فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۶٬۰۱۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی صلاحیت های حرفه ای و عملکرد معلمان مرد دوره متوسطه در شاخهی علوم انسانی بود. شیوه تحقیق، توصیفی است، که با ترکیبی از روش های کمّی و کیفی، انجام شده است. جامعه آماری، متشکل از معلمان مرد دوره متوسطه در شاخه علوم انسانی استان مازندران بود. شیوه نمونه گیری در بخش کمّی تحقیق، خوشه ای چند مرحله ای بود و تعداد 340 نفر به عنوان شرکت کنندگان در تحقیق انتخاب شدند. برای نمونهگیری در بخش کیفی، از نمونه گیری هدفمند از نوع موارد عادی بهره گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات عبارت بودند از: پرسشنامه محقق ساخته، مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 82/0 برآورد گردید. برای سنجش روایی پرسشنامه از نظرات متخصصان و استادان صاحب نظر استفاده شد. برای تعیین اعتبار مصاحبه، پس از طراحی سوالات باز، ابتدا مطالعهای مقدماتی برروی آنها صورت گرفت و با چند نفر از معلمان مصاحبه انجام و ضبط گردید، سپس تغییرات لازم در سؤال های مصاحبه به عمل آمد. برای اعتبار مشاهده، کلاس معلمان در چند جلسه (2 تا 4 جلسه) به صورت متناوب مورد بررسی قرار گرفت. از آزمون تی در بخش داده های کمّی، و از روش استقرایی برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها، در بخش کمّی، نشان داد که معلمان از صلاحیت های حرفهای مبتنی بر رویکرد سازندهگرایی برخوردارند، هرچند، نتایج در بخش کیفی (مصاحبه و مشاهده) نشان داد که اساس عملکرد معلمان بر رویکرد سازندهگرایی قرار ندارد.
رابطه فرهنگ سازمانی و بهبود کیفیت مدارس متوسطه شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، پژوهشگر در صدد بررسی رابطه بین دو متغیر فرهنگ سازمانی و بهبود کیفیت مدارس متوسطه می باشد. روش پژوهش، توصیفی ـ همبستگی است. جامعه آماری آن کلیه مدیران و معلمان دبیرستانهای پسرانه و دخترانه نواحی پنجگانه و منطقه جی شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 86 ـ 85 بود که تعداد آنها برابر با 7069 نفر است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، 294 مدیر و معلم (76 مدیر و 218 معلم) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه فرهنگ سازمانی می باشد. سه مؤلفه کار گروهی، توجه به نیازهای ارباب رجوع (مشتری گرامی) و فراهم ساختن زمینه یادگیری سازمانی به عنوان مؤلفه های بهبود کیفیت و مؤلفه های تواناسازی و تفویض اختیار به کارکنان، توسعه قابلیت های دبیران و کارکنان، توجه به ارزشهای محوری، جلب توافق دبیران و کارکنان، ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین کارکنان، فراهم کردن زمینه تغییر در مدرسه، رهبری اثربخش، توجه به اهداف درازمدت و کوتاه مدت و توجه به چشم انداز بلندمدت در مدرسه به عنوان مؤلفه های فرهنگ سازمانی در نظر گرفته شده اند. پرسشنامه با توجه به استاندارد بودن، دارای روایی بوده و پایایی آن براساس ضریب آلفای کرونباخ 96/0 برآورد گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری در سطح آمار توصیفی شامل جدول توزیع فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، نمودارها و در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، آزمون t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون توکی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و بهبود کیفیت مدارس متوسطه شهر اصفهان و همچنین بین مؤلفه های فرهنگ سازمانی یعنی تواناسازی و تفویض اختیار به کارکنان (679/0= r)، توسعه قابلیت های دبیران و کارکنان (68/0= r)، توجه به ارزشهای محوری (556/0= r)، جلب توافق دبیران و کارکنان (596/0= r)، ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین کارکنان (644/0= r)، فراهم کردن زمینه تغییر در مدرسه (679/0= r)، رهبری اثربخش (751/0= r)، توجه به اهداف درازمدت و کوتاه مدت (669/0= r) و توجه به چشم انداز بلند در مدرسه (649/0= r) با بهبود کیفیت، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
ارتباط کارآفرینی و تعهد سازمانی با تحلیل رفتگی شغلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی ارتباط کارآفرینی و تعهد سازمانی با تحلیل رفتگی شغلی هدف اساسی این مطالعه بود. روش: بر مبنای مفروضات پژوهشات همبستگی با اجرای سه مقیاس اندازه گیری کارآفرینی ( محقق ساخته)، تعهد سازمانی آلن و مایر و تحلیل رفتگی شغلی مسلش بر روی نمونه منتخب(146N=) از جامعه کارکنان غیر عضو هیأت علمی رسمی و قراردادی بخش های اداری- خدماتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در سال 1389 با روش تصادفی ساده اطلاعات لازم جمع آوری شد. نتایج:.نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که به طور کلی بین کارآفرینی و تعهد سازمانی و تحلیل رفتگی شغلی همبستگی معنادار وجود دارد
بررسی منابع حمایتی و شیوه های مقابله با عوامل استرس زا در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
"زندگی دانشجویی بر حسب این که موقعیت تازه ای به حساب می آید می تواند زمینه ساز انواع استرس ها برای دانشجویان باشد. هنجارهای اجتماعی، شبکه دوستان جدید و الزامات زندگی خارج از خانواده و انتظارات ایجاد شده، عواملی هستند که سازگاری آنان را بر هم زده و برای کنار آمدن با موقعیت جدید به استفاده از شیوه های مقابله متعددی روی می آورند که از جمله می توان به دو شیوه مسئله مدار و هیجان مدار اشاره کرد. ضمن این که در بسیاری از مواقع یک شبکه حمایتی شامل خانواده، دوستان و افراد مهم وجود دارند که در مقابله با استرس به فرد کمک می کند. در مقاله حاضر به مطالعه میزان استرس ادراک شده در دانشجویان، شیوه های مقابله و منابع حمایتی آنان پرداخته شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است. روش نمونه گیری چند مرحله ای بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان 340 نفر برآورد شده است. برای گردآوری اطلاعات از سه پرسش نامه خرده استرس های روزانه سارافینو، پرسش نامه شیوه های مقابله موس و بلینگز و مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده استفاده گردید.
نتایج: نتایج حاکی از عدم وجود رابطه معنی دار بین میزان استرس ادراک شده و شیوه مقابله مسئله مدار و رابطه معنی دار بین شیوه مقابله هیجان مدار و ادراک استرس بوده است( 05/0>p ). همچنین از نظر جنسیت در شیوه مقابله مسئله مدار نیز تفاوتی مشاهده نشد، اما در شیوه مقابله هیجان مدار تفاوت معنی دار بود (05/0>p ). از لحاظ رابطه بین ادراک استرس با ادراک کلی حمایت اجتماعی، ادراک حمایت خانواده، ادراک حمایت افراد مهم (01/0>p ) و ادراک حمایت دوستان رابطه معنی دار ( 05/0>p ) به دست آمد. از نظر جنسیتی در ادراک حمایت اجتماعی ( 05/0>p ) و ادراک حمایت افراد مهم (01/0>p) رابطه معنی دار به دست آمد. در زمینه نقش جنسیت و رشته تحصیلی در ادراک استرس تفاوتی دیده نشد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده و نقش بسیار مهم شیوه های مقابله با استرس برای برقراری سازگاری روانی- اجتماعی افراد در معرض استرس ضروری است خانواده ها به عنوان اولین کانون تربیتی نقش حمایتی بیشتری را برای کمک به فرزندان ایفا کنند و با آموزش سبک های مقابله ای مؤثر به آن ها کمک کنند تا به منابع دیگر متوسل نشوند.
"
رابطه بین نگرش به عوامل انسانی مؤثر در بهره وری و سبک رهبری سرپرستان با تعهد سازمانی در کارکنان کارخانجات مخابراتی ایران
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین نگرش به عوامل انسانی مؤثر در بهرهوری و سبک رهبری با تعهد سازمانی در کارکنان کارخانجات مخابراتی ایران در مهرماه 1386 صورت گرفته است.
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین نگرش به عوامل انسانی مؤثر در بهرهوری و سبک رهبری سرپرستان با تعهد سازمانی در کارکنان بوده است. بدین منظور 50 نفر از سرپرستان و 260 نفر از کارکنان تحت نظارت آنان از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش شامل نگرشسنج عوامل و موانع انسانی بهرهوری، پرسشنامههای تعیین سبک رهبری، توصیف رفتار رهبری و تعهد سازمانی پاسخ دادند. پس از جمعآوری دادهها از روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی ساده برای تحلیل دادهها استفاده شد. براساس نتایج این پژوهش بین نگرش سرپرستان به عوامل انسانی مؤثر در بهرهوری و تعهد سازمانی زیردستان (05/0 P<) و بین سبک رهبری سرپرستان و تعهد سازمانی زیردستان (05/0 P<) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین ممکن است نگرش سرپرستان سبک رهبری آنان را پیشبینی کند. ولی بین نگرش سرپرستان و توصیف رفتار رهبری توسط زیردستان رابطه معناداری مشاهده نشد.
"
تفاوتهای جنس، سن و وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی در باورهای مذهبی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین جنس، سن و وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی با باورهای مذهبی کودکان انجام شد. بدین منظور مصاحبهها و نقاشیهای 122 کودک 6 تا 11 ساله که با استفاده از روش نمونهبرداری طبقهای انتخاب شدند، دربارة باورها و مفاهیم مذهبی بررسی شدند. نتایج نشان دادند که کودکان در ترسیم خداوند از نور بیش از سایر نمادها استفاده کردند. در تداعی آزاد نیز صفت نیکخواهی پروردگار بیش از سایر صفتها مطرح شد. دختران خداوند را بیشتر به صورت نمادها و پسران بیشتر انسانگونه ترسیم کردند. در توصیف کارهای خداوند کودکان 6 تا 7 ساله بیشتر جنبههای مثبت و خنثی، کودکان 10 تا 11 ساله بیشتر جبنههای منفی و کودکان 9 تا 10 سال بیشتر بر جنبه قدرت مطلق خداوند اشاره کردند. کودکان با وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی پایین بیشتر به هنگام نیاز و در زمانهای خاص دعا میکردند در حالی که کودکان با وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی بالا دعاکردن در مکانهای خاص و به صورت دائم را ترجیح میدادند. با توجه به نتایج پژوهش، استلزامهای آموزش مذهبی و مفاهیم مرتبط با آن مورد بحث قرار گرفتند.
"
بررسی رابطه شادکامی با جهت گیری مذهبی و شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روان شناسی مثبت گرا طیف وسیعی از مفاهیم روان شناختی از جمله شادکامی را در بر می گیرد. در این پژوهش به منظور شناخت پیشایند هایی که با شادکامی پیوند نزدیکی دارد، جهت گیری مذهبی و شخصیت بررسی شد. نوع پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش همبستگی بود، برای بررسی رابطه شادکامی با جهت گیری مذهبی و ساختار شخصیت در دانشجویان، 324 دانشجوی مقطع کارشناسی از میان دانشجویان پیام نور شمال استان فارس با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش شخصیت، جهت گیری مذهبی و شادکامی به ترتیب از پرسشنامه فرم کوتاه الگوی پنج عاملی کاستا و مک کرا، مقیاس جهت گیری مذهبی بهرامی احسان و پرسشنامه شادکامی آکسفورد آرجیل و لو استفاده شد. نتایج همبستگی و تحلیل رگرسیون نشان داد که بین شادکامی و مؤلّفه های مقیاس جهت گیری مذهبی همبستگی مثبت وجود دارد و مؤلّفه های مذهب گرایی و ارزنده سازی مذهبی بیش از سایر مؤلّفه ها قادر به تبیین شادکامی دانشجویان است. در ضمن مؤلّفه های کامجویی و سازمان نایافتگی مذهبی با شادکامی همبستگی منفی دارند. همچنین شادکامی با برون گرایی، وظیفه شناسی و پذیرندگی نسبت به تجربه همبستگی مثبت و با روان رنجورخویی رابطه منفی دارد.
مقایسه خودپنداره دانشجویان ایرانی و افغانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه خودپنداره دانشجویان ایرانی و افغانی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاههای تهران می باشد. گروه نمونه پژوهش از 120 دانشجوی دختر و پسر،60 نفر ایرانی و 60 نفر افغانی به روش تصادفی انتخاب شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی بوده است. ابزار مورد استفاده در پژوهش مقیاس خودپنداره راجرز در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس نشان می دهد که بین خود پنداره دانشجویان ایرانی و افغانی تفاوت معناداری وجود دارد. اما عامل جنسیت به طور معناداری بر خود پنداره تاثیر گذار نبوده است.
تاثیر آموزش مهارت مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از میان جامعه آماری زنان نابارور، 20 زن نابارور(10 نفر گروه آزمایش، 10 نفر کنترل) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف(ryff) و مقیاس کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده فلیچر(PRQC) استفاده شد. برای تحلیل داده های این پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (ANCOVA) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مثبت اندیشی بر مولفه های بهزیستی روان شناختی و مولفه های کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور تاثیر دارد(05/0>P). با توجه به تاثیر آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی و کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور می توان گفت که ظرفیت این افراد در تفکر مثبت بر سلامت روان شناختی، جسمانی و بین فردی آنان تاثیر می گذارد. بنابراین باید آموزش های ویژه به این زوجین و اقدامات پیشگیرانه ی آن توجه شود.
بررسی رابطه جهت گیری های مذهبی اسلامی با ابعاد هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تعیین ارتباط جهت گیری های مذهبی اسلامی با ابعاد هویت بوده است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 232 دختر و 99 پسر رشته های مختلف تحصیلی دانشگاه شیراز بودند که به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، عبارت بودند از: فرم تجدید نظر شده مقیاس جهت گیری های مذهبی اسلامی و ویرایش ششم مقیاس ابعاد هویت AIQ-IV . برای تعیین پایائی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ و برای تعیین روائی مقیاس ها نیز از تحلیل عوامل استفاده شد. ضرائب پایائی حاصل، موید پایائی مطلوب مقیاس ها بود. نتایج تحلیل عاملی به روش مولفه های اصلی با چرخش واریماکس برای مقیاس جهت گیری های مذهبی بیانگر وجود دو عامل بود که به ترتیب اعتقادات-مناسک و اخلاق نامگذاری شدند. همچنین نتایج تحلیل عاملی برای ابعاد هویت، پنج بعد هوپت فردی، اجتماعی، مذهبی و قومی- نژادی را نشان داد. نتایج رگرسیون چندگانه زیر مقیاس های اعتقادات – مناسک و اخلاق نشان داد که زیر مقیاس اعتقادات – مناسک پیش بینی کننده مثبت و معنی دار بعد هویت مذهبی و زیر مقیاس اخلاق پیش بینی کننده ابعاد هویت فردی و ارتباطی به شکل مثبت و نیز پیش بینی کننده بعد هویت مذهبی به شکل منفی می باشد.
رابطه سخت روئی با میزان کمرویی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه سخت روئی با میزان کمرویی در دانشجویان است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای 300 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه صنعتی شریف در سال تحصیلی 1388 انتخاب شدند و به پرسشنامه سخت روئی کوباسا (1979) و پرسشنامة کمرویی زیمباردو (1990) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد 3/14 درصد از دانشجویان از نظر کمرویی در سطح پایین تر از متوسط و 70 درصد از آنان در سطح متوسط، 7/15 درصد از دانشجویان در سطح بالاتر از متوسط بوده که این وضعیت مخاطره آمیز است. رابطه بین ویژگی های سخت روئی دانشجویان با میزان کمرویی آنان منفی و معکوس بود. از روی نمرات سخت روئی میتوان میزان کمرویی دانشجویان را پیش-بینی کرد و میزان قدرت پیش بینی مؤلفة کنترل بیشتر از مؤلفه های چالش و تعهد در سخت روئی است. نتایج نشان داد سخت روئی به عنوان یک تعدیل گر کمرویی عمل می کند و دانشجویان با سخت روئی در سطح بالا کمرویی کمتری را تجـــربه می کنند. این یافته می تواند راهگشای سیاستگذاری-های مناسب در زمینه آسیب های روانی از کمرویی و ارائه برنامه-های پیشگیرانه و برنامه های مرتبط با ارتقاء سخت روئی در دانشجویان باشد.
مطالعه اثر اضطراب صفت و موقعیت پر فشار بر کارآمدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقاله:
چکیده هدف : هدف این مطالعه استفاده از یک مدل روان شناختی برای توضیح و تبیین اثر تفاوتهای فردی در اضطراب صفت و موقعیت پرفشار، بر کارآمدی پردازش و عملکرد حافظه فعال بود. همچنین این مطالعه در صدد آزمون نظریه کارآمدی پردازش آیزنک و کالو می باشد. این نظریه پیشنهاد می کند که اضطراب اثر منفی بیشتری بر کارآمدی پردازش نسبت به اثربخشی عملکرد دارد. روش : 283 نفر از دانشجویان دختر سال اول دانشگاه،بخش صفت سیاهه اضطراب حالت – صفت اسپیلبرگر را تکمیل نمودند. پس از نمره گذاری 48 آزمودنی از 25 درصد بالای توزیع به عنوان افراد با اضطراب صفت بالا و 48 آزمودنی از 25 درصد پایین توزیع بعنوان افراد با اضطراب صفت پایین انتخاب شدند. آنها سپس بطور تصادفی بر پایه سطح اضطراب ( بالا – پایین ) و قرار گرفتن در معرض تهدید / عدم تهدید در 4 گروه قرار گرفتند. اندازه گیری پاسخهای درست بعنوان شاخصی از نتیجه عملکرد یا اثربخشی و زمان صرف شده برای کامل کردن تکلیف و میزان تلاش ذهنی بعنوان اندازه گیری از کارآمدی پردازش محاسبه شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس دو راهه تحلیل شد. یافته ها : نتایج حاکی از اثر اضطراب صفت ( بالا در مقابل پایین ) بر میزان تلاش ذهنی بود. همچنین اثر تعاملی معنی دار اضطراب صفت و شرایط آزمایش بر میزان زمان و پاسخهای صحیح مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج پیشنهاد می کند که گروه اضطراب بالا تلاش خود را به منظور نگه داشتن سطح عملکرد در مقایسه با گروه اضطراب صفت پایین افزایش داد. زمانیکه شرایط فشارزا بود گروه اضطراب بالا عملکرد پایین تری داشت.
"
اثربخشی آموزش مهارت های شناختی و فراشناختی بر میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در بین کارکنان بیمه مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف مقایسه اثرات آموزش راهبرد شناختی و فراشناختی بر میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در بین کارکنان بیمه مرکزی ایران انجام گرفت. فرضیه های تحقیق عبارتست از آموزش راهبردهای شناختی در استفاده بهینه از فناوری اطلاعات و ارتباطات اثر بخش است و آموزش راهبردهای فراشناختی در استفاده بهینه از فناوری اطلاعات و ارتباطات اثربخش است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان زن و مرد بیمه مرکزی ایران بود. نمونه این پژوهش شامل 60 نفر بود که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده در سه گروه شناختی، فراشناختی وکنترل قرار گرفتند. در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون– پس آزمون چند گروهی استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق را یک آزمون محقق ساخته از مهارت های هفت گانه ICDL تشکیل داده بود. ابتدا ازهر سه گروه پیش آزمون گرفته شد، بعد از آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی به گروه های شناختی و فراشناختی، مجدداً از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد. تجزیه و تحلیل آماری از طریق تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد. نتایج یافته های پژوهش با توجه به اهداف و فرضیه ها نشان داد که آموزش راهبردهای شناختی بر میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در بین کارکنان مؤثر است، آموزش راهبردهای فراشناختی بر میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در بین کارکنان مؤثر نیست.
تأثیر بازی رایانه ای بر بهرة هوشی، زمان واکنش و زمان حرکت نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر بازی های رایانه ای بر بهرة هوشی، زمان واکنش و زمان حرکت نوجوانان بود. روش پژوهش، علی – مقایسه ای و جامعة آماری، متشکل از دانش آموزان پسر دبیرستان های منطقة یک شهرستان تبریز (دامنة سنی 18-14 سال) بود. دو نمونة 25 نفری به صورت هدفدار انتخاب و در قالب دو گروه تجربی و کنترل همگن سازماندهی شدند. ملاک انتخاب گروه تجربی، تجربة انجام بازی رایانه ای حداقل سه روز در هفته، در شش ماه گذشته بود. گروه کنترل در مدت زمان مشابه هیچ گونه تجربه ای در این زمینه نداشتند، یا تجربة آنها ناچیز بود. پس از آشنایی آزمودنی ها با فرایند تحقیق، ابتدا زمان های واکنش و حرکت ساده و سپس زمان های واکنش و حرکت تشخیصی افراد با استفاده از دستگاه الکترونیکی ارزیاب زمان واکنش و زمان حرکت اندازه گیری شد. برای تعیین بهرة هوشی افراد، از سومین مقیاس آزمون هوشی فرهنگی – ناوابسته کتل و جداول هنجاری مربوط به آن استفاده شد. نتایج نشان داد بازی های رایانه ای بر بهرة هوشی (031/0 = P)، زمان واکنش ساده (017/0=P)، زمان حرکت ساده (019/0= P)، زمان واکنش تشخیصی (04/0= P) و زمان حرکت تشخیصی (036/0= P) تاثیر معنی داری داشته است. به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر حاکی از بهبود بهرة هوشی، زمان واکنش و زمان حرکت نوجوانان در نتیجة انجام بازی های رایانه ای بود.
رابطه عملکرد خانواده با سرسختی روان شناختی دانش آموزان دبیرستان های شهر کنگاور
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در زمینه بررسی«رابطه بین عملکرد خانواده با سرسختی روان شناختی دانش آموزان دوره سه ساله متوسطه شهر کنگاور » بوده و هدف آن شناخت عملکرد خانواده در تعیین رابطه عملکرد و ابعاد گوناگون آن با میزان سرسختی روان شناختی فرزندان می باشد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. . یافته های پژوهش حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین عملکرد خانواده و سرسختی روان شناختی در کل نمونه و گروه های پسران و دختران می باشد. اگرچه ابعادی از عملکرد خانواده در تحلیل رگرسیون به عنوان پیش بینی کننده نمرات سرسختی، تعهد، کنترل و مبارزه جویی ظاهر شدند، اما تفاوت دوجنس در سرسختی معنادار نبود، به این ترتیب از هشت فرضیه این پژوهش، هفت فرضیه اول تأیید و فرضیه هشتم رد شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ویژگی هائی از عملکرد خانواده که با سرسختی روان شناختی دانش آموزان رابطه داشته و می توانند پیشایند آن باشند، مستعد پرورش فرزندانی هستند که با زندگی درآمیخته و از آن لذت برده و بر روند زندگی خویش احساس کنترل دارند، از تغییرات و مشکلات پیش آمده در زندگی نمی هراسند، بلکه با همبستگی با دیگر اعضای خانواده و مشورت با آنان، به حل مشکلات می پردازند و در مقابل فشارهای زندگی بسیار مقاوم تر هستند.
تجربه دانشجویان از عدالت اساتید: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: توزیع عادلانه امکانات تربیتی در نهادها، از گسترده ترین و بحث برانگیزترین مباحث در حیطه علوم انسانی است. محور اصلی امر تعلیم و تربیت در محیط های آموزشی، معلم است. هدف این مطالعه بررسی تجربه دانشجویان از عدالت اساتید در کلاس های درس بود.
روش ها: در پژوهش پدیدارشناسی حاضر 10 مشارکت کننده از میان فارغ التحصیلان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان و در پاییز سال 1392 به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق استفاده شد. مصاحبه شامل 3 مجموعه سئوال در زمینه های تجارب تحصیلی، عدالت در کلاس درس و تجربیات مثبت و منفی در ارتباط با اساتید و عدالت در زمانی بین 30 تا 50 دقیقه بود. تجزیه و تحلیل داده ها براساس روش 7مرحله ای کلایزی انجام شد.
یافته ها: 10 زیردرون مایه (اداره مشارکتی کلاس؛ جایگاه دانشجویان با استعدادهای متفاوت؛ روابط استاد- دانشجو؛ ثبات رفتاری؛ پذیرش رسالت معلمی و قبول مسئولیت در قبال دانشجویان؛ پیش داوری در زمینه قومیت؛ پیش داوری در زمینه مذهب؛ پیش داوری در زمینه جنسیت؛ کلاس درس اساتید؛ انگیزه برای یادگیری) از بین مفاهیم جزئی استخراج شد. این زیردرون مایه ها در دسته بندی های موضوعی اصلی قرار داده شدند و به این ترتیب 4 درون مایه استخراج شد؛ 1) ساختار روابط استاد با دانشجو؛ 2) ارتباط عدالت استاد با شخصیت؛ 3) ذهنیت قبلی در مورد دانشجویان و 4) تاثیر روحی روانی.
نتیجه گیری: دانشجویان از رفتارهای عادلانه یا ناعادلانه اساتید در کلاس درس متاثر می شوند که می تواند در پیشرفت تحصیلی آنها و نگرش آنها به ادامه تحصیل تاثیر منفی یا مثبت بگذارد.
اثربخشی قصه گویی بر افسردگی و پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به تاثیر قصه گویی بر مشکلات روان شناختی کودکان، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی قصه گویی بر پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کودکان پیش دبستانی 6-4 ساله ی مهدکودک های شهرستان ساوه در سال 1392 بودند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس 40 کودک با نمرات بالای پرخاشگری و افسردگی بر اساس پرسش نامه ی اختلالات رفتاری راتر، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه برابر آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه ی قصه درمانی به مدت 12 جلسه ی یک ساعته (دو بار در هفته) برای گروه آزمون اجرا شد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و یک ماه بعد نیز پی گیری انجام شد. داده ها با آمار توصیفی، روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات پیش آزمون افسردگی و پرخاشگری دو گروه تفاوت معنی داری نداشته (05/0<P) در حالی که میزان نمرات افسردگی و پرخاشگری در گروه قصه درمانی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری نشان داد (01/0=P) که در پی گیری نیز ادامه یافت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که قصه گویی در کاهش پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد و می توان از آن به عنوان یک روش اثربخش در بهبود اختلالات رفتاری کودکان استفاده کرد.