فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۲۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
موضوع این تحقیق بررسی آزمون تأثیر عوامل اجتماعی ، رضایت اجتماعی و عزت نفس بر پیشرفت تحصیلی است . به این صورت که با بررسی مدل های نظری فرضی و تحقیقات انجام شده ، سعی در ارائه مدل نظری مبتنی بر متغیرهای تعدیل کننده یعنی جنسیت ، طبقه اجتماعی و نوع مدرسه ومتغیرهای مستقل( عزت نفس و رضایت اجتماعی ) دارد. ابزار تحقیق ، پرسشنامه عزت نفس پُوپ ومقیاس رضایت اجتماعی محقق ساخته است که میزان روایی و پایایی آنها معنادار و قابل قبول است.
گروه نمونه این پژوهش را تعداد 200 دانش آموزدختر و پسر پایه دوم دبیرستان های دولتی وغیرانتفاعی شهر شهرضا تشکیل می دهند. روشهای آماری پژوهش شامل آمارهای توصیفی، آماره آزمون t، تحلیل همبستگی، تحلیل عاملی، تحلیل ممیزی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر می باشد. داده های تحقیق توسط برنامه کامپیوتری spss در محیط windows کدبندی و استخراج شد و با توجه به انواع تحلیل های یک متغیره ، دومتغیره و چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
نتایج پژوهش نشان می دهدکه هرکدام ازپنج متغیرمستقل(جنس، نوع مدرسه، طبقه اجتماعی، عزت نفس و رضایت اجتماعی) روابط معناداری با موفقیت تحصیلی دارند و بیشترین تغییرات موفقیت تحصیلی بامتغیرهای متغیرهای جنس و نوع مدرسه و رضایت اجتماعی قابل تبیین است . اگر چه عزت نفس رابطه معناداری با موفقیت تحصیلی داشته، و لیکن با کنترل رضایت اجتماعی ، ازمیزان رابطه فوق بسیارکاسته شده است.
رابطه سبک های هویت و سلامت اجتماعی با رفتار کمک طلبی در دانش آموزان پیش دانشگاهی در ریاضیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ارتباط بین سبک های هویت و سلامت اجتماعی با رفتار کمک طلبی دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی انجام شد. گروه نمونه عبارت بودند از: 131 نفر دانش آموز دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر تهران که در سال تحصیلی89-1388 مشغول به تحصیل بوده و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه هویت برزونسکی (1989)، پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز (1998) و پرسشنامه رفتار کمک طلبی رایان و پینتریچ (1997) استفاده شد. داده های پژوهش با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان دادکه، از بین مؤلفه های پنجگانه سلامت اجتماعی(انسجام، پذیرش، مشارکت، شکوفایی و انطباق) پذیرش اجتماعی همراه با هر سه سبک هویت (اطلاعاتی، هنجاری و اجتنابی) می توانند اجتناب از کمک طلبی دانش آموزان را پیش بینی کنند. به طوری که متغیرهای پذیرش اجتماعی، سبک هویت هنجاری و اطلاعاتی نقش کاهشی و متغیر سبک هویت اجتنابی در تغییرات اجتناب از کمک طلبی دانش آموزان در درس ریاضی نقش افزایشی داشته اند. از بین هشت متغیر پیش بین، پنج متغیر مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، سبک هویت اجتنابی، سبک هویت هنجاری، و سبک هویت اطلاعاتی می توانستند، پذیرش کمک طلبی دانش آموزان در درس ریاضی را پیش بینی نمایند. متغیرهای انسجام اجتماعی، انطباق اجتماعی و پذیرش اجتماعی، نقشی در تبیین پذیرش کمک طلبی نداشتند. مشارکت اجتماعی با بیشترین سهم، تقریباً 7/11 درصد از تغییرات مربوط به پذیرش کمک طلبی دانش آموزان در درس ریاضی را تبیین می کند.
بررسی نارسایی ارزیابی روان شناسی قانونی در پرونده های کودکان و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسیدگی به کودکان و نوجوانان بزهکار در حوزه کار روان شناسی قانونی قرار دارد. ارائه خدمات بهتر به این جمعیت مستلزم رویکرد تخصصی، در حوزه های ارزیابی، تشخیص و درمان است. از این رو نوع اطلاعات دریافتی از مورد می تواند فعالیت های مراکز اصلاح و تربیت را هدفمند و در چارچوب اهداف تعیین شده هدایت کند.
این مطـالعـه بـه منـظـور بـررسی ویژگی های جمعیت شناختی و روانی ـ اجتماعی نوجوانان بـزهکار در کانون اصلاح و تربیت و ارزیابی نوع اطلاعات روان شناختی و قانونی گردآوری شده به هنگام ورود آن ها به کانون اصلاح و تربیت صورت گرفته است.
برای این منظور پرونده 120 نوجوان بزهکار پسر ساکن در کانون اصلاح و تربیت مورد مطالعه محتوایی قرار گرفت. از میان این پرونده ها 78 مورد که حاوی اطلاعات معتبری بودند انتخاب و اطلاعات موجود در آن ها در سه طبقه گزارش شد: روانی ـ فردی، وضعیت خانوادگی و ویژگی های مرتبط با همسالان و مدرسه. نتایج در وهله اول نشان می دهد که این تحقیق پیشنهاد می کند برای ارزیابی و ارائه خدمات متناسب تر به این دسته از کودکان و نوجوانان، می بایست فرم های استانداردی برای ارزیابی روان شناختی از نظر روان شناسی قانونی تدوین و در این گونه مراکز به صورت یکسان اجرا شود. شیوع مشکلات متفاوت روانی ـ خانوادگی ـ تحصیلی در این گروه، نیاز به توجه دقیق به این مشکلات را پیش از زدن برچسب بزهکار به آن ها ضروری می سازد.
بررسی شیوع کودک آزاری و پیش بینی این متغیر از طریق سلامت عمومی والدین،سازگاری، عزت نفس و عملکرد تحصیلی دانش آموز و متغیرهای جمعیت شناختی در دانش آموزان دختر آزاردیده و عادی دوره راهنمایی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر میزان شیوع کودک آزاری در دخترهای دوره راهنمایی شهر اهواز بررسی شده است. همچنین، سلامت عمومی والدین، سازگاری، عزت نفس و عملکرد تحصیلی دانش آموز و متغیرهای جمعیت شناختی خانواده به عنوان پیش بین های کودک آزاری در دانش آموزان دختر آزار دیده و عادی دوره راهنمایی شهر اهواز بررسی شده است. فرضیه کلی تحقیق عبارت بود از: ترکیب خطی سلامت عمومی والدین، سازگاری، عزت نفس و عملکرد تحصیلی دخترهای دوره راهنمایی و ویزگی های جمعیت شناختی خانواده کودک آزاری را پیش بینی می کند. در این پژوهش سه نوع نمونه، 350 نفر در مرحله اعتباریابی، 2000 نفر در مرحله شیوع و 400 نفر (200 نفر آزاردیده و 020 نفر عادی)، در مرحله آزمون فرضیه ها، شرکت داشتند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه های ضربه کودکی (CTQ)، سلامت عمومی (GHQ)، سازگاری دانش آموز (SAI)، عزت نفس کویر اسمیت و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی محقق ساخته می باشند. از معدل نیز به عنوان ملاک عملکرد تحصیلی استفاده شد. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش های آماری توصیفی، روش تحلیل ممیز نیز به کار رفت. بر اساس نتایج حاصل، حدود 18 درصد آزمودنی ها در معرض کودک آزاری بالاتر از متوسط قرار گرفته اند. همچنین، کودک آزاری را می توان از روی متغیرهای سلامت عمومی والدین، سازگاری، عزت نفس و عملکرد تحصیلی دانش آموز و متغیرهای جمعیت شناختی پیش بینی نمود.
اثر هیجان خشم و سبک های شناختی بر فرایند تصمیم گیری با واسطه گری تمایلات فراشناختی: ارائه مدلی یکپارچه در تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مکانیسم فرایند تصمیم گیری از منظر شناخت داغ می باشد. در همین راستا، نقش خشم به عنوان یک هیجان (همراه با نیمرخ شناختی) و سبک ها ی شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) به عنوان شاخص انگیزش بر تصمیم گیری تحلیلی مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004) مورد بررسی قرار گرفت. در این مدل تمایلات فراشناختی نقش واسطه متغیرهای پیش بین را با تصمیم گیری ایفا می کند. تفکر فعال روشنفکرانه نیز شاخص تمایلات فراشناختی می باشد. گروه نمونه پژوهش حاضر را 223 دانشجوی دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز شکل دادند. مقیاس نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1996)، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت (تامپسون و همکاران، 1992)؛ خشم (لرنر و کلتنر، 2000)، ارزیابی شناختی (اسمیت و الزورت، 1985)، تفکر فعال روشنفکرانه (استانوویچ و وست، 2007) و تصمیم گیری (کلازینسکی، 2001) مورد استفاده قرار گرفتند. روایی و پایایی مقیاس ها مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها ی پژوهش نشان می دهند که خشم به صورت مستقیم و غیر مستقیم (از طریق تفکر روشنفکرانه) تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند؛ نیاز به شناخت نیز به همین شکل اما در جهت مثبت پیش بینی کننده تصمیم گیری می باشد؛ نیاز به ساختار تنها با واسطه تفکر روشنفکرانه تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند و نیاز به قطعیت پیش بینی کننده نمی باشد. ارزیابی ها ی شناختی قطعیت و مسئولیت/کنترل فردی نیز نیمرخ شناختی هیجان خشم را تشکیل می دهند.
فرهنگ پذیری خانواده، مشکلات رفتاری، و مهارتهای اجتماعی در گروهی از کودکان مهاجر ایرانی در تورنتو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه میزان فرهنگپذیری والدین بهخصوص مادران ایرانی است که به شهر تورونتو کانادا مهاجرت کردهاند و سلامت کودکان آنها از نقطهنظر مشکلات رفتاری و مهارتهای اجتماعی. برای این منظور ابتدا مقیاس فرهنگپذیری ویژه ایرانیان مقیم کانادا فراهم آمد و روایی و پایایی آن با استفاده از یک گروه 119 نفری از ایرانیان مهاجر در تورونتو و با بهکارگیری چند روش محاسبه گردید. نتایج این بررسیها نشانگر روایی و پایایی مطلوب مقیاس در چهار حیطه فرهنگپذیری مشتمل بر هویت قومی, زبان, ارزشهای خانوادگی، و رسانههای قومی بود. پنجاه مادر مهاجر ایرانی در این بررسی شرکت کرده و پس از تکمیل پرسشنامه فـرهنگپذیری, مقیـاس مهارتهای اجتماعـی (گرشام و الیوت,1990) را بـرای 86 فـرزنـد دبـسـتانـی تـکمیل کـردند. نتایج حاصل از این بـررسی نشانگر رابطه معنادار بین میـزان فـرهنگپـذیـری مادران و مـهارت اجتماعی فرزندان بـود اما مـشـکلات رفـتـاری کودکان با میزان فرهنگپذیری مادران رابطه معنادار نداشت.
بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مهار خشم به شیوه عقلانی - رفتاری - عاطفی، بر کاهش پرخاشگری
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مهار خشم به شیوه عقلانی، رفتاری، عاطفی، بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر اصفهان می پردازد. برای انجام پژوهش 24 دانش آموز که در آزمون پرخاشگری نمره بالایی آورده بودند به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (12 نفر) و گواه (12 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش ده جلسه آموزش گروهی مهار خشم به شیوه عقلانی، رفتاری، عاطفی، را دریافت کردند و پس از اتمام جلسات گروه، پس آزمون و بعد از یک ماه آزمون پیگیری اجرا شد. فرضیه های تحقیق عبارت بودند از: 1- آموزش گروهی مهار خشم به شیوه عقلانی، رفتاری، عاطفی رفتار پرخاشگرانه دانش آموزان را کاهش می دهد. 2- بین خصوصیات جمعیت شناختی دانش آموزان و میزان پرخاشگری آنها رابطه وجود دارد. برای آزمون فرضیه ها از آزمون t و تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که آموزش گروهی مهار خشم رفتار پرخاشگری دانش آموزان را کاهش داده است (P<0.005, t=3.34) همچنین بین خصوصیات جمعیت شناختی دانش آموزان و میزان پرخاشگری رابطه معناداری مشاهده نگردید.
تفاوت های فردی در سبک های هویت و بهزیستی روان شناختی: نقش تعهد هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش سبک های هویت و تعهد هویت بر بهزیستی روان شناختی دانشجویان انجام شد.
روش: در یک بررسی مقطعی، در نمونه ای متشکل از 376 آزمودنی (158 پسر و 218 دختر)، پرسشنامه سبک های هویت و مقیاس های بهزیستی روان شناختی اجرا شد. با استفاده از تحلیل مسیر، اثرات مستقیم و غیر مستقیم سبک های هویت بر تعهد هویت و مقیاس های ششگانه بهزیستی روان شناختی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: سبک هویت اطلاعاتی بر تعهد، استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران و هدف در زندگی اثر مثبت و معنادار؛ سبک هویت هنجاری بر تعهد اثر مثبت و معنادار و بر استقلال اثر منفی و معنادار، و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی بر تعهد، استقلال، رشد فردی و هدف در زندگی اثر منفی و معنادار نشان داد . اثر غیرمستقیم سبک هویت اطلاعاتی از طریق تعهد بر مقیاس های استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود مثبت و معنادار؛ اثر غیر مستقیم سبک هویت هنجاری از طریق تعهد بر مقیاس های استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود مثبت و معنادار و اثر غیر مستقیم سبک هویت سردرگم/ اجتنابی از طریق تعهد بر مقیاس های استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود منفی و معنادار به دست آمد .
نتیجه گیری: در مجموع، یافته ها نشان می دهد که اجتناب از مواجهه با مسائل مربوط به هویت با بهزیستی روان شناختی رابطه منفی دارد. همچنین، نتایج نشان می هد که نه تنها وجود تعهد بلکه شیوه مواجهه با تکالیف و موضوعات مربوط به هویت نیز در پیش بینی بهزیستی روان شناختی افراد بسیار مهم است.
شناخت اجتماعی و مغز آدمی
حوزه های تخصصی:
انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند؛ اما مدارهای عصبی مرتبط با شناخت و رفتارهای اجتماعی آنها به خوبی شناسایی و مشخص نشده است. مطالعات انجام شده روی انسان ها و سایر نخستی ها حاکی از آن است که چندین ساختار مغزی در هدایت رفتارهای اجتماعی در انسان ها دخالت دارد: آمیگدال، ناحیه شکمی داخلی کورتکس پیشانی و کورتکس های مرتبط با نواحی بدنی حسی نیمکره راست از جمله این ساختارها هستند. این ساختارها واسطه ای هستند بین بازنمایی های ادراکی از محرک های اجتماعی (مانند چهره هم نوعان) و بازخوانی اطلاعاتی (یا برانگیختن رفتارهایی) که این گونه محرک ها فعال می سازند. یکی از مناقشات فعلی این است که شناخت اجتماعی تا چه حد وابسته به پردازش هایی است که صرفا به محرک های اجتماعی اختصاص دارند؛ و نقش آگاهی اکتسابی و ذاتی در این پدیده تا چه حد است.
پیش بینی اختلالات رفتاری درونی سازی و برونی سازی در نوجوانان بر اساس ابعاد سرشت و منش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلالات درونی سازی و برونی سازی بر اساس الگوهای سرشت و منش مطرح شده توسط کلونینگر اجرا شد. کلونینگر با تأکید بر پارامترهای زیست شناسی یک چارچوب نظری محکم در باب شخصیت پدید آورده است که هم شخصیت بهنجار و هم شخصیت نابهنجار را در بر می گیرد. این مدل شامل چهار بعد نوجویی، آسیب پرهیزی، وابستگی پاداش و پشتکار برای سرشت و سه بعد خودراهبردی، خودفراروی و همکاری برای منش است. بدین منظور 500 دانش آموز دختر و پسر دبیرستانی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از دبیرستان های شهر محلات انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. دانش آموزان به پرسشنامه مشکلات رفتاری آخنباخ(YSR) و پرسشنامه سرشت و منش کلونینگر(TCI)پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و به روش معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد سرشت و منش در مجموع، 42 % مشکلات درونی سازی و 36% مشکلات برونی سازی را تبیین می کند. آسیب پرهیزی به صورت مثبت و پشتکار، خودراهبردی و همکاری به صورت منفی پیش بین مشکلات درونی سازی هستند. از سوی دیگر نوجویی به صورت مثبت و آسیب پرهیزی، پاداش وابستگی، خودراهبردی و همکاری به صورت منفی پیش بین مشکلات برونی سازی هستند. این یافته ها می توانند در سبب شناسی مشکلات رفتاری و نیز راهبردهای پیشگیرانه به کار روند.
تاثیر نقاشی درمانی در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان عقب مانده ذهنی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر نقاشی درمانی در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر انجام گردیده است. بدین منظور شصت نفر از دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی که دارای رفتارهای پرخاشگرانه بوده اند از چهار منطقه آموزشی شهر تهران از طریق روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش آزمایشی و براساس طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و انتساب تصادفی صورت گرفته است ؛و از پرسش نامه سنجش رفتارهای پرخاشگرانه. که توسط والدین تکمیل گردیده به عنوان پیش آزمون استفاده گردید پس از تشکیل دو گروه همتای سی نفری. برنامه نقاشی درمانی به اجرا در آمد تحلیل داده ها حاکی از کاهش معنادار رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان عقب مانده ذهنی در گروه آزمایشی بود.
رابطه تعامل والد- فرزند با سطح رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تعامل مطلوب والدین با فرزندان در سازش یافتگی رفتاری، اجتماعی، و تحصیلی کودکان نقش بسیار مهمی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین تعامل والد- فرزند با میزان رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان انجام شده است.
روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی در قالب طرح پیش بین است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم مشغول به تحصیل در دبستان های دولتی شهر ساری در سال تحصیلی 94-93 بود که تعداد 254 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رابطه ولی- فرزندی (فاین، ارمورلند و اندروشوبل، 1983) و پرسشنامه پرخاشگری کودکان دبستانی (شهیم، 1385) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه صورت گرفته است.
یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی حاکی از وجودرابطه منفی و معنادار بین تعامل والد-فرزند (p < 0/005 ، r = -0/79) و ابعاد آن با پرخاشگری کل و خرده مقیاس های آن بود. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تعامل والد- فرزند می تواند با 99 درصد اطمینان پرخاشگری کودکان را پیش بینی کند.
نتیجه گیری:با توجه به رابطه معنادار بین نوع رابطه والد- فرزند با میزان رفتارهای پرخاشگرانه فرزندان، می توان نتیجه گرفت که چگونگی تعامل والدین با فرزندان عامل مهم و تعیین کننده در نوع رفتار کودکان از جمله پرخاشگری آنها است.
بررسی تأثیر القای هیجانی بر سرعت قضاوت های اخلاقی شخصی و غیر شخصی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات در حیطه روان شناسی اخلاق به دنبال یافتن سیستم های شناختی و هیجانی تعیین کننده در قضاوت اخلاقی هستند. هدف این پژوهش نیز تعیین تأثیر القای هیجانی بر زمان پاسخ به داستان های اخلاقی بود.
مواد و روش ها: مطالعه انجام شده از نوع علی- مقایسه ای بود و بر روی 85 نفر دانشجوی 25-18 ساله مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی، که به روش تصادفی ساده انتخاب شده بودند، انجام شد. به منظور سنجش قضاوت اخلاقی از 2 داستان شخصی و غیر شخصی و به منظور القای هیجانی از سه دسته تصاویر با بار هیجانی مثبت، منفی و خنثی استفاده شد. این پژوهش در 5 مرحله، 3 مرحله جهت سنجش قضاوت اخلاقی و 2 مرحله جهت القای هیجانی، انجام گرفت. سپس یافته ها با آزمون واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: داده های به دست آمده نشان داد که تفاوت زمان واکنش به داستان های شخصی در مرحله اول و سوم (01/0 P <) و همچنین مرحله اول و پنجم (026/0 P <) معنی دار بود، اما این تفاوت در مورد داستان های غیر شخصی معنی دار نمی باشد. همچنین یافته ها بیانگر افزایش میانگین زمان واکنش به داستان های قضاوت اخلاقی پس از القای هیجانی منفی است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که تأثیر عوامل محیطی بر تصمیم گیری ها به خصوص تصمیم گیری های اخلاقی به نوع هیجان های القاء شده و جنس تصمیم گیری های هیجانی و شناختی بستگی دارد.
رابطه ابعاد شخصیت با انگیزه بکارگیری ابتکار و نوآوری شغلی مدیران آموزشی
حوزه های تخصصی:
مدیریت در هر سازمان به عنوان هسته مرکزی و مغز متفکر آن عمل می کند. این عنصر در واحدهای آموزشی از حساسیت و اهمیت خاصی برخوردار است و بهبود عملکرد در این زمینه تحت تأثیر عوامل گوناگونی است که از آن جمله می توان به خودپنداری مدیران اشاره کرد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین خودپنداری مدیران و عملکرد آنان در مقطع متوسطه شهرستان لنجان بود که بررسی عملکرد در ابعاد پنجگانه نظارتی، برنامه ریزی، هماهنگی، هدف گذاری، انگیزشی صورت گرفت.
این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه مدیران و دبیران دبیرستان های شهرستان لنجان تشکیل می دادند. اطلاعات موردنظر در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های استاندارد راجرز برای سنجش میزان خودپنداری مدیران و پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش عملکرد مدیران بدست آمد و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. ضریب همبستگی،آزمونهای t با دو گروه مستقل، از جمله آزمونهای آماری مورد استفاده بوده است. نتایج تحقیق نشان داد بین خودپنداری مدیران و عملکرد آنان در تمامی ابعاد پنجگانه موردنظر(نظارتی، برنامه ریزی، هماهنگی، هدف گذاری و انگیزشی) رابطه وجود دارد. در ضمن این همبستگی در مدیران مرد بیشتر از مدیران زن بود.
آموزش کفایت اجتماعی در کاهش پرخاشگری پسران پیش دبستانی: گزارش 6 مورد
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه : پرخاشگری دوران خردسالی پیش بینی کنندة رفتار های پرخطر بعدی است. تحقیقات نشان می دهند کودکان پرخاشگر به علت نداشتن روابط اجتماعی سالم و شیوه های حل تعارض فردی و گروهی دست به اعمال تند و خشن می زنند. به این ترتیب باید در روند کاهش این امر پژوهش های تجربی انجام گیرد تا رفتار های بعدی کودکان دچار ناهنجاری نشود. بر این مبنا، پژوهشی که مقاله حاضر بر اساس آن تدوین شده است، اثربخشی سه حیطه آموزش کفایت اجتماعی: (1) مهارت ها و توانائی های شناختی، (2) مهارت های رفتاری، (3) کفایت های هیجانی را بر 6 کودک پسر شش ساله مورد بررسی قرار داده است. روش کار: آزمودنی ها شش کودک پسر پیش دبستانی دارای اختلال پرخاشگری بودند که به روش تصادفی از مهد های کودک شهر ارومیه انتخاب شدند. مواد آموزشی در برگیرندة 7 مهارت بود. این مهارت ها شامل مهارت های خودآگاهی، همدلی، ارتباطات بین فردی، ارتباط برقرار کردن، مقابله با هیجانات، تصمیم گیری و حل مسئله اجتماعی بودند. این مهارت ها به مدت 13 هفته در دو مرحله اجرا گردید و هفته ای یک بار مهارت های مذکور آموزش داده شد.یافته ها : نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان رفتارهای پرخاشگرانه کودکان بعد از شرکت در دوره های آموزشی به شدت کاهش و مهارت های کسب شده از طریق این کودکان به طور کامل به موقعیت های خانه و مهد کودک تعمیم یافته است. همچنین مشاهده گردید عملکرد تمامی آزمودنی ها در پیگیری های بعدی (بعد از دو هفته و یک ماه) حفظ شده اند.
"
بررسی نقش تجربه خشونت در دوران کودکی و الگوهای رفتاری خشونت و صمیمیت در دانشجویان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف کلی تعیین نقش تجربه خشونت در دوران کودکی و ارتباط میان این تجربه با الگوهای رفتاری زناشویی در بزرگسالی ونیز بررسی تفاوت های جنسیتی در الگوهای رفتاری خشونت و صمیمیت در زندگی زناشویی دانشجویان متاهل صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش ازکلیه دانشجویان سه دانشگاه در تهران تشکیل شده است. از این جامعه 432 دانشجوی متأهَل (266 دانشجوی زن و 266 دانشجوی مرد)، با روش تصادفی ساده، انتخاب شدند. در این پژوهش، سه پرسشنامه به کارگرفته شد:
1- پرسشنامه صمیمیَت 2- پرسشنامه خشونت و 3-پرسشنامه اطلاعات فردی. در تحلیل داده ها از آزمون های آماری t ، همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شده است.نتایج نشان می دهد بین زنان و مردان مورد مطالعه از لحاظ ابعاد مختلف صمیمیت تفاوت معنادار وجود ندارد . به رغم وجود شباهت جنسیتی در الگوهای صمیمیت، گروه مردان و زنان مورد مطالعه از لحاظ نمره کل خشونت، خشونت جسمانی و جنسی تفاوت معنادار نشان داده اند و از لحاظ خشونت اقتصادی و تجربه خشونت در دوران کودکی تفاوت دو گروه معنادار نیست. بررسی های همبستگی نیز نشان می دهد که بین صمیمیت و خشونت، همبستگی منفی و معنادار وجود داردوخشونت به طورکلی و تجربه خشونت در دوران کودکی، قوی ترین عوامل پیش بینی کننده صمیمت زناشویی هستند. نتایج برحسب نظریه های مختلف روان شناسی مورد بحث قرار گرفته است.