فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۰۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
رفتار شهروندی استاد در تدریس موجب اثربخشی تدریس می شود. بر این اساس بررسی عوامل مؤثر بر این متغیر نوپا ضروری است. پژوهش حاضر نگاهی ویژه به نقش اخلاق حرفه ای استاد داشته است. نمونه ای معرف مرکب از 383 دانشجوی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در شهر تهران دو پرسشنامه های روا و پایای اخلاق حرفه ای استاد (مورای و همکاران، 1996) و رفتار شهروندی در تدریس (رگو، 2003) را تکمیل کردند. داده های فراهم شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استاندارد تحلیل شد. نتایج نشان داد که ابعاد نه گانه اخلاق حرفه ای استاد ضمن داشتن رابطه معنادار با رفتار شهروندی در تدریس، 61/0 از پراکندگی این متغیر را تبیین می کنند. در بررسی سهم تبیینی انفرادی ابعاد، سهم ابعاد شایستگی محتوایی، شایستگی آموزشی، شایستگی در پرداختن به موضوعات حساس، رازداری، احترام به همکاران و ارزشیابی صحیح دانشجو به لحاظ آماری معنادار محاسبه شد. این پژوهش ضمن تأکید به اهمیت رفتار شهروندی استاد در تدریس، نقش تعیین کننده اخلاق حرفه ای او را خاطر نشان کرده است. در پایان در مورد یافته ها بحث شده است.
چگونگی توسعه دانش محتوایی- تربیتی برای تدریس ریاضی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعضای هیئت علمی دانشگاه در حرفه خود، با سه نقش عمده پژوهش، تدریس و خدمات درگیرند. تمرکز آموزش عالی بر پژوهش، موجب کم رنگ شدن تدریس در بین هیئت علمی شده و اطلاعات اندکی در مورد چیستی و چگونگیِ توسعه دانش تدریسی در آموزش عالی، موجود است. از سوی دیگر دانش تدریس، نوعی از دانش عملی است و همین، باعث پیچیدگی مطالعه آن شده است. مدل های مختلفی برای بررسی دانش عملی تدریس ارائه شده که پژوهش حاضر، مبتنی بر مدل دانش محتوایی- تربیتی انجام شد که با ماهیت رشته ای بودن تدریس در آموزش عالی، مطابقت دارد. این پژوهش با هدف بررسی چگونگی توسعه دانش تدریسی استادان ریاضی و به روش پدیدارشناسی انجام شد و داده های آن، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاری با تعدادی از مدرسان رشته ریاضی جمع آوری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که اغلب مدرسان، از طریق الگوگیری، تکرار درس، جزوه ها و کتاب های ریاضی، دانشجویان، همکاران، تجربه های دوران دانشجویی، منابع و مستندات آموزشی و هدایت گری، دانش محتوایی- تربیتی خود را توسعه می دهد ومسیر این توسعه، از سمت دانش محتوایی به یادگیرنده است و توجه به این منابع در طول مسیر، برای توسعه دانش محتوایی- تربیتی، نیاز به عامل دیگری به نام تأمل بر عمل دارد.
رابطه استفاده از مهارت های اساسی تدریس و بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان؛ دانشکده پرستاری لامرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: گسترش مهارت های حرفه ای اساتید، عاملی محوری در بهبود عملکرد حرفه ای استادان و بازده آموزشی دانش آموزان به شمار می رود. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین میزان استفاده از مهارت های اساسی تدریس و بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری لامرد بود.
ابزار و روش ها: در این پژوهش توصیفی- همبستگی، کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشکده پرستاری دانشگاه دولتی لامرد در سال تحصیلی 93-1392 (95 نفر) به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات، با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، درصد تجمعی و نمودار) و روش های آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، T مستقل و تحلیل واریانس) انجام شد.
یافته ها: بین میزان استفاده از مهارت های اساسی تدریس و عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری رابطه معنی داری مشاهده شد (001/0=p). همچنین بین میزان استفاده از مهارت های پیش از تدریس، ضمن تدریس و بعد از تدریس و عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه معنی داری وجود داشت (001/0=p). نظرات دانشجویان ترم های مختلف در مورد میزان استفاده اساتید از مهارت های اساسی تدریس دارای تفاوت آماری معنی دار بود (001/0=p). نتیجه گیری: با افزایش مهارت های اساسی تدریس اساتید، عملکرد تحصیلی دانشجویان بهبود می یابد.
مقایسه وضع موجود و مطلوب اخلاق حرفه ای تدریس در اعضای هیات علمی؛ دانشگاه سیستان و بلوچستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: یکی از مهم ترین ابعاد تضمین کننده سلامت در فرآیند یاددهی- یادگیری در نظام حرفه ای آموزش عالی، بحث اخلاق و مولفه های اخلاقی است. در این میان اساتید دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی نیازمند پرداختن به اصول اخلاقی در حوزه حرفه و رسالت خود هستند که رعایت اخلاق حرفه ای تدریس یکی از آن موارد است. هدف این مطالعه، مقایسه وضع موجود و مطلوب کیفیت اخلاق حرفه ای تدریس اعضای هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان از دیدگاه دانشجویان بود.
ابزار و روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی در اردیبهشت 1394، 318 نفر از دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه سیستان و بلوچستان که در نیمه دوم سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بودند، به شیوه نمونه گیری طبقه ای دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه اخلاق حرفه ای تدریس بود. داده ها با استفاده از آزمون T گروه های هم بسته و با کمک نرم افزار آماری SPSS 21 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات وضعیت موجود کیفیت اخلاق حرفه ای تدریس و تمامی مولفه های آن با وضعیت مطلوب تفاوت معنی داری داشت (01/0p<). بین دیدگاه دانشجویان در زمینه کیفیت مولفه های اخلاق حرفه ای تدریس اساتید دانشگاه سیستان و بلوچستان براساس جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0p>).
نتیجه گیری: اخلاق حرفه ای تدریس اساتید دانشگاه سیستان و بلوچستان کمی بالاتر از حد متوسط ارزیابی می شود، اما بین وضعیت موجود اخلاق حرفه ای تدریس اساتید با وضعیت مطلوب آن فاصله وجود دارد.
تفکر تخیلی در آموزش علوم: تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم دوره ابتدایی بر اساس مؤلفه های تخیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم دوره ابتدایی بر اساس چگونگی و میزان به کارگیری تخیل پرداخته است. پژوهش کمی و به شیوه ی تحلیل محتوا انجام شد. نمونه شامل کتاب های درسی علوم 6 پایه تحصیلی دوره ابتدایی بود. داده ها با استفاده از تحلیل محتوای قیاسی بر اساس شاخص های تخیل نظریه اشتاینر شامل مفاهیم منعطف، تخیل مشارکتی/عینی و تفکر شهودی جمع آوری و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل محتوا نشان داد که میزان توجه کتاب های علوم به شاخص های تخیل متفاوت بوده است. در خصوص مقایسه ی شاخص های تخیل در کتاب های علوم، بیشترین توجه به شاخص مفاهیم منعطف و کمترین به ترتیب به تخیل مشارکتی/ عینی و تفکر شهودی بوده است، به طوری که در این میان سهم کتاب های علوم پایه سوم و چهارم از همه کمتر و در حد صفر بوده است. متمایز دانستن شناخت از تخیل، یکی دانستن تخیل و فانتزی و اولویت ها و برتری های آموزشی و پرورشی خانواده و نظام آموزشی می تواند دلایلی برای نادیده گرفتن تخیل در کتاب های درسی علوم باشد.
روش های تدریس و یادگیری مؤثر آموزش های زیست محیطی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش و پرورش مهم ترین نهاد آموزشی است که در جهت توسعه همه جانبه، با تأثیرگذاری بر فرهنگ جوامع و ایجاد زمینه لازم،شرایط مناسب را برای دستیابی به نتیجه مطلوب و رفع مشکلات فراهم می آورد. هدف این پژوهش، بررسی روش های آموزشی مؤثر در ارائه آموزش زیست محیطی مدارس است که از نوع کاربردی به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شده است. پرسشنامه محقق ساخته براساس طیف لیک رتبه منزله ابزار این پژوهش انتخاب شده است که روایی آن را متخصصان تایید کرده اند و پایایی آن با آلفای کرونباخ برابر 89/0 تایید شده است. جامعه آماری پژوهش همه معلمان و برنامه ریزان آموزشی دوره های تحصیلی ابتدایی و راهنمایی شهر تهران در سال تحصیلی 92-91 بوده است که بر اساس جدول مورگان و با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب تصادفی حجم نمونه برای معلمان دو دوره 742 نفر و برنامه ریزان آموزشی 125 نفر به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از نرم افزار SPSSو آزمون t استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که معلمان و برنامه ریزان دوره های تحصیلی نظراتی متفاوت درباره روشهای آموزشی زیست محیطی هر یک از دوره های تحصیلی دارند. تفاوت روش های تدریس برای آموزش محیط زیست در مقاطع تحصیلی به دلیل نیازهای شناختی، عاطفی و روان شناسی دانش آموزان است که برای ایجاد دانش، آگاهی، تغییر رفتار، انگیزه و علاقه در آنها به محیط زیست و اهداف زیست محیطی ضروری خواهد بود.
بررسی تجربه ی تدریس استادان دانشگاه تبریز از رویکرد معماری دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصلی پژوهش حاضر بررسی تجربه ی تدریس استادان دانشگاه تبریز از رویکرد معماری دانش
بود. این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی – توصیفی بود. جامعه آماری شامل
استادان دانشگاه تبریز از دانشکده های مختلف با گرایش های مختلف تحصیلی بودکه
حداقل پنج سال سابقه ی تدریس داشتند. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه های
نیمه سازمان یافته و عمیق با 16 نفر از استادان دانشگاه در به کارگیری رویکرد
معماری دانش در فرآیند تدریس صورت گرفت. جهت دستیابی به روایی سؤالات مصاحبه از
نظرات استادان راهنما و مشاور استفاده شد و برای حصول اطمینان از پایایی داده های
پژوهش از روش مطالعه ی مکرر، مقایسه ی مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی
اطلاعات بدون اینکه داده ها آسیبی ببینند، استفاده شد. داده های به دست آمده از
این مصاحبه ها با استفاده از روش پیشنهادی کلایزی مورد
تحلیل قرار گرفت. سه مضمون اصلی از یافته ها استخراج شد که عبارتند از: (الف)
فرآیند آزادی، (ب) تکالیف تعاملی و (ج) و وسایل آموزشی می باشد امّا با این حال
بیشتر استادان تمایل و گرایش عمده به سمت و سوی رفتار گرایی و تا حدودی شناخت گرایی
داشتند.
نقش استدلال های ترکیبیاتی در آموزش ریاضی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حل مسایل ترکیبیات در ریاضی، تنوع روش های ترکیبیاتی برای اثبات قضیه ها و استفاده از ابزارهای مختلف برای ارائه راه حل های گوناگون، موجب می شود که مسیر استدلال های ترکیبیاتی به راه های ابتکاری شباهت بیشتری داشته باشند تا به یک رَوِیه عمومی، مانند آنچه که در مباحثی مانند جبر یا آنالیز به چشم می خورد. این ویژگی موجب می شود که بسیاری از یادگیرندگان، با هدف به دست آوردن رویه های کلی، برای رده بندی مسئله های ترکیبیاتی تلاش کنند. مشاهدات تجربی نشان می دهد که معمولاً آنان در مسیر این تلاش، ابتدا مسئله های ترکیبیاتی را دسته بندی می کنند و سپس، یک فرمول برای هر حالت به خاطر می سپارند. مشکل زمانی آشکار می شود که تعداد حالت ها بیش از حدی است که یادگیرنده بتواند از آن ها، به عنوان رویه ای کارآمد استفاده کند. مطالعه حاضر، در ادامه پژوهشی در خصوص یادگیری مباحث ترکیبیات است که با هدف شناسایی چگونگی توسعه تفکر ترکیبیاتی انجام شده است. در این مقاله، استفاده از استدلال های ترکیبیاتی در آموزش، به عنوان آخرین گام شناخته شده در تفکر ترکیبیاتی، مورد مطالعه قرار گرفته است.
ظرفیت های بالقوه و موانع استفاده از «رویکرد کاربرد و مدل سازی» در آموزش ریاضی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پس از بیان ضرورت های توجه به «رویکرد کاربرد و مدل سازی» در برنامه درسی ریاضی دانشگاهی، تاریخچه و چرخه های مختلف مدل سازی در آموزش ریاضی معرفی خواهند شد. در ادامه پژوهش های انجام شده در رابطه با «رویکرد کاربرد و مدل سازی» در آموزش ریاضی دانشگاهی مرور خواهند شد. سپس جزییات روش شناسی مربوط به استفاده از این رویکرد در تدریس یک درس ریاضی دانشگاهی ارایه خواهد شد. در این راستا یک مسئله مدل سازی مستلزم استفاده از مدل ریاضی به 39 از دانشجویان مهندسی ارایه شد و راه حل های آنها با توجه به چرخه مدل سازی هفت مرحله ای مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. در پایان، پس از ارایه برخی از پاسخ های دانشجویان به این سؤال زمینه مدار دنیای واقعی و ارایه یک پاسخ نوعی درست، در رابطه با ظرفیت های بالقوه و موانع موجود بر سر راه استفاده از «رویکرد کاربرد و مدل سازی» در آموزش ریاضی دانشگاهی بحث خواهد شد.
توسعه یادگیری اتحادهای جبری پایه ی اول متوسطه با کاربرد الگوی ده گام مدیریت آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، ارائه نتایج بررسی شبه آزمایشی اثربخشی الگوی ده گام مدیریت آموزش بر توسعه یادگیری دانش آموزان پایه اول دبیرستانی از منطقه 5 آموزش و پرورش تهران در مبحث اتحادهای جبری و توسعه کاربردی نتایج در آموزش سایر مباحث درسی بود. سناریوی تدریس محتوای مبحث اتحادها با ترکیب ده گام متوالی الگو در دو کلاس مشارکت و کنترل معلم محور در 3 کلاس گواه، متغیر مستقل این تحقیق شبه آزمایشی را تشکیل دادند. انتخاب دانش آموزان در کلاس ها به شیوه تصادفی ساده بود که بر طبق آن به تعداد 140 دانش آموز در سال تحصیلی 91-90 در 5 کلاس 28 نفره مبحث اتحادها آموزش داده شد. ابزار گردآوری اطلاعات آزمون درس ریاضی معلم ساخته بود و تحلیل یافته ها با استفاده از فرمول اندازه اثر و آزمون t انجام گرفت. یافته این تحقیق نشانگر تفاوت معنادار تأثیر الگوی مدیریت آموزش در یادگیری دانش آموزان ریاضی پایه اول دبیرستان دخترانه در مقایسه با روش تدریس سنتی بود و نتیجه توصیه کاربرد آن در آموزش سایر مباحث درسی است.
تأثیر روش تدریس پازل بر میزان یادگیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالهاست که ارایه دروس به شیوه متداول ادامه دارد و هر دو گروه معلم و دانش آموزان از کم بازدهی و کسل کنندگی کلاس ها ناراضی اند. روش های آموزش فعال، از جمله روش پازل، می توانند نقش مؤثری در ارتقاء کیفیت یادگیری فراگیران داشته باشند. بر این اساس این مطالعه با هدف تأثیر روش تدریس پازل بر میزان یادگیری دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی انجام شد. روش این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی93-92 بود. نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انجام گرفت و دو کلاس به عنوان نمونه تحقیق به تعداد 50 نفر انتخاب و دروس علوم تجربی، مطالعات اجتماعی، هدیه های آسمانی و بنویسیم با روش پازل به گروه آزمایش آموزش داده شد. برای تحلیل داده های آماری جهت تعیین تفاوت و محاسبه و مقایسه نمره های پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمایش و گواه از آزمون مانکوا استفاده شد. نتایج نشان داد که اثربخشی آموزش روش تدریس پازل بر میزان یادگیری دانش آموزان پایه ششم ابتدایی معنادار است. به عبارت دیگر روش تدریس پازل بر میزان یادگیری دانش آموزان تأثیر گذاشته است.
ویژگی های مسائل کلامی ریاضی دوره راهنمایی و راهکارهای تسهیل فرایند حل آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه ابتدا به معرفی ماهیت مسائل کلامی و فرایند حل آن ها می پردازد سپس با مرور ادبیات پژوهشی در رابطه با مشکلات دانش آموزان در حل مسائل کلامی، به بررسی ریشه اصلی این مشکلات در فهم ناقص مسائل به دلیل دشواری متن و وجود زمینه های ناآشنا در مسائل کلامی دوره راهنمایی پرداخته است. در ادامه به اثربخشی انواع جمله بندی های مجدد زمینه ای، مفهومی و ترکیب آن ها بر تسهیل حل مسائل کلامی پرداخته است. لذا 80 دانش آموز پایه هفتم به صورت تصادفی به یکی از شرایط مذکور و یک گروه کنترل گمارده شدند. دانش آموزان ابتدا به پیش آزمون سپس، به جز گروه کنترل، یکی از انواع آزمون های جمله بندی مجدد مسائل کلامی را پاسخ دادند. نتایج نشان داد که انواع تغییر جمله بندی مسئله کلامی، حل مسئله را تسهیل می کند. این یافته ها می تواند به مؤلفان کتاب های درسی کمک کند تا به بازنگری و طراحی مجدد مسائل کلامی در کتاب های درسی ریاضی پایه های ششم تا هشتم بپردازند.
تاثیر تدریس جامعه محور بر رضایت از تدریس و شناخت بهداشت محیط(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: تدریس جامعه محور می تواند موجب افزایش مهارت های دانشجویان علوم پزشکی در پیشگیری و کنترل بیماری ها شود، در حالی که تدریس سنتی دروس با کاهش مهارت های شغلی همراه است. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر آموزش جامعه محور بر رضایت از تدریس و شناخت بهداشت محیط در دانشجویان بود.
روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی، دانشجویان ترم پنجم رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی بیرجند به روش سرشماری در سال 1391 انتخاب شدند. این افراد برای تدریس درس بهداشت محیط به صورت جامعه محور و بحث گروهی به دو گروه 36نفری آزمون و شاهد تقسیم شدند. مداخله شامل تدریس مشکلات بهداشتی، پژوهش و آموزش پیشگیری بیماری های هپاتیت/ایدز و بروسلوز در مشاغل پرخطر بود. با دو پرسش نامه نمرات رضایت از تدریس، شناخت بهداشت محیط و علل محیطی بروسلوز/هپاتیت/ایدز مورد سنجش قرار گرفت. داده ها با نرم افزار SPSS 16 و آزمون های مجذور کای، T مستقل و T زوجی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: پس از مداخله، میانگین نمره کل رضایت از تدریس (0/002>p)، شناخت بهداشت محیط (0/045>p) و علل محیطی بروسلوز/هپاتیت/ایدز (0/032>p) در گروه آزمون بیشتر از گروه شاهد بود.
نتیجه گیری: تدریس جامعه محور بهداشت محیط و طراحی و اجرای پیشگیری از بیماری ها در ارتقای رضایت و شناخت دانشجویان موثر است.
ارایه الگویی برای ارتقای توانمندی معلمان دوره ابتدایی، به منظور پرورش استدلال جبری و تفکر تابعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه، به بررسی فرآیند تغییر ادراک معلمان دوره ابتدایی پایه های 3 تا 5 می پردازد که در دوره رشد حرفه ای «تفکر جبری، اساس ریاضیات ابتدایی» شرکت کردند. تفکر جبری به عنوان تفکر تابعی، اساس طراحی دوره و به کارگیری و تولید منابع در طول دوره بود. برای بررسی فرآیند تغییر و ارتقای معلمان، از مدل «پذیرش مبتنی بر دغدغه» (CBAM) به عنوان چارچوب نظری مطالعه، استفاده شد. این مدل ، روشی برای اجرا و مدیریت و ارزیابی برنامه های نوآوری است که در این پژوهش، از یکی از ابزارهای آن به نام «پیمایش دغدغه ها» جهت اجرا، مدیریت و ارزیابی کارآمدی این دوره آموزشی و تحلیل فرآیند تغییر معلمان، استفاده شد. این ابزار، توصیفی قدرتمند از میزان پویایی و درگیر شدن فرد را برای تغییر، فراهم می کند. بدین سبب از آن، به عنوان وسیله ای برای رتبه بندی دغدغه های شرکت کنندگان در سه بعد «خود»، «تکلیف» و «تأثیر» در هفت سطح آگاهی، اطلاعاتی، شخصی، مدیریت، پیامد، همکاری و تمرکز مجدد، استفاده شد. نتایج حاصل از به کارگیری مدل، تغییرات مؤثر در میزان آگاهی، مدیریت برنامه و تولید تکلیف های مناسب برای تحقق اهداف برنامه در معلمان را نشان داد. تعدادی از معلمان تا سطح «تکلیف» و «تأثیر» از مراحل دغدغه، ارتقا یافتند. در ضمن، بر اثر کار با معلمان و با تکیه بر مفهوم پردازی های آنان، الگویی برای پرورش تفکر تابعی به دست آمد.
بررسی میزان تأثیر مؤلفه های اخلاقی در تدریس اساتید از دیدگاه دانشجویان دانشگاه کوثر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود اخلاق در آموزش عالی باعث رشد و بالندگی آن می شود. اخلاقی بودن استاد در حرفه اش حاصل دانستن، خواستن، توانستن و نگرش است. اخلاق و تدریس به طور ذاتی همسو و درهم تنیده می باشند. استاد مهم ترین و اساسی ترین عامل موفقیت در تحقق اهداف آموزشی در هر دانشگاه می باشد. در این تحقیق به تعیین میزان تأثیر هر یک از مؤلفه های اخلاقی در تدریس اساتید، از دیدگاه دانشجویان پرداخته شده است. پژوهش توصیفی- مقطعی با مشارکت 23 دانشجوی مؤنث ترم دوم مقطع کارشناسی در رشته ی جغرافیا از دانشگاه کوثر بجنورد که از معدل بالای 5/16 در ترم اول برخوردار بودند انجام شد. طی پرسشنامه ای (بر اساس نتایج کار به دست آمده از تحقیق مطلبی فرد و همکاران، 1390) دانشجویان به میزان تأثیر هر یک از هشت مؤلفه ی اساسی در تدریس اخلاقی اساتید با 22 زیر مقوله در مقیاس لیکرت 5 درجه ای پاسخ دادند. این مؤلفه ها کارآمدی آموزشی، کارآمدی در ارائه ی محتوا، تعامل حرفه ای، توجه به رشد همه جانبه ی دانشجویان، احترام به همکاران، فضای بحث مناسب در کلاس، احترام به کلاس و ارزشیابی درست را شامل می شد. نتایج نشان داد که کارآمدی آموزشی و ارزشیابی درست به عنوان شاخصه های بااهمیت تری در تدریس اخلاقی اساتید ایفای نقش می نمایند و نسبت به سایر مؤلفه ها از میزان تأثیر بیشتری برخوردار هستند. اساتیدی که خود را ملزم به رعایت تدریس اخلاقی می دانند به نحو بارزتری از روش ها و راهکارهای آموزشی آگاه هستند و ارزشیابی مناسب و عادلانه ای انجام می دهند. توجه به انتخاب اساتید با کارآمدی آموزشی بالا و آگاه به اررزشیابی درست در نظام آموزش عالی شایان توجه می باشد.
رد پای آموزش ریاضی واقعیت مدار در ریاضیات مدرسه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اواخر دهه 70 میلادی، آموزش ریاضی واقعیت مدار (RME) در پاسخ به نهضت ریاضی جدید در امریکا و رویکرد آموزش ریاضی مکانیکی در هلند توسط فرودنتال و همکارانش معرفی شد. بر اساس این رویکرد، برنامه های آموزشی باید فرصتی در اختیار دانش آموزان قرار دهد تا از طریق انجام دادن فعالیت های مناسب، به بازآفرینی ریاضی بپردازند. در سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران نیز ملاحظه می شود که در بخش جهت گیری های کلی در سازمان دهی محتوا و آموزشِ حوزه یادگیری ریاضی، بر وجه واقعیت مداری برنامه به طور ضمنی، تأکید شده است. در این مقاله، ضمن معرفی جنبه های مختلف این رویکردِ برنامه ای در آموزش ریاضی، به پژوهشی اشاره می شود که به روش تحلیل محتوا انجام شد و مضمون موردنظر برای تحلیل محتوا، واقعی بودن زمینه های مورد استفاده در کتاب تازه تألیف ریاضیات 1 بود.
توسعه یادگیری اتحادهای جبری پایه ی اول متوسطه با کاربرد الگوی ده گام مدیریت آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، ارائه نتایج بررسی شبه آزمایشی اثربخشی الگوی ده گام مدیریت آموزش بر توسعه یادگیری دانش آموزان پایه اول دبیرستانی از منطقه 5 آموزش و پرورش تهران در مبحث اتحادهای جبری و توسعه کاربردی نتایج در آموزش سایر مباحث درسی بود. سناریوی تدریس محتوای مبحث اتحادها با ترکیب ده گام متوالی الگو در دو کلاس مشارکت و کنترل معلم محور در 3 کلاس گواه، متغیر مستقل این تحقیق شبه آزمایشی را تشکیل دادند. انتخاب دانش آموزان در کلاس ها به شیوه تصادفی ساده بود که بر طبق آن به تعداد 140 دانش آموز در سال تحصیلی 91-90 در 5 کلاس 28 نفره مبحث اتحادها آموزش داده شد. ابزار گردآوری اطلاعات آزمون درس ریاضی معلم ساخته بود و تحلیل یافته ها با استفاده از فرمول اندازه اثر و آزمون t انجام گرفت. یافته این تحقیق نشانگر تفاوت معنادار تأثیر الگوی مدیریت آموزش در یادگیری دانش آموزان ریاضی پایه اول دبیرستان دخترانه در مقایسه با روش تدریس سنتی بود و نتیجه توصیه کاربرد آن در آموزش سایر مباحث درسی است.
اثربخشی آموزش راهبرد کمک خواهی بر درک مفاهیم ریاضی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبرد کمک خواهی بر درک مفاهیم ریاضی دانش آموزان بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود که در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش شامل52 نفر از دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر کلیبر در سال تحصیلی 92-1391 بودند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در هر یک از گروه های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. آزمون درک مفاهیم ریاضی محقق ساخته به روش گروهی توسط آزمودنی ها تکمیل شد.آزمودنی های گروه آزمایشی به مدت 15جلسه آموزش های راهبرد کمک خواهی را دریافت کردند. گروه کنترل نیز همزمان به برنامه های عادی کلاسی خود ادامه دادند. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد نمره های دانش آموزان گروه آزمایشی در پس آزمون درک مفاهیم ریاضی بالاتر از گروه کنترل است. بنابراین، آموزش راهبرد کمک خواهی به افزایش درک مفاهیم ریاضی دانش آموزان منجر می شود. پژوهش حاضر برای معلمان ریاضی کاربردهایی دارد که می توانند از این راهبردها برای پیشرفت درس ریاضی استفاده کنند.
بررسی اثربخشی آموزش به کمک نقشه مفهومی معلم ساخته و نقشه های مفهومی با تلفیق چند رسانه ای در درس حرفه و فن بر عملکرد یادگیری و انگیزش دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی اثر بخشی نقشه های مفهومی معلم ساخته و نقشه های مفهومی تلفیقی بر عملکرد یادگیری در دو سطح دانش و بالاتر از دانش و نیز انگیزش دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی در درس حرفه و فن، شهر زنجان پرداخته است. این پژوهش به روش شبه آزمایشی و با اجرای پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش انجام شد به این صورت که ابتدا ناحیه و مدرسه انتخاب شد و 3 کلاس از قبل موجود، با تعداد 25 نفر در هر گروه، برای پژوهش اختصاص یافت.گروه کنترل بدون دریافت مداخله به روش سنتی، گروه آزمایش (1) با نقشه های مفهومی معلم ساخته به مدت 10 جلسه و گروه آزمایش (2) با نقشه های مفهومی معلم ساخته و تلفیقی از چند رسانه ای ها(روش تلفیقی)، به مدت 11 جلسه آموزش دیدند. ابزارهای پژوهش آزمون پیشرفت تحصیلی و پرسشنامه انگیزشMSLQ بود. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها با آزمون کوواریانس نشان داد که نقشه های مفهومی در هر دو حالت، بر عملکرد یادگیری و ارتقا یادگیری در سطح دانش و سطوح بالاتر از دانش، اثر بخش بوده ولی در انگیزش در مقیاس باورهای انگیزشی (خودکار آمدی، ارزش گذاری درونی و اضطراب امتحان) و مقیاس استراتژی های یادگیری خود نظم دهی(استفاده از استراتژی های یادگیری و خود نظم دهی) مؤثر نبوده است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که نقشه های مفهومی و چند رسانه ای ها می توانند در بهبود وضعیت یادگیری دانش آموزان مؤثر باشند.