فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق تعیین اثربخشی زوج درمانی سیستمی- سازه گرا بر پردازش بین فردی و نزدیکی رابطه در زوج های آشفته بود. روش نمونه گیری هدفمند- داوطلب بود و از میان زوج های آشفته مراجعه کننده به مراکز مشاوره خصوصی (روان آسا، رایان، پیشگام، نیسی و جوادالائمه) و دولتی (نیروی انتظامی) شهر اهواز با استفاده از ملاک های ورود و خروج و نقطه برش 101 در پرسشنامه سازگاری زوجی اسپانیر، چهار زوج انتخاب شدند. روش این تحقیق طرح خط پایه چندگانه ناهمزمان بود و زوج ها طی مراحل خط پایه، درمان و پی گیری پرسشنامه های پردازش بین فردی و نزدیکی رابطه را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش های تحلیل دیداری (رسم نمودار)، شاخص تغییر پایا، فرمول درصد بهبودی (درصد افزایش) و مقایسه هنجاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که این درمان باعث افزایش پردازش بین فردی (86/35%) و نزدیکی رابطه (85/34%) در مراحل درمان و پیگیری ها شده است. در نتیجه درمان سیستمی- سازه گرا می تواند موجب افزایش پردازش بین فردی و نزدیکی رابطه در زوج ها شود.
بررسی نظام ارزش شناسی دینی در گفتگوهای درون شخصیِ زوجین مذهبی برخوردار از سازگاری زناشویی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ارزیابی نظام ارزش شناسی دینی در گفتگوهای درون شخصی زوجین مذهبی برخوردار از رضایت زناشویی بالا.
روش: مطالعه حاضر از نوع پژوهش های کیفی بود که با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در ۱۱ زوج مذهبی (مسلمان) برخوردار از سازگاری زناشویی بالا انجام گرفت. این زوجین به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که پاسخ های شرکت کنندگان به حالت اشباع برسد. تحلیل داده های حال از مصاحبه ها هم با استفاده از شیوه کیفی نظریه زمینه ای انجام شد.
یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها نشان داد که نظام ارزش شناسی دینی زوجین شامل ارزش های مذهبی خاصی بود که با ادارک زوجین از مقدس بودن ازدواجشان و ادراک آنها از برخورداری از رحمت خداوند در زندگی زناشویی ارتباط متقابل داشت و هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم از طریق افزایش تعهد زناشویی، منجر به افزایش رضایت زناشویی آنها می شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که نظام ارزش شناسی دینی از طریق فرآیندهایی می تواند به پیامدهای مثبتی در زندگی زناشویی زوجین مذهبی منجر شود. این فرآیندها در مدل مفهومی که از نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه های زوجین بدست آمد نشان داده شد.
اثر بخشی آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر تعهد زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثر بخشی آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر تعهد زوجین.
روش: این پژوهش به روش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه ی آماری کلیه ی زوجین شهر بندر عباس می باشد.نمونه ی پژوهش شامل ۲۰زوج درگروه آزمایش و ۲۰ زوج در گروه کنترل است که از بین ۹۷ زوجی که از میان ۱۸۵ زوج ثبت نام کننده، نمره پایینی در پرسشنامه مولفه های عشق اخذ کرده بودند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. پرسش نامه عشق مثلثی یا مولفه های عشق( استرنبرگ) به همراه اطلاعات دموگرافی آزمودنی ها جهت گردآوری داده ها استفاده گردید .داده ها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل کوواریانس و T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر افزایش میزان تعهد زن و مرد اثر مثبت و معنادار داشته است. معناداری تفاوت میانگین زن و مرد با استفاده از آزمون T مستقل رد شده و نتیجه حاصل آنکه آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر افزایش میزان تعهد زوجین تاثیر معنادار و مثبت دارد.
رضایتمندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان پستان در طی دوره درمانهای تکمیلی پزشکی:یک مطالعه مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: رضایتمندی زناشویی از مهم ترین پیامدهای یک رابطه زناشویی مطلوب و شاخصی مهم جهت قضاوت در مورد میزان کارآمدی آن محسوب می شود. این مطالعه باهدف بررسی تأثیر سرطان سینه بر رضایتمندی زناشویی در طی مراحل تشخیص و درمان پزشکی آن از طریق مقایسه با زنان سالم صورت گرفت.
روش: با استفاده از طرح مطالعه توصیفی مقایسه ای، پنجاه زن مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین (ع) و پنجاه زن از جمعیت عادی با استفاده از نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و به پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (١٩٧۶) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss-19 برای محاسبه آزمون tمستقل پردازش شدند.
یافته ها: یافته ها حاکی از معنادار بودن تفاوت میانگین های دو گروه (٠٠١./=sig ) و پایین تر بودن رضایتمندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته این پژوهش و با در نظر گرفتن نتایج سایر مطالعات مرتبط به نظر می رسد که پرداختن به رضایتمندی زناشویی زنان در طی مراحل اولیه تشخیص و درمان سرطان سینه یک ضرورت بهداشت روان محسوب می شود.
مقایسه ی اثر بخشی زوج درمانی گروهی مبتنی بر رویکرد هیجان- مدار و واقعیت درمانی بر رضایت مندی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رضایت زناشویی شاخص مناسبی برای سنجش موفقیت در ازدواج است. افزایش این مولفه می تواند ثبات یک زندگی را به همراه داشته باشد. این پژوهش با هدف مقایسه ی اثربخشی زوج درمانی گروهی مبتنی بررویکرد هیجان مدار با واقعیت درمانی بر تغییر سطح رضایت مندی زناشویی زوجین شهر مشهد انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه ی تحقیق شامل کلیه ی زوجین شهر مشهد بود که در سال 1391 در فرهنگسرای کودک و آینده ثبت نام کرده بودند. از این جامعه 24 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به شیوه ی تصادفی در سه گروه 8 نفری گماشته شدند. داده ها توسط مقیاس رضایت مندی زناشویی انریچ جمع آوری شد. مداخلات از طریق دو رویکرد هیجان مدار به میزان 9 جلسه ی 2 ساعتی هفتگی و واقعیت درمانی به میزان 8 جلسه ی 2 ساعتی هفتگی اجرا شد. گروه کنترل در لیست انتظار بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از میانگین و انحراف معیار در سطح توصیفی و آزمون تحلیل کورایانس و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین افراد گروه های آزمایش و کنترل در متغیر رضایتمندی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین افراد دو گروه آزمایش هیجان- مدار و واقعیت درمانی از لحاظ نمره ی رضایتمندی زناشویی تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد به هم پیوسته بودن اجزای روانی انسان (هیجان، شناخت، و رفتار) در یکسان بودن تأثیر این دو رویکرد بر رضایتمندی زناشویی تأثیر داشته است.
اثربخشی مشاوره زناشویی مبتنی بر الگوی کاربرد عملی مهارت های ارتباط صمیمانه (PAIRS) بر بهبود عملکرد خانوادگی زوج های دارای ناسازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: انجام درست نقش ها و تکالیف زناشویی برای عملکرد خانواده حیاتی است و هرگونه تغییر یا نابسامانی در روابط زوج ها می تواند عملکرد کل سیستم خانواده را تحت تأثیر قرار دهد . تا کنون پژوهش های متعددی دراین مورد صورت گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی کاربرد عملی مهارت های ارتباط صمیمانه (PAIRS) بر بهبود عملکرد خانوادگی زوج های ناسازگار شهر مشهد بود. روش: پژوهش حاضر پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل همه زوج های مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاوره خانواده شهر مشهد بودند. در این پژوهش 57 زوج حضور داشتند که بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و 10 جلسه مشاوره مبتنی بر رویکرد PAIRS دریافت نمودند. آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسشنامه ابزار سنجش خانوادگی (FAD) مورد سنجش قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) و t مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرد PAIRS عملکرد خانوادگی را در زوج ها گروه آزمایش نسبت به زوجین گروه کنترل بطور معناداری بهبود بخشید. نتایج تحقیق حاضر بیانگر اینست که نه تنها مشاوره زناشویی مبتنی بر مدل PAIRS به بهبود عملکرد خانوادگی زوجها منتهی می شود، بلکه حوزه های حل مسأله، ارتباط، نقش ها، پاسخ دهی عاطفی، درآمیختگی عاطفی و کنترل رفتار را بهبود می بخشد. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که رویکرد PAIRS در بهبود عملکرد خانوادگی زوجین ناسازگار موثر است#,
بررسی تاثیر آموزش مثبت نگری زوجی بر اسنادهای زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مثبت نگری زوجی بر اسنادهای زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان بود. روش پژوهش شامل دو بخش کیفی و کمی بود. در بخش کیفی روش پژوهش مطالعه متون و منابع مربوط به مفاهیم مثبت نگری بود. در بخش کمی روش پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. برای انتخاب نمونه مورد نظر 60 نفر از زنان متأهل داوطلب از مراکز مشاوره و فرهنگ سرای خانواده انتخاب و به صورت در دسترس در دو گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند (هر گروه 30 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه اسنادهای زناشویی برادبوری و فینچام بود. آموزش مثبت نگری زوجی در نه جلسه روی گروه آزمایش اعمال شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره و مرحله پیگیری نشان داد که مثبت نگری زوجی، اسنادهای زناشویی زنان متأهل را بهبود بخشیده است. این شیوه ابعاد اسنادها شامل اسنادهای درونی/ بیرونی به همسر، درونی/ بیرونی به خود، عمدی/غیرعمدی، انگیزه خودخواهانه/ نوع دوستانه و سزاوار سرزنش/ گذشت را بهبود بخشیده ولی بر ابعاد پایدار/ ناپایدار و کلی/ جزئی اسنادها موثر نبوده است.
بررسی مدل معادلات ساختاری پیمان شکنی زناشویی بر مبنای ویژگی های شخصیتی، رضایت زناشویی و سبک های دلبستگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پیمان شکنی به عنوان یک موضوع مهم در روابط زوجی، ریشه در عوامل مختلفی دارد که شناسایی آن ها از اهمیت ویژه ای برخودار است، بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی برازش مدل معادلات ساختاری پیمان شکنی زناشویی بر مبنای سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و میانجی گری رضایت زناشویی انجام شد.
مواد و روش ها: روش مورد استفاده در این پژوهش همبستگی بود. نمونه ی پژوهش شامل 270 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. افراد نمونه پرسش نامه های تمایل به پیمان شکنی، سبک های دلبستگی، ابعاد شخصیت و مقیاس رضایت زناشویی را تکمیل کردند. داده های پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS 18 و LISREL 8.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: با توجه به نتایج اثر غیر مستقیم روان رنجورخویی و برون گرایی (اثر غیر مستقیم= 08/0، 01/0 P<) بر پیمان شکنی با نقش واسطه ای رضایتمندی مثبت بود. نرم خویی (اثر غیرمستقیم= 07/0، 05/0 P<)) و مسؤولیت پذیری (اثر غیرمستقیم= 08/0، 01/0 P<) نیز از طریق رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر منفی و معنی دار داشتند. هم چنین روان رنجوری خویی (اثر مستقیم= 22/0، 01/0 P<) ، برون گرایی (اثر مستقیم= 23/0، 01/0 P<)، گشودگی (اثر مستقیم= 16/0،05/0 P<) به طور مستقیم و مثبت و مسئولیت پذیری به طور مستقیم و منفی (با اثر مستقیم= 16/0-، 05/0 P<) بر پیمان شکنی اثرگذار بودند. سبک دلبستگی ایمن از طریق رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر منفی معنی دار (اثر غیر مستقیم= 09/0-،01/0 P<) دارد. سبک دلبستگی اجتنابی با واسطه رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر (اثر غیر مستقیم= 10/0، 01/0 P<) دارد.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد سبک های دلبستگی، ابعاد شخصیت و رضایت زناشویی نقش مهمی در تمایل به پیمان شکنی دارند، بنابراین از نتایج این پژوهش می توان در راستای پیشگیری، فهم علل زیربنایی و درمان پیمان شکنی زناشویی استفاده کرد.
تأثیر درمان طرح واره همسران در تغییر طرح واره های سازش نایافته نخستین و کاهش گرایش به طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد نشان می دهد شیوه های درک، تفسیر و ارزیابی همسران از همدیگر و اتفاقاتی که در رابطه شان می افتد تأثیر عمده ای بر کیفیت رابطه آن ها می گذارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر درمان طرح واره همسران در تغییر طرح واره های سازش نایافته نخستین و کاهش گرایش به طلاق بود. در این پژوهش از طرح آزمایشی مورد منفرد خط پایه چندگانه استفاده شد. جامعه آماری دربرگیرنده، همسران خود ارجاعی یا ارجاع داده شده به مراکز مددکاری و مشاوره و مرکز مشاوره دادگستری بود که از میان آن ها با به کارگیری نمونه گیری هدفمند 3 زوج (زن و شوهر) انتخاب شدند و طرح واره درمانی همسران به مدت 20 جلسه و با انجام پیگیری دوماهه اجرا گردید. از پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه طرح واره یانگ و پرسشنامه گرایش به طلاق برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از ترسیم دیداری، برآورد درصد بهبودی، درصد داده های غیر همپوش، درصد داده های همپوش، شاخص تغییر پایا و شاخص کوهن تحلیل شدند. نتایج نشان دادطرح واره درمانی همسران، طرح واره های سازش نایافته نخستین همسران را به لحاظ بالینی و آماری تعدیل کرده و گرایش به طلاق همسران را کاهش داده و این کاهش به لحاظ بالینی و آماری معنی دار بود (RCI > 1.96 0.05, > (p. کاهش در شدت طرح واره های سازش نایافته نخستین و گرایش به طلاق پس از پیگیری دوماهه نیز حفظ شده و تغییرات ازلحاظ بالینی و آماری معنی دار بود ( RCI > 1.96 0.05, >p ). نظر به تأثیر درمان طرح واره همسران در تغییر طرح واره های سازش نایافته نخستین و کاهش گرایش به طلاق،می توان از طرح واره درمانی همسران به عنوان یک مداخله کارآمد برای تعدیل طرح واره های سازش نایافته نخستین و کاهش گرایش به طلاق همسران در شرف طلاق استفاده کرد.
تاثیر آموزش مهارت مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از میان جامعه آماری زنان نابارور، 20 زن نابارور(10 نفر گروه آزمایش، 10 نفر کنترل) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف(ryff) و مقیاس کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده فلیچر(PRQC) استفاده شد. برای تحلیل داده های این پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (ANCOVA) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مثبت اندیشی بر مولفه های بهزیستی روان شناختی و مولفه های کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور تاثیر دارد(05/0>P). با توجه به تاثیر آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی و کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور می توان گفت که ظرفیت این افراد در تفکر مثبت بر سلامت روان شناختی، جسمانی و بین فردی آنان تاثیر می گذارد. بنابراین باید آموزش های ویژه به این زوجین و اقدامات پیشگیرانه ی آن توجه شود.
بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:یکی از مسائلی که در خانواده باید به آن پرداخته شود بحث طلاق عاطفی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و طلاق عاطفی بین زن و مرد بود.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و نمونه آماری تحقیق را زنان و مردان ساکن شهر مشهد تشکیل می دهد که از بین آن ها 200 نفر (100 زن و 100مرد) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه ی یانگ و پرسشنامه طلاق عاطفی بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه (گام به گام) تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد بین نمره کل طرحواره ها با طلاق عاطفی رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد (01/0>P). تحلیل رگرسیون نشان داد، انزوای اجتماعی، شکست در پیشرفت، محرومیت هیجانی توانایی پیش بینی کنندگی طلاق عاطفی را دارند (01/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود که با شناسایی و اصلاح طرحواره های ناسازگار اولیه می توان میزان صمیمیت و رضایت زناشویی را افزایش و میزان طلاق عاطفی را کاهش داد.
نقش باورهای ارتباطی و معنوی در خرسندی زناشویی؛ ارائه یک مدل فرضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین پیش بینی کنندههای خرسندی زناشویی، از بین باورهای معنوی و ارتباطی، کیفیت ارتباط و متغیرهای جمعیت شناختی (سن، سطح تحصیلات، جنسیت) انجام گرفت.
روش: این تحقیق از نوع توصیفی همبستگی است. برای جمع آوری دادهها؛ تعداد 358 نفر از متأهلین شهرستان مریوان به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: سیاهه باورهای ارتباطی (RBI)، مقیاس تقدس ازدواج، مقیاس ارتباط در خانواد (FCS)، و ابزار خرسندی زناشویی (MHM). برای تحلیل دادهها از از رگرسیون پسرو و تحلیل مسیر استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل داده نشان داد که باور به تقدس ازدواج، مخرب بودن مخالفت و عدم تغییر همسر به طور مستقیم و غیر مستقیم؛ کمال گرایی جنسی و ذهن خوانی به طور غیر مستقیم (با واسطه گری کیفیت ارتباط و سن) توانستند خرسندی زناشویی را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: باور به مقدس و الهی بودن ازدواج از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر خرسندی زناشویی است، و این در حالی است که باورهای نامعقول ارتباطی بشدت اثر مخربی بر آن دارند. کیفیت ارتباط و سن نیز در این میان نقشی واسطهای ایفا میکنند.
کلیدواژهها: خرسندی زناشویی، باورهای ارتباطی، کیفیت ارتباط، باور به تقدس ازدواج.. .
اثر بخشی آموزش معنویت به شیوه گروهی در کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی زنان متأهل منطقه 5 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش معنویت به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زنان متأهل منطقه 5 تهران انجام شد. به این منظور تعداد 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش در 8 جلسه کارگاهی 90 دقیقه ای آموزش معنویت شرکت کردند. این جلسات شامل مفاهیم معنوی مانند: تمرکز و مراقبه، نیایش و ارتباط با خدا ، توکل، صبر، توبه، عفو و بخشش، شکر و قدردانی، نوع دوستی و احسان و نیکوکاری هستند. در این پژوهش از پرسشنامه افسردگی بک (فرم کوتاه) و رضایت زناشویی انریچ (فرم کوتاه) به عنوان ابزار سنجش استفاده شد. آزمون فرضیات نشان داد که تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای افسردگی (با سطح معناداری 05/0>P)، رضایت زناشویی (با سطح معناداری 05/0>P)، معنادار بود. یعنی آموزش معنویت موجب کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی زنان متأهل شد.
اثر بخشی واقعیت درمانی گروهی بر عزت نفس و تعهد زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر تعهد زناشویی و عزت نفس زوجین انجام شده است. روش: طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهشی در این تحقیق را کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر سنندج تشکیل داده اند. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده که در مجموع 30 نفر از زوجین مراجعه کننده که به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). سپس پرسشنامه های تعهد زناشویی استانلی و مارکمن و عزت نفس روزنبرگ توسط دو گروه تکمیل شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت روش واقعیت درمانی گروهی قرار گرفت. پس از اتمام دوره درمانی هر دو گروه مجددا ً مورد آزمون فوق قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات پس آزمون تعهد زناشویی و عزت نفس دو گروه آزمایشی و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P#,
بررسی رابطه ی بین احقاق جنسی و تعارضات زناشویی در زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین احقاق جنسی زنان متأهل – به مفهوم داشتن شخصیتی ابرازگر و قوی در رابطه ی جنسی- و تعارضات زناشویی انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: بدین منظور تعداد 225 نفر از زنان متأهلی که در سال 1393 در شهرستان زرین شهر استان اصفهان ساکن بوده اند، به طور تصادفی انتخاب گردیده و به پرسش نامه های احقاق جنسی هالبرت (Hulbert Index of Sexual Desire) و تعارضات زناشویی باقر ثنایی (Marital Conflict Questionnaire) پاسخ داده اند. یافته ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 19 به روش همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که بین احقاق جنسی زنان متأهل و تعارضات زناشویی آنان رابطه ی قوی، منفی و معنی دار 203/0- وجود دارد (05/0 (p<. به علاوه، بین احقاق جنسی زنان و مؤلفه های کاهش رابطه ی جنسی131/0- افزایش واکنش های هیجانی 149/0- جدا کردن امور مالی از یکدیگر 188/0- و کاهش ارتباط مؤثر زوجین249/0- رابطه منفی و معنی دار بود و قوی ترین رابطه، بین احقاق جنسی و کاهش ارتباط مؤثر مشاهده گردید.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که با کاهش احقاق جنسی زنان، بر شدت تعارضات زناشویی افزوده می شود. بنابراین پژوهشگران ضمن پیشنهاد انجام مطالعات مشابه کمی با نمونه های بیشتر و کیفی در جمعیت های مشابه، معتقد هستند طراحی دوره های آموزش جنسی و نحوه ابرازگری مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی می تواند در افزایش توانایی احقاق جنسی زنان متأهل و به دنبال آن کاهش تعارضات زناشویی خانواده ها مؤثر واقع گردد.
بررسی رابطه ی عشق و رضایت زناشویی با هرزه نگاری جنسی در دانشجویان متاهل شهرستان بیرجند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هرزه نگاری جنسی منجر به آسیب های جدی در افراد شده و موجب از دست رفتن نقش روابط طبیعی زناشویی در زندگی مشترک زوجین گردیده و ایجاد حالت دلزدگی در آنان می گردد در حالی که عشق و رضایت زناشویی از عوامل پیشرفت و دستیابی به اهداف زندگی می باشد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی بین عشق و رضایت زناشویی با هرزه نگاری جنسی در دانشجویان متاهل دانشگاه های شهر بیرجند انجام شد.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی-همبستگی بر روی 310 نفر از دانشجویان متاهل دانشگاه های شهر بیرجند (آزاد، دولتی) در سال تحصیلی 92-1391 با روش نمونه گیری سهمیه ای تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی و پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ، مثلث عشق استرنبرگ و هرزه نگاری جنسی محقق ساخته بود. داده ها با آزمون های آماری توصیفی، تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و نرم افزار آماریSPSS نسخه ی 15 تحلیل شدند.
یافته ها: بین مولفه های عشق (صمیمیت، هوس، تعهد) و رضایت زناشویی در کل، با هرزه نگاری در دانشجویان، رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد (001/0P<) و مولفه های جهت گیری مذهبی و تعهد با هم می توانند حدود 23 درصد از تغییرات هرزه نگاری را تبیین نمایند و سایر مولفه ها از معادله خارج شدند. هم چنین میانگین نمره ی صمیمیت، تعهد، مدیریت مالی و روابط جنسی در دانشجویان زن نسبت به مرد و میانگین نمره ی موضوعات شخصیتی، ارتباطات زناشویی و جهت گیری مذهبی در دانشجویان مرد نسبت به زن به طور معنی داری بیشتر بود (05/0P<) اما میانگین نمره ی رضایت زناشویی در دانشجویان مرد و زن، تفاوت معنی داری نداشت (05/0P>).
نتیجه گیری: به نظر می رسد هرزه نگاری جنسی بر عشق و رضایت زناشویی، تاثیری منفی دارد.
اثربخشی زوج درمانی سیستمی- سازه گرا بر رابطه متقابل زناشویی در همسرهای آشفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی زوج درمانی سیستمی- سازه گرا بر رابطه متقابل زناشویی در همسرهای آشفته بود. از میان همسرهای مراجعه کننده به مراکز مشاوره خصوصی و دولتی شهر اهواز با به کارگیری از ملاک های ورود و خروج و نقطه برش 101 در پرسشنامه سازگاری زوجی اسپانیر چهار زوج به روش نمونه گیری هدفمند- داوطلب انتخاب شدند. پژوهش حاضر آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان است. شرکت کننده ها در مراحل خط پایه، درمان و پیگیری در چند نوبت پرسشنامه رابطه متقابل را تکمیل کردند. داده ها با به کارگیری روش های تحلیل دیداری (رسم نمودار)، شاخص تغییر پایا، فرمول درصد بهبودی (درصد افزایش) و مقایسه هنجاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که همسرها در مرحله درمان (22/29%) و پیگیری (62/30%) بهبود را در رابطه متقابل نشان دادند. همچنین تحلیل مقایسه هنجاری نشان داد که همسرهای شرکت کننده پس از درمان از همسرهای بهنجار قابل تمایز نیستند. بر اساس یافته پژوهش زوج درمانی سیستمی- سازه گرا می تواند رابطه متقابل را در همسرهای مراجعه کننده به مراکز مشاوره افزایش و آشفتگی آن ها را کاهش دهد.
اثربخشی زوج درمانی خودتنظیمی در ابراز احساسات مثبت و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر زوج درمانی خودتنظیمی در ارتقاء رضایت زناشویی و ابراز احساسات مثبت در برابر همسر انجام شد. در این راستا از میان همه زوجین دارای مشکلات زناشویی شهر اردبیل شمار 24 زوج داوطلب با به کارگیری روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش که دربرگیرنده 12 زوج بودند تحت زوج درمانی خودتنظیمی قرار گرفتند، درحالی که اعضای گروه گواه مداخله ای را دریافت نکردند. اگرچه، در آغاز از زوجین خواسته شد تا ابزار سنجش مورداستفاده در این پژوهش یعنی فهرست رضایت زناشوییIMS) ) و پرسشنامه احساسات مثبت در برابر همسر (PFQ) را تکمیل نمایند و پرسشنامه ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون برای هر دودو گروه به کار گرفته شد. تحلیل یافته ها با به کارگیری آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که زوج درمانی خودتنظیمی منجر به ارتقاء سطح رضایت زناشویی گروه آزمایش نسبت به گواه شده و همچنین، این مداخله به افزایش معنی دار میانگین نمرات احساسات مثبت در برابر همسر در گروه آزمایش گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که زوج درمانی خودتنظیمی می تواند به عنوان یک برنامه درمانی سودمند در ارتقاء سطح رضایت زناشویی و ابراز احساسات مثبت در برابر همسر به کار رود.
پیش بینی سطح رضایت زناشویی دانشجویان زن بر اساس سبک های دلبستگی: مقایسه توانمندی رگرسیون لجستیک و شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه توانمندی رگرسیون لجستیک و شبکه های عصبی مصنوعی در پیش بینی سطوح رضایت زناش ویی دانشجویان زن بر اساس س بک های دلبستگی آنها بود. داده های مربوط به پرسشنامه رضایت زناشویی (انریچ) و مقیاس دلبستگی بزرگسالان که توسط 300 دانشجوی زن متأهل تکمیل شده بود با استفاده از دو روش یاد شده تحلیل شدند و نسبت موفقیت هریک از مدل ها از طریق آزمون مک نمار مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد اگرچه مدل شبکه های عصبی مصنوعی موفق تر از مدل رگرسیون لجستیک بود، اما با کاهش تعداد عوامل پیش بینی کننده به سه عبارت، بین توانمندی مدل های یاد شده تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بر این اساس می توان گفت مدل شبکه های عصبی مصنوعی در شرایطی که تعداد عوامل پیش بینی کننده افزایش یافته و از چند سطح فراتر می رود، از مدل رگرسیون لجستیک موفق تر عمل می کند.