فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۶, November ۲۰۲۰
71 - 78
حوزه های تخصصی:
Objective: some recent evidences have been recently achieved on the beneficial effects of mindfulness based on stress reduction on stress reduction and perceived anxiety and thus improve mental disorders caused by stress. Because women-headed households are one of the groups in the society that need to be studied because of the progressive problems they are experiencing as one of the most affected sections of society, the present study attempted to assess the efficacy of mindfulness-based stress reduction on improvement of the decreased perceived stress and symptoms of depression among this group. Methods: This quasi-experimental study with pretest-posttest approach and following-up included 400 women aged 25 to 50 years female-headed households covered by Ilam City Relief Committee. The population was randomly divided into control and experimental groups and the preserved stress and depression situations were assessed using the Cohen's Perceived Stress Scale and the Beck Depression Inventory II respectively. Mindfulness-based stress reduction was implemented as an 8-week training program and all subjects were reassessed after intervention completion. Results: The baseline characteristics of study subjects in two groups were similar. The mean preserved stress and depression scores improved both significantly in the experiment group after intervention as well as within the follow-up time, however the pointed changes were not revealed in control group. Conclusion: Mindfulness-based approach to stress reduction had a positive effect on perceived stress and depression symptoms in female-headed households
مقایسه تأثیر آموزش فعال سازی رفتاری و آموزش مدیریت خشم بر بحران هویت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی فعال سازی رفتاری و آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکرد شناختی- رفتاری بر بحران هویت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) انجام شد . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه آماری که کلیه بیماران زن مبتلا به ام اس عضو انجمن ام اس شهر کرج بودند 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به سه گروه 15 نفره تقسیم شدند .گروه آزمایش یک، تحت آموزش گروهی فعال سازی رفتاری در 10 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دو، تحت آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه بحران هویت بود. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش گروهی فعال سازی رفتاری و آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکردشناختی- رفتاری منجر به کاهش بحران هویت بیماران مبتلا به ام اس می شود. با توجه به اثربخشی آموزش های انجام شده می توان گفت آموزش این مهارت ها به بیماران ام اس در کاهش بسیاری از مشکلات آنها می تواند، مؤثر باشد و استفاده از آنها در ارتقاء سطح سلامت و ایجاد نگرش مثبت در زندگی بیماران ضروری است.
مقایسه مولفه های شخصیت، نشخوار فکری و خودشفقت ورزی در بیماران مبتلا به میاستنی گراویس و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
133 - 150
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه مؤلفه های شخصیت، نشخوار فکری و خودشفقت ورزی در بیماران مبتلا به میاستنی گراویس و افراد عادی انجام شد. پژوهشحاضر از نوع کاربردی و علی-مقایسه ای است. روش: جامعه آماری شامل کل بیماران دارای اختلال میاستنی گراویس شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس 100 نفر (50 بیمار مبتلا به میاستنی گراویس و 50 فرد عادی) در نظر گرفته شد. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه شخصیتی نئو (کوستا و مک کریف 1985)، سیاهه نشخوار فکری (نولن-هوکسما، 1991) و مقیاس خودشفقت ورزی (نف و براتوس، 2003) بود. برای تحلیل داده ها از روش آزمون تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین بیماران مبتلا به میاستنی گراویس و افراد عادی از لحاظ مؤلفه های شخصیت، نشخوار فکری و خودشفقت ورزی تفاوت معنادار وجود دارد (01/0>P). نتیجه گیری: بنابراین تلاش در راستای بررسی نشخوار فکری و روان آزرده می تواند گامی مهم جهت ارتقای سلامت روانی بیماران میاستنی /گراویس باشد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
97 - 116
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مرکز سلامت حضرت علی(ع) شهر اصفهان در سال1396 بودند. که از بین آنها 30 نفر از افراد مبتلا به دیابت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. . گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای ، آموزش مبتنی بر رویکرد روانشناسی مثبت نگر دریافت کردند و برای گروه کنترل هیچ گونه درمانی صورت نگرفت . هر دو گروه قبل و بعد از انجام مداخله و در مرحله پیگیری با استفاده از پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و شادکامی اکسفورد (1989) مورد سنجش و بررسی قرار گرفتند. یافته ها: تجریه و تحلیل داده ها به وسیله تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تاثیر معنادار داشته و بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P). نتیجه گیری: آموزش مبتنی بر رویکرد روانشناسی مثبت نگر به طور موثری باعث بهبود کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو می گردد. بنابراین توصیه می شود از این رویکرد درمانی برای کمک به ارتقاء کیفیت زندگی و شادکامی این بیماران استفاده شود.
اثربخشی بسته امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
73 - 92
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بروز بیماری های مزمن همچون پارکینسون، علاوه بر سلامت جسمی، سلامت روان شناختی مبتلایان را نیز با آسیب جدی مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل افراد مبتلا به بیماری پارکینسون شهر اصفهان در سه ماهه زمستان سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 40 فرد مبتلا به بیماری پارکینسون با روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (20 بیمار در گروه آزمایش و 20 بیمار در گروه کنترل). گروه آزمایش مداخله آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر را طی سه ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی (شرر و آدامز، 1982) و پرسشنامه احساس تنهایی (راسل، 1996) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری 23SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج نشان داد که بسته آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون تأثیر معنادار دارد (0001/0>p). این در حالی بود که این تأثیر در مرحله پیگیری نیز ثبت خود را حفظ کرده بود . نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که بسته آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر به دلیل برخورداری از روش های امیددرمانی و روان درمانی مثبت نگر، می تواند منجر به بهبود خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون شود.
Effectiveness of problem-solving skills training on happiness degree in addicts to methamphetamine(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Objectives: One of the major complaints of addicts in withdrawal period is their malady and boredom. This study aims to examine the effectiveness of problem solving skills on happiness of addicts to methamphetamine in Tehran city. Method: Using a semi-experimental design and multistage cluster sampling method, 36 addicts were randomly selected and assigned to the experimental and control groups. Both groups filled Oxford Happiness Questionnaire in the pre-test, posttest and after three-month follow up. The participants of the experimental group were taught problem solving skills. Covariance and variance analysis with repeated measurement of Bonn-Ferny test were conducted to analyze the data. Result: Considering the presence of ETA square (0.28), it can be concluded that the experimental intervention led to changes in the treatment group that resulted in 0.28 total changes due to the intervention. We can say that with 99% confidence, there is a statistically significant difference between the mean of the study groups in the three intervention stages. Conclusion: Training problem solving skills is effective in increasing happiness level of addicts to methamphetamine. Keywords: problem solving skills, happiness, methamphetamine, addicts
A study on Chronic Pain and Sleep Quality in Mothers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Objective: Chronic pain is one of the most important medical problems that affect many people every year. The highest prevalence of chronic pain is in adulthood. Sleep problems are one of common symptoms of chronic pain. The aim of this study was to compare sleep quality in mothers with chronic pain and healthy mothers. Methods: This study was comparative and its statistical population was included all women referred to the Pain Clinic of Imam Hossein Hospital, Tehran, Iran. Among them, 159 persons were selected using convenience sampling method. Pittsburgh Sleep Quality Index, Von korff Pain Intensity Scale and demographic information Form were used to collect data. Data analysis was done using t-test and one way analysis of variance. Results: The results showed that sleep quality in mothers with chronic pain was significantly different from healthy mothers, and with increase in pain intensity, sleep quality decreased. Conclusions: Results of this study have implications on need pay attention to quality of sleep in mothers with chronic pain and its impact on daily routine and their duties as a parent.
مدل ساختاری اعتیاد به اینترنت بر اساس صفات شخصیت مرزی و جامعه ستیز با میانجی گری عدم تحمل پریشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اینترنت به یکی از ملزومات زندگی دانشجویان تبدیل شده است و اعتیاد به آن مسبب مشکلات عدیده ای است. هدف پژوهش حاضر مدل یابی معادلات ساختاری صفات شخصیت مرزی و جامعه ستیز با اعتیاد به اینترنت و میانجی گری عدم تحمل پریشانی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان زن و مرد دانشگاه تبریز بودند. 260 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های شخصیت مرزی، صفات جامعه ستیز لوینسون، اعتیاد به اینترنت یانگ و تحمل پریشانی سیمون و گاهر را تکمیل کردند. در نهایت 240 پرسشنامه با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که صفات شخصیت مرزی و جامعه ستیز تأثیر مستقیمی بر اعتیاد به اینترنت دارند و عدم تحمل پریشانی میانجی معنی داری برای این روابط بود. پیشنهاد می شود که در بررسی و مداخلات اعتیاد به اینترنت، به نقش تحمل پریشانی در افراد با صفات مرزی و جامعه ستیز نیز توجه شود.
تفاوت تجربه زیسته همسران سالم و همسران سوگوار در دوره همه گیری ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویروس کرونا تأثیرات قابل توجهی بر روابط همسران گذاشته است. میزان مرگ ومیر ناشی از آن نیز چالشی جدی است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و بررسی تفاوت تجارب زیسته همسران سالم و همسران سوگوار در دوره همه گیری ویروس کرونا بود. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه همسران سالم استان های تهران و خراسان رضوی، که از ابتدای شیوع ویروس کرونا خود و همسرشان به این بیماری مبتلا نشده اند و کلیه همسران این دو استان که همسرشان را به دلیل ابتلا به بیماری کرونا از دست داده اند، بودند. نمونه شامل 9 همسر سالم و 8 همسر سوگوار بود. روش نمونه گیری در دسترس برای همسران سالم و روش هدفمند و گلوله برفی برای همسران سوگوار به کار گرفته شد. مصاحبه ها به شکل نیمه ساختاریافته انجام شد، سپس کلمه به کلمه پیاده سازی شده و به روش کلایزی تجزیه و تحلیل شد. 4 مضمون اصلی در تجارب هر دو گروه همسران شامل: نگرانی ها، واکنش های شخصی، تغییرات روابط اجتماعی و تغییر دیدگاه، شناسایی شد. تفاوت عمده در زیرشاخه های مضمون های شناسایی شده (به طور مثال نگرانی های مربوط به ابتلا به بیماری برای همسران سالم و نگرانی های مربوط به ادامه زندگی برای همسران سوگوار) بود و با توجه به مشترک بودن سوالات، در مضمون های اصلی شباهت داشتند. نتایج پژوهش با شناسایی عمیق تجارب این دو گروه از همسران، به این مسئله پی برد که مراقبت از خود و خانواده در برابر بیماری کرونا یا فوت بر اثر آن، می تواند مسائل قابل توجهی را ایجاد کند و لازم است به تناسب شرایط خانواده ها، برایشان سیستم های حمایتی فراهم شود.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
121 - 144
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به کلینیک های فوق تحصصی گوارش شهرستان قزوین در سال 1398 بود. 45 نفر از بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. فرم ملاک تشخیصی رم-3 و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گروس و جان، 2003) قبل، بعد و دو ماه بعد از مداخله در مورد تمامی افراد نمونه اجرا گردید. گروه های آزمایش تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر کاهش میزان و شدت علائم جسمی و افزایش تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مؤثر است (01/0>p). مقایسه میانگین های دو گروه آزمایش نشان داد تفاوت معناداری بین اثربخشی آن ها بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران وجود ندارد (05/0<p). نتیجه گیری: هر دو مداخله از طریق فنون خاص خود می توانند میزان و شدت علائم جسمی بیماران را کاهش و تنظیم هیجانی آن ها را افزایش دهند؛ بنابراین درمانگران می توانند از این مداخلات جهت کنترل علائم جسمی و هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر استفاده کنند.
رابطه فشار مراقبتی با کیفیت زندگی بیمار در مراقبین زنان با سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراقبین بیماران مبتلا به سرطان، خستگی و فشار مراقبتی زیادی را تحمل می کنند. مطالعه همبستگی مقطعی حاضر، برای تعیین میزان فشار مراقبتی در مراقبین و ارتباط آن با کیفیت زندگی بیماران سرطان پستان انجام گرفته است. نمونه مورد پژوهش متشکل از 116 نفر از مراقبین زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که با روش نمونه گیری دردسترس وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل پرسشنامه فشار مراقبتی و پرسشنامه کیفیت زندگی عمومی مبتلایان به سرطان بود. براساس پرسشنامه فشار مراقبتی، مراقبین بیشترین شکایت را از کمبود زمان دارند. در بین مؤلفه های کارکردی کیفیت زندگی بیمار، اختلال در کارکرد اجتماعی بیمار، ناتوانی در ایفای نقش و اختلالات هیجانی بیماران به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی نشان می دهند. در بین نشانه های کیفیت زندگی بیمار، درد، بی خوابی و خستگی بیمار به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی دارند. اختلال در کارکرد اجتماعی و درد بیمار پیش بینی کننده های فشار مراقبتی در مراقبین هستند. رابطه معنادار معکوس میان سن بیمار و فشار مراقبتی وجود دارد. براساس یافته های این پژوهش بهبود شبکه حمایت اجتماعی بیمار توسط گروه های خودیار، دوره های آموزشی مدیریت درد برای بیماران و فراهم کردن حمایت اطلاعاتی برای مراقبین جهت کاهش فشار مراقبتی و به دنبال آن بهبود کیفیت زندگی بیماران پیشنهاد می شود.
Effects of Acceptance and Commitment Therapy on Goal Orientation and Feeling of Inferiority in Individuals with Physical-Motor Disabilities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۶, November ۲۰۲۰
79 - 88
حوزه های تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the effect of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on goal orientation and feeling of inferiority in individuals with physical-motor disabilities. Methods: This study utilized a quasi-experimental methodology. The statistical population consisted of all students with physical-motor disabilities in Kalaleh County (n = 517). Among them, 30 students were selected as a sample using a convenience sampling method. After explaining the purpose of the research and signing the consent form, they were divided into two groups of 15: the experimental and control groups. The experimental group participated in eight ACT training sessions (one 60-minute session per week), while the control group only answered pretest and posttest. For this purpose, Elliot and McGregor's Achievement Goal Orientations Scale (2001) and Eysenck's Feelings of Inferiority Questionnaire (1976) were used. Results and Conclusions: The findings indicated the effect of ACT-based training on mastery-approach goal orientation and feeling of inferiority in students with physical-motor disabilities. Examining the means showed that the mastery-approach goal orientation increased, and the feeling of inferiority decreased after ACT.
Evaluation of the effectiveness of motivational interview group therapy on pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Multiple sclerosis affects the quality of life of patients due to its association with numerous neurological problems; it may lead to job loss and reduced participation in social activities and, in general, have a negative impact on their professional and social life. In the present study, the effectiveness of motivational interview group therapy on pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis was investigated. The present study is quasi-experimental in which 24 patients were selected from the population of patients with multiple sclerosis in Borujen city in Chaharmahal and Bakhtiari province, using the available sampling method. Research tools included pain self-efficacy and resilience questionnaires. Data analysis was performed by repeated variance analysis using SPSS-22 software. The results showed that motivational interview group therapy had a significant effect on increasing pain self-efficacy (Partial ŋ2= 0.24, p = 0.002, F = 6.92). Also, motivational interview group therapy had a significant effect on increasing resilience (Partial ŋ2 = 0.58, p = 0.001, F = 30.06). The present study showed that motivational interview group therapy improves pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis. Accordingly, in the process of motivational interview group therapy, patients learn to become aware of the mental process by teaching behavioral, cognitive and metacognitive strategies, and in this way, they improve the resilience and pain self-efficacy.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و درمان مبتنی بر تنظیم هیجان بر نشانگرهای زیستی (HbA1C و گلوکز خون) بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
61 - 78
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشیدرمانمبتنیبرکیفیتزندگیودرمانمبتنیبرتنظیمهیجانبر نشانگرهای زیستی (HbA1C و گلوکز خون) بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل بیماران مبتلابهدیابتنوعدومراجعه کنندهبهبیمارستان ایرانی شهر دبی بود. 45 نفر از بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه های آموزش تحت درمانمبتنیبرکیفیتزندگی وتنظیمهیجان قرار گرفتند. مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله و قندخون ناشتا بیماران قبل، بعد و سه ماه بعد از مداخله اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و تنظیم هیجان بر نشانگرهای زیستی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مؤثر است (01/0p≤). مقایسه میانگین های دو گروه آزمایش نشان داد که تفاوت معناداری بین اثربخشی آن ها بر روی HbA1C وجود ندارد (05/0<p)؛ اما تفاوت معناداری بین اثربخشی آن ها بر میزان گلوکز خون در مرحله پس آزمون وجود داشت (01/0p≤). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، تأثیر درمانمبتنیبرکیفیتزندگی و تنظیمهیجان را در کنترل میزان گلوکز خون و HbA1C بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 نشان داد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر احساس امیدواری و باور به جهان عادل در بیماران مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
155 - 170
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بحران های ناشی از سرطان سبب عدم تعادل و ناهماهنگی فکر و جسم می شود، اما بیشترین حالت در این دوره برای بیمار حس یاس و ناامیدی است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر احساس امیدواری و باور به جهان عادل در بیماران مبتلا به سرطان سینه انجام شد . روش: روش پژوهش نیمه تجربی، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان سینه شهر تهران بودند که از بین آنها تعداد 40 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس هدفمند انتخاب شدند.سپس به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه باور به جهان عادل رابین و پپلاوفرنهام (2003) و پرسشنامه امید به زندگی هرث بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از روند افزایشی پایدار در نمرات مقیاس امیدواری و باور به جهان عادل بیماران مبتلا به سرطان سینه بود که بیانگر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش متغیرهای مذکور است . نتیجه گیری: ناامیدی نقشیمستعدکننده، تسریع کننده و تداوم بخش را در بیماری های سرطانی بازی می کند و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند با افزایش آن نقش مهمی را به عنوان درمان های کمکی و توان بخشی در کنار درمان های پزشکی ایفا کند.
ارزیابی مدل انگیزشیِ پیش بینی رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
135 - 154
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل انگیزشیِ پیش بینی رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19 بود . روش: در یک طرح توصیفی-همبستگی، تعداد 306 نفر (204 زن، 102 مرد) از جمعیت عمومی بزرگتر از 18 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها با سیاهه رعایت توصیه های بهداشتی، مقیاس ارضا و ناکامی نیازهای بنیادین روان شناختی، مقیاس احساس عدم اطمینان و تهدید، مقیاس انگیزش رعایت توصیه های بهداشتی و مقیاس فشار روانی کسلر صورت گرفت. تجزیه وتحلیل داده با مدل سازی معادلات ساختاری بر اساس رویکرد حداقل مربعات جزئی انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که انگیزش در رابطه نیازهای روانی برآورده شده با فشار روانی، احساس عدم اطمینان و تهدید و رعایت توصیه های بهداشتی نقش واسطه ای دارد. فشار روانی و احساس عدم اطمینان و تهدید نیز در رابطه نیازهای روانی ناکام شده و رعایت توصیه های بهداشتی نقش واسطه ای منفی داشتند. سایر نتایج نشان می دهد که نیازهای روانی، انگیزش، فشار روانی و احساس عدم اطمینان و تهدید 33 درصد از تغییرات رعایت توصیه های بهداشتی را تبیین می کنند . نتیجه گیری: به نظر می رسد رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19 از عوامل انگیزشی و هیجانی تأثیر می پذیرد. بر این اساس دادن فرصت مشارکت در تصمیم گیری های مرتبط و تدارک سیستم های بازخورد در برابر رعایت توصیه های بهداشتی با هدف افزایش احساس خودمختاری و شایستگی و کاهش فشارهای روانی مؤثر به نظر می رسد.
نقش تجارب آسیب زای جنسی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افشاسازی در تبیین علایم جسمی دختران نوجوان آسیب دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
51 - 68
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش تجارب آسیب زای جنسی، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و افشاسازی در تبیین علائم جسمی دختران نوجوان آسیب دیده بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان 14 تا 17 سال استان تهران در سال تحصیلی 98-97 بود. با غربالگری دانش آموزان دارای تجربه آسیب جنسیو حذف پرسشنامه های ناقص، 273 دانش آموز در تحلیل شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از چک لیستتجاربآسیب زایزندگی نیجن هویس، وندرهارت و کروگر (2002)، پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان گارنفسکیو همکاران (2001)، پرسشنامه سلامتجسمانی گرک (2015)، مقیاس خودافشاسازیپریشانیکانوهسلینگ(2003) استفاده شد و با استفاده از رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد راهبردهای شناختی تنظیم هیجان ناسازگارانهبا (441/0= β و 01/0>p)، افشاسازی (213/0- = β و 01/0>p)، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان سازگارانه (172/0- = β و 01/0>p)، تجارب آسیب زا (117/0= β و 05/0>p) توانایی پیش بینی علائم جسمی را دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد می توان با بررسی تاریخچه تجارب آسیب زای جنسی، مدیریت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تسهیل افشاسازی در جهت کنترل علائم جسمی بهره برد.
توصیف و مقایسه تجربه میان سالان از همه گیری کووید-19 و شرایط قرنطینه در پیک نخست و دوم بیماری: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف توصیف و مقایسه تجربه زیسته میان سالان از پدیده کووید-19 و تجربه قرنطینه در پیک نخست و دوم بیماری صورت پذیرفت. این مطالعه از نوع کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی است. 10 شرکت کننده میان سال (41تا65 سال) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در طی دو پیک ابتلا به کرونا در کشور مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. داده ها با مصاحبه 7 نفر به اشباع رسید و برای اطمینان بیشتر مصاحبه ها تا 10 نفر ادامه یافت. داده های به دست آمده از مصاحبه ها به روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. پژوهش حاضر به 10 مضمون اصلی و 28 مضمون فرعی دست یافت. مضامین اصلی شامل، مواجهه اولیه، نگرانی ها، باورها و تفکرات، روش های رویارویی، نقش مذهب در برخورد با کرونا، روابط خانوادگی، دغدغه های وجودی برانگیخته شده در خلوت، آثار قرنطینه، رشد پساکرونا و تجربه ابتلای نزدیکان می گردد. به نظر می رسد در اولین پیک کرونا میان سالان اضطراب و نگرانی را تجربه کردند که با گذشت زمان با روی آوردن به مذهب، رعایت اصول بهداشتی و اجتناب رو به کاهش گذاشت. نکته قابل توجه پژوهش حاضر این است که میان سالان بیشتر از آن که در دو پیک کرونا رشد، تحول و تغییر را تجربه کنند، پذیرش نسبت به بحران و شرایط به وجود آمده را تجربه کرده اند. در واقع میان سالان تلاش می کنند خود را با محدودیت ها منطبق کنند و کمتر به فکر تغییر خود و سبک زندگی هستند.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک کوتاه مدت گروهی بر کیفیت زندگی دختران نوجوان با علایم اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی اجرای گروهی فنون رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت کوتاه مدت بر کیفیت زندگی نوجوانان دختر دارای علایم اختلال شخصیت مرزی بود. در یک طرح نیمه آزمایشی پس از غربالگری ، از میان افراد حائز شرایط و54 نفرحاضر به شرکت در پژوهش شدند که بر اساس سطح نمره به روش تصادفی ساده به دو گروه مساوی تقسیم شدند، گروه آزمایش رفتار درمانی دیالکتیکی را به شیوه گروهی فشرده( طی 12 جلسه دو ساعته ، هفته ای 3 بار) دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل درمانی دریافت نداشتند. شرکت کنندگان مقیاس کیفیت زندگی را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری تکمیل کردند. داده های بدست با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تفاوت های معناداری را میان دو گروه در پس آزمون برای میانگین مولفه های: 1- عملکرد جسمی(0.003) 2- محدودیت نقش/هیجانی(0.042)3- انرژ ی/ خستگی(0.001)4- بهزیستی هیجانی(0.001)5- عملکرد اجتماعی(0.003) 6- درد(0.001) 7- سلامت عمومی(0.001) و نیز نمره کل کیفیت زندگی(0.003) نشان داد. در پیگیری 4 ماهه نیز این نتایج در مولفه های عملکرد جسمی(0.013)، عملکرد اجتماعی(0.030)، شاخص کل کیفیت(0.049) زندگی پایدار بودند.
Comparison of the Effectiveness of Autogenic Training with Affect Regulation Training on Psychological Adjustment of Women with type 2 Diabetes(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
9 - 18
حوزه های تخصصی:
Objective: Diabetes is a chronic disease that has negative physical and psychological consequences and effective interventions are necessary to reduce these consequences. Therefore, this study aimed to compare the Autogenic training (AT) and Affect regulation training (ART) on the psychological adjustment of women with type 2 diabetes. Methods: Among female patients with type 2 diabetes referred to the Iranian Endocrine Institute, 33 patients were selected by convenience sampling and randomly divided into three groups (AT, ART, and control). Participants answered the Psychosocial Adjustment to Illness Scale (PAIS) before and at the end of the intervention. The subjects of ART and AT groups underwent 10 90-minute training sessions and the control group did not receive any intervention. Results: Data analysis with MANOVA and ANOVA showed that psychosocial adjustment to disease in both ART and AT groups was significantly improved compared to the control group (P <0.05). The two groups of AT and ART were not significantly different in improving psychosocial adjustment to disease (P >0.05). Conclusion: It seems that both interventions AT and ART have been effective in improving the psychological adjustment of women with type 2 diabetes by affecting the conscious or unconscious mechanisms of mind-body communication. Keywords: Diabetes, affect regulation, autogenic training, psychological adjustment.