فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
باتوجه به فزونی میزان شیوع اختلال های رفتاری درون نمود در دانش آموزان و تأکید متخصصان بر تشخیص و مداخله زودهنگام؛ هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی با شیوه شناختی رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال های رفتاری درون نمود در دانش آموزان بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی است طرح به کار رفته در این پژوهش، طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و همچنین مرحله پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم و ششم ابت دایی مظنون به اختلال های رفتاری درون نمود شهر لنگرود در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل می دادند. تعداد 30 نفر از این دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب و به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای سنجش اختلال های رفتاری درون نمود از سیاهه رفتاری کودک استفاده شد. برنامه آموزش مهارت های اجتماعی والکر در طی 17 جلسه به مدت دو ماه برای افراد گروه آزمایش ارائه گردید. جهت تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون تحلیل کوواریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. تحلیل داده های این پژوهش نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میزان نشانه های اختلال های رفتاری درون نمود تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به مؤثر بودن آموزش مهارت های اجتماعی در کاهش نشانه های اختلال های رفتاری درون نمود دانش آموزان، بنابراین می توان از این روش در کنار برنامه های رسمی مدارس استفاده نمود.
مقایسه صفات شخصیتی خودشیفته، ضداجتماعی و مرزی در زندانیان معتاد، غیرمعتاد و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه صفات شخصیتی خودشیفته، ضداجتماعی و مرزی در زندانیان معتاد، زندانیان غیرمعتاد و افراد عادی صورت گرفت. روش: طرح پژوهشی از نوع علی-مقایسه ای بود. حجم نمونه 180 نفر از زندانیان معتاد، زندانیان غیرمعتاد زندان میاندوآب و افراد عادی (هر گروه60 نفر) بودند که گروه ها از نظر ویژگی های جمعیت شناختی همتاسازی شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شخصیتی خودشیفته NPI-16، مقیاس ضداجتماعی میلون3 و پرسشنامه شخصیت مرزی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در صفت خودشیفته بین زندانیان معتاد با افراد عادی، و زندانیان غیرمعتاد تفاوت وجود دارد، و بین زندانیان غیرمعتاد و افراد عادی تفاوت به دست نیامد. همچنین در صفات ضداجتماعی و مرزی بین سه گروه تفاوت معنادار به دست آمد. نتیجه گیری: مقایسه گروه-های فوق در بردارنده اطلاعات مهمی برای پیش گیری، درمان اعتیاد و وقوع جرم می باشد.
کودکان استثنایی دوگانه چه کسانی هستند؟ شناسایی، ویژگی ها و مشکلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: استثنایی های دوگانه را گروهی تشکیل می دهند که در کنار بعد تیزهوشی، مشکلات رفتاری، اجتماعی، هیجانی یا تحصیلی دارند و از میان گروه های استثنایی بیشترین سوء تعبیرها و قضاوت های نادرست در موردشان وجود دارد و بیشتر از تمامی گروه های استثنایی مورد غفلت قرار گرفته اند. والدین، معلمان و متخصصان همگی در شناسایی همزمان نشانه های هوش بالا و در عین حال ناتوانی های این گروه، عاجزند. به دلیل این مشکلات تشخیصی، با مسائل عمده ای پیرامون این گروه رو به رو هستیم. از جمله این که توانمندی های آنها را به عنوان زیرگروهی از تیزهوشان که سرمایه های انسانی جوامع هستند، از دست می دهیم. نتیجه گیری: از آنجا که شناسایی و مداخله زودهنگام برای این گروه می تواند از بسیاری از مشکلات بعدی از جمله پدیده کم پیشرفتی و مشکلات روانی، اجتماعی آنها در آینده جلوگیری کند، در این مقاله تلاش شده است تا نحوه شناسایی، ویژگی ها و مشکلات کودکان استثنایی دوگانه جهت آشنایی بیشتر متخصصان با این گروه مطرح شوند.
تأثیر به کارگیری کارپوشه الکترونیکی بر اضطراب امتحان و عزت نفس دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر اثربخشی کارپوشه الکترونیکی بر اضطراب امتحان و عزت نفس دانشجویان بررسی شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی، و طرح پژوهش پیش آزمون _ پس آزمون دو گروهی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد مشکین شهر که در نیمسال اوّل تحصیلی 92-1391 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهند. نمونه پژوهش حاضر، شامل دو کلاس درس معماری بود که به صورت در دسترس انتخاب گردید. تعداد دانشجویان هر کلاس 30 نفر بودند، که در کل حجم نمونه 60 نفر بود، که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده اند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، آزمون اضطراب امتحان ساراسون و عزت نفس کوپر اسمیت بود. درابتدای ترم از هردو گروه در شرایطی یکسان پیش آزمونی به عمل آمد و سپس گروه آزمایش به مدت یک ترم در معرض متغیر مستقل (کارپوشه الکترونیکی) قرار گرفت و در نهایت در پایان ترم جهت بررسی تغییرات حاصله پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا گردید. داده های حاصل از اجرای پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، استفاده از کارپوشه الکترونیکی دال بر کاهش اضطراب امتحان(001/0P<) و افزایش عزت نفس(05/0 P<) دانشجویان بوده است.
دوستان ناباب و اعتیاد نوجوانان
حوزه های تخصصی:
مطالعات متعددی در زمینه سبب شناسی پدیده اعتیاد به عمل آمده و محققان عوامل مختلفی را در ارتباط با شیوع اعتیاد معرفی کرده اند. هدف این تحقیق شناخت تأثیر دوستان ناباب بر اعتیاد نوجوانان است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی است. دوره نوجوانی دوره ای آکنده از تعارض و نوسان است. یکی از ویژگی های دوره نوجوانی هویت یابی، سست شدن روابط نوجوان با خانواده خود، افزایش گرایش او به همسالان و دوستان و الگویابی است. یک دوست منحرف به راحتی قادر است که رفیق خود را اغفال کند. مهم ترین عوامل مؤثر در اعتیاد نوجوانان به مواد مخدر عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، روانی و طبیعی هستند. یکی از مهم ترین علل اجتماعی اعتیاد نوجوانان، داشتن دوست ناباب است.
رابطه بین محیط کالبدی معماری با نشانه های اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه در کودکان 6-10 سال تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه بخش قابل توجهی از بار اختلالات در دوران کودکی و نوجوانی را به خود اختصاص می دهد و با توجه به احتمال باقی ماندن تا بزرگسالی و طولانی بودن دوره آن، از اهمیت بالایی برخوردار است. روش های مختلفی برای درمان و کنترل این اختلال وجود دارد که رایج ترین آن ها دارو درمانی است. نقش تأثیرات محیط زندگی افراد دارای اختلال، تا حد زیادی نادیده انگاشته شده و به خوبی مورد بررسی قرار نگرفته است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر مؤلفه های محیط کالبدی معماری بر شدت نشانه های اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه در کودکان 6 تا 10 ساله انجام گرفته است. با اعمال طرح نیمه آزمایشی از میان مراجعه کنندگان به یکی از مراکز مشاوره و خدمات روان شناسی در شهر تهران، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابتدا از هر دو گروه توسط پرسشنامه کانرز، فرم والدین، پیش آزمون گرفته شد و پس از اعمال تغییراتی در محیط کالبدی خانه کودکان گروه آزمایش و انجام توصیه هایی در این راستا توسط والدین، حدود 8 هفته بعد، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد و نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس (ANCOVA) توسط نرم افزار SPSS18 تحلیل گردید. یافته های تحقیق نشان داد که تغییر مؤلفه های محیط کالبدی چون «تراکم فضایی، ایجاد ارتباط دیداری و شنیداری با محیط بیرون و استفاده از نور طبیعی، ارتباط با فضای باز و سبز و انجام بازی های هدفمند و تکالیف درسی در فضای باز» باعث کاهش معنی دار شدت علایم بیش فعالی/ نارسایی توجه در گروه آزمایش شد. با توجه به تفاوت معنی دار بین گروه های آزمایش و کنترل می توان اذعان داشت طراحی صحیح مسکن و اهمیت دادن به کیفیت فضاهای خانه در کنار کمیت آن ، ممکن است به کاهش نشانه های اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه در کودکان کمک کند.
نقش رسانه در پیشگیری از اعتیاد: چالشها و راهکارها
حوزه های تخصصی:
نقش رسانه به ویژه رسانه ملی در برنامه های ارتقای سلامت و پیشگیری از مصرف مواد، بسیار حائز اهمیت است. اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که برای طراحی برنامه های رسانه ای می بایست بر مبنای شواهد علمی و اثربخش اقدام نمود. در طراحی پیام باید به وضعیت مخاطب و کانال انتقال پیام نیز توجه نمود. در حال حاضر در بسیاری از تولیدات رسانه ای به جنبه های علمی اعتیاد و رویکردهای رسانه ای اثربخش در این زمینه توجه نمی شود و این کم توجهی و یا توجه نادرست می تواند سبب ایجاد باورهای غلط و یا تقویت باورهای نادرست قبلی در مخاطب شود و یا به رواج درمانهای غیرعلمی در مورد اعتیاد دامن بزند. در این مقاله ضمن مرور انواع مهم رسانه های رایج و نقاط قوت و ضعف آنها، به بیان جنبه های مهم طراحی برنامه های رسانه ای برای گروه کودک و نوجوان پرداخته و در نهایت به طرح سؤالهای رایج در مورد اعتیاد و پاسخ به آنها اقدام می شود، زیرا آگاهی اصحاب رسانه از این موارد نقش به سزایی در تولید برنامه های رسانه ای علمی و اثرگذار دارد.
اثربخشی درمان فراشناختی به شیوه ی گروهی بر علایم افسردگی و نشخوار فکری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان فراشناختی گروهی بر علایم افسردگی و نشخوار فکری در دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بود.
روشکار: در این کارآزمایی بالینی، از بین دانشجویان دختر ساکن خوابگاه شهید چمران اهواز در سال 90-1389، 40 دانشجو که علایم افسردگی را بر اساس آزمون افسردگی بک و مصاحبه بالینی دارا بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (20 نفر) و شاهد (20 نفر) وارد شدند. دانشجویان گروه آزمون در 8 جلسهی درمانی شرکت و در مراحل پیشآزمون و پسآزمون، پرسشنامههای افسردگی بک و نشخوار فکری را تکمیل کردند. یک ماه بعد از اتمام جلسات، پرسشنامههای ذکر شده توسط شرکتکنندگان مجددا تکمیل شد. دادهها با شاخصهای توصیفی و آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره، توسط نرمافزار آماری SPSS نسخهی 18 تحلیل شدند.
یافتهها:نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که تفاوتهای معنیداری بین گروه آزمون و شاهد در مراحل پسآزمون و پیگیری وجود دارد. در گروه آزمون از لحاظ کاهش علایم افسردگی (001/0>P و 831/23=F) و نشخوار فکری (001/0>P و 122/13=F) در مرحلهی پسآزمون، تفاوتهای معنیداری وجود دارد. همچنین درگروه آزمون از لحاظ کاهش علایم افسردگی (001/0>P و 814/20=F) و نشخوار فکری (008/0>P و 277/8=F) در مرحلهی پیگیری یک ماهه، تفاوتها معنیدار بود که این تفاوتها در گروه شاهد مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد بهکارگیری الگوی فراشناختی ولز در کاهش علایم افسردگی و نشخوار فکری دانشجویان دارای این علایم، موثر است.
رابطه مؤلفه های فراشناخت با اضطراب و افسردگی در مادران دارای کودکان پسر مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه و مقایسه آن ها با مادران کودکان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فراشناخت یکی از فرایندهای عالی شناختی است که با سایر قابلیت های شناختی رابطه مثبت دارد و از طرف دیگر به عنوان یک عامل زمینه ساز در بیشتر آسیب های روان شناختی مدنظر قرار می گیرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه فراشناخت با اضطراب و افسردگی در مادران کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه و مقایسه آن ها با مادران کودکان عادی بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر، مقطعی از نوع تحلیلی- توصیفی و جامعه آماری پژوهش شامل مادران ساکن شهر اصفهان در سال 1390 بودند. 50 مادر دارای کودک ADHD (Attention deficit and hyperactivity disorder) و 50 مادر دارای کودک بهنجار سنین 7 تا 12 سال، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به وسیله پرسش نامه باورهای فراشناختی Wells and Cartwright-Hatton، پرسش نامه اضطراب Spielberger و پرسش نامه افسردگی Beck-II ارزیابی شدند.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه مادران در میزان اضطراب و افسردگی با کنترل سن وجود داشت و میزان افسردگی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه بسیار بالاتر از مادران کودکان عادی بود. در میزان فراشناخت، میانگین های دو گروه مادران نزدیک به هم بود. متغیر اضطراب ضرایب معنی داری با افسردگی و فراشناخت (01/0 = P) داشت.
نتیجه گیری: سلامت روان شناختی ماداران دارای کودکان ADHD به مراتب ضعیف تر از مادران دارای فرزند سالم بود و لزوم تمرکز به حل مسایل مجموعه افراد خانواده -که برخاسته از نگرش سیستمی است- در حل اصولی تر مشکلات این قبیل خانواده ها کارساز خواهد بود.
اثر آموزش کنش های اجرایی مبتنی بر رایانه بر عملکرد اجرایی و نشانه های رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی یک اختلال روان پزشکی است که در دوره کودکی ظاهر می شود و شایع ترین اختلال عصبی در دوران کودکی است. هدف پژوهش بررسی اثر آموزش کنش های اجرایی مبتنی بر رایانه بر عملکرد اجرایی و نشانه های رفتاری کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش: این مطالعه بر روی شش دانش آموز مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی (دو دانش آموز از هر زیر ریخت این اختلال) از شهر پل سفید انجام شد. برای سنجش نشانه های رفتاری این اختلال و بهره هوشی به ترتیب از پرسشنامه علائم مرضی کودک- 4 و آزمون ماتریس های پیشرونده ی رنگی ریون استفاده شد. برای اندازه گیری توجه پایدار از نرم افزار فارسی آزمون عملکرد پیوسته، برای اندازه گیری توانایی طرح ریزی از نرم افزار فارسی آزمون برج لندن و برای اندازه گیری نشانه های رفتاری از مقیاس سوانسون، نولان و پلهام- 4 استفاده شد. داده ها با روش مقایسه نرخ رفتار خط پایه با مرحله درمان و اندازه اثر کوهن تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش کنش های اجرایی مبتنی بر رایانه باعث افزایش توجه پایدار و طرح ریزی و کاهش نشانه های نارسایی توجه/ فزون کنشی در همه زیر ریخت ها شد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که استفاده از آموزش کنش های اجرایی مبتنی بر رایانه می تواند نشانه این اختلال را کاهش و عملکرد اجرایی را افزایش دهد. بنابراین پیشنهاد می شود از آموزش کنش های اجرایی مبتنی بر رایانه به عنوان روشی مکمل برای درمان این اختلال استفاده شود.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر مواجهه و جلوگیری از پاسخ، برشدت علائم اختلال وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر کاهش علائم اختلال وسواسی- جبری، بوده است.
روش: بدین منظور تعداد 20 نفر از مراجعان مبتلای داوطلب، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس، انتخاب، و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10نفر) گمارش شدند. برای گروه آزمایش 12 جلسه گروه درمانی مبتنی بر مواجهه و جلوگیری از پاسخ، به صورت هفتگی اجرا شد، اما گروه کنترل در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. پرسشنامه ی وسواسی- جبری ییل براون در مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد گروه درمانی مبتنی بر مواجهه و جلوگیری از پاسخ، منجر به کاهش معنی دار شدت نشانه های وسواسی- جبری گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون شده است. نتایج پیگیری سه ماهه نیز حاکی از تداوم معنادار اثربخشی مداخله بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، می توان این گونه نتیجه گیری کرد که گروه درمانی مبتنی بر مواجهه و جلوگیری از پاسخ، می تواند به عنوان روش مؤثری در بهبود نشانه های اختلال وسواسی- جبری به کار رود.
میزان اضطراب امتحان در دانشجویان رشته های پزشکی و رابطه آن با جنسیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: اضطراب امتحان پدیده ای شایع میان دانشجویان است و از مشکلات نظام آموزشی محسوب می شود. با توجه به تاثیر زیاد اضطراب و پیامدهای منفی آن، منابع اضطراب و اثرات آن باید شناسایی شوند. این مطالعه با هدف تعیین میزان اضطراب امتحان بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان و عوامل مرتبط با آن انجام شد.
روش ها: این مطالعه مقطعی طی سال های 1391 و 1392 در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان انجام شد و 520 دانشجو با روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه اضطراب امتحان بود که دارای 24 سئوال است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 16 و با کمک آزمون مجذور کای تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: 176 دختر (0/50%) و 62 پسر (6/39%) مبتلا به اضطراب امتحان شدید و 153 دختر (5/43%) و 93 پسر (4/55%) مبتلا به اضطراب امتحان خفیف بودند (01/0 p < ). 246 دانشجو (3/47%) اضطراب امتحان خفیف، 36 دانشجو (9/6%) اضطراب امتحان متوسط و 238 دانشجو (8/45%) اضطراب امتحان شدید داشتند.
نتیجه گیری: میزان اضطراب امتحان در میان دانشجویان رشته های مختلف پزشکی نسبتاً زیاد و در دانشجویان دختر بیشتر از پسران است.
مقایسه ی عملکرد دانش آموزان دختر 8-6 ساله ی با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای در تکالیف نظریه ی ذهن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، مقایسهی عملکرد دانشآموزان دختر 8-6 سالهی با و بدون اختلال نافرمانی مقابلهای در تکالیف نظریهی ذهن بود.
روشکار: در مطالعهی علیمقایسهای حاضر،180 دانشآموز دختر 8-6 ساله (60 نفر با اختلال نافرمانی مقابلهای،120 نفر بدون این اختلال) که در سال تحصیلی
89-1388 در دبستانهای شمال و جنوب تهران مشغول به تحصیل بودند، از طریق نمونهگیری خوشهای مرحلهای بررسی شدند. برای تعیین نظریهی ذهن از آزمون نظریهی ذهن پارکر و همکاران و برای تشخیص اختلال نافرمانی مقابلهای از دو پرسشنامهی مقیاس درجهبندی اختلال رفتار ایذایی و سیاههی اختلال نافرمانی مقابلهای استفاده شد. دادهها با روش تحلیل واریانس و تی مستقل تحلیل شدند.
یافتهها: بنا بر تحلیل دادهها، عملکرد دانشآموزان بدون اختلال نافرمانی مقابلهای به گونهی معنیداری در تکالیف نظریهی ذهن از عملکرد دانشآموزان دارای این اختلال، بالاتر بود (05/0>P). همچنین تفاوت عملکرد دانشآموزان با و بدون اختلال نافرمانی مقابلهای در سطوح مختلف سنی، معنیدار است (001/0>P).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از این بود که دانشآموزان مبتلا به اختلال بیاعتنایی مقابلهای در انجام تکالیف نظریهی ذهن، نقص دارند
تأثیر ماساژ درمانی بر کاهش اضطراب و افسردگی زنان معتاد زندان مرکزی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر ماساژ درمانی بر کاهش اضطراب و افسردگی زنان معتاد زندانی شهرستان اصفهان بود.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. آزمودنی های این تحقیق را 30 نفر از زنان معتاد زندان مرکزی اصفهان را تشکیل می دادند که بصورت تصادفی در دو گروه تجربی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی در جلسات ماساژ درمانی به مدت 8 هفته (3جلسه در هفته) هر جلسه 30 دقیقه، شرکت کردند، در حالی که برای گروه کنترل فقط 3 جلسه در هفته جلسات مذاکره و بحث در مورد مسائل روز مره انجام شد. در ابتدا و پایان دوره ی مداخله نمرات اضطراب و افسردگی آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه ی بک ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس در سطح کمتر از 5/0 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: پس از کنترل نمرات پیش آزمون اضطراب و افسردگی، هشت هفته ماساژ درمانی اثر معناداری بر سطوح اضطراب (921/0; Partial ƞ2= 001/0P<) و افسردگی (881/0; Partial ƞ2= 001/0P<) زنان معتاد در مقایسه با گروه کنترل داشت.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ماساژ درمانی به عنوان یکی از مدالیته های درمانی می تواند نقش بسزایی در بهبود علائم اضطرب و افسردگی زنان معتاد زندانی را ایفا کند.
بررسی رابطه اختلال کارکرد فیزیکی با شدت خستگی، علائم روانی و شاخص توده بدنی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک اختلال عصب شناختی مزمن است که شیوع آن در زنان بیش از مردان می باشد. از این رو هدف از پژوهش حاضر ارزیابی ارتباط اختلال در کارکرد فیزیکی (به عنوان متغیر ملاک) با خستگی، علایم روانی و شاخص توده بدنی (به عنوان متغیرهای پیش بین) زنان مبتلا به این بیماری می باشد.
مواد و روش ها:در یک پژوهش مقطعی 114 بیمار به شیوه پیاپی نمونه گیری شده و توسط سیاهه متغیر های جمعیت شناختی، بعد فیزیکی پرسش نامه زمینه یابی سلامت، مقیاس شدت خستگی، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و شاخص توده بدنی ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل گردیدند.
یافته ها: نتایج حاکی از همبستگی قوی و معنی دار کارکرد فیزیکی با متغیرهای خستگی، افسردگی، اضطراب و استرس داشت (0001/0>P). در این میان شاخص توده بدنی از کمترین ضریب همبستگی در ارتباط با کارکرد فیزیکی برخوردار بود (05/0P<). یافته های حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که واریانس کل تمام متغیرهای پژوهش در گام نهایی 58/0 (2R) می باشد (0001/0P<؛20/18 F=). به علاوه واریانس افزوده انحصاری در این گام بعد از کنترل متغیرهایی نظیر سن، تحصیلات و طول مدت بیماری، 39/0 محاسبه گردید.هم چنین در گام نهایی متغیرهای خستگی (0001/0P< ؛ 25/0- =β) و اضطراب (0001/0P< ؛ 44/0- =β) به طور معنی داری توانستند اختلال در کارکرد فیزیکی زنان را پیش بینی نمایند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که خستگی و اضطراب می توانند در ایجاد اختلال در کارکرد فیزیکی زنان تأثیرگذار باشند. از همین رو غربالگری زنان دچار این علایم و اجرای درمان های مناسب توصیه می شود.
تأثیر گفتاشنود منطقی در حلقه های کندوکاو فلسفی در کاهش نشانه های اختلالات روان تنی دانش آموزان دختر 11 تا 12 سال شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر گفتاشنود (dialogue) منطقی در حلقه های کندوکاو فلسفی، بر کاهش نشانه های اختلالات روان تنی دانش آموزان دختر 11 تا 12 سال شهر تهران پرداخته است. روش انجام این پژوهش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بوده و جامعه آماری آن متشکل از 50 دانش آموز دختر پایه پنجم و ششم مقطع ابتدایی دبستان های دولتی شهر تهران است که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی در چندمرحله از میان مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش به طور تصادفی انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسش نامه آخنباج، فرم YSR (خودسنجی) بود. ابتدا با استفاده از این پرسش نامه همه دانش آموزان پایه های پنجم و ششم دو مدرسه منتخب غربالگری شدند. 58 نفر از آنان حائز نمره ای بودند که نشانگر اختلال روان تنی بود و از این میان 50 نفر به شرکت در این پژوهش تمایل داشتند که به طور تصادفی به دو گروه شاهد و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش طی دوازده جلسه هفتگی، به مدت یک ساعت، در حلقه کندوکاو فلسفی گرد مربی آموزش دیده نشستند و داستان های فکری شماره 2 و 3 فیلیپ کم را قرائت کردند و درباره آن به بحث پرداختند. پس از پایان جلسات، مجدداً آزمون آخنباج برای تعیین تأثیر مشارکت در حلقه های کندوکاو فلسفی بر اختلالات روان تنی از هر دو گروه گواه و آزمون صورت گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اجرای این برنامه در کاهش نشانه های اختلال روان تنی گروه آزمایش تأثیر معناداری دارد.