی فراگیران و پاسخ دادن به این پرسش است که هر یک از این رویکردها چه تأثیری بر تقویت مهارتهای عاطفی- اجتماعی کودکان می گذارد. برای این منظور پنجخرده مقیاس مهارتهای عاطفی- اجتماعی شامل خودکنترلی، خودکارآمدی تحصیلی، پشتکار، مهارت رهبری و توانایی ارتباط اجتماعی انتخاب شدند. این مقیاسها طی سال تحصیلی 94-1393در سه مرحله سه ماهه با توجه به تفاوتهای روش شناختی دو رویکرد آموزشی واحد کار و پروژه ای مقایسه شدند. چارچوب نظری این پژوهش بابهره گیری از الگوی مدارس رجیو امیلیا و نظریات مالاگاتزی و لیلیان کتز تنظیم شده است. روش تحقیق از نوع پیمایش مقطعیو ابزار پژوهش پرسشنامه است. حجم نمونه شامل 383 کودک7-6 ساله بودهکه در مراکز پیش دبستانی شهر کرمان تحت آموزش بوده اند.یافته های حاصل از آزمون T مستقل نشان داد که میانگین مهارتهای اجتماعی-عاطفی کودکان پروژه- محور در مقایسه با واحدکار بیشتر است.همچنین هر یک از مهارتهای عاطفی-اجتماعی طی دوره های زمانی متفاوت در کودکان بروز می کند، به طوری که توانایی روابط اجتماعی در رویکرد پروژه ای و توان رهبریدر رویکرد واحدکار بسیار بیشتر از دیگر خرده مقیاسها به دست آمد. در بعد مهارتهای خودکارآمدی، خودکنترلی و پشتکار کودکان تفاوتی معنادار دررویکرد پروژه ای نسبت به رویکرد واحد کار آشکار شد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود والدین، برنامه ریزان و مدیران آموزشی ظرفیتها و ضعفهای کودکان را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهند تا خدمات آموزشی متناسب و هدفمند دریافت کنند.
مشکلات عاطفی دانش آموزان ابتدایی و شیوه برخورد با آنها
منبع:
تربیت ۱۳۷۰شماره ۶۶
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر روش تدریس کاوشگری بر میزان پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر روش تدریس کاوشگری بر میزان پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی بود. روش تحقیق نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی ناحیه یک ارومیه در سال تحصیلی 94 – 1393 به تعداد3101 نفر می باشد که برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد. دانش آموزان دو کلاس ازکلاس های پنجم پس از موازنه سازی آنها بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، گروه کنترل به تعداد 31 نفر با روش آموزش مستقیم و گروه آزمایش به تعداد 32 نفر با شیوه ی تدریس کاوشگری مورد بررسی قرار گرفتند. جهت سنجش اهداف شناختی و مهارتی از چک لیست محقق ساخته با ضریب پایایی 82/0 استفاده شد و روایی محتوایی آن از نظر متخصصان مورد تأیید قرارگرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد اثر بخشی روش کاوشگری بیشتر از روش مستقیم بوده است. تأثیر روش تدریس کاوشگری در دستیابی دانش آموزان به اهداف شناختی با تأثیر روش تدریس مستقیم یکسان بوده ولی روش تدریس کاوشگری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در بعد مهارتی تأثیر بیشتری دارد.
الگوی رشد خلاقیت و کارایی آن در ایجاد مهارت تدریس خلاق در معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"امروزه تحلیل و بررسی «خلاقیت در آموزش» مورد توجه پژوهشگران و برنامه ریزان آموزشی است. نظام های آموزشی، با برنامه ها، اهداف، محتوا و سایر عوامل آموزشی خود، نقش موثری در توسعه یا تخریب خلاقیت دانش آموزان دارند و معلمان در این زمینه نقش کلیدی ایفا می کنند.
در این مقاله، پس از بحث درباره خلاقیت، به عنوان رویکردی آموزشی و بررسی نظریه ها و الگوهای یادگیری خلاق، مانند الگوی رانکو و چاند (1995) و موضوع آموزش خلاقیت در معلمان، ابتدا به صورت عام و سپس به طور خاص در ایران که توسط نگارنده طراحی و سپس تحت دو عنوان پژوهشی مورد بررسی قرار گرفته است، می پردازیم. محور اصلی برنامه آموزش، الگوی رشد خلاقیت است که در آن به پنج جنبه اساسی عملکرد معلم، درابعاد: محیطی- اجتماعی، عاطفی- شناختی، فکری، آموزشی، و فیزیکی، توجه شده است.
در بخشی از پژوهش یاد شده نیز تاثیر برنامه و الگوی رشد خلاقیت بر مهارت معلمان بررسی شده است تجزیه و تحلیل اطلاعات براساس آزمون T، در این پژوهش نیمه تجربی، بیانگر تاثیر مثبت برنامه و تایید فرضیه پژوهش است. بازخورد معلمان مبنی بر تغییر عملکرد آنها در کلاس، به رغم گذشت چند سال، از بهره گیری سازنده آنها از این الگو حکایت می کند.
"