فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
۱۴۲۱.

بررسی عوامل ژنتیکی و محیطی ناشنوایی در 354 خانواده نانوا دار استان های قم و مرکزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ناشنوایی ازدواج فامیلی علل ژنتیکی ناشنوایی علل محیطی ناشنوایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۸
"هدف: ناشنوایی شایعترین نقص حسی عصبی در انسان است و از هر هزارکودک یک کودک با ناشنوایی عمیق تا شدید بدنیا می آیند. مطالعات فراوانی نشان داده اند ناشنوایی در 50 درصد موارد علل ژنتیکی و در 50 درصد باقیمانده علل محیطی و ناشناخته دارد. در این تحقیق، هدف بررسی علل ناشنوایی در خانواده های مورد مطالعه بود تا راهکارهای مناسب جهت تشخیص و پیشگیری ارایه شود. روش بررسی: پرسشنامه ها در مدارس و کانون های ناشنوایان و مجتمع های بهزیستی استان های قم و مرکزی توزیع و پس از تکمیل جمع آوری شد. اطلاعاتی چون سن، جنس، وضعیت شنوایی کلیه افراد خانواده و بستگان، نوع ازدوا ج والدین، علت شناسی (ژنتیکی، محیطی) جمع آوری و با استفاده از نرم افزارSPSS اطلاعات بررسی شدند. یافته ها: 354 پرسشنامه حاوی اطلاعات کامل از خانواده های ناشنوا دار جمع آوری گردید میانگین سنی افراد ناشنوایی مورد (Proband) 8.1 ± 16.1 سال بود. 48.4 و 51.6 درصد ناشنوایان به ترتیب دختر و پسر بودند. 59.3 درصد والدین دارای نسبت فامیلی، 36.7 درصد غریبه و 4 درصد نسبت خود را معلوم نکرده بودند. میانگین تعداد ناشنوا در خانواده ها ± 1.4 1.8 است. با بررسی پرسشنامه های تکمیل شده و شجره نامه ها، در 70.9 درصد موارد عامل ژنتیکی و در 9 درصد موارد عامل محیطی و در20.1 درصد عاملی برای ناشنوایی شناخته نشد. نتیجه گیری: عامل ژنتیکی با الگوی توارثی اتوزوم مغلوب شایعترین عامل ناشنوایی است و این بخاطر میزان بالای ازدواج فامیلی است که باعث شده سهم علل ژنتیکی در این جمعیت از 50 درصد بیشتر شود. تعداد فرزندان عامل دیگر افزایش تعداد ناشنوایان در خانواده هایی است که زمینه ژنتیکی ناشنوایی دارند. عامل محیطی و ناشناخته بعد از عامل ژنتیکی قرار دارد. با منع ازدواج های فامیلی، آموزش بهداشت، کنترل تعداد فرزندان و همینطور مشاوره ژنتیک بویژه برای خانواده های در معرض خطر می توان قدم های مهمی در زمینه کاهش تعداد ناشنوایان برداشت."
۱۴۲۸.

تأثیر آموزش آگاهی واج شناختی بر توانایی خواندن دختران کم توان ذهنی پایه دوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خواندن عقب ماندگی ذهنی آگاهی واج شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری زبان
تعداد بازدید : ۲۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۷۲
هدف: از آنجا که آگاهی واج شناختی بر یادگیری خواندن اولیه بسیار موثر می باشد، هدف پژوهش حاضر این بود که مشخص کند آیا آموزش آگاهی واج شناختی به کودکان عقب مانده ذهنی می تواند بر مهارت خواندن این کودکان تاثیر بگذارد؟ روش: در یک بررسی مداخله ای، از دو گروه 30 نفری مورد و شاهد که در پایه دوم دبستان استثنایی رجائیه تهران تحصیل می کردند و از نظر سطح آگاهی واج شناختی یکسان بودند، استفاده شد. در آغاز طرح آزمون های آگاهی واج شناختی، درستی و سرعت خواندن برای دو گروه اجرا گردید. بعد هر دو گروه طی مدت سه ماه آموزش خواندن دیدند. گروه مورد، علاوه بر آموزش خواندن در همین مدت، طی 20 ساعت تحت آموزش آگاهی واج شناختی قرار گرفت. پس از سه ماه هر دو گروه دوباره تحت همان آزمون ها قرار گرفتند. یافته ها: امتیاز آگاهی واج شناختی هر دو گروه بعد از سه ماه افزایش معنی دار یافت، ولی این افزایش در گروه مورد بیشتر بود. امتیاز درستی و سرعت خواندن هر دو گروه نیز افزایش غیر معنی دار یافت. امتیاز کل آگاهی واج شناختی با درستی و سرعت خواندن همبستگی معنی دار داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش خواندن به کودکان عقب مانده ذهنی موجب افزایش امتیاز آگاهی واج شناختی و درستی و سرعت خواندن آنها می گردد.
۱۴۲۹.

تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر افزایش اعتماد به نفس دختران نابینای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۹۸۸
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر افزایش اعتماد به نفس دختران نابینای دبیرستان نرجس بود. روش تحقیق تجربی مقدماتی و بدون گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در دبیرستان نرجس در سال 1381 با تعداد 51 نفر بود. نمونه پژوهش، نمونه در دسترس بود ابتدا کلیه دانش آموزان به آزمون اعتماد به نفس آیزنگ پاسخ دادند سپس میانگین اعتماد به نفس دانش آموزان محاسبه شد که (18.01) بود. با توجه به میانگین اعتماد به نفس در آزمون آیزنگ (15) و میانگین اعتماد به نفس دانش آموزان (18.01) افرادی انتخاب شدند که نمره اعتماد به نفس آنها (0.5) انحراف استاندارد پایین تر از میانگین بود. به این ترتیب 12 نفر واجد شرایط بودند که در 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مهارتهای اجتماعی که شامل موضوعاتی از قبیل ارتباط میان فردی، پرسش کردن، توضیح دادن، گوش دادن، افشای خود و ابراز وجود بود، شرکت کردند. آزمودنیهای پس از اتمام جلسات آموزش مجددا به آزمون اعتماد به نفس آیزنگ پاسخ دادند. روش آماری جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده t گروههای وابسته بود. نتایج پژوهش نشان داد، آموزش مهارتهای اجتماعی در افزایش اعتماد به نفس دختران نابینا موثر بوده است.
۱۴۳۱.

بررسی تحولی تئوری ذهن در کودکان عقب مانده ی ذهنی خفیف و کودکان عادی 7 تا 9 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تئوری ذهن کودکان عقب مانده ذهنی خفیف کودکان عادی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی اول
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی دوم
  3. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
تعداد بازدید : ۲۷۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۶۸
"در این پژوهش، روند تحول تئوری ذهن در کودکان عقب مانده ذهنی و عادی، و همچنین رابطه برخی متغیرهای جمعیت شناختی مانند سن، جنس، و طبقه اقتصادی - اجتماعی با تئوری ذهن بررسی شده است. برای این کار، 80 نفر دانش آموز دختر و پسر (40 نفر عقب مانده ذهنی و 40 نفر عادی) 7 تا 9 ساله از مراکز آموزشی کم توان ذهنی و مدارس کودکان عادی شهر شیراز انتخاب و بررسی شدند. برای تعیین تئوری ذهن و مولفه های آن (تئوری ذهن سطح اول، تئوری ذهن سطح دوم، و تئوری ذهن سطح سوم)، آزمون تئوری ذهن گرفته شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی، تحلیل واریانس یک سویه، آزمون های تعقیبی، تحلیل واریانس دو سویه، و رگرسیون چند متغیره به کار رفت. یافته ها نشان داد که در هر دو گروه عقب مانده و عادی، روند تحول تئوری ذهن با توجه به سن صعودی است. تئوری ذهن کودکان با جنسیت ارتباط ندارد. کودکان عقب مانده ذهنی و عادی، در تئوری ذهن تفاوتی معنادار با هم دارند، ولی تعامل جنسیت و نوع آزمودنی (عقب مانده و عادی) معنادار نیست. بررسی متغیرهای جمعیت شناختی نشان داد که سن و تحصیلات پدر پیش بینی کننده مثبت و معناداری در رابطه با تئوری ذهن و مولفه های آن است و الگوی این پیش بینی در کودکان عقب مانده و عادی یکسان است"
۱۴۳۲.

پذیرش همسالان از دانش آموزان دارای اختلالات حسی حرکتی در مدارس تلفیقی و غیر تلفیقی ( عادی ) شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: پذیرش کودک استثنایی آموزش فراگیر مدارس تلفیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۱
" هدف: پژوهش حاضر در مورد تعیین میزان پذیرش دانش آموزان دارای اختلالات حسی حرکتی توسط دانش آموزان عادی در مدارس تلفیقی و غیر تلفیقی (عادی) می باشد. تحقیقاتی در زمینه فراگیر سازی و عوامل موثر در آن انجام شده که نتایج حاکی از این است که پذیرش دانش آموز استثنایی توسط دانش آموزان عادی در موفقیت برنامه های تلفیقی یا فراگیر سازی بسیار مهم می باشد. روش بررسی: روش پژوهش در این تحقیق زمینه یابی می باشد و برای توصیف میزان پذیرش دانش آموزان دارای مشکلات حسی حرکتی از پرسشنامهAcceptance Scale استفاده شده است. نمونه های تحقیق شامل 179 دانش آموز عادی دختر و پسر کلاسهای سوم، چهارم وپنجم دبستانهای تهران بودند که همکلاسی دارای اختلالات حسی حرکتی داشتند . این نمونه ها بطور تصادفی از مناطق پنج گانه تهران انتخاب گشتند. همچنین این پژوهش یک نمونه 55 نفری از دانش آموزان همین مقاطع تحصیلی را در مدارس غیر تلفیقی جهت مقایسه مورد بررسی قرار داد. برای بررسی اعتبار، آلفا کرونباخ 83%(Reliability coefficient) محاسبه شد که نشان دهنده اعتبار بالای آزمون است. در این تحقیق تاثیر جنسیت و نوع مدرسه (تلفیقی، غیر تلفیقی یا عادی) بر میزان پذیرش دانش آموزان دارای اختلالات حسی حرکتی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد میزان پذیرش دانش آموزان با مشکلات حسی حرکتی توسط پسران و دختران مدارس تلفیقی تا حدودی یکسان است. میزان پذیرش دختران و پسران مدارس تلفیقی بیشتر از پذیرش دختران و پسران مدارس غیر تلفیقی (عادی) بود و این میزان پذیرش در پسران دو مدرسه با شدت بیشتری نمایان شد. در واقع میزان پذیرش دانش آموزان با مشکلات حسی حرکتی توسط پسران مدارس غیر تلفیقی (عادی) در طیف پذیرش ضعیف قرار دارد. نتیجه گیری: همانطور که نتایج نشان می دهند دانش آموزان با مشکلات حسی حرکتی در مدارس تلفیقی از میزان پذیرش بالاتری توسط همکلاسیها برخوردارند. این برتری در مدارس تلفیقی بیانگر این واقعیت است که تجربه تماس و آشنایی با کودکی که نیازهای ویژه دارد می تواند بر پذیرفته شدن این دانش آموزان توسط دانش آموزان عادی اثر گذار باشد. محدودیتهای این پژوهش و کم بودن پژوهشها در این زمینه ضرورت پژوهشهای بیشتر بخصوص در زمینه مداخلات مناسب جهت افزایش پذیرش را آشکار می سازد. "
۱۴۳۳.

بررسی تاثیر نمایش درمانی در افزایش مهارت های حرکتی و حافظه شنیداری کم توان ذهنی با هوش بهر 70-55 در دامنه سنی 15-10 سال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کم توان ذهنی مهارت های حرکتی حافظه شنیداری نمایش درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸۹
"هدف: موضوع تحقیق بررسی تاثیر نمایش درمانی در افزایش مهارت های حرکتی و حافظه شنیداری کم توانان ذهنی پسر با هوش بهر 70-55 در دامنه سنی 15-10 سال می باشد. روش بررسی: جامعه آماری مورد نظر از دانش آموزان کم توان ذهنی تحت پوشش آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران که در سال تحصیلی 84-83 مشغول به تحصیل بوده و باهوش بهر بین 70- 55در دامنه سنی 15-10 سال قرار دارند، تشکیل یافته است. نمونه پژوهشی که افراد آن به صورت تصادفی انتخاب شدند شامل دو گروه آزمایش و گواه بود که در هر گروه 20 نفر قرار داده شد. ابزار پژوهش مورد استفاده در این تحقیق آزمون مهارت های حرکتی ـ ادراکی برونینکز ـ اوزرتسکی و آزمون تقویت (توالی) حافظه شنیداری ـ بیانی می باشد. میانگین های بدست آمده در دو گروه آزمایش و گواه از طریق آزمون آماری T (T-test) مورد مقایسه قرارگرفت. یافته ها: بررسی میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروههای پژوهش در دروس مختلف و نیز خرده آزمونهای انجام شده در مهارتهای حرکتی در اکثر موارد دارای اختلاف آماری معنادار و تغییرات مثبت می باشد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق با معنا داری آماری در سطح آلفای 0.05 (ضریب اطمینان 95%) نشان داد که اجرای برنامه نمایش درمانی برای گروه هدف، موجب افزایش مهارت های ادراکی و تقویت حافظه شنیداری شده است.
۱۴۳۴.

مقایسه مهارتهای اجتماعی دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری و دانش آموزان عادی 8 تا 12 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۴
هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه مهارتهای اجتماعی در دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان عادی پایه دوم ابتدایی تا دوم راهنمایی شهر تهران و دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری 8 تا 12 ساله تشکیل می دهد که در سال تحصیلی 1381 به تحصیل اشتغال داشتند. برای بدست آوردن نمونه مورد نظر با استفاده از نمونه گیری در دسترس 30 دانش آموز دختر و پسر مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری که در مرکز اختلالات یادگیری یوسف آباد مورد تشخیص قرار گرفته بودند انتخاب شدند و برای انتخاب گروه مقایسه با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 30 دانش آموز دختر و پسر انتخاب شدند و از نظر خصوصیاتی همچون سن، طبقه اقتصادی – اجتماعی همتا گردیدند. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش آماری تحلیل واریانس دو راهه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که بین اسناد نیت دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری تفاوت آماری معنادار وجود ندارد. (P>%5 ? (1.56) =0.212). در الگوهای حل مسایل اجتماعی (پرخاشگری، کناره گیری و مساله گشایی) تفاوتها از لحاظ آماری معنادار است.(? (1.56) = 7.45, P<%10). در الگوی پرخاشگرانه پسران مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری، در الگوی کناره گیری دختران مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری و در الگوی مساله گشایی پسران عادی بالاترین میانگین را بدست آوردند. از طرف دیگر بین رفتار اجتماعی دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری تفاوت آماری معنادار وجود دارد (? (1.56) = 4.78, P<%5). در خود کارآمدی تصوری در دستیابی به اهداف اجتماعی نیز تفاوتها از لحاظ آماری معنادار است.(? (1.56) = 4.78, P<%5).
۱۴۳۶.

تئوری ذهن در کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان نابینا و ناشنوا
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۱۹۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۲۷
توانایی درک این موضوع که دیگران واجد حالات ذهنی ای همچون افکار، تمایلات و عقایدی هستند که می تواند با حالات ذهنی و یا واقعیت متفاوت باشد "تئوری ذهن" نامیده می شود. در این مقاله ابتدا سعی خواهیم کرد مبانی نظری چیزی که امروزه به تئوری ذهن معروف شده است را تبیین کنیم و سپس با مرور تحقیقات منتشر شده در زمینه رشد تئوری ذهن در کودکان ناشنوا، در پی پاسخ دادن به دو سوال خواهیم بود، آیا کودکان ناشنوا با تاخیر به تئوری ذهن می رسند؟ و آیا ناشنوا بودن والدین تاثیری بر رشد تئوری ذهن در کودکان ناشنوا دارد؟ برخی از نظریه پردازان معتقدند رشد تئوری ذهن وابسته به تجربه زبانی است، در نقطه مقابل نظریه پردازانی هستند که معتقدند رشد تئوری ذهن وابسته به یک عملکرد اجرایی است. برخی از پژوهشها عملکرد همراه با تاخیر ناشنوایان را در رسیدن به تئوری ذهنی نشان داده اند. از سوی دیگر پژوهشهایی نیز عدم تاخیر در تئوری ذهن کودکان ناشنوا را نشان داده اند. نتایج تحقیقات در زمینه تاثیر ناشنوا بودن والدین بر رشد تئوری ذهن در کودکان ناشنوا حاکی از آن است که کودکان ناشنوایی که در واقع ناشنوای نسل دوم هستند و والدین ناشنوا دارند در مقایسه با کودکان ناشنوا تاخیری در رسیدن به تئوری ذهن نشان نمی دهند و عملکردی مشابه با آنان دارند.
۱۴۴۰.

بررسی عملیات ردیف کردن در کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۸ تعداد دانلود : ۸۵۷
این تحقیق با هدف بررسی عملیات ردیف کردن در ناشنوایان و مقایسه نتایج آنها با افراد شنوا انجام شده است. بدین منظور، 160 آزمودنی ناشنوا در چهار گروه سنی (6-9) ساله و در هر گروه سنی 20 آزمودنی شنوا و 20 آزمودنی ناشنوا انتخاب شدند. پس از انتخاب دو گروه نمونه ناشنوا و شنوا، آزمایش عملیات عینی ردیف کردن در دو گروه اجرا گردید. سپس با حذف افراد 6 ساله که کاملا فاقد عملیات ردیف کردن بودند و با حذف افراد 9 ساله که همگی واجد توانایی ردیف کردن بودند، با توجه به انتخاب گروه سنی بین 6 الی 9 سال، مورد انتظار است که در سن 6 سالگی هر دو گروه ناشنوا و شنوا در مرحله فاقد عملیات عینی ردیف کردن و در 9 سالگی نیز هر گروه ناشنوا و شنوا کاملا واجد عملیات عینی ردیف کردن بوده اند؛ لذا مقایسه صرفا برای گروه سنی 7 و 8 ساله انجام گردید. آزمون آماری نشان داد که اگر چه 7 و 8 ساله ها در آزمایش اول در مقایسه با همسالان شنوای خود از تاخیر در عملیات ردیف کردن برخوردار بودند ولی پس از بهسازی وسایل و دستورالعمل آزمایش، مقایسه نمرات آزمودنیهای ناشنوای 7 و 8 ساله در آزمایش مجدد با همسالان شنوا نشان داد که تفاوت آنها معنی دار نیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان