فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۵۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر خستگی شناختی بر ویژگی هایی، همچون: کمال گرایی، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای مقابله با استرس در شرایط حل مسأله با توجه به جنسیت آزمودنی بوده است. جامعه آماری از کلیه دانشجویان دختر و پسر در کلیه مقاطع تحصیلی و رشته های مختلف در دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 93-92 تشکیل شد. از بین دانشجویان دختر و پسر یک نمونه 80 نفری به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند؛ به این صورت که 20 پسر و 20 دختر در گروه آزمایش، و 20 پسر و 20 دختر در گروه کنترل قرار داده شدند و با استفاده از پرسشنامه مقابله با موقعیت تنش زا، پرسشنامه پذیرش و عمل، تکالیف تشخیصی و شناختی و مقیاس کمال گرایی آزمون شدند. در مرحله اول آزمودنی ها در گروه های آزمایش و کنترل با تکالیف تشخیصی روبه رو و سپس آزمون شدند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس دو راهه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دهنده اثر متقابل جنسیت و گروه تحت تأثیر خستگی شناختی بر اجتناب، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای هیجان مدار و اجتناب مدار بوده است. بیشترین میانگین نمره های اجتناب، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای هیجان مدار مربوط به دانشجویان دختر گروه کنترل (به ترتیب، 016/0p<، 027/0p<، 018/0p<) و برای زیرمقیاس اجتناب مدار مربوط به دانشجویان پسر گروه کنترل بوده است (024/0p<). در ارتباط با متغیر کمال گرایی تفاوت معناداری به دست نیامد (05/0p>). به طورکلی، دانشجویان دختر و پسر با دارا بودن ویژگی های انعطاف پذیری و استفاده از راهبردهای هیجان مدار و اجتناب مدار عملکرد متفاوتی در شرایط حل مسأله داشتند؛ به گونه ای که عملکرد افراد در شرایط مختلف حل مسأله با توجه به جنسیت، شخصیت (میزان کمال گرایی و انعطاف پذیری روان شناختی) در اتخاذ راهبردهای مقابله با استرس متفاوت است.
مقایسه ترکیبهای نه گانه هوش و خلاقیت از لحاظ ویژگیهای شخصیتی در دانشآموزان سال اول دبیرستانهای اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مساله اساسی است که آیا میان گروههای ترکیبی نه گانه هوش و خلاقیت از لحاظ ویژگیهای شخصیتی تفاوت وجود دارد؟ برای پاسخگویی به این سوال، از میان کلیه دانش آموزان سال اول دبیرستانهای دخترانه و پسرانه شهرستان اهواز تعداد 4500 نفر نمونه اولیه به صورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب گردید. سپس، از آنان آزمون مداد کاغذی خلاقیت عابدی به عملآمد و نمرههای هوشبهر شان نیز که به وسیله آزمون ریون بزرگسالان توسط مشاوران تعیین شده بود، از بایگانی مدارس استخراج شد. آنگاه با تقسیمبندی دانشاموزان به سه دسته بالا، پایین و متوسط از لحاظ نمرههای هوش و خلاقیت، نه گروه به دست آمد و از میان آنان 1440 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. پس از آن، آزمون 16 عاملی شخصیتی کتل بر روی آنان اجرا شد. نتایج حاکی از آنند که در گروههای نه گانه از لحاظ ویژگیهای کم هوش ـ باهوش، احساساتی ـ استوار، مصلحتگرا ـ اصولی، خویشتندارد ـ ناخویشتندار و آرمیده ـ مضطرب تفاوت معنیدار وجود دارد. همچنین با آزمون پیگیری توکی مقایسههایی میان زوجهای گروههای مختلف از لحاظ هر یک از متغیرهای شخصیتی به عمل آمد. نتایج حاکی از آنند که تفاوتهایی در برخی از زوجهای گروهها وجود دارد. این نتایج با پژوهشهای پیشین هماهنگند.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تأکید بر آموزه های دینی بر تاب آوری و رغبت های شغلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مثبت اندیشی با تاکید بر آموزه های دینی برتاب آوری و رغبت های شغلی دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان چهاردانگه انجام گردید. پژوهش مورد مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام پذیرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه مشغول به تحصیل در دبیرستانهای شهرستان چهاردانگه تشکیل دادند. به منظور انتخاب آزمودنیها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و گروه کنترل(15نفر) جایگزین شدند. برای هر دو گروه پیش آزمون اجرا شد. گروه آزمایش مدت 9 جلسه ی 90 دقیقه ای تحت آموزش مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی قرار گرفتند. در پایان دوره آموزش، پس آزمون اجرا گردید.پرسش نامه های مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون و فرم کوتاه رغبت سنج شغلی استرانگ بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که 1- بین عملکرد دو گروه در پس آزمون تاب آوری تفاوت معناداری وجود دارد .2- بین عملکرد دو گروه در پس آزمون رغبت شغلی ، تفاوت معناداری وجود دارد،.در مجموع مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی موجب بهبود نسبی شاخص تاب آوری و تغییر نسبی در رغبت های شغلی تحصیلی دانش آموزان شده است.
اثربخشی مداخلات روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی مداخلات روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر کرمانشاه بود. طرح پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. برای انجام پژوهش ابتدا از بین بیماران زن مراجعه کننده به انجمن ام.اس شهر کرمانشاه 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در مراحل بعدی پژوهش، در گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخلات روان شناسی مثبت گرا اجرا شد. همه آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون ارزیابی شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخلات روان شناسی مثبت گرا باعث افزایش 82 درصدی تاب آوری در مرحله پس آزمون و افزایش 83 درصدی در مرحله پیگیری شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که از مداخلات روان شناسی مثبت گرا می توان به عنوان روشی کارآمد برای افزایش تاب آوری بیماران مبتلا به MSاستفاده نمود.
بررسی مقایسه ای امید به زندگی و خوشبینی در دانش آموزان ناشنوا و شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای امید به زندگی و خوشبینی در دانش آموزان راهنمایی دختر ناشنوا و شنوای شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع عل ّی- مقایسه ای بود. بر این اساس تعداد60 نفر از دانش آموزان دختر در مقطع راهنمایی (30 نفر دانش آموز ناشنوا و 30 نفر دانش آموز شنوا) به طور تصادفی انتخاب و پرسشنامه هشت سؤالی جهت گیری به زندگی شیر و کارور (1985) و مقیاس خود گزارشی امید اسنایدر (1991) بزرگسالان را تکمیل کردند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، آزمون T دو گروه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته هانشان داد که تفاوت میانگین به دست آمده بین دو گروه در مقیاس امید برابر 04/7 بود که نشان از نمره بالاتر دانش آموزان شنوا از ناشنوا بوده است. علاوه بر این، تفاوت میانگین دو گروه در متغیر خوشبینی برابر 2 بود و نشان از نمره بالاتر دانش آموزان شنوا در مقیاس خوشبینی از دانش آموزان ناشنوا بوده است. از سوی دیگر نتایج آزمونt نشان داد که تفاوت بین دو گروه در متغیر های بین سن، امید به زندگی و خوش بینی معنادار است. بر اساس نتایج به دست آمده دانش آموزان ناشنوا در مقایسه با دانش آموزان شنوا آسیب پذیری بیشتری در متغیرهای امید و خوشبینی داشته اند و متعاقب این مسئله باید تحت خدمات روان شناختی و مشاوره ای قرار گیرند. ازآنجا که اعتقاد بر آن است که سازه های روان شناسی مثبت از جمله امید می تواند از افراد در برابر رویدادهای استرس زا حمایت کند، به نظر می رسد که تدوین و اجرای برنامه های پیشگیرانه برای دانش آموزان ناشنوا مفید فایده باشد. علاوه بر این یافته های مطالعات گوناگون نشان می دهد که خوش بینی اثر مطلوب روی سلامتی و رفتارهای سازشی دارد که در مقابله با موقعیت های استرس زا، افراد را یاری می کند و باید در گروه ناشنوا تلاش در جهت ارتقای آن صورت گیرد.
سبک های همسرگزینی (سنتی، آزاد و ترکیبی) و رضایت زناشویی در پرستاران
حوزه های تخصصی:
رضایت زناشویی به عنوان میزان ادراک یک همسر از برآورده شدن نیازها و تمایلاتش توسط شریک دیگر تعریف می شود. تحقیقات نشان می دهد که سبک های همسرگزینی نقش مهمی در رضایت و روابط زناشویی دارد. این مطالعه با هدف مقایسه میزان رضایت زناشویی در پرستاران با سبک های همسرگزینی آزاد، سنتی و ترکیبی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. 222 پرستار زن و مرد متاهل از میان 4 بیمارستان خصوصی (مهر، آریا، آپادانا و بقایی) و 2 بیمارستان دولتی وابسته به مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز (رازی و شفا) در سال 1393 به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه سبک های همسرگزینی و مقیاس فرم کوتاه رضایت زناشویی را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه در برنامه نرم افزار آماری 16-SPSS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که در میان پرستاران با سه سبک همسرگزینی (سنتی، آزاد و ترکیب) از لحاظ میزان رضایت زناشویی تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0P<). آزمون مقایسه پی گیری شفه نشان داد که بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج سنتی و آزد و بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج آزاد و ترکیبی تفاوت معنی دار وجود دارد. اما بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج سنتی و ترکیبی تفاوت وجود ندارد. به این دلیل که افراد در همسرگزینی آزاد شریک ازدواج شان را بر اساس فیلتر انتخاب خود انتخاب می کنند رضایت بیشتری نسبت به سایر شیوه های همسر گزینی دارند.
تأثیر گروه درمانی شناختی وجودگرا بر افسردگی و امیدواری والدین فرزندان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی وجودگرا بر افسردگی و امیدواری والدین فرزندان مبتلا به سرطان با استفاده از شیوه نیمه آزمایشی با پیش – پس آزمون و گروه گواه انجام گردید.
روش: 30 والد (24 تا 54 ساله) که فرزندشان به دلیل ابتلا به بیماری سرطان در بیمارستان محک تحت درمان پزشکی قرار داشته و داوطلب شرکت در برنامه مشاوره بودند در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. قبل از مداخله درمانی، هر دو گروه با آزمون افسردگی بک- II (1996) و پرسشنامه امید میلر (1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی در دوازده جلسه 90 دقیقهای گروه درمانیشناختی وجودگرا که به صورت 2 جلسه در هفته اجرا گردید شرکت نمودند، در حالیکه گروه گواه در این مدت از هیچگونه مداخله رسمی روانشناختی استفاده نکردند. در پایان مداخله، هر دو گروه مجدداً با آزمونهای مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 برای اجرای آزمون آماری تحلیل کوواریانس پردازش شدند.
یافتهها: نتایج حاکی از وجود تفاوت معنیدار در میزان افسردگی و امیدواری دو گروه به نفع گروه آزمایش (01/0>p) بود.
نتیجهگیری: گروه درمانیشناختی وجودگرا میتواند در کاهش افسردگی والدین فرزندان مبتلا به سرطان و همچنین در افزایش امیدواری آنان مؤثر باشد.
بررسی تاثیر جرات آموزی گروهی به شیوه های شناختی- رفتاری و رفتاری بر رفتار جراتمندانه دانش آموزان کم جرات پسر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر جرات آموزی به شیوه شناختی- رفتاری در مقایسه با شیوه رفتاری بر رفتار جراتمندانه دانش آموزان پرداخت. آزمودنیها 27 دانش آموز کم جرات پسر دبیرستانی شهرستان بیرجند بودند که به وسیله آزمونهای مقیاس ترس از ارزیابی منفی و پرسشنامه جرات ورزی (درجه ناراحتی، نرخ بروز رفتار) مورد ارزیابی قرار گرفته و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. و تعداد 6 جلسه دو ساعته جرأت آموزی گروهی به شیوه رفتاری برای گروه آزمایش یک و تعداد 6 جلسه جرأت آموزی گروهی به شیوه شناختی- رفتاری برای گروه آزمایش 2 برگزار شد. بلافاصله پس از درمان و یک ماه پس از آن ارزیابی های مرحله دوم و مرحله سوم با استفاده از همان آزمونها انجام شد. و سرانجام با استفاده از تحلیل مانوا و آزمون پیگیری LSD با استفاده از نرم افزار کامپیوتریSPSS نتایج تحلیل شد.
نقش هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی در تاب آوری زنان باردار نخست زا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تاب آوری یکی از موضوعات مطرح در روان شناسی سلامت است. بسیاری از تحقیقات به بررسی عواملی پرداخته اند که با این متغیر، در ارتباط می باشند. هدف این پژوهش بررسی نقش هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی در پیش بینی تاب آوری زنان باردار نخست زا است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی شامل تمام زنان باردار نخست زای شهرستان اردبیل در سال 1393 (سه ماهه ی آخر بارداری) است که تعداد 122 زن باردار با اولین تجربه ی بارداری از مراکز کنترل بارداری این شهر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، فرم کوتاه رگه ی هوش هیجانی پترایدز و مقیاس عاطفه ی مثبت و منفی (PANAS) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کمک نرم افزار آماری SPSSنسخه ی 20 استفاده شد.
یافته ها: بین متغیرهای هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی با تاب آوری ارتباط معنی داری وجود دارد (05/0>P). هم چنین به جز مولفه ی درک هیجان ها سایر مولفه های هوش هیجانی، خوش بینی (251/0=β، 001/0>P)، خودآگاهی (486/0=β، 0001/0>P) و مهارت های اجتماعی (283/0=β، 0001/0>P)، عاطفه ی مثبت (343/0=β، 0001/0>P) و عاطفه ی منفی (410/- =β، 0001/0>P) قادرند میزان تاب آوری را در زنان باردار نخست زا پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، زنان بارداری که دارای عاطفه ی مثبت و هوش هیجانی بالاتر بودند، تاب آوری بیشتری داشتند.
اثر بخشی آموزش مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی برنامه گروهی آموزش مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینا بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه مادران دارای فرزند نابینا شهر تهران بود که فرزندان شان در مدارس نابینایان مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 30 نفر از مادران یادشده بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر درگروه کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه تحت آموزش گروهی مثبت نگری قرارگرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در 2 مرحله، پیش آزمون و پس آزمون از طریق پرسشنامه شادکامی و سخت رویی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده هایگردآوری شده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش گروهی مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینارا افزایش (P≤0/05) داده است.نتایج نشان داد بین مثبت نگری با سخت رویی و شادکامی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و افراد سخت رو از میزان شادکامی بالاتری برخوردارند.
شناخت مثبت نگر: ارتباط بین صفات ارجاعی مثبت و منفی به خود و مثبت نگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین صفات ارجاعیِ مثبت و منفی به خود و مؤلفه های مثبت نگری انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی بود که تعداد 187نفر (82پسر و 105دختر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شادکامی آکسفورد، مقیاس امیدِ اسنایدر، پرسشنامه جهت گیری زندگی و سیاهه صفات ارجاعی به خود بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شادکامی و امید به زندگیِ افرادِ با صفاتِ مثبتِ ارجاع به خود، رابطه مثبتِ معنادار و با صفات منفیِ ارجاع به خود، رابطه منفی معنادار وجود داشت؛ اما بین میزان خوش بینی با صفات مثبت و منفیِ ارجاع به خود، رابطه معناداری یافت نشد. همچنین بین صفات مثبتِ ارجاع به خود با صفات منفیِ ارجاع به خود، رابطه منفیِ معنادار به دست آمد. از طرفی دیگر نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که شادکامی و امید، تبیین کننده های معناداری برای صفات مثبت ارجاع به خود بودند و برای صفات منفی ارجاع به خود تنها متغیر امید با میزان تبیین کننده منفی معناداری بود. به نظر می رسد، پردازش اطلاعات مثبت و منفی که به خود مربوط می شوند تحت تأثیر میزان مثبت نگری افراد است. چهارچوب خودارزیابی، روش مناسبی برای اجرا در پژوهش های روان شناسی مثبت است.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان با مشکل بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین عوامل مؤثر درافزایش عزت نفس دانش آموزانی که از مشکل بینایی در رنج هستند،آموزش مهارت های زندگی می باشد.این مطالعه با هدف تعیین و تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان با مشکل بینایی در شهر سبزوار انجام گرفته است. این پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون می باشد، جامعه آماری تحقیق شامل دانش آموز دختر و پسر (N=30) با مشکل بینایی مقاطع راهنمایی و دبیرستان شهر سبزوار می باشد که 18 نفر از آنهابه شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.آزمودنیها ابتداپرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت را تکمیل و بعد از آن، آموزش مهارتهای زندگی صورت گرفت. بعد از آموزش، مجدداً پرسشنامه تکمیل گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS17 و آزمون T تجزیه و تحلیل شد. نتایج مطالعه بیانگر آن است که عزت نفس دانش آموزان با مشکل بینایی تحت تأثیر آموزش مهارت های زندگی افزایش می یابد(P
بررسی میزان تأثیر کتاب درمانی بر افزایش خودپنداره نوجوانان دختر دارای11-16سال عضو کتابخانه های عمومی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر سنجش تأثیر کتاب درمانی بر خودپنداره مثبت نوجوانان دختر دارای11-16سال عضو کتابخانه های عمومی شهر خرم آباد بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی و در قالب یک طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر دارای11-16 سال عضو کتابخانه های عمومی شهر خرم آباد بود. از میان مراجعان کتابخانه های عمومی شهر خرم آباد 50 دختر نوجوان که در پرسشنامه خود پنداره راجرز نمره ای معادل یک انحراف معیار کم تر از میانگین کسب کرده بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مداخله کتاب درمانی به وسیله کتاب های مورد تأیید شورای کتاب کودک و نوجوان ، برروی گروه آزمایش به مدت 8 هفته و به مدت 8 ساعت اجرا شد و به گروه کنترل هیچ آموزشی داده نشد. در پس آزمون هر دو گروه دوباره ارزیابی شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش آزمون خودپنداره راجرز شامل فرم «الف» و فرم«ب» بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار20 spss استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخله کتاب درمانی بر افزایش خود پنداره در سطح 95% از لحاظ آماری معنادار بود. نتایج نشان داد که کتاب درمانی بر افزایش خود پنداره مثبت نوجوانان دختر مؤثر است
پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس هوش های معنوی، هیجانی و اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس هوش های معنوی، هیجانی و اجتماعی در دانشجویان انجام شده است. روش تحقیق همبستگی از نوع پیش بین بوده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 340 نفر دانشجوی دختر و پسر بودند که از بین دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه خلیج فارس بوشهر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس هوش اجتماعی ترومسو(سیلورا، مارتینو سن و دال ،2001 ) ، مقیاس هوش هیجانی (شات وهمکاران ،1998)، پرسشنامه هوش معنوی (کینگ و دی سیکو ، 2009 ) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ( ریف ، 1980 ) استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد بین انواع هوشهای اجتماعی، هیجانی و معنوی با بهزیستی روان شناختی رابطه ی معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد در دانشجویان پسر به ترتیب هوش معنوی و هوش هیجانی سهم معناداری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دارد در این گروه هوش اجتماعی قابلیت پیش بینی بهزیستی روان شناختی را نداشت. در دانشجویان دختر به ترتیب هوش هیجانی، هوش اجتماعی و هوش معنوی سهم معناداری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دارند. نتایج این تحقیق نشان داد که در دانشجویان پسر هوش معنوی و در دانشجویان دختر هوش هیجانی توانایی بیشتری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دارند.
بررسی مقایسه ای تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان بارور و نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع بالای مشکلات روانی ناشی از ناباروری در زنان نابارور و لزوم شناخت وضعیت روانی آن ها به منظور انجام مداخلاتی در جهت کمک به آن ها، پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان بارور و نابارور انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش علی-مقایسه ای شامل تمام زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان مشگین شهر در سال 1393 بود. تعداد 80 زن نابارور و 80 زن بارور به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی جمع آوری و با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، تحلیل شدند.
یافته ها: بین زنان بارور و نابارور در متغیرهای تاب آوری (001/0P<، 47/10=F)، باورهای فراهیجانی (031/0P<، 75/4=F) و بهزیستی روان شناختی (001/0P<، 31/12=F) تفاوت معنی داری وجود دارد و در تمام این متغیرها نمرات زنان نابارور، کمتر از نمرات زنان بارور است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر که از سطوح پایین تر تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور نسبت به زنان بارور حکایت دارد، ضرورت توجه به سلامت روان زنان نابارور و انجام مداخلاتی در جهت کمک به آن ها بیش از پیش آشکار می شود.