فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۰۴ مورد.
تأثیر آموزش همدلی بر سازگاری اجتماعی و پرخاشگری دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش همدلی بر پرخاشگری و سازگاری دانش آموزان دختر پایة ششم ابتدایی شهر یزد است. روش پژوهش، نیمه تجربی است و در آن از دو گروه آزمایش و گواه با انجام پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نمونة حاضر 62 نفر از دانش آموزان دختر پایة ششم ابتدایی شهر یزد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و به طور تصادفی و برابر در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابتدا هر دو گروه به پرسش نامه ها (پیش آزمون) پاسخ دادند و سپس تنها گروه آزمایش طی 15 جلسه تحت آموزش همدلی قرار گرفت. درنهایت مجدداً پرسش نامه ها به وسیلة هر دو گروه پاسخ داده شد (پس آزمون). داده ها با استفاده از پرسش نامه های همدلی آیزنبرگ و همکاران (1991)، پرسش نامة اختلال رفتاری کودکان راتر (1964) و پرسش نامة پرخاشگری باس و پری (1992)، جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که بعد از کنترل نمره های پیش آزمون، تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و گواه در میانگین نمره های همدلی، سازگاری اجتماعی و پرخاشگری و ابعاد آن وجود دارد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر می تواند زمینه ای را برای بهبود سازگاری اجتماعی و کاهش پرخاشگری دانش آموزان فراهم آورد.
تأثیر میزان سواد و آگاهی بر نگرش تربیتی مادران دربارة تربیت اجتماعی نوجوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی تأثیر میزان سواد و آگاهی بر نگرش مادران دربارة تربیت اجتماعی فرزندان نوجوان بود روش پژوهش حاضر، علی- مقایسه ای و جامعة مورد نظر شامل کلیة مادرانی است که در دوره های نهضت سواد آموزی (مقدماتی، تکمیلی و پایانی) شرکت کرده و دارای فرزندان ۱۲ تا ۱۶ ساله بوده اند. ابزار تحقیق، پرسشنامة محقق ساخته بود که در بین افراد نمونة تحقیق که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، توزیع شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده، از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج به دست آمده در سطح ۹۹ درصد اطمینان معنی دار بوده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین میزان سواد و آگاهی با نگرش مادران دربارة تربیت اجتماعی فرزندان تفاوت معناداری وجود دارد؛ به طوری که با افزایش سواد، آگاهی مادران دربارة تربیت اجتماعی فرزندانشان افزایش می یابد و این افزایش آگاهی در تغییر نگرش آنان مؤثر است.
طراحی و تدوین برنامه آموزش حل مسئله بین فردی با رویکرد خلاقانه و بررسی اثربخشی آن بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان سرآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تقویت مهارت حل مسئله بین فردی در دانش آموزان سرآمد می تواند به آن ها در مواجهه با مشکلات بین فردی و اجتماعی یاری دهد. با توجه به اهمیت مهارت حل مسئله برای دانش آموزان، به طراحی برنامه آموزش حل مسئله بین فردی با رویکرد خلاقانه و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود مهارت های اجتماعی در دختران سرآمد پرداخته شد. روش: این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل اجرا شد. با استفاده از آزمون ماتریس های پیش رونده هوش ریون (1938) و آزمون هوش استنفورد-بینه تهران (افروز و هومن، 1375) ازمیان دانش آموزانی که دارای هوش بهر بالاتر از 120 تشخیص داده شده بودند، 42 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 15 جلسه (هر جلسه 60-45 دقیقه) در برنامه آموزش حل مسئله خلاق بین فردی شرکت کردند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. به منظور ارزیابی مهارت های اجتماعی این دانش آموزان، مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که در تمامی خرده مقیاس های مهارت های اجتماعی و حل مسئله، بین میانگین نمرات گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (p#,
اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله بین فردی بر افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان دیرآموز پایه اول دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مهارت حل مسئله بر افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان دیرآموز پایه اول دبستان انجام شد. مطالعه از نوع طرح های تک آزمودنی است که به صورت پیش آزمون، پس آزمون و مرحله پیگیری بر روی پنج دانش آموز پسر پایه اول انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (فرم والدین و معلم) استفاده شد که مادران و معلم، طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و 40 روز بعد از آموزش به عنوان پیگیری پاسخ دادند. همچنین، چهار رفتار مشکل ساز پرخاشگری، زورگویی و تهدید، شکایت کردن، بحث و مجادله در کلاس مشاهده شد. ابتدا طی 10 جلسه، وقوع رفتارهای هدف، مشاهده و ثبت شد (خط پایه). سپس طی 30 جلسه 50 دقیقه ای، سه جلسه در هر هفته، برنامه حل مسئله (شور، 2000) به صورت گروهی آموزش داده شد. اطلاعات مرحله پیگیری در طی 10 جلسه بعد از پایان برنامه مداخله جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که برنامه مداخله در افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری، از نظر درجه بندی مادران و معلم مؤثر بوده و تفاوت میانگین ها به لحاظ آماری معنادار است. همچنین نتایج مربوط به مشاهده رفتارهای مشکل ساز نیز نشان داد که تفاوت میانگین ها در سه مرحله مشاهده معنادار است و آموزش به کاهش این رفتارها منجر شده است.
مقایسه موانع شخصی خلاقیت بین دبیران تربیت بدنی مرد و زن شهرستان نیشابور
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه موانع شخصی خلاقیت بین دبیران تربیت بدنی به عنوان عناصر اصلی پیشرفت و توسعه ورزش و سلامت دانش آموزان بود . 120 نفر از دبیران تربیت بدنی شهرستان نیشابور ( 73 مرد و 57 زن ) به پرسشنامه فیفر پاسخ دادند . بر اساس نتابج این پژوهش ، از نظر موانع شخصی خلاقیت ، که توسط فیفر به شش گروه تقسیم شده اند ، بین دبیران تربیت بدنی مرد و زن تفاوت معنی داری وجود ندارد . در هر دو گروه کمترین سهم در رابطه با موانع مرتبط با اعتماد به نفس و خطرپذیری مشاهده شد ...
بررسی رابطه شبکه های اجتماعی فردی با سلامت اجتماعی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت اجتماعی به عنوان یکی از مولفه های کلیدی سلامت، نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا کرده، و یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف محسوب می گردد؛ لذا هدف تمامی جوامع این است که شرایطی را فراهم نمایند تا سلامت اعضایشان را حفظ نموده و ارتقاء بخشند. جوانی زمانی مناسب برای شکل دهی هویت (احساس و مفهومی از خود) است که تاریخچه گذشته فرد و توانمندی های مورد نیاز برای سلامت اجتماعی در بزرگسالی را درهم می آمیزد.
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه شبکه های اجتماعی فردی با سلامت اجتماعی جوانان می باشد. روش بررسی در این پژوهش، تلفیقی از روش کتابخانه ای و پیمایشی است که جوانان 29-18 سال شهر تهران به عنوان جامعه آماری آن در نظر گرفته شده اند. حجم نمونه 383 نفر هستند که از طریق نمونه گیری طبقه ای، اطلاعات پاسخگویان با استفاده از پرسشنامه سلامت اجتماعی و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و از طریق نرم افزار Spss داده ها تحلیل شده اند. سلامت اجتماعی جوانان به صورت توزیع تقریباً نرمال و در حد متوسط به دست آمده است. بین شبکه های اجتماعی، منابع حمایت اجتماعی شبکه ها، ارتباط شبکه ای جوانان با میزان سلامت اجتماعی آنان ارتباط معنادار آماری به اثبات رسید و در تحلیل رگرسیونی متغیرهای وارد شده در مدل توانسته اند در حدود 27درصد تغییرات واریانس متغیر سلامت اجتماعی جوانان را تبیین کنند که قوی ترین پیش بینی کننده، متغیر ارتباط شبکه ای بوده است. سلامت اجتماعی جوانان به عنوان سازه ای اجتماعی از کمیت و کیفیت حضور و فعالیت در شبکه های اجتماعی تأثیر می پذیرد.
تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر عزت نفس و ابعاد هویت کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر عزت نفس و ابعاد هویت کودکان کار شهرستان گرگان بود ؛ به این منظور 96 کودک کار ( پسر و دختر ) به عنوان جمعیت نمونه از بین 125 کودک کار شهرستان گرگان و بر اساس جدول کوهن با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شد ، سپس تعداد 50 نفر از کودکان کار که بر اساس مقیاس مهارت اجتماعی متسون ، پرسش نامه عزت نفس کوپر اسمیت و پرسش نامه ابعاد هویت چیک نمره پایینی کسب نموده بودند به صورت کاملا تصادفی انتخاب و با استفاده از طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون در یکی از دو گروه آزمایش و کنترل جای داده شد. در ادامه کودکان گروه آزمایشی ، در 12 جلسه یک ساعته در دوره آموزش مهارت های اجتماعی شرکت داده شدند . پس از برگزاری برنامه مداخله ای، دو گروه آزمایشی و کنترل با یکدیگر مقایسه شدند . یافته ها نشان می دهد برنامه مداخله ای ، اثر معناداری (01/0p < ) بر بهبود عزت نفس و ابعاد هویت کودکان کار در گروه آزمایشی دارد .
تربیت و اجماع
مهارت دوستیابی
حوزه های تخصصی:
نگرش دانشجویان به مواد مخدر: نقش بازدارنده منع قانونی، ممانعت خانواده، عدم دسترسی به مواد و اعتماد به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش ها نشان داده اند اصلاح نگرش افراد درباره مواد مخدر از نگرش مثبت به منفی می تواند از گرایش و ابتلای آنها به اعتیاد جلوگیری کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نگرش دانشجویان به مواد مخدر و تعیین نقش منع قانونی، ممانعت خانواده، عدم دسترسی به مواد و اعتماد به خود بود. روش: در این پژوهش از روش زمینه یابی مقطعی استفاده شد. به منظور نیل به هدف پژوهش، مقیاس علاقه به مصرف موادمخدر در بین 400 نفر از دانشجویان شهر دزفول که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند، اجراء شد. یافته ها: تحلیل عاملی نشان داد که مقیاس تک عاملی است و اعتبار آن با روش آلفای کرونباخ برای کل دانشجویان، پسران و دختران به ترتیب، 77/0، 81/0 و 70/0 است. نتایج میزان شیوع نگرش مثبت به مواد مخدر نشان داد که 3/18 درصد دانشجویان گهگاهی فکر مصرف مواد مخدر به مغز شان می زند، 5/12درصد برای یک بار هم که شده دوست دارند مواد مصرف کنند، 8/11 درصد مصرف مواد را رویایی می دانند که مدت ها است در سر دارند، 5/4 درصد اعتقاد داشته اند که یک بار مصرف مواد به امتحانش می ارزد و 5/1 درصد مصرف مواد را برای تفریح و سرگرمی مناسب دانسته اند. 5/10 درصد نیز بیان داشته اند که دوست دارند سیگار بکشند. همچنین، نتایج نشان داد که اگر منع قانونی نباشد 3/9 درصد و اگر ممانعت خانواده نباشد، 5/6 درصد دانشجویان احتمالا مواد مخدر مصرف خواهند کرد. نتایج اعتماد به خود نیز نشان داد که 7/87 درصد پاسخگویان کاملاً مطمئن هستند که هیچ وقت مواد مخدر مصرف نخواهند کرد. نتیجه گیری: می توان برای پیشگیری از مصرف، نقش عوامل قانونی، خانوادگی و ممانعت از دسترسی را تقویت کرده و با روش های بهبود و ارتقاء اعتماد به نفس از مصرف مواد مخدر جلوگیری کرد.
تعامل اجتماعی: همکاری و رقابت
حوزه های تخصصی:
سبک های شوخ طبعی، هوش هیجانی و کفایت اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین سبک های شوخ طبعی، هوش هیجانی و کفایت اجتماعی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 395 نفر (196 پسر و 199 دختر) از دانشجویان گروه های فنی مهندسی و علوم انسانی دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و خوارزمی تهران بود، که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش عبارت بودند از پرسش نامه سبک های شوخ طبعی ( HSQ )، پرسشنامه هوش هیجانی پترایدز و فورنهام ( TEI ) و فرم تجدید نظر شده پرسشنامه کفایت بین فردی ( ICQ-R ). نتایج آزمون همبستگی نشان داد که سبک های مثبت شوخ طبعی (پیوند دهنده و خودفزاینده) با هوش هیجانی و کفایت اجتماعی و خرده مقیاس های آن ها رابطه مثبت معنادار دارند. سبک های منفی شوخ طبعی (پرخاشگرانه و خودشکن) با هوش هیجانی و خرده مقیاس های آن رابطه منفی معنادار دارند. سبک منفی خودشکن با کفایت اجتماعی رابطه منفی معنادار دارد و همچنین سبک های منفی شوخ طبعی با برخی از زیر مقیاس های کفایت اجتماعی رابطه منفی معنادار دارند. بین هوش هیجانی و کفایت اجتماعی و همچنین بین زیر مقیاس های آن ها رابطه مثبت معنا داری وجود دارد، به جز درباره زیر مقیاس های خود افشایی، کنترل عواطف و خوش بینی، که رابطه معناداری به دست نیامده است. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیر هوش هیجانی و سبک خودفزاینده شوخ طبعی پیش بینی کننده های کفایت اجتماعی دانشجویان هستند. و نتایج آزمون تحلیل واریانس دو راهه نشان داد که متغیر جنسیّت در سبک های منفی شوخ طبعی و متغیر رشته در سبک شوخ طبعی پیوند دهنده تأثیر دارد.
بررسی تطبیقی باورهای غیرمنطقی، حمایت اجتماعی و سنخ شخصیتی الف بیماران کرونری قلب و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع بیماری های قلب و عروق در بین مردم کشورهای صنعتی و در حال توسعه در حال افزایش است. با وجود این، م طالعات اندکی تأثیر عوامل روانی و بخصوص عوامل شخصیتی را به عنوان عامل خطر در بیماری های قلبی مورد بررسی قرار داده اند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه بیماران کرونر قلبی با گروه سالم از لحاظ باورهای غیرمنطقی، حمایت اجتماعی و سنخ شخصیتی الف انجام شد. بدین منظور 100 نفر از مراجعه کنندگان به بیمارستان قلب حشمت شهر رشت در محدوده زمانی اردیبهشت تا شهریور 1389 با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هم چنین، 100 نفر از همراهان بیماران که فاقد بیماری قلبی بودند و از لحاظ برخی متغیر های جمعیت شناسی با گروه حائز بیماری قلبی همسان شده بودند، انتخاب گردیدند که به پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی، حمایت اجتماعی و سنخ شخصیتی الف پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین باورهای غیرمنطقی (مؤلفه های نیاز به تأیید ، انتظار بالا از خود، تمایل به سرزنش خود، واکنش به ناکامی، اضطراب، ناامیدی نسبت به تغییر)، حمایت اجتماعی (مؤلفه حمایت خانواده) و سنخ شخصیتی الف بیماران کرونری قلب و افراد عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. از این رو، باورهای غیرمنطقی، حمایت اجتماعی و سنخ شخصیتی الف ارتباط تنگاتنگی با بروز و تداوم بیماری عروق کرونری قلب دارند، بنابراین استفاده از مداخلات روانشناختی برای کنترل متغیرهای فوق ضروری به نظر می رسد.