فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
شیوع رفتارهای پرخاشگری در جمعیت عمومی شهر مشهد، ایران، 1393(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خشم و پرخاشگری با پیامدهای فردی و اجتماعی و عوارض جسمی بسیاری همراه است. رفتارهای پرخاشگرانه، موفقیت شغلی و تحصیلی افراد را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. هدف این مطالعه، ارزیابی رفتارهای پرخاشگری و پیشگوهای آن در بین جمعیت عمومی شهر مشهد در سال 1393 می باشد.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی-مقطعی، تعداد 656 نفر در مشهد در سال 1393 بررسی شدند. مطالعه با استفاده از پرسش نامه ی پرخاشگری باس-پری با مراجعه به مکان های عمومی شهر انجام شد. تحلیل داده ها با آمار توصیفی، آزمون های تی، من ویتنی و رگرسیون خطی با کمک نرم افزار SPSS نسخه ی 5/11 انجام شد.
یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان، 54/10±68/27 سال در زنان و 72/12±83/29 سال در مردان بود. تحلیل نتایج به ترتیب امتیازات 37/23 و 17/22 برای حیطه ی فیزیکی، 30/12 و 15/13 برای حیطه ی کلامی، 31/17 و 99/15 برای خشم، 57/19 و 06/18 برای ستیزه گری را برای مردان و زنان نشان داد که در تمام موارد، تفاوت نمرات زنان و مردان از نظر آماری معنی دار بودند (05/0>P).
از نظر متغیرهای جمعیت شناختی، موارد سن، وضعیت ازدواج، سابقه ی طلاق، نازایی و بیماری جسمی، هم چنین سابقه ی جریمه ی رانندگی، زندان و سوء مصرف الکل، پیش گویی کننده ی حیطه های گوناگون رفتارهای پرخاشگری بودند.
نتیجه گیری: بنا بر نتایج، رفتارهای پرخاشگری در ابعاد ستیزه گری، خشم و فیزیکی به طور بارزی در میان مردان بالاتر است در حالی که امتیاز رفتارهای پرخاشگری کلامی در زنان بالاتر بود.
تأثیر آموزش روش تربیتی مبتنی بر حل مسئله بر روش فرزندپروری و رفتارهای خشمگینانه والدین
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که خشم در برخی از موارد نتیجه ناتوانی افراد در اتخاذ راه حل مناسب برای مشکلات روزمره خانوادگی است، آموزش مهارت های حل مسئله و به کارگیری آن در تربیت فرزندان می تواند از بروز رفتارهای پرخاشگرانه والدین پیشگیری کند. هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی آموزش روش تربیتی مبتنی بر حل مسئله بر تغییر روش تربیتی والدین و کاهش خشم آنها نسبت به فرزندان است. در این مطالعه والدین 29 کودک به صورت داوطلبانه در کارگاه های آموزش والدین شرکت کردند. در این کارگاه ها والدین در زمینه استفاده از روش حل مسئله و تغییر روش تربیتی خود در مواجهه با رفتارهای چالش برانگیز کودکان و واکنش مناسب نسبت به آنها آموزش دیدند. کارگاه ها به مدت 9 جلسه دو ساعته و یک روز در هفته برگزار می شدند. ابزارهای پژوهش حاضر پرسشنامه ارزیابی روش تربیتی والدین و پرسشنامه ارزیابی میزان خشم والدین بوده است. نتایج نشان داد که آموزش روش حل مسئله به والدین در بهبود سبک تربیتی و کاهش رفتارهای خشم آلود آنها نسبت به فرزندان موثر بوده است.
اثر بخشی درمان شناختی-رفتاری در کاهش خشم و نشخوار خشم در زندانیان زندان اردبیل
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری در کاهش خشم و نشخوار خشم می باشد. این پژوهش از نظر روش از نوع شبه آزمایشی محسوب می شود و طرح آن دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری این تحقیق شامل زندانیان زندان اردبیل بود، که مشکل در کنترل خشم داشتند. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری در دسترس بود. حجم نمونه برابر با 26 نفر است که به صورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایشی گمارده شدند.آزمودنی های گروه آزمایشی 12 جلسه تحت مداخله شناختی- رفتاری قرار گرفتند، در حالی که گروه آزمایشی هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند.ابزار بکار رفته شامل آزمون خشم صفت-حالت اسپیلبرگر برای خشم و آزمون نشخوار خشم سوخودلوسکی برای نشخوار خشم بودند، که قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه اجرا شدند. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده آن بود که درمان شناختی رفتاری بر کاهش خشم و بروز بیرونی و درونی آن تاثیر بسزایی داشته است و در افزایش کنترل بیرونی و درونی خشم افراد گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل تفاوت معنا داری وجود داشت و همچمین با توجه به سطح معنا داری00/0 برای نشخوار خشم درمان تاثیر معناداری برکاهش نشخوارخشم گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل داشته است.
اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به افزایش روز افزون کودکان بی سرپرست و مشاهده ناسازگاری ها و اختلالات هیجانی در آنها که بر اثر جدایی از کانون خانواده به وجود می آید، توجه خاص به این کودکان احساس می گردد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پسر بی سرپرست و بدسرپرست با دامنهی سنی 4-8 سال در مراکز نگهداری شهر مشهد بودند. نمونه آماری شامل 18 کودک با رفتار پرخاشگرانه که با استفاده از نظر مربی و پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (9) و گروه کنترل (9) گمارده شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه تحت آموزش شایستگی هیجانی قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی ارومیه، آزمون تطبیق هیجانی و مقیاس ارزیابی خود نظم بخشی پیش دبستانی و خرده آزمون گنجینه لغات مقیاس هوشی وکسلر پیش دبستانی در پیش و پس آزمون اجرا شد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس، نشان داد که نمره دانش هیجانی، تنظیم هیجانی در کودکان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بیش از گروه کنترل بود. همچنین نمره پرخاشگری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون کاهش داشت. یافته های حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره بین مؤلفه های دانش هیجانی نشان داد که بین دوگروه در نمره پس آزمون دانش موقعیت هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: آموزش شایستگی هیجانی می تواند روش مؤثری برای افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان باشد.
خشونت علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های خانوادگی افراد دارای رفتارهای پرخطر جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش اساسی و مهم خانواده در شکل گیری رفتارهای آدمی، تحقیق حاضر با هدف شناخت ویژگی های خانوادگی افراد دارای رفتارهای پرخطر جنسی انجام شده است.
روش کار: در این پژوهش همبستگی، جامعه ی آماری شامل افراد دارای رفتار جنسی پرخطر و خارج از روابط ازدواج بود. برای نمونه گیری تعداد 104 نفر از زنان دارای رفتار جنسی پرخطر از شهر تهران در سال 90-1389 به شیوه ی نمونه گیری در دسترس، شناسایی و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه ی ارزیابی خطر ابتلا به ایدز (سیمپسون، 1997) برای سنجش میزان رفتارهای پرخطر و عوامل مرتبط با آن و پرسش نامه ی میزان رفتارهای پرخطر جنسی و مشخصات خانوادگی بودند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون تی و تحلیل واریانس و ضریب همبستگی استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از بررسی عوامل و متغیرهای خانوادگی مرتبط با میزان رفتارهای پرخطر جنسی نشان داد که بین وضعیت و چگونگی سکونت، وضعیت اشتغال، وضعیت زندگی، وضعیت حیات والدین و میزان صمیمیت در خانواده با میزان دفعات رابطه ی جنسی پرخطر، رابطه ی منفی معنی داری (05/0< P) و بین تجارب بدرفتاری از سوی اعضای خانواده با میزان دفعات رابطه ی جنسی پرخطر رابطه ی مثبت معنی داری (05/0< P) وجود دارد در حالی که بین وضعیت تاهل، وضعیت تحصیلات و میزان رابطه ی جنسی پرخطر، رابطه ی معنی داری وجود ندارد (05/0> P).
نتیجه گیری: بنا بر نتایج مبنی بر نقش و اهمیت خانواده در بروز رفتارهای پرخطر جنسی و از سویی دیگر گسترش این گونه رفتارها در جامعه ی امروزی، توجه به نقش خانواده برای پیشگیری از آن ضروری است.
اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر کاهش رفتارهای خود-آسیب رسان نوجوانان بزهکار مقیم کانون اصلاح و تربیت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تعیین میزان اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر کاهش رفتارهای خود-آسیب رسان نوجوانان بزهکار مقیم کانون اصلاح و تربیت شهر تهران بود. این مطالعه نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه این پژوهش را 30 نوجوان خود-آسیب رسان 12 تا 18 سال مقیم کانون اصلاح و تربیت شهر تهران تشکیل دادند. از سیاهه خود گزارشی خود-آسیب رسانی کلونسکی و گلن جهت جمع آوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد.بعد از اجرای پیش آزمون ، گروه آزمایش تحت درمان برنامه رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت گروهی قرار گرفت. این برنامه در 10 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای 1 جلسه اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی ( طبقه بندی و توصیف اطلاعات) از تحلیل کواریانس استفاده شد.
نتایج تحقیق نشان داد که برنامه رفتار درمانی دیالکتیک به روش گروهی بر کاهش رفتار های خود-آسیب رسان نوجوانان مقیم کانون اصلاح و تربیت موثر است. همچنین تاثیر رفتار درمانی دیالکتیک بر کاهش کارکردهای درون فردی و بین فردی رفتار های خود-آسیب رسان نوجوانان مقیم کانون اصلاح و تربیت موثر است.
" تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی با استفاده از روش تحلیل رفتار متقابل بر کاهش تعارض "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
"در این پژوهش، به منظور بررسی تاثیر آموزش روش تحلیل رفتار متقابل در رضایت زناشویی 24 زوج به شیوه ی تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل، مورد کاربندی قرار گرفتند. مقایسه ی پیش تست و پس تست، نشان می دهد که این آموزش در رضایت زناشویی همسران، موثر است.
"
مقایسة میزان افسردگی و پرخاشگری در میان برادران و خواهران سالم 6-12 ساله کودکان درخودمانده و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات نافذ مربوط به رشد
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات رفتار مخرب و کمبود توجه
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
اپیدمیولوژی نزاع در مراجعه کنندگان به اورژانس جیرفت
حوزه های تخصصی:
پرخاشگری، علل و درمان
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۱۹
حوزه های تخصصی:
پرخاشگری کودکان و نوجوانان ونقش پدران، مادران و کارکنان مدارس در پیشگیری از این مشکل و کاهش آن
منبع:
پیوند ۱۳۷۷ شماره ۲۳۳
مقایسه پرخاشگری و دانش هیجانی کودکان پسر بی سرپرست و بدسرپرست با کودکان عادی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به افزایش روزافزون کودکان بی سرپرست و مشاهده سازش نایافتگی و اختلال های هیجانی در آنها که بر اثر جدایی از کانون خانواده به وجود می آید، توجه خاص به این کودکان احساس می گردد .هدف این پژوهش مقایسه پرخاشگری و دانش هیجانی کودکان پسر بی سرپرست و بد سرپرست با کودکان عادی بود.
روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، 64 کودک 4 تا 6 ساله پسر شامل32 نفر بی سرپرست و بدسرپرست و 32 نفر عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی واحدی (1386) و آزمون تطبیق هیجانی ایزارد و همکاران (2003)، ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش آماری t دو گروه مستقل و آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج آزمون t نشان داد، میزان پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به طور معناداری از کودکان عادی بیشتر بود (0001/0=p). دانش هیجانی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به طور معناداری کمتر از کودکان عادی بود (0001/0=p). نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد میزان مؤلفه های دانش هیجانی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به طور معناداری کمتر از کودکان عادی بود (05/0>p).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان پرخاشگری و دانش هیجانی فرزندان تا حد زیادی تحت تأثیر شیوه های سرپرستی والدین است.