مقالات
حوزه های تخصصی:
مسجد کبود تبریز یکی از نفایس معماری ایرانی است که با وجود اهمیت بی بدیل این بنا در منظومه میراث معماری ایرانی، ابهاماتی درباره آن وجود دارد. مقاله حاضر به بررسی یکی از این ابهامات می پردازد که درباره ویژگی های سبکی این مسجد است،. دلیل تردیدها درباره شیوه معماری این بنا، مربوط به هندسه پلان و ترکیب حجمی خاص آن است که باعث شده این بنا از دیگر نمونه های معماری مسجد در ایران متمایز باشد. شیوه معماری این بنا اگرچه باب جدیدی در طراحی مسجد در معماری ایرانی گشود، لکن نتوانست اشتیاق و رغبت معماران بعدی را برای تکرار و تکمیل فرم آن برانگیزد؛ لذا اندیشه به کاررفته در آفرینش معماری مسجد کبود تبریز، همچون تک ستاره ای بود که برای یک بار درخشید و سپس خاموش شد. نوشتار حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش هاست: ۱. هویت معماری مسجد کبود تبریز ریشه در فرهنگ معماری کدام سرزمین دارد؟ ۲. اگر ترکیب حجمی این بنا برگرفته از الگوهای معماری وارداتی است، پس چرا فرم های معماری ایرانی در سیمای آن موج می زنند؟ ۳. در تکوین نهایی این اثر معماری، اتمسفر فرهنگی ایرانِ قرن نهم چگونه و به چه میزان اثرگذار بوده است؟
این پژوهش به لحاظ محتوا، با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و در مرحل ه مطالع ه تطبیقی با دیگر نمونه های معماری، از روش بررسی قیاسی نیز بهره گرفته شده است. در این مقاله، نتیجه می شود که بنای مسجد کبود تبریز هرچند شباهت فرمی به برخی آثار معماری عثمانی دارد، معماران سازنده آن که هنرم ن دان ایرانیِ خطه آذربایجان بودند، با کاربست تفکر بومی و فنون سنتی، چنان فرم وارداتی این مسجد را با عناصر فرهنگ معماری ایرانی آمیخته ساخته اند که محصول نهایی، سیمای معماری ایرانی به خود گرفته و بخشی از آن شده است.
قلمروهای تفاهمی، بررسی موردی: ایجاد تلارپیش در ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه تاریخی سکونت در مجموعه های زیستی از جمله در ایران، نشان می دهد که رفتارهای قلمروی برای ساکنان، برنامه ریزان و طراحان، محترم و همه در تفاهم و توافقی ضمنی و گاه رسمی، به رعایت لوازم زیستن در چنین شرایطی ملزم بوده اند. در این نوشتار، سطوحی از رفتارهای قلمروی با عنوان «قلمروهای تفاهمی» یا «وفاق ضمنی» که وجه مشخصه شان عدم مالکیت حقوقی مدعیان بر این قلمروها بوده، معرفی و دسته بندی شده است. قلمرو هایی که نقشی مهم در شکل گیری ساختارهای ارگانیک بافت های تاریخی داشته و می تواند در چهار سطح با عناوینِ قلمرو متأثر از اهلیت در مکان، قلمرو متأثر از نظام دسترسی، قلمرو متأثر از حدود همسایگی و قلمرو متأثر از نظام برگزاری مراسم آیینی و مذهبی، مورد شناسایی قرار گیرد. روش تحقیق در این نوشتار کیفی و بررسی مصداقی موضوع تحقیق، شرایط ایجاد تلارپیش در شهر تاریخی ماسوله است که با حضور در مقر رفتاری واقعی و در تناظر با سطوح قلمروی برشمرده شده، مورد واکاوی قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان می دهد رضایت عمومی، رضایت همسایگی، ایجاد مزاحمت نکردن در مسیرهای دسترسی و همچنین، ایجاد مزاحمت نکردن برای برگزاری مراسم آیینی علم بران ماسوله، از جمله مواردی است که متقاضی ایجاد تلارپیش در شهر تاریخی ماسوله می بایست از دیرباز، به رعایت آن ها اهتمام می ورزیده اند. قلمروهای تفاهمی در ذهنیت جمعی مردمان ایران زمین، حضوری پایدار داشته و مورد توافقی فراگیر بوده است؛ لذا می توان با روزآمدسازی ساز و کارهای به کارگیری آن، در تدوین تدابیر بومی مداخله در مکان های تاریخی بسیار کمک رسان باشد.
بررسی تأثیر جهت ساختمان بر کاهش آلودگی ناشی از ریزگردها در مجموعه های ساختمانی، مورد مطالعاتی: بناهای شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غبار هوا وضعیت پرمخاطره ای را در فضای زندگی مردم جنوب غربی ایران به وجود آورده و به بهداشت هوای تنفس آن ها آسیب زده است؛ لذا برای چاره اندیشی و رفع این مشکل، لازم است متخصصان رشته های گوناگون از جمله محیط زیست، بهداشت محیط، زمین شناسی، جغرافیای طبیعی، شیمی آلودگی هوا، مکانیک سیالات، هواشناسی، طراحی محیط، منابع طبیعی و... همدیگر را یاری کنند، زیرا این معضل را یک گروه تک تخصصی نمی تواند برطرف کند. در این میان، شایسته است معماران با مشارکت مؤثر خود، برای رفع این معضل نهایت تلاششان را بکنند. همچنین، لازم است آنان در این راه، به عنوان طراحان جامع، ضمن مسیریابی مناسب نقش هماهنگ کننده و عامل ربط دهنده تخصص های مختلف را برای بهسازی شرایط فضاهای سکونتی ایفا نمایند. در این نوشتار، ضمن بیان معضل و طرح مسئله برای یافتن سمت مناسب برای جهت گیری بناها، به منظور نصب خشت اولِ طراحی، در ابتدا موردهای مطالعاتی با پوشش مناسب سطح شهر دزفول، از بین بناهای باقابلیت تعیین شده اند؛ سپس، به یافتن راه و روش مناسب برای معیّن کردن میزان (کم) هر بعد از ابعاد اصلی این معضل اقدام شده است تا در وضعیت های مختلف، آن مقادیر قابلیت تحلیل و مقایسه را در اختیار قرار دهند. پس از آن جمع آوری طولانی مدت داده ها (اندازه گیری ریزگردها از جهت های چهارگانه ساختمان و داده های هواشناسی) از وضعیت های مختلف بناهای مورد مطالعه صورت گرفته است. سپس، با تحلیل داده های جمع آوری شده و بحث درباره آن ها، به بررسی نتایج پرداخته شده و در نهایت، سمتی از ساختمان ها که بیشترین آلودگی را ته نشست می کند و نیز سمتی از بنا که بیشترین ذرات را به صورت معلق در هوا نگه می دارد، نسبت به جهت وزش باد، مشخص و معرفی شده اند (البته فراوانی چنین وضعیتی 95 درصد از برداشت ها را پوشش داده). بدین ترتیب، با استفاده از شناسایی باد غالب هر منطقه، تعمیم پذیری نظریه این پژوهش میسر شده است.
معماریِ گم شده: خانقاه در خراسان سده پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانقاه در طی تاریخ ایران، به ویژه تا پیش از صفویه، در زمره بناهای پرشمار بوده است. بااین حال، از معماری آن چندان چیزی نمی دانیم. برای شناخت معماری خانقاه باید در طی چندین تحقیق در برهه های گوناگون تاریخی و مناطق جغرافیایی ایران و جهان اسلام، همه منابع نوشتاری عربی و فارسی و ترکی و نیز آثار مرتبط معماری را بررسی کرد. در این تحقیق، به مرحله نخست پیدایی خانقاه در زادگاه آن در ایران، یعنی در سده های نخست هجری در خراسان (ربع نیشابور) می پردازیم. روش این تحقیق تفسیری تاریخی و منبع اصلی آن، منابع اولیه نوشتاری مرتبط با خراسان سده های نخست است. صوفیان از سده دوم به بعد، در مکان هایی جز مسجد استقرار یافتند و از حدود سده پنجم بود که بنای خاص صوفیان، خانقاه خوانده شد. مظروف یا سازمان خانقاه در خراسان سده پنجم به دست ابوسعید ابوالخیر قوام یافت. این سازمان ارکانی دارد؛ از ارکان انسانی گرفته تا رسوم خانقاه. کارکردهای خانقاه دامنه ای دارد: از عمومی همچون مجلس گویی تا خصوصی همچون زاویه نشینی و سماع. بنای خانقاه این کارکردها را تحقق می بخشید. جای این بنا در درون یا بر کرانه شهر یا روستا بود نه در بین راه. اجزای کالبد خانقاه، همچون سازمان آن، طیفی داشت: مکان های باز، نیمه باز و بسته. مکان های باز، یعنی صحن و بام، به کارکردهای عمومی اختصاص داشت و مکان های بسته، یعنی جماعت خانه و حجره ها و صومعه، به کارکردهای خصوصی. مکان های نیمه باز، یعنی صفه (ایوان) و رواق، مقامی بینابینی داشت. جماعت خانه، به مقتضای نیازها و کارکردش، به صورت گنبدخانه بود. صحن در میان کالبد خانقاه قرار می گرفت و صفه بر صدر صحن. جماعت خانه مستقیماً یا به واسطه صفه، به صحن مرتبط می شد. حجره ها بر گرد صحن یا در دو سوی آن می نشستند و درآیگاه (دستگاه ورودی) در میانه یکی از اضلاع صحن.
بازیابی طرح و ساختار فضایی داغ باغیِ خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوی از دیرباز، یکی از شهرهای مهم ایران بوده و با توجه به جایگاه ویژه سیاسی و آب و هوای مطبوع آن زمینه مناسب برای ایجاد باغ همواره فراهم بوده است. با وجود این، داغ باغی، تنها باغ قدیمی شهر است که از آن آثار و نشانه هایی اندک در دامنه تپه هایی با نام قلاّبی و همچنین خاطره مردم شهر برجای مانده است. باغ در جنوب شهر واقع شده و فضای نسبتاً وسیعی را به خود اختصاص داده است. تصاویر هواییِ منطقه، محدوده و تا حدودی شکل باغ را نمایش می دهند. داغ باغیِ فعلی، مرتع وسیعی است که تعداد کمی درخت میوه در آن قابل مشاهده است؛ با وجود این مردم منطقه توصیفات زیبایی از آن ارائه می دهند و از جایی هم ردیف با باغ های تاریخی ایران یاد می کنند. این پژوهش با بررسی وضعیت موجود و مرور اسناد و تصاویر مختلف، به شناسایی ساختار معماری، گیاهی و آبی باغ می پردازد و تلاش می کند شکل کلی آنرا بازیابی کند. برای نیل به این مقصود، متون و اسناد تصویری مطالعه می شوند و نتایج با آثار برجای مانده موجود مطابقت داده می شوند. مجموع بررسی های صورت گرفته شکل باغ را آشکار ساخته و چگونگی شکل گیری و سیر تاریخی و تحول آن را روشن می کند. باغ در دوره زندیه و به دست احمدخان دُنبُلی، امیرِ خوی و سلماس، ساخته شده است. شکل و ترکیب فضای باقی-مانده، نشان از باغی طرح اندازی شده دارد که بخش ها و زیرمجموعه های آن همچون سایر باغ های تاریخی ایران، با طراحی شکل گرفته است. درون باغ از 6 تخت یا طبقه شکل گرفته و در گذشته هر یک از این تخت ها دربردارنده درختان میوه مختلف بوده است. دو ردیف درخت چنار از ورودی تا انتهای باغ ادامه داشته و در نهایت به کوشکی زیبا با حوضی در مقابل آن می رسیده اند. آب از تپه پشت بنا از این حوض سرازیر شده و تمام این تخت ها را به سمت پایین می پیموده است. دسترسی به هر تخت نیز با دو ردیفِ 9 پله ای صورت می گرفته است.
الگوی طراحی شهری بیشاپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی حکومت پارتیان به دست اردشیر بابکان، در اوایل قرن سوم میلادی، قدرتی جدید به نام سلسله ساسانی روی کار آمد. تعدد آثار تاریخی به جای مانده از این دوره تاریخی به نسبت دوره پارتی، نشان می دهد که میزان فعالیت های عمرانی، مانند ایجاد شهرها، قلعه ها، پل ها و سدها، رشد قابل توجهی داشته است. بنیان تعدادی از شهرهای تاریخی ایران به دو پادشاه نخستین سلسله ساسانیان، اردشیر و شاپور، منسوب است. بیشتر این شهرها روی نواری ساخته شده اند که بین خلیج فارس و حاشیه جنوبی و جنوب غربی رشته کوه های زاگرس کشیده شده است. این نوار تنگه هرمز را به بین النهرین و سپس تیسفون متصل می کرده است. شهر بیشاپور در نقطه ای از این حوزه که رشته کوه های زاگرس کمترین فاصله تا آب های خلیج فارس را دارند، به دستور شاپور ساخته شده است. پرسشی که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت، چگونگی انتخاب هندسه شهری بیشاپور توسط طراحان ساسانی است. این مطالعه براساس تحقیقات میدانی در کنار مطالعات کتابخانه ای، شامل مطالعه تطبیقی با شهرهای هم دوره آن شکل گرفته است. تحول سیاست های حکومتی و فرهنگی از دوره پارتی تا دوره ساسانی، شامل تمایل به تمرکز سیاسی در تغییر الگوی ساخت شهرها قابل ارزیابی است. شهر گور و بیشاپور، شاخصه های نقطه عطف طراحی شهرهای جدید با دیدگاه بنیانگذاران ساسانی بودند. شهر گور نمادی از طراحی شهر برای دستیابی به قدرت و بیشاپور نمادی از مرحله استقرار و ثبات را با دیدگاه های مشترک به نمایش می گذارد. یکی از روش های مطالعه این شهرها، بررسی و تحلیل هندسه کلی آن هاست. در این مرحله، نحوه تعامل طراحی با طبیعت اطراف، از اهمیت کلیدی برخوردار است. بیشاپور نمادی از استفاده مفید از عوارض طبیعی در کنار هندسه منظم است. استفاده از محورهای عمود برهم از اصول طراحی شهر بیشاپور است. یکی دیگر از مهم ترین قواعد به کاررفته در طراحی این شهر، تقارن محوری و توجه به یک نقطه تمرکز در طرح است که در مقیاس های مختلف به کار گرفته شده است.
زندگی و پویندگی در آثار دانش مدار معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متاسفانه بیش از سه دهه متناوب است که در غم ازدست رفتن هویت اسلامی ایرانی معماری گذشتگان خود، به ظاهر به سوگ نشسته و مدام شِکوه از آن داریم که هویت ارزشمند و الهی هنر فاخر و معماری شکوه مندمان از میان رفته است. و در پی بازیافتن آن و کشف راه چگونه بازگردانیدن آن نیز، بسی عاجزانه کوشیده و به هر در و دروازه شناسا و ناشناسایی رفته، حلقه گدایی بر در کوفته و آن را با گریه و زاری طلب کرده ایم. حتی عزیزان وفادار به آن دوران باشکوه، بیکار ننشسته و بسیار کوشیده و می کوشند تا دوباره جنازه در گور رفته و پوسیده برخی از درگذشتگان آن نوع از هنر و معماری را از دل خاکِ بالذّات فناپذیر بیرون کشیده، بر تخت حاکمیت فکر و ذهن خود نشانده، یا در مقام نمونه و الگویی برترین، از آن ها کپی برداری کنند. متاسفانه نه تنها بر این فعل حرام و شنیع خود (نبش قبر مردگان) افتخار می کنند، دیگران را نیز به پیروی از عمل ناپسند و دل خراش خویش ترغیب و تشویق می کنند! سطور فوق نباید این گمان را به ذهن مخاطبان عزیز و گرانقدر بیاورد که فلانی مدافع معماری فاقد هویت امروز ایران است. بلکه در نظر است: بسیار از گم شدن چیستی حقیقی و حقیقت شخصیت خود و هنر و معماری گذشته پرافتخار خود دم می زنیم، ولی تاکنون، بنا بر این نقل گفته قرآنی مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی، حتی چندگام در پی یافتن و کشف «جای پای گم شدگی» خود نرفته و نگشته ایم. اینکه راستی ما از کجا و در کجا و برای چه گم شدیم؟! ایشان می گفت: هوشمندان عالم که به دنبال پیدا کردن « جای پای گم شدگی» رفتند، چون گم شده خود را یافتند و بر هندسه نقش آن جای پا نیک نظر کردند، جای پای «خود» را دیدند! آری، آن ها «خود» را (یا همان «خویشتن حقیقی خود» را) گم کرده بودند، و لذا گم شده بودند. آن ها «حقیقت نفس» خود را که «پرورش دهنده» و بلکه «حقیقت خداوندگار خالق و به کمال آورنده» خود «الله تبارک و تعالی» را گم کرده بودند و در نتیجه آن شد که هندسه نفسی و اندیشه الله محور خودشان و به تبع، هندسه دانش مدار هنر و آثارشان نیز از جایگاه اصل خود بیرون رفت و گم شد. راستی، نکند دلیل گم شدن ما نیز گم کردن حقیقت وجودی خودمان یعنی «گم شدن عقلانیّت و خِردمحوری» است؟ پاسخ به این سوال، هدف اصلی این مقاله است. اینکه: ما و هنرمان به گناه فاحش و نابخشودنیِ «فسق» دچار شده و خود و با دست نادانی و هوس مداری ظالمانه خود، رَحِمِ رشددهنده و شکوفاکننده هندسه آسمانی روح و جسم و آثار خود، یعنی رحمانیّت پرورش دهنده حضرت «رحمان» را دریده و با پای خود از آن بیرون رفته و به تبع، از تغذیه لحظه به لحظه اندیشه رحمانی و صورت آسمانی، از شکوفایی و شکوفندگی نوبه نو و فرآیندمدار کالبد مادّی، و در مجموع و از هرجهت، از همراهی و هم پایی با قافله رونده و پوینده رشد کمال محور و رسیدن به هدف مقصود بازمانده ایم! و هدف دیگر این مقاله: شرح زندگی جاودان «حقیقت بی زمان معماری اسلامی» و پویندگی دانش مدار آثار ظاهری و زمان مند آن است، شرح این معنا که: هنر اسلامی، در سازوکار موجودیت کلّی و حکمت بنیانِ خود، مبتنی بر بی زمانی اصول عقلانی حاکم و بر «هستی کلّی»، و در هندسه ساختمانی سلول های زنده و پوینده پیکره مادّی هریک از ریزبخش ها، با اصول و مبانی تکنولوژیکی دانش مدار و زمان مند «هستی جزئی» همراه است.
رابطه بین محیط کالبدی معماری با نشانه های اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه در کودکان 6-10 سال تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه بخش قابل توجهی از بار اختلالات در دوران کودکی و نوجوانی را به خود اختصاص می دهد و با توجه به احتمال باقی ماندن تا بزرگسالی و طولانی بودن دوره آن، از اهمیت بالایی برخوردار است. روش های مختلفی برای درمان و کنترل این اختلال وجود دارد که رایج ترین آن ها دارو درمانی است. نقش تأثیرات محیط زندگی افراد دارای اختلال، تا حد زیادی نادیده انگاشته شده و به خوبی مورد بررسی قرار نگرفته است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر مؤلفه های محیط کالبدی معماری بر شدت نشانه های اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه در کودکان 6 تا 10 ساله انجام گرفته است. با اعمال طرح نیمه آزمایشی از میان مراجعه کنندگان به یکی از مراکز مشاوره و خدمات روان شناسی در شهر تهران، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابتدا از هر دو گروه توسط پرسشنامه کانرز، فرم والدین، پیش آزمون گرفته شد و پس از اعمال تغییراتی در محیط کالبدی خانه کودکان گروه آزمایش و انجام توصیه هایی در این راستا توسط والدین، حدود 8 هفته بعد، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد و نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس (ANCOVA) توسط نرم افزار SPSS18 تحلیل گردید. یافته های تحقیق نشان داد که تغییر مؤلفه های محیط کالبدی چون «تراکم فضایی، ایجاد ارتباط دیداری و شنیداری با محیط بیرون و استفاده از نور طبیعی، ارتباط با فضای باز و سبز و انجام بازی های هدفمند و تکالیف درسی در فضای باز» باعث کاهش معنی دار شدت علایم بیش فعالی/ نارسایی توجه در گروه آزمایش شد. با توجه به تفاوت معنی دار بین گروه های آزمایش و کنترل می توان اذعان داشت طراحی صحیح مسکن و اهمیت دادن به کیفیت فضاهای خانه در کنار کمیت آن ، ممکن است به کاهش نشانه های اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه در کودکان کمک کند.
گزارش ها
گزارش علمی: بررسی چگونگیِ کاربرد اسناد در مطالعات تاریخ معماری ایران
حوزه های تخصصی:
اسناد، مدارکی نوشتاری اند که برخی رویدادهای مهم زندگی در دوران مختلف، در آن ها ثبت شده است. هدف این مقاله شناسایی استعداد معماریانه اسناد و چگونگیِ استفاده از آن ها در مطالعات تاریخ معماری ایران است. روش تحقیق مقاله به صورت تحلیل محتوا و روش گردآوری اطلاعات آن، کتابخانه ای است. برای آشنایی با نحوه خواندن اسناد و ویژگی های شان، نخست، تاریخچه و انواع و اجزای آن ها و سپس انواع خط و زبانِ به کاررفته در اسناد را مطالعه می کنیم. در بخش اصلی مقاله، به چگونگیِ کاربرد این مدارک در مطالعات تاریخ معماری ایران می پردازیم و با مثال هایی، نحوه یافتن اطلاعات معماریانه در آن ها را نشان می دهیم. بااهمیت ترین اسناد در این زمینه، وقف نامه ها، فرمان های حکومتی، نامه ها و گزارش های اداری و اسناد خرید و فروش اند. این مدارک گاهی وضعیت جامعه زمان خود را انعکاس می دهند و گاهی مستقیماً به اطلاعات مربوط به معماری آثار اشاره می کنند. از جمله داده های معماریانه مهمی که با جست وجو در آن ها می توان یافت، چنین اند: وضعیت شهرها و بناها و تغییراتشان در طول زمان، مکان جغرافیایی و حدود اربعه املاک، تاریخ دقیق ساخت اثر، نام فضاها، جزئیات کالبدی و فنّی، هنرها و مشاغل وابسته به معماری و اصطلاحات معماریانه. برای این تحقیق، به کتاب ها و مقالاتی که درباره تاریخچه و ویژگی های اسناد نوشته شده است و همچنین به متن اسناد رجوع کرده ایم.