فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۴٬۲۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف کلی این پژوهش طراحی مدل راهبردی جبران خدمات شاغلین شرکت برق منطقه ای استان یزد می باشد.روش: در این پژوهش برای گردآوری داده های کیفی با 15 نفر از مدیران سطوح مختلف و کارکنان شرکت برق منطقه ای استان یزد، مصاحبه صورت گرفته و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از گراندد تئوری استفاده شده است. برای ارزیابی روایی پرسشنامه از ضریب نسبی روایی و شاخص روایی و برای ارزیابی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است.یافته ها: نتایج به دست آمده از پژوهش نشان از آن دارد که درنظر گرفتن ابعاد مادی و غیرمادی جبران خدمات به صورت همزمان از نکات مهمی است که باید مدیران و مسئولان به آن توجه داشته باشند.نتایج: برای بهره مندی از مزایای نظام جبران خدمات توجه به نیازهای کارکنان و مشارکت آن ها در طراحی نظام جبران خدمات و همچنین به روز رسانی نظام جبران خدمات با توجه به اقتضائات، بسیار حائز اهمیت است. در این میان هیات مدیره نیز از طریق تصویب دستورالعمل ها نقش بسزایی در کارآمدی و اثربخشی جبران خدمات کارکنان بر عهده دارد.
اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
91-105
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش نظریه ذهن بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 دانش آموز دارای اختلال نافرمانی مقابله ای به صورت در دسترس از میان مراجعه کنندگان فرهنگسرای های شهرداری کرمانشاه در سال 1395 انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی کرشام و الیوت و سیاهه اختلال بی اعتنائی مقابله ای ساکوما بود. گروه آزمایش آموزش نظریه ذهن را در 10 جلسه یک ساعته دریافت نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: در پس آزمون میانگین مهارت اجتماعی، در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت (01/0P<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش نظریه ذهن بر مهارت های اجتماعی دانش آموران دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر است.
مؤلفه های کیفیت زندگی زناشویی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به ارتقای کیفیت زندگی اصلی مهم در سلامت و بهداشت فرد، خانواده و جامعه است. پژوهش حاضر با هدف ترکیب نتایج مطالعات انجام شده درباره مؤلفه های کیفیت زندگی زناشویی زوجین انجام شد، بدین منظور از رویکرد کیفی و رویکرد فراترکیب استفاده شد. اسناد مورد مطالعه با استفاده از جستجوی کلیدواژه های در پیوند با کیفیت زندگی و کیفیت زندگی زناشویی در بازه زمانی میان ساله ای 1383 تا 1398 در پایگاه های داده از جمله پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، بانک اطلاعات نشریات کشور و سیویلیکا گردآوری شد. یافته ها نشان داد که با بررسی 50 مقاله از 2069 مقاله اولیه 10 بعد اعم از فردی، خانوادگی و محیطی و 46 مؤلفه را همچون عوامل مؤثر روی کیفیت زندگی زناشویی که در پژوهش های گوناگون داخلی شناسایی کرده اند. نتیجه گیری می شود که بر پایه پژوهش های گوناگون عوامل ناهمسان و فراوانی در کیفیت زندگی زوجین نقش دارد که با شناسایی این عوامل می توان زمینه بالا بردن کیفیت زندگی را فراهم نمود و همچنین می توان کارآموزان مشاوره خانواده را آموزش داد که در امر بالا بردن کیفیت زندگی به شیوه علمی اقدام نمایند.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و حافظه فعال در بزرگسالان آهسته گام با نشانگان داون با و بدون اختلال آلزایمر در تهران و باکو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های شخصیتی و حافظه فعال در بزرگسالان آهسته گام مبتلا به نشانگان داون با و بدون اختلال آلزایمر انتخاب شده در شهر باکو و شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ روش کمی و از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ گرداوری داده از نوع تحقیقات" علی– مقایسه ای" پس رویدادی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل بزرگسالان مبتلا به سندروم داون مبتلا به اختلال آلزایمر و بدون اختلال آلزایمر بالای 40 سال، که به صورت هدفمند و در دسترس 40 بزرگسال مبتلا به نشانگان سندروم داون مبتلا در کشور باکو، 20 مورد اختلال آلزایمر و 20 مورد بدون اختلال آلزایمر و 40 بزرگسال مبتلا به سندروم داون مبتلا در ایران (20 مورد اختلال آلزایمر و 20 مورد بدون اختلال آلزایمر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات لازم در این پژوهش، از پرسشنامه ویژگی های شخصیتی و مقیاس حافظه فعال استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد تفاوت ویژگی های شخصیتی و حافظه فعال بزرگسالان آهسته گام مبتلا به نشانگان داون با اختلال آلزایمر و بدون اختلال در تهران و باکو معنادار است . همچنین میانگین ویژگی های شخصیتی، وظیفه شناسی، انعطاف پذیری، پذیرا بودن و حافظه فعال در بزرگسالان آهسته گام با نشانگان داون بدون اختلال آلزایمر در مقایسه با بزرگسالان آهسته گام با نشانگان داون و اختلال آلزایمر در کشور باکو نسبت به ایران به جز روان رنجوری بیشتر بوده است. بحث و نتیجه گیری: بر این اساس پیشنهاد می شود تا برنامه های مداخلات رفتاری مبتنی بر شناخت و ذهن آگاهی در حوزه تقویت ویژگی های شخصیتی و حافظه فعال برای والدین کودکان آهسته گام با نشانگان داون و دارای اختلال آلزایمر طراحی و استفاده شود.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای شادکامی در کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای شادکامی در کار، شامل سرمایه روان شناختی، عدالت تعاملی ادراک شده، حمایت سرپرست، فرصت رشد و ارتقاء، خشنودی از درآمد، اعتماد به سرپرست و خشنودی شغلی بود. شرکتکنندگان در پژوهش شامل 322 نفر از کارکنان شرکت فولاد غرب آسیا بودند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. پرسشنامه های سرمایه روان شناختی، عدالت تعاملی، حمایت سرپرست، فرصت رشد و ارتقاء، خشنودی از درآمد، اعتماد به سرپرست، خشنودی شغلی و شادکامی در کار جهت جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار SPSS-19 و AMOS-19 انجام گرفت. جهت آزمون اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دهنده برازش خوب الگوی پیشنهادی با داده ها بودند. برازش بهتر الگو پس از حذف یک مسیر حاصل شد. نتایج پژوهش نشان دادند که تمامی مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم به جز مسیر مستقیم سرمایه روان شناختی به اعتماد به سرپرست، معنی دار بودند.
نقش میانجی سبک زندگی در رابطه نظام های مغزی- رفتاری و ساماندهی شناختی هیجان با خوشنودی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوشنودی زناشویی تا اندازه فراوانی روشنگر کیفیت رابطه زناشویی زوجین و ضامنی برای ماندگاری آن است. بااین حال متغیرهای گوناگونی می تواند بر آن تأثیر بگذارد. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن نقش میانجی سبک زندگی در رابطه نظام های مغزی- رفتاری و ساماندهی شناختی هیجان با خوشنودی زناشویی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با به کارگیری تحلیل مسیر بود. جامعه آماری افراد متأهل شهر تهران (مناطق 3، 6، 12، 1 در پاییز و زمستان 1398) بود که تعداد 150 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: شاخص خوشنودی زناشویی (1992) Hudson ، فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی <span style="text-decoration: underline;">Gary Wilson Questionnaire (2003) ، سنجه ساماندهی شناختی هیجان Garnefske & Kraaij (2006) و پروفایل سبک زندگی ارتقادهنده سلامت Walker (1987). روش تحلیل داده ها آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و AMOS نسخه 24 بود. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که نظام بازداری رفتاری با خوشنودی زناشویی رابطه منفی و معنادار دارد (01/0 >P و 31/0-=r) و راهبردهای غیر انطباقی ساماندهی شناختی هیجان با خوشنودی زناشویی رابطه مثبت و معنادار دارد (05/0 >P و 15/0=r). همچنین نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که نظام فعال سازی رفتاری (01/0 >P و 25/0-=β) و ساماندهی انطباقی شناختی هیجان (01/0 >P و 20/0-=β) به واسطه سبک زندگی بر خوشنودی زناشویی تأثیر معناداری دارند. تااندازه ای نتایج روشنگر این بود که سبک زندگی نقش واسطه معنادار اثرات متغیرهای زیستی و روان شناختی بر خوشنودی زناشویی است.
همبسته جهت گیری آیینی و چشم داشت از پیوند زناشویی با امید به زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امید به زندگی یکی از سازه های پر جُستار در روانشناسی مثبت و دربرگیرنده ویژگی هایی است که ما را به جستجوی فردای بهتر وا می دارد. هنگامی امید در زندگی وجود داشته باشد، شادی و شادمانی در زندگی وجود خواهد داشت و کسانی که در زندگی به جهت اینکه از درون نیز برانگیخته می شوند، می تواند انتظارات خود را از زندگی نیز مورد کاوش و تبیین خود قرار دهند و انتظاراتی که از پیوند زناشویی دارند را به دست آورند. پژوهش حاضر با هدف بررسی همبسته جهت گیری آیینی و چشم داشت از پیوند زناشویی با امید به زندگی انجام شد. روش پژوهش از دید هدف، کاربردی و شیوه انجام دادن آن توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری دربرگیرنده همه دانشجویان دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 98-1397 که شمار آنان 2250 نفر بودند که از میان آنان 328 نفر (106 پسر و 222 دختر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه امید به زندگی(Snyder et al., 1991)، پرسشنامه ی جهت گیری آیینی آلپورت و راس(Allport & Ross,1967) و سنجه چشم داشت از پیوند زناشویی (Jones & Nelson, 1997) استفاده شد.. تحلیل داده ها از راه برآورد ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. برآیندها حاکی از آن بود که جهت گیری آیینی ، چشم داشت از پیوند زناشویی، با امید به زندگی رابطه معنادار داشتند و امید به زندگی بر پایه این متغیرها قابل پیش بینی بود. می توان جهت گیری آیینی، چشم داشت از پیوند زناشویی، جزء عوامل زیربنایی مرتبط با امید به زندگی دانست. لذا با توجه به تأثیر مهم امید به زندگی بر زندگی دانشجویان، پیشنهاد می گردد که مسئولان، مشاوران و روانشناسان مراکز مشاوره دانشگاه به عوامل مرتبط با امید به زندگی همچون جهت گیری آیینی، چشم داشت از پیوند زناشویی، توجه بیشتری داشته باشند.
فراهم آوری و ارزیابی اثربخشی دستنامه توانگر سازی مشاورین طلاق بر پایه آسیب شناسی مشاوره های طلاق در سازش درخواست کنندگان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش طلاق و پیامدهای منفی بسیار آن، در سال های اخیر طرح مشاوره طلاق اجباری از سوی دادگستری و با همکاری سازمان بهزیستی برای کاهش تراز طلاق اجرا می شود؛ ولی اثربخشی مشاوره ها در افزایش سازش میان زوجین درخواست کننده طلاق در حد انتظار نبوده است. پژوهش حاضر با هدف فراهم آوری بسته ی آموزشی برای مشاورین در راستای افزایش آمار سازش درخواست کنندگان طلاق بر پایهٔ آسیب شناسی مشاوره های طلاق به صورت آمیخته انجام گرفت. در بخش کیفی از راهبرد پدیدارشناسی و در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی استفاده شد. جامعه پژوهش در بخش کیفی برای آسیب شناسی مشاوره های طلاق، 15 مشاور مجری طرح مشاوره طلاق اجباری در استان زنجان بودند که پس از 9 مصاحبه اشباع مقوله ها حاصل شد. نمونه پژوهش برای تدوین بسته ی آموزشی متخصصان حوزه طلاق بودند که پس از 8 مصاحبه اشباع مقوله ها حاصل شد. تحلیل داده ها با نرم افزار maxqda نشان داد که مشاوره های طلاق با هفت آسیب جدی «ضعف در مصاحبه تشخیصی، خانواده درمانی، زوج درمانی، درمان مراجعان دشوار، سکس تراپی، مدیریت هیجانات و مصاحبه انگیزشی، و خیانت زناشویی» مواجه بودند. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه با اندازه گیری چندباره نشان داد بسته آموزشی تدوین شده برای زدایش این آسیب ها مشاورین را توانمند نمود و سازش میان درخواست کنندگان طلاق به گونه معناداری افزایش یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت ضعف اطلاعات حرفه ای و علمی مشاورین، فرایند مشاوره طلاق را تحت تاثیر قرارمی دهد بسته آموزشی طراحی شده قادر به زدایش این آسیب هاست و بهزیستی با آموزش مشاورین طبق این بسته آموزشی می تواند در توانمندسازی مشاورین اقدام نماید.
اثر بخشی برنامه مداخله ای بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بربهبود کیفیت تعامل والد-کودک و کاهش پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
131 - 156
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین میزان اثربخشی برنامه بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک (CPRT) بر کیفیت تعامل والد-کودک و کاهش پرخاشگری کودکان پیش دبستانی برگزار شد. روش پژوهش به لحاظ گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه موردمطالعه در این پژوهش شامل کلیه کودکان پیش دبستانی و مادران آن ها در سال 99-98در شهرستان گنبدکاووس بود. 50 کودک پیش دبستانی از طریق روش نمونه گیری خوشه ای که نمرات بالاتر از نمره برش را در پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی واحدی (1387) کسب نمودند، از 3 مرکز پیش دبستانی انتخاب شدند درنهایت نمونه اصلی پژوهش شامل 20 زوج مادر-کودک بود و مقیاس رابطه والد-کودک پیانتا (1994) را تکمیل نموده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گذاری شدند. محتوای جلسات، بسته ی آموزشی بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک مطابق با الگوی لندرث است که در 10 جلسه 2 ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک به طور معناداری (p <0/05)، موجب بهبود کیفیت تعامل والد-کودک و کاهش معناداری در پرخاشگری کل (p <0/01) شد. با توجه به تفاوت معنی دار بین گروه آزمایش و کنترل می توان از بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک (CPRT) به عنوان روش درمانی مؤثر برای بهبود تعامل والد-کودک و کاهش پرخاشگری کودکان استفاده کرد.
تبیین ادراک کارشناسان از الگوی دینی زندگی زن در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
107 - 130
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک متخصصان از الگوی دینی زندگی زن در خانواده انجام شده است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش کیفی و از نوع زمینه ای(داده بنیاد) بود. جامعه آماری متخصصین علوم اسلامی در حوزه خانواده بودند و نمونه پژوهش شامل 12 نفر از این متخصصین تا مرحله اشباع داده ها و به روش گلوله برفی بود. بدین منظور مصاحبه نیمه ساختاری انجام شد و روایی این پژوهش با چهار محور ارزش واقعی،کاربردی بودن،تداوم و مبتنی بر واقعیت بودن تأیید گردید. جهت تحلیل داده ها از روش کد گزاری استفاده شد.یافته ها:یافته های پژوهش شامل پنج کد محوری و چهل و یک کد باز بود. کدگذاری محوری پژوهش شامل 1- تعریف،اهمیت و ضرورت الگوی زندگی2- ابعاد الگوی زندگی زنان در خانواده 3- آسیب شناسی الگو زندگی غیر اسلامی زنان 4- راهکارهای ایجاد الگو زندگی دینی 5- نشانه های الگوی دینی زندگی زن در خانواده .نتیجه گیری: از آنجا که الگوی زندگی زن در الگوی زندگی افراد خانواده و حتی جامعه نقش دارد؛ پرداختن به این موضوع از ضرورت های پژوهش در حوزه زن وخانواده است. در این پژوهش نظرات کارشناسان پیرامون تعریف الگو زندگی و تبیین اهمیت آن، آسیب ها و نقاط ضعف الگوی زندگی فعلی زنان جامعه و فاصله آن تا الگوی کامل دینی بررسی و راهکارهایی برای ارتقاء الگوی زندگی زنان با نگاه دینی ارائه شد.
رابطه نظریه های ضمنی هوش با باورهای معرفت شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه نظریه های ضمنی هوش با باورهای معرفت شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان انجام شد. روش کار: پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم منطقه 1 و 2 استان تهران بود. نمونه این پژوهش شامل 250 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم در شهر تهران بودند که بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر (1998)، باورهای ضمنی هوش عبدالفتاح و ییتس (2006) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسگی و همکاران (2001) بود. داده ها با استفاده از شیوه های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون) و با استفاده از نرم افزار spss20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین باورهای معرفت شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان رابطه وجود دارد و مولفه های باورهای معرفت شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان توانایی پیش بینی باورهای ضمنی هوش را دارند. از نتایج پژوهش حاضر می توان در تدوین پروتکل های آموزشی جهت افزایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان استفاده کرد.
مقایسه راهبردهای مقابله ای و سطوح سازش روان شناختی در زنان افسرده و غیر افسرده با تجربه مرگ داخل رحمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
115-140
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه راهبردهای مقابله ای و سطوح سازش روان شناختی در زنان افسرده و غیر افسرده با تجربه مرگ داخل رحمی انجام شد. روش: این مطالعه از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش زنان دارای تجربه مرگ داخل رحمی افسرده و غیر افسرده بود که در سال 96 دارای پرونده فعال در مطب های تخصصی نازایی منطقه 3 شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از زنان افسرده با تجربه مرگ داخل رحمی و 30 نفر از زنان غیر افسرده دارای تجربه مرگ داخل رحمی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه مقابله با موقعیت های فشارزا، مقیاس سلامت روانی و پرسشنامه افسردگی بک استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زنان افسرده از راهبردهای مقابله ای هیجانی مدار و زنان غیر افسردهراهبردهای مقابله ای مسئله مدار به طور معناداری بیشتر استفاده می کنند (01/0> P ). اما در راهبردهای مقابله ای اجتنابی بین زنان غیر افسرده و افسرده تفاوت معناداری مشاهده نشد (79/0= P ). همچنین، نتایج نشان داد که درماندگی روان شناختی زنان غیر افسرده به طور معناداری از زنان افسرده پایین تر است و زنان غیرافسرده از بهزیستی روان شناختی بالاتری برخوردار می باشند (001/0> P ). نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که راهبردهای مقابله ای و سازش روان شناختی متغیرهایی هستند که می توانند بر افسردگی زنان با تجربه مرگ داخل رحمی تاثیر داشته باشند. بنابراین برای درمان افسردگی این افراد، باید به این متغیرها توجه داشت.
بررسی نقش میانجی نشانگان تنیدگی ادارک شده در رابطه باورهای فراشناختی و نشخوارهای ذهنی با عملکرد شغلی کارکنان آتش نشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
117 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی نشانگان تنیدگی ادارک شده در رابطه باورهای فراشناختی و نشخوارهای ذهنی با عملکرد شغلی آتش نشانان انجام شد.روش: این پژوهش توصیفی - همبستگی و از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان آتش نشانان شهرستان مشهد در سال 97 می باشد.. 205 نفر به عنوان نمونه پژوهش به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه نشانگان تنیدگی ادراک شده صفار زاده (1379)، پرسشنامه فراشناختی ولز (2004)، مقیاس پاسخ نشخوار نولن هوکسیما و مورو (1991) و پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (1986)استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده ازروش های همبستگی و تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار آموس و spss22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : یافته ها نشان داد نشانگان تنیدگی ادراک شده در رابطه بین باورهای فراشناختی و نشخوار ذهنی با عملکرد شغلی نقش میانجیگرانه معنی داری ایفا می نماید ولیکن، بین باورهای فراشناختی و نشخوار ذهنی با عملکرد شغلی رابطه معنی داری ندارند.نتیجه گیری: با استفاده از نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت که رابطه باور های فراشناختی و نشخوار ذهنی با عملکرد شغلی آتش نشانان یک رابطه خطی ساده نیست و نشانگان تنیدگی ادراک شده می تواند نقش میانجی گرانه ایفا کند.
بررسی کیفی محتوای لازم برای دوره های آموزش کارآفرینی از نظر کارآفرینان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
214-251
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی کیفی محتوای لازم برای دوره های آموزش کارآفرینی از نظر جوانان کارآفرین استان یزد به منظور ارائه آموزش های مؤثرتر بود. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی بود که با استفاده از نظریه زمینه ای انجام شد. جامعه ی آماری متشکل از زنان و مردانی بود که در دوره های کارآفرینی برگزار شده در استان یزد در سال های 97-1392 شرکت کرده بودند و در حال حاضر نیز به عنوان کارآفرین مشغول فعالیت بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند و تا اشباع نظری مصاحبه ها انجام شد. در نهایت، 20 نفر (16 مرد و 4 زن) به شیوه نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند و مصاحبه ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که برای بهبود اثربخشی آموزش های کارآفرینی باید در بعد درون فردی، مهارت هایی مانند مدیریت فردی، م هارت های اجتماعی، عوامل انگیزش ی، استقلال طلبی، کن ترل و جهت دهی مشکلات، ویژگی های شخصیتی ک ارآفرینی، خود نظم دهی عواطف و هیجان ها و شناسایی و اصلاح خطاهای شناختی مورد توجه قرار گیرد. در بعد بین فردی، ابعادی مانند مقابله با رفتارهای مخرب، روابط بین فردی کارآمد و انگیزاننده های اجتماعی و سازمانی دارای اهمیت بیشتری است. در بعد شغلی، اطلاعات و مهارت هایی مانند دانش قانونی، دانش اقتصادی، دانش تکنولوژی و شبکه سازی باید مد نظر قرار گیرد. در نهایت در بعد آموزشی محتوای آموزشی، پیش نیاز های آموزش و عوامل ساختاری و قانونی برای هرچه بهتر برگزار کردن دوره های آموزش کارآفرینی بایستی مورد توجه قرار گیرد. در پایان پژوهش نیز مدل پارادایمی محتوای دوره های آموزش کارآفرینی ارائه شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که در محتوای آموزشی دوره های فعلی آموزش کارآفرینی بایستی تجدید نظر صورت گیرد.
مطالعه کیفی الگوهای والدینی بر اساس شجره نگار در زنان متأهل با حس خوشبختی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
85 - 121
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفی الگوهای والدینی بر اساس شجره نگار زنان متأهل بااحساس خوشبختی شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل دارای احساس خوشبختی هستند و نمونه آماری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه احساس خوشبختی بانوان (تقی زاده و شادمهری، 1395) و همچنین مصاحبه صورت گرفته است. داده های موجود در 9 مصاحبه ، تمامی 405 دقیقه مصاحبه را در مدت زمان 20 ساعت و جمعاً 100 برگه استاندارد A4 و به صورت دستی به رشته تحریر درآمده است که مفهوم بندی و سپس زیر مفهوم سازی شد. برای پایایی و روایی پژوهش از سه سوسازی پژوهشگر، استاد راهنما و محققان دیگر استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها شامل 19 مقوله اصلی است که این مقوله ها عبارتند از: عشق، سازگاری، احترام، گذشت، همکاری، خودسازی، مدیریت، قناعت، کنترل هیجانات و احساسات، سکوت، تحصیلات، رازداری، صبر، واقع بینی، حل مسئله، انعطاف پذیری، حمایت اجتماعی، نگرش مثبت و ریسک پذیری که مهم ترین آن ها عشق، سازگاری و احترام است و در تمایزیافتگی زنان دارای احساس خوشبختی بسیار مؤثر بوده است. یافته ها نشان داد که خوشبختی در ازدواج داشتن معنایی ازاحساس عشق، سازگاری و احترام است که زوجین با دیدگاه معنوی و اخلاقی و با انجام رفتارهای مولد خوشبختی در حضور دیگران با ازدواج سازنده خود، آن را تشکیل می دهند.
اثربخشی زوج درمانی آدلری بر ناسازگاری زناشویی؛ یک مطالعه موردی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های فراوانی نشان داده اند که مشاوره در کاهش ناسازگاری زناشویی کارساز است؛ ولی چگونگی انجام و فرایند درمان زوج ها معمولاً بیان نمی شوند و تنها به اعداد و ارقام برای نشان دادن این تأثیرگذاری بسنده می شود؛ درنتیجه نیاز به درک بهتر چگونگی انجام رویکردهای زوج درمانی با زوج های ناسازگار وجود دارد. به همین جهت در این پژوهش، چگونگی اثربخشی زوج درمانی آدلری همچون یکی از برجسته ترین رویکردها در درمان خانواده و ازدواج بر کاهش ناسازگاری زناشویی در چارچوب مطالعه موردی، موردبررسی نهاده شد. روش این پژوهش کیفی، از نوع مطالعه موردی با هدف پژوهش کاربردی بود. نمونه آماری دربرگیرنده یک زوج (یک زن و یک شوهر) بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. در این پژوهش مداخله درمانی طی 15 جلسه یک ساعته و در چارچوب پروتکل زوج درمانی آدلری اجرا و از شیوه تحلیل تأملی برای تحلیل و تفسیر اطلاعات و داده ها استفاده شد. ابزار به کاررفته در این پژوهش، پرسش نامه سازگاری زناشویی دونفره (Spanier, 1976) بود. بررسی کیفی و جلسه به جلسه فرایند زوج درمانی آدلری در زوج موردمطالعه نشان داد که به کارگیری زوج درمانی آدلری منجر به کاهش ناسازگاری زناشویی در زوج موردمطالعه شد. نتایج سه ماه پیگیری نشان داد که این نتایج ثابت ماندند، بنابراین می توان نتیجه گرفت زوج درمانی آدلری بر کاهش ناسازگاری زناشویی زوج ها مؤثر است.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تاب آوری و بهزیستی روان شناختی زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۳
99-121
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تاب آوری و بهزیستی روان شناختی زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بوشهر بود. روش : این پژوهش روی 3 زوج (6 نفر) که با نمونه گیری داوطلبانه و هدفمند انتخاب شده بودند، در چارچوب طرح شبه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه ی چندگانه هم زمان، طی 10 جلسه برای هر زوج، به همراه پیگیری سه ماهه انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: رفتاردرمانی دیالکتیکی باعث افزایش تاب آوری زوج ها شده (19/83 درصد بهبودی) و اثرآن تا پایان دوره پیگیری سه ماهه حفظ شد (71 درصد بهبودی). همچنین رفتاردرمانی دیالکتیکی توانست بهزیستی روان شناختی زوج ها را افزایش دهد (28/44 درصد بهبودی) که اثر آن تا پایان دوره پیگیری سه ماهه ماندگار بود (83/69 درصد بهبودی). شاخص تغییر پایای آنها هم حاکی از معنی دار بودن این تغییرات بود (05/0> P ). نتیجه گیری : نتایج تحلیل معنی داری بالینی، گویای اثربخشی مداخله آموزشی رفتاردرمانی دیالکتیکی در افزایش تاب آوری و بهزیستی روان شناختی زوج های ناسازگار بود و متغیر یادشده می تواند میزان بالایی از تغییرپذیری تاب آوری و بهزیستی روان شناختی را در شرایط ناسازگاری زوج ها تبیین نماید.
تدوین فرصت یاب تحصیلی بومی بر اساس الگوی رغبت ر کروی تریسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین فرصت یاب تحصیلی بومی بر اساس الگوی کروی تریسی(2002) بود. در این پژوهش موقعیت جغرافیایی رشته های دانشگاهی در الگوی کروی مشخص شد. روش: روش پژوهش توصیفی است. جامعه آماری کلیه رشته های دانشگاهی در چهار گروه علوم ریاضی، علوم تجربی، علوم انسانی و هنر بود که از هر رشته 6 الی 8 دانشجوی تحصیلات تکمیلی به طور داوطلبانه به پرسشنامه ی پژوهش پاسخ دادند. در این مقاله نتایج مربوط به دو رشته ی فیزیک و رشته حقوق ارائه شده است. یافته ها: با توجه به یافته ها ، رشته فیزیک در الگوی هشت تیپ رغبت پایه در سه حوزه طبیعت، فنی و کامپیوتر قرار گرفت. این رشته در نمای دو بعدی متمایل به سمت ربع اشیاء-اندیشه ها بود. رشته حقوق نیز در الگوی هشت تیپ رغبت پایه با سه حوزه مدیریت، تاثیرگذاری مشخص شد. رشته حقوق در نمای دو بعدی متمایل به سمت ربع افراد-داده ها بود.به لحاظ پرستیژ هردو رشته در حوزه پرستیژ بالا قرار گرفتند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها چنین نتیجه گیری می شود که دانشجویان داوطلب رشته فیزیک باید علایق بالایی در حوزه های طبیعت و فنی و دانشجویان داوطلب رشته حقوق باید خودکارامدی بالایی در حوزه های مدیریت،محاسبات کسب و کار داشته باشند . با توجه به بالا بودن سطح پرستیژ دانشجویان هر دو رشته می توانند انتظار داشته باشند که الگوی نیاز به ارزشگذاری اجتماعی و نیاز به داشتن وجهه اجتماعی در این دو رشته تحصیلی به خوبی پاسخ داده شود.
فراتحلیلی بر شناسایی موانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت در سازمانهای دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ضمن بررسی مساله عدم ارتقاء زنان, با استفاده از مرور سیستماتیک, پژوهشهای انجام شده با موضوع شناسایی موانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت در سازمانهای دولتی ایران فراتحلیل گردید. جامعه آماری مشتمل برکلیه پژوهش های مربوط به موانع ارتقاء زنان در سازمان های دولتی بوده, که با استفاده ازروش نمونه گیری هدفمند, نمونه مورد نظر مشتمل بر 32 اثر پژوهشی در بازه زمانی سالهای 1380تا 1396 انتخاب و بررسی شد. یافته ها نشان داد دردهه 80 بیشتر پژوهشها موانع فردی- خانوادگی را مهمترین مانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت معرفی کرده اند. اما در پژوهشهای بعدی علاوه بر تغییر اولویت بندی, یک مانع جدید نیز به موانع ارتقاء اضافه شده است . یافته ها موانع ارتقاء زنان را در چهار دسته کلی طبقه بندی و به شرح ذیل اولویت بندی می کنند. موانع فرهنگی- اجتماعی(کلیشه های جنسیتی و حاکمیت فرهنگ مردسالاری) موانع سیاسی ( عدم حضور زنان در حلقه های قدرت, عدم حضور زنان در احزاب و گروههای سیاسی, ناتوانی زنان درلابی گری) موانع سازمانی( عدم اعتماد سازمان به زنان, تلقی مدیریت بعنوان حق وکار مردانه, عدم حضور زنان در شبکه های ارتباطی غیر رسمی ) و در نهایت موانع فردی-خانوادگی( عدم خودباوری زنان, نداشتن انگیزه پیشرفت در زنان و مسئولیت مضاعف زنان در خانواده)
اثربخشی آموزش هوش مثبت بر عملکرد معنوی و بهزیستی روانشناختی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
87 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش هوش مثبت بر کنشوری معنوی و بهزیستی روانشناختی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار بود. با بهره گیری از یک طرح کنترل شده تصادفی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه از میان جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار شهر تهران تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15n=) قرار گرفتند. هر دو گروه ابتدا پرسشنامه های تجارب معنوی روزانه (DSES) و بهزیستی روانشناختی ریف(RPWQ) را تکمیل کردند. گروه آزمایش آموزش هوش مثبت را هفته ای یک بار در 6 جلسه 120 دقیقه ی دریافت کردند، اما گروه کنترل ملاقات ساده با درمانگر داشتند و در لیست انتظار برای دریافت مداخلات آموزشی آینده به جهت ملاحظات اخلاقی قرار گرفتند. سپس در پایان مداخلات آموزشی، بار دیگر آزمودنی های دو گروه آزمایش و کنترل توسط پرسشنامه های تجارب معنوی روزانه و بهزیستی روانشناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری (MANCOVA) تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد بعد از مداخله آموزشی هوش مثبت ، بین گروه آزمایش و کنترل در میانگین تجارب معنوی روزانه و بهزیستی روانشناختی تفاوت معنی داری وجود دارد. می توان نتیجه گرفت که آموزش هوش مثبت موجب بهبود کنشوری معنوی و بهزیستی روانی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار می شود و لذا برای کارکنان این سازمان سودمند است.