هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی برنامه درسی ادبیات مقطع متوسطه ایران با شش کشور اروپایی بود. نوع پژوهش کیفی بود که از دو روش تحلیل محتوای اسنادی و زمینه یابی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها اسناد و مدارک مربوط به برنامه درسی کشورها و مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. در بخش تطبیقی از روش پیشنهادی برودی استفاده شد و در بخش زمینه یابی نیز با 15 نفر از صاحب نظران حوزه ادبیات در کشور مصاحبه به عمل آمد. اطلاعات به دست آمده در قالب جداول خلاصه و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که برنامه درسی ادبیات کشور ما به نسبت سایر کشورها از لحاظ محتوا و رویکردها از غنای بالایی برخوردار است. همچنین برنامه درسی ادبیات قابلیت های مطلوبی را در دانش آموزان پرورش می دهد که مهمترین آنها قدرت درک، تفسیر و دانش ادبی می باشد. مهارت ارتباطی و پردازش اطلاعات به عنوان یکی از مهمترین مهارت های مورد نیاز دنیای امروز، کمتر مورد توجه بود که بایستی مورد تأکید بیشتر قرار گیرد. نتایج دیگر پژوهش حاکی از چالش برانگیز بودن برنامه درسی ادبیات در مؤلفه های محتوا و روش آموزشی بود که بایستی این چالش به حداقل برسد