فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۸۶۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه:فهرست اجبارها، وسواس ها و تکانه های آسیب پذیری، یک پرسشنامه خودگزارشی 47 ماده ای است که برای سنجش اختلال وسواسی- اجباری تهیه شده است. این پرسشنامه از پنج خرده مقیاس مناسک اجباری، وارسی وسواسی، تمیزی وسواسی، تکانه های آسیب پذیری و احتکار تشکیل شده است. هدف از مطالعه حاضر، استخراج ویژگی های روانسنجی و ساختار عاملی نسخه فارسی فهرست اجبارها، وسواس ها و تکانه های آسیب پذیری بود. روش:فهرست اجبارها توسط 277 (136 مرد، 141 زن) نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند، تکمیل شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش همسانی درونی محاسبه شد. برای به دست آوردن اعتبار همگرا نیز از پرسشنامه های وسواس فکری- عملی مادزلی و پرسشنامه تجدید نظر شده وسواس- اجباری استفاده شد. یافته ها:نتایج حاصل از محاسبه پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، بالاتر از 70/0 بودند. تحلیل عاملی اکتشافی نیز نشان داد که راه حل چهار عاملی از برازش مناسب تری برخوردار است که عامل های آن عبارتند از: وارسی وسواسی، تمیزی وسواسی، تکانه های آسیب پذیری و احتکار. در این پژوهش ماده های عامل مناسک اجباری بر روی عامل تمیزی بار گرفتند. همچنین تحلیل عاملی تأییدی نیز برازش خوب مدل چهارعاملی را نشان داد. نتیجه گیری :براساس نتایج این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که فهرست اجبارها، وسواس ها و تکانه های آسیب پذیری از پایایی و اعتبار مناسب برخوردار است.
بررسی ساختار عاملی مقیاس عزت نفس روزنبرگ با سه شکل واژه پردازی مثبت ، منفی و نیمی از ماده ها مثبت و نیمی منفی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر آن است تا اعتبار و روایی ساختار تک عاملی و دو عاملی مقیاس عزت نفس روزنبرگ را در میان دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز ارزیابی کند و علاوه بر آن، جهت مطالعة اثر آمادگی سوگیرانة آزمودنی ها، به بررسی نقش واژه پردازی مثبت، منفی و نیمی از ماده ها مثبت و نیم دیگر منفی در برازش ساختار عاملی این مقیاس بپردازد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بوده است که از میان آن ها 660 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. با توجه به اهداف پژوهش سه شکل واژه پردازی متفاوت در پرسشنامه های جداگانه به عمل آمد و به طور تصادفی در اختیار آزمودنی ها قرار داده شد. از میان نمونة پژوهش 218 نفر به صورت مثبت، 214 نفر به صورت منفی و 209 نفر به صورت مثبت و منفی به ماده های مقیاس عزت نفس پاسخ دادند و 19 پرسشنامة دیگر وصول نشد. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری (انجام سه تحلیل عوامل تأژییدی مجزا) به وسیلة نرم افزار (Amos 16) بر روی این سه شکل واژه پردازی ماده ها نشان داد که بهترین برازش در ساختار دو عاملی و با واژه پردازی نیمی از ماده ها مثبت و نیمی دیگر منفی وجود دارد. برازش ساختار تک عاملی و دو عاملی این آزمون در نمونه هایی که به صورت یک دست مثبت و یا منفی به ماده ها پاسخ داده بودند از لحاظ آماری تأیید نشد. نتایج این پژوهش همسو با برخی دیگر از مطالعات، از ساختار دو عاملی عزت نفس مثبت و عزت نفس منفی این مقیاس حمایت می کند.
مقایسه ی عدم تحمل ابهام و کمال گرایی در بین بیماران مبتلا به اختلال وسواسی_جبری و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه عدم تحمل ابهام و کمال گرایی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی و افراد عادی صورت گرفت. روش: این پژوهش از نوع توصیفی و پس رویدادی بود. نمونه ای شامل 30 فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی( 16 زن و 14 مرد) و 30 فرد عادی (16 زن و 14 مرد) به شیوه در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس عدم تحمل ابهام باهر و داگاس (2002) و پرسشنامه کمال گرایی چندبعدی تهران (1384-1382) و جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی از کمال گرایی و عدم تحمل ابهام بیشتری نسبت به افراد عادی برخوردارند. نتیجه گیری: مبتنی بر یافته پژوهش حاضر، می توان بیان داشت که عدم تحمل ابهام و کمال گرایی دو سازه شناختی هستند که زمینه را برای بروز و تشدید علائم اختلال وسواس فکری- عملی مهیا نموده و از این رو در مداخلات درمانی، تمرکز بر تعدیل این دو سازه از اهمیت ویژه برخوردار است.
رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت انجام شد. نمونه ای شامل 226 دانشجو (105 پسر، 121 دختر) از دانشگاه تربیت معلم به پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ-39)، پرسشنامه کنترل فکر (TCQ) و پرسشنامه اضطراب حالت- صفت (STAI) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که بین باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر و اضطراب صفت، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. از میان زیرمقیاس های باورهای فراشناختی، باورهای مربوط به کنترل ناپذیری و خطر افکار، اطمینان شناختی و نیاز به کنترل افکار با اضطراب صفت رابطه معنادار داشتند. همچنین راهبردهای توجه برگردانی، تنبیه، ارزیابی مجدد و نگرانی از زیرمقیاس های راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت، رابطه مثبت معنادار داشتند. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، باورهای فراشناختی مربوط به کنترل ناپذیری و خطر افکار و اطمینان شناختی و راهبردهای توجه برگردانی و ارزیابی مجدد، 51 درصد از واریانس اضطراب صفت را در دانشجویان مورد مطالعه تبیین کردند. این یافته ها با حمایت از مدل فراشناختی اضطراب نشان می دهند که تغییر باورهای فراشناختی منفی و راهبردهای ناسازگار کنترل فکر، می تواند در کاهش اضطراب مفید واقع شود.
پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس کمال گرایی و اضطراب امتحان در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس کمال گرایی و اضطراب امتحان در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید رجایی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. از بین دانشجویان کارشناسی تعداد 385 نفر (189 دختر و 196 پسر) به روش تصادفی طبقهای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984)، پرسش نامه کمال گرایی هویت و فلت (1991) و پرسشنامــه اضـطراب امتحان اسپیل برگر (1980) را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از
آمار توصیفی، رگرسیون همزمان، رگرسیون گام به گام، z فیشر، و t دو گروهی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که کمالگرایی و اضطراب امتحان به طور مثبت و معناداری اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی می کنند. با توجه به این یافته ها می توان گفت که با افزایش میزان کمال گرایی و اضطراب امتحان در دانشجویان میزان اهمال کاری تحصیلی نیز در آنها افزایش می یابد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر وسواس فکری عملی، باورهای فراشناخت و نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال وسواس- اجبار، یکی از مشکلات جدی سلامت روان شناختی بوده و سالیانه هزینه های اقتصادی و اجتماعی هنگفتی را بر جامعه تحمیل می کند و علائم ناتوان کننده آن کارکرد میان فردی، شغل و زندگی فرد را مختل می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر وسواس فکری- عملی، باورهای فراشناخت و نشخوار فکری دانشجویان دختر با اختلال وسواس فکری - عملی انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل) بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از بین 338 دانشجوی دختر در محدوده ی سنی 29-20 سال به کمک پرسشنامه های وسواس فکری – عملی (MOCI)، باورهای فراشناختی (MCQ-30) و مقیاس پاسخ های نشخواری (RRS) و مصاحبه تشخیصی افراد واجد شرایط (دارای نمره برش تشخیصی وسواس فکری- عملی) بر اساس DSM-IV-TR، 16 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (برای هر گروه 8 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه گروه درمانی مبتنی بر حضور ذهن را دریافت کردند، اما گروه کنترل تحت درمان خاصی قرار نگرفتند؛ و دو ماه پس از پایان درمان، پیگیری اجرا گردید. آزمودنی های هردو گروه قبل و بعد از مداخله و دو ماه پیگیری، پرسشنامه های MOCI، MCQ-30، RRS را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس به کاربرده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه (کنترل و آزمایش)، ازنظر نمرات وسواس فکری- عملی، باورهای فراشناخت و نشخوار فکری تفاوت معناداری وجود دارد (005/0 > p). با توجه به یافته های فوق می توان چنین نتیجه گرفت که گروه درمانی شناختی مبتنی بر حضور ذهن در کاهش وسواس فکری- عملی، باورهای فراشناخت و نشخوار فکری دانشجویان دختر با اختلال وسواس فکری – عملی مؤثر است و تغییرات درمانی ایجادشده در پیگیری دوماهه تقریباً پایدار باقی ماند.
اثربخشی طرحواره درمانی و معنا درمانی بر اضطراب مرگ در افراد مبتلا به خودبیمارپنداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تمرکز بر اضطراب مرگ با دو رویکرد طرحواره درمانی و معنا درمانی در درمان خودبیمارپنداری بود. روش: روش پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به خودبیمارپنداری همبود با اضطراب مرگ بود که تعداد ۲۸ نفر به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش ۱، آزمایشی ۲ و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی ۱ به مدت ۲۰ جلسه تحت مداخله طرحواره درمانی و گروه آزمایشی ۲ به مدت ۱۰ جلسه تحت مداخله با رویکرد معنا درمانی قرار گرفتند. به منظور جمع آوری اطلاعات دو آزمون اضطراب مرگ تمپلر و مقیاس نگرش به بیماری کلنر در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری روی آزمودنی ها اجرا شدند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که طرحواره درمانی و معنا درمانی هر دو به طور معنی داری باعث کاهش خودبیمارپنداری و اضطراب مرگ می شوند. این پژوهش دو نتیجه مهم در بر داشت. اول اینکه مشخص شد طرحواره درمانی در درمان خودبیمارپنداری که اختلالی مقاوم به درمان محسوب می شود اثربخشی بالایی دارد. دوم اینکه مشخص شد تمرکز بر اضطراب مرگ در درمان خودبیمارپنداری باعث بهبود معنی دار این بیماران می شود.
اثربخشی روش مواجهه و بازداری از پاسخ به شیوة فردی و گروهی بر کاهش علایم اختلال وسواس بیاختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر اجتناب شناختی-رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر در دانشجویان دختر مبتلا به اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر طرح واره درمانی هیجانی بر اجتناب شناختی رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر در دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دانشگاه لرستان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 95-1394 بود؛ که به منظور اجرای پژوهش غربالگری انجام گرفت ابتدا دانشجویان دختر، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا را تکمیل نمودند سپس از بین آن هایی که نمره بالاتر از 47 را در این پرسشنامه کسب کرده مصاحبه بالینی ساختاریافته براساس DSM – IV –TR (SCID) به عمل آمد که 30 دانشجو تشخیص اختلال اضطراب فراگیر را دریافت کردند. سپس 20 دانشجو که معیار های ورود به پژوهش را داشتند به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های دو گروه، به پرسشنامه اجتناب شناختی- رفتاری (CBAS) و پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر(GAD-7) پاسخ دادند. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایشی در 9 جلسه یک و نیم ساعته درمان گروهی مبتنی بر طرح واره درمانی هیجانی شرکت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که طرح واره درمانی هیجانی به طور معناداری موجب کاهش اجتناب شناختی رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر شرکت کنندگان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون شد. به طورکلی نتایج پژوهش نشان می دهد که طرح واره درمانی هیجانی در کاهش اجتناب شناختی رفتاری و شدت نشانه های اختلال اضطراب فراگیر مؤثر است.
مقایسه گروه درمانی مبتنی بر هوشیاری فراگیر توام با آموزش مهارت های مطالعه در کاهش اضطراب امتحان و اضطراب صفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر گروه درمانی مبتنی بر هوشیاری فراگیر با آموزش مهارتهای مطالعه در کاهش اضطراب امتحان و اضطراب صفت در دانشجویان اجرا گردید.
روش: 20 نفر دانشجوی مبتلا به اضطراب امتحان در یک پژوهش آزمایشی به روش نمونه گیری در دسترس از میان جامعه پژوهش (دانشجویان مبتلا به اضطراب امتحان که به کلینیک روان شناسی بالینی دانشگاه فردوسی مشهد مراجعه کرده بودند) انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایشی و گروه کنترل گماشته شدند (10 نفر برای هر گروه). پرسشنامه اضطراب امتحان و سیاهه حالت ـ اضطراب صفت اشپیل برگر به عنوان پیش آزمون در مورد دو گروه اجرا شد. پس از اجرای 5 جلسه درمان (5 هفته و هرهفته 1 جلسه 2 ساعتی) در هر گروه، به منظور سنجش میزان متغیرهای وابسته (اضطراب امتحان و اضطراب صفت) پرسشنامه اضطراب امتحان و سیاهه حالت ـ اضطراب صفت اشپیل برگر مجدداً به عنوان پس آزمون اجرا گردید.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر هوشیاری فراگیر در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه درمانی مبتنی بر آموزش مهارت های مطالعه در گروه کنترل باعث کاهش معنادار اضطراب امتحان و اضطراب صفت در دانشجویان شده است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، گروه درمانی مبتنی بر هوشیاری فراگیر تاثیر معناداری در کاهش اضطراب امتحان و اضطراب صفت دانشجویان دارد.
بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر مواجهه از طریق واقعیت مجازی در کاهش هراس از رانندگی: بررسی تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شیوه درمانی واقعیت مجازی بر کاهش هراس از رانندگی در فرد مبتلا به هراس از رانندگی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی و نمونه مورد مطالعه از بین مراجعانی که در مهرماه 1394 به مرکز مشاوره دانشگاه علامه طباطبائی مراجعه نمودند، انتخاب گردید. پس از مصاحبه تشخیصی بر اساس چک لیست علائم مربوط در پنجمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، تشخیص اختلال هراس خاص (هراس از رانندگی) برای وی تأیید گردید و تحت 10 جلسه درمان مبتنی بر واقعیت مجازی قرار گرفت. پرسشنامه شناخت رانندگی ""بلانچارد و هیکلینگ، تیلور و لوس""، قبل و بعد از مداخله، توسط آزمودنی تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل نگاره ای و تعیین درصد بهبودی، تحلیل شدند. تحلیل داده ها حاکی از تغییر معنی دار بالینی و آماری در نمرات به دست آمده از مقیاس شناخت رانندگی و تأثیر شیوه درمانی واقعیت مجازی بر کاهش هراس از رانندگی در مورد مراجع بود. همچنین یافته های مربوط به پیگیری دو ماهه نیز حاکی از حفظ و استمرار 63% نتایج بود. درمان واقعیت مجازی علاوه بر اینکه می تواند درمان اثربخشی برای کاهش هراس از رانندگی باشد، می تواند بعنوان یک شیوه درمانی جدید در ایران توسعه یابد.
بازداری شناختی در اختلال وسواس شستشو: پارادایم بازداری بازگشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده بازداری بازگشت (IOR) به عنوان یک کنش بازداری شناختی، اشاره به سرکوب نسبی توجه به محرک هایی دارد که اخیرا مورد توجه قرار گرفته اند. این کنش در آدمی دارای ارزش انطباقی است (ونگ و کلاین، 2010). با توجه به علایم مرکزی در اختلال وسواس اجباری (OCD) احتمال نقص در بازداری شناختی وجود دارد. اما نتایج پژوهش ها در این زمینه بسیار ناهمسو است. از این رو این پژوهش در جهت بررسی نقص احتمالی IOR در نمونه ای بالینی از وسواس شستشو انجام گرفت. این مطالعه به روش علّی مقایسه ای بود. سه مقیاس پرسشنامه افسردگی بک ویرایش II(BDI-II)، پرسشنامه بازنگری شده وسواسی اجباری (OCI-R) و آزمون IOR هیجانی بر روی نمونه پژوهش شامل 30 نمونه بالینی مبتلا به اختلال وسواس شستشو (%20 مذکر) و 30 نمونه غیروسواس (%7/26 مذکر) اجرا شدند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که افراد دچار وسواس شستشو نقصی در IOR ندارند (134/0=2η ؛ 866/0= Wilk’s Lambda؛ 05/0< P و 265/1=F). از طرفی بدون در نظر گرفتن عامل گروه، بین زمان واکنش افراد در کوشش های معتبر و نامعتبر تفاوت معنادار وجود دارد (05/0≥P؛ 29/2= t) که نشان دهنده پدیده IOR عمومی در آزمودنی ها است. بررسی نتایج نشان داد که نقصی در بازداری شناختی در نمونه بالینی از مبتلایان به وسواس شستشو وجود ندارد. احتمال وجود نقص در سطوح دیگر بازداری مانند بازداری رفتاری مطرح است. دیگر تلویحات نظری و تجربی مورد بحث قرار گرفته است.