فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲۰۷ مورد.
۸۱.

رابطه سبک دلبستگی و رشد اجتماعی در کودکان نارساخوان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سبک دلبستگی نارساخوانی رشد اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۰ تعداد دانلود : ۹۴۳
زمینه: روانشناسان بر روابط کودکان با کسانی که مراقبت از آنها را به عهده دارند تاکید نموده و این کنش های متقابل را اساس عمده رشد عاطفی، شناختی و اجتماعی قلمداد کرده اند. در واقع سلامت تحولی فرد در هردوره، معلول عواملی است که یکی از ارزشمندترین این عوامل در دوره حساس زندگی ایمنی دلبستگی می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان سبک دلبستگی و رشد اجتماعی در کودکان نارساخوان و عادی شهر سمنان انجام شده است. روش کار: نمونه مورد بررسی شامل 30 دانش آموز پسر نارساخوان و 30 دانش آموز پسر عادی پایه چهارم و پنجم ابتدایی بودند. کودکان نارساخوان از مراکز اختلالات یادگیری و کودکان عادی به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دبستان های شهرستان سمنان گزینش شدند. به منظور اندازه گیری سبک دلبستگی و رشد اجتماعی از مقیاس سبک دلبستگی رونقی و مقیاس رشد اجتماعی وایلند استفاده شد و جهت تعیین هوشبهر شرکت کنندگان جهت ورود به نمونه پژوهشی نیز از آزمون هوش ریون کودکان بهره برده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه مثبتی میان سبک دلبستگی ایمن و رشد اجتماعی در هر دو گروه وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی اضطرابی و رشد اجتماعی در هر دو گروه و دلبستگی اجتنابی و رشد اجتماعی در دانش آموزان عادی رابطه منفی دیده شد. تفاوت معناداری از لحاظ سبک دلبستگی ، رشد اجتماعی و رابطه این در دو گروه مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که سبک دلبستگی می تواند رشد اجتماعی را در هر دو گروه نارساخوان و عادی پیش بینی کند؛ به گونه ای که دلبستگی ایمن با رشد اجتماعی بیشتر همراه است.
۸۳.

مروری بر الگوهای تشخیصی ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل تشخیصی ناتوانی یادگیری مدل ناهماهنگی هوشبهر– پیشرفت مدل پاسخ به مداخله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۶ تعداد دانلود : ۱۰۱۶
بررسی متون در حوزه تشخیص ناتوانی یادگیری نشان از وجود چندین مدل جهت بررسی وجود ناتوانی یادگیری دارد. دو نمونه از پرکاربردترین این مدل ها، مدل «ناهماهنگی هوشبهر پیشرفت» و مدل «پاسخ به مداخله» است. با وجود فراگیری این دو مدل و به خصوص مدل ناهماهنگی هوشبهر پیشرفت، انتقاداتی متوجه آن ها است و وجود یک نظریه قوی در صورت استفاده از مدل ناهماهنگی هوشبهر پیشرفت ضروری به نظر می رسد که موجب پدیدآیی و کاربرد رویکرد سومی برای تشخیص ناتوانی یادگیری شده است. در این مقاله سعی شده تا با مروری بر هر سه رویکرد، ملزومات تشخیص حوزه ناتوانی یادگیری بررسی شوند.
۸۴.

بررسی میزان اثربخشی رویکرد تکلیف- فرآیند در درمان ناتوانی ویژه یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشکل ویژه یادگیری رویکرد تکلیف- فرآیند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۳ تعداد دانلود : ۷۴۲
هدف از این پژوهش، بررسی میزان اثربخشی رویکرد تکلیف-فرآیند در درمان ناتوانی ویژه یادگیری ریاضی است. این پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل است. نمونه ای 45 نفره (21 پسر و 24 دختر) به صورت تصادفی ساده از میان دانش آموزان دارای ناتوانی ویژه یادگیری ریاضی پایه سوم ابتدایی شهر جوانرود، در سال تحصیلی 86-85 انتخاب شدند. آزمودنی ها بطور مساوی در سه گروه (آموزش با روش تکلیف-فرآیند، تمرین و تکرار و گروه کنترل) قرار گرفته و از نظر هوشبهر، تحصیلات والدین و طبقه اقتصادی-اجتماعی و آموزش رسمی در مدارس عادی، در ساعت های غیر از دستکاری، همتا شدند. نتایج تحلیل واریانس یکراهه تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون در آزمون ریاضیات ایران (کی مت) نشان داد که تفاوت معناداری میان سه گروه در حیطه مفاهیم (p<0.001)، عملیات (p<0.001)، کاربرد (p<0.05) و نمره کل (p<0.001) ریاضی وجود دارد. این پژوهش نشان می دهد که روش آموزش تکلیف-فرآیند موجب بهبود عملکرد دانش آموزان دارای ناتوانی ریاضی نسبت به گروه تمرین و تکرار و کنترل می شود. عملکرد گروه تحت آموزش تمرین و تکرار نیز در حیطه عملیات (p<0.01) و کل آزمون (p<0.001) ریاضیات ایران (کی مت) بهتر از گروه کنترل است.
۸۵.

نارساخوانی: مروری بر پژوهشهای اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۶
هدف: در این مطالعه مروری، نتایج پژوهشهای مختلف در ارتباط با نارساخوانی مورد توجه قرار گرفته است. روش: با انتخاب مجلات و کتب معتبر بین المللی نتایج مطالعات اخیر در حوزه های مختلف مقوله بندی و مطرح شده است. یافته ها: نارساخوانی نوعی اختلال یادگیری است که از جمله مشخصات آن می توان به ناتوانی در بازشناسی مناسب کلمه، توانایی ضعیف در روخوانی، هجی کردن و بازنمایی اشاره نمود. بر خلاف زبان که رشد آن خود بخودی بوده و در جریان رشد حاصل می شود، خواندن مهارتی است که در سنین بالاتر و بر اثر مداخلات آموزشی کسب می گردد. در این فرایند پیچیده شناختی همزمان مهارتهای مختلفی درگیر می شوند مانند درک و تمییز حروف و صداها، برقراری ارتباط بین واج - نویسه، نامگذاری حروف و بازنمایی آنها، درک معنی گروهی از کلمات نوشتاری در قالب جمله، حافظه، حرکت و عوامل دیداری و شنیداری همه به عنوان اجزای این فرایند مطرح هستند. هر چند که بیشتر پژوهشها این اختلال را به دانش و آگاهی واج شناختی فرد و عوامل مرتبط با آن نسبت داده اند اما پژوهشهای ارزشمندی در ارتباط با شناسایی منشا عصبی و زیستی این اختلال به انجام رسیده و به نتایج قابل توجهی منتهی شده اند. نتیجه گیری: اختلال خواندن بستر مناسبی را برای مطالعات میان رشته ای فراهم کرده و به عنوان مدل مناسبی برای تبیین عوامل زیستی، آموزشی و اجتماعی- فرهنگی تعاملات مغز / شناخت، مورد توجه قرار گرفته است.
۸۶.

مقایسه تحولی نظریه ذهن در دانش آموزان با و بدون مشکلات ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش آموزان عادی نظریه ذهن اختلال یادگیری مقطع ابتدایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی ناتوانان یادگیری
تعداد بازدید : ۱۵۴۵ تعداد دانلود : ۶۷۳
جنبه ای از شناخت اجتماعی که در سال های اخیر توجه فزاینده ای را به خود جلب کرده است، تحول نظریه ذهن در کودکان می باشد. این توانایی برای کارکرد اجتماعی مهم است و به کودکان کمک می کند تا روابط شان با دیگران را هماهنگ کنند. این پژوهش با هدف مقایسه تحول نظریه ذهن و سطوح آن (سطح 1، سطح 2 و سطح 3) در دانش آموزان عادی و مبتلا به اختلال یادگیری مقطع ابتدایی و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی (سن، جنسیت، تحصیلات والدین و وضعیت اقتصادی خانواده) انجام شد. این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان عادی و مبتلا به اختلال یادگیری شهر قوچان که در سال 91-92 در مدارس عادی ثبت نام کرده و مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. انتخاب نمونه از طریق روش نمونه گیری در دسترس انجام شد و از بین دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری که در مرکز آموزش وتوانبخشی مشکلات ویژه یادگیری امید قوچان دارای پرونده بودند 80 نفر انتخاب شدند. برای مقایسه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با دانش آموزان عادی تعداد 80 نفر از دانش آموزان مدارس عادی که به لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی با گروه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری همگن بودند انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق آزمون نظریه ذهن (فرم 38 سوالی) و پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. برای بررسی فرضیه پژوهش تحلیل کواریانس، آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه مستقل و تحلیل رگرسیون چند متغیری (با کدگذاری تأثیر) و نرم افزار SPSS-17 به کار رفت. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که بین نمرات کلی نظریه ذهن و سطوح آن (سطح 1، 2 و 3) در دانش آموزان عادی و دارای اختلال یادگیری تفاوت وجود دارد.و این تفاوت در سطح 01/0 معنی دار است ( 01/0 >P ) و دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری در مقایسه با دانش آموزان عادی در تکالیف نظریه ذهن عملکرد خوبی نداشتند.
۸۷.

پذیرش همسالان در دانش آموزان پسر پایة دوم راهنمایی 77 با نارسایی های یادگیری ویژه و دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)

۸۸.

مقایسه ی توجه متمرکز در کودکان دچار ناتوانی های یادگیری و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناتوانی یادگیری ریاضی ناتوانی یادگیری خواندن ناتوانی یادگیری بیان نوشتاری توجه متمرکز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۶ تعداد دانلود : ۶۷۱
مقدمه: از جمله مواردی که نظریات کنونی در مورد ناتوانی های یادگیری بر آن تأکید دارند، توجه می باشد [9]. هدف پژوهش حاضر مقایسة عملکرد کودکان دچار ناتوانی های یادگیری و عادی در توجه متمرکز بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای است. نمونه آماری شامل کلیه کودکان مقاطع سوم، چهارم و پنجم ابتدایی شهر تبریز بود. نمونه آماری شامل 30 کودک دچار ناتوانی یادگیری خواندن، 30 کودک دچار ناتوانی یادگیری ریاضی و 20 کودک دچار ناتوانی یادگیری بیان نوشتاری که به ترتیب با استفاده از آزمون های خواندن و نارساخوانی نما، ریاضیات کی مت و آزمون بیان نوشتاری انتخاب شدند، و 30 کودک عادی (گروه کنترل) بود. برای انتخاب کودکان دچار ناتوانی های یادگیری و کودکان عادی، به ترتیب از شیوه های نمونه گیری در دسترس و تصادفی ساده استفاده شد. کلیه آزمودنی ها در دامنه ی سنی 9 تا12 سال و دامنه ی هوشی 90 تا115 قرار داشتند. برای ارزیابی سطح هوشی، از آزمون هوشی ریون و جهت سنجش توجه متمرکز از آزمون عملکرد مداوم استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس تک متغیری و آزمون های تعقیبی نشان-داد که کودکان دچار ناتوانی یادگیری خواندن و ریاضی نسبت به گروه کودکان عادی عملکرد متفاوت و ضعیف تری در آزمون عملکرد مداوم دارند. تفاوتی بین عملکرد کودکان دچار ناتوانی بیان نوشتاری و عادی در آزمون ذکرشده مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها کودکان دچار ناتوانی های یادگیری خواندن و ریاضی نسبت به کودکان عادی عملکرد ضعیف تری در توجه متمرکز دارند؛ لذا توصیه می شود مسئولین برنامه هایی برای بهبود عملکرد توجه این کودکان تدارک ببینند.
۹۲.

کاربرد آموزش برنامه حل مسأله بین فردی در کاهش رفتارهای مشکل ساز دانش آموزان دیرآموز: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشکلات رفتاری کودکان کم توان ذهنی مهارت های شناختی روش حل مسأله

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی ناتوانان یادگیری
تعداد بازدید : ۱۴۶۵ تعداد دانلود : ۵۲۴
مهارت حل مسأله در برقراری ارتباط مناسب با دیگران، از اهمیت زیادی برخوردار است. عدم برخورداری از توانایی حل مسأله در مواجهه با مشکلات بین فردی، می تواند موجب بروز رفتارهای تکانشی، پرخاشگری، گوشه گیری، احساس ناکامی و رفتارهای غیرانطباقی در کودکان شود. از سوی دیگر، در کودکان کم توان ذهنی وجود نقایص شناختی و نارسایی مهارت های اجتماعی، بر کنترل تکانه و سازگاری رفتاری تأثیرگذار است. از این رو، آموزش مهارت های تفکر از جمله حل مسأله ضروری به نظر می رسد. مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر برنامه حل مسأله بین فردی بر کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان دیرآموز پایه اول دبستان انجام شده است. این پژوهش از نوع طرح های تک آزمودنی است که به صورت طرح A-B با مرحله پیگیری بر روی پنج دانش آموز پسر انجام گرفت. پرخاشگری، زورگویی و تهدید، شکایت کردن، بحث و مجادله به عنوان رفتارهای آماج مورد مشاهده قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به خط پایه در 10 جلسه جمع آوری شد. سپس طی 30 جلسه 50 دقیقه ای، سه جلسه در هر هفته ، برنامه حل مسأله بین فردی به صورت گروهی آموزش داده شد. اطلاعات مرحله پیگیری در طی 10 جلسه بعد از پایان برنامه مداخله جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از نمودار و تحلیل چشمی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها مبین آن است که آموزش، در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان در مرحله مداخله تأثیرگذار بوده و روند نزولی رفتارها در مرحله پیگیری نیز قابل مشاهده است.
۹۵.

اثربخشی آموزش حل مسئله بر خودتعیینی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتخاب خودآگاهی ناتوانی یادگیری خودتعیینی آموزش حل مسئله

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی ناتوانان یادگیری
تعداد بازدید : ۱۴۴۷ تعداد دانلود : ۸۳۳
هدف از این پژوهش، سنجش اثربخشی آموزش حل مسئله بر خودتعیینی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 30 دانش آموز پسر مبتلا به ناتوانی یادگیری در پایه پنجم دبستان بود که به شیوه هدفمند از مراکز اختلالات یادگیری در سطح شیراز انتخاب شدند. افراد نمونه به گونه تصادفی در هر دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند و گروه آزمایش آموزش حل مسئله را دریافت کرد. از مقیاس خودتعیینی شلدون و دسی (1996) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. این پرسش نامه دارای دو بعد انتخاب و خودآگاهی بود. پایایی این مقیاس از روش آلفای کرونباخ و روایی این مقیاس از روش همسبتگی نمره ابعاد با نمره کل سنجیده شد و نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل پذیرش ابزار می باشد. پیش از شروع آموزش حل مسئله، مقیاس خودتعیینی در هر دو گروه به عنوان پیش آزمون اجراء شد. جلسه های آموزشی با استفاده از داستان گویی مشتمل بر 18 جلسه 90 دقیقه ای بود و هر هفته 3 بار تشکیل می شد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. پس از آموزش، مقیاس خودتعیینی به وسیله دانش آموزان هر دو گروه به عنوان پس آزمون تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نهایی این پژوهش نشان دادند، دانش آموزانی که آموزش حل مسئله را دریافت کرده بودند، در خودتعیینی، ابعاد انتخاب و خودآگاهی نسبت به دانش آموزانی که آموزش حل مسئله را دریافت نکرده بودند، نمره ای بیش تر داشتند. بنابراین، یافته های مطالعه نشان داد که آموزش حل مسئله در خودتعیینی تأثیر مثبت دارد.
۹۸.

مقایسه سازگاری تحصیلی در دانش آموزان پسر دارای مشکلات یادگیری و دانش آموزان پسر دارای پیشرفت تحصیلی پایین، متوسط و بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش آموزان سازگاری تحصیلی مشکلات یادگیری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی ناتوانان یادگیری
تعداد بازدید : ۱۴۳۵ تعداد دانلود : ۸۶۲
زمینه: هدف از این پژوهش، مقایسه سازگاری تحصیلی در دانش آموزان پسر دارای مشکلات یادگیری و دانش آموزان پسر دارای پیشرفت تحصیلی پایین، متوسط و بالا بود. روش: آزمودنی های پژوهش شامل 160 دانش آموز پسر (40 نفر دارای مشکلات یادگیری، 40 نفر دارای پیشرفت تحصیلی پایین، 40 نفر دارای پیشرفت تحصیلی متوسط و 40 نفر دارای پیشرفت تحصیلی بالا) پایه تحصیلی دوم راهنمایی بود که به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از میان دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه اردبیل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه شخصیتی کالیفرنیا، آزمون هوشی ریون، آزمون های محقق ساخته خواندن، نوشتن و ریاضیات استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد میانگین نمره های سازگاری تحصیلی در دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا، بیشتر از دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری، دارای پیشرفت تحصیلی پایین و متوسط است؛ این در حالی است که بین دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری و دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین و متوسط تفاوت معنی داری به دست نیامد. نتیجه گیری: از این یافته ها می توان درزمینه آموزش و خدمات مشاوره ای برای دانش آموزان یاد شده استفاده کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان