فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۳۳۹ مورد.
مقایسه حافظه کلامی و بصری در کودکان تحت درمان و بدون درمان ریتالین :adhd
حوزه های تخصصی:
اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی [Attention Deficit Hyperactivity Disorder (ADHD)] یکی از اختلالات رایج روان شناختی کودکان است. در این مطالعه، حافظه فوری و تاخیری کلامی و حافظه فوری و تاخیری بصری در کودکان دچار ADHD تحت درمان و بدون درمان با داروی ریتالین (متیل فنیدیت) بررسی شده است. به همین منظور 24 پسر 12-6 ساله مبتلا به اختلال ADHD تحت درمان دارویی و بدون درمان دارویی، با استفاده از مقیاس ارزیابی والدین کانرز و مصاحبه بالینی به وسیله روان پزشک انتخاب و حافظه کلامی و بصری آنها بررسی گردید. برای بررسی حافظه فوری و تاخیری کلامی، از آزمون فراخوانی داستان و برای بررسی حافظه بصری (فوری و تاخیری)، از آزمون مخصوص حافظه کلامی و حافظه فوری بصری کیم کاراد استفاده شد. نتایج نشان داد که عملکرد کودکان دچار ADHD تحت درمان، در زمینه های حافظه فوری کلامی و حافظه فوری بصری بهتر از عملکرد کودکان دچار ADHD بدون درمان بوده است که این اثر احتمالی «درمان دارویی» را مطرح می کند. این در حالی است که عملکرد کودکان دچار ADHD تحت درمان، در زمینه حافظه تاخیری کلامی و بصری تقریبا همانند کودکان دچار ADHD بدون درمان بوده است. پس می توان چنین احتمال داد که کودکان دچار ADHD نواقصی در حافظه فعال دارند که درمان دارویی می تواند آنها را رفع کند.
بررسی رابطه اختلالات سلوکی با مشخصات فردی و خانوادگی کودکان دبستانی شهر ساری
حوزه های تخصصی:
شناسایی کودکان دارای اختلال سلوک در مدارس ابتدایی و بررسی عوامل موثر در بروز این گونه رفتارها می تواند در برنامه ریزی برای آموزش والدین و اولیای مدارس جهت پیشگیری از بروز رفتارهای بزهکارانه نقش به سزایی داشته باشد.
در این بررسی تعداد 254 دانش آموز دارای اختلال سلوک دختر و پسر دبستانی از پایه های مختلف تحصیلی بر حسب موقعیت جغرافیایی و تراکم جمعیت به صورت نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب گردید و به همان اندازه نمونه های فاقد اختلال سلوک به طور تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که بخشی از آن توسط معلمین و بخشی دیگر توسط والدین تکمیل گردید. دو گروه مورد مطالعه از نظر سن،جنس،پایه تحصیلی و وضعیت اقتصادی مشابه سازی شده بودند.
تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که بیشترین درصد کودکان دارای اختلال سلوک را پسران (71.6%) تشکیل می دهند. در این میان بیشترین فراوانی پسران در پایه پنجم ابتدایی (37.3%) و از نظر سن بیشترین فراوانی در گروه سنی یازده سال (21.2%) بود. بیشترین درصد معدل کودکان در هر دو گروه مورد (26.8%) و شاهد (57.1%) بین 18-20 بود.
34.6% کودکان مورد و 22.4% کودکان شاهد سابقه ابتلا به بیماری داشتند. میزان تحصیلات پدران کودکان مورد در حد بی سواد و ابتدایی (50.8%) و در کودکان مورد شاهد در حد دیپلم به بالا (40.9%) بود. والدین کودکان مورد به میزان بیشتری (72.8%) از تنبیه بدنی استفاده کرده بودند. آزمون آماری کای دو، اختلاف معنی داری بین دو گروه مورد و شاهد از نظر معدل، ابتلا کودک به بیماری، سطح تحصیلات والدین، جدایی والدین از یکدیگر، نحوه ارتباط والدین با کودک، استفاده از تنبیه های بدنی و نحوه ارتباط کودک با همسالان نشان داد.
تأثیر شیوه آموزش به خود دستور دادن بر عملکرد حل مسأله ریاضی و میزان توجه دانش آموزان دختر تکانشی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر شیوه آموزش به خود دستور دادن (خودآموزی) بر عملکرد حل مساله ریاضی و میزان توجه (عملکرد در آزمون های رمزگردانی وکسلر و همتایابی اشکال آشنا Matching Familiar Figures Test [MFFT]) در دانش آموزان تکانشی شهر جیرفت بود. آزمودنی ها، 24 دانش آموز دختر پایه اول راهنمایی با سبک شناختی تکانشی بودند که از طریق اجرای MFFT و به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه هشت نفره (آزمایش، گواه 1 و گواه 2) تقسیم شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از: آزمون های همتایابی اشکال آشنا، خرده آزمون رمزگردانی، آزمون معلم ساخته حل مساله ریاضی، و آزمون هوش کتل. گروه آزمایشی طی شش جلسه دو ساعته، راهبردهای حل مساله ریاضی را از طریق شیوه به خود دستور دادن دریافت نمود، گروه 1 تحت آموزش سنتی قرار گرفت و در گروه گواه 2 مداخله ای نشد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره، نشانگر تاثیر شیوه آموزشی بر عملکرد حل مساله ریاضی گروه آزمایشی بود (P=0.001).
بررسی تطبیقی رفتار بزهکارانه دانش آموزان دبیرستانهای نظام قدیم و جدید شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله بزهکارانه دانشآموزان دبیرستانهای نظام جدید و قدیم شهر شیراز بررسی شده و مورد تطبیق گرفته است.عوامل جامعه پذیری نظیر خانواده، مدرسه و گروه همسالان مورد توجه قرار گرفته و تأثیر آنها بر رفتار بزهکارانه دانشآموان سنجیده شده است.همچنین، برنامههای مدارس نظام قدیم و جدید با یکدیگر بلحاظ نقش این برنامهها در کنترل دانشآموزان و نظم اجتماعی و گرایش آنها به رفتار بزهکارانه مقایسه شده است.نظریه کنترل اجتماعی چارچوب نظری این تحقیق را تشکیل میدهد. این نظریه رفتار بزهکارانه را به جوانان همه طبقات اجتماعی نسبت داده و آن را نتیجه کارکرد ضعیف نهادهای بنیادین اجتماعی مانند خانواده و مدرسه میداند.روش تحقیق کمّی به شیوه پیمایشی در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته و نمونه مورد مطالعه، حدود 650 نفر از دانشآموزان دبیرستانهای نظام قدیم و جدید نواحی چهارگانه شهر شیراز میباشند که با روش نمونهگیری با طبقهبندی از هر ناحیه متناسب با تعداد دانشآموزان آن ناحیه انتخاب شدهاند.یافتههای تحقیق نشان میدهد که درصد بزهکاری در دانشآموزان نظام جدید، نسبت به دانشآموزان نظام قدیم بیشتر است.همچنین براساس یافتههای تحقیق بین محل تولد، جنسیت، وضعیت تحصیلی، استفاده از تولیدات فرهنگی غرب، و نحوه گذراندن اوقات فراغت و رفتار بزهکارانه دانشآموزان رابطه معنیداری وجود دارد.
"
کانون کنترل: مقایسه الگوهای اسنادی در اختلال کمبود توجه- بیش غعالی و اختلالات درون سازی
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، رابطه نوع اختلال رفتاری کودک با چگونگی درک او از حوزه تحت کنترل خویش در وقایع مختلف سنجیده شده است. بدین منظور، 42 کودک و نوجوان 18-6 ساله که با شکایت از مشکلات رفتاری، هیجانی و یادگیری به درمانگاه های روان پزشکی کودک و نوجوان بیمارستان های روزبه و ایران مراجعه کرده بودند، انتخاب و به دو گروه اختلالات درون سازی و اختلال کمبود توجه ـ بیش فعالی تقسیم شدند. سپس (قبل از اقدامات درمانی)، کودکان و والدین آنها پرسشنامه های سنجش کانون کنترل (locus of control) را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که میان اختلالات رفتاری کودکان و نتایج گزارش های شخصی آنان از کانون کنترل، رابطه وجود دارد. در هر دو گروه، ارجحیت با حوزه کنترل درونی بود که با افزایش سن همبستگی منفی داشت. در ضمن، والدینی که دارای تحصیلات بالاتری بودند، به صورت معنی داری، کمتر از سایر والدین، علت وقایع را به عوامل خارج از حوزه کنترل خویش نسبت می دادند.
تاثیر آموزش تنش زدایی تدریجی و مهارتهای مقابله ای بر میزان تنیدگی و شیوه های مواجهه دختران فراری
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تاثیر آموزش تنش زدایی تدریجی و مهارتهای مقابله ای (حل مساله) بر کاهش میزان تنیدگی و شیوه های مواجهه دختران فراری مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از میان دختران فراری 12 تا 21 ساله مستقر در مراکز نگهداری سازمان بهزیستی در شهر تهران 15 نفر به عنوان گروه آزمایش و از میان دختران فراری 12 تا 21 ساله مستقر در مراکز نگهداری سازمان بهزیستی شهر مشهد 15 نفر همتا شده با گروه آزمایش به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. دو کاربندی آموزش تنش زدایی تدریجی و آموزش مهارت مقابله ای (حل مساله) هر کدام به مدت 12 جلسه، هر جلسه یک ساعت برای گروه آزمایش مورد استفاده قرار گرفت. برای ارزیابی و سنجش میزان تنیدگی آزمودنی ها از مقیاس رویدادهای زندگی ویژه نوجوانان و برای ارزیابی و سنجش شیوه مقابله ای از پرسشنامه شیوه مقابله ای به روش پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه استفاده شد. نتایج بررسی نشان می دهد که نمرات پس آزمون گروه آزمایش در هر دو آزمون بطور معنی داری با نمرات پس آزمون گروه گواه متفاوت است و به عبارت دیگر آموزش تنش زدایی تدریجی موجب کاهش میزان تنیدگی گروه آزمایش گردیده و افرادی که با شیوه مقابله ای مساله محور با موقعیتهای تنیدگی زا مواجه می شوند، علایم آشفتگی کمتری از خود نشان دادند. در نتیجه فرضیه های تحقیق تایید شد
مقایسه اثر بخشی سه روش روان درمانی در کاهش اختلال نقص توجه – بیش فعالی کودکان پسر دبستانی پایه های سوم و چهارم شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه اثر بخشی سه روش روان درمانی تعلیم خود آموزی کلامی به کودکان، تعلیم رفتار درمانی و خود آموزی کلامی به مادران کودکان، در کاهش بی توجهی و تکانشوری کورکان مبتلا به اختلال نقص توجه – بیش فعالی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه، مشتمل بر دانش آموزان پسر کلاس سوم و چهارم ابتدائی مدارس دولتی شهرستانهای شیراز بوده است. از جامعه مورد نظر به شیوه تصادفی چند مرحله ای 2863 دانش آموز جهت تشخیص ADHD مورد غربالگری قرار گرفتند. بدین ترتیب، مجموعاٌ 160 آزمودنی ADHD در چهار گروه 40 نفری به طور تصادفی گمارده شدند. از همان کلاسها، 40 کودک بهنجار به طور تصادفی جهت گروه گواه بهنجار انتخاب شد. پژوهش به شیوه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با پنج گروه انجام شد. چهار گروه متعلق به کودکان ADHD است و یک گروه مربوط به کودکان طبیعی است. نوع مداخله در گروههای ADHD به روش تصادفی تعیین شد. متغیرهای وابسته (بی توجهی و تکانشوری) با فرم فارسی آزمون عملکرد پیوسته ارزیابی شد. نتایج نشان داد، گروه تعلیم خود آموزی کلامی به کودک بیشترین را بهبودی را در عملکرد نشان می دهد. تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس یک راهه، و روش پیگیری توکی، تفاوتهای معنی داری بین گروه های تعلیم خود آموزی کلامی به مادر و کودک از یک سو و گروههای گواه از سوی دیگر در پاسخهای صحیح و حذف نشان داد گروه تعلیم رفتار درمانی به مادر با هیچ کدام از گروه های گواه تفاوت معنی داری نشان نداد.
درمان ADHD با رویکرد شناختی رفتاری
حوزه های تخصصی:
اختلال بیش فعالی کم توجهی (Attention Deficit-Hyperactivity Disorder) یا به اختصار ADHD بیماری شایعی است که بروز آن در مدارس ابتدایی بین 2 تا 20 درصد می باشد. مبتلایان، در بخش هایی از مغز که با توجه و تمرکز و تنظیم فعالیت های حرکتی مرتبط است، دچار نقص های جزیی اما مشکل زا هستند. مشکل اصلی مبتلایان، ناتوانی در تنظیم رفتار است که موجب بروز مشکلات عدیده در منزل، مدرسه و در ارتباط با همسالان می گردد. این اختلال در زمینه های اقتصادی، شغلی و شخصیتی آثار منفی قابل توجهی بر فرد و اجتماع می گذارد. برای درمان ADHD باید از ترکیب روش های دارویی و غیر دارویی بهره جست. رویکردهای شناختی رفتاری که آموزش والدین و آموزگاران را در بر می گیرد، بخش مهمی از درمان را تشکیل می دهد. این روش ها که شامل آموزش برای شناخت صحیح بیماری و آموزش روش های شناختی ـ رفتاری برای یاری و مدیریت این کودکان است، اثر بسزایی در افزایش کارایی آنها داشته است. با استفاده از مطالعات قبلی و توجه به عوامل فرهنگی از سال 1377، برنامه جامعی توسط بخش فوق تخصصی روانپزشکی کودک و نوجوان بیمارستان روزبه تدوین و اجرا شده است که در مقاله حاضر اصول درمان شناختی ـ رفتاری مزبور ذکر می گردد. بررسی اولیه درمان مزبور، موفقیت آن را تایید نموده است.
مقایسه اثر بخشی روان درمانگریهای «شناختی – رفتاری» و «ترکیبی» در دو سطح هوشی در کودکان مبتلا به فزون کنشی همراه با کمبود توجه (ای . دی . اچ . ای .)
حوزه های تخصصی:
افسردگی از شایعترین مشکلات روانی افراد است به طوری که حدس زده می شود 75% افرادی که در موسسات درمانی بستری می شوند دچار افسردگی هستند. این میزان بالای بروز افسردگی باعث شده است که روش های درمانگری متعددی مانند درمانهای شناختی و رفتاری پدید آید. در مطالعه حاضر نیز سعی شده است که اثر بخشی درمانگری های شناختی و رفتاری در تعامل با مکان کنترل برای کاهش افسردگی دانش آموزان مورد مقایسه قرار گیرد. نتایج مطالعه نشان داد دانش آموزان افسرده ای که تحت روشهای درمان شناختی و رفتاری قرار داشته اند در مقایسه با گروه کنترل، کاهش محسوس و معناداری در افسردگی داشتند. اما روش درمان شناختی الگوی بک موثرتر از روش های درمان رفتاری الگوی لوینسن بوده است. در تعامل با مکان کنترل به عنوان دومین متغیر مستقل، بیشترین کاهش افسردگی در گروهی از آزمودنی ها دیده شد که دارای مکان کنترل بیرونی بودند و تحت درمان شناختی قرار داشتند
تقید به خانواده، مدرسه، گروه همسالان و مذهب مرتبط با رفتار بزهکارانه دانش آموزان دبیرستانهای شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف این پیمایش گسترش فهم نقش تقیدات به نهادهای اجتماعی اولیه، سازمانها و گروههایی نظیر خانواده، مذهب، مدرسه و تأثیر گروههای همسالان در تبین رفتار بزهکارانه میباشد.پیش فرضهایی که دورنمای نظری این پیمایش را بیان میدارد در نظریه کنترل اجتماعی، توسعه یافته است.
"