فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی از بحث انگیزترین اختلالات دوران کودکی و نوجوانی است که مطالعات گسترده و وسیعی در مورد آن انجام شده است. همچنین گزارش شده است این اختلال با پیامدهای منفی تحصیلی، رفتاری، اجتماعی و هیجانی نوجوانی و بزرگسالی در ارتباط است و بی توجهی، تکانش وری و بیش فعالی ویژگیهای بارز این افراد هستند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی خود تنظیمی رفتار توجهی، رفتار انگیزشی و خود تعلیمی کلامی بر عملکرد ریاضی و خود کارآمدی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی انجام گرفته است. روش مطالعه پژوهش نیمه تجربی است که روش نمونه گیری تصادفی انجام شده است. 40 نفر دانش آموز پایه سوم ابتدایی شهر تبریز دارای اختلال نقص توجه همراه که با بیش فعالی به طور تصادفی در 4 گروه جایگزین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از: مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های DSM-IV-TR، مصاحبه با والدین و معلمان، و پرسشنامه علایم مرضی کودکان ویژه معلمان. برای تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شده است. نتایج نشان دادند: الف) آموزش راهبردهای خود تنظیمی رفتارهای انگیزشی و خود تعلیمی کلامی اثرات معنا دار مثبت بر ادراکات خود کارآمدی دانش آموزان مبتلا به نقص توجه همراه با بیش فعالی دارند. ب) آموزش راهبردهای خود تنظیمی رفتارهای توجهی، اثرات معنادار مثبت بر عملکرد ریاضی دانش آموزان مبتلا به نقص توجه همراه با بیش فعالی دارد.
رابطه نارسایی هیجانی با اضطراب، افسردگی، درماندگی روانشناختی و بهزیستی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه بین نارسایی هیجانی با اضطراب، افسردگی، درماندگی و بهزیستی روانشناختی در یک نمونه دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه نوع رابطه نارسایی هیجانی و مولفه های آن شامل دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی با بهزیستی روانشناختی، درماندگی روانشناختی، اضطراب و افسردگی بود. سیصد و شش دانشجو (136 پسر و 170 دختر) از رشته های مختلف دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد نسخه فارسی ""مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو- FTAS-20""، ""مقیاس سلامت روانی MHI-"" و ""مقیاس اضطراب بک BAI-"" و مقیاس افسردگی بک BDI-"" را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین نارسایی هیجانی و مولفه های آن با بهزیستی روانشناختی رابطه منفی معنادار و با درماندگی روانشناختی، اضطراب و افسردگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، نارسایی هیجانی و زیرمقیاس دشواری در شناسایی احساسات می توانند تغییرات مربوط به بهزیستی روانشناختی، درماندگی روانشناختی، اضطراب و افسردگی را پیش بینی کنند. زیر مقیاس تفکر عینی فقط توانست تغییرات مربوط به اضطراب را به صورت معنادار پیش بینی نماید. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که نارسایی هیجانی با شاخص های آسیب پذیری روانشناختی و بهزیستی روانشناختی همبستگی دارد. نتایج و پیامدهای پژوهش در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.
مقایسه باورهای عامیانه درباره نشانه ها، علل، و درمان اعتیاد در میان معتادان خود معرف، اعضای معتادان گمنام، و غیرمعتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه باورهای عامیانه درباره نشانه ها، علل، و درمان اعتیاد در بین معتادان خودمعرف، اعضای معتادان گمنام، و غیرمعتادان به اجرا درآمد. بر این اساس، از جامعه آماری معتادان خودمعرف که در ماه های فروردین تا پایان خرداد 1385 به مرکز ترک سرپایی اعتیاد بهزیستی اصفهان مراجعه کرده بودند (300 نفر) تعداد 150 نفر به عنوان گروه نمونه معتادان خودمعرف انتخاب شدند. به منظور مقایسه نیز 150 نفر از اعضای انجمن معتادان گمنام که در سه ماهه دوره تحقیق در جـلسات این انجمن شـرکت داشتند و150 نـفـر فـرد غیرمعتاد نـیز که از لـحاظ سـن و محل سکونت با معتـادان خودمـعرف تـشابه داشتند به شیـوه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه ویژگیهای جمعیت شناختی و پرسشنامه باورهای عامیانه درباره اعتیاد از فرنهام و تامسون (1996) بودند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی شفه مورد تحلیل قرار گرفتند. در موارد زیر تفاوتهای معنادار دیده شدند: بین اعضای معتادان گمنام و گروه غیرمعتادان در بُعد آغاز (از زیرمقیاس نشانه ها)، بین معتادان خودمعرف و اعضاء معتادان گمنام و بین غیرمعتادان و اعضای معتادان گمنام و غیرمعتادان در گـرایـشهای ضد اجتماعی (از زیـرمقیاسهای نـشانه ها)، معتادان خودمعرف نسبت به اعضای معتادان گمنام و اعضای معتادان گمنام نسبت به غیرمعتادان در بُعد نشانه ها و شرایط خانوادگی (از زیرمقیاسهای نشانه ها)، معتادان خودمعرف نسبت به اعضاء معتادان گمنام و غیرمعتادان و اعضای معتادان گمنام نسبت به غیر معتادان در بعد گرایشهای غیراخلاقی (از زیرمقیاسهای نشانه ها) و معتادان خودمعرف نسبت به اعضاء معتادان گمنام و غیرمعتادان، و اعضای معتادان گمنام نسبت به غیرمعتادان در نمرة کلی نشانه ها. در تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی شفه در زیرمقیاس علل اعتیاد و در تمامی ابعاد آن بین گروه معتادان خودمعرف، اعضای معتادان گمنام، و غیرمعتادان نیز تفاوت معناداری وجود دارد. تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی شفه در زیرمقیاس درمان و تمامی ابعاد آن تفاوت معناداری را بین گروههای سه گانه فوق نشان دادند
تاثیر کاشت حلزون بر گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت روان بزرگسالان کم شنوای پس از زبان آموزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: کم شنوایی می تواند بر سلامت جسمی و روانی- اجتماعی افراد تاثیر گذاشته و موجب ضعف خودباوری، زودرنجی، انزواطلبی، نا امیدی، افسردگی و اضطراب آنها شود. کاشت حلزون به عنوان یکی از وسایل کمک شنوایی منجر به بهبود شرایط روانشناختی افراد کم شنوا می گردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر کاشت حلزون بر گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت عمومی بزرگسالان کم شنوایی پس از زبان آموزی صورت گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی – مقایسه ای که به صورت مورد – شاهدی انجام شد، به روش ساده و در دسترس 24 فرد کم شنوا که تحت عمل کاشت حلزون قرار گرفته بودند و 25 فرد کم شنوا که کاندید دریافت کاشت حلزون بودند با رعایت همتاسازی از بیمارستانهای شهر تهران انتخاب و گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت عمومی آنها با استفاده از پرسشنامه های هندیکپ گیجی(DHI)، افسردگی بک ویرایش دوم (BDI-II)، اضطراب بک(BAI) و سلامت عمومی (GHQ) مورد مقایسه قرار گرفت. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: میانگین نمرات افسردگی و اضطراب مؤید کاهش این شاخصه های روانشناختی در گروه کاشت حلزون شده است که این کاهش در افسردگی معنا دار است. در مورد سلامت عمومی، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. میانگین نمرات گیجی نشان دهنده افزایش این اختلال در گروه کاشت حلزون شده است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد کاشت حلزون در کاهش افسردگی و اضطراب و بهبود وضعیت روانشناختی افراد کم شنوا مؤثر باشد، اگرچه این تاثیر در مورد اضطراب و سلامت عمومی خیلی چشمگیر نیست. همچنین کاشت حلزون منجر به گیجی بیشتر می شود.
"
"مقایسه اثربخشی درمان نگهدارنده با متادون و درمان سم زدایی با متادون بر نشانه های اضطراب و افسردگی افراد وابسته به مواد مخدر "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تحقیق حاضر اثربخشی دو نوع روش درمانی سم زدایی(MD) با متادون و درمان نگهدارنده با متادون را (MMT) بر نشانه های افسردگی و اضطراب افراد وابسته به مواد مخدر مقایسه می کند. در این تحقیق درمان سم زدایی با متادون و درمان نگهدارنده با متادون به عنوان متغیر مستقل و نشانه های افسردگی و اضطراب به عنوان متغیر وابسته می شدند. حجم نمونه تحقیق 100 نفر بوده که هر گروه درمانی 50 نفر را شامل می شود. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود که در سه مقطع زمانی قبل از شروع درمان و 45 و 90 روز بعد میان بیماران توزیع و اجرا شد. آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر نشان داد که نشانه های افسردگی گروه MMT، بعد از گذشت 45 روز، کاهش معنادار داشت و بعد از گذشت 90 روز نیز، این کاهش معنادار بیشتر شد. در خصوص نشانه های اضطراب هم همین طور بود. به عبارت دیگر، نشانه های اضطراب گروه MMT بعد از گذشت 45 روز به طور معناداری کاهش یافت که این کاهش معنادار بعد از 90 روز نیز ادامه یافت. در گروه MD نیز نشانه های افسردگی بعد از گذشت 45 روز، کاهش معنادار داشت که این کاهش معنادار بعد از 90 روز نیز همچنان بیشتر شد، نشانه های اضطراب هم در گروه MD، بعد از 45 و 90 روز کاهش معناداری داشت. نتایج حاصله نشان دهنده نقش مؤثر عامل زمان بر اثربخشی این دو نوع درمان بود، اما در تعامل عوامل زمان با گروه و نشانه ها نتایج حاکی از آن بود که گروه به تنهایی عامل موثری بر نتایج تحقیق نبود.
"
اثربخشی آموزش روش خوددرمانی به شیوه شناختی - رفتاری بر علایم اختلال وسواسی - اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش روش خوددرمانی شناختی-رفتاری بر کاهش علایم اختلال وسواسی – اجباری در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناختی اصفهان اجرا گردید.
روش: 10 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری به روش تصادفی زمانی از میان جامعه پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه پنج نفره شامل یک گروه آزمایشی و یک گروه شاهد قرار گرفتند. پرسشنامه وسواسی – اجباری مادزلی به عنوان پیش آزمون در مورد دو گروه اجرا شد. گروه آزمایشی به مدت دو هفته آموزش روش خوددرمانی شناختی – رفتاری را دریافت کردند و آزمودنی های گروه شاهد در فهرست انتظار قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش روش خوددرمانی به شیوه شناختی – رفتاری در گروه آزمایشی، باعث کاهش معنادار علایم اختلال وسواسی – اجباری (نسبت به گروه شاهد) در مرحله پس آزمون شده است (005/0p<).
نتیجه گیری: آموزش روش خوددرمانی شناختی – رفتاری ممکن است در بهبود علایم اختلال وسواسی – اجباری مؤثر باشد.
رابطه بین سابقه سکته قلبی و طرحواره شناختی از انفکتوس میکارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیماران بازنماییهای شناختی از بیماری تشکیل می دهند که ممکن است بر سیر بهبودی و سازگاری با بیماری تاثیر گذارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط سابقه سکته قلبی و ابعاد طرحواره شناختی بیماری در بیماران سکته قلبی است. در یک مطالعه مقطعی 176 بیمار سکته قلبی بستری در یکی از بیمارستان های مجهز به واحد مراقبت قلبی شهر اصفهان طی پنج ماه اول سال 1385، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. فرم کوتاه مقیاس ادراک بیماری، پرسشنامه های افسردگی بک و اطلاعات طبی و جمعیت شناختی مورد استفاده قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که %30.1 از آزمودنیها دارای سابقه سکته قلبی بودند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد بین دو گروه بیمار پس از سکته قلبی با سابقه سکته قلبی و بدون سابقه سکته قلبی تفاوت معناداری F=2.653) و (P=0.025 وجود دارد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین دو گروه در سه بعد ماهیت بیماری F=4.776) و (P=0.03، پیامدهای بیماری F=7.671) و (P=0.006 و مدت زمان بیماری F=10.092) و (P=0.002 وجود دارد. معهذا تفاوت معناداری بین دو گروه در بعد کنترل پذیری F=0.165) و (P=0.687 و درمان پذیری F=0.26) و (P=0.611 مشاهده نشد. یافته ها نشان داد که احتمالا بیماران پس از سکته قلبی با سابقه حمله قلبی در مقایسه با بیماران با اولین حمله قلبی بازنمایی شناختی منفی تری از بیماری خویش تشکیل می دهند و تلقی ناگوارتری از بروز حمله قلبی فعلی خویش دارند. بنابراین احتمالا سابقه سکته قلبی بر ادراک بیماری از ماهیت بیماری، پیامدهای بیماری و مدت زمان بیماری تاثیر دارد. معهذا، یافته ها چنین تاثیری را در ابعاد کنترل پذیری و درمان پذیری مورد تایید قرار نداد. بنابراین احتمالا در نظام شناختی این بیماران، سابقه قبلی حمله قلبی سبب تکوین طرحواره های شناختی منفی در برخی از ابعاد شناختی بیماری می گردد.
مداخله متمرکز بر هیجان برای کاهش ناسازگاری زناشویی زوج های دارای فرزند بیمار مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زوج هایی که فرزندی با بیماری مزمن دارند در ریسک تجربه ناسازگاری زناشویی قرار دارند، مطالعه حاضر اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان (EFCT) در کاهش ناسازگاری زناشویی برای این جمعیت از زوج ها را مورد بررسی قرار می دهد. نمونه شامل 48 نفر (24 زن و 24 شوهر) که فرزندی با بیماری مزمن داشتند، بود. این افراد در مراکز طبی آموزشی و دولتی ویژه کودکان تهران با جایگزینی تصادفی در گروه آزمایش و کنترل، مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری آزمون سازگاری زن و شوهر (DAS) بود در پایان بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر وابسته تفاوت معناداری مشاهده شد، بدین معنی که گروه EFCT در ناسازگاری زناشویی کاهش و در رضامندی، همبستگی، توافق و ابراز محبت زناشویی افزایش داشت.
اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر افزایش سازگاری زناشویی همسران معتادان و پیشگیری از بازگشت معتادان مرد در شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
طرح مساله: این پژوهش به اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی، با رویکرد شناختی- رفتاری ، بر میزان سازگاری زناشویی همسران معتادان و پیشگیری از عود معتادان می پردازد.
روش: بررسی حاضر، یک پژوهشی شبه تجربی است که با دو گروه آزمایش و کنترل انجام شده و ضمن استفاده از متغیر آزمایشی (آموزش های مهارت های ارتباطی به مدت 8 جلسه)، از پیش آزمون و پس آزمون 1 و پس آزمون 2، به فاصله 2 ماه استفاده شده است. نمونه مورد نظر پژوهش با استفاده از نمونه گیری در دسترس، از میان همسران معتادان مرد انتخاب شد که در حال اتمام مراحل ترک خود بوده، در مقطع زمانی 4 ماه (از فروردین تا تیرماه 1386)، به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی اصفهان مراجعه کرده و نمرات سازگاری زناشویی آنها زیر حد میانگین بوده است. (1 انحراف استاندارد زیر میانگین). برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده در این پژوهش نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و آزمون معناداری (خی دو) استفاده شد. ابزار پژوهش، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1979)، با چهار مؤلفه (رضایت زناشویی، همبستگی دونفری، توافق دو نفری و ابراز محبت زناشویی) بوده است و برای سنجش بازگشت به مصرف معتادان از «تست آزمایشگاهی تشخیص سریع» ، استفاده شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که آموزش مهارت های ارتباطی، در سازگاری کلی، تاثیر مثبت داشته، همچنین آموزش مهارت های ارتباطی بر مؤلفه های توافق دو نفری و ابراز محبت، تاثیر مثبت نشان داد و به افزایش هر یک از شاخص های یاد شده منجر شد، اما در مؤلفه های رضایت زناشویی و همبستگی دو نفری تاثیر مثبتی مشاهده نشد. همچنین در پیشگیری از بازگشت معتادان مرد نیز تعداد بازگشت به مصرف در گروه کنترل، بیشتر از گروه آزمایش بود ولی از لحاظ آماری معنادار نبود.
نتایج: در کل، نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که آموزش مهارت های ارتباطی، با رویکرد شناختی- رفتاری، بر سازگاری زناشویی همسران معتادان مرد مؤثر است.
دندانپزشکی و ترس کودکان
مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در دانش آموزان با و بدون اضطراب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: حالات خلقی، متغیرهای شناختی بسیاری از جمله توجه و حافظه را تحت تأثیر قرار میدهد.بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی و افراد عادی در میان دانش آموزان تهرانی است. روش: در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان 200 نفر دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهر تهران 60 دانش آموز انتخاب شدند. کلیه آزمودنیها به گویههای پرسشنامه سنجش علایم هراس اجتماعی مشاوری (1380) و مجموعه واژگان دارای بار عاطفی اضطراب اجتماعی و خنثی پاسخ دادند. حافظه بازشناسی از طریق بازشناسی واژگان مورد ارزیابی قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمون t در سطح 99/0 اطمینان بررسی شد. یافته ها: سوگیری حافظه نسبت به واژگان دارای بار عاطفی در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد عادی معنادار بود. نتیجه گیری: اضطراب در افراد مبتلا منجر به سوگیری حافظه ای در بازشناسی واژگان و اطلاعات دارای بار عاطفی میشود."
رابطه بین انسجام فضایی- زمانی با علایم مثبت و منفی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: تحقیقات روانشناختی و عصبروانشناختی جدید نشان میدهند که بهمنظور درک و شناخت ماهیت اختلال اسکیزوفرنیا تمرکز بر نشانگان و ابعاد و علایم خاص این اختلال، مفیدتر از تمرکز بر زیرمجموعههای این اختلال در نظامهای طبقهبندی است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین انسجام فضایی- زمانی با علایم مثبت و منفی در اختلال اسکیزوفرنیا بوده است.
روش: گروه نمونه شامل 50 بیمار مبتلا به اختلال اسکیزوفرنیا بودند که به وسیله آزمایه انسجام فضایی- زمانی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها : هر چقدر افزایش میزان علایم مثبت و منفی بیشتر باشد، عملکرد بیماران مبتلا به اسکـیزوفرنیا در آزمایه انسـجام فضایی- زمانی ضـعیفتر میشود.
نتیجهگیری: با افزایش علایم مثبت و منفی، توانایی انسجام فضایی- زمانی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا کاهش مییابد. "
آزمون ترسیم خانواده در کودکان آسیب دیده زلزله بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: حوادث غیر مترقبه ای همچون زلزله می تواند آثار مخربی بر سلامت روانی و تحول کودکان داشته باشد و حتی منجر به وقفه در مسیر تحولی کودکان گردد. در دی ماه سال 1382 زلزله هولناکی در شهرستان بم بوقوع پیوست که منجر به ویرانی و آسیبها ی جسمی و روانی شدید برای ساکنین بویژه کودکان این شهرستان شد. هدف این پژوهش بررسی نتایج حاصل از آزمون ترسیم خانواده در کودکان آسیب دیده از زلزله بم است.
روش: بدین منظور 41 دختر و 22 پسر (63 = n) ساکن در اردوگاه المهدی شرقی شهرستان بم با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و آزمون ترسیمی خانواده روی آنها اجرا شد. برای بررسی تاثیر حضور در زلزله، از دست دادن یکی از اعضای خانواده و جنسیت از حیث مؤلفه های افسردگی، اضطراب، واپس روی، پرخاشگری و حرمت خود پایین آزمون مان – ویتنی انجام شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که پسران در مؤلفه های پرخاشگری، واپس روی، افسردگی و حرمت خود پایین نشانه های شدید تری نسبت به دختران داشتند. آزمودنیهایی که در زلزله حضور داشتند، تنها در مولفه پرخاشگری تفاوت معناداری با آزمودنیهایی که در زلزله حضور نداشتند نشان دادند. از دست دادن عضوی از خانواده در افزایش یا کاهش نمرات 5 مولفه آزمون ترسیم خانواده تاثیر معناداری نشان نداد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد پسران آسیب دیده از زلزله، بیش از دختران نشانه های نابهنجاری را نشان دادند. حضور در آسیب یا زلزله نیز از عوامل تاثیر گذار بر افزایش پرخاشگری و تجربه خشم پس از واقعه است.
رابطه بین تحصیلات والدین، جمعیت خانواده، تاهل، سن و ترتیب تولد با الگوهای شخصیتی اسکیزوتایپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه اسکیزوتایپی در جمعیت عمومی فرستی ویژه برای بررسی شاخص های زیستی، شناختی و اجتماعی آسیب پذیری به اسکیزوفرنیا بدون اثرات مغشوش کنندگی ناشی از موسسه ای شدن، مداخلات دارویی و نشانه های روان گسستگی شدید فراهم می آورد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برخی از مولفه های جمعیت شناختی از قبیل تحصیلات والدین، تعداد اعضای خانواده، تاهل، سن و ترتیب تولد بر شخصیت اسکیزوتایپی می باشد. بدین منظور نمونه ای به حجم 749 نفر (380 نفر گروه مذکر و 369 نفر گروه مونث) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز انتخاب و با مقیاس شخصیت اسکیزوتایپی (STA) مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که صفات شبه روان گسستگی اسکیزوتایپی در بین فرزندان متعلق به والدین با تحصیلات پایین، خانواده های پرجمعیت و فرزندان آخر خانواده بیشتر دیده می شود. همچنین، سن و تاهل با اسکیزوتایپی رابطه ای نشان ندادند. این یافته ها در ارتباط با پژوهش های قبلی و نیز در ارتباط با ویژگی های جمعیت شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا به بحث گذاشته شدند. بنابراین، شناسایی تفاوت های جمعیت شناختی در شیوع اسکیزوتایپی در جمعیت عمومی در تشخیص عواملی که سیر و سبب شناسی آن را تحت تاثیر قرار می دهند، کمک کننده می باشد.
بررسی ارتباط افسردگی با احساس درد در بیماران مبتلا به میگرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"چکیده
مقدمه: افسردگی از شایعترین اختلالات همراه میگرن است بطوریکه در حدود 80% بیماران مبتلا به میگرن گزارش شده است .:پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین شدت افسردگی با شدت احساس درد در بیماران با سردرد میگرنی در کلینیک بیمارستان رازی انجام گرفت .
روش : این تحقیق از نوع مطالعه همبستگی و از نظر زمانی ، مقطعی است . جامعه مورد مطالعه بیماران میگرنی بیمارستان رازی شهرستان تبریز در مقطع زمانی 4 ماه اول سال 1385 بوده است . به این منظور 150 بیمار میگرنی بصورت تصادفی انتخاب شدند و دو ابزار پژوهش یکی آزمون افسردگی بک ( (BDI جهت اندازه گیری شدت افسردگی و مقیاس بصری درد ( VAS ) جهت تعیین و اندازه گیری احساس ذهنی میزان درد بکار گرفته شدند.
یافته ها : فراوانی افسردگی در بیماران میگرنی در این مطالعه 92 درصد می باشد که در این میان 7/16 درصد افسردگی خفیف 7/36 درصد افسردگی متوسط و 7/38 درصد افسردگی شدید داشتند و تنها 8 درصد بیماران میگرنی ، فاقد افسردگی تشخیص داده شدند .
بعلاوه رابطه مستقیم و معنی داری بین شدت افسردگی و شدت سردرد میگرنی با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون به دست آمد.( P=0.001 )
همچنین بین شدت افسردگی و احساس درد و جنسیت ، شغل و تاهل نیز ارتباط معنی داری یافت شد .
نتیجه گیری : مطالعات دیگری نیز ثابت کرده اند که همراهی میگرن و افسردگی سبب ایجاد اثرات مخرب احساسی به ویژه کاهش قدرت تحمل درد به خصوص درزنان می شود. از آنجاییکه افسردگی در درجات بالاتر باعث عواقب جبران ناپذیری می شود، می توان با تشخیص بیماران میگرنی دارای افسردگی و درمان آنها با روشهای مختلف ( دارو درمانی- روان درمانی- شناخت درمانی وغیره) میزان شدت سردرد را در این افراد کاهش داد با انجام چنین تحقیقی برنامه ریزی واقدام در خصوص تشخیص و درمان بیماران میگرنی دارای افسردگی برای مسئولین امر تبیین میگردد "