فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
سبک های یادگیری و کاربرد آنها در پرستاری
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شناخت عوامل مهم در ایجاد یادگیری موثر از ضروریات آموزش موفق است. یکی از این عوامل سبک یادگیری دانشجویان است. براساس نظر اندیشمندان، سبک های یادگیری مختلفی مانند وابسته و غیرواسته به زمینه، تاملی واکنشی و غیره وجود دارند که در این مقاله به آنها اشاره شده است. اطلاع از سبک یادگیری می تواند به تربیت پرستاران با کفایت کمک نماید. در نتیجه، هدف از نگارش این مقاله مروری، آشنایی با سبک های یادگیری و کاربرد آنها در آموزش پرستاری بود.
نتیجه گیری: افزایش آگاهی نسبت به شیوه یادگیری باعث فراگیری کارآتر شده و استفاده از عوامل محیطی به شکل مطلوب و در راستای یادگیری فردی و حذف اعمال نامناسب را سبب میشود. معلم باید روشهای ارتباطی و آموزشی خود را تا آنجا که ممکن است با سبکهای یادگیری و تفکر فراگیران وفق دهد تا یادگیری هرچه بهتر و عمیقتر اتفاق افتد.
راه های تقویت تفکر و کنجکاوی در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
رابطه شیوه های یادگیری کلب و سبک های یادگیری هانی و مامفورد با سن و عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شیوه ها و سبک های یادگیری دانشجویان با سن و عملکرد تحصیلی بود. بدین منظور تعداد 439 نفر (299 دختر و 140 پسر) از دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز تبریز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به شیوة تصادفی انتخاب شد. برای سنجش شیوه ها و سبک های یادگیری دانشجویان از پرسشنامه سبک های یادگیری هانی و مامفورد و سیاهه سبک های یادگیری کلب استفاده شد. داده های جمع آوری شده در این پژوهش با استفاده از آزمون ضریب همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که: (1) از بین شیوه های یادگیری کلب فقط مفهوم سازی انتزاعی با عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری دارد. (2) هیچ کدام از سبک های یادگیری هانی و مامفورد با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور رابطه معنی داری نداشتند. (3) بین سبک های یادگیری فعال با سبک های یادگیری متفکر و نظریه پرداز رابطه منفی و معنی دار ولی بین سبک های یادگیری متفکر با نظریه پرداز و عمل گرا رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. (4) بین سن با سبک های یادگیری نظریه پرداز و عمل گرا رابطه مثبت و معنی داری ولی بین سن و سبک یادگیری فعال رابطه منفی و معنی دار وجود داشت. (5) بین سن و مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. (6) تجربه عینی با سبک یادگیری فعال رابطه مثبت و معنی داری نشان داد ولی با سبک های یادگیری متفکر، نظریه پرداز و عمل گرا رابطه منفی و معنی داری نشان داد. ضریب همبستگی شیوه یادگیری مشاهده تأملی تنها با سبک یادگیری فعال بصورت منفی معنی دار بود. مفهوم سازی انتزاعی برخلاف تجربه عینی با سبک یادگیری فعال رابطه منفی و معنی دار ولی با بقیه سبک های یادگیری از قبیل متفکر، نظریه پرداز و عمل گرا رابطه مثبت و معنی داری نشان داد. آزمایشگری فعال با سبک یادگیری فعال رابطه منفی معنی دار ولی با سبک یادگیری عمل گرا رابطه مثبت و معنی دار داشته است. در این مقاله ضمن ارائه نتایج،کاربردها و محدودیت های آن نیز بحث شده است.
روش پاسخ کاملاً بدنی در مناطق دوزبانه
حوزه های تخصصی:
مقایسه بین نارسایی های شناختی و مولفه های فراشناخت با توجه به متغیر تعدیلی میزان سوانح شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: این پژوهش نقش تعدیلی متغیر سانحه شغلی را در رابطه بین نارساییهای شناختی و مولفههای فراشناخت مورد بررسی قرار داد.
روش: پژوهش حاضر از نوع رابطهای است. جامعه آماری 4726 نفر از کلیه کارکنان زن و مرد (رسمی و غیررسمی) یک کارخانه تولید ماشین در سال 1386 بودند. در نهایت 254 نفر بهعنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه نارساییهای شناختی و (CFQ) و پرسشنامه فراشناخت ( MCQ ) ابزار جمعآوری دادهها بودند. شرکتکنندگان براساس میزان سوانح به دو گروه با سوانح و بدون سوانح تقسیم شدند. بهمنظور بررسی ارتباط و مقایسه بین متغیرها از روشهای آمار توصیفی مناسب، همبستگی، آزمون T مستقل و تحلیل عاملی استفاده شد. یافتهها: بین دو گروه از نظر میزان فراشناخت و نارساییهای شناختی تفاوت معنیدار وجود داشت. همچنین رابطه بین نارساییهای شناختی و مولفههای فراشناخت در دو گروه معنیدار بود.
نتیجهگیری: نارسایی شناختی در سنخ صبح (افرادی که بیشترین آگاهی و هوشیاری را در صبح دارند) از افراد سنخ عصر (افرادی که بیشترین آگاهی و هوشیاری را در عصر دارند) بیشتر است. با توجه به این نکته، با گماردن افراد سنخ عصر به مشاغلی که نوبت کاری و شیفت شبانه دارند، میتوان از سانحه پیشگیری کرد."
نقش استفاده از طرح واره های جنبشی در حل مساله قیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی تاثیر نحوه پردازش مساله منبع بر تشکیل طرح واره راه حل و انتقال آن به مساله آماج در یک موقعیت حل مساله قیاسی بود. روش: بر اساس یک طرح آزمایشی «پس آزمون چند گروهی»،90 دانشجوی پسر مقطع کارشناسی دانشگاه زنجان در سه گروه آزمایشی کلامی، نقاشی و نمایش، ابتدا داستان ژنرال و دیکتاتور را مطالعه کرده و سپس به روش گروه خود آن را بازآفرینی کردند. در مرحله بعد، هر سه گروه در مورد حل مساله اشعه و تومور، که طرح واره مورد نیاز برای حل آن در داستان اولیه نهفته بود، اقدام کردند.
یافته ها: نتایج حاکی از آن است که قبل از اشاره به تشابه ساختاری داستان ژنرال و مساله اشعه، آزمودنی هایی که داستان را به صورت نمایشی بازآفرینی کرده بودند، در حل مساله آماج موفق تر از آزمودنی هایی عمل کردند که داستان را صرفاً به صورت کلامی یا تصویری بازنمایی کرده بودند، این در حالی است که از نظر کیفیت یادآوری داستان ژنرال بین سه گروه کلامی محض، نقاشی و نمایش تفاوتی دیده نشد یا حتا از نظر کمیت این تفاوت به ضرر گروه نمایش بود.
نتیجه گیری: از آنجا که حل موفقیت آمیز مساله آماج، در این آزمایش، مستلزم به کارگیری یک طرح واره جنبشی بود و چون احتمال تشکیل چنین طرح واره ای هنگام انجام دادن رفتارهای حرکتی (نمایش) بیش از سایر حالات است، آزمودنی های گروه نمایش در حل این مساله موفق تر از سایر گروه ها عمل کردند. در مجموع، نتایج حاکی از آن است که برای انتقال موفقیت آمیز اصول از منبع به آماج، صرف غنی بودن طرح واره های تشکیل شده، هنگام ادراک منبع، کافی نیست، بلکه برای حل مساله آماج طرح واره تشکیل شده باید با طرح واره مورد نیاز هم-جنس باشد.
خلاقیت، نقش خانواده و راهبردهای عملی پرورش آن
حوزه های تخصصی:
مقایسه اثر بخشی استعاره های زبان اول و زبان دوم در فرایند استعاره درمانی افراد دوزبانه مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از موضوعاتی که اخیراً در روان شناسی شناختی مورد توجه قرار گرفته، مفهوم استعاره است. خصوصیات شناختی استعاره ها سبب شده تا در درمان های شناختی نیز به کار گرفته شوند. با توجه به آن که استعاره ها در زبان های مختلف زاییده همان فرهنگ و اجتماع هستند، این پژوهش قصد دارد تا تفاوت اثربخشی استعاره های زبان اول و دوم در فرآیند استعاره درمانی افراد دو زبانه افسرده را مورد مقایسه قرار دهد.
روش: 19 بیمار دو زبانه آذری زبان از بین مراجعه کنندگان به سه مرکز درمانی در شهر تهران، با در نظر گرفتن معیارهای گروه نمونه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های خط پایه شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، آزمون افسردگی بکBDI-II ، آزمون ماتریس های پیشرونده ریون وپرسشنامه توانشهای کاربردی زبان بود. سپس این افراد در دو گروه تحت 12 جلسه استعاره درمانی قرار گرفتند که درمان در گروه اول (تعداد=8) تنها با استعاره هایی به زبان فارسی و در گروه دوم (تعداد=11) تنها با استعاره هایی به زبان آذری صورت پذیرفت. افسردگی افراد پس از طی دوره درمان مجدداً با آزمون بک ارزیابی شد. میزان افسردگی قبل و بعد از درمان، با آزمون آماری تجزیه و تحلیل کواریانس مقایسه گردید.
یافته ها: نتایج نشان دادند که رویکرد استعاره درمانی در هر دو گروه منجر به کاهش نمرات افراد در آزمون افسردگی بک شده است. به علاوه نتایج آزمون تجزیه و تحلیل کواریانس نشان داد که بین دو گروه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها می توان چنین نتیجه گیری نمود که استفاده از استعاره های متناسب با زبان و فرهنگ بومی مراجعین، به نحو قابل توجهی اثربخشی درمان های شناختی را تحت تاثیر قرار داده و موجب افزایش آن می گردد
فراگیری ساختار منفی انگلیسی به عنوان زبان خارجی توسط فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله استفاده از ساختار منفی در زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی از دو دیدگاه مورد بررسی قرار می گیرد. بر اساس دیدگاه دسترسی کامل / انتقال کامل، فراگیران زبان دوم در مرحله اول فراگیری به طور بالقوه تمام ساختارهای واژگان و کارکردی را از زبان اول به زبان دوم انتقال می دهند. دیدگاه دوم به نام ساختارهای درختی کوچک ادعا می کند که در مرحله ابتدایی تنها ساختارهای واژگانی از زبان اول منتقل می شود ولی ساختارهای کارکردی از زبان اول منتقل نمی شود.در این تحقیق داده هایی به صورت فلش کارد، قضاوت دستوری و مصاحبه شفاهی از سه سطح بسندگی زبانی جمع آوری شد. نتایج این داده ها به طور معنی داری ساختارهای درختی کوچک را ردکرد و دیدگاه دسترسی کامل / انتقال کامل را مورد تایید قرار داد.
هوش هیجانی و سبکهای حل مسئله در معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش 40 مرد 18 تا 48 ساله معتاد به مواد مخدر که به مرکز بهزیستی شهر رشت مراجعه می کردند، به پرسشنامه های فرم کوتاه بهره هیجانی بار ـ اُن (1997) و سبکهـای حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996) پاسخ دادند. تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که هوش هیجانی با سبکهای درماندگی، مهار حل مسئله، اجتنابی و روی آوری رابـطه مثبت و با دو سبک حل مسئله خلاق و اعتماد به حل مسئله رابطه منفی و معنادار داشت. یافته ها برحسـب وِیژگیهای خاص افراد گروه نمونه بحث شد.
بررسی توانایی شناسایی واج آغازین کلمه ها و ناکلمه ها در کودکان بهنجار پنج تا شش ساله فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقایسه توانایی شناسایی واج آغازین، به عنوان بخشی از مهارت آگاهی از واج در کلمه ها و ناکلمه ها (کلمه های بی معنا) و اثر بعضی متغیرها (شیوه تولید و واک-داری یا بی واکی واج هدف و موقعیت واج) بر این مهارت در کودکان پنج تا شش ساله فارسی زبان.
روش: در این مطالعه که از نوع توصیفی- تحلیلی بود، 100 کودک طبیعی(50 دختر و 50 پسر) پنج تا شش ساله فارسی زبان مهدکودک های شهر تهران مقایسه شدند. ابزار پ ژوهش 24 کلمه و 24 ناکلمه بود که تمامی آنها در موقعیت آغازین کلمه یا ناکلمه بودند. پایایی و روایی تکالیف با استفاده از روش های شاخص روایی محتوایی، تکرارپذیری نسبی و خطای معیار اندازه گیری بررسی شد. برای مقایسه توانایی کودکان در شناسایی واج آغازین کلمه ها و ناکلمه ها و بررسی سایر متغیرها از روش آماری t گروه های وابسته استفاده شد و دخترها و پسرها با آزمون t در نمونه های مستقل مقایسه شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که تکالیف طراحی شده از پایایی و روایی خوبی برخوردار است. در هر دو گروه پسر و دختر توانایی شناسایی واج آغازین کلمه بیشتر از ناکلمه (05/0p<) و شناسایی واج های سایشی، بی واک و آغازکننده هجای اول آسان تر بود (05/0p<). دو گروه دختر و پسر در هیچ کدام از تکالیف تفاوت معناداری نشان ندادند (78/0p=).
نتیجه گیری: توانایی شناسایی واج در کودکان سنین پیش از دبستان متاثر از متغیرهای مختلفی است. شناسایی واج آغازین کلمه های معنادار راحت تر از ناکلمه ها بود. امتیاز دختران در تکالیف طراحی شده کمی بیشتر از پسران بود، ولی این تفاوت از نظر آماری معنادار نبود. تکالیف طراحی شده معیار مناسبی برای ارزیابی شناسایی واج آغازین در کودکان طبیعی است.
تشخیص افکار اتوماتیک منفی (C.B.T)
حوزه های تخصصی:
اثربخشی آموزش حل مساله در تغییر راهبردهای مقابله ای دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مساله ی گروهی در تغییر راهـبردهای مـقابله ای دانشجویان بـود. بدین منظور 20 دانشجو بـه وسیله ی روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هریک به تعداد 10 نفر) تقسیم شدند. پیش از اجرای آموزش حل مساله برای دانشجویان گروه آزمایش، هر دو گروه به وسیله-ی پرسشنامه ی راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس، مورد سنجش قرار گرفتند که از لحاظ نمرات کسب شده در این ابزار، دو گروه با هم تفاوت معنادار نداشتند. سپس گروه آزمایش به مدت 7 جلسه تحت آموزش حل مساله قرار گـرفت. پس از اجرای آموزش برای گروه آزمایش، مـجدداً از دو گـروه خواسته شـد تا پرسشنامه ی فوق الذکر را تکمیل کنند. سپس تـفاوت میانگین پیش آزمون-پس آزمون دو گروه به کمک روش تحلیل کوواریانس مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه ی یافته ها حاکی از آن بود که آموزش حل مساله باعث تغییر در راهبردهای مقابله ای می شود که در برخی از آنها (حل مساله، جلب حمایت اجتماعی) تفاوت بین دو گروه آزمایش و گروه کنترل از لحاظ آماری معنادار می باشد. همچنین در سایر راهبردهای مقابله ای (مانند ارزیابی شناختی، مهار هیجانی، مهار جسمانی) هر چند تغییرات بالینی مشاهده شد، ولی از لحاظ آماری معنادار نبود. مبتنی بر یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت حل مساله به طور کلی می تواند به تغییر در راهبردهای مقابله ای منجر گردد که نتایج این پژوهش در راستای پژوهش های پیشین در این زمینه می باشد.
مقایسه نیم رخ حافظه کودکان عادی با کودکان دچار ناتوانی های یادگیری در املا، ریاضی و روخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقایسه حافظه کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در املا، ریاضی، و روخوانی با کودکان عادی پایه چهارم ابتدایی شهر اصفهان.
روش: از بین دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی در سال تحصیلی 86-1385، چهار گروه 15 نفری (15 دانشآموز عادی، 15 دانشآموز دچار ناتوانی در املا، 15 دانشآموز دچار ناتوانی در ریاضی و 15 دانشآموز دچار ناتوانی در روخوانی) به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازهگیری حافظه آزمودنیها، خردهآزمون حافظه آزمون هوش وکسلر به صورت انفردی اجرا شد. نتایج به روش تحلیل واریانس و آزمون توکی تحلیل شد.
یافتهها: این پژوهش نشان داد که بین نیمرخ حافظه کودکان عادی و کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در املا، ریاضی و روخوانی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: حافظه دانشآموزان دچار ناتوانیهای یادگیری مشکل جدی دارد و دانشآموزان دچار ناتوانی یادگیری املا نسبت به دو گروه دیگر حافظه ضعیفتری دارند.
شنیدن کی بود مانند دیدن
حوزه های تخصصی: