فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۸۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت مقابله با خلق منفی بر اضطراب و استرس دانش آموزان مدارس متوسطه پسرانه ی شهر کاشان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر آزمایشی بوده و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 93-1392 شهر کاشان بوده و نمونه ی تحقیق شامل 30 دانش آموز به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از ابزار پژوهشی پرسشنامه ی اضطراب و استرس(Dass) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss و با روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که بین دو گروه در هر دو متغیر وابسته(یعنی اضطراب و استرس) تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر بین دو گروه آزمایشی و کنترل در میزان متغیرهای اضطراب و استرس تفاوت معناداری مشاهده گردید. یافته های این پژوهش نشانگر آن است که آموزش مهارت مقابله با خلق منفی باعث کاهش اضطراب و کاهش استرس دانش آموزان می شود.
پیش بینی تصمیم گیری تحلیلی توسط هیجان شادی و ابعاد سبک های شناختی با واسطه گری تمایلات فراشناختی چکیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی، ساز و کار فرایند تصمیم گیری را با رویکرد شناخت داغ مورد بررسی قرار داد. در این راستا، مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004)، هیجان شادی و ابعاد سبک های شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) به عنوان متغیر برون زاد، تمایلات فراشناختی متغیر واسطه ای و تصمیم گیری تحلیلی متغیر درون زاد مدل در نظر گرفته شدند. روش: شرکت کنندگان پژوهش، شامل 228 دانشجوی دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بودند. مقیاس نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1996)، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت (تامپسون و همکاران، 1992)، به عنوان شاخص سبک های شناختی؛ مقیاس شادی (لیبومیرسکی و لپر، 1999)؛ مقیاس تفکر فعال روشنفکرانه (استانوویچ و وست، 2007) و مقیاس تصمیم گیری (کلازینسکی، 2001) مورداستفاده قرار گرفتند. پایایی ابزارهای پژوهش به روش آلفای کرونباخ و روایی آن ها به شیوه تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که هیجان شادی، تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند؛ این پیش بینی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم (از طریق واسطه گری تفکر روشنفکرانه) صورت می گیرد؛ بدین شکل که هیجان شادی پیش بینی کننده منفی تفکر روشنفکرانه است و در ادامه تفکر روشنفکرانه، تصمیم گیری تحلیلی را به صورت مثبت پیش بینی می کند. در مقابل بعد نیاز به شناخت (از ابعاد سبک های شناختی) به صورت مستقیم و غیرمستقیم (با واسطه گری تفکر روشنفکرانه)، تصمیم گیری تحلیلی را به صورت مثبت پیش بینی می کند. بعد دوم سبک های شناختی یعنی نیاز به ساختار پیش بینی کننده منفی تفکر روشنفکرانه است و بدین ترتیب با واسطه گری این متغیر، تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند. درنهایت یافته ها حاکی از آن بود که بعد نیاز به قطعیت پیش بینی کننده تصمیم گیری تحلیلی نیست. نتیجه گیری: درمجموع نتایج پژوهش حاضر تائیدی است بر رویکرد شناخت داغ و به طور خاص مدل پردازش دوگانه کلازینسکی، مبنی بر اینکه فرایندهای شناختی، به ویژه تصمیم گیری تحلیلی، تحت تأثیر حالات هیجانی، وضعیت انگیزشی (سبک های شناختی) و تمایلات فراشناختی می باشند.
بررسی رابطه ساده و چندگانه سپاس گزاری با عواطف مثبت و منفی، شادکامی و خوش بینی
حوزه های تخصصی:
سپاس گزاری یکی از سازه های روان شناختی نوظهور در روان شناسی مثبت گرا است که با پرسش های بسیاری روبرو می باشد. بدین خاطر هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ساده بین سپاس گزاری با عواطف مثبت و منفی، شادکامی و خوش بینی، ونیز تبیین میزان سپاس گزاری برمبنای متغیرهای یاد شده بوده است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. نمونه تحقیق بر اساس روش خوشه ای از دانشگاه شاهد و دانشکده ولیعصر انتخاب شده و شامل 128 دانشجو با میانگین سنی 62/20 (29/2=ِsd) بوده اند. ابزارهای مورد استفاده در این بررسی شامل مقیاس های سپاس-گزاری(GQ-6)، عاطفه مثبت و منفی (PANAS)، شادکامی آکسفورد و خوش بینی (LOT) بوده است. نتایج مربوط به همبستگی بین متغیر سپاسگزاری و متغیرهای عاطفه مثبت، شادکامی و خوش بینی نشانگر رابطه مثبت و معنادار، و با عاطفه منفی بیانگر رابطه منفی و معنادار بوده است. همچنین، نتایج مربوط به رگرسیون چند متغیره نشان داده است که متغیرهای عاطفه مثبت، شادکامی و خوش بینی می توانند در مجموع 43 درصد از واریانس متغیر سپاس گزاری را پیش بینی کنند. در عین اینکه بین سپاس-گزاری افراد با عواطف مثبت و منفی و شادکامی و خوش بینی رابطه معنادار وجود دارد، اما در این پژوهش، متغیرهای عاطفه منفی، شادکامی و خوش بینی پیش بینی کننده سپاس گزاری می باشند، در حالی که متغیر عاطفه مثبت علیرغم رابطه مثبت و معناداری که با سپاس گزاری دارد، در پیش بینی کنندگی سپاس گزاری نقشی ایفا نمی کند.
نقش هوش هیجانی و هوش معنوی در تبیین حالت های هیجانی منفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی نقش ابعاد هوش هیجانی و هوش معنوی در تبیین حالت های هیجانی منفی انجام شده است. این مطالعه، از نوع تحقیقات همبستگی بوده و در نمونه ای متشکل از 589 نفر دانشجو (292 نفر دختر و 297 نفر پسر) صورت گرفته است. دانشجویان از طریق پاسخ گویی به مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، مقیاس رگه فراخلقی و مقیاس هوش معنوی کینگ در پژوهش شرکت نمودند. نتایج مطالعه حکایت از آن دارد که ابعاد هوش هیجانی و هوش معنوی، قادر به تبیین حالت های هیجانی منفی می باشند. برای بررسی برازش مدل پیشنهادی با داده های گردآوری شده شاخص های RMSEA, CFI, AGFI, GFI, X2, X2/df و RMR محاسبه گردیده و نشان دادند، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار می باشد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر تنظیم هیجان بر راهبردهای نظم دهی شناختی هیجانی و ناگویی هیجانی در بیماران مبتلا به نارسایی عروق کرونر قلب
حوزه های تخصصی:
رویکرد درمانی یکپارچه که یک رویکرد شناختی رفتاری متمرکز بر هیجان می باشد و هدف اصلی آن فرآیندهای هیجانی است، برای اختلالاتی که مولفه های هیجانی قوی دارند قابل اجرا است. هدف این پژوهش، هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله ی مبتنی بر تنظیم هیجان برگرفته از روش درمانی یکپارچه بر راهبردهای نظم دهی شناختی هیجانی و ناگویی هیجانی در بیماران مبتلا به نارسایی عروق کرونر قلب بود. روش پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب مراجعه کننده به مرکز قلب تهران بین ماه های خرداد تا مرداد 1395 بود. از این تعداد 30 نفر از بیماران در دو گروه آزمایش و کنترل با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو و پرسشنامه راهبردهای نظم دهی شناختی هیجانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس صورت گرفت. تحلیل نتایج نشان داد که تفاوت دو گروه از نظر کاهش شدت تنظیم شناختی هیجانی منفی (05/0>P) و ناگویی هیجانی (01/0>P) و افزایش راهبردهای نظم دهی شناختی هیجانی مثبت (01/0< P) در بیماران عروق کرونر قلب از نظر آماری معنادار بود. نتایج پژوهش حاضر می تواند به پژوهش گران و درمان گران حیطه ناگویی هیجانی در زمینه عوامل تاثیرگذار بر آن در بیماران عروق کرونر قلب کمک کننده باشد.
" رابطه ی بین سلامت روان وشادکامی دانشجویان دختر و پسر "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تغییرپذیری خلق در شرایط آب و هوایی و فصل های مختلف سال در جمعیت بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
تاثیر درمان شناختی رفتاری بر شادکامی و بلوغ هیجانی نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر درمان شناختی رفتاری بر بهبود شادکامی و بلوغ هیجانی نوجوانان پسر انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر پایه نهم شهر پاکدشت در سال تحصیلی 95-1394 بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود که 50 دانش آموز نوجوان (هر گروه 25 نفر) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 70 دقیقه ای با روش درمان شناختی رفتاری آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. هر دو گروه پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرگایل و لو، 1990) و پرسشنامه بلوغ هیجانی (سینگ و بهارگاوا، 1990) را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها به کمک نرم افزار SPSS-19 با روش های آزمون چند متغیری و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میان گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنادای وجود داشت (01/0P<). به عبارت دیگر درمان شناختی رفتاری به طور معناداری باعث بهبود شادکامی و بلوغ هیجانی نوجوانان پسر شده بود. بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران برای بهبود شادکامی و بلوغ هیجانی نوجوانان پسر از درمان شناختی رفتاری استفاده کنند.
پیش بینی تاب آوری در برابر خودکشی براساس نابسامانی هیجان و سبک های فرزند پروری
حوزه های تخصصی:
خودکشی یکی از معضلات کنونی در تمامی جوامع است که در دهه های اخیر شیوع بیشتری یافته است. شناسایی عوامل مؤثر در این اختلال می تواند به پیشگیری از آن کمک کند. در پژوهش های مختلف، آسیب پذیری های هیجانی از جمله نابسامانی هیجانی یکی از عوامل خطر در خودکشی شناخته شده است. از طرف دیگر بر نقش شیوه های تربیتی به عنوان یک عامل تاثیرگذار بر خودکشی تأکید شده است. هدف از انجام این پژوهش پیش بینی تاب آوری در برابر خودکشی بر اساس نابسامانی هیجانی و سبک های فرزندپروری بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که 148 نفر از آنها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه تاب آوری در برابر خودکشی، مقیاس نابسامانی هیجانی و پرسشنامه سبک های فرزندپروری بود. برای تجریه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون همزمان و گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک مقتدرانه در بین فرزندپروری توانست تاب آوری در برابر خودکشی را به صورت مثبت و معنی دار پیش بینی نمایند. سبک مستبدانه نیز مانند نابسامانی هیجانی توانست به صورت منفی و معنی دار تاب آوری در برابر خودکشی را پیش بینی نماید. از این رو در راستای افزایش تاب آوری دانشجویان در برابرخودکشی، آزمودن آموزش تنظیم هیجان به دانشجویان توأم با آموزش شیوه صحیح فرزندپروری به والدین توصیه می گردد.
فواید شادزیستن
حوزه های تخصصی:
شوخ طبعی در روابط
حوزه های تخصصی:
نقش واسطهای عاطفه مثبت و منفی در رابطه بین سبک های حساسیت پردازش حسی و ناگویی خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای عاطفه مثبت و منفی در رابطه بین حساسیت پردازش حسی بود. روش : مشارکت کنندگان در این پژوهش، 277 دانشجوی کارشناسی (121 پسر و 156 دختر) از دانشگاه خوارزمی کرج بود که به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند. ابزارهای مورد استفاده به منظور سنجش متغیرهای پژوهش شامل: پرسش نامه حساسیت پردازش حسی (آرون آرون)، پرسش نامه عواطف مثبت و منفی (PANAS) و پرسش نامه ناگویی خلقی (بشارت، 2007) را تکمیل نمودند. داده ها به شیوه تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه سلسله مراتبی و ضریب همبستگی Pearson با نرم افزار spss-18 تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد سهولت تحریک و آستانه حسی پایین به صورت مثبت و معنادار و حساسیت زیبایی شناختی به صورت منفی و معنادار ناگویی خلقی را پیش بینی می کنند. همچنین عاطفه مثبت بین سهولت تحریک و حساسیت زیبایی شناختی با ناگویی خلقی و عاطفه منفی بین هر 3 بعد حساسیت پردازش حسی و ناگویی خلقی واسطه می باشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش ضرورت بازشناسی نقش حساسیت پردازش حسی و عاطفه مثبت و منفی را در ناگویی خلقی مورد تأکید قرار می دهند.
بررسی اثر اصول قواعد ابراز هیجان در تجربه ی عاطفه ی مثبت/منفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قواعد ابراز هیجان، وابسته به شرایط فرهنگی هر فرد، تعیین کننده ی بروز هیجانات مختلف فرد است. بنابراین قواعد، آن چه که فرد از خود بروز می دهد، وابسته به پیش شرط های زیرآستانه ای است که فرهنگ فرد برای او مشخص می کند. بر این اساس، تجربه ی عاطفه به عنوان مولفه ای که نقشی برجسته و تعیین کننده در سلامت روان افراد و بهزیستی روان شناختی دارد می تواند مورد پژوهش قرار گیرد.\nروش کار: شرکت کنندگان این پژوهش، 560 نفر از شهروندان ایرانی ساکن شهرهای مختلف ایران (تهران، مشهد، شیراز، اصفهان، اهواز و آبادان) در سال های 1394-1393 بودند که به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و و هر یک قواعد ابراز هیجانی خاصی را به خود اختصاص می دادند. ابزار پژوهش، پرسش نامه ی قواعد ابراز هیجانی (نسخه ی گسترش یافته) و پرسش نامه ی تجربه ی عاطفه ی مثبت و منفی بود. داده ها توسط نسخه ی 19 نرم افزار SPSS با روش آماری رگرسیون چندگانه مورد تحلیل آماری قرار گرفت.\nیافته ها: بر اساس نتایج، هیجان شادی و تنفر، از قواعد ابراز هیجان آشکارانه و هیجان خشم، غم و شادی از قواعد ابراز هیجان سرکوب گرایانه تبعیت می کنند.\nنتیجه گیری: بنا بر نتایج، قواعدی زیرآستانه ای است که در جریان فرهنگی کشور ایران وجود دارد و ورای تجربه ی زیستی که یک هیجان برای فرد به ارمغان می آورد، مورد تایید بودن شکل بروز آن در یک فرهنگ، تجربه ی عاطفه ی مثبت یا منفی را برای کاربران آن فرهنگ با قواعد ابراز هیجان خاص آن، به همراه دارد.
رابطه بین تاب آوری و نشاط ذهنی با استعداد اعتیاد دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین تاب آوری و نشاط ذهنی با استعداد اعتیاد بود. روش: روش تحقیق همبستگی از نوع توصیفی بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد لردگان بود که تعداد 172 نفر از آن ها با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه های تاب آوری، نشاط ذهنی موقعیتی و سنجش استعداد اعتیاد پاسخ دادند. یافته ها: براساس نتایج، تاب آوری و نشاط ذهنی با استعداد اعتیاد دانشجویان رابطه منفی نشان دادند. همچنین نشاط ذهنی و تاب آوری قدرت پیش بینی استعداد اعتیاد را داشتند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تاب آوری و نشاط ذهنی یکی از عوامل موثر در ایجاد آمادگی در افراد برای مصرف مواد مخدر می باشند.
نقل قول های معروف راجع به شادی
حوزه های تخصصی:
6 گام برای تبدیل یک هیجان منفی به یک پیامد مثبت
حوزه های تخصصی:
عاطفه ی مثبت
حوزه های تخصصی:
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز بر تعدیل روانسازه های ناسازگار و کاهش عواطف منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین ارکان رشد و توسعه زندگی فردی و اجتماعی یادگیری است. امروزه اختلال ریاضی به عنوان مانعی مهم در راه پیشرفت تحصیلی و یادگیری افراد تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز، بر تعدیل روانسازه های ناسازگار و کاهش عواطف منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی بود. این پژوهش نیمه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه پژوهش، شامل 40 نفر از دانش آموزان دختر 14 تا 16 ساله مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی شهرستان دلفان بودند که بعد از شناسایی به وسیله آزمون ریاضی کی مت (KMS) و انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس دانش آموزان به پرسشنامه روانسازه های ناسازگار اولیه (YSQ-SF) و فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش ذهن شفقت ورز دریافت کردند. سپس از هر دو گروه، پیش آزمون- پس آزمون به عمل آمد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز، بر روانسازه های ناسازگار و عواطف منفی دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال ریاضی موثر است. بنابراین پیشنهاد می شود که این برنامه درمانی به منظور کاهش عواطف منفی و جلوگیری از شکل گیری روانسازه های ناسازگار در دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی آسیب های عصب شناختی در بیماران مبتلا به ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و مقایسه هم نوسانی امواج مغز و تقارن نیمکره های مغز در افراد مبتلا به ناگویی هیجانی و افراد غیرمبتلا بود. بیست و چهار داوطلب (14 بیمار مبتلا به ناگویی هیجانی و 10 داوطلب سالم) در این پژوهش شرکت کردند. میزان ناگویی هیجانی شرکت کنندگان در این پژوهش بر اساس نمره آنها در مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-20 (TAS-20) اندازه گیری شد. هم نوسانی و عدم تقارن بین نیمکره ها در دو گروه شرکت کنندگان با استفاده از الکتروآنسفالوگرافی کمی (qEEG) سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان هم نوسانی و عدم تقارن بین نیمکره ها در دو گروه به صورت معنادار متفاوت است. کمترین میزان هم نوسانی برای گروه بیماران مبتلا به ناگویی هیجانی در باند فرکانسی تتا (7-5/3 هرتز) و در ناحیه پس سری به دست آمد. بیشترین میزان عدم تقارن بین نیمکره ها برای گروه مبتلا به ناگویی هیجانی در باند فرکانسی تتا و آلفا، در نواحی پس سری (7-5/3 هرتز) و در باند فرکانسی تتا در ناحیه مرکزی (12-8 هرتز) مشاهده شد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که نقص در کلامی سازی هیجان ها و رویکرد غیراحساسی در برابر محرک ها در بیماران مبتلا به ناگویی هیجانی با توجه به هم نوسانی امواج مغز و تقارن نیمکره های مغز قابل تبیین است.