فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
اختلال های یادگیری غیرکلامی1 (NLD) شامل شماری از علائم بالقوه ناتوان کننده ویژه ای است که رورک2 (1995)، آنها را به سه دسته عمده مشتمل بر: نقایص نورولوژیکی، نقایص تحصیلی و نقایص اجتماعی - عاطفی، سازشی تقسیم بندی کرده است. نقایص نورولوژیکی شامل مشکلاتی در ادراک دیداری و لامسه ، هماهنگی روانی – حرکتی ، توجهات دیداری و لامسه ، حافظه غیرکلامی ، استدلال ، کارکردهای اجرایی و مشکلات ویژه-ای در جنبه هایی از زبان و گفتار می باشد . نقایص تحصیلی شامل مشکلاتی در زمینه هایی مانند : نقایصی در محاسبات ریاضی ، استدلال ریاضیات ، درک و فهم خواندن بعضی از مطالب و جنبه هایی از زبان نوشتاری و دست خط می باشد . نقایص اجتماعی شامل مشکلاتی در ادراک اجتماعی و تعاملات اجتماعی است
بطورخلاصه ویژگی های کودکان دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی شامل 1) رشد توانائی های کلامی و گنجینه لغات مناسب 2) مشکلاتی در زمینه های اجتماعی، تعبیر و تفسیر حالات هیجانی دیگران و ضعف در فهم علائم عاطفی دیگران می باشد. همراه با مشکلاتی در درک و فهم خواندن (مانند استعاره ها و فکاهی) ، 3) مشکلات شدید در ریاضیات، ضعف در تفکر انتزاعی و داوری 4) تفاوت معنی داری بین هوشبهر عملی و هوشبهر کلامی با برتری هوشبهر کلامی از دیگر ویژگی های این کودکان است 5 ) افزون براین ، مشکلاتی در تمرکز، حواسپرتی، توجه زیاد به جزئیات، ناهماهنگی های حرکتی و ضعف در مهارت های ظریف حرکتی در این کودکان به وفور دیده می شود.هدف از مقاله حاضر آشنایی خوانندگان و علاقمندان با نشانگان اختلالات یادگیری غیرکلامی می باشد.
مکانیسم (های) آدرنوسپتوری در اختلال حافظه ناشی از ایمی پرامین در موش های صحرایی نر
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، درباره اثرات تزریق درون هیپوکامپی عوامل آدرنوسپتوری، روی اختلال حافظه ناشی از ایمی پرامین در موش های صحرایی (rat) تحقیق شده است. ایمی پرامین (2-8 µg/rat)، تاخیرهای به خاطرآوری (memory retention latencies) را در تمرین اجتنابی غیرفعال (passive avoidance) کاهش داد. تزریق فنیل افرین (0.05 µg/rat) که یک آگونیست α1 آدرنوسپتور است و پرازوسین (0.5 µg/rat) که یک آنتاگونیست α1 آدرنوسپتور است. اثرات ایمی پرامین را تغییر نداد. مقادیر پایین فنیل افرین (0.005،0.015 µg/rat)، بر خلاف مقادیر بالاتر دارو (0.025،0.05 µg/rat)، به خاطرآوری را کاهش داد. پیش تیمار با پرازوسین (0.5،1 µg/rat)، اثر فنیل افرین را تغییر نداد، در حالی که پرازوسین به تنهایی، تاخیرهای به خاطرآوری را کاهش داد.
یوهمبین (0.5،1 µg/rat)، یک آنتاگونیست α2 آدرنوسپتور، اختلال حافظه یا پاسخ رفتاری ناشی از ایمی پرامین را کاهش داد، در حالی که آگونیست –α2 آدرنوسپتور، کلونیدین (0.08 µg/rat)، اثر دارو را تغییر نداد. کلونیدین به تنهایی (0.15،0.3 µg/rat) تاخیرهای به خاطرآوری را کاهش، اما یوهمبین (1،2 µg/rat)، آن را افزایش داد. پیش تیمار با یوهمبین، اثر کلونیدین را کاهش داد. نتیجه گرفته می شود که مکانیسم (های) α2 آدرنوسپتوری، احتمالا در اختلال حافظه ناشی از ایمی پرامین، نقش دارند.
بررسی سبکها و مکانیزم های دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری، اختلال اضطراب تعمیم یافته و اختلال هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه مکانیزمها و سبکهای دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری (OCD )، اختلال اضطراب تعمیم یافته(GAD) و اختلال هراس اجتماعی(SP) انجام پذیرفته است.
روش: نمونه این پژوهش متشکل از افراد مبتلا به اختلال- وسواس بی اختیاری (30 نفر)، اختلال اضطراب تعمیم یافته (30 نفر)، اختلال هراس اجتماعی(30 نفر) و افراد غیر مبتلا(30 نفر) است که توسط روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مکانیزمهای دفاعی پرسشنامه سبکهای دفاعی (DSQ-40) می باشد. مکانیزمها و سبکهای دفاعی گروههای مبتلا با گروه بهنجار و الگوی مکانیزمهای دفاعی هر چهار گروه با استفاده از روش های آماری مقایسه میانگین ها، و تحلیل واریانس یک راهه و آزمون های تعقیبی با یکدیگر مقایسه شدند.
یافته ها: بررسی های آماری نشان داد که گروه های مبتلا نسبت به گروه غیر مبتلا از سبکهای دفاعی رشد نایافته و روان آزرده به صورت معنا داری بیشتر استفاده می کنند و مشخص شد که میان گروه ها در استفاده برخی از مکانیزمهای دفاعی تفاوت معنا دار وجود دارد. به علاوه مشخص گردید که مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال وسواس- بی اختیاری در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی گذار به عمل، تشکل واکنشی و ابطال است به همین ترتیب مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال اضطراب تعمیم یافته در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی فرافکنی، آرمانی سازی، جسمی سازی و استفاده کمتر آنها از مکانیزم های دفاعی طنز و فرونشانی است و مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال هراس اجتماعی در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی فرافکنی، آرمانی سازی، جسمی سازی و پرخاشگری منفعلانه و استفاده کمتر آنها از مکانیزم دفاعی فرونشانی است.
نتیجه گیری: مطالعه کنونی اهمیت بررسی مکانیزمهای دفاعی را چه در گستره بهنجار و چه در گستره بالینی جهت تشخیص و درمان اختلالات اضطرابی نمایان می سازد. یافته های این پژوهش به طور کلی با یافته های سایر مطالعات قابل مقایسه هستند، با این حال انجام پژوهش در زمینه مکانیزمهای دفاعی در ایران نیازمند توجه بیشتری است.
سبک های اسنادی و سبک های یادگیری همگرا - واگرا در دانشجویان افسرده و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: تحقیق حاضر با هدف مقایسه سبکهای اسنادی و سبکهای یادگیری همگرا- واگرا در دانشجویان افسرده و عادی انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع علّی- مقایسهای است که با نمونهگیری در دسترس، سبک یادگیری و سبک اسنادی 170 دانشجو در مقطع کارشناسی را به کمک پرسشنامه سبکهای یادگیری کلب (LSI) و پرسشنامه سبکهای اسنادی (ASQ) برای وقایع خوشایند و ناخوشایند سنجید. افراد به کمک پرسشنامه افسردگی بِک به دو گروه افسرده (45 نفر) و عادی (125 نفر) تقسیم شدند. دادههای بهدستآمده با آزمون من- ویتنی و مجذورکای تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: دانشجویان افسرده در مقایسه با دانشجویان عادی، در موقعیتهای مثبت از اسناد درونی و پایدار کمتری استفاده کردند و بین دو گروه از لحاظ سبک اسنادی کلی- اختصاصی در موقعیت مثبت تفاوت معنیداری وجود نداشت. درصورتیکه در موقعیت منفی، دانشجویان افسرده در مقایسه با دانشجویان عادی از اسناد درونی بیشتری استفاده کردند و در سایر ابعاد اسنادی تفاوتی با هم نداشتند. بهعلاوه، بین گروه افسرده و غیرافسرده در استفاده از سبک یادگیری (همگرا- واگرا) تفاوت معنیداری مشاهده نشد. همچنین افراد دارای سبک یادگیری همگرا در مقایسه با افراد دارای سبک یادگیری واگرا، در موقعیتهای منفی از اسنادهای بدبینانه بیشتری استفاده نکردند.
نتیجهگیری: شنـاخت سبک اسنـادی و الگوی یادگـیری افـراد میتواند بهعنوان دو متغیر مهم شناختی در فهم آسیبپذیری شناختی اختلالات هیجانی نقش مهمی ایفا کند. "
ویژگیهای روانسنجی ماده های فرم کوتاه پرسشنامه افسردگی بک
حوزه های تخصصی:
"
هدف پژوهش حاضر بررسی همسانی درونی و اعتبار مادّههای فرم کوتاه پرسشنامة افسردگی بکBDI-13)) در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. 194 دانشجوی دانشگاه شهید چمران، فرم کوتاه پرسشنامة 13 سؤالی افسردگی بک ویرایش ایرانی را تکمیل کردند. بر اساس تحلیل مؤلفههای اصلی، دو عامل به دست آمد: عامل اول، عاطفه منفی نسبت به خود، 9/43% واریانس و عامل دوم، بیلذتی، 6/8% واریانس مادّههای پرسشنامه را تبیین کرد. ضریب آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن برای کل پرسشنامه 89/0 و82/0 و ضریب همبستگی بین فرم کوتاه و فرم 21 سؤالی پرسشنامة افسردگی بک 67/0 بودند. براساس نتایج این پژوهش، فرم کوتاه BDI واجد شرایط لازم برای کاربرد در پژوهشهای روانشناختی و غربالگری افسردگی در جامعة بهنجار در ایران است.
"
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی - رفتاری بر شدت علایم اختلال بیش فعالی / کمبود توجه در دانش آموزان پسر 9 تا 11 ساله مبتلا به ADHD(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: برای تشخیص و درمان ADHD، روش های مختلفی از جمله بازی درمانی معرفی شده است. این پژوهش به منظور بررسی اثر بخشی بازی درمانی شناختی - رفتاری بر شدت علایم اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه در دانش آموزان پسر پایه های سوم و چهارم دبستان انجام گرفته است. مواد و روشها: با اعمال طرح تجربی از میان مراجعه کنندگان دو مرکز مشاوره و خدمات روانشناسی اصفهان (ارجاعی توسط روانپزشک)، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و شاهد جایگزین شدند. قبل و بعد از برگزاری جلسات بازی درمانی شناختی - رفتاری که یک روز در میان برای آزمودنی های گروه آزمایش انجام می گرفت، پرسش نامه های علایم مرضی کودک (CSI-4) و آزمون همتایابی اشکال آشنا (MFFT) برای دو گروه به منظور پیش آزمون و پس آزمون اجرا می شد. آزمودنی ها پس از یک ماه، مورد بررسی مجدد قرار گرفتند و در نهایت گروه شاهد نیز که در لیست انتظار بود، مورد مداخله قرار گرفت. نتایج پرسش نامه ها با استفاده از آزمون کوواریانس با نرم افزارSPSS14 تحلیل گردید. یافته ها: بازی درمانی در مرحله پس آزمون باعث کاهش معنی دار شدت علایم بیش فعالی همراه با کمبود توجه، بیش فعالی، کمبود توجه، خطاهای پاسخ دهی و افزایش معنی دار زمان پاسخ دهی (همه موارد:P<0.001) شد. همچنین بازی درمانی در مرحله پیگیری باعث افزایش زمان پاسخ دهی شد (P<0.005)، ولی در خطاهای پاسخ دهی تاثیری نداشت. نتیجه گیری: با توجه به وجود تفاوت معنی دار بین گروه های آزمایش و شاهد و همچنین در دوره پیگیری می توان از بازی درمانی به عنوان یک روش درمانی موثر برای کودکان و نوجوانان مبتلا به ADHD استفاده نمود.
محمد بسیجه معروف به بیجه قاتل کودکان بی گناه پاکدشت
حوزه های تخصصی:
بیش فعالی: راهکارهای مطلوب در تعامل با کودکان بیش فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال بیش فعالی به عنوان یک الگوی تکانشگری و بی توجهی توصیف شده است که غالباً قبل از 7 سالگی شروع می شود. پژوهشگران معمولاً در تشخیص این اختلال از گزارش های معلمان استفاده می کنند. چرا که اکثر اولیا و مربیان به دلیل آشنا نبودن با ریشه ی مشکلات رفتاری و نیازهای عاطفی، رفتاری و آموزشی این کودکان معمولاً در تعامل و آموزش آنها با مشکلات متعددی روبرو می شوند. هدف ارائه ی راه کارهای پیشنهادی برای تعامل مطلوب اولیا با کودکان بیش فعال در خانواده و معلمان در کلاس درس در رابطه با نیازهای تحصیلی خاص آنان، نقش بازی در کاهش اختلالات بیش فعالی، کلاس مناسب برای کودکان و آموزش مدیریت خشم می باشد.نتایج حاصل از پژوهش ها نشان می دهد که با وجود پیشرفت های زیست شناختی و پزشکی، والدین و معلمان که در تعامل زیاد با کودکان بیش فعال هستند، جایگاه و اهمیت ویژه خود را در ایجاد تمرکز، کاهش علائم تکانشگری به دور از هرگونه برچسب زدن به کودک و کنترل این اختلال دارند. این مقاله راهنمایی برای اولیا و مربیان در جهت بهبود عملکرد آنان در تعامل با کودکان بیش فعال است تا این کودکان بتوانند با بازخورد مناسبی که از تعامل با محیط و افراد آگاه دارند، استعدادهای خود را پرورش دهند، از توانایی های خود استفاده کنند و از موجودیت خود خشنود باشند .
تاثیر آموزش کارکرد های اجرایی بر عملکرد ریاضیات و خواندن دانش آموزان دبستانی با ناتوانیهای یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی در چهار عامل سازمان دهی، برنامه ریزی، حافظه فعال و بازداری پاسخ بر بهبود عملکرد خواندن و ریاضیات دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه پرداخته شده است.
روش: با توجه به ماهیت موضوع از روش نیمه تجربی و طرحهای بلوکی تصادفی ساده با پیش آزمون- پس آزمون و مرحله پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه چهارم دبستان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات شهر اصفهان به تعداد 209 نفر بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 90 دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به شکل تصادفی قرار گرفتند.در مرحله پیش آزمون از آزمونهای حافظه فعال کورنولدی و آزمون عصب شناختی کولیج برای اندازه گیری کارکردهای اجرایی و از آزمونهای ریاضیات کی- مت و آزمون تشخیص سطح خواندن به ترتیب برای اندازه گیری عملکرد ریاضیات و خواندن استفاده شد. آموزش کارکردهای اجرایی به شکل گروهی و برای هر کارکرد در هر بلوک ده ساعت آموزش اعمال شد. تمرکز اصلی آموزش بر فعالیتهایی بود که موجب تحریک و تقویت پیوندهای عصب شناختی کودک می شد. پس از آموزش ، پس آزمون و بیست و پنج روز بعد مرحله پیگیری به اجرا درآمد. از روش تحلیل واریانس چندمتغیره آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر برای آزمون فرضیه ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین کارکردهای اجرایی در دو گروه دانش آموزان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات به تفکیک جنسیت تفاوت معنادار آماری وجود دارد . همچنین تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود عملکرد خواندن و عملکرد ریاضیات به لحاظ آماری معنادار است (p < .01) .
نتیجه گیری: آموزش و توجه به تقویت کارکردهای اجرایی به مثابه کارکردهایی با زیربنای عصب شناختی می تواند به صورت رویکردی نوین در درمان اختلالهای یادگیری ویژه، مطرح شود.
مطالعه اضطراب امتحان و پیشرفت تحصیلی با توجه به جنسیت و رشته تحصیلی در دانشآموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش کنونی، بررسی رابطه اضطراب امتحان و پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان دبیرستانی است
و همچنین کوشش گردیده تا متغیرهای یاد شده براساس جنسیت و رشتههای تحصیلی مورد مقایسه قرار گیرند.
بدینخاطر مقاله حاضر در برگیرنده سه مطالعه مستقل در استانهای ایلام، کردستان و خراسان است که در مطالعه اول
، دوم و سوم به ترتیب 120، 171 و 200 دانشآموز مورد بررسی قرار گرفتند. دادههای بهدست آمده براساس ضریب همبستگی
و تحلیل واریانس دو راهه مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها بهطورکلی بیانگر وجود رابطه منفی و معنادار بین اضطراب امتحان و
پیشرفت تحصیلی است، در حالی که مقایسه اضطراب امتحان براساس جنسیت و رشته تحصیلی و تعامل دو متغیر، همنوا نیست،
به گونهای که در یک مطالعه تأثیر دو متغیر یاد شده دیده نشده، اما نقش جنسیت و تعامل آن با رشته تحصیلی، در مطالعه دیگر
آشکار بوده، و این در حالی است که این نقش در پیشرفت تحصیلی نیز به نفع دختران مشاهده شده است.
بخش اول مصاحبه کامل محمد بیجه
حوزه های تخصصی:
ترامادول، تولید و شناسایی
حوزه های تخصصی:
ترامادول یکی از دارو های مورد استفاده در زمینه دردزدایی است که برای کاهش درد های بیماران سرطانی، زایمان و ناراحتی های بعد از عمل جراحی به کار می رود. این ترکیب متعلق به گروه ترکیبات شبه مخدر است. براساس آمار های ستاد مبارزه با مواد مخدر این دارو جزو یکی از مواد پرمصرف افیونی قرار دارد. بر طبق گزارشات، سنین بین 30-20 سال بیشترین میزان مصرف را داشته و نیز بیشترین عوارض برای این سنین گزارش شده است. مصرف بدون تجویز و اعتیادگونه این دارو موجب بروز تشنج، نارسایی کبد و کلیه، مشکلات قلبی، عروقی و مرگ می شود. به منظور بررسی میزان ترامادول و ترکیبات آن در پلاسما و سیالات موجود در بدن و همچنین میزان آن در ترکیبات دارویی روش های مختلفی به کار گرفته می شوند. در این تحقیق ابتدا داروی ترامادول بررسی و معرفی شده و سپس روش تهیه بحث و در نهایت راه های شناسایی و اندازه گیری آن بررسی می شود.
خودکارآمدی عمومی و فوبی اجتماعی : ارزیابی مدل شناختی اجتماعی بندورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"زمینه: مطالعات سبب شناختی، فوبی اجتماعی را یک واقیت چندعاملی و نتیجه کنش متقابل عوامل فیزیکی، اجتماعی و روانشناختی تلقی می کنند. شناخت نقش تمایلات روانی منفی از جمله خودکارآمدی پایین، یکی از هدفهای محققان بویژه در پرتو تئوری شناختی اجتماعی بندورا بوده است. هدف: این مطالعه با هدف ارزیابی سازه خودکارآمدی در تبیین و پیش بینی فوبی اجتماعی انجام شد. روش: تحقیق حاضر با شیوه پیمایشی و مقطعی انجام شد. داده های این مطالعه از 220 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد که با روش نمونه گیری تصادفی، از هفت گروه آموزشی، انتخاب شده بودند، و در آبان 1385گردآوری شد. این پاسخگویان، سپس به پرسشهای مقیاس خودکارآمدی عمومی(GSES) و پرسشنامه فوبی اجتماعی (SPIN) پاسخ دادند. نتایج: همبستگی معناداری بین خودکارآمدی و فوبی اجتماعی بطور کلی (001/0 >P) و نیز بین خودکارآمدی و مولفه های ترس از افراد معتبر (001/0 >P)، ترس از انتقاد و خجالت (001/0 >P) و ترس از صحبت در جمع و با غریبه ها (001/0> P) وجود داشت. تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نیز نشان داد که مولفه های خودکارآمدی، 1/20 درصد از واریانس فوبی اجتماعی را تبیین نموده است. بحث: یافته های این مطالعه اعتبار و توانایی مدل شناختی اجتماعی بندورا را بعنوان یک مدل نظری در تبیین و پیش بینی فوبی اجتماعی دانشجویان نشان داد. سازه خودکارآمدی، بعنوان سازه اصلی در تئوری شناختی اجتماعی بندورا بخوبی توانسته است تغییرات در فوبی اجتماعی دانشجویان را تبیین نماید.
"
رابطه نگرانی از تصویر بدنی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس با اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه نگرانی از تصویر بدنی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس با اضطراب اجتماعی بوده است. برای این منظور، 209 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان شیراز به پرسشنامه های نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) ترس از ارزیابی منفی (دلفی موسوی، 1380)، اضطراب اجتماعی (دلفی موسوی، 1380) وحرمت خود روزنبرگ (محمدی، 1384) پاسخ دادند. در این تحقیق، از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه، به منظور تحلیل داده ها استفاده شد که نتایج زیرا در پی داشت: 1- متغیرهای عزت نفس و ترس از ارزیابی منفی، به ترتیب بهترین پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی بودند، متغیر نگرانی از تصویر بدنی، در پیش بینی متغیر وابسته سهم معناداری نداشت و بنابراین از معادله حذف گردید. 2- از بین دو خرده عامل نگرانی از تصویر بدنی، عامل نارضایتی از بدن، توانست به طور معناداری، اضطراب اجتماعی را پیش بینی کند. در مجموع، نتایج این تحقیق، نشان داد که متغیر عزت نفس بهتری پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان است.
تاثیر روان درمانی بین فردی بر درمان افسردگی نوجوانان: مطالعه موردی
حوزه های تخصصی:
افسردگی به عنوان یک اختلال متعارف در میان نوجوانان اغلب شامل یک دوره بالینی مزمن و عود کننده است. تجربه یک دوره افسردگی در کودکی یا نوجوانی یک عامل خطر برای دوره های افسرده ساز آتی و همچنین مشکلات روانی - اجتماعی محصوب می شود. یافته های پژوهشی نشان داده اند که در اوایل دهه 1990 درباره استفاده از درمان های خاص برای افسردگی نوجوانان شواهد تجربی حمایت کننده وجود نداشته است. بر این اساس، علاقه فزاینده ای نسبت به رشد و آزمون درمان های جدید که کوتاه مدت نیز بوده اند، به چشم می خورد. در این میان، روان درمانی بین فردی برای نوجوانان افسرده، به مثابه یک رویکرد درمانی که به سادگی در گستره ای از موقعیت ها مورد استفاده واقع می شود. به دلیل تاکید بر شناسایی حوزه مساله ساز بین فردی، نشانگان افسرده ساز مرتبط با حوزه مساله ساز، تمرکز بر روابط فعلی و کمک به بیمار جهت تسلط بر بافت بین فردی افسردگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی روان درمانی بین فردی در درمان افسردگی نوجوانان است. روش پژوهش حاضر مطالعه موردی است. در این پژوهش، یک آزمودنی 16 ساله دختر که با استفاده از مصاحبه بالینی، ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه دشواری های بین فردی در نوجوانان، مبتلا به افسردگی تشخیص داده شده بود، شرکت کرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در زمینه درمان افسردگی نوجوانان روان درمانی بین فردی یک رویکرد درمانی کارآمد قلمداد می شود.
مقایسه ویژگیهای جسمانی کودکان میکروسفال، ماکروسفال و کودکان عقب مانده ذهنی (بدون علت مشخص) با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق شناخت بیشتر ویژگیهای جسمانی کودکان میکروسفال، ماکروسفال و عقب ماندگی ذهنی با علل ناشناخته و مقایسه آن با دانش آموزان عادی در سنین 6 تا 12 سال است .روش: بدین منظور از هر گروه میکروسفال، ماکروسفال، عقب مانده ذهنی ناشناخته و عادی، 15 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس از مجتمع های بهزیستی (شمال، جنوب، شرق و غرب) تهران انتخاب شدند. در سنجش ویژگی های انسان سنجی از ترازو، متر نواری و کولیس استفاده شده است. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس و آزمون شفه نشان داد که تفاوت ها در شاخص های تن سنجی در سطح 0.05 معنادار است. نتایج همچنین نشان داد که تفاوتهایی در شاخصهای تن سنجی مانند وزن، قد نشسته، دور سر، عرض بینی، طول بینی، طول دست، مچ پا و طول پا در بین چند گروه از کودکان یاد شده وجود دارد. یعنی وزن کودکان عادی بیشتر از وزن کودکان عقب مانده ذهنی میکروسفال، ماکروسفال و علل ناشناخته است. میانگین قد نشسته کودکان عادی کوتاه تر از کودکان میکروسفال است. میانگین دور سر کودکان ماکروسفال بیشتر از کودکان عادی، میکروسفال و علل ناشناخته است. میانگین طول بینی کودکان ماکروسفال بلند تر از کودکان عقب مانده با علل ناشناخته است. میانگین عرض بینی کودکان ماکروسفال بزرگ تر از عرض بینی کودکان عادی است. میانگین طول دست کودکان میکروسفال و ماکروسفال بزرگ تر از کودکان عقب مانده با علل ناشناخته و کودکان عادی است، همچنین میانگین مچ پا و طول پای کودکان عادی بزرگتر از کودکان میکروسفال، ماکروسفال و علل ناشناخته است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بر نقش سبب شناسی در بروز ویژگی های جسمانی و انسان سنجی کودکان عقب مانده ذهنی تاکید می کند.
بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی (هیجان خواهی، ابراز وجود، سرسختی روانشناختی)، نگرش مذهبی و رضایت زناشویی با آمادگی اعتیاد به مواد مخدر در کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه برخی ویژگی های شخصیتی (هیجان خواهی، ابراز وجود و سرسختی روانشناختی)، نگرش مذهبی و رضایت زناشویی با آمادگی به اعتیاد در کارکنان یک شرکت بزرگ صنعتی اهواز انجام شد. در این پژوهش تعداد 489 نفر از کارکنان آن شرکت صنعتی که در طول دو ماه در کلاس های آموزشی شرکت نمودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند و 6 پرسشنامه هیجان خواهی، ابراز وجود، سرسختی روانشناختی، نگرش مذهبی، رضایت از همسر و پرسشنامه ایرانی آمادگی به اعتیاد را تکمیل نمودند. ویژگی های شخصیتی و خانوادگی به عنوان متغیرهای پیش بین و آمادگی به اعتیاد متغیر ملاک در نظر گرفته شد. طرح تحقیق از نوع همبستگی است و داده های تحقیق با ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که کارکنانی که نارضایتی بیشتری از همسر دارند آمادگی به اعتیاد بیشتری دارند. کارکنان هیجان خواه بالا، سرسختی روانشناختی پایین و نگرش مذهبی پایین، آمادگی به اعتیاد سربالاتری داشتند. بالاترین ضریب همبستگی مربوط به رضایت از همسر بود که مهمترین متغیر پیش بین در این پژوهش می باشد. بین ابراز وجود و آمادگی به اعتیاد، رابطه معنی داری به دست نیامد. ضرایب تحلیل رگرسیون با روش ورود مکرر برای ترکیب خطی متغیرهای رضایت از همسر، هیجان خواهی، سرسختی روانشناختی، نگرش مذهبی و ابراز وجود با آمادگی به اعتیاد در سطح کمتر از 0.001 معنی دار بود.
مقایسه هوش کلامی و غیرکلامی دانش آموزان نارساخوان – نادرست نویس با دانش آموزان عادی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر نتایج بخشی از پژوهشی است که با هدف مقایسه هوش کلامی و غیرکلامی دانش آموزان نارساخوان – نادرست نویس با دانش آموزان عادی پایه سوم ابتدایی منطقه 10 شهر تهران انجام شده است. بدین منظور طی چند مرحله 30 دانش آموز نارسا خوان – نادرست نویس و 30 دانش آموز عادی که از نظر سن، جنس، پایه تحصیلی، دامنه هوشی، مشکلات عاطفی – رفتاری و آسیبهای حسی (بینایی و شنوایی) همگن بودند انتخاب گردیدند. ابزارهای تحقیق شامل برگه اطلاعات فردی و علایم و نشانه های نارساخوانی – نادرست نویسی، پرسشنامه راتر، آزمون ماتریسهای رنگی ریون، آزمونهای خواندن و نوشتن و مقیاس هوش وکسلر برای کودکان بود. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش t برای گروههای مستقل و همبسته استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که هوش کلامی دانش آموزان نارساخوان – نادرست نویس کمتر از هوش کلامی دانش آموزان عادی است (P<0.0001)، برعکس هوش غیرکلامی دانش آموزان نارساخوان – نادرست نویس بیشتر از هوش غیرکلامی دانش آموزان عادی می باشد (P<0.05). همچنین هوش کلامی دانش آموزان نارساخوان – نادرست نویس به مراتب کمتر از هوش غیرکلامی آنها می باشد (P<0.0001)، در حالیکه بین هوش کلامی و غیرکلامی دانش آموزان عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. با توجه به اینکه هوش غیرکلامی در دانش آموزان نارساخوان – نادرست نویس بیشتر از هوش کلامی آنها می باشد، لازم است از مهارتهای غیرکلامی و عملی آنها در جهت جبران کمبودهای آنان بهره بگیریم