فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
گرایش به سوءمصرف مواد مخدر: بررسی مولفه های پیش بین سبک های فرزندپروری، استرس و تیپ شخصیتی D(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس پیش بینی کننده های شیوه های فرزندپروری، استرس و تیپ شخصیتی D انجام شده است. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش تعداد 200 نفر ( 100 مرد و100 زن) از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد کرج به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شیوه های فرزندپروری ادراک شده، پرسشنامه استرس ادراک شده، پرسشنامه تیپ شخصیتی D و مقیاس گرایش به مصرف مواد می باشد. یافته ها: سبک فرزندپروری طرد با گرایش به مصرف مواد رابطه مثبت و سبک گرمی عاطفی رابطه منفی نشان داد. همچنین استرس و تیپ شخصیتی D با گرایش به مصرف مواد رابطه مثبت نشان دادند. نتیجه گیری: رابطه بین والدین و فرزندان، استرس و تیپ شخصیتی D می توانند عوامل پیش بینی کننده گرایش افراد به سوء مصرف مواد تلقی شوند.
مقایسه شیوه های مقابله با فشار روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی، فلج مغزی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه شیوه های مقابله با فشار روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی، فلج مغزی و عادی است. روش این پژوهش علّی- مقایسه ای بود. به منظور انجام پژوهش 90 نفر از مادران کودکان عقب مانده ذهنی، فلج مغزی و عادی (هر گروه 30 نفر) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس سنجش شیوه های مقابله با فشار روانی راجر بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه آماری تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد، بین شیوه های مقابله با فشار روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی، فلج مغزی و عادی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0> P ). مادران کودکان عقب مانده ذهنی نسبت به دو گروه دیگر از شیوه های منفی و ناکارآمد مقابله با فشار روانی به میزان بیشتری استفاده می کنند. این مادران با به کار بردن شیوه های منفی و ناکارآمد، فشار روانی را در خود افزایش می دهند. مادران کودکان عقب مانده ذهنی از شیوه های مرور هیجانی (نشخوار ذهنی)، بازداری هیجانی، مقابله ی انفصالی و مقابله اجتنابی، مادران کودکان فلج مغزی از شیوه موفقیت گرایی سمی و مادران کودکان عادی از شیوه های کنترل شخصی و انعطاف پذیری (که شیوه های مثبت و کارآمد است) به میزان بیشتری استفاده می کنند.
تأثیر موسیقی تند و آرام بر میزان توجه انتخابی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعه حاضر با توجه به اثر تسهیل کننده صوت بر عملکرد شناختی افراد، تأثیر موسیقی به عنوان یکی از محرک های شنیداری معمول روی توجه انتخابی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش، 30 دانش آموز پسر مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی، با استفاده از فرم گزارش معلم نظام سنجش مبتنی بر تجربه ایشنباخ (ASEBA-TRF؛ ایشنباخ و رسکورلا، 2001) انتخاب شدند. همچنین از ماتریس های پیش-رونده ریون (آناستازی، 1379) برای سنجش هوش آزمودنی ها و از آزمون تولز- پیرون و بوناردل (ایروانی، 1383) برای سنجش توجه انتخابی آن ها استفاده شد. مقایسه میزان توجه آزمودنی ها با قرار گرفتن در معرض سطوح متغیر مستقل (دو قطعه موسیقی تند و آرام) نشان داد که موسیقی آرام در 5 دقیقه دوم آزمایش میزان توجه انتخابی آزمودنی ها را افزایش داده است. علاوه بر آن، در پژوهش حاضر با مقایسه عملکرد سه گروه مورد مطالعه مشخص شد، موسیقی تند با گذر زمان از اثر کاهنده ای بر توجه انتخابی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی برخوردار است.
تاثیر برنامه ی آموزش بهداشت بر افسردگی بیماران بعد از جراحی بای پاس عروق کرونر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: افسردگی به عنوان یکی از پیامدهای جراحی بایپاس عروق کرونر، طبق گزارشات میتواند با افزایش خطر مرگ و میر و ناتوانی همراه باشد؛ این مطالعه با هدف بررسی تاثیر پیشگیرانه ی آموزش بهداشت بر آن انجام شد. روش کار: این پژوهش نیمه تجربی در سال 1385 در مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان بر روی 54 بیمار قلبی با عمل جراحی بای پاس که به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند، انجام شد. علاوه بر مقیاس افسردگی بیماران قلبی، جهت سنجش آگاهی، نگرش، مهارت و رفتارهای خودیاری از پرسش نامه ی خود ساخته قبل و بعد از آموزش استفاده گردید. برنامه ی آموزشی به صورت 9 جلسه ی هفتگی (مجموعا 2 ماه)90-60 دقیقه
ای برای گروه آزمون انجام شد و سپس بیماران به مدت دوماه پی گیری شدند. در تحلیل داده ها از نرمافزار SPSS و آزمون های تی زوج، تی مستقل و مان ویتنی استفاده گردید.یافته ها: بعد از آموزش، میانگین نمرات آگاهی، نگرش، مهارت ها و رفتارهای خودیاری افزایش معنیدار یافتند (001/0>P). میانگین نمره ی افسردگی قبل از آموزش در دو گروه اختلاف معنی داری نداشتند اما بعد از آموزش میانگین نمره ی افسردگی در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد به میزان معنداری کاهش یافت (001/0P<) که خصوصا در چهار بعد قضاوت نسبت به بیماری، خلق، ناامیدی وخستگی بین دوگروه اختلاف معنی دار مشاهده گردید (001/0P<).نتیجه گیری: برنامه ی آموزش بهداشت در افزایش رفتارهای پیشگیری کننده و کاهش سطح افسردگی در بیماران پس از عمل جراحی بای پاس کرونر بسیار موثر می باشد.
"
شناخت درمانی اختلالات شخصیت، رویکرد طرح واره محور
حوزه های تخصصی:
سیگار و ریسک افسردگی
کم رویی و خجالت
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانی جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانی جسمیبود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه این مطالعه شامل تمام افراد با ناتوانی جسمی شهر تهران بود. نمونه شامل 22 نفر که به شیوه در دسترس از مؤسسه رعد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل با تعداد برابر (11 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه های افسردگی بک ویرایش دوم و اضطراب بک استفاده شد که آزمودنی های هر دو گروه قبل و بعد از آموزش آن ها را تکمیل کردند. آزمودنی های گروه آزمایش 3 ماه (12 جلسه هفتگی) مهارت های زندگی را آموزش دیدند که شامل مهارت های خودآگاهی، ارتباط مؤثر، روابط بین فردی، حل مسئله و تصمیم گیری، مقابله با خلق منفی و مدیریت استرس بودند. داده ها با آزمون های یومان ویتنی، T مستقل، تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزشمهارت های زندگی علائم اضطراب و افسردگی آزمودنی های گروه آزمایش را به طور معناداری کاهش داده (01/0≥P) است، درحالی که گروه کنترل هیچ تغییر معناداری را در پس آزمون و پیگیری نشان ندادند.بر اساس یافته ها می توان پیشنهاد کرد که برای کنترل اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانی های جسمی از آموزش مهارت های زندگی استفاده کرد.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر فاجعه پنداری و ناتوان کنندگی درد در زنان مبتلا به درد مزمن لگن(مقاله علمی وزارت علوم)
درمان های پذیرش و تعهد، یکی از درمان های رفتاری نسل سوم در زمینه درمان دردهای مزمن است. این تحقیق، بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر فاجعه پنداری و ناتوان کنندگی درد در زنان مبتلا به درد مزمن لگن و از نوع کارآزمایی بالینی بود. 22 نفر بیمار مبتلا به درد مزمن لگن براساس تشخیص پزشک متخصص و مصاحبه بالینی به صورت در دسترس از میان مراجعه کنندگان به درمانگاه الزهرا و نور اصفهان انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان گروهی پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه گواه درمانی دریافت نکرد. نمره های پرسشنامه های فاجعه پنداری و ناتوان کنندگی درد در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماه پس از درمان توسط روش تحلیل واریانس چندگانه با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان گروهی پذیرش و تعهد در زنان مبتلا به درد مزمن لگن، بر اساس مقیاس فاجعه پنداری و ناتوان کنندگی درد مؤثر بوده است (05/0>p). این تفاوت در دوره پیگیری دو ماهه همچنان پایدار بود.
تعامل هدایت شده دانش آموزان اوتیسم با همسالان و معلّم در مدارس عادی: کاه ش نقائص ارتباطی و اجتماعی در یک پژوهش تک آزمودنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اوتیسم اختلالی عصبی رشدی است که نقص در مهارت های ارتباطی و اجتماعی و هم چنین وقوع رفتارهای تشریفاتی و کلیشه ای را شامل می شود. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی تعامل هدایت شده دانش آموزان اوتیسم با عملکرد بالا با همسالان و معلّم در مدارس عادی بر کاهش نقص در مهارت های ارتباطی، نقائص اجتماعی و رفتارهای کلیشه ای این دانش آموزان بود.
روش: طرح این پژوهش بررسی تک آزمودنی با نشانه A-B همراه با 3 ماه پیگیری بود که از جمله طرح های نیمه آزمایشی به شمار می آید. 3 شرکت کننده این پژوهش یک کودک و 2 نوجوان اوتیسم بودند که از میان 16 دانش آموز مرکز اوتیسم اصفهان به صورت در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه گارز به منظور سنجش اثر مداخله، و از مقیاس رشد اجتماعی وایلند، فرم کوتاه پرسش نامه تشخیصی اختلالات طیف اوتیسم، و پرسش نامه اختلالات همایند با اوتیسم، به منظور ارائه مشخصات بیشتر استفاده شد. مداخله طی 14 هفته، در یک مدرسه ابتدایی، یک دبیرستان، و یک هنرستان انجام شد.
نتایج: تحلیل داده ها با استفاده از 3 اندازه اثر شامل درصد نقاط غیر همپوش به عنوان اندازه اثر اصلی، درصد بهبودی و درصد کاهش نمرات به عنوان اندازه اثرهای فرعی انجام شد. تحلیل دیداری نمودارها، که با استفاده از نرم افزار Excel و Paint ترسیم شدند، نشان داد که درصد نقاط غیر همپوش برای مهارت های ارتباطی 3 شرکت کننده به ترتیب 75/0، 75/0 و 50/0 و برای مهارت های اجتماعی به ترتیب 100/0، 100/0، و 75/0 و برای رفتار های کلیشه ای 3 شرکت کننده به ترتیب 25%، 50% و 0% بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد تعامل هدایت شده دانش آموزان اوتیسم با همسالان و معلم در مدارس عادی بر کاهش نقائص اجتماعی و ارتباطی این افراد مؤثر است. پیشنهاد می شود پژوهش های بعدی اثربخشی تعامل هدایت شده ی دانش آموزان اوتیسم را به صورت شاهد محور ارزیابی کنند.