فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی بیماران سرطانی شهر شیراز می باشد.نمونه مورد پژوهش بیماران مبتلا به سرطان با تشخیص قطعی سرطان و بدون پیشینه روانپزشکی و بیماری مزمن مراجعه کننده به بخش سرطان بیمارستان نمازی و درمانگاه مطهری شیراز بودند که تعداد 30 نفر از آنها در محدوده سنی 20-40 سال ،در گروه های 15 نفری آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند .روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون ، با گروه کنترل بود .داده ها از طریق پرسشنامه افسردگی بک جمع آوری شدند . جلسات معنا درمانی طی 10 جلسه 120 دقیقه ای 2 بار در هفته به گروه آزمایش آموزش داده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که آموزش معنا درمانی بر کاهش افسردگی بیماران سرطان تاثیر معناداری دارد. یافته های دیگر تحقیق نشان دادند که معنادرمانی به شیوه گروهیدر مرحله پیگیری نیز تاثیر معناداری بر کاهش میزان افسردگی این بیماران دارد. بین میزان افسردگی بیماران مبتلا به سرطان با توجه به تحصیلات آنان تفاوت معناداری مشاهده نگردید.
مقایسه ابعاد مشکلات بین شخصی در افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی تغییر جنسیت داده، تغییر جنسیت نداده و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه ابعاد مشکلات بین شخصی در افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی تغییر جنسیت داده، تغییر جنسیت نداده و افراد عادی بود.
روش: سی و پنج فرد مبتلا به اختلال هویت جنسی مذکر به مؤنث (بیست فرد تغییر جنسیت نداده و پانزده فرد تغییر جنسیت داده) و بیست فرد مؤنث عادی در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان مقیاس مشکلات بین شخصی (IIP-60) را تکمیل کردند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بالاترین نمرات به دست آمده در ابعاد مشکلات بین شخصی به ترتیب مربوط به افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی تغییر جنسیت نداده، افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی تغییر جنسیت داده و افراد عادی بود. تفاوت بین تغییر جنسیتی ها و افراد عادی در مشکلات بین شخصی معنادار نبود (05/0≥ p).
نتیجه گیری: تغییر جنسیت افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی می تواند مشکلات بین شخصی آنها را تا حدی کاهش دهد.
گنگی انتخابی
اثربخشی برنامه آموزش روان شناختی خانواده بر بهبود جو خانوادگی بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزش روانشناختی خانواده بر جو خانوادگی در خانوادههای بیماران مبتلا به اختلالات شدید روانپزشکی بود.روش: نمونه پژوهش شامل خانوادههای 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلالات شدید روانپزشکی بود که در سال 1386 در بیمارستان طالقانی و امام حسین(ع) شهر تهران بستری بودند و از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. افرادی که مایل به شرکت در برنامه بودند در گروه آزمایش و افرادی که در برنامه شرکت نکردند در گروه کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه به پرسشنامه جو خانواده پاسخ دادند (پیشآزمون) و سپس برنامه آموزشی 6 جلسه بهصورت جلسات هفتگی 2 ساعته برای گروه آزمایش به اجرا درآمد. دادهها با استفاده از آزمون T مستقل و کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: آموزش روانشناختی باعث افزایش انسجام و بیانگری ( 001/0>p) در گروه آزمایش شد، اما تغییری در مولفههای جو کلی خانواده و تعارض در دو گروه دیده نشدنتیجهگیری: آموزش روانشناختی خانواده افراد مبتلا به اختلالات شدید روانپزشکی تاثیر مثبتی بر جو خانوادگی آنها ندارد. آموزش روانشناختی خانواده باعث افزایش بیانگری و انسجام خانواده میشود، اما تغییری در مولفه تعارض ایجاد نمیکند."
بررسی ارتباط بین استعاره ها و خلق افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی ارتباط بین خلق افسرده و محتوای استعاره های افراد بررسی شده است.
روش: آزمودنی ها شامل 30 بیمار افسرده و 30 فرد بهنجار بودند. گروه افسرده با تشخیص روانشناس یا روانپزشک و به کارگیری مصاحبه بالینی )بر اساس (DSM-IV و نمره بک (بیش از 15) و گروه بهنجار نیز با مصاحبه بالینی و نمره بک (کمتر از 15) انتخاب شد. دو گروه با آزمون جملات ناتمام و پرسشنامه بررسی استعاره ها مورد ارزیابی قرار گرفتند و ارتباط بین خلق و محتوای استعاره در آنها بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین خلق فرد و محتوای استعاره های آنها همبستگی منفی وجود دارد، یعنی هر چه میزان افسردگی فرد بیشتر باشد، استعاره ها بار منفی تری خواهند داشت.
نتیجه گیری: این پژوهش در راستای نظریات و تحقیقاتی است که در زمینه همسویی خلق و حافظه مطرح شده است.
پیامد سبکهای دلبستگی بر بیادآوری و محتوای خوابدیده ،آزمون فرضیه دلبستگی در وهله خواب
حوزه های تخصصی:
سیاست کیفری چهارده کشور جهان درباره عفو و تخفیف مجازات جرایم مواد مخدر: مطالعه تطبیقی
حوزه های تخصصی:
موضوع مقاله پیش رو، عفو و تخفیف مجازات جرایم مواد مخدر است. با نگاه به اینکه جرایم مواد مخدر خود دسته گسترده ای از جرایم را در بر می گیرند و بازاری برای تأمین مالی سازمانهای تبهکارانه هستند و با توجه به این نکته که این جرایم زمینه ساز برخی جرایم دیگر هستند، به نظر می رسد قانونگذاران جهان رویکرد متفاوتی درباره مجازات مرتکبان این جرایم باید در پیش بگیرند. عفو و تخفیف مجازات بخش مهمی از سیاست کیفری را شکل می دهد، اما تنها برخی نظامهای حقوقی جهان سیاست کیفری ویژه ای برای عفو و تخفیف مجازات این جرایم در پیش گرفته اند. بر همین اساس، این مقاله در دو گفتار سازمان دهی شده است: در گفتار نخست به بررسی رویکرد عام کشورهای موضوع پژوهش پرداخته می شود و در گفتار دوم سیاست کیفری ویژه کشورهای موضوع پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد. سیاست کیفری عمومی برای عفو یا تخفیف مجازات جرایم مواد مخدر حاکی از آن است که این دسته از جرایم چالش مهمی در کشورهای دارای این سیاست شمرده نمی شوند. اما به کارگیری سیاست کیفری ویژه ای برای عفو یا تخفیف نشان از آن دارد که قانونگذار در تلاش برای بی بهره ساختن محکومان جرایم مواد مخدر از تخفیف بیشتر است. در پی چنین سیاستی قاضی در چهارچوب مقررات ویژه ای باید مجازات را تخفیف دهد و در بسیاری از موارد، تعیین مجازات به پایین تر از کمینه قانونی ممکن نیست.
نقش دلبستگی به والدین و همسالان و ازخودبیگانگی روانی در پیش بینی رفتار خرابکارانه نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش پیش بینی کنندگی دلبستگی به والدین و همسالان و ازخودبیگانگی روانی در پیش بینی رفتار خرابکارانه نوجوانان است. به منظور دستیابی به این هدف، از بین دانش آموزان دبیرستانی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، نمونه ای با حجم 320 نفر (176 دختر و 144 پسر) انتخاب و پرسشنامه های ازخودبیگانگی روانی (ملوین سیمن، 1959) پرسشنامه رفتار خرابکارانه و سیاهه دلبستگی به والدین و همسالان (آرمسدن و گرینبرگ، 1987) روی آن ها اجرا شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین مولفه های مختلف ازخودبیگانگی روانی و کیفیت دلبستگی با رفتارهای خرابکارانه رابطه وجود دارد. همچنین، تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که ازخودبیگانگی روانی و کیفیت دلبستگی، پیش بینی کننده-های نیرومندی برای پیش بینی رفتارهای خرابکارانه در نوجوانان بودند (62.3%R2= ). با توجه به نتایج حاضر، توجه به شرایط ازخودبیگانگی روانی و کیفیت دلبستگی بین نوجوانان با والدین و همسالانشان در بررسی رفتار خرابکارانه، اهمیت دارد. لذا تأکید بر ایجاد فضای اعتماد، محبت، عاطفه و صمیمیت در رشد و تحول بهنجارِ دانش آموزان؛ برای والدین و مسئولین مدرسه امری ضروری است.
تدریس ساخت دار راهبردهایی برای حمایت از دانش آموزان درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدریس ساخت دار شیوه ای برای سازماندهی کلاس درس و مناسب ساختن فرایند و شیوه تدریس با ویژگی های درخودماندگی است. این روش شیوه ای برای ساخت دادن به برنامه های آموزشی با توجه به مشکلات، مهارت ها و علائق افراد درخودمانده است. تدریس ساخت دار چهار مولفه دارد که در هر برنامه آموزشی به هم می پیوندند: ساختار فیزیکی، برنامه های روزانه، روش های کار و ساختار و اطلاعات دیداری. در مقاله حاضر به طور اجمالی به معرفی این روش پرداخته می شود.
مروری بر اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در حال حاضر حدود 5 تا 6درصد از دانش آموزان دارای اختلال هماهنگی رشدی هستند. این اختلال نوعی ناتوانی عصبی حرکتی است. در این اختلال، ناتوانی در هماهنگی حرکتی موجب مشکلاتی در فعالیت های روزمره زندگی یا پیشرفت تحصیلی کودک می شود. این کودکان به طورمعمول مشکلاتی در مهارت های حرکتی ظریف یا درشت دارند و در انجام عملکردهای حرکتی نسبت به همسالان خود به طورمعمول کند تر، بی دقت تر و بی ثبات تر هستند.
نتیجه گیری: در این مقاله به بررسی تاریخچه و تعریف فعلی این اختلال، شیوع، سبب شناسی، اختلال های همراه، اثر آن بر زندگی کودک و تشخیص آن پرداخته می شود. در پایان مقاله به طورخلاصه درمان هایی که در مورد این کودکان انجام گرفته، بررسی می شود و همچنین نتایج پژوهش های جدید با تصویربرداری عصبی از مغز این کودکان شرح داده شده است.
مقایسه اثربخشی آموزش حل مسئله و ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی افراد کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه آموزش حل مسئله و ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی افراد کم توان ذهنی خفیف بود. روش: روش این پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. تعداد 21 فرد کم توان ذهنی خفیف پس از بررسی ملاک های ورودی به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (جمعاً سه گروه هفت نفره) قرار گرفتند. برای سنجش مهارت های اجتماعی از پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1999) استفاده شد. ابتدا نمرات مهارت های اجتماعی از طریق پرسش نامه جمع آوری شد. پس از اجرای پیش آزمون گروه های آزمایش به مدت 20 جلسه به صورت انفرادی آموزش دیدند. یکی از گروه های آزمایش آموزش حل مسئله و گروه دیگر آموزش ایفای نقش را دریافت نمود. پس از اجرای جلسات آموزشی پس آزمونی به منظور بررسی مهارت های اجتماعی در گروه های آزمایش و کنترل اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی باعث افزایش میانگین نمرات مهارت های اجتماعی در پس آزمون در هر دو گروه شده است، اما این تفاوت از نظر آماری معنی دار نیست. با این وجود مقایسه میانگین ها نشان داد که روش ایفای نقش نسبت به روش حل مسئله تأثیر بیشتری بر اکتساب مهارت های اجتماعی داشته است. نتیجه گیری: با استناد به یافته های این پژوهش می توان گفت روش هایی که فرد را در آموزش درگیر نگه می دارند می توانند اثرگذاری بیشتری بر اکتساب مهارت های اجتماعی در افراد کم توان ذهنی داشته باشند.
اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش امید در سالمندان با سندرم آشیانه خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ه دف از پژوهش حاضر تعیین اث ر بخ شی معنا درمانیبه شیوه گروهی ب ر کاه ش افس ردگی و اف زای ش امی د در سالمندان با سندرم آشیانه خالی شه رستان قروه بود. این پ ژوه شنیمه آزمای شی، از نوع پی ش آزمون پس آزمون با گروه کنترل اس ت. جامعه آماری را کلیه مردان و زنان شهرستان قروه که فرزندانشان آنها را ترک کرده و از آنها جدا شده اند است، تشکیل دادند. با استف اده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 24 ن ف ر انتخ اب ش دند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشن امه 21سوالی افس ردگی بک BDI-IIو پرسشن امه امیدواری اسن ایدر و همکاران استف اده ش د. جهت تحلیل داده ها، از آمار توصی فی و آمار استنب اطی (آزمون تحلیل کوواریانس) استف اده ش د. یافته های به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات افسردگی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل پایین تر است، و میانگین نمرات امید به زندگی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل بالاتر است. بر اساس یافته های این تحقیق می توان گفت که معنا درمانی به شیوه گروهی در کاهش افس ردگی و افزایش امید در سالمندان با سندرم آشیانه خالی مؤثر است.