فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
رابطه ابعاد شخصیت، الگوهای ارتباطی خانواده با رفتار جرأت مندانه در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین ابعاد شخصیت، الگوهای ارتباطی خانواده با رفتار جرأت مندانه در دانشجویان بود. پژوهش حاضر از نوع مقطعی بوده و رویکرد توصیفی از نوع همبستگی هست. شرکت کنندگان پژوهش شامل 223 نفر دانشجوی دختر (113) و پسر (110) مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور جیرفت در سال 92-1391 بودند که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب گردیدند و مقیاس ویژگی های شخصیتی (آیزنک، 1973)، مقیاس تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (فیتزپاتریک و ریچی، 1994) و پرسشنامه ابراز وجود (هرزبرگر و همکاران،1984) را تکمیل نمودند. برای تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها نشان داد که این پرسشنامه ها از ویژگی های روانسنجی مناسبی برخوردار هستند. با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان، میزان پیش بینی رفتار جرأت مندانه توسط ابعاد شخصیت و ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بعد برون گرایی پیش بینی کننده مثبت و معنادار و بعد روان رنجوری پیش بینی کننده منفی و معنادار رفتار جرأت مندانه است. همچنین، جهت گیری گفت و شنود خانواده پیش بینی کننده مثبت و معنادار وجهت گیری همنوایی پیش بینی کننده منفی و معنادار رفتار جرأت مندانه می باشد. در مجموع یافته های پژوهش حاضر نشان داد که دارا بودن برخی ویژگی های شخصیتی و ارتقاء گفت و شنود خانواده با افزایش رفتار جرأت مندانه در فرزندان مرتبط است.
مرجعیت معلمان «بیم ها و امیدها»
حوزه های تخصصی:
بررسی الگوی ارتباطی مدیران دبیرستانهای شهر اصفهان بر اساس نظریه تحلیل رفتار متقابل
حوزه های تخصصی:
شیوه های نهادینه شدن مشارکت معلمان، مدیران و دانش آموزان در آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
پدیدارشناسی روش های توجیه خیانت: سازوکارهای رویارویی با ناهماهنگی های شناختی در روابط فرا زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیانت زناشویی از مهم ترین پیشامدهایی است که زوج ها برای آن در جستجوی درمان برمی آیند و تأثیرات منفی آن بر زوج ها پس از آزار بدنی در رده دوم قرار دارد. در بیشتر موارد خیانت، افراد به یک ناهماهنگی شناختی در خود ادراکی دچار هستند. این پژوهش با به کارگیری روش کیفی به این پرسمان می پردازد که چگونه تصمیم گیری افراد، خطر درگیر شدن در خیانت زناشویی را افزایش می دهد. به ویژه آنکه چگونه یک مرد به خود روا می بیند به سوی برقراری رابطه فرا زناشویی پیش رود، مورد بررسی قرار گرفت. نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شد. نمونه موردمطالعه شامل هشت مرد می شود که در سال 1395 به دلیل درگیر بودن در خیانت به مراکز مشاوره مراجعه کردند. مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مردانی که خیانت زناشویی داشته اند، ضبط شد و سپس برای کدگذاری رونویسی شدند. از مدل پدیدار شناختی استعلایی (موستاکاس، 1994) برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده استفاده شد. یافته ها نشان داد که افراد برای کاهش ناهماهنگی های شناختی خود در راستای پیش برد خیانت زناشویی به دو شیوه فراگیر عمل می کنند: ایجاد انعطاف در باورها و نگرش ها، بهانه ساختن نارضایتی زناشویی. متخصصان می توانند از راهکارهای توجیهی که افراد برای کاهش ناهماهنگی های شناختی خود به کار می برند و از طریق آنها به خود اجازه می دهند خیانت کنند در راهبردهای مداخله ای استفاده کنند و از طریق مواجه سازی، تاثیر پنهان این توجیهات را برای آنها آشکار سازند
چه کنیم تا دانش آموزان دارای مشکل بینایی در کلاس درس احساس راحتی کنند
حوزه های تخصصی:
مطالعه جهت گیری کنترل شاگرد در میان مدیران و معلمان و رابطه آن با رفتار انضباطی دانش آموزان در مدارس راهنمایی استان سمنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه جهت گیری کنترل دانش آموزان با رفتار انضباطی آنها در مدارس راهنمایی استان سمنان است. روش انجام تحقیق توصیفی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق مدیران، معاونان و معلمان مدارس راهنمایی استان سمنان در سال تحصیلی 87-86 مشتمل بر 1432 نفر هستند. حجم نمونه مطابق با جدول مورگان 340 نفر برآورد گردید. نمونه تحقیق با استفاده از روش های نمونه گیری خوشه ای تصادفی و طبقه ای انتخاب گردید. برای تعیین جهت گیری کنترل دانش آموزان در مدارس از پرسش نامه PCI و برای سنجش رفتار انضباطی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده گردید. داده های گردآوری شده به کمک آزمون T، تحلیل واریانس یکطرفه، تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که در مدارس راهنمایی استان سمنان در امر کنترل دانش آموزان جهت گیری قیمی بیشتر از جهت گیری انسانی حاکم است (05/ >p). نتیجه دیگر آنکه در این پژوهش بین جهت گیری کنترل و رفتار انضباطی دانش آموزان رابطه معناداری مشاهده نشد (05/p>).
رفتارهای نامطلوب دانش آموزان و شیوه های مدیریت آنها (14): دانش
حوزه های تخصصی:
باید و نبایدهای معلمی
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۱۹
حوزه های تخصصی:
خانواده و فرهنگ عمومی
منبع:
پیوند ۱۳۷۶ شماره ۲۱۷
مقایسه باورهای انگیزشی فرزندان در گونه های مختلف خانواده بر اساس مدل فرایند و محتوای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین تفاوت باورهای انگیزشی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی در گونه های مختلف خانواده بر اساس مدل فرایند و محتوای خانواده بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع پس رویدادی می باشد. به منظور این پژوهش از میان دانش آموزان پایه دوم و سوم مقطع متوسطه شهر شیراز که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بودند، 308 (186 دختر، 122 پسر) دانش آموز به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. فرایند انتخاب گروه نمونه در این پژوهش بدین ترتیب بود که ابتدا از هر کدام از نواحی چهار گانه شهر شیراز، دو دبیرستان (یک دبیرستان دخترانه، یک دبیرستان پسرانه) به تصادف انتخاب و سپس از هر دبیرستان به تفکیک رشته یک کلاس انتخاب و کلیه دانش آموزان کلاس انتخاب شده مورد مطالعه قرارگرفتند.
پس از نمونه گیری و انتخاب نمونه مورد نظر، برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس های خودگزارشی فرایند، مقیاس های خودگزارشی محتوای خانواده (فرم فرزندان) و راهبردهای انگیزشی یادگیری که روایی و اعتبار آن ها تأیید شده است، استفاده گردید، داده ها به صورت کمی تعریف شد. با استفاده از نرم افزار SPSS به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و روش آمار استنباطی آزمون تحلیل واریانس یک متغیره، آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، آزمون تی و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد.
تحلیل ها نشان داد که از میان خرده مقیاس های باورهای انگیزشی، خودکارآمدی و ارزش گذاری درونی در گونه های مختلف خانواده دارای تفاوت معنادار است، که تفاوت در گونه های سالم با گونه های غیر سالم می باشد. در حالی که در اضطراب امتحان تفاوت معناداری در گونه های مختلف خانواده مشاهده نشد. همچنین تفاوت جنسیتی در هیچ یک از مؤلفه های باور انگیزشی معنادار نبود. و به روان شناسان مدرسه و مشاوران توصیه می شود که این موضوع را در مشاوره با دانش آموزان مورد توجه قرار دهند.
مقایسه تمایزیافتگی خود در نوجوانان با ساختار خانوادگی تک والد (والد-مادر) و خانواده هسته ای
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تمایزیافتگی خود در نوجوانان با ساختار خانوادگی تک والد(والد-مادر) و خانواده هسته ای اجرا شد. پژوهش حاضر که از نوع تحقیقات توصیفی است از روش علی-مقایسه ای و در جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختردوره متوسطه اول منطقه 4 شهر تهران، در سال تحصیلی 95-94 و در نمونه ای به حجم 120 نفر در قالب دو گروه 60 نفره (60 نفر تک والد، 60 نفر هسته ای)، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، طراحی و اجرا شده است. برای گردآوری پیشینه نظری و پژوهشی، از روش کتابخانه ای استفاده شده و برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه استاندارد تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر( 1998)( DSI)، با روایی و اعتبار مناسب، استفاده شده است. در تجزیه وتحلیل آماری نیز از شاخص های گرایش مرکزی ، شاخص های پراکندگی، نمودار و آزمون تی مستقل و من ویتنی، بهره گرفته شد. یافته ها حاکی از آن است که تمایزیافتگی خود، در نوجوانان با ساختار خانوادگی تک والد و هسته ای متفاوت نیست (05/0p>). واکنش پذیری عاطفی در نوجوانان با ساختار خانوادگی تک والد و هسته ای متفاوت نیست. در جایگاه من،گروه دانش آموزان تک والد (با میانگین35/45) نسبت به دانش آموزان دارای خانواده هسته ای (با میانگین6/41)، به طور معناداری از نمرات بیشتری برخوردار بوده اند (01/0p>). گریزعاطفی در نوجوانان با ساختار خانوادگی تک والد و هسته ای متفاوت نیست. هم آمیختگی با دیگران در نوجوانان با ساختار خانوادگی تک والد و هسته ای متفاوت نیست (05/0p>).
رابطه بین کنش وری خانواده و تست ترسیم خانواده در کودکان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر جهت مقایسه نتایج آزمون ترسیم خانواده کودکان 7 ساله با توجه به کارآمدی و یا ناکارآمدی ویژگی های خانواده صورت گرفته است. به این منظور 60 دانش آموز دختر و پسر در پایه اول ابتدایی تست ترسیم خانواده را انجام دادند و یکی از والدین ایشان پرسشنامه کنش وری خانواده را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داد که بین حل مساله با میزان گستردگی و ناحیه ترسیم در کاغذ رابطه منفی معنادار؛ بین مشارکت عاطفی و نقش ها با ارزنده سازی رابطه مثبت معنادار؛ بین کنترل رفتاری و رسم آدمک پرخاشگر رابطه مثبت معنادار وجود دارد.
رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و تاب آوری در دانش آموزان: نقش میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری هوش هیجانی در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و تاب آوری در دانش آموزان دبیرستانی بود. بدین منظور تعداد 222 دانش آموز دختر و پسرمقطع متوسطه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.جهت تحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شد. براساس ماتریس همبستگی، بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، هوش هیجانی و تاب آوری رابطه معناداری وجود دارد، بدین معنی که بین جهت گیری گفت و شنود و هوش هیجانی و تاب آوری رابطه مثبت و بین جهت گیری همنوایی و هوش هیجانی و تاب آوری رابطه منفی وجود دارد. همبستگی بین هوش هیجانی و تاب آوری نیز مثبت و معنادار است. تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان نیز نشان داد که از بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، جهت گیری گفت و شنود پیش بینی کننده مثبت و معنادار هوش هیجانی و تاب آوری است. همچنین، هوش هیجانی پیش بینی کننده مثبت و معنادار تاب آوری است. در نهایت، تحلیل مسیر نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود و تاب آوری دانش آموزان را تایید نمود.
رابطه سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خودناتوان سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تعیین رابطه ی سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خود ناتوان سازی بود. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.بدین منظور از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای150 دانش آموز پایه ی سوم دبیرستان های شهر کرج انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های فرزندپروری، سهل انگاری و خودناتوان سازی را تکمیل کردند. داده ها به وسیله ی تحلیل رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سبک فرزندپروری مستبدانه با اهمال کاری و خود ناتوان سازی رابطه مثبت و معنادار دارد و سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه با خودناتوان سازی رابطه منفی و معنادار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد، از میان سبک های فرزندپروری ادراک شده، سبک فرزندپروری مستبدانه پیش بین مثبت و معنادار اهمال کاری و سبک مقتدرانه پیش بین منفی و معنادار خودناتوان سازی است. در مجموع، یافته ها بیانگر آن بود که می توان از طریق محبت و مشارکت بیشتر والدین در امر فرزندپروری، از آثار زیانبار رفتار اهمال کاری و خودناتوان سازی جلوگیری بهعمل آورد.