فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۰۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری بر پاسخهای مقابلهای و راهبردهای تنظیم شناختی هیجانات در زنان بود.
روش: این پژوهش مطالعهای نیمهتجربی به همراه پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری است. از میان کارمندان زن داوطلب دانشگاه الزهرا(س)، 58 نفر بهطور تصادفی در دو گروه آزمایشی و لیست انتظار قرار گرفتند (29=n). دوازده جلسه سهساعته آموزش درمان شناختی- رفتاری به شیوه گروهی برای هر دو گروه در زمانهای متفاوت به اجرا درآمد. از پرسشنام ه پاسخهای مقابلهای و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجانات برای جمعآوری دادهها استفاده شد. دادهها با آزمونهای T مستقل، تحلیل کوواریانس و اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: مداخله شناختی- رفتاری، تفاوت معنیداری در مقیاسهای پاسخ مقابلهای و راهبردهای تنظیم شناختی هیجانات بین دو گروه مورد مطالعه نشان داد. همچنین، تغییرات ایجادشده در پیگیری سهماهه نیز ماندگار بود.
نتیجهگیری: اجرای مداخله شناختی- رفتاری موجب افزایش استفاده از پاسخهای مقابلهای مسالهمدار، راهبردهای شناختی متمرکز بر برنامهریزی، بازنگری و ارزیابی مجدد بهصورت مثبت در تنظیم هیجانات و نیز کاهش استفاده از پاسخهای مقابلهای هیجانمدار و راهبردهای شناختی خودسرزنشگر، نشخوار ذهنی، فاجعهآمیزکردن در تنظیم شناختی هیجانات میشود."
بررسی رابطه عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس منطقه چناران در سال تحصیلی 86 – 85(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس منطقه چناران در سال تحصیلی 86-85 انجام گرفت. فرضیه اصلی در این پژوهش آن است که: بین عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. جامعه آماری در این تحقیق کلیه مدیران زن مدارس (مدیر مستقل) در مقاطع مختلف ابتدایی، راهنمایی و متوسطه اداره آموزش و پرورش چناران در سال تحصیلی 86 – 85 است، که طبق آمار اخذ شده از آن اداره تعداد آنها 70 نفر میباشد و کلیه معلمان شاغل در آموزشگاه های مذکور که طبق آمار اخذ شده تعداد آنها 830 نفر میباشد. گروه مورد بررسی برای مدیران 42 نفر به صورت تصادفی و برای معلمان از هر مدرسه ای که مدیر آن به عنوان نمونه انتخاب شده است، تعداد 5 نفر از معلمینی که بیشترین ساعت تدریس را در آن مدرسه داشتند جهت پاسخگویی به پرسشنامه اثربخشی انتخاب شدند (جمعاً 210 نفر از معلمین) به نحوی که از هر کدام از مدارسی که مدیر زن داشتند درصد مساوی در نمونه انتخاب شد. یکی از ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه اثربخشی پارسونز است، که این پرسشنامه توسط معلمان شاغل در مدارسی که مدیر زن دارند تکمیل گردید و اثربخشی مدیران را از دیدگاه معلمان مورد سنجش قرار داد و همچنین پرسشنامه دیگر، پرسشنامه عزت نفس آیزنگ بود که توسط مدیران زن تکمیل گردید، و نیز پرسشنامه مشخصات فردی مدیران که ضمیمه پرسشنامه عزت نفس است و اطلاعاتی نظیر سن، رشته و مدرک تحصیلی، سابقه خدمت و مدیریت و وضعیت تأهل از آن استخراج میشود. روش تحقیق روش توصیفی پیمایشی است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کولوموگروف اسمیرنف، t استودنت، آزمون ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، ضریب همخوانی، ضریب همبستگی دو رشته ای نقطه ای و همچنین آنالیز تحلیل واریانس یک عاملی (one-way) استفاده شده است. نتایج بدست آمده عبارتند از: 1- بین عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس رابطه مستقیم و معنیداری وجود دارد. 2- بین نمره اثربخشی مدیران با عزت نفس بالا و پایین تفاوت معنیداری وجود دارد و اثربخشی مدیران با عزت نفس بالا از اثربخشی مدیران با عزت نفس پایین بیشتر است. 3- بین ویژگیهای خصیصه ای (سن، تأهل، سابقه خدمت، سابقه مدیریت، مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی) و عزت نفس مدیران رابطه وجود ندارد. 4-بین ویژگیهای خصیصه ای (سن، تأهل، سابقه خدمت، سابقه مدیریت، مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی) و اثربخشی مدیران رابطه وجود ندارد.
بررسی رابطهی عوامل اجتماعی و فرهنگی با نگرش دانشجویان نسبت به معاشرت و دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"یکی از پدیده های اجتماعی جامعه معاصر ایران در حوزه روابط بین شخصی، پدیده نوظهور معاشرت و دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج است. این مطالعه با هدف بررسی و شناخت نگرش دانشجویان نسبت به معاشرت و دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج و همچنین بررسی رابطه عوامل اجتماعی و فرهنگی با نگرش به این گونه معاشرت ها انجام شده است. در این مطالعه که به روش پیمایش صورت گرفته است، 398 نفر دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه های شیراز و علوم پزشکی شیراز مورد بررسی قرار گرفتند. چهارچوب نظری مورد استفاده در این مطالعه، نظریه تغییر نگرشی و ارزشی رونالد اینگلهارت بوده است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که 25.6 درصد از دانشجویان دارای نگرشی مثبت، 50.8 درصد نگرشی میانه و 23.6 درصد از آنان دارای نگرشی منفی به این گونه معاشرت ها بوده اند. این در حالی است که نگرش خانواده ها منفی تر از نگرش دانشجویان بوده است و زنان نگرش بسیار منفی تری نسبت به مردان به این گونه معاشرت ها داشته اند. از میان متغیرهای مورد بررسی، متغیرهای (اولویت های ارزشی مادی / فرامادی، اعتقادات دینی، پایبندی به ارزش های دینی، نگرش خانواده، نگرش دوستان، جنسیت و میزان هزینه شخصی) دارای رابطه معنادار آماری با متغیر وابسته بوده اند. در تحلیل چند متغیره نیز متغیرهای مستقل موجود در مدل تحقیق توانسته اند در کل 76.8 درصد از واریانس متغیر وابسته را در جامعه آماری تبیین کنند که این مقدار نشانگر میزان بالای برازش مدل تحقیق می باشد. به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که متغیرهای مربوط به فرض جامعه پذیری که بیشتر فرهنگی بودند تاثیر بیشتری بر نگرش دانشجویان داشتند تا متغیرهای مربوط به فرض کمیابی.
"
عوامل ایجاد کننده استرس تحصیلی و واکنش ها نسبت به آن عوامل در دانشجویان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه عوامل ایجادکننده استرس و واکنش ها نسبت به این عوامل در دانشجویان دختر و پسر با استفاده از پرسشنامه استرس زندگی دانشجویی انجام گردید.
روش: نمونه شامل 165 پسر و 250 دختر بود. پنج طبقه از عوامل ایجاد کننده استرس (ناکامی، تعارض، فشار، تغییرات و استرس خودتحمیل شده) و چهار طبقه توصیف کننده واکنش ها نسبت به استرس (فیزیولوژیک، هیجانی، رفتاری و شناختی) مطالعه گردید.
یافته ها: دانشجویان دختر نمرات بالاتری در واکنش های چهارگانه به عوامل استرس زا و عوامل چندگانه ایجاد کننده استرس (ناکامی، فشار، تغییر، استرس خودتحمیل شده) گزارش کردند؛ در حالی که دانشجویان پسر تنها در عامل تعارض نمرات بالاتری به دست آوردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که عامل جنسیت پس از کنترل سن دارای اثر معنی داری است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که عوامل پیش بینی کننده جنس و منابع پنج گانه استرس تحصیلی به شکل معنی داری واکنش های فیزیولوژیک، هیجانی، رفتاری و شناختی را پیش بینی می کنند. تمام عوامل ایجادکننده استرس تحصیلی این مدل، در پیش بینی واکنش ها نسبت به عوامل استرس زا، نقش معنی داری داشتند. این عوامل 32% واریانس واکنش فیزیولوژیک، 42% واریانس واکنش هیجانی، 25% واریانس واکنش رفتاری و 16% واریانس واکنش شناختی را تبیین کردند.
نتیجه گیری: این نتایج ضرورت بازشناسی تفاوت های جنسیتی در مدیریت استرس را مورد تأکید قرار می دهد. تلویحات برای متخصصان سلامت روانی مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی تفاوت دختر و پسر در متغیرهای مرتبط به عملکرد ریاضی (خودپنداره ریاضی، انگیزش یادگیری ریاضی و عملکرد قبلی ریاضی) و نقش آن بر پیشرفت ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی تفاوت جنسیتی در متغیرهای خودپنداره ی ریاضی، انگیزش یادگیری ریاضی، پیشرفت ریاضی و عملکرد قبلی ریاضی در بین دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبیرستان می پردازد. بدین منظور نمونه ای تصادفی مرکب از 300 نفر از دانش-آموزان دختر و پسر از دانش آموزان دختر و پسر از دانش آموزان منطقه ی 6 تهران در سال تحصیلی 83-82 انتخاب شد و اطلاعات لازم از طریق اجرای مقیاس خودپنداره ریاضی و انگیزش یادگیری ریاضی و برای سنجش پیشرفت ریاضی و عملکرد قبلی ریاضی نمرات دانش آموزان استفاده شد. در بررسی اختلافات جنسیتی در اختلاف مدل ها در نحوه ی عملکرد دو جنس در متغیرهای مرتبط به یادگیری ریاضی از طریق بررسی ضرایب مسیر بین دو مدل این نتیجه به دست آمد که در مدل دختران برخلاف مدل کلی (هر دو جنس) و مدل پسران عملکرد قبلی ریاضی بیشترین اثر مستقیم را بر پیشرفت ریاضی دارد و در مدل پسران همانند مدل کلی، خودپنداره ریاضی بیشترین تاثیر را بر پیشرفت ریاضی دارد.
مقایسه آسیب پذیری فرهنگی و اجتماعی دختران و پسران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: آسیب شناسی و تعیین آسیب پذیری جوانان گام اساسی در مصون سازی آنها در برابر تعییرات ارزشی، فرهنگی و اجتماعی است. تحقیق حاضر درصدد برآمده است تا آسیب پذیریهای فرهنگی و اجتماعی را در بین نوجوانان و جوانان کشور مورد بررسی قرار دهد. روش: تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی و تحلیلی است. جمعیت مورد بررسی با بهرهگیری از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و شامل 1030 نفر از نوجوانان و جوانان شهرهای مختلف کشور بود. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون t استفاده شد. نتایج: نتایج بدست آمده نشان داد که 5/12% از نوجوانان و جوانان مورد بررسی دارای آسیب پذیری زیاد و خیلیزیاد هستند. همچنین ملاحظه شد که در ابعاد عدم رعایت حجاب و پوشش اسلامی، گرایش به اعتیاد، تصور از خود، ارتباط با دوستان ناباب، داشتن نگرش فمینیستی، گرایش به استفاده از ماهواره و رسانههای خارجی، لذت طلبی و مادیگرایی، ارتباط با جنس مخالف، ضعف هویت ملی و نحوه گذران اوقات فراغت در سطح 01/0>p و در غرب گرایی و قانون گریزی در سطح 05/0>p تفاوت معنیداری بین دختران و پسران از نظر میزان آسیب پذیری وجود دارد. بحث: با توجه به جمعیت جوان کشور و با توجه به اینکه آسیبپذیری نوجوانان و جوانان در واقع شروع آسیب پذیری حداقل دو نسل آینده جامعه است توجه بیش از پیش مسئولین امور فرهنگی ضرورت دارد ضمن اینکه در برنامه و اولویت مصون سازی لازم است به نوع تفاوت آسیبپذیری در بین دختران و پسران توجه شود.
بررسی علل پیشرفت تحصیلی دختران در مقایسه با پسران در استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با قبول این واقعیت که پیشرفت تحصیلی دختران در مقایسه با پسران بیشتر است با هدف جست وجوی عوامل مؤثر بر آن انجام گرفته است. پژوهش از نوع علی ـ مقایسه ای بوده و جامعه آماری آن دانش آموزان مقطع راهنمایی و متوسطه استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی است (753464=385612پسر+ 367852 دختر). نمونه آماری بر اساس فرمول حجم نمونه کرجسی و مورگان با آلفای 05/0 شامل 853 نفر از دانش آموزان (421 دختر و 432 پسر) بود که به تفکیک جنسیت به روش نمونه برداری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه: اعتماد به نفس کوپر اسمیت که یک ابزار استاندارد است و اعتبار آن از طریق روش دو نیمه کردن 87/0 به دست آمد. انگیزش تحصیلی و نگرش به تحصیل که محققان تدوین کردند و اعتبار آن از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 86/0 و 92/0 به دست آمد و روایی آن از طریق روایی محتوایی مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون t و ضریب همبستگی نشان داد که انگیزه تحصیل در دختران بیشتر و نگرش آنان نسبت به تحصیل مثبت تر است، در حالی که بین دو گروه از لحاظ اعتماد به نفس تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین یافته ها بیانگر اعتماد به نفس برتر، انگیزه تحصیلی بیشتر و نگرش به تحصیل مثبت تر در دانش آموزان مقطع متوسطه بوده است. بین پیشرفت تحصیلی و سه متغیر انگیزه تحصیلی، نگرش به تحصیل و اعتماد به نفس همبستگی معنادار مشاهده شد.
تفاوت های جنسیتی در عملکرد تحصیلی: نقش صفات شخصیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه : پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تفاوت های جنسیتی بر پنج عامل بزرگ شخصیت، بررسی اثر غیر مستقیم جنسیت بر عملکرد تحصیلی از طریق صفات شخصیت و اثر مستقیم صفات شخصیت بر عملکرد تحصیلی اجرا شد.
روش : 419 دانشجو (166 پسر و 253 دختر) پرسشنامه پنج عامل ( BFI ) را کامل کردند. به منظور بررسی تفاوت های جنسیتی در پنج عامل بزرگ شخصیت (برون گرایی، وظیفه شناسی، پذیرش، روان رنجورخویی، سازگاری) از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و به منظور بررسی اثر غیر مستقیم جنسیت بر عملکرد تحصیلی از طریق صفات شخصیت و اثر مستقیم صفات شخصیت بر عملکرد تحصیلی از تحلیل مسیر استفاده شد.
نتایج : نتایج تحلیل واریانس چند متغیری اثر اصلی معنادار عامل جنسیت را نشان داد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که اثر غیرمستقیم و اثر کل متغیر برونزای پژوهش (جنسیت) تنها از طریق عامل های وظیفه شناسی و روان رنجورخویی بر عملکرد تحصیلی معنادار است. اثر مستقیم پنج عامل بزرگ شخصیت (برون گرایی، وظیفه شناسی، پذیرش، روان رنجورخویی، سازگاری) بر عملکرد تحصیلی معنادار به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نقش میانجی گر صفات شخصیتی وظیفه شناسی و روان رنجورخویی را در بررسی رابطه بین جنسیت و عملکرد تحصیلی دانشجویان مورد تاکید قرار می دهد. همچنین، نتایج مطالعه حاضر همسو با ادبیات پژوهش نشان می دهد که صفات شخصیت ـ حتی پس از کنترل پیش بینی کننده های سنتی عملکرد تحصیلی دانشجویان از قبیل بهره هوشی ـ اثر مستقل و افزوده ای بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دارند. تلویحات پژوهش حاضر با تاکید بر برخی از همبسته های صفات شخصیت به منظور بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان مورد بحث قرار می گیرد."
تفاوت های فردی در سبک های هویت و بهزیستی روان شناختی: نقش تعهد هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش سبک های هویت و تعهد هویت بر بهزیستی روان شناختی دانشجویان انجام شد.
روش: در یک بررسی مقطعی، در نمونه ای متشکل از 376 آزمودنی (158 پسر و 218 دختر)، پرسشنامه سبک های هویت و مقیاس های بهزیستی روان شناختی اجرا شد. با استفاده از تحلیل مسیر، اثرات مستقیم و غیر مستقیم سبک های هویت بر تعهد هویت و مقیاس های ششگانه بهزیستی روان شناختی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: سبک هویت اطلاعاتی بر تعهد، استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران و هدف در زندگی اثر مثبت و معنادار؛ سبک هویت هنجاری بر تعهد اثر مثبت و معنادار و بر استقلال اثر منفی و معنادار، و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی بر تعهد، استقلال، رشد فردی و هدف در زندگی اثر منفی و معنادار نشان داد . اثر غیرمستقیم سبک هویت اطلاعاتی از طریق تعهد بر مقیاس های استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود مثبت و معنادار؛ اثر غیر مستقیم سبک هویت هنجاری از طریق تعهد بر مقیاس های استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود مثبت و معنادار و اثر غیر مستقیم سبک هویت سردرگم/ اجتنابی از طریق تعهد بر مقیاس های استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود منفی و معنادار به دست آمد .
نتیجه گیری: در مجموع، یافته ها نشان می دهد که اجتناب از مواجهه با مسائل مربوط به هویت با بهزیستی روان شناختی رابطه منفی دارد. همچنین، نتایج نشان می هد که نه تنها وجود تعهد بلکه شیوه مواجهه با تکالیف و موضوعات مربوط به هویت نیز در پیش بینی بهزیستی روان شناختی افراد بسیار مهم است.
مقایسه نیمرخ روانی همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با زنان شاغل جامعه عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مقایسه نیمرخ روانی همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با زنان متاهل و شاغل جامعه عادی است. تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال بوده که آیا بین همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با زنان متاهل شاغل جامعه عادی در مقیاس های آزمون MMPI تفاوت معناداری وجود دارد؟ ابراز به کار گرفته شده در این تحقیق شامل آزمون MMPI و برگه اطلاعات فردی بود. جامعه آماری، شامل همسران شاغل جانبازان قطع نخاع و همسران شاغل افراد عادی در شهر تهران بود. تعداد آزمودنی ها در هر گروه 45 نفر بود که از نظر مشخصات دموگرافیک همگن بودند. اطلاعات به دست آمده با شیوه آماری آزمون «تی» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر تفاوت معنادار بین دو گروه آزمودنی در ویژگی های روان شناختی و شخصیتی بود. بر این اساس مشخص شد که گروه همسران جانباز در مقایسه با همسران شاغل جامعه عادی به طور معنادار دارای وضعیت روانی نامناسب هستند و از مشکلات افسردگی، خود بیمار انگاری، هیستری و هیجانی بیش تری رنج می برند.
بررسی میزان توجه به خود در زنان، علل، نتایج و ارتباط آن با کیفیت زندگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اهمیت «توجه به خود» در زندگی زنان و نتایج این توجه در میزان احساس خوشبختی و کیفیت مطلوب زندگی آنان، به بررسی متغیرهای تشکیل دهنده «توجه به خود» و نیز مؤلفه های «احساس خوشبختی» و «کیفیت زندگی» و نیز روابط بین این متغیرها و مؤلفه ها با یکدیگر و با «توجه به خود» پرداخته است. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس، آزمون t، آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، ماتریس همبستگی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان میدهد که بین میزان توجه به خود با احساس رضایت و خوشبختی و نیز کیفیت مطلوب زندگی زنان رابطه معنیدار وجود دارد. میزان ارتباط بین این عوامل به ترتیب 507/0 و 614/0 میباشد. همچنین بین کیفیت مطلوب زندگی و احساس خوشبختی 73/0 رابطه وجود دارد. این تحقیق با 19 فرضیه به بررسی علل و نتایج توجه به خود پرداخت. نتایج نشان داد که متغیرهای زیر به ترتیب بیشترین رابطه را با «توجه به خود» دارند. به عبارتی عوامل زیر مهمترین پیامدها و نتایج توجه به خود در زنان هستند: 1ـ موفقیت تحصیلی، 2ـ رضایت از خود و زندگی، 3ـ توجه همسر و فرزندان به زنان، 4ـ ایفای موفق نقش های مادری و همسری، 5ـ محبوبیت اجتماعی، 6ـ رضایت زناشوئی، 7ـ عزت نفس، 8ـ تعداد مشکلات، 9ـ موفقیت شغلی، 10ـ سلامت جسمانی، 11ـ سلامت روانی، 12ـ احساس زیبایی و تناسب. در بررسی علل «توجه به خود» در زنان، تجارب دوران کودکی به عنوان مهمترین عامل از بالاترین ضریب همبستگی برخوردار بود.
بررسی نظام ارزشی زنان شاغل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقاله:
چکیده هدف: تحقیق حاضر با هدف تعیین ترجیح ارزشی و شدت جهتگیری نظام ارزشی زنان شاغل در سپاه از نظر سن، وضعیت تاهل و سابقه کار صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی – پس رویداری است. برای تعیین نمونه، ابتدا از بین استانهای کشور 10 استان، به صورت تصادفی انتخاب گردید، سپس برحسب تعداد خواهران شاغل در هر یک از استانهای مذکور، 662 نفر به عنوان نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. افراد نمونه مورد بررسی، پرسشنامه نظام ارزشی و پرسشنامه مشخصات فردی- خانوادگی را تکمیل کردند. دادههای بدست آمده با روشهای آماری t و تحلیل واریانس (ANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: ازنظر سن نتایج بدست آمده بیانگر تفاوت معنادار ازنظر ترجیح ارزشهای اقتصادی و سیاسی بین آنهاست. بعلاوه ازنظر شدت جهتگیری ارزشی نتایج بدست آمده بیانگر تفاوت معنادار از نظر ارزشهای سیاسی، اجتماعی، مذهبی و جهانیسازی است. ازنظر وضعیت تاهل، تفاوت معناداری بین افراد مجرد و متاهل از نظر ارزشهای خانوادگی و هنری وجود دارد. ازنظر سابقه خدمت بین سه گروه مورد مطالعه از نظر ارزشهای اقتصادی و ملی تفاوت معناداری وجود دارد و از نظر شدت جهتگیری ارزشی فقط در ارزش مذهبی بین آنها تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجهگیری: افراد مسنتر کمتر به مسائل اقتصادی و بیشتر به مسائل مذهبی و سیاسی توجه دارند. ارزشها خانوادگی در افراد متاهل بیشتر از افراد مجرد است و ارزشهای اقتصادی و ملی در افراد با سابقه خدمت بیشتر، کمتر از افراد با سابقه خدمت کمتر است.
"
بررسی و مقایسه انواع خشونت خانوادگی در زنان و مردان در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"با توجه به این امر که خشونت خانوادگی طی چند دهه اخیر به عنوان یک مشکل و معضل اجتماعی مطرح شده است، پرداختن به این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا، هدف از تحقیق کنونی پرداختن به ویژگیهای این پدیده ناخوشایند منجمله شناسایی عوامل بروز اختلافات خانوادگی (از دیدگاه زوجین)، نوع خشونتهای اعمال شده (توسط زوجین) و نوع واکنشهای بروز داده شده (توسط زوجین) می باشد. بدین منظور پرسشنامه های محقق ساخته میان 40 زوجی که به شکل تصادفی انتخاب شده و بخاطر خشونت خانوادگی به دادگاه خانواده در تهران رجوع کره بودند، اجرا گشت. پاسخهای هر یک از زوجین در مقیاس5درجه لیکرت نمره گذاری گردید. نتایج نشان دادند در مردان معتقدند دو عامل به اعتنایی نسبت به همسر و بهانه گیری همسر در مورد غذا و در زنان عوامل قهر کردن، عدم همکاری در رسیدگی به فرزندان و اعتیاد همسر باعث بروز اختلافات می شوند. همچنین نتایج این تحقیق نشان دادند هنگام بروز اختلافات مردان اغلب از روشهای فیزیکی و زنان بیشتر از روشهای روانی استفاده می کردند. با توجه به این یافته ها، پیشنهاداتی در خصوص جلوگیری از بروز این پدیده ارائه گشته است.
"
آسیب شناسی روانی و مشکلات شخصی و ارتباطی مردانی که مرتکب خشونت خانوادگی می شوند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی آسیب شناسی روانی و مشکلات شخصی و ارتباطی مردانی که مرتکب خشونت خانوادگی می شوند انجام یافت.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مطالعات مقطعی است که در آن 230 مرد متاهل که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مراکز مختلف مانند سینماها، گردشگاه ها، دادگاه های خانواده، پارک ها و فرهنگ سراها (این مراکز به گونه تصادفی از نواحی 2، 5، 12 و 18 شهر تهران در طرح پژوهش قرار گرفته بودند) انتخاب شده بودند، پس از آگاهی از اهداف پژوهش و اعلام رضایت در پژوهش شرکت کردند. داده های پژوهش از طریق مقیاس تاکتیک های تعارضی برای شناسایی گروه مرتکبین و غیر مرتکبین خشونت خانوادگی جمع آوری شد. سپس با استفاده از پرسشنامه نیمرخ شخصی و ارتباطی و فهرست تجدید نظر شده علایم، آسیب شناسی روانی و مشکلات شخصی و ارتباطی همراه خشونت مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش تفاوت های معناداری را برای گروه های مرتکب و غیرمرتکب خشونت در همه مقیاس های پرسشنامه نیمرخ شخصی و ارتباطی غیر از خرده مقیاس حسادت نشان داد (P£0.05). بر همین اساس هر دو گروه در همه مقیاس های فهرست تجدید نظر شده 90 موردی علایم، تفاوت معنادار آماری نشان دادند (P£0.05).
نتیجه گیری: مردانی که مرتکب خشونت خانوادگی و همسرآزاری می شوند از آسیب شناسی روانی و مشکلات شخصی و ارتباطی بسیار بیشتری در مقایسه با مردانی که مرتکب خشونت نمی شوند رنج می برند.
نوجوانی و تحول معنا: مقایسه منابع و ابعاد معنای زندگی در دختران و پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود تحقیقات متعددی که بر روی تجربه ی معنای زندگی صورت گرفته است، کماکان این ابهام وجود دارد که منابع معنابخش به زندگی یک نوجوان چیست و نوجوانان دختر و پسر چه تفاوتی از نظر این منابع و نیز ابعاد وجود و جستجوی معنای زندگی با یکدیگر دارند. مطالعه ی حاضر منابع و حوزه هایی که از نظر نوجوانان به زندگی آنها معنا داده، میزان وجود و جستجوی معنای زندگی و نیز تفاوت دختران و پسران در این مولفه ها را مورد بررسی قرار داده است. در این راستا 416 نوجوان 12 تا 18 ساله (94/15=M، 32/1=Std؛ 3/54 درصد دختر) به دو ابزار برنامه ی ارزیابی معنای زندگی و پرسشنامه ی معنای زندگی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های کای اسکوئر و t مستقل استفاده گردید. نتایج حاصل حاکی از این است که از میان منابع معنا مطابق با برنامه ی ارزیابی معنای زندگی به ترتیب، ""خانواده"" (3/91%)، ""ارتباطات اجتماعی"" (4/53 %) و ""کار و تحصیل"" (53%) حوزه های هستند که با بیشترین فراوانی از سوی نوجوانان به عنوان منبع معنا بخش به زندگی گزارش شده است. همچنین در نمونه ی مورد پژوهش 7 طبقه ی جدید از منابع معنای زندگی مورد شناسایی قرار گرفت که از آن میان ""فناوری اطلاعات"" (15%) و ""آینده"" (3/12%) بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. شرکت کنندگان دختر و پسر از نظر فراوانی تکرار برخی از منابع معنا و رضایت از این منابع و نیز بعد وجود معنای زندگی با یکدیگر تفاوت معنادار داشتند. این یافته ها در چارچوب نظریات تحولی و معنای زندگی مورد بحث قرار گرفتند.
تاثیر آموزش مبتنی بر افزایش آگاهی از آسیب های حاصل از روابط آسیب زای دختر و پسر بر نگرش دانش آموزان دختر دوره متوسطه
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر افزایش آگاهی از آسیبهای ناشی از روابط آسیب زای دختر و پسر بر نگرش دانش آموزان دختر مدارس دوره متوسطه شاهین شهر بود. پژوهش در قالب طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع دو گروهی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیریِ یکماهه انجام گرفت. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه اول و دوم متوسطه شاخه نظری بودند و نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای بر مبنای کلاس انجام گرفت. آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش طی یک دوره شش جلسه ای 90 دقیقه ای مداخلات آموزشی را دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته «نگرش نسبت به روابط دختر و پسر» با پنج خرده مقیاس و 41 گویه بود که به بررسی نگرش دانش آموزان دختر نسبت به روابط دختر و پسر می پرداخت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره با کنترل نمرات پیش آزمون نشان داد در مجموع آموزش پیشگیری از روابط آسیب زا باعث ایجاد تغییر نگرش در دانش آموزان در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است. همچنین نتایج نشان داد این آموزش ها در دانش آموزان دختر باعث بهبود نگرش آنها در حیطه های «آسیب به زندگی مشترک آینده» و «آسیب به روابط خانوادگی» شده است (05/0P<). این تغییر در حیطه «آسیبهای اجتماعی» فقط در مرحله پس آزمون ایجاد شد. همچنین این مداخله بر نگرش آنان در حیطه های «آسیبهای عاطفی، روانی» و «مشکلات تحصیلی» تاثیر معناداری نداشت.
"
بررسی تاثیر جنسیت بر نتایج نسخه فارسی آزمون دایکوتیک حافظه شنوایی- کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: آزمون دایکوتیک حافظه شنوایی- کلامی، یکی از آزمون های موجود برای ارزیابی عملکرد حافظه شنوایی- کلامی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر جنسیت بر نتایج نسخه فارسی این آزمون است.
روش: در مطالعه مقطعی حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد، نسخه فارسی آزمون دایکوتیک حافظه شنوایی- کلامی در 110 جوان (55 زن و 55 مرد) سالم راست دست با میانگین سنی 7/1±3/21 سال (محدوده سنی 18 تا 25 سال) اجرا و امتیازات دو گروه با استفاده از آزمون آماری t در نمونههای مستقل با یکدیگر مقایسه شد. بهعلاوه، توانایی یادآوری کلمات به صورت تابعی از جایگاه آنها در فهرست، با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره در دو گروه زنان و مردان مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: میانگین امتیازات زنان در آزمون دایکوتیک حافظه شنوایی- کلامی 0/1± 73/6 و میانگین امتیازات مردان 98/0±30/6 بهدست آمد. تحلیل آماری، بین میانگین امتیازات دو گروه در آزمون دایکوتیک حافظه شنوایی- کلامی، تفاوت معناداری نشان داد (025/0=p). بررسی «اثر سریال» حاکی از آن بود که بین زنان و مردان در یادآوری کلمات ابتدایی و انتهایی تفاوت معناداری وجود ندارد (بهترتیب، 188/0= pو 551/0=p)، اما توانایی دو گروه در یادآوری کلمات میانی، از نظر آماری به طور معنادار تفاوت داشت (005/0=p).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج بهدست آمده، نسخه فارسی آزمون دایکوتیک حافظه شنوایی- کلامی، تفاوت عملکرد حافظه در دو جنس را نشان می دهد که با نتایج اکثر آزمون های این نوع حافظه مشابه است.