فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی و تاب آوری معتادان مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد بهشهرانجام شد. روش : با توجه به هدف و ماهیت تحقیق، مطالعه حاضر از نظر ساختار پژوهشی شبه آزمایشی (طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل معتادان مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد بهشهر در سال 1396 بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین جامعه آماری تعداد 30 نفر انتخاب شدند. نمونه ها به تعداد 15 نفر برای گروه آزمایش و تعداد 15 نفر برای گروه گواه به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و مقیاس خودکارآمدی شرر (1982) بود. مداخله شامل نه جلسه درمانی بود که به وسیله درمانگر اجرا شد. هر جلسه 90 دقیقه و فاصله زمانی بین جلسات یک هفته به طول انجامید. پس از پایان جلسات گروه درمانی، هر دو گروه ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، تفاوت معناداری در ترکیب خطی نمرات خودکارآمدی و تاب آوری با توجه به گروه وجود دارد. مجذور اتا نیز نشان داد که 64 درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیر گروه بندی (آزمایش و گواه) تعیین می شود. نتیجه گیری: براساس نتایج می توان گفت: درمان شناختی-رفتاری منجر به افزایش خودکارآمدی وتاب آوری معتادان مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد بهشهر شده است.
تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول از نظر توجه به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
11-24
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول از نظر توجه به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی بود. جامعه آماری شامل همه کتاب های درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول می باشد که در سال 1396 چاپ شده است. با توجه به ماهیت موضوع، نمونه گیری انجام نشده و تمام جامعه آماری بررسی شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات سیاهه تحلیل محتوای کتاب های درسی بوده که روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و کارشناسان مربوطه انجام شده است. یافته ها: در مجموع در کتاب های درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول، 176 مرتبه به جنبه های مختلف اعتیاد اشاره شده که 165مورد (75/93 %) مربوط به پایه هشتم، 9مورد (1/5 %) مربوط به پایه هفتم، 2مورد (13/1 %) مربوط به پایه نهم بوده است. در دوره ابتدایی اشاره ای به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد نشده است. مؤلفه «عوارض ناشی از اعتیاد» با 97 فراوانی (55 %) بیشترین و مؤلفه های «راه های پیشگیری از اعتیاد»، «جرم و قوانین مرتبط با اعتیاد»، و «سابقه تاریخی مصرف مواد مخدر» هر کدام با 6 فراوانی (4/3 %) کمترین فراوانی را داشته است. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش نشان می دهد که در دوره ابتدایی و پایه های هفتم و نهم متوسطه اول به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد توجه کافی نشده و نیاز به توجه بیشتر دارد.
مقایسه عوامل مؤثر بر درمان افراد وابسته به مواد دارای عود، بدون عود و تحت درمان نگهدارنده با متادون
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۹
111-124
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه عوامل مؤثر بر درمان پایدار در افراد وابسته به مواد دارای عود، بدون عود و تحت درمان نگهدارنده بود. پژوهش حاضر یک مطالعه علّی-مقایسه ای بود. تعداد 150 نفر به عنوان نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه شخصیتی سرشت و منش کلونینجر و پرسش نامه محقق ساخته عوامل خانوادگی، عاطفی (خلقی)، محیطی، شغلی-مالی بود. نتایج نشان داد که بین سه گروه در رابطه با عوامل شغلی و مالی تفاوت معناداری وجود داشت، به طوری که میانگین نمرات عوامل شغلی-مالی در گروه درمان نگهدارنده با متادون بالاتر بود. همچنین سه گروه در رابطه با عامل شخصیتی آسیب پرهیزی و همکاری گروه با یکدیگر متفاوت بودند، به صورتی که میانگین نمرات همکاری در گروه بدون عود نسبت به دو گروه دیگر بالاتر بود و میانگین نمرات آسیب پرهیزی در گروه دارای عود در مقایسه با دو گروه دیگر بیشتر بود. بنابراین می توان گفت که حمایت های خانوادگی، پذیرش افراد وابسته به مواد به عنوان یک بیمار در خانواده، اعتمادکردن به آن ها و همچنین همکاری اعضا و مشارکت آن ها در برنامه درمان وابستگی به مواد می تواند در پیشگیری از عود نقش مهمی داشته باشد. علاوه بر این، با توجه به اینکه افراد دارای نمره آسیب پرهیزی بالا در معرض خطر بازگشت به مصرف مواد می باشند، لذا شناسایی این افراد و نظارت بیشتر بر عملکرد آن ها می تواند بر درمان پایدارتر موثر باشد و درنتیجه میزان آسیب های ناشی از وابستگی به مواد و عود در این افراد کاهش یابد. عوامل شغلی نیز در درمان پایدار نقش مهی دارند. بنابراین می توان گفت که داشتن شغل و مهارت های شغلی نیز در پایداری درمان وابستگی به مواد نقش دارند. لذا بر لزوم ایجاد فرصت های شغلی برای پیشگیری از عود تاکید می شود .
رابطه حمایت ادراک شده با آمادگی به اعتیاد و پریشانی روان شناختی با نقش میانجی گری احساس تنهایی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
157-172
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آزمون رابطه علّی حمایت ادراک شده با پریشانی روان شناختی و آمادگی به اعتیاد، با مطالعه نقش میانجی گر احساس تنهایی در دانش آموزان مناطق محروم شهرستان قم بود. روش: شرکت کنندگان پژوهش 225 دانش آموز مقطع متوسطه دوم بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسش نامه های حمایت ادارک شده، پریشانی روان شناختی، احساس تنهایی و آمادگی به اعتیاد بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های تحلیل مسیر و آزمون بوت استرپ انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که حمایت ادارک شده، پیشایند و پریشانی روان شناختی و آمادگی به اعتیاد، پیامد احساس تنهایی در دانش آموزان هستند. همچنین، یافته ها نشان داد که احساس تنهایی، میانجی گر معنا دار رابطه حمایت ادارک شده با پریشانی روان شناختی و آمادگی به اعتیاد است. نتیجه گیری: یافته های این تحقیق می تواند برای مشاوران، برنامه ریزان دولتی، متخصصین تعلیم و تربیت در حل مشکلات دانش آموزان کمک کننده باشد.
نقش اتحادِ درمانی و سبک های دلبستگی در ریزش از درمان مبتلایان به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
173-188
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی نقش اتحادِ درمانی و سبک های دلبستگی در پیش بینی ریزش از درمان انجام شد. روش: روش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 234 نفر از مردان مبتلا به سوء مصرف مواد که جهت ترک و دریافت درمان به کلینیک ها و مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کرده بودند به صورت هدفمند انتخاب شده و در صورت داشتن ملاک های ورود، مورد مصاحبه قرار گرفته و سپس ابزارهای پژوهش، شامل پرسش نامه های فرم کوتاه اتحاد درمانی و دلبستگی بزرگسال را تکمیل کردند. یافته ها: تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد که اتحاد درمانی و سبک های دلبستگی قادرند بین افرادی که از درمان ریزش داشته اند و افرادی که به درمان ادامه داده اند تمیز قایل شود. نتیجه گیری: این یافته ها همسو با مطالعات پیشین حاکی از نقش متغیرهای مربوط به روابط بین فردی در ریزش بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد در ریزش از درمان است.
مطالعه کارکردهای جامعه شناختی سازمان های غیردولتی فعال در حوزه درمان اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
29-50
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به ابعاد جامعه شناختی کارکردهای سازمانهای غیردولتی با تاکید بر کارکردهای این سازمان ها به عنوان یک نهاد مدنی اغلب مورد غفلت قرار گرفته که در مقاله حاضر به آن پرداخته شده است. روش : بدین منظور با استفاده از روش کیفی گرندد تئوری، مصاحبه هایی عمیق با مدیران سازمان های غیردولتی فعال درمانی در سطح ملی و همچنین متخصصین امر درمان اعتیاد انجام گرفت. یافته ها : پس از انجام فرایند کدگذاری نتایج مصاحبه ها و با استفاده از مدل تئوریکی اشتراوس و کوربین، محقق موفق به ارائه مدل برپایه شده و در نهایت با استفاده از این مدل به صورت بندی سازمان های مورد مطالعه پرداخته شد. نتیجه گیری : نتایج حاصل از تحلیل ها نشان داد سپردن امور اجتماعی از جمله درمان اعتیاد به سازمان های مردم نهاد مزایای بسیاری دارد که از جمله مهمترین آن ها شناخت عمیق نهادهای مدنی نسبت به مسائل اجتماعی، افزایش حمایت های مالی و داوطلبانه مردمی در حوزه مسائل اجتماعی، افزایش دغدغه برای ارائه خدمات با کیفیت و بالا رفتن تقاضای عمومی برای انجام مداخلات نتیجه بخش و مطالبه گری از سوی مردم نسبت به نهادهای مدنی می باشد.
نقش تشخیصی انقطاع پاداش تاخیری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک، افیون و سیگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
71-90
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی انقطاع پاداش تاخیری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک، افیون و سیگاری بود. روش : در قالب یک طرح علی-مقایسه ای از بین مراجعه کنندگان مبتلا به مصرف مواد محرک، افیون و سیگاری به صورت در دسترس شامل 45 بیمار مبتلا به افیون و 45 بیمار مبتلا به محرک و 45 بیمار مبتلا به سیگاری انتخاب شدند و توسط پرسش نامه های انتخاب پاداش (کربای، پرتی و بیکل، 1999) و فرم کوتاه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان (حسنی، 1390) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تابع تشخیصی استفاده شد. یافته ها : نتایج تابع تشخیصی با دو متغیر انقطاع پاداش تاخیری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان توانست 93/3 درصد افراد مواد محرک، 88/9درصد افراد مواد افیونی و 86/4 درصد افراد سیگاری را درست گروه بندی کند؛ به عبارت دیگر به صورت کلی 89/6 درصد کل شرکت کنندگان درست طبقه بندی شدند. نتیجه گیری : در تفکیک و تشخیص سه گروه مواد محرک، افیون و سیگاری، متغیر انقطاع پاداش تاخیری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان سهم معناداری داشتند، بنابراین در برنامه های پیشگیری و درمان مرتبط با این سه اختلال پیشنهاد می شود به این عوامل توجه ویژه ای شود.
اثربخشی درمان مبتنی برپذیرش و تعهد برنشخوار فکری و انعطاف پذیری روان شناختی در معتادان تحت درمان متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
169-184
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه درمان های موج سوم شناختی رفتاری به جای چالش با شناخت ها، بر آگاهی و پذیرش افراد از احساسات، هیجان و شناخت ها تاکید دارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نشخوار فکری و افزایش انعطاف پذیری روان شناختی در معتادان تحت درمان متادون در کرمانشاه انجام شده است. روش: از روش شبه آزمایشی با گروه گواه استفاده شد. تعداد 40 نفر در مرحله اول با استفاده از نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج (عدم اختلال شخصیت، حداقل تحصیلات دیپلم، عدم سابقه روان پریشی، گذشتن یک ماه از مصرف متادون آن ها، گرفتن رضایت شفاهی وگرفتن نمره بالا در پرسش نامه های نشخوار فکری، و نمره پایین پذیرش و عمل) انتخاب شدند. در مرحله بعد با استفاده از نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. یافته ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش انعطاف پذیری روان شناختی و کاهش نشخوار فکری (0/001> P ) مؤثر می باشد. نتیجه گیری: با آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توان نشخوار فکری را کاهش و انعطاف پذیری روان شناختی را افزایش داد و به بهبودی معتادان تحت درمان متادون کمک کرد.
پیشگیری از اعتیاد از منظر رویکرد اجتماعی: نقش سرمایه اجتماعی
حوزههای تخصصی:
بسیاری از افراد نمی دانند که چرا و چگونه افراد دیگر به موادمخدر وابسته می شوند. آن ها ممکن است اشتباهاً فکر کنند که کسانی که از موادمخدر استفاده می کنند، فاقد اصول اخلاقی و اراده هستند و می توانند به راحتی به وسیله انتخاب خود، مصرف مواد را قطع کنند. وابستگی به موادمخدر بیماری پیچیده ای است که فرایند ترک آن معمولاً چیزی بیش از نیت و اراده را می طلبد و همانند هر بیماری دیگری نیاز به مراقبت و درمان دارد. همانند هر بیماری دیگری، فرد بیمار نیازمند این است که در طول درمان، شبکه حمایتی قوی داشته باشد تا بتواند به بهبودی و موفقیت درمان دست یابد. از جمله عوامل حمایت کننده در این زمینه سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی شبکه ای از روابط و پیوندهای مبتنی بر اعتماد اجتماعی بین فردی و بین گروهی و تعاملات افراد با گروه ها، سازمان ها و نهادهای اجتماعی است که انرژی لازم برای تسهیل کنش ها در جهت اهداف فردی و جمعی را فراهم می کند. وجود عوامل حمایت کننده مانند سرمایه اجتماعی برای پیشگیری و مبارزه با اعتیاد و بهبودی از آن امری ضروری است. در واقع می توان گفت موفقیت اجتماعی شدن امر مبارزه با مواد مخدر وابسته به کم و کیف سرمایه اجتماعی است. شواهد پژوهشی نیز حاکی از نقش و اهمیت سرمایه اجتماعی در پیشگیری از اعتیاد و مبارزه با موادمخدر است. بنابراین شناخت همه جانبه و صحیح از پدیده اعتیاد و برنامه ریزی در راستای افزایش سرمایه اجتماعی و عوامل حمایت کننده می تواند راهگشای برنامه ریزی و موفقیت هر چه بیشتر در اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر باشد.
رفتار دانشی شهروندی: نقش یادگیری صلاحیت های رفتار دانشی شهروندان در اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
11-36
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر با هدف سنجش سطح بلوغ رفتار دانشی شهروندان شهر اصفهان در فرایند اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر تهیه شده است. روش: این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه (محقق ساخته) استفاده شده است. برای تهیه پرسشنامه دیدگاهها و نظریات موجود مورد بررسی قرار گرفت، کلیه ابعاد، مولفه ها و شاخص های مورد نظر استخراج و با استفاده از تکنیک دلفی چک لیست های اولیه تهیه و برای نظرخواهی در مورد درجه تناسب و اهمیت شاخص ها، میان خبرگان توزیع شد. پس از جرح و تعدیل و تعیین اعتبار محتوا و پایایی با استفاده از تکنیک اعتبار سازه و رویکرد تحلیل عاملی، نتیجه در قالب پرسشنامه نهایی تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل اساتید و کارکنان دانشگاهها و مراکز آموزشی، پژوهشی شهر اصفهان بود. از میان آنها تعداد 379 نفر به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی ساده- با توجه به معیارهای ورود به پژوهش- انتخاب شدند.. اطلاعات بدست آمده با استفاده از روش های تحلیل عاملی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق سلامت و بهداشت فردی، کار آفرینی، مهارت فردی به ترتیب به عنوان 3 اولویت مولفه های رفتار دانشی شهروندان گزارش شد و از میان 135 شاخص رفتاری، آگاهی از شاخص های سلامت اجتماعی ، محیط زندگی سالم ، سلامت عاطفی، سلامت شغلی به عنوان اولویت های کلیدی شاخص رفتار دانشی شهروندان شهر اصفهان در بعد سرمایه انسانی(فردی) و مشارکت اجتماعی و مشارکت در انتقال میراث دانش شهری ، استفاده از توانایی ها و شایستگی های دیگران ، آگاهی از عوامل مربوط به رفاه اجتماعی ، آگاهی از سرویس های توسعه شبکه های اجتماعی(سمن ها و ...)، شناخت عوامل گرایش به اعتیاد و سایر آسیب های اجتماعی، به عنوان پنج اولویت کلیدی شاخص رفتار دانشی شهروندان شهر اصفهان در بعد سرمایه انسانی(جمعی) گزارش شد. نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد شهروندان شهر اصفهان در سطح دوم بلوغ رفتار دانشی شهروندی قرار دارند.
پیشگیری نوین: نقش رسانه مجازی در پیشگیری از گرایش به مواد مخدر در فضای سایبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: جذابیت و گسترش فضای مجازی در بین اقشار جامعه و کارکردهای این بستر در ارتکاب جرائم مربوط به مواد مخدر، باعث شده تا مسئولین امر به فکر استفاده از این بستر در جهت تدوین برنامه های پیشگیرانه از اعتیاد به مواد مخدر باشند. البته در حال حاضر کارکردهای این فضا یکی از عوامل موثر در گرایش به اعتیاد و مصرف مواد مخدر تلقی می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش رسانه مجازی (فضای سایبر) در پیشگیری از از اعتیاد به مواد مخدر در بین اقشار گوناگون جامعه در قالب ارائه الگویی کاربردی بوده است. روش : پژوهش حاضر از حیث روش از نوع توصیفی- تحلیلی و از لحاظ گردآوری اطلاعات از نوع پیمایشی بوده که با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل خبرگان و سرمتخصصان پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا، پلیس فتاناجا و سازمان های مرتبط با موضوع تحقیق و به تعداد 65 نفر بوده که برابر فرمول کوکران تعداد 56 نفر از جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوتن نمونه انتخاب شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد 1- فضای مجازی و مسئول سازی، 2- فضای مجازی و مشارکت اجتماعی، 3- فضای مجازی و آگاه سازی، 4-فضای مجازی و تولیدات خاص و در نهایت 5- فضای مجازی و مدیریت می توانند به ترتیب نقش بسزایی در پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر داشته باشند. نتیجه گیری : نتایج تحقیق حاضر می تواند گامی مهم برای تبیین روش های پیشگیری از اعتیاد در فضای مجازی و الگویی مناسب برای طراحی برنامه های جامع پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر در فضای مجازی باشد.
اثربخشی نمایش فیلم های مستند با محتوای سوءمصرف مواد بر نگرش نوجوانان نسبت به اعتیاد
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
177-188
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر فیلم های مستند (با محتوای سوءمصرف موادمخدر و روان گردان) بر نگرش نوجوانان نسبت به اعتیاد بود. جامعه آماری شامل همه نوجوانان شهر بندرعباس بودند که از میان آن ها 20 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابتدا با استفاده از پرسش نامه نگرش سنج اعتیاد از کلیه شرکت کنندگان پیش آزمون گرفته شد، سپس شش کلیپ مستند در خصوص موادمخدر و روان گردان در شش جلسه همراه با پرسش و پاسخ برای شرکت کنندگان پخش شد. در پایان شش جلسه، شرکت کنندگان مجدداً به پرسش نامه نگرش سنج اعتیاد پاسخ دادند. نتایج آزمون t وابسته نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون شرکت کنندگان، تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، پس از نمایش فیلم های مستند، نگرش شرکت کنندگان تغییر پیدا کرد و نگرش آن ها تا حد بسیار زیادی نسبت به اعتیاد منفی شد. در مجموع به نظر می رسدکه نمایش فیلم های مستند بر نگرش نوجوانان نسبت به مواد تأثیر دارد و صدا و سیما می تواند با نمایش فیلم های مستند مناسب، نگرش نوجوانان را به اعتیاد منفی و همچنین نگرش منفی آن ها را نسبت به اعتیاد تقویت نماید.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در افراد مبتلا به اعتیاد تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
157-168
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در معتادان تحت درمان با متادون مراکز درمان سوء مصرف مواد شهرستان سنندج انجام گرفت. روش: روش پژوهش مورد نظر از نوع شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون–پس آزمون با گروه گواه بود. بدین منظور از جامعه آماری مذکور تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد تاثیر معناداری دارد. نتیجه گیری: آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی می تواند نقش مهمی در پیشگیری و درمان وابستگی به مواد ایفا نماید.
پیش بینی احتمال روی آوری مجدد به مصرف مواد مخدر براساس تاب آوری و الگوهای ارتباطی همسران افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
87-100
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر پیش بینی احتمال روی آوری مجدد به مصرف مواد مخدر براساس تاب آوری و الگوهای ارتباطی همسران افراد معتاد بود. روش : روش پژوهش همبستگی بوده که در روش های توصیفی طبقه بندی می شود. جامعه آماری متشکل از افراد معتاد در منطقه 8 شهر تهران که پس از ترک، دوباره به مصرف مواد روی آورده بودند. براساس فرمول کرامر، 120 نفر نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. برای سنجش متغیرها از پرسش نامه های الگوهای ارتباطات خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک، تاب آوری کانر و دیویدسون استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده های آماری از آزمون رگرسیون لجستیک، استفاه شد. یافته ها: نتایج نشان داد، براساس الگوی ارتباطی گفت و شنود همسران افراد می توان روی آوری مجدد به اعتیاد را پیش بینی کرد. ضریب منفی متغیر گفت و شنود بیانگر این است که با کاهش نمره همسران در این متغیر شانس روی آوری مجدد به مصرف مواد افزایش می یابد. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از این است که الگوهای ارتباطی با روی آوری مجدد به سوءمصرف مواد موثر است. بنابراین، برای کاهش روی آوری باید الگوهای ارتباطی را بهبود بخشید.
مقایسه توانایی یادگیری و حافظه در افراد وابسته به مت آمفتامین با افراد وابسته به اوپیوئید و سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
229-244
حوزههای تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر به مقایسه توانایی یادگیری و حافظه در افراد وابسته به مت آمفتامین، اوپیوئید و سالم می پردازد. روش : روش تحقیق علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل مردان وابسته به مت آمفتامین، اوپیوئیدها و مردان سالم شهر تهران بود. نمونه متشکل از 20 مرد وابسته به مت آمفتامین، 17 مرد وابسته به اوپیوئید و 20 مرد سالم بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از آزمون یادگیری کلامی- شنیداری ری برای ارزیابی یادگیری و حافظه استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که افراد وابسته به مواد، نمرات پایین تری در یادگیری و حافظه نسبت به گروه سالم دارند. گروه اوپیوئید در توانایی یادآوری و بازشناسی اطلاعات ضعیف تر عمل کردند. گروه مت آمفتامین، تکرار بیشتر در یادآوری و تداخل بیشتر در بازشناسی واژه ها نشان دادند. نتیجه گیری : گروه وابسته به مواد، آسیب بیشتری در توانایی یادگیری و حافظه داشتند. بررسی بیشتر آسیب پذیری این گروه ها، رهنمودی برای مداخلات مناسب به ویژه در حوزه بازتوانی فراهم می آورد.
رابطه مصرف رسانه ای با گرایش به مصرف موادمخدر (مورد مطالعه: جوانان شهر اردبیل)
حوزههای تخصصی:
رسانه ها به دلیل ماهیت فراگیر خود در میان نهادهای زندگی اجتماعی و تاثیرگذاری بر فرایند کاهش عرضه و تقاضای موادمخدر، نقش برجسته ای در پیشگیری از اعتیاد دارند. در واقع رسانه ها برای آموزش، گسترش دانش و جلب مشارکت عمومی برای پیشگیری از اعتیاد ابزار مناسبی هستند. هدف از تحقیق حاضر تعیین رابطه مصرف رسانه ای با گرایش به مصرف مواد مخدر در بین جوانان شهر اردبیل بود. روش تحقیق توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را همه جوانان بالای 18 سال شهر اردبیل تشکیل می دادند. نمونه ای به حجم 384 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مصرف رسانه ای با گرایش به مصرف مواد مخدر رابطه معکوس معنی داری وجود دارد. همچنین بین مصرف رسانه های چاپی و الکترونیک با گرایش به مصرف موادمخدر در بین جوانان شهر اردبیل رابطه معکوس معناداری وجود دارد. بین مصرف رسانه های خارجی با گرایش به مصرف موادمخدر در بین جوانان شهر اردبیل رابطه مثبت معناداری وجود دارد. استفاده از رسانه های مختلف باعث می شود تا در درجه اول آگاهی جوانان در زمینه اعتیاد و مصرف موادمخدر افزایش پیدا کند و در درجه دوم باعث می شود تا اوقات فراغت جوانان با رسانه هایی همچون کتاب، روزنامه، تلویزیون و اینترنت پر شود و این عوامل باعث می شود تا گرایش به مصرف موادمخدر در بین جوانان کاهش یابد.
مقایسه ی عملکرد عصب روان شناختی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد و همتایان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
75-86
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد عصب روان شناختی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد و همتایان عادی بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعات علی مقایسه ای بود. جامعه آماری عبارت بود از: مردان سوءمصرف کننده مواد مراجعه کننده به بیمارستان آموزشی درمانی امام رضا (ع) شهرستان خرم آباد در سال 1395. نمونه شامل 30 نفر معتاد تحت درمان با متادون، و 30 نفر افراد غیر معتاد بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، آزمون گنجینه لغات و حافظه وکسلر و همچنین آزمون عملکرد پیوسته انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد عملکرد گروه سوءمصرف کننده مواد نسبت به گروه همتایان عادی تفاوت دارد (0/05> p ). نتیجه گیری: مصرف مزمن مواد روان گردان موجب آسیب نواحی متعدد مغزی همچون قشر پیش پیشانی و هیپوکامپ شده و در نتیجه باعث اختلال در کارکردهای شناختی این نواحی می گردد.
اثربخشی خانواده درمانی ساختاری بر انگیزش درمان و عملکرد خانواده در خانواده های افراد مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
173-188
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی خانواده درمانی ساختاری بر انگیزش درمان و عملکرد خانواده در خانواده های افراد مبتلا به سوءمصرف مواد بود. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی خانواده هایی بود که به همراه عضو مبتلای خود در پاییز و زمستان سال 1395 به مراکز ترک اعتیاد در شهر اردبیل مراجعه کردند. بدین منظور 30 خانواده، با دارا بودن شرایط ورود به پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و 15 خانواده در گروه آزمایش و 15 خانواده در گروه گواه گمارده شدند و از نظر انگیزش درمان و عملکرد خانواده مورد آزمون قرار گرفتند. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش تحت خانواده درمانی ساختاری به مدت 8 جلسه 5/1 ساعته قرار گرفتند. گروه های آزمایش و گواه پس از مداخله، مجددا از نظر متغیرهای مورد پژوهش، ارزیابی شدند. مقیاس مراحل آمادگی برای تغییر و انگیزش درمان و ابزار سنجش خانواده برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها : نتیجه ی تحلیل کواریانس نشان داد که رویکرد خانواده درمانی ساختاری در افزایش انگیزه ی درمان و بهبود عملکرد خانواده در خانواده های افراد مبتلا به سوءمصرف مواد اثربخش بوده است. نتیجه گیری : خانواده درمانی ساختاری روشی موثر برای افزایش انگیزش درمان و عملکرد خانواده است.
پیشگیری از سوءمصرف مواد: نقش بهزیستی معنوی
حوزههای تخصصی:
سوءمصرف مواد را می توان پدیده ای زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی در نظر گرفت. متأسفانه جوانان عصر حاضر ممکن است برای فرار از مشکلات فردی و اجتماعی به مصرف مواد روی آورند. سوءمصرف مواد از جمله مشکلات اجتماعی و سلامت عمومی است که بار قابل توجهی را به جامعه تحمیل می کند. وابستگی به مواد مخدر به بیکاری، جرم، مشکلات خانوادگی و انتقال بیماری منجر می شود. وابستگی به مواد اختلالی چند عاملی با سیری مزمن و عودکننده و قابل پیشگیری و درمان است. شناسایی عوامل مرتبط با سوءمصرف مواد امری ضروری و مهم است و به امر پیشگیری کمک می کند. بهزیستی به عنوان مفهومی چند بعدی، شامل ابعاد متعددی از جمله بعد معنوی است و با سوءمصرف مواد رابطه دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش بهزیستی معنوی در پیشگیری از سوءمصرف مواد بود. پژوهش حاضر از نوع مروری بود و به بررسی بهزیستی معنوی و ارتباط آن با سوءمصرف مواد پرداخته است. بهزیستی معنوی ترکیبی از عوامل مذهبی، اجتماعی و روانی است. بهزیستی معنوی باعث سازگاری شخص با وقایع فشارزای زندگی مانند بیماری های مزمن می شود و یکی از عوامل اصلی ارتقاء کیفیت زندگی به شمار می آید. مروری بر مبانی نظری و پژوهشی نشان می دهد که بین بهزیستی معنوی با گرایش به سوءمصرف مواد رابطه منفی وجود دارد. همچنین، بهزیستی معنوی از طریق تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر ابعاد روان شناختی فرد نقش مهمی در پیشگیری از سوءمصرف مواد دارد. بر این اساس می توان گفت برنامه ریزی جهت ارتقاء بهزیستی معنوی در نوجوانان و جوانان منجر به ارتقاء کیفیت زندگی و سلامت روان می شود و از این طریق از گرایش به سوءمصرف مواد جلوگیری می شود. در مجموع می توان گفت که عوامل معنوی در پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد نقش بسیار مهمی را ایفا می کند و به عنوان یک عامل محافظت کننده به شمار می آید.
نقش ویژگی های انحرافی شخصیت در پیش بینی مقاومت در برابر تغییر در مصرف کنندگان مواد
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ویژگی های انحرافی شخصیت در پیش بینی مقاومت در برابر تغییر مصرف کنندگان مواد انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. کلیه افراد مصرف کننده مواد که در نیمه دوم سال 1396 به مراکز ترک اعتیاد شهر اصفهان مراجعه کردند، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل می دادند. تعداد 120 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به مقیاس های مقاومت در برابر تغییرو انحراف شخصیتی پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مقاومت در برابر تغییر با افکار خصمانه، بدنام سازی دیگران، فقدان اعتماد به نفس، وابستگی، سلطه پذیری، اعمال خصمانه ارتباط مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از کل واریانس مقاومت در برابر تغییر 49 درصد به وسیله مؤلفه های ویژگی های انحرافی شخصیت تبیین می شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که ویژگی های انحرافی شخصیت می تواند ازجمله عوامل خطر برای مقاومت در برابر تغییر افراد مصرف کننده مواد باشد.