فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش امید درمانی بر کاهش میزان افسردگی در زنان دارای همسر معتاد انجام شده است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات تجربی با طرح گمارش تصادفی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه زنان دارای همسر معتاد شیراز که همسر آنها به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده است، می باشد که از بین آنها با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه افسردگی بک (1978) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی، تحلیل کوواریانس و آزمون t همبسته استفاده شد. تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات افسردگی گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون وجود دارد. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که بین نمرات پیش آزمون و پیگیری در گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد. به طور کلی نتایج حاکی از آن است که آموزش امید درمانی در کاهش میزان افسردگی در زنان دارای همسر معتاد مؤثر است و این نتایج پایدار می باشد.
بررسی سلامت روانی معتادان به شیشه مراجعه کننده به مراکز درمانی
حوزه های تخصصی:
سوء مصرف مواد صنعتی، یکی از بزرگ ترین معضلات جوامع است که به عنوان یک تهدید جدی قلمداد می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت روانی معتادان به شیشه مراجعه کننده به مراکز درمانی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی بود و 154 نفر از مردان معتاد به شیشه مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد خصوصی و دولتی شهر سنندج به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به فهرست نشانه های بیماری (SCL-90-R) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS-18، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که معتادان شیشه در همه ابعاد اختلالات روانی دارای وضعیت نابسامانی هستند. همچنین نتایج شاخص کلی علائم مرضی (GSI) نشان داد که 84/5 درصد از معتادان عدم اختلال روان شناختی، 93/14 درصد دارای اختلال خفیف، 42/21 درصد دارای اختلال متوسط و 79/57 درصد از افراد نمونه، دارای اختلال شدید در شاخص کلی علائم مرضی هستند. با توجه به نتایج حاضر می توان نتیجه گرفت که معتادان شیشه وضعیت بسیار شدیدی در اختلالات روانی دارند و لازم است مداخلات درمانی جهت بهبودی آنها در مراکز درمانی اعتیاد اتخاذ شود.
مقایسه فعالیت مکانیزم های مغزی-رفتاری در بیماران مبتلا به سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی حساسیت مکانیزم های بازداری رفتاری، گرایش رفتاری و جنگ و گریز در بین معتادان تحت درمان نگهدارنده و افراد غیر مصرف کننده بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های علی-مقایسه ای است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه معتادان شهر اصفهان بودند که به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده اند. نمونه ی انتخابی شامل 50 معتاد تحت درمان نگهدارنده و 50 نفر فرد سالم بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی شخصیتی گری-ویلسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین معتادان تحت درمان نگهدارنده و گروه بهنجار تفاوت معناداری در میان مقیاس های BAS و FFS وجود دارد، اما تفاوت دو گروه در BIS معنی دار نبود. همچنین در خرده مقیاس های روی آوری، اجتناب منفعل، خاموشی و جنگ تفاوت معناداری بین دو گروه وجود داشت. نتیجه گیری: بررسی بنیادهای عصبی/ رفتاری در قلمرو اختلالات سوءمصرف مواد حکایت از تفاوت بین این گروه و افراد فاقد این اختلال دارند و می تواند ما را در شناخت بیشتر پایه های عصبی این اختلالات هدایت کند.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی در پیش گیری از گرایش دانش آموزان به سوءاستفاده از مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش هوش هیجانی در پیشگیری از گرایش دانش-آموزان به سوء استفاده از مواد مخدر می باشد. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری را دختران پیش دانشگاهی شهر اردبیل بود که از میان آن ها ابتدا 240 دانش آموز به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند سپس از بین آن ها 60 نفر با گرایش بالا به مواد انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند.گروه آزمایش به طور منظم به مدت 3هفته در طی 4جلسه در دوره آموزش هوش هیجانی حضور یافتند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مقیاس پذیرش اعتیاد واستعداد اعتیاد استفاده شد. یافته ها: نتایج حکایت از اثربخشی معنادار آموزش هوش هیجانی داشت. نتیجه گیری: هوش هیجانی و ارتقا آن می تواند در پیشگیری از گرایش افراد به سوء استفاده از موادتأثیر گذار باشد.
نقش میانجی ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی در رابطه بین گرایش به اعتیاد و عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر به بررسی نقش میانجی ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی در رابطه بین نگرش به اعتیاد و عملکرد تحصیلی دانشجویان، می پردازد. روش : در یک پژوهش همبستگی که در مقوله طرح های توصیفی قرار دارد، 106 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال تحصیلی 1390 به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و به سوالات خرده مقیاس وظیفه شناسی پرسشنامه شخصیتی نئو و پرسشنامه نگرش سنج نسبت به اعتیاد پاسخ دادند. آخرین معدل کل اکتسابی دانشجویان به عنوان عملکرد تحصیلی آنان درنظر گرفته شد. یافته ها: درگام اول، رگرسیون عملکرد تحصیلی از روی گرایش به اعتیاد معنی دار بود، اما با ورود متغیر میانجی وظیفه شناسی در گام دوم، کاهش چشمگیری در ضریب β گرایش به اعتیاد دیده شد و معنی داری خود را ازدست داد. به این معنا که متغیرمیانجی وظیفه شناسی در رابطه بین گرایش به اعتیاد و عملکرد تحصیلی نقش میانجی را دارد. نتیجه گیری: افراد وظیفه شناس به دلیل ویژگی هایی چون خودنظم دهی، سختکوشی و مقاومت در برابر تکانه های آسیب رسان از پیشر فت تحصیلی بالاتر و گرایش کمتر نسبت به اعتیاد برخوردارند. بنابراین ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی می تواند با ایفای یک نقش محافظتی، اثرمخرب گرایش به اعتیاد را بر عملکرد تحصیلی دانشجویان خنثی نماید.
مقایسه نیمرخ جوّ خانواده افراد وابسته به مواد و عادی به منظور ارائه مداخلات مبتنی بر خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور مقایسه جوّ خانواده های دارای عضو وابسته به مواد و عادی انجام شد. روش: روش پژوهش علی-مقایسه ای بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 50 نفر دارای اختلال وابستگی به مواد بودند که به مراکز درمان سرپایی اعتیاد واقع در مناطق غرب و شرق تهران مراجعه می کردند و 50 نفر عادی که با گروه اول به جز مصرف مواد همتا بودند. پرسشنامه سنجش جوّ خانواده موس و موس (1989) در میان دو نمونه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که انسجام، تعارض، جهت-یابی پیشرفت، جهت یابی منطقی-فرهنگی، جهت یابی مذهبی، سازمان و کنترل در دو گروه تفاوت معنادار دارند ولی در مولفه های بیانگری، استقلال و جهت یابی فعالیت های تفریحی تفاوت معنادار نبود. نتیجه گیری: این مطالعه به مسئولین، متخصصان و درمان گران راهبردهای مداخله ای متناسب با ویژگی های خانواده های دارای عضو معتاد را پیشنهاد می کند.
جایگاه میل شدید به مواد در اعتیاد
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به شناسایی مفاهیم میل شدید به مواد به کمک چندین الگو پرداخته می شود که طی 60 سال (1948-2009) شکل گرفته اند. شواهد گردآوری شده نشان دهنده ی این است که میل شدید به مواد (هوس) یک سازه ی ضروری و مناسب برای پژوهش است، زیرا باعت بی ثبات شدن بیمارانی می شود که به دنبال درمان اعتیاد هستند. این الگوها به چهار دسته تقسیم می شوند: الگوهای شرطی سازی، الگوهای شناختی، الگوهای روان شناسی زیستی و الگوهای انگیزشی. در الگوهای شرطی سازی، میل شدید به مواد به واکنش خودکار و نا خودآگاه نسبت به یک محرک گفته می شود. در الگوهای شناختی، میل شدید به مواد در نتیجه ی عملکرد سیستم های پردازش اطلاعات به وجود می آید. در الگوهای روان شناسی زیستی، میل شدید به مواد را می توان تا حدی به کمک عوامل زیست شناختی با تکیه بر مؤلفه های انگیزشی تعریف کرد و بالاخره، در الگوهای انگیزشی، میل شدید به مواد، بخشی از یک چارچوب تصمیم گیری بزرگ تر است. روشن است که هیچ یک از این الگوها به تنهایی قادر به تبیینی جامع از میل شدید به مواد نیستند، این نکته دلالت بر این دارد که درک قابل اطمینان از این پدیده تنها با توجه کامل به این پدیده به دست می آید. تعریفی بازبینی شده از میل شدید به مواد پیشنهاد می شود.
تأثیر مجازات اعدام بر بازدارندگی از جرایم مواد مخدر و روان گردان
حوزه های تخصصی:
جرائم مربوط به مواد مخدر و روان گردان از دغدغه های همیشگی و به خصوص سال های اخیرِ جهان (به دلیل تولید و صدور انبوه) و به ویژه کشور ما بوده است. بدین جهت، کنوانسیون های بین المللی مختلفی در این خصوص به تصویب کشورهای جهان رسیده است. همچنین، کشورها در حقوق داخلی خود نیز در این زمینه، به قانون گذاری پرداخته اند. در این میان، مجازات اعدام، محور بحث حاضر است. نقش بازدارندگی مجازات اعدام در خصوص جرائم مواد مخدر و روان گردان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در نظام حقوقی ایران (به عنوان یک نظام مبتنی بر شرع) ماهیت فقهیِ این مجازات در مورد جرائم یادشده نیز محل بحث است. روش انجام این تحقیق توصیفی است. در جمع آوری مطالب تحقیق، علاوه بر استفاده از کتاب های معدودی که دراین زمینه وجود داشت، از مقاله های مربوط به اثر بازدارندگی مجازات بهره گرفته شد. علاوه بر آن از سایت های اینترنتی و پایان نامه های ستاد مبارزه با مواد مخدر در غنی ترشدن مطالب نهایت استفاده شده است. تحقیق حاضر تلاش کرده است که ماهیت این مجازات را در جرائم مواد مخدر و روان گردان از بُعد شرعی و حقوقی مورد بررسی قرار دهد و از سوی دیگر، معین سازد که اِعمال این مجازات در جرائم یادشده چه تأ ثیری بر بازدارندگی این جرائم در نظام حقوقی ایران دارد؛ که با توجه به تفکیکِ بازدارندگی از کارآمدی، به نظر می رسد مجازات اعدام در جرائم مورد بحث، از کارآمدیِ لازم برخوردار است، اما این مجازات از بازدارندگی در این جرائم برخوردار نیست.
اثربخشی روان درمانی گروهی مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی بر میزان ولع مصرف و دشواری در خود نظم بخشی هیجانی مصرف کنندگان شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در فرآیند درمان و پیشگیری از بازگشت اعتیاد، حالت های هیجانی منفی و مثبت، و وسوسه از مهم ترین عوامل خطر بازگشت می باشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی روان درمانی گروهی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیکی بر میزان ولع مصرف و دشواری در خودنظم بخشی هیجانی مصرف کنندگان شیشه اجرا شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی سوء مصرف کنندگان ماده محرک شیشه مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد تحت پوشش بهزیستی شهرستان نورآباد در زمستان و بهار 93-1392 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از مصرف کنندگان شیشه مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. براساس میزان تمایل به شرکت در مطالعه، مصاحبه ی تشخیصی ساختار یافته و ملاک های ورود، از میان مصرف کنندگان شیشه، 30 آزمودنی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. آموزش روان درمانی گروهی مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی، طی 12 جلسه بر گروه آزمایش انجام شد. مقیاس های ولع مصرف اختیاری و دشواری در خود نظم بخشی هیجانی گراتز در سه مرحله پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دوماهه توسط کلیه شرکت کنندگان تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که میزان ولع مصرف و مشکلات در نظم جویی هیجانی گروه آزمایش کاهش یافته است. بازبینی دیداری نمودارهای اثربخشی و اندازه ی ضریب تأثیر نیز بیانگر کاهش معنادار و قابل توجه نمرات میزان ولع مصرف و نظم جویی هیجانی در پس آزمون آزمودنی ها گروه آزمایش بود و نتایج در مرحله پیگیری حفظ شدند. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای گروهی رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) از طریق کاهش راهبردهای سازش نیافته و افزایش راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجانی می تواند زمینه را برای بهبود و عدم بازگشت مصرف شیشه فراهم نماید.
بررسی اثربخشی مداخله ی شناختی–رفتاری مارلات و گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر بر میزان بهبودی و پیشگیری از عود در بیماران مرد وابسته به کراک(هروئین فشرده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر و درمان شناختی-رفتاری مارلات بر میزان بهبودی و پیشگیری از عود بیماران وابسته به کراک(هروئین فشرده) درمقایسه با بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: در یک طرح آزمایشی، 45 بیمار مرد، باتشخیص وابستگی به کراک(هروئین فشرده) برپایه ی معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری نسخه چهارم تجدید نظر شده، پس از سم زدایی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب وبه دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی 1 تحت 16 جلسه ی 5/1 ساعتی گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر قرار گرفت. گروه آزمایشی 2 نیز تحت مداخله شناختی-رفتاری مارلات 12 جلسه 2 ساعتی، قرار گرفت. گروه کنترل نیز تحت درمان نگهدارنده، قرار داشتند و هیچ نوع روان-درمانی دریافت نکردند. آزمودنی ها به کمک بررسی پرونده، تست ادرار و مصاحبه ساختاریافته، پیش از آغازدرمان، پس از پایان جلسات آموزشی و در پایان مرحله پیگیری 3 ماهه، ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد به کارگیری روش های روان درمانی به بهبودی و کاهش عود در بیماران تحت درمان نگهدارنده به متادون نقش موثری دارند. نتیجه گیری: مشکلات روانی و تعارضات موجود چه در دوره قبل از اعتیاد و چه به هنگام اعتیاد می توانند باعث گرایش مجدد افراد به مصرف مواد مخدرشوند، بنابراین به کارگیری رواندرمانی می تواند در پیشگیری ازعود نقش موثری داشته باشد.
پیش بینی گرایش به مصرف سیگار، مشروبات الکلی، مواد مخدر و داروهای روان گردان بر اساس متغیرهای بدتنظیمی هیجان و تجربه کودک آزاری در افراد دارای صفات شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، پیش بینی گرایش به مصرف سیگار، مواد مخدر، مشروبات الکلی و داروهای روان گردان بر اساس متغیرهای بدتنظیمی هیجان و تجربه کودک آزاری در افراد دارای صفات شخصیت مرزی بود. روش: روش پژوهش همبستگی در مقوله ی طرح های توصیفی است. از میان تمام دانشجویان کارشناسی پسر و دختر دانشگاه تبریز به روش خوشه ای تصادفی 600 دانشجو انتخاب شدند. پرسشنامه های رفتارهای پرخطر (برنر، 1995)، بدتنظیمی هیجان (گراتز و رومر، 2004)، تجربه کودک آزاری (محمدخانی، 1381) و شخصیت مرزی (کلاریج و بروکز، 1984) در میان نمونه ی انتخابی اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای بدتنظیمی هیجان و تجربه کودک آزاری به درجات مختلف توانایی پیش بینی مصرف سیگار، مواد مخدر، مشروبات الکلی و داروهای روان گردان را دارا هستند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیان-گر نقش آسیب پذیری زیستی اولیه در زمینه تنظیم هیجان (بدتنظیمی هیجان) و محیط خانوادگی ناسالم و بی اعتبار ساز (تجربه کودک آزاری) در ابتلا به اختلال شخصیت مرزی و بروز رفتارهای پرخطر نظیر مصرف مواد و الکل است.
بررسی سیستم های مغزی/رفتاری در افراد سوءمصرف کننده مواد مخدر در مقایسه با سوءمصرف کنندگان مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تفاوت دو گروه مصرف کننده مواد مخدر و محرک در نمرات مربوط به سیستم های مغزی/رفتاری می باشد. روش: طرح پژوهشی از نوع علی-مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل 200 مرد مبتلا به سوء مصرف مواد بود که از بین بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی مجاز و کمپ های بستری ترک اعتیاد در شهر تبریز، به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. برای بررسی سیستم های مغزی/رفتاری، از پرسش نامه سیستم فعال سازی و بازداری رفتار که توسط کارور و وایت (1994) تهیه شده، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد نمره های سیستم فعال ساز رفتاری در افراد مصرف کننده مواد محرک و مخدر متفاوت است و افراد مصرف کننده ی مواد محرک، سیستم فعال ساز رفتاری غالب تری دارند. اما نمره ی سیستم بازداری رفتاری در افراد مصرف کننده مواد محرک و مخدر تفاوت معنا داری نداشتند. نتیجه گیری: نتایج دارای تلویحات کاربردی می باشد.
مروری بر عامل های خطر خانوادگی در فرزندانِ والدین معتاد
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر مرور عامل های خطر خانوادگی ابتلا به اعتیاد در فرزندان والدین مصرف کننده مواد و الکل است. عامل های ژنتیک، خطر ابتلای به اعتیاد در فرزندان والدین مصرف کننده را افزایش می دهد. همچنین عامل های اختصاصی در چنین خانواده هایی نیز وجود دارد مانند دسترسی به مواد، نگرش مثبت به مواد، الگوگیری از والدین. سایر عامل های خطر غیراختصاصی خانوادگی نیز این کودکان و نوجوانان را در خطر بالای اعتیاد قرار می دهد مانند: خانواده آشفته، طلاق، اختلافات والدین، استرس های بالا، نظارت ناکافی بر رفتار فرزندان، خشونت و آزار و بدرفتاری روانی، ابتلای به بیماری های مختلف روانی. این در حالی است که مداخلات پیشگیرانه متعدد مبتنی برخانواده وجود دارند که اثربخشی آنها تأیید و به اثبات رسیده است. در پایان مقاله به ضرورت ارائه مداخلات مبتنی برخانواده پرداخته شده است و تعدادی از مداخلات مؤثر به طور کوتاه معرفی شدند.
جستاری در آسیب شناسی سیاست جنایی حاکم بر جرائم مواد مخدر
حوزه های تخصصی:
سیاست جنایی هر کشور در سطوح مختلف تقنینی، قضایی، اجرایی و مشارکتی انعکاس می یابد که در این میان سیاست جنایی تقنینی و قضایی سهم عمده و اساسی در ترسیم سیاست کیفری دارند. مطالعه سیاست تقنینی و قضایی ایران در قبال جرائم مواد مخدر، امکان ارزیابی و آسیب شناسی آن را فراهم می آورد. در این تحقیق مسئله این است که سیاست جنایی تقنینی و قضایی ایران در قبال جرائم مواد مخدر با چه آسیب هایی مواجه است؟ و اصول حتمیت و قطعیت مجازات ها در سیاست جنایی ایران چه جایگاهی دارند؟ بعد از کنکاش به این نتیجه رسیدیم که سیاست جنایی تقنینی دایر بر سرکوب، تشدید مجازات و تعیین مجازات های نامتناسب در جرائم مواد مخدر مورد پذیرش و اقبال سیاست جنایی قضایی قرار نگرفته است و به دنبال آن اصول حتمیت و قطعیت مجازات ها در رویکرد قضایی به دلایل عدیده ازجمله استفاده بی رویه و بی ضابطه از نهاد های فردی کردن مجازات مختل شده است.
پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس عزت نفس و مؤلفه های هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس عزت نفس و مؤلفه های هوش هیجانی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح های توصیفی-همبستگی می باشد. نمونه ی مورد مطالعه شامل 153 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد قروه بود که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه ی استعداد اعتیاد، پرسشنامه ی هوش هیجانی برادبری و پرسشنامه ی عزت نفس روزنبرگ بود. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد بین گرایش به اعتیاد و عزت نفس رابطه معنی دار منفی وجود دارد، همچنین بین گرایش به اعتیاد و خرده مقیاس های خودمدیریتی و مدیریت رابطه همبستگی معنی دار منفی دارند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده ی نقش پیش بینی کننده ی عزت نفس و خرده مقیاس های خود مدیریتی و مدیریت روابط در گرایش به اعتیاد است.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش تکانشگری در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش تکانشگری در افراد وابسته به مواد مخدر انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع روش های آزمایشی است که از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه پژوهش عبارت بود از: کلیه معتادانی که در سال 92-1391 به کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان مریوان مراجعه کرده بودند. تعداد 30 نفر از افراد وابسته به مواد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به تصادف به یکی از گروه های آزمایش و کنترل تخصیص یافتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که آموزش تنظیم هیجان می تواند در کاهش علائم تکانشگری در افراد وابسته به مواد موثر باشد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه افراد وابسته به مواد بیشتر در معرض هیجانات منفی قرار دارند بنابراین، در چنین موقعیت هایی احتمالا بدون برنامه و به صورت تکانشی عمل می کنند. بنابراین، آموزش تنظیم هیجان به این افراد می-تواند میزان کنترل آن ها را در چنین موقعیت هایی بالا ببرد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری گروهی مدیریت خشم بر مبنای الگوی ریلی و شاپشایر در کاهش پرخاشگری و ارتقای رضایت زناشویی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مدیریت خشم بر تغییر پرخاشگری و رضایت زناشویی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد بود. این هدف در قالب طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل به مرحله اجرا گذارده شد. در راستای هدف فوق از جامعه مردان مبتلا به سوءمصرف مواد تعداد 12 نفر که میزان بالایی از پرخاشگری را نشان داده بودند به صورت تصادفی انتخاب و نیمی از آنان در گروه آزمایش و نیمی دیگر در گروه کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری و پرسشنامه رضامندی زناشویی اینریچ استفاده شد.
نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری گروهی مدیریت خشم باعث کاهش معنادار میزان پرخاشگری و افزایش رضامندی زناشویی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. مبتنی بر نتایج می توان بیان داشت درمان شناختی-رفتاری گروهی مدیریت خشم در کاهش پرخاشگری و افزایش رضامندی زناشویی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر مؤثر است.
نقش پیش بینی کنندگی دشواری در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در اعتیاد پذیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش دشواری در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی هیجانی در پیش بینی اعتیاد پذیری دانشجویان انجام شد. روش: روش تحقیق همبستگی از روش های توصیفی بود. نمونه شامل 180 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی( 82 مرد و 88 زن) بودند که به طور تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اعتیادپذیری، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان و پرسشنامه تحمل پریشانی به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد دشواری در تنظیم هیجان و مولفه های آن 5/37 درصد از اعتیاد پذیری را پیش بینی کردند و در میان مولفه ها، شفافیت نقش قوی-تری داشت. همچنین رابطه معناداری در مورد تحمل پریشانی با اعتیادپذیری یافت نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان بیان کرد در حوزه پیشگیری از وابستگی به مواد، آموزش دانشجویان در زمینه بهبود تنظیم هیجانات می تواند کمک کننده باشد.
الگوهای شخصیتی، باورهای غیرمنطقی و تکانشگری در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد تحت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت الگوهای شخصیتی، باورهای غیرمنطقی و تکانشگری در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد و مردان عادی بود. روش:در این بررسی علی- مقایسه ای، نفر(40 مرد مبتلا به اختلال مصرف مواد تحت درمان و 40 مرد عادی) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس گروه ها از نظر ویژگی های جمعیت شناختی (سن، جنس، وضعیت تاهل و تحصیلات) همتاسازی شدند و با استفاده از پرسشنامه شخصیتی آیزنک، مقیاس باورهای غیرمنطقی جونز و پرسشنامه تکانشگری بارت ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد افراد معتاد در مقایسه با افراد عادی، نمره بالاتری در برون گرایی، روان نژندی و روان پریشی کسب می کنند. از نظر باورهای غیرمنطقی نیز بین مردان مبتلا و بهنجار تفاوت معناداری یافت شد که در این راستا، باورهای غیرمنطقی مردان مبتلا بالاتر بود. بعلاوه، گروه مبتلا در مقیاس تکانشگری، دارای نمره میانگین بالاتر از گروه بهنجار بود. نتیجه گیری: متغیرهای شخصیتی، باورهای غیرمنطقی و غیرواقع بینانه و سطوح بالای نکانشگری، عواملی هستند که می توانند منجر به گرایش بیشتر افراد به مصرف مواد گردند و هدف قرار دادن این فاکتورها در افراد مبتلای تحت درمان می تواند منجر به جلوگیری از عود مصرف مواد گردد.
مقایسه هوش معنوی بین مبتلایان به اختلال سوءمصرف مواد و افراد بهنجار
حوزه های تخصصی:
وابستگی به مواد، یک اختلال مزمن و بازگشت کننده است که هزینه های سنگینی را بر افراد، خانواده ها و جامعه تحمیل می کند و با عود بسیار همراه است. به نظر می رسد که یکی از عوامل مؤثر بر عود مصرف مواد، عوامل معنوی است.کینگ (2008) هوش معنوی را به عنوان مجموعه ای از ظرفیت های ذهنی می داند که مبتنی بر جنبه های غیرمادی و متعالی هستی از قبیل شناخت خویشتن، تفکر وجودی عمیق و گسترش معنا است. هدف این پژوهش مقایسه هوش معنوی در افراد معتاد و غیرمعتاد است. به این منظور در یک مطالعه علی- مقایسه ای، از بین کلیه معتادان مراجعه کننده به کلینیک های شهر خرم آباد، نمونه ای شامل
60 معتاد و 100 نفر غیرمعتاد، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. کلیه آزمودنی ها پرسش نامه هوش معنوی کینگ را تکمیل کردند. داده ها به روش تحلیل واریانس زوجی و با استفاده از نرم افزار SPSS-16، تحلیل شدند. نتایج نشان داد هوش معنوی معتادان و افراد غیرمعتاد تفاوت معناداری دارد (p./.5). بر اساس یافته های این پژوهش، مشاوران مراکز درمان و بازتوانی اعتیاد می توانند برای پیشگیری از عود اعتیاد راهکارهای لازم را برای افزایش هوش هیجانی و هوش معنوی به معتادان و خانواده های آنان ارائه دهند.