فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴٬۲۷۹ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
62 - 91
حوزه های تخصصی:
هدف :پژوهش های بسیاری به بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای زوجی پرداخته اند. بسیاری از این پژوهش ها تغییرات معناداری را نسبت به گروه کنترل گزارش کرده اند اما تأثیر دقیق آنها مشخص نیست و نیاز به یکپارچه سازی این تحقیقات وجود دارد؛ بنابراین هدف این فراتحلیل تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) بود.روش: 20 پژوهش که از لحاظ روش شناسی قابلیت بررسی داشتند، انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. منابع جستجو اطلاعات شامل پایگاه اطلاعات علمی (SID)، پایگاه اطلاعات نشریات ایران (Magi ran) و پایگاه مجلات تخصصی نور (Norma’s) برای مقالات داخلی؛ همچنین پایگاه های ساینس دایرکت (www.sciencedirect.com)، وایلی (wiley.com)، اسپرینگر (link.springer.com)، تاندفون لاین (tandfonline.com)، جیستور (jstor.org)، ای پی ای (APA) و گوگل اسکالر (Google Scholar) است. کلید واژه جستجو آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) بود. تجزیه وتحلیل داده ها و محاسبه اندازه اثر با استفاده از نرم افزار CMA2 و شاخص g هجز انجام شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که تراز اندازه اثر آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) برای اثرات ثابت (27/0) و برای اثرات تصادفی (13/0) است. بررسی ناهمگنی اثرات با استفاده از آزمون کیو کوکران (Cochran's Q) نشان داد مقدار Q برابر با 87/2488 و مجذورI برابر با 16/92 به دست آمد که معنی دار است (001/0 > p). مقدار g هجز تصادفی برابر با 27/0 به دست آمد (001/0 < p) از نظر بالینی این مقدار اثرگذاری کمتر از متوسط ارزیابی می گردد. بنابراین می توان نتیجه گرفت CCET اثر کمی داشته است. همچنین مقایسه اندازه های اثر در تحقیقات صورت گرفته در ایران و سوئیس نشان می دهد مقادیرg هجر ثابت و تصادفی در تحقیقات ایران (64 مطالعه) و سوئیس (132 مطالعه) به ترتیب 62/0 و 73/0 برای ایران و 06/0 و 09/0 برای مطالعات انجام شده در سوئیس به دست آمد. در هر دو جامعه مقدار مجذور I بزرگتر از 90/0 است. بر این اساس اندازه اثرهای تصادفی مد نظر قرار می گیرد. مقادیر g هجر در جامعه سوئیس بسیار خفیف و در جامعه ایرانی در کران بالای متوسط به دست آمده و تفاوت اثرگذاری ها بسیار عمیق است. بر این اساس اندازه اثر به دست آمده در پژوهش های صورت گرفته در بازه کوچک قرارگرفته است. نتیجه گیری : درمانگران در فرایند درمان افزون بر رویکردهای درمانی باید به عوامل مغفول مانده که در این مقاله تشریح شده است توجه داشته باشند.
جنبه های فیزیکی مهم یک مرکز مشاوره ایده آل از منظر مراجعان و روان شناسان و مقایسه آن ها باهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
59 - 84
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ویژگی های محیطی یک فضای ارائه دهنده ی خدمات سلامت روان می تواند بر احساسات، رفتارها و افکار مراجعان و روان شناسان این خدمات تأثیر داشته باشند. هدف: تعیین مهم ترین جنبه های محیط فیزیکی اتاق درمان برای مراجعان و روان شناسان و مقایسه بین دیدگاه روان شناس و مراجع دررابطه با اهمیت جنبه های محیط فیزیکی اتاق درمان. روش: پژوهش از نوع آمیخته (کمی و کیفی) بود. جامعه آماری متخصصان روان شناسی و مراجعان آن ها در تهران بودند و نمونه بخش کیفی ۳۵ نفر (۱۶ روان شناس و ۱۹ مراجع) و نمونه بخش کمی ۱۰۶ نفر (۴۰ روان شناس و ۶۶ مراجع) بود که به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و مقیاس ویژگی های فیزیکی بود. داده های کیفی با روش تحلیل مضمون و داده های کمی با روش همبستگی پیرسون و آزمون t تک نمونه ای و مستقل تحلیل شدند. یافته: مهم ترین جنبه های محیط فیزیکی اتاق درمان برای مراجع ویژگی های رفتاری، هنری و زیبایی شناختی و ایمنی و امنیتی و برای درمانگر، نور و رنگ و طراحی ارگونومیک در محیط داخلی و وضعیت محیطی و فضای ساختاری و بافتی در محیط خارجی به دست آمد. در مقوله های لوازم جانبی، روشنایی، صدا و دمای هوا، بین دیدگاه درمانگر و مراجع دررابطه با اهمیت جنبه های محیط فیزیکی اتاق درمان همخوانی وجود دارد. نتیجه گیری: عوامل فیزیکی محیط برای هر دو گروه بااهمیت بوده؛ اما میان نوع دید آن ها نسبت به بعضی از این عوامل تفاوت و نسبت به بعضی دیگر همخوانی وجود دارد و باید در طراحی فضای اتاق درمان نیازها و حالات روان شناختی آن ها در نظر گرفته شود.
بررسی فرایند به تعویق انداختن ازدواج جوانان: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
4 - 35
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسانه فرایند به تعویق انداختن ازدواج جوانان در جهت فهم عمیق جنبه های مختلف این پدیده و چگونگی ادراک جوانان از آن بوده است.
روش: برای دستیابی به هدف پژوهش از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. جامعه مورد پژوهش، دختران و پسران مجرد و هرگز ازدواج نکرده ساکن شهر تهران در محدوده سنی 28 تا 34 سال برای دختران و 32 تا 38 سال برای پسران بود. نمونه گیری به روش هدفمند از میان افراد در دسترس محقق انجام شد و 13 نفر شامل 7 دختر و 6 پسر به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با بهره گیری از روش کلایزی صورت پذیرفت.
یافته ها: در نهایت یافته های پژوهش در قالب 12 مضمون اصلی و 61 مضمون فرعی گزارش شد. مضامین اصلی مستخرج عبارتند از: دغدغه های اقتصادی، آرمان گرایی، ترس از آینده ازدواج، تأثیر روابط پیش از ازدواج، فرایندهای انگیزشی، عدم بلوغ و آمادگی برای ازدواج، نقش موانع خانوادگی، عوامل اجتماعی- فرهنگی، محدودیت انتخاب، انگاره های مانع ازدواج، پیامدهای مثبت و پیامدهای منفی.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد به تعویق انداختن ازدواج پدیده ای پیچیده است که هم تحت تأثیر محدودیت های عینی و هم تحت تأثیر ادراکات ذهنی محدود کننده و بلوغ ناکافی اتفاق می افتد و دارای پیامدهای منفی زیادی برای جوانان است. به نظر می رسد تلاش جامعه مشاوره و روان شناسی در جهت تولید محتوا در زمینه های فرهنگ سازی ازدواج آسان، احیای ارزش های ازدواج، اصلاح باورهای غلط جوانان، اشاعه فرهنگ ازدواج موفقیت آمیز در رسانه ها و شبکه های اجتماعی، گام مؤثری در راستای رفع موانع ذهنی ازدواج باشد.
تدوین مدل فرآیندی خرد بر اساس منابع اسلامی: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
137 - 171
حوزه های تخصصی:
با وجود سابقه گسترده «خرد» در متون فلسفی و دینی، ورود آن به روان شناسی به چند دهه اخیر باز می گردد. هدف از این پژوهش، طراحی مدل فرآیندی خرد با تاکید بر آموزه های دینی و بررسی میزان روایی آن بود. روش این تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد بود و به منظور بررسی روایی محتوایی از روش توصیفی زمینه یابی استفاده شد. با تشکیل حوزه معنایی، مفاهیم متناظر با خرد در منابع اسلامی شناسایی شد و در چهار مرحله کدگذاری باز، متمرکز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. حاصل این مرحله دستیابی به 1276 کد باز، 344 کد متمرکز، 84 کد محوری، 19 مقوله و 10 مولفه اصلی خرد بود. این مولفه ها عبارتند از: علم، تمییز، پردازش ذهنی، مهار، اتقان در عمل، کیاست، فراست، بصیرت، فقاهت و تیزفهمی. سپس، روابط فرضی میان این مولفه ها و فرآیند دست یابی به خردورزی بررسی شد. یافته ها نشان داد، روابط فرضی میان این ده مولفه در دو سطح «مقوله های هسته ای» و «حوزه های کنش وری» طبقه بندی می شوند. بر این اساس، خرد در هسته دارای عناصر اساسی «شناخت»، «مهار»، «تشخیص»، «پردازش»، و «عمل متقن» است که در حوزه درون فردی به «ادراک بهترین منفعت» و حوزه برون فردی به «بینش»، «ادراک انگیزه و اهداف درونی»، «ادراک مفاهیم و اشیاء»، و «تیزفهمی» منجر شد. نتایج حاصل، طراحی مدل فرآیندی خردورزی بود که توسط 6 کارشناس علوم اسلامی و روان شناسی مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از «شاخص روایی محتوایی(CVI)» تحلیل و مطلوب ارزیابی شد. نتایج حاصل از مدل فرآیندی خرد، مقدمه ای برای طراحی مقیاس و مداخلات آموزشی و درمانی خرد است.
طراحی و اعتباریابی برنامه تقویت ذهنی سازی ویژه والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک و بررسی اثربخشی آن بر کنش تاملی والدین و مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
118 - 155
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مشکلات ذهنی سازی، طراحی و اعتباریابی برنامه تقویت ذهنی سازی والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک و بررسی اثربخشی آن بر کنش تاملی والدین و مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک انجام گرفت.
روش: در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شد. در بخش کیفی پس از مصاحبه با 18 کودک مبتلا به دیابت نوع یک ساکن استان اصفهان و 22 نفر از والدین ایشان، مشکلات ذهنی سازی آن ها از طریق تحلیل مصاحبه ها با روش پدیدارشناسی استعلایی در قالب 3 مضمون کلی، 18 زیرمضمون اصلی و 50 زیرمضمون فرعی استخراج گردید. سپس مبتنی بر این مضامین و در چارچوب مفاهیم نظریه ذهنی سازی، برنامه تقویت ذهنی سازی والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک طراحی شد. پس از تایید روایی محتوایی بر اساس شاخصCVI، با روش نیمه آزمایشی و طرح تک آزمودنی از نوع (A-B) با آزمودنی های مختلف، 5 نفر از والدین دارای کودک مبتلا به دیابت دارای معیارهای ورود به پژوهش، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در برنامه شرکت کردند. کارایی این برنامه در چهار مرحله (خط پایه، حین مداخله، پس از مداخله و پیگیری) با استفاده از پرسشنامه های سیاهه رفتاری کودکان (CBCL)، مقیاس کنش تاملی والدینی (PRFQ) و نشانگرهای تحقق اهداف برنامه مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها بر اساس شاخص های تحلیل دیداری بررسی شد.
یافته ها: حاصل بخش کیفی این مطالعه استخراج 3 مضمون کلی شامل عوامل زمینه ساز شکست ذهنی سازی، انواع مشکلات شایع ذهنی سازی و پیامدهای شکست ذهنی سازی است که مبنای طراحی برنامه تقویت ذهنی سازی ویژه والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک قرار گرفت. نتایج بخش کمی نیز نشان داد برنامه طراحی شده ضمن برخورداری از اعتبار کافی، بر افزایش کنش تاملی والدین و کاهش مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک مؤثر بوده و این تأثیر مثبت در مرحله پیگیری نیز ادامه داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اعتبار برنامه فوق، پیشنهاد می شود این برنامه جهت کمک به بهبود سلامت جسمی روانی کودکان مبتلا به دیابت و خانواده های آنان به طور گسترده اجرا شود و هم چنین برای کودکان مبتلا به دیگر بیماری های مزمن نیز مناسب سازی شود.
طراحی و ساخت ابزار سنجش "مخاطرات روانی و اجتماعی محیط کار"(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی ابزار سنجش "مخاطرات روانی و اجتماعی در محیط کار" در سال 1402 انجام شد.
روش: این پژوهش با بررسی متون بالادستی و نیز با نظرخواهی از خبرگان (20 خبره) به صورت آمیخته اکتشافی از نوع توسعه ابزاری انجام شد. جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی علاوه بر بررسی متون، از مصاحبه نیمه ساختارمند نیز استفاده گردید و در بخش کمّی ابزار تدوین شده دستاورد بخش کیفی، به عنوان زیربنای پژوهش قرار گرفت و اینگونه آمیختگی بخش کیفی با کمّی صورت پذیرفت. در بخش کمی از بین افراد شاغل، 62 نفر (زن و مرد) به شیوه تصادفی انتخاب شده و نمونه را تشکیل دادند. روش تحلیل داده ها تحلیل مضمون، محاسبه شاخص روایی محتوا، نسبت روایی محتوا، نمره تاثیر، توان افتراقی و همسانی درونی، بود.
یافته ها: یافته های حاصل از بخش کیفی با بررسی اسنادبالادستی تعداد 69 مولفه موثر در مخاطرات روانی-اجتماعی و اثرات آن بر ارزیابی محیط کار را نشان داد که براساس آن استخر اولیه با 83 گویه تهیه شد. پس از قرار دادن استخر اولیه گویه ها در اختیار خبرگان، یافته های حاصل از بررسی CVI و CVR نشان داد تعداد 31 گویه از دید خبرگان از کیفیت لازم برخوردار نبوده و حذف شدند. در خصوص IS، DP و IC نیز برای همه 52 گویه باقی مانده به ترتیب مقادیر بالاتر از 5/1، 1 و 7/0 حاصل شد.
نتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت فرم 52 گویه ای تهیه شده شرایط لازم جهت بررسی در سطح نمونه اصلی گروه هدف را دارد و می توان آن را در نمونه وسیعی از گروه هدف، جهت دستیابی به ساختار نهایی و نمرات هنجار به کار گرفت.
مدل علّی بهزیستی تحصیلی براساس کمال گرایی چند بعدی بانقش میانجی درگیری تحصیلی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
85 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه رابطه بین بهزیستی تحصیلی با کمال گرایی چندبعدی با نقش واسطه ای درگیری تحصیلی انجام گردید. حجم نمونه 373 نفر بود که از جامعه آماری دختران نوجوانان مدارس متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی توسط تومینین سوینی و همکاران (2012)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فراست (1990) و پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (2013) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثر استاندارد مسیر مستقیم کمال گرایی چندبعدی (β=-.330 , P< . 05) بر بهزیستی تحصیلی و اثر غیرمستقیم کمال گرایی چندبعدی (β=-.198, p<.05) با نقش میانجی درگیری تحصیلی بر بهزیستی تحصیلی معنی دار بود. طراحی دقیق تری از مدل بهزیستی تحصیلی نوآوری این پژوهش تلقی می گردد. نتیجه کلی پژوهش این بود که مدل آزمون شده، از برازش مناسب جهت تبیین بهزیستی تحصیلی بر اساس کمال گرایی چندبعدی با واسطه گری درگیری تحصیلی در دختران نوجوان برخوردار می باشد. پیشنهاد می گردد یافته های این پژوهش در طراحی و اجرای یک «برنامه آموزشی ارتقای درگیری تحصیلی متناسب با دوره پساکرونا مبتنی بر جهت دهی مثبت به کمال گرایی در دانش آموزان» با هدف افزایش بهزیستی تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر نشخوار فکری در زنان متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: سالم ترین جامعه بشری جامعه ای است که کوچک ترین واحد آن یعنی خانواده، سالم باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر نشخوار فکری در زنان متقاضی طلاق بود..
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری بود. در پژوهش حاضر از پرسشنامه نشخوار فکری (1991) و پروتکل درمان متمرکز بر شفقت استفاده شد. جامعه آماری شامل تمام زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناختی شهر شیراز بود. نمونه شامل 40 زن متقاضی طلاق بود که از روش هدفمند انتخاب شد که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی گروه درمان متمرکز بر شفقت (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شد.
یافته ها: دستاورد تحلیل داده ها نشان داد که درمان متمرکز برشفقت بر کاهش نشخوار فکری در زنان متقاضی طلاق به طور معناداری اثربخش بود به گونه ای که اندازه اثر درون گروهی به میزان 56/0 و بین گروهی به اندازه 57/0 حاصل شد (P<0.05).
نتیجه گیری: بنابراین، می توان از درمان متمرکز بر شفقت به عنوان روش درمانی موثر بر کاهش نشخوار فکری در زنان متقاضی طلاق استفاده نمود.
مطالعه نگرش های والدگری متمرکز، اهداف و کمال گرایی والدینی در پدران و مادران خانواده های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
29 - 57
حوزه های تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه والدگری متمرکز، اهداف و کمالگرایی والدینی در دو گروه از پدران و مادران ایرانی انجام شد. مواد و روش ها: تعداد 706 والد (532 مادر و 174 پدر) به روش نمونه گیری دردسترس و داوطلب برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اهداف والدینی (PGS)، پرسشنامه والدگری متمرکز (IPS) و مقیاس کمالگرایی والدینی (MPPQ) بودند. یافته ها: نتایج حاصل از اجرای آزمون t گروه های مستقل نشان داد که مادران به طور کلی در والدگری متمرکز و به طور خاص در سرشت باوری و چالش گری تفاوت معنی داری با پدران (05/0p<) و پدران تفاوت معنی داری در فرزندمحوری با مادران داشتند (01/0p<). نتایج همچنین نشان داد که پدران در رشد فرزند (05/0p<) و تصویر والدینی (05/0p< ) از اهداف والدینی و در کمالگرایی در هر دو بعد معطوف به خود و معطوف به جامعه تفاوت معنی داری با مادران داشتند (05/0p< ).نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نقش ویژه پدران و مادران را در پیامدهای فرزندپروی، تمرکز بر اهداف و ارزش ها تقویت شده با هدف شکل دهی به هویت اجتماعی فرزند، توجه به مسئولیت خاص پدران در پرورش فرزند با عنایت به مولفه های والدگری در فرهنگ ایرانی را برجسته می سازد.
بررسی نقش ابعاد ترومای دوران کودکی در پیش بینی شناخت اجتماعی در دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نقش ابعاد ترومای کودکی در پیش بینی شناخت اجتماعی بود.
روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن با رده سنی 20 سال به بالا بودند، که در سال (1400-1401) مشغول به تحصیل بودند و از بین آن ها 336 دانشجو از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده های این پژوهش از پرسشنامه ذهن خوانی از طریق تصویر چشم، (بارون- کوهن، 2001) (RMET)، و پرسشنامه ترومای کودکی (برنشتاین، 2003) (CTQ)، استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه با نرم افزار SPSS-27 انجام شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که، ابعاد ترومای دوران کودکی (غفلت فیزیکی، سوء استفاده جنسی، سوء استفاده عاطفی، غفلت عاطفی و سوء استفاده فیزیکی) قادر به پیش بینی شناخت اجتماعی بصورت منفی و معکوس هستند (001/0> P، 05/0>P) و غفلت عاطفی با ضریب تاثیر (31/0-Beta =) و غفلت فیزیکی، با ضریب تاثیر (29/0-Beta =) قوی ترین پیش بینی کننده مشکلات، در شناخت اجتماعی دانشجویان بود.
نتیجه گیری: می توان گفت افرادی که تجربه ترومای کودکی داشته اند، ممکن است نقص هایی در شناخت اجتماعی نشان دهند که می تواند پیامدهای قابل توجهی داشته باشد و منجر به کاستی هایی در جنبه های مختلف فهم اجتماعی و دشواری ها در درک احساسات و نیات دیگران شود و باید مداخلات روانی اجتماعی، برای پیشگیری و کاهش اثرات دراز مدت ناملایمات دوران کودکی ایجاد شود.
خرّم زیستی؛ شادکامی خردمندانه در گستره روان شناسی مبتنی بر شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
1 - 27
حوزه های تخصصی:
شادکامی یکی از عوامل مهم در گستره روانشناسی مثبت گرا است که درک دقیق تعریف آن نیازمند بررسی دقیق در بافت فرهنگی هر جامعه است. از این رو، این پژوهش با هدف بازتعریف مقهوم شادکامی در ایران تحت عنوان خرّم زیستی یا شادکامی خردمندانه مبتنی بر شاهنامه فردوسی انجام گرفت. این تحقیق از نظر هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت، کیفی مبتنی بر روش داده-بنیاد بود. جامعه آماری شامل متن شاهنامه فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق بود. تجزیه و تحلیل مبتنی بر فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و مولفه سازی در نرم افزار MAXQUDA نسخه 2018 انجام شد. اعتبار مدل بر اساس دیدگاه متخصصان و پایایی کدگذاری بر اساس شاخص کاپا برابر با 89/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که خرّم زیستی یا شادکامی خردمندانه در شاهنامه فردوسی مشتمل بر 12 خرده مولفه بود که خرّم زیستی مبتنی بر اصول اخلاقی، توان پذیرش دشواری های غیرقابل تغییر، یادگیری هدفمند، برخورداری از اندیشه های منطقی و رهایی از اندیشه های آشفته ساز، تمرکز بر زمان حال، فضای ارتباطی مثبت، تنظیم هیجان و کنترل تکانشگری، ارتباط معنوی با پروردگار، رویارویی شجاعانه و تاب آورانه با دشواری ها و رنج های زندگی، امید به آینده و خوشبینی در شرایط دشوار، فعالیت جسمی و دوری از سستی و تامین نیازهای مادی اوّلیه زندگی به ترتیب دارای بیشترین کدهای آزاد استخراج شده بودند. در نتیجه، به سبب جامعیت تعریف خرّم زیستی، توصیه می شود با ساخت پرسشنامه های استاندارد و مداخلات آموزشی متمرکز بر این مفهوم، ضمن وضعیت سنجی سطح خرم زیستی در جامعه، اقدامات لازم متمرکز بر راهبردهای برگرفته از فرهنگ ایرانی انجام شود
مقایسه اثربخشی بسته بومی بخشش مبتنی بر ادبیات کهن فارسی با بخشش درمانی ورثینگتون بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی بسته بومی بخشش مبتنی بر ادبیات کهن فارسی با بخشش درمانی ورثینگتون بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان بود.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان گروه سنی 16 تا 18 سال اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ بود و حجم نمونه شامل 90 نفر که به-صورت تصادفی 30 نفر در گروه آزمایش(بخشش درمانی ورثینگتون)، 30 نفر در گروه آزمایش (بخشش درمانی بومی محقق ساخته)، و 30 نفر در گروه گواه، و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. روش بخشش درمانی ورثینگتون برای نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه های آزمایش(در 8 جلسه) اجراء شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه 13 سؤالی ایمنی هیجانی مرکز خدمات خانواده کیسی(2007) و پرسشنامه 20 سؤالی ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور (1994) بود.
یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون و آزمون پیگیری ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی وجود داشت (P<0.05).
نتیجه گیری: بین میزان تأثیرگذاری دو روش بخشش درمانی ورثینگتون و بسته بومی محقق ساخته بر ناگویی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی تفاوت معناداری وجود نداشت.
مرور نظام مند مطالعات اثربخشی انجام شده در خصوص جراحی زیبایی زنان در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر مرور نظام مند مطالعات اثربخشی انجام شده در خصوص جراحی زیبایی زنان در 5 سال اخیر (از 1397 الی 1402) بود.
روش: این مطالعه از نوع بررسی های ثانویه است و با توجه به روش اجرا مرور نظام مند تلقی می شود. جهت گردآوری داده ها از روش تحلیل اسنادی استفاده گردید، که شامل تمامی مطالعات اثربخشی منتشرشده (1402-1397) بود و جمعاً 16 مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده با ابزار چک لیست محقق ساخته و تلخیص مطالب در قالب جدول ارائه شد.
یافته ها: آنچه از بررسی مقالات منتشر شده در 5 سال اخیر برآمد این بود که درمان هایی که هدف قرار داده شد عبارت از روان درمانی مثبت گرا؛ طرحواره درمانی؛ رویکرد درمانی شناختی- رفتاری؛ روان درمانی بین-فردی؛ خودباوری مبتنی بر تئوری انتخاب؛ درمان فراشناختی؛ مهارت تنظیم هیجان؛ درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد؛ آموزش قدردانی از بدن؛ آموزش خودشفابخشی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بوده که از بین آن ها، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
نتیجه گیری: علی رغم شیب تند گرایش به جراحی زیبایی و اثبات وجود اختلال و مشکلات روانشناختی در افراد متقاضی جراحی زیبایی، پژوهش های اندکی در حوزه کاربست درمان های روانشناختی اثربخش ثبت شده است؛ بنابراین لازم است پژوهشگران آتی به این مقوله توجه ویژه داشته باشند.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی و درمان مبتنی برپذیرش وتعهد بر انگیزه تحصیلی و عملکردتحصیلی دانش آموزان اهمالکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
156 - 185
حوزه های تخصصی:
هدف: اهمالکاری تحصیلی از جمله مسائل مطرح در حیطه آموزش است که نه تنها آینده تحصیلی دانش آموزان را از ابعاد گوناگون تحت تأثیر قرار می دهد بلکه سرنوشت آنها را درحیطه های گوناگون تعیین خواهد کرد. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی ودرمان مبتنی برپذیرش وتعهد بر انگیزه تحصیلی و عملکردتحصیلی دانش آموزان اهمالکارانجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه مبتلابه اهمالکاری تحصیلی در شهر اصفهان بودند. که از میان آنان 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی، درمان مبتنی بر پدیزش و تعهد) و یک گروه کنترل جایگزین شدند(هرگروه 15 نفر). ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اهمالکاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984)، انگیزش تحصیلی (عبدخدایی و همکاران، 1387) و عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
نتایج: یافته ها نشان داد بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انگیزه تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان اهمالکار تأثیرمعنادراری داشت (001/0>p) و بین دو روش مداخله در این زمینه تفاوت معنی داری وجود دارد. به طوری که بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی از اثربخشی بیشتری برخوردار بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان از بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی به منظور افزایش انگیزه تحصیلی و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان اهمالکار استفاده نمود
طراحی مدل شبکه سازی مسیرشغلی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
186 - 216
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر رفتار شبکه سازی مسیرشغلی می باشد.
روش: این پژوهش تحقیقی آمیخته با رویکرد کیفی _ کمی است. از مطالعات کتابخانه ای به منظور بررسی مبانی نظری و از مصاحبه نیمه ساختاریافته به منظور جمع آوری داده ها و پرسشنامه برای گردآوری نظرات خبرگان دانشگاهی استفاده شده است. از تحلیل مضمون به منظور شناسایی عوامل استفاده شد. در قسمت کیفی از مدیران سازمان های دولتی استان قم با روش نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به منظور شناسایی عوامل انتخاب گردید. در قسمت کمی از اساتید دانشگاه پردیس فارابی و دانشگاه قم با روش نمونه گیری گلوله برفی، 14 نفر به منظور اعتبارسنجی عوامل و همچنین مقایسه دو به دو عوامل انتخاب گردید.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش حاضر، 31 کد در 8 عامل دسته بندی شدند. اعتبار تمامی عوامل با ضریب لاوشه تایید و از روش مدل سازی ساختاری تفسیری به منظور سطح بندی 8 عامل استفاده شد. در نهایت 8 عامل در 5 سطح اولویت بندی شدند؛ انتصابات سفارشی و برندسازی شخصی کاذب در سطح اول، ایجاد شبکه های ارتباطی سمی در سطح دوم، بی اعتمادی کارکنان به سازوکارها در سطح سوم، تصمیم سازی گروه های ذی نفوذ در سطح چهارم، نظارت ناکارآمد، ضوابط و قوانین مبهم و سبک مدیریت ارشد در سطح پنجم قرار گرفتند.
نتایج: براساس یافته های پژوهش هریک از عوامل مرتبط با شبکه سازی مسیرشغلی می تواند موفقیت کارکنان را در ارتقاء شغلی در پی داشته باشد. بنابراین لازم است مدیران سازمان به منظور حفظ و نگهداشت نیروی انسانی کارآمد با استفاده از سازوکار مناسب در راستای بهسازی رشد و پیشرفت کارکنان شایسته اقدام نمایند.
بررسی کنش های ارتباطی در ازدواج های موفق (پژوهش کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
36 - 61
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کنش های ارتباطی ازدواج های موفق بود. روش: این مطالعه به شیوه ی کیفی و بر مبنای نظریه داده بنیادانجام شد.
جامعه: پژوهش شامل زوج های موفق بر اساس اذعان خودشان، بررسی دستاوردهای زندگی مشترک و اجرای پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ (1993) که فرم کوتاه آن توسط (علیدوستی و همکاران اعتباریابی شده)، افراد پس از کسب نمره (بالاتر از 33) در مقیاس ازدواج های موفق و رضایتمند انتخاب شدند. در مجموع، (10 زوج) درشهر اهواز سال 1401 با نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری داده ها مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کوربین بود.
یافته ها: تحلیل یافته ها نشان داد که کنش های ارتباطی در ازدواج های موفق چهار مولفه اصلی شامل، کارکردهای خانواده اصلی، عوامل شکل گیری ازدواج مناسب ؛ مهارت های ارتباطی مؤثر و شکل گیری شخصیت در دوران کودکی است.
نتیجه گیری: ازدواج موفق به بافت خانوادگی افراد مرتبط است. لذا متخصصان می توانند با بهره گیری از مفاهیم مستخرج دراین پژوهش، ویژگی های ارتباطی خانواده های موفق شناسایی و بررسی شده که در مشاوره زوج درمانی مشاوره پیش از ازدواج رهگشا است
نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در رابطه فضیلت و همدلی با کیفیت رابطه زوج های غیر بالینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی نقش میانجی صمیمیت زناشویی در رابطه فضیلت زناشویی و همدلی باکیفیت رابطه زناشویی انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف یک پژوهش کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه افراد متأهل غیر بالینی ساکن شهر مشهد در سال 1402 بودند. بر اساس فرمول کوکران تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. افراد نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس های بهره همدلی بارون و کوهن (2003)، صمیمیت زناشویی باسبی و همکاران (1983)، فضیلت زناشویی موسوی و دهشیری (2018) و کیفیت رابطه زناشویی تامپسون و والکر (1995) بود. داده ها با روش آماری معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: صمیمیت زناشویی در رابطه فضیلت زناشویی و همدلی باکیفیت رابطه زناشویی نقش میانجی دارد (P<0.05). همچنین بین فضیلت زناشویی و همدلی (P<0.05, r= 0.70)، فضیلت زناشویی و صمیمت زناشویی (P<0.05, r= 0.65)، فضیلت زناشویی و کیفیت رابطه زناشویی (P<0.05, r= 0.71)، همدلی و صمیمت زناشویی (P<0.05, r= 0.71)، همدلی و کیفیت رابطه زناشویی (P<0.05, r= 0.63)، صمیمت زناشویی وکیفیت رابطه زناشویی (P<0.05, r= 0.68) همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: فضیلت زناشویی و همدلی از طریق صمیمت زناشویی می توانند کیفیت رابطه زناشویی را پیش بینی نمایند. در نتیجه به زوج درمانگران پیشنهاد می شود به منظور بهبود کیفیت رابطه زناشویی بهتر است بر صمیمیت به کمک آموزش همدلی و فضیلت زناشویی تمرکز نمایند.
اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر کیفیت خواب و قضاوت اخلاقی کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
115 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی بر کیفیت خواب و قضاوت اخلاقی کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی پسران 9-12 ساله با نارسایی توجه/ بیش فعالی شهر ارومیه در سال 1400-1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایگماری شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه عادات خواب کودک و پرسشنامه قضاوت اخلاقی بود. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی بر بهبود کیفیت خواب و قضاوت اخلاقی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با برنامه کارکردهای اجرایی فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود بر بهبود کیفیت خواب و قضاوت اخلاقی در کودکان با نارسایی توجه / بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.
بررسی فلسفی مفاهیم بنیادین دانش مشاوره با تأکید بر نظرات صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
173 - 206
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین فلسفی مفاهیم بنیادین دانش مشاوره با استفاده از نظرات صدرالمتألهین است؛ ازاین رو با استفاده از دو روش «تحلیل محتوا» و «توصیف و تحلیل» برخی متون مشاوره و فلسفه بررسی شد؛ تا بخشی از مسائل مهم فلسفه مشاوره تبیین شود. تجزیه وتحلیل و تبیین فلسفی مفاهیم دانش مشاوره از جهاتی مهم و ضروری است؛ نخست در حوزه نظریه پردازی کاربرد دارد؛ دوم در حوزه نشر و تعلیم دانش مشاوره موردنیاز است و سوم نقش مهمی در به کارگیری درستِ دانش مشاوره برای مشاوران ایفا می کند. ابتکار پژوهش حاضر بهره مندی از نظرات پدیدآور مکتب حکمت متعالیه و یکی از بارزترین فیلسوفان اسلامی در تبیین برخی از مفاهیم بنیادین دانش مشاوره است. ارتباط، نخستین مفهوم اساسی در دانش مشاوره است که از منظر صدرا نتیجه و اثر حقیقتی پویا به نام «نفس» است؛ ایشان فرایند ارتباط را در ضمن شش ایستگاه تبیین می کند و به کیفیت تأثیر گذاری و تأثیرپذیری نفس می پردازد. انتخاب دومین مفهوم اساسی در دانش مشاوره و به عنوان آخرین مرحله از فرایند اراده است. صدرا در فرایند اراده، چهار مرحله مطرح می کند: شناخت، شوق، تصمیم و میل به تحقق و حرکت اعضا و جوارح؛ سومین مفهوم اساسی در دانش مشاوره، تغییر رفتار است؛ در نظر صدرا مهم ترین عامل تغییر رفتار، تغییر ایمان (نظام باورها) و مهم ترین عامل تغییر ایمان، ایجاد شناخت ها و دانش های اساسی در فرد و مهم ترین عامل ایجاد شناخت در فرد، انجام و تکرار رفتارهای متناسب است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنیت های طرحواره ای و درمان هیجان مدار بر سازگاری هیجانی زوج های تازه ازدواج کرده دارای تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
92 - 117
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنیت های طرحواره ای و درمان هیجان مدار بر سازگاری هیجانی زوج های تازه ازدواج کرده متعارض بود.
روش : این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون چندگروهی با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل همه زوج های دارای تعارض زناشویی با کمتر از شش سال ازدواج بود که در شش ماهه اول سال 1398 به مراکز مشاوره خصوصی و دولتی در شهرستان آستارا مراجعه کرده بودند. نمونه گیری به صورت در دسترس و با جایگزینی تصادفی انجام گرفت و از میان متقاضیان مشاوره زوجی،30 زوج به روش نمونه گیری در دسترس و گمارش تصادفی در سه گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار به کاررفته در این پژوهش، مقیاس سازگاری هیجانی رابیو و همکاران (2007) بود. در این پژوهش، مداخلات گروهی ذهنیت های طرحواره ای طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و درمان هیجان مدار(مدل محکم در آغوشم بگیر) 10 جلسه 120 دقیقه ای و در چارچوب پروتکل مدون، پس از اعلام علاقه مندی اعضا و کسب رضایت از آنها جهت شرکت در جلسات، مطابق برنامه تنظیمی، اجرا گردید و پس از گذشت 3 ماه از پایان مداخلات و انجام پیگیری، فرضیه ها با استفاده از کووا ریانس چندمتغیره با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد درمان مبتنی بر ذهنیت های طرحواره ای و درمان هیجان مدار به طور جداگانه، در مقایسه با گروه کنترل، مؤلفه های فقدان نظم بخشی (05/0> P) و فقدان امیدواری (01/0> P) را کاهش داده و در حالت کلی نیز سازگاری هیجانی را در همسران تازه ازدواج کرده به صورت پایدار افزایش می دهند و بین اثربخشی این دو شیوه مداخلاتی بر مؤلفه های سازگاری هیجانی تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: می توان درمان مبتنی بر ذهنیت های طرحواره ای و درمان هیجان مدار (محکم در آغوشم بگیر) را برای بهبود سازگاری هیجانی زوج های دارای تعارض زناشویی به کار بست.